نتایج جستجو برای عبارت :

وبالهایم را میگشایم

ملتفتم که این جا دیگر مثل سابق رونقی ندارد.
ملتفتم که رهگذری اشتباهی شاید از این جا بگذرد.
اما
 بگذار
 ارزشی برای آن کلیک اشتباهش قائل شویم
اینجا را بی هیچ مسئولیت پذیری متقابلی باز ميگشايم!
آخر این تکثرات شبکات مختلفه اجتماعی خسته میکند آدمی را
حال این تکدرات را باید جایی سابید
چند صباحی اینجا را بر میگزینم!
یاحق.

ادامه مطلب
بنام خداوندی داتاری مهربانهر روج کی بدیدار زندگی چشم ميگشايم بر من آرامشی پدیدار میگردد. بگاهی صبح کی دیگران از خواب خیزند پدرم ایشان را نوازش میکند و از گرسنگی شکمهایی تهیشان با نان و چایی سرخ میکاهد. برادرانی خوشرویی من بهمبستری با نی روستایمان توخرش میبرند و ن نیز همواره ستایشی آنان را میگویند چون پیکری مردانه دارند در این گاه روجایی دلنوازی سپید گم میشود و خورشیدی تابان بپیشوازی ما میاید و از بدیها دوریمان میدهد و چرکهایی سیاهی
بنام خداوندی داتاری مهربانهر روج کی بدیدار زندگی چشم ميگشايم بر من آرامشی پدیدار میگردد. بگاهی صبح کی دیگران از خواب خیزند پدرم ایشان را نوازش میکند و از گرسنگی شکمهایی تهیشان با نان و چایی سرخ میکاهد. برادرانی خوشرویی من بهمبستری با نی روستایمان توخرش میبرند و ن نیز همواره ستایشی آنان را میگویند چون پیکری مردانه دارند در این گاه روجایی دلنوازی سپید گم میشود و خورشیدی تابان بپیشوازی ما میاید و از بدیها دوریمان میدهد و چرکهایی سیاهی


دلتنگم. نمیدانم برای چه!
تا جایی که خاطرم هست این دلتنگی همواره با من بوده است. گاهی غلیظگاهی خفیف
در کافه های زیرزمینی،  در کوچه پس کوچه های نجف.نیمه های شب و صلاه ظهرهای تابستان
در کلاس آناتومی یا پای درس استاد فاطمی نیا
در اتوبوس.در اتاق پرو.در بزن و بکوب عروسی فامیل
در
اثنی خواب حین گذر از خوابی به خواب دیگر.
خاطرم نیست شاید آن وقتی که در بطن مادرم بودم و محتمل است آن زمانی که همصحبت خاکم

دلتنگم نمیدانم برای چه و نمیدانم دلتنگی به
❤️عشق در نگاه متولدین هر ماه چگونه است ؟
عشق در نگاه متولدین فروردین ماه ❤️
قلبا عاشق است و در عشق پا بر جاست.از عشق داستانی سوک می سازد که شعله هایش همیشه در قلبش روشن خواهد ماندعشقی بی ریا و واقعی دارد که حاضر نیست با هیچ چیز دنیا عوضش کند البته تا زمانی کهاین عشق دوطرفه باشد.
عشق در نگاه متولدین اردیبهشت ماه ❤️
عاشقی بی قرار است و کمرو ولی پرشهامت.عشق را در چشمان من بنگرچهره ی بر افروخته ام را ببین و عشق را حس کنبه صدای نفس های من گوش ک
از بعد از کنکور هموجور درگیرم! انگار نه انگار کنکور تموم شده!حتی کتابها و جزواتم هنوز در زیستگاهِ دوران کنکورم پخش و پلاست!
 امروز پسرک ارائه کار پوشاک داشت. فکر کن روز چهارشنبه از مهد اومد و گفت باید شنبه نحوه تهیه پوشاک و انواعشو ارائه بدم! منم پریدم پای شبکه اجتماعی و به مربیشون گفتم من جمعه کنکور دارم و شرمنده! 
گفت باشه دوشنبه بیارین. یعنی از روزی که کنکور دادم دنبال این کار پسرکم! :/ 
دیشب قشنگ عصبی شده بودم از بس دنبال پیله کرم ابریشم و چ
بسم رب السماوات والارض 
گاهیدرآسمان
غرقمیشوم 
درتپشخورشید
سینهامراميگشايم
برایابرهاازغمهایم نقلمیکنم 
تاهدیهغمهایمرابرایآسمانزیبابفرستم 
وبهجایشآسمان 
بارانشادیورحمتبرایمنازلکند
آسمانتجلیگاهایمانمنهست 
هروقتدرتنگناوسختیایستادهام 
نگاهیمینمایمبهآسمان
 وگویمآنخالقیکه 
اینعرشرااستوارکرده  (ثماستویعلیالعرش)
تاجایگاهمتعالیدستهایکوچک 
منبرایمناجاتهایمباشد.
حالمگرمیشودکهمراقب 
قطرهکوچکجوهروجودمننباشد 
آریآسمانمفروم

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها