نتایج جستجو برای عبارت :

خواهر برادرام

 
معمای هفت خواهر در کلبه:
 
 
هفت خواهر به یک کلبه رفتند و تصمیم گرفتند که هر کدام کاری را شروع کنند.
اولین خواهر خواندن یک رمان را شروع کرد، دومین خواهر تصمیم گرفت پنکیک درست کند، خواهر سوم تصمیم گرفت شطرنج بازی کند، خواهر چهارم جدول حل کرد، خواهر پنجم لباس ها را شست و خواهر ششم تصمیم گرفت گل و گیاهان را آبیاری کند.
خواهر هفتم چه کاری انجام می داد؟
 
 
 
کاش مثل تبلیغای چرت صدا و سیما، تن ماهی خوردن در کنار خانواده برام پر از جذابیت و خوشحالی بود. یا مثلاً وقتی بابام سس می‌ریخت روی سالاد، من و خواهر و برادرام بالا و پایین می‌پریدیم و ذوق می‌کردیم. ننه‌م که یه لقمه نون و پنیر و گردو برام می‌گرفت و من با آقا گاوه می‌رقصیدم. وقتی هم که توی باغ پُر از جبروت و گنده‌ی پشت خونه‌مون می‌دویدم و باد می‌زد به موهای بلندم و باقی آدم‌ها خوشحال از این پوچی بزرگ که رخنه کرده تو لحظه لحظه‌ی زندگیمون، بل
در ایامی نه چندان پیش از این تر        سه خواهر بودی اندر شهر دختر
دو خواهر از یکی دیگر بزرگتر            یکی کوچکتر از آن هر دو خواهر
پدر بر هر سه عاشق تر ز مجنون         به عشق دختر کوچک که برتر
ز عشق بیش او بر دخت کوچک          دو خواهر دوست تر میداشت مادر
پدر چون رخت از این دنیا بدر کرد      حکومت گشت اندر دست مادر
ز ثروت آن دو خواهر را فزون داد       نصیب دختر کوچک که کمتر
چو آن دختر برفت از پیش مادر          به شوهر خار شد زآن کار مادر
تمام عمر با ای
میدونید؟ وقتی مهربونیای دخترک کله تهیونگی رو می بینم به خودم میگم پس بهترین دوست این شکلیه :) من معنی خواهر داشتن رو نمیدونم واقعیتش، اما اگر خواهر داشتن، یعنی داشتن کسی عین اون، خب من یه خواهر دارم و این بهم دلگرمی بزرگی میده :) 
خواهر بزرگه زنگ زده برا حال و احوال خواهر کوچیکه دآره باهاش حرف میزنه.گویا خواهر بزرگه پرسید چخبر ک خواهر کوچیکه گفت:اووووو نمیدونی چی شده ک.(ی جوری گف منم کنجکاو شدم:/)
بعد هم با تهدید ب من نگاه کرد گفت همه چیو بگم؟گفتم:چی شده من خبر ندآرم؟خو بگو منو از چی میترسونی اصن(بعد هم راه خود را عوض  کردم و داشتم از اتآق خارج میشدم ک بشنیدم بگفت:گوشی مامآن همش دست مآجده اس نمیده من بازی کنم که.خندم گرفت از عمق ناراحتیش(:واس من شآخ و شونه میکشه نیم وجب
بچه ها همیشه دوست دارن به خاطر کارای خوبی که میکنن جایزه بگیرن البته نه تنها کار خوب بلکه چیزای جدیدی که یاد میگیرن شیرین کاریهای که دوست دارن به بقیه هم نشون بدن. بابا خیلی قبل تر ها عکاسی زیاد میکرد عکسای قشنگ میگرفت و از خواهر برادرام زیاد عکس گرفته. یکی از عکسای خواهرم رو زیاد دوست دارم یه توپ رنگی که بالای سرش گرفته با یه پیرهن سبز رنگ همرنگ چشماش به تنش کرده. این عکس رو قاب کرده گذاشته بالای تخت خواب اتاق خوابش. نقلی خودشم الان کاراش مثل
دوسه روزیه خونه خواهرم تبدیل شده به کارگاه خیاطی.لباس بیمارستانی می دوزن از اون یه بار مصرفا.از برش تا . بسته بندی.دیروز حدود ۴۰ تا دوختند.برای بیمارستان زندان میدوزن.
همه خواهر و برادرام جمع شدن اونجا کمک کنن. یاد خاطرات مامان میفتم که از زمان جنگ تعریف می کنه. اون روزا که تو خونه نون می پختن برای رزمنده ها.
 
داداشم میگه دارن یه بیمارستان موقت توی زندان درست میکنن. میگه اگه یه نفر کرونایی وارد زندان بشه توی زندان فاجعه اتفاق میفته. چند روزه
امروز کلی فکر کردم که اگز بخوام بنویسم در مورد چی بنویسم که رفتم تو خیالات کودکی خودم  ، زمانی که 6 یا 7 ساله بودم.برخلاف سایر خواهر و برادرانم بشدت اهل خیالبافی و ساختن چیزای عجیب بودم که تو خیالاتم جون میگرفتن و میشدن برام یه دوست.
که خب البته برای دیگران ابن جور حرف ها و کارها غیر معمولی بود بیشتر میشدم باعث خنده .
البته مادرم بر خلاف دیگران سعی داشت این خصوصیت بشدت فعال من رو کنترل کنه و کلی برام کتاب می خرید تا لااقل توی دنیای کتاب ها سیر
بعد از دیدن آخرین قسمت از فصل 4 شرلوک هلمز،وقتی که یوروس هلمز خواهر شرلوک هلمز رو دیدم،تعجب کردم.شرلوک هلمز خواهر داره؟؟؟؟؟؟؟مگه داریم؟مگه می شه؟ولی غافل از این که به خواهر هلمز در کتاب های آرتور کانن دویل هم اشاره شده بود.خب،برید ادامه ی مطلب. :)
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
مشهد-نیشابور-سبزوار-شاهرود-تهران-قم
السلام علیک یا بنت موسی ابن جعفر
مسیر بین برادر و خواهر رئوف برادر و خواهر مهربان برادر و خواهر کریم برادر و خواهر جان
جاده ای که هردوطرفش وصل میشود به نور
خیلی سنگیت میخواهد نامهربان بودن و بدخلق بودن در این مسیر سراسر مهر
ومن سراسر سنگ وسط این جاده چه میکنم؟
دانلود کتاب صوتی خواهر گمشده اثر ویوین آلکوک
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
دانلود کتاب صوتی خواهر گمشده اثر ویوین آلکوک :: دانلود کتابketab9.blog.ir › post › دانلود-کتاب-صوتی-خواهر-گمشد.دانلود کتاب صوتی خواهر گمشده اثر ویوین آلکوک دانلود کتاب صوتی خواهر گمشده اثر ویوین آلکوک مشخصات کتاب: فرمت فایل ها: mp3 تعداد فایل ها: 6 کیفیت فایل ها: .
دانلود کتاب صوتی خواهر گمشده اثر ویوین آلکوک - گو تو فایلgotofile.ir › سایر محصولات۲۴ شهریور ۱۳۹۸ - دانلود کتاب صوتی خواهر
بسم الله الرحمن الرحیم
از نعمت بزرگی به نام خواهر محرومم.
به نظر من کسایی که خواهر ندارن نباید برن جهنم:)
هرجاهم هم که یکی رو خدا سر راهمون قرار داد که مثل خواهرمون باشه روزگار ازهم جدامون کرد.
نیاز مبرمی به وجود نازنینی به نام خواهر دارم.قدر بدونید خواهر دارها
پی نوشت1:احتمالا ازنوع پیام هامون حالتون بد بشه من خودم قبلا این نوع حرف زدن دخترا رو لوس بازی میدونستم اما الان دست خودم نیست و لوسِ لوسان میباشم
پی نوشت۲:دلم برا یه خواهر بیانی به
خواهر و برادر‌ها ممکن است بیش از پدر و مادر در زندگی ما تاثیرگذار باشند
 
نقشی که خواهر و برادر‌ها در زندگی ما دارند، کمتر موضوع پژوهش قرار گرفته است. آن‌ها نه مثل پدر و مادرند نه شبیه دوست یا همسر. خواهر و برادر‌ها در تمام طول عمرمان، جایی آن دور و بر‌ها در حال پرسه‌زدن‌اند، ممکن است آنقدر برایمان خوبی کنند که هیچ‌وقت نتوانیم جبران کنیم و ممکن است چنان آسیب‌هایی به ما بزنند که هیچگاه درمان نشود.
ادامه مطلب
تراموایی به نام هوس» اثر تنسی ویلیامز.
نمایشنامه ای که مردسالاری در جامعه رو به تصویر میکشه. تصویری از زندگی دو خواهر. خواهر بزرگتر که مجرده و همه ی عمر قربانی خودخواهی مردان شده و خواهر کوچکتری که متاهله و درمقابل تمام بدرفتاری های همسرش صبر و سکوت میکنه و همه چیز در نظرش کاملا عادی  و معمولیه. خواهر بزرگتری که مدام نگرانه چطور به نظر میرسه و دیگران درمورد ظاهر و سنش چه تصوری دارن. ارکان متفاوت جامعه ی مردسالار و نی که قربانیان اون هستن
خواهرم چندین سال است که عروس همدانی هاست. برای کاری بدون همسر آمده بود تهران و قرار بود تا آخر هفته مهمان خانه ی پدری باشد. کار اداری اش که زودتر از موعد تمام شد تصمیم به برگشت گرفت و به همسرش خبر نداد تا سورپرایزش کند. همان روز هم شوهر خواهر تصمیم میگیرد بی آنکه به خواهر بگوید تهران بیاید و آخر هفته در کنار هم باشند به صفا و خوشی
خواهر رفت رسید همدان و  شوهر خواهر وقتی رسید تهران فهمید که چه شده است. بنده خدا  عرق تنش خشک نشده دوباره برگشت همد
قناری های دشتمون، اومدن
امروز که همراه برادرام، برای سمپاشی مزارع رفتن منم رفتم، دیدمشون
پروانه ها هم.
درختا هنوز سر سبز نشدن
اما دشت چرا.حتی روی کوه ها هم میشه طراوت بهار رو به وضوح دید
هرچند پشت این کوه ها، قله های کوه های بزرگتر عقبی، پوشیده از برف هستن و آدم تو یه منظره واحد میتونه دو تا فصل زمستون و بهارو با هم ببینه
میخواستم از یه آشیانه پرنده روی درخت براتون عکس بذارم، که چون درخت مال همسایه بود واجازه نگرفته بودم، عکس ننداختم
سال گذشته شب یلدا ، همه‌ی خاله ها و بچه ها و نوه ها خونه‌ی مادربزرگم دعوت بودیم و مراسم شب چله اونجا برگزار شد. از اونجایی که امسال خیلی ها باید طرف همسرهاشون رو هم راضی نگه میداشتن، پنجشنبه شب رو یک ویلا خارج از شهر رزرو کردیم و همگی دور هم جمع شدیم و تا عصر جمعه در کنار هم بودیم و خیلی خوش گذروندیم.
و اما دیشب که شب یلدای اصلی بود با خواهر شوهرها و پسر خواهر شوهر منزل مادر شوهر جمع شدیم به صرف کوفته که خواهر شوهرم پخته بود و میوه و دسر که ما آم
هوالرئوف الرحیم
مامان چون خواهر نداشت، وقتی دید بچه اولش دختره، خیلی دلش می خواست دخترش خواهر داشته باشه که خدا لطف کرد و من رو بهش داد. 
اما هدفی که از خواهر داشتن قرار بود به من و اون برسه، هر روز داره کمرنگ و کمرنگ تر میشه و اول من و بعد اون جایگاه حمایتگری و خواهری رو برای هم داریم از دست می دیم. بخاطر رفتارهای جدیدش و ادعا های جدیدش و انتخابهای جدیدش من که به کل ازش کناره گیری کردم و اون هم یواش یواش.
سر رضوان اصلا اخلاقش اینطوری نبود. ولی
دعوای خواهر و برادر یک برادر با خواهر یک امر طبیعی است.
خوب است که احساسات، کلمات و اعمال قوی بین خواهر و برادر وجود داشته باشد.
مبارزه و استدلال بین خواهر و برادر طبیعی است و نیاز به مدیریت دارد.
چگونگی یادگیری کودکان برای حل مشکلات و توسعه استراتژی هایی که می توانند در دیگر شرایط درگیری استفاده کنند.
دعوا با خواهر و برادر نیز بخشی از این است که چگونه فرزندان خود را در خانواده کار می کنند.
تمایل و شخصیت تأثیر زیادی بر توانایی کودک برای مدیریت
دعوای خواهر و برادر یک برادر با خواهر یک امر طبیعی است.
خوب است که احساسات، کلمات و اعمال قوی بین خواهر و برادر وجود داشته باشد.
مبارزه و استدلال بین خواهر و برادر طبیعی است و نیاز به مدیریت دارد.
چگونگی یادگیری کودکان برای حل مشکلات و توسعه استراتژی هایی که می توانند در دیگر شرایط درگیری استفاده کنند.
دعوا با خواهر و برادر نیز بخشی از این است که چگونه فرزندان خود را در خانواده کار می کنند.
تمایل و شخصیت تأثیر زیادی بر توانایی کودک برای مدیریت
"سه‌ خواهر" درباره ی پوسیدگی و نابودی اشرافیت اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن بیست روسیه است. نمایش نامه داستان زندگی و دل‌مشغولی خانواده ی پروزروف است که از سه خواهر به نام های اولگا، ماشا و ایرینا و برادرشان آندره‌ئی تشکیل شده است._________________این نمایش نامه، نه ترین نمایش نامه ی چخوف است و شاید همین تبحّر او در نگارش "نزیسته ها" بود که باعث شد چخوف در بین انگلیسی زبانانِ دنیا، بعد از شکسپیر بیشترین طرفدار را داشته باشد._________________نام کتاب: #سه_خواه
رفته بودیم سر خاک پدربزرگ مامان. طبق نوشته‌ی روی قبر، نود و نه سال عمر کردن و دوازده سال پیش از دنیا رفتن. من و خواهر برادرام نسل سومشون بودیم. داشتم فکر می‌کردم اگه چند سال بیشتر عمر کرده بودن، یا اگه مثلا خواهرم به جای بیست و پنج سالگی، تو بیست سالگی بچه‌دار می‌شد، نسل چهارمشون رو هم می‌دیدن. اونوقت من به شخصه به دیدن نسل دومم هم فکر نمی‌کنم!
آقای گفتن که بابای جوجه ممکنه نسل چهارمش رو ببینه. من حساب کردم اگه صد و دو سال عمر کنه و فرزندان و
این داستانى که میخوام بگم براى یکى از اقوام هس که زبون خودش میگم:من وقتى جوون بودم حدودا بیست و خورده اى تو یه ده اطراف زابل زندگى میکردیم پدرم کشاورز بود وچون پیرشده بود همه خواهر برادرام ازدواج کرده بودن و غیراز من کسى نبود که عصاى پدرم باشه براهمین کشاورزى رو من عهده داربودم زمینمون ١٥کیلومتر از ده فاصله داشت توى زمین یه کلبه محقرساخته بودیم ک شبایى ک مجبور بودم تو زمینمون باشم تو اون کلبه میخوابیدم یادمه دفعات اول که میخوابیدم اونجا ف
رومه خراسان - مهین ساعدی: همه پدر و مادر‌ها دوست دارند که فرزندان صمیمی و مهربانی داشته باشند، از جنس خواهر و برادر‌های همیشه در صحنه که هوای خواهر یا برادر کوچک‌تر از خودشان را دارند یا دست کم از آن‌ها انتظار دارند که همبازی خوبی برای یکدیگر باشند و رفاقت و سازگاری داشته باشند، اما روابط خواهر و برادری واقعا آن قدر پیچیده است که به‌راحتی نمی‌توان درباره آن صحبت کرد.
ادامه مطلب
این چند روز خوشحال بودم. یعنی اولش داشتم ناراحت میشدم و هورمون‌ها داشتند فوران میکردند که تو گفتی پاشو بیا برویم دور دور. رفتیم، با خوانواده تو. فی‌الواقع آنجا که ما بودیم، ما خانواده محسوب می‌شدیم برای دیگران! آن شب خیلی خوش گذشت، علی رغم تمام گرما و گرفتگی های هوا و غریبه‌گیِ من. 
فردا و پس فردایش هم خوب بود. کلا خوب بود، غیر از این هوای کثافت، این تهرانِ کثیف. منی که مجبورم فردا بروم، هم امتحان دارم هم آزمایشگاه. حالت جامد کتاب نخواندم، ه
کاش لغت ژاپنی خواهر» را می‌دانستم. آن‌گاه می‌توانستم او را با یک کلام خوب همراهی کنم. بودا، خدای او، می‌گفت: بخشیدن مال به یک انسان می‌تواند او را هفت سال سیر کند، اما یک کلام خوب می‌تواند او را هفتادوهفت سال سرشار نگه دارد.»چین و ژاپن ص ۶۹ و ۷۰
خواهرشوهر بزرگوارم
پرواز در آسمان آرزوها و فرود در فرودگاه موفقیت را برای تان آرزومندم
تولدتان مبارک
 
-•-•-•-•-•-
مجموعه زیباترین متن های تبریک تولد خواهر شوهر
 
تو شبیه کسی هستی که عاشقانه کنارم مانده و هست. تو و محبت خواهرانه ات همیشه دلگرمم کرده، عمرت جاوید و پایدار عزیز من
تولدت مبارک خواهر شوهر عزیزم
 
-•-•-•-•-•-
 
امروز روز توست خواهر شوهر مهربانم و دلیل شادی همسرم امشب خداوند از آسمان هدیه ای فرستاده که گلچینی از همه خوبی هاست . ت
موعد افطاری اول قاصدکی                       ۹۸/۲/۱۹             بانی : خواهر رضایی
موعد افطاری دوم قاصدکی                       ۹۸/۲/۲۶            منزل خواهر علیزاده 
جشن میلاد امام مجتبی علیه السلام        ۹۸/۳/۲               منزل خواهر یدی
موعد آخرین افطاری قاصدکها                   ۹۸/۳/۹                منزل خواهر ظفری
زیارت قاصدکی شهدا                            98/3/23              اردوی نیشابور مزار شهدای گمنام
ادامه مطلب
**خواهر**
خواهر عجب امنیت خوبی ست
می توانی با او خود خودت باشی. می توانی با او دردهایت را هرچند ناچیز هرچند گران بی خجالت با او درمیان بگذاری از حماقت هایت بگویی .
خواهر عرف نیست عادت نیست معذوریت نیست. خواهر از هر نسبتی مبراست.سایبان دلچسبی است تا خستگی ات را به فراموشی به فراموشی بسپاری.خواهر داستانش با بقیه فرق داره موجودیست که بوی مادر میدهدو مثل پدر مثل کوه پشتت وایمیسته. 
به نظرم میشه بعضی وقتا گفت= بهشت زیر پای خواهران است.
به سلامتی
+با مامان در مورد قیافه ی من صحبت می کردیم و طبق معمول اصرار داشت که شبیه خودشم. هیچ وقت دلیل اصرارش رو نمی فهمم وقتی که چشم های روشن اون و چشم های قهوه ای من، و همینطور پوست روشن اون و پوست سبزه ی من مهر تائیدی بر حرفای منه: مامان من شبیهت نشدم!
اما معمولا تسلیم نمیشه و بعد از کمی فکر کردن با حالت پیروزمندانه ای میگه موهات! ببین، فر موهات مثل منه، بعد میگی شبیهم نیستی!
مامان هیچ وقت برنمیتابه که قیافه ی من بیشتر به خانواده ی پدری کشیده و هر بار که
حرکت مزخرفی بود 
من بعد یادم باشه دقیقا کاری رو بخوام اجرا کنم که خودم، خودخودم بلد باشم 
از صبح اعصابم خرده 
بعدم یه تنه لش به اسم بت اعظم، داماد! بیاد خونه ات و خواهرت برای بار ان ام به خاطر اون باهات دهن به دهن بشه 
دختره ی شغال 
کمرم درد می کنه 
خسته ام 
از سر صبح تو خونه ی ما گوی کیو می خوردی 
جز سرخ کردن پیاز آش رشته چه کتر دیگه ای کردی? 
حتی تزئین هم نکرد فقط ور میزد که اون یکی خواهرم گفت خوب خودت انجام بده 
اینم گفت بچه بغلمه! اون خواهرمم گ
 در 20 اسفند سال 1335  جهان هستی گوهری را در اغوش گرفت که مادرش فاطمه و پدرش حسن وی را قاسم نامیدند. او در روستای تانی و دور افتاده ی قنات ملک در شهرستان رابر از توابع استان کرمان در خانواده ای مذهبی زاده شد .او فرزند وسط خانواده و دارای یک خواهر و برادر بزرگتر از خود و همچنین خواهر و برادری کوچک  تر از خود بود . 
ان ها زندگی عشایری داشتند و پدر ایشان به کار کشاورزی مشغول بودند.
 
 
       پیشتر ها یک همسر، فرزند دختر، خواهر، لولی، خواهر زاده، برادر زاده، عروس، زن دایی، زن داداش، دختر خاله، دختر عمه، دختر عمو، دختر دایی، پزشک و خانمِ همسایه اینجا می نوشت . من بعد با حفظ تمامی این سمت ها یک خواهرشوهر در اینجا می نویسد.
ریحانه خلج| فرشته و علی
رضا نعمتی دو خواهر و برادر و دو جوان امدادگر موفق و فعال در هلال احمر
استان قم هستند که موفقیت های خوبی را در عرصه خدمت رسانی به دست آورده
اند. با توجه به فعالیت ها و تلاش های این دو جوان موفق گفت و گویی ویژه با
این دو خواهر و برادر انجام داده ایم که با هم مرور می کنیم.
ادامه مطلب
هیات الشهدا
۹۸/۲/۱۹
خیابان مطهری شمالی ۶۶ شهیدان صفدری نژاد۴ علامت پرچم
منزل خواهر ظفری

هیات الشهدا
۹۸/۲/۲۶
کوی امیرالمومنین(علیه السلام)
 امیر ۲۰ علامت پرچم
منزل خواهر علیزاده ساعت ۱۸

هیات الشهدا جشن میلادامام حسن مجتبی علیه السلام
۹۸/۳/۲
خیام شمالی56 نیلوفر 11 علامت پرچم منزل خواهر یدی ساعت 18

هیات الشهدا
۹۸/۳/۹
مطهری شمالی ۶۶ شهیدصفدری نژاد۴ علامت پرچم
منزل خواهرظفری ساعت۱۸
باحضورسخنران مهمان؛ سرکارخانم سرلک (ازتهرا
ادامه مطلب
روایت است پسری در یک روز گرم تابستانی پس از ساعت‌ها فوتبال از کوچه به خانه می‌آید و خسته و کوفته به دنبال میوه آبداری می‌گردد تا بتواند کمی از عطش خود را کم کند. هر چه در یخچال جستجو می‌کند میوه آبداری پیدا نمی‌کند و به طور اتفاقی خواهرش را می‌بیند که در اتاق نشمین به دقت در حال پوست گرفتن پرتقالی است. پسر به سراغ خواهرش می‌رود و از او می‌خواهد که پرتقال را به او بدهد و میوه دیگری را پوست بگیرد. اما خواهر در مقابل خواسته او مقاومت می‌کند و
موعد افطاری اول قاصدکی                       ۹۸/۲/۱۹             بانی : خواهر رضایی

موعد افطاری دوم قاصدکی                       ۹۸/۲/۲۶            منزل خواهر علیزاده 

جشن میلاد امام مجتبی علیه السلام        ۹۸/۳/۲               منزل خواهر یدی

موعد آخرین افطاری قاصدکها                   ۹۸/۳/۹                منزل خواهر ظفری

ادامه مطلب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها