نتایج جستجو برای عبارت :

آنچه ترا به ورطه دوزخ میکشاند چرایی ابژه نیست چگونگی روایت سوژه است

گویا عشق از جنس خاطره است و نسبت به چیزی در گذشته وجود دارد. نوستالژی است که با گذشت زمان و انتزاع هرچه بیشتر از واقعیت و ابژه خویش قوی‌تر می‌گردد. اگر اینطور باشد عشق در لحظه و نسبت به یک چیز موجود بوجود نمی‌آید، به تدریج و نسبت به آنچه از دست رفته شکل میگیرد و تمنایی نسبت به به‌دست آوردن دوباره آن ایجاد میکند و از این رو وصال، عشق را نابود میکند! چون عشق نوستالژی است! سوژه آنرا به وجود می‌آورد چون به درد نوستالژی علاقه بی‌مورد می‌ورزد!
اد
مولوی مانند بیشتر مدّعیان عرفان عذاب خداوند و دوزخ جاویدان را این چنین به بازی گرفته است:
اهل دوزخ در دوزخ خوش‌تر باشند که اندر دنیا، زیرا در دوزخ از حق باخبر باشند و در دنیا بى‌خبرند از حقّ. و چیزى از خبر حقّ شیرین‌تر نباشد.» (فیه ما فیه، ص251، تصحیح بدیع امان فروزانفر، نشر نگاه، چاپ دوم)
 
 
▪ کاش میشد آدم ها رو مثل قالی تد ، اینقدری تد که گرد و غبار غم و خستگی و ناراحتی و سردرگمی از رو تنشون بلند شه بره هوا .
▪ میگن دوزخ بدتر از جهنمه میدونین چرا؟ چون تو دوزخ تکلیف آدما مشخص نيست ، دوزخ خود سردرگمی آدماست . میدونین تکلیف جهنمیا و بهشتیا معلومه ولی تکلیف دوزخیا؟! خدا داند
بالویی 2:✅ تا میتونید بسم الله بگید:
در روايت آمده چون بنده را پای میزان حساب حاضر می کنند نامه اعمال او را در حالی که مملو از افعال و کردار زشت است به دست او میدهند، بنده در حین گرفتن نامه اعمال بنابر عادتی که در دنیا به گفتن بسم الله الرحمن الرحیم» داشته آن را بر زبان جاری می‌کند و نامه اعمال را به دست می‌گیرد، چون نامه اعمال را می‌گشاید آن را سفید می‌بیند، در حالی که هیچ عمل بدی در او نوشته نشده است.
در این هنگام بنده عاصی به فرشتگانی که ح
یه بارم بین شوخی ها و مسخره بازیامونرفتم بالا منبر و از یه گروه که ه توش بود سوژه می کشیدم بیرون
ییهو برگشتم به یه پسره یه چیز تستیسی نسبت دادم
الان اون پسره شده دوس پسر ه ‍♀️
حالا ه هم هی میاد میگه برم بهش بگم چی در موردش می گفتی

حالا من که میدونم آخرش دهنِ لقش بند نمیشه و میره میگه و البته که به تخمکمه (البته اگه فرررض کنیم که تا الان نگفته ) 
اما پند شه واسه شما که حتی جلو دوست صمیمی هاتونم جنس مخالف رو سوژه نکنین
رل زدن شون از آنچه که در خواب
امام صادق ع فرمود در ظمن،سفارش امبرالمومنین ع باصحابش اینست و بدانید که قران هدایت شب وروز است یعنی در همه احوال واوقات ونور شب تاریکست برای هر سختی و نیازی  راه نجات را در گرفتاری و بلا نشان دهد پس چون  بلایی  فرارسد اموال خود را سپر جانتان سازید وچون حادهه یی پش امدکه بامر دینست وجز با دادن جان مرتفع نشود جان خود را فدای دینتان کنید وبدانیدکه هلاک شده کسی است که دینش تباه شود و غارت زده کسی  است که دینش را بربابند همانا پس از رسیدن به ببهشت
به ضرص قاطع خدمتتون می‌گم که سخت‌ترین قسمت پانتومیم بازی کردن پیدا کردن سوژه‌ست   بعنوان مثال شما برو توی گوگل سرچ کن: سوژه‌ی جدید، دوتا پیشنهاد اول "سوژه‌ی جدید پانتومیم" هستن! اوایل فکر می‌کردم فقط من توی پیدا کردن سوژه‌های این بازی مشکل دارم ولی حالا فهمیدم که نه بابا جهانیه.
ر 
انتقال انسان‌ها از م به جنت یا دوزخ
 
  
انتقال انسان‌ها از م به جنت یا نعوذ بالله به دوزخ چگونه است؟ پاسخ اجمالی
هنگامى که روز قیامت فرا می‌رسد مردم باید 50 موقف و ایستگاه را طی کنند تا سرانجام به بهشت یا جهنم برسند. در هر ایستگاه، نیز هزار سال متوقّف می‌شوند. برخی از این ایستگاه‌ها عبارت‌اند از: 1. بیرون آمدن از قبر، 2. سنجش و وزن نمودن اعمال، 3. حساب‌رسی اعمال، 4. دادن نامه اعمال، 5. عبور از پُل صراط.
ادامه مطلب
عنوان موضوع : هود (هواکش اجاق گاز)
 
 
# سوژه کانونی
*ویژگی ها و مشخصه ها
رنگ : مشکی                             قیمت : 2,000,000
جنس : شیشه ، ف ، سیم            مصرف انرژی : برق
جرم : 5km                                ابعاد : مستطیل
هوشمند و راحت تر بودن کار نسبت به هواکش فن
 
 
# سوژه تصادفی
*ویژگی ها و مشخصه ها
سوژه 1 (رایانه) : لمسی بودن ، فضای ذخیره سازی و ابری ، هوشمند ، قابل حمل بودن
سوژه 2 (هلوگرام) : قابل استفاده در همه جا ، دسرسی به تصویر و لوگو های
⭐⭐⭐⭐⭐
ویژگی های محصول:
قطع: رقعی
نوع جلد: شومیز
خرید با تخفیف ویژه کتاب نام دیگر دوزخ اثر شاپور جورکش
دسته بندی محصول :
#کتاب_لوازم_تحریر_و_هنر
برای خرید با تخفیف ویژه کتاب نام دیگر دوزخ اثر شاپور جورکش یا دیدن جزئیات بیشتر بر روی لینک زیر یا بر روی عنوان محصول کلیک کنید.کتاب نام دیگر دوزخ اثر شاپور جورکش
[عکس 320×320]
دیدن توضیحات و خرید با تخفیف ویژهمشاهده مطلب در کانال
این مطلب را از دست ندهید: با این ذکر از آتش جهنم در امان بمانید!

آیا مقصود از در‌های دوزخ، همان طبقات جهنم است؟
ممکن است درهاى جهنم به معناى درهایى باشد که بر حسب اعمال انسان‌ها تنظیم شده است و هر گروهى را به تناسب عمل خود به دوزخ می‌برند، همان‌گونه که درهاى بهشت نیز چنین است؛ لذا یکى از درهاى آن باب المجاهدین» نام دارد، و در کلام امام على (ع) نیز آمده است: إِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّة»؛ جهاد درى از درهاى بهشت است.
دربا
اذعان ابن اثیر جزری به تقسیم‌کننده بودن دوزخ بودن امیر المومنین علیه السلام
ابن اثیر از علمای بزرگ اهل سنت عمری می‌نویسد:
وَفِی حَدِیثِ عَلِیٍّ أنَا قَسِیم النارِ» أَرَادَ أَنَّ النَّاسَ فرِیقان: فریقٌ مَعِی، فهُم عَلَى هُدًى، وَفَرِیقٌ علیَّ، فهُم عَلَى ضَلال، فنِصفٌ مَعِی فِی الْجَنَّةِ، وَنِصْفٌ علیَّ فِی النَّارِ.
در حدیثی که از علی علیه السلام روايت شده است که آن حضرت فرمود: من تقسیم‌کننده دوزخ هستم؛ یعنی مردم بر دو گروهند: گرو
بلوریست آبی رنگ و درخشان.مسحور کننده و هم رنگ چشمهایت.مسموم میکند.میخواهم تو شوم.در خونم حل میشود.منجمد میشوم و آبی تر از همیشه خودم را در حال دست و پا زدن درچشمهایت می یابم.
بگو چگونه میتوان فراموش کرد لحظه درخشیدن مرواریدهای غلطان از گوشه ی چشمت را.که مرا از چشمت ب گوشه ای از این دوزخ انداخت.
آه ای اهریمن ترین اهریمن روزگارم.دوزخ همان جاست که تویی وجود نداشته باشد.
هر کنشی در سطح جامعه چه عملی وچه در قالب زبان، امر خشونت را درخودش باز تولید میکند؛ به تعبیری امرخشونت به هردو شکل، برای تعریف خود در مقابل دیگری خودرا به‌صحنه قدرت ميکشاند. تا بتوان به این سوال هستی شناختی پاسخ دهد؛ من هستم؟ در مقابل، بااین شکل ازرفتاریا شعار به خود پاسخ میدهد که : من هستم. اما باید پرسید چه رفتاری میتواند به نجات این سوژه انقیاد یافته کمک کند؟ در پاسخ باید گفت: کنشی که معطوف به هدف است؛ به تعبیری دارای یک‌ایدئولوژی منسجم و
دفاع‌ها روش‌های #ناخودآگاه و خودکاری هستند که ذهن به وسیله آن‌ها به فشارهای درونی و بیرونی و  تعت عاطفی پاسخ می دهد. آن‌ها #مکانیسم های مقابله ای هستند که آگاهی فرد را از عواطف دردناک مانند #اضطراب، #افسردگی یا غبطه، محدود و تعت عاطفی داخلی را حل می کنند. دفاع‌ها می توانند به شکلی سودمند، بسته به میزان سازگارانه بودن شان، به گروه‌های مختلف تقسیم شوند. به عنوان مثال، خواندن یک کتاب در مورد مشکلات خود، از نادیده انگاشتن آن‌ها سازگ
خِرد» متفاوت است از انباشتنِ اطلاعات. اما، گمان کنم، خِرد واقعی در مواجهه دقیق با اطلاعات، یا همان دانش، اتفاق می‌افتد. بی‌دانش، تجربه ما محمولی‌ خالی‌ست، و بنابراین، از ارزیابی خود ناتوان است. تجربه، و شهود، در طی سال‌ها تربیت می‌یابد. این تربیت‌شدن، به‌معنای گیرافتادن در چرخه قناعتِ به یک دیدگاه -هرچند دیدگاهی منطقی- نيست، که خودش از عوامل مهم گرفتاری در بند تکرار است؛ یا، این تربیت، به‌معنای دوری از عصیان‌گری نيست. یا، به‌معنای
یاد بگیرید چیزی که بر آن فو می کنید را کنترل کنید، همچنین عوامل تاثیر گذار بر عمق میدان را بیاموزید. انجام درست این کار به این معنی است که می توانید بدون کم شدن توجه بیننده نسبت به سوژه اصلی خود، جزئیات کافی را در کادر جای دهید. در این پرتره از راننده تاکسی سه چرخه، من بر روی او فو کردم. من تصمیم گرفتم جزئیات کافی در پس زمینه داشته باشم، بدون این که واضح و شارپ باشد، چون پس زمینه به این عکس مرتبط است.انتخاب ترکیب بندی برای جداسازی سوژهنقط
… علی‌ گفته‌ است‌ که‌: گروهی‌ بهشت‌ می‌جویند، اینان‌ سود‌جویان‌اند و طماع‌، گروهی‌ از دوزخ‌ بیم‌ دارند و اینان‌ عاجزند و ترسو، و گروهی‌ بی‌طمع‌ بهشت‌ و بی‌بیم‌ دوزخ‌اش‌ می‌خواهند عشق‌ بورزند، و اینان‌ آزادگان‌اند و آزاد”. عشق‌ چرا؟ عشق‌ تنها کار بی‌چرای‌ عالم‌ است‌، چه‌، آفرینش‌ بدان‌ پایان‌ می‌گیرد، نقش‌ مقصود در کارگاه‌ هستی‌ اوست‌. او یک‌ فعل‌ بی‌برای‌ است‌. غایت‌ همه‌ غایات‌ عالم‌ برای‌” نمی‌توا
یا دیگه سوژه ها ناب و داغ نيستن یا من سوژه یابیم کم شده و سرد شدم !
منو اینجوری نبینید ها یه روزگاری کبکبه دبدبه ای داشتم واسه خودم ( آخه این چه لغتیه :|)
دیدین؟؟؟ واسه همین یه خط از حرفای خودمم یه چیزی باید بپرونم و یقه اون قدیمیارم بگیرم که آخه اینا چی بوده ساختین :/
تو صفحه اینستام نوشتم: عکسی برای حرفای تو دلم پیدا نکردم. حالا اینجام باید بنویسم واسه سوژه ها و جرقه های ذهنم واژه پیدا نمیکنم!
میگم نکنه عاشق شدم؟؟؟ [متفکر]
نه آقا نهههههههه اشتب
کلید این روش، برقراری تعادل میان نور و سایه است. اگر شما خوانش نوردهی خود را از کل صحنه بگیرید، دوربین تمام قسمت های تاریک را در آن می گنجاند و می خواهد آنها نیز به خوبی نوردهی شوند. تصویر حاصل یک سوژه بیش از حد نوردهی شده و جزئیات قابل مشاهده در سایه ها خواهد داشت. دوربینهمچنین می توانید از همین روش با یک پس زمینه روشن تر از سوژه خود استفاده کنید – زمانیکه در پس زمینه نور بیشتری نسبت به سوژه اصلی خود دارید.عکاسی نوزاد خوانش نوردهی خود را تنها
نویسنده: دکتر محمود شفیعی
ناشر: انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام
سال نشر: 1389
بخش اول: مباحث نظری
1: نظریه کنش ارتباطی
مبانی معرفت‌شناختی
نظریه کنش ارتباطی هابرماس در زمره نظریه‌های انتقادی است و از این نظر بر معرفت‌شناسی انتقادی متکی است. معرفت‌شناسی انتقادی از طریق نقد دیدگاه‌های رقیب و بازسازی آن‌ها سعی در رهایی انسان‌ها و کاستن از سلطه‌های تاریخی-اجتماعی دارد. معرفت‌شناسی انتقادی هابرماس ناظر بر افول آگاهی و سوژه است و سعی د
 به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، هفته نامه آلمانی اشپیگل در مقاله‌ای با عنوان چگونه ترامپ آمریکا را به ورطه فروپاشی کرونایی می‌کشد؟» به بررسی ابعاد مدیریت بحران» فاجعه آمیز رئیس جمهور آمریکا و سقوط ناگهانی و بی مثال اقتصادی این کشور پرداخت. سئوالی که در اینجا مطرح است آن است که آیا جهان قرار است شاهد انفجار درونی یک ابرقدرت باشد؟»
در این گزارش آمده است گرِگ تِرنر، یک میانسال ۵۵ ساله ساکن شهر آلامِدا»‌ی ایالت کالیفر
بوعلی طوسی که پیرِ عهد بود // سالِکِ وادیِ جدّ و جهد بود
آن‌چنان جا کو به ناز و عز رسید // من ندانم هیچکس هرگز رسید
گفت فردا اهل دوزخ زار زار // اهل جنت را بپرسند آشکار
کز خوشیِ جنت و ذوق وصال // حال خود گویید با ما حسبِ حال
اهل جنت جمله گویند این زمان // خوشیِ فردوس برخاست از میان
زانکه ما را در بهشت پُرکمال // روی بنمود آفتاب آن جمال
چون جمال او به ما نزدیک شد // هشت خُلد از شرم آن تاریک شد
در فروغِ آن جمالِ جان‌فشان // خُلد را نه نام باشد نه نشان
چون ب
بوعلی طوسی که پیرِ عهد بود // سالِکِ وادیِ جدّ و جهد بود
آن‌چنان جا کو به ناز و عز رسید // من ندانم هیچکس هرگز رسید
گفت فردا اهل دوزخ زار زار // اهل جنت را بپرسند آشکار
کز خوشیِ جنت و ذوق وصال // حال خود گویید با ما حسبِ حال
اهل جنت جمله گویند این زمان // خوشیِ فردوس برخاست از میان
زانکه ما را در بهشت پُرکمال // روی بنمود آفتاب آن جمال
چون جمال او به ما نزدیک شد // هشت خُلد از شرم آن تاریک شد
در فروغِ آن جمالِ جان‌فشان // خُلد را نه نام باشد نه نشان
چون ب
اردواویرفنامه
یا بهشت و دوزخ در آیین مزدیسنی یکی از کتب نفیس زبان پهلوی است که از اعتقادات عامه ایرانیان قبل از اسلام نسبت به آخرت حکایت می کند قدیمی ترین نسخه آن که آخر قرن هفتم هجری کتابت شده در کپنهاک ضبط است. کتاب پیش رو ترجمه فارسی این اثر می باشد.
هنگامی که چشم ها روی هم میروند، هنر به مانند پر لطیفی مرا قلقلک می کند تا زیبایی رو ببینم.خط هایی پر شده از آزادی فرم ها را می سازند، و واژه ها و رنگ ها و نت ها در آن غرق می شوند.ابژه ها از گرمای نگاهم در این بهار آب می شوند، و قطراتش بر روی زمان می چکد؛ زمان تهی می شود و عطرش همه جا می پیچد. 
  امام صادق ع فرمود در ضمن سفارش امیرالمو منین ع باصحابش اینست بدانید که قران هدایت شب و روز است یعنی در همه احوال و اوقات و نور شب تاریکست  برای هر سختی ونیازی راه نجات را در گرفتاری و بلا نشان دهد پس چون بلایی فرارسد اموال خود را سپر جانتان و چون حادثه یی پش امد که مربوط بامر دینست وجز با دادن جان مرتفع نشود ان خودرا فدای دینتان کنید بدانید که هلاک شده کسی است که دینش تباه شود و غارت زده کسی است که دینش را برباید همانا پس از رسیدن به بهشت نیاز
استفاده از لنز‌هایی با فاصله کانونی بلندتر:لنز‌های که فاصله‌ی کانونی بلندتری دارند برای عکاسی پرتره عالی هستند. علت این است که بزرگنمایی بیشتر باعث می‌شود که ویژگی‌های چهره جلوه‌ی بهتری پیدا کنند و برخلاف لنز‌های واید، چهره‌ی سوژه‌ی کشیده و تغییر یافته به نظر نمی‌رسد.دوماً این لنز‌ها به علت زاویه‌ی دید بسته‌تری که دارند تمایز بهتری بین سوژه و پس زمینه ایجاد می‌کنند.به عبارت دیگر در زمان استفاده از محدوده دیافراگم بازتر مانند f/4
هنگامی که چشم ها از سنگینی زمان به روی هم میروند، هنر به مانند پر لطیفی مرا قلقلک می کند تا زیبایی رو ببینم.خط هایی پر شده از آزادی فرم ها را می سازند، و واژه ها و رنگ ها و نت ها در آن غرق می شوند.ابژه ها از گرمای نگاهم در این بهار آب می شوند، و قطراتش بر روی زمان می چکد؛ زمان تهی می شود و عطرش همه جا می پیچد. 
شخصی بود که تمام زندگی‌اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود و وقتی از دنیا رفت همه می‌گفتند به بهشت رفته‌است. آدم مهربانی مثل او حتماً به بهشت می‌رفت. در آن زمان بهشت هنوز به مرحله کیفیت فراگیر نرسیده بود. 
 
استقبال از او باتشریفات مناسب انجام نشد دختری که باید او را راه می‌داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت، او را به دوزخ فرستاد. در دوزخ هیچ کس از آدم دعوت‌نامه یا کارت شناسایی نمی‌خواهد، هرکس به آن‌جا برسد می‌تواند وا
در یک تعریف مقدماتی، متافیزیک را می توان بررسی عام ترین خصوصیات واقعیت تعریف نمود. یعنی واقعیت از آن جهت که واقعیت است مورد مطالعه قرار گیرد نه به لحاظ این یا آن بعد خاص از واقعیت. پل فولکیه درکتاب فلسفه عمومی یا مابعدالطبیعه، دو دسته تعریف برای متافیزیک بر می شمارد و بعضی را قابل قبول و برخی را مردود می داند. از جمله به تعریف ارسطو اشاره می کند که فلسفه اولی (یعنی همان متافیزیک) را علم به هستی از آن رو که هستی است» می داند و معتقد است که ارسطو
پشت شیشه برف میبارد پشت شیشه برف میبارد در سکوت سینه ام دستی دانه‌ی اندوه میکارد مو سپید آخر شدی ای برف تا سرانجامم چنین دیدی در دلم باریدی ای افسوسبر سر گورم نباریدی چون نهالی سست میلرزد روحم از سرمای تنهایی میخزد در ظلمت قلبم وحشت دنیای تنهایی دیگرم گرمی نمی بخشی عشق ای خورشید یخ بسته سینه ام صحرای نومیدیست خسته ام ‚ از عشق هم خسته غنچه شوق تو هم خشکید شعر ای شیطان افسونکار عاقبت زین خواب درد آلود جان من بیدار شد بیدار بعد از او بر هر چه رو
ید این روش، برقراری تعادل میان نور و سایه است. اگر شما خوانش نوردهی خود را از کل صحنه بگیرید، دوربین تمام قسمت های تاریک را در آن می گنجاند و می خواهد آنها نیز به خوبی نوردهی شوند. تصویر حاصل یک سوژه بیش از حد نوردهی شده و جزئیات قابل مشاهده در سایه ها خواهد داشت.
همچنین می
پیامبر(صلی الله علیه وآله):دانشمندتر ازهمه مردم کسی است که دانش دیگران رابه دانش خود بیفزاید.
پیامبر(صلی الله علیه وآله):هرگاه بدعتها پدیدارشوندوپسینیان این امت , پیشینیان آن رالعن ونفرین کنند, هرکس دانش داردبایدآن رامنتشرسازدکه هرکس درآن روز دانش خودراپنهان داردهمچون کسی است که آنچه راخدابرمحمدنازل کرده کتمان کرده باشد.
امام باقر(علیه السلام):ایمان آن است که درقلب باشدواسلام آن است که ازدواج و ارث بردن وابسته بدان است وخونهابه آن مح
 حضرت باقر ع در گفتارخدای  عزوجل و دیگران که بامبد. خدایند سوره توبه ایه 106فرمود اینها. مردمی   مشرک  بودند    که مانند  حمزه.و جعفرونظایر. ایشانرا از مومنین کشتند سپی همانها مسلمان شدند پس خدا را بیانگی. شناختند  شرک رارها کردند و بدلهایشان ایمان را نپذیرفتند  تا از مومنین باشند وبهشت بر انها واجب گردد وبرانکا رشان  نیز نماندندتا کافر. باشدو اتش دوزخ بر انهالازم  باشد پس انها واجب گردد و بر انکارشان نیز نماند ند تا کافرباشندواتش. دوزخ بر
حکایت کنند که مردی مهربان و نیکخواه پیوسته دعا می کرد خدایا هر که هر گناه می کند بار آن را بر دوش من گذار. او را گفتند: چگونه جرات این دعا را داری و اگر مستجاب شود با چنین بار سنگینی چه خواهی کرد؟ گفت: "اگر مستجاب شود روز قیامت خواهم گفت پروردگارا چون بار همه گناهان بر دوش من است هیچ بنده ای را گناهی نيست. همه را به بهشت بر. آنگاه من با تو سخنی دارم. وقتی خداوند همه بندگان را به بهشت برد و درِ بهشت بسته شد با او خواهم گفت ای خدای من، اینک بنگر من هست
دانلود آهنگ جدید رضا گلمکانی به نام سوژه ترانه ها
متن آهنگ جدید سوژه ترانه ها - رضا گلمکانی
Скачать ноую песнюReza Golmakani Soojeye Taraneham
Текст песни Soojeye Taraneham Reza Golmakani
هر چی عاشقانه گفتم همه رو از تو سرودمВсе, что я сказал люби, я пел ам сем
وقتی از عشق مینوشتم تورو رو به روم میدیدمКогда я писал для люби, я идел тебя лицом к лицу
وقتی از تو می سرودم چهره ی تو مال من بود

ادامه مطلب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها