نتایج جستجو برای عبارت :

صنم خانم خیلی ازت ممنونیم بابت این همه خوشحالی که رقم میزنی برامون کلی شادمون میکنی با کارای خوب دلنشینت

هفته پیش بابت امتحانام نبودم
اين هفته هم درگیر مسافرت اينا
خداروشکر بابت همه چیز
+بچه ها یه اتفاق خيلي خيلي خوب برامون افتاده که دلمون نمیخواد حسرت ايندش به دلمون بشینه میشه میشه علاوه بر اون صلوات همیشگیهروقت که انرژی مثبت داشتین و هر وقت خواستین دعا کنید و سر نمازاتون بگید خدا حواسش به منو و خانوادم باشه؟
خونه رو تمیز کردم در حد خونه تی حالا نشسته ام و با نگاه کردن ب خونه غرق در لذت می شوم بوی مایع لباس شویی ک رایحه ی  گل دارد پنجره ها باز هستند و صدای جیک جیک گنجشک ها می آید عود روشن کردم خانه در آرامش کامل بوی عشق و زندگی می دهد و من شکر گزار پروردگارم هستم بابت زنده بودن، بابت عشق، بابت زندگی ، بابت همه چیز خدایا ممنونتم
خدایا ممنونم ازت بابت احساساتم
بابت حس لامسه ام
خدایا ممنونم بابت حس بینایی و چشایی ام
خدایا ازت هزاران بار ممنونم
بابت حس دلتنگی و حس شادی ام
 
خدایا ازت خيلي ممنونم بابت حس شنوایی ام
ازت ممنونم بابت حس تنهایی و حس ِ همدم بودن
 
بارالها ازت ممنونم که وعده هایت همه صادق است
ممنونم که گفتی بخوانید تا اجابت کنم شما را
ممنونم که برای اجابت دعاها و ارزوهامون اما و اگر نیاوردی و فیلتر نذاشتی
 
بارخدایا
میخاستم بگم بهم عطا کن درآمدی با میزان هفته ا
خدایا ممنونم ازت
بابت اينکه میتونم صدای جَرجَر بارون را بشنوم
ازت ممنونم
بابت اينکه میتونم توی بارون قدم بزنم و خیس بشم
ازت ممنونم که میتونم ببینم که قطرات بارون چطوری دونه دونه میخورن به زمین و پخش میشن
خدایا ازت ممنونم
بابت اينکه میتونم لذت ببرم از حس و هوای بارونی
 
خدایا ازت ممنونم بابت قوه تخیلم
ازت ممنونم که میتونم چشامو ببندم و به هر چیزی که میخام فکر کنم
ازت ممنونم که میتونم به موفق شدن فکر کنم
میتونم به پولدار شدن فکر کنم
ازت ممنونم
و چون شما خدایی،وعده ات حق است.حق است که گفتی به کسی بیش از توان و طاقتش درد نمیدهی.و ببخش.ببخش بابت کم طاقت شدن ها و زود رنج شدن ها و اشک های بیشتر شده ی اين اواخر.و شکر.شکر بابت یسر در دل عسرت.شکر بابت امیدهای در دل ناامیدی ات.اصلا شکر،فقط بابت بودنت.اخر من فدایت شوم که طاقت اضطرار بنده ی حتی یاغی ات را هم نداری:)
خانم اکسیژن!
عینک ميزني اما همیشه تاکیید ميکني که نمره چشمت خيلي پایین نیست و فقط برای مطالعه ميزني!اما من از وقتی دیدم که روی چشمت هست.بله نمیخوای نشان دهی نقصی داری.بله کمال گرا دوست داشتی.
هر دفعه باید عذر خواهی کنم بابت همان دفعه که با تنه زدن و با کليشه ی همیشگی ایرانی اشنا شدن دو جوان سه ثانیه چشم در چشم شدیم.شاید بازوی نحیفت درد گرفته بود اما از روی غرور خم به ابرو نیاوردی بلند نشدی و فریاد بزنی سکوت کردی و من دستپاچه تر از ان بودم که بتو
| بسم الله النور |
_نجف_
نجف آخرین جایی بود که رفتیم 
چه رفتنی. خسته از پیاده روی و داغون.
خسته و مریض و. ولی چه فرقی میکنه؟وقتی بعد از یکسال به منزل پدریت میرسی مگه درد میفهمی؟مگه مریضی و خستگی و کوفتگی و. میفهمی؟بله که میفهمی!میفهمی و گریه ميکني.تو صحن حضرت زهرا(سلام الله علیها)از زور مریضی و خستگی هی میخوابی و بیدار میشی لیمو عسل میخوری میخوابی و بیدار میشی غذا میخوری میخوابی و بیدار میشی و گریه ميکني.
و مدام از ابوترابت میپرسی چرا؟چرا
امروز شش ساله شدی عزیز دلم. شش سالی که برای من به شخصه خيلي خيلي ارزشمند بوده. دلم میخواهد لحظه به لحظه اين شش سال رو قاب کنم و بزارم جلوی چشمام. با تو خيلي از اولین ها رو تجربه کردم. با تو فهمیدم چقدر ضعیفم. با تو فهمیدم چه قدرتی دارم. با تو معنای عشق رو فهمیدم. خيلي دوست داشتی تولدت مثل قبل تو مهد پیش دوستات برگزار بشه ولی بخاطر ترافیک کاری اين روزای مهد فرصت مهیا نشد. دلم خواست سورپرایزت کنم و چهرتو ببینم. من که از صبح تا ظهر بکوب تو جلسه بودم و
چرا ما آدما اين جوری ایم؟ خودمونو میکشیم تا خودمونو به غریبه ها ثابت کنیم در حالی که میگیم نظرشون برامون اصلا مهم نیست.
و میگیم یه چیزایی و آدم هایی برامون مهمن ولی هیچ کاری برای بهتر کردن رابطه و نشون دادن احساساتمون نميکنيم. 
یا نمیدونیم چی میخوایم یا خيلي میترسیم که به چیزایی که واقعا میخوایم نرسیم با وجود تلاش کردن زیادمون.
اگر برات سواله که هر بار باید لوکیشن بدم؟ و لازمه بگم که آره، نشستم روی و نه پشت میزی که چسبوندیش به دیوار تا که راحت تر بشینی و تکیه بدی، معشوق ِ جان به بهار آغشته ی محسن نامجو گوش میدی و دهنت مزه ی لواشک تلخ و ترش ل سیب جنگلیای مامان رو داره!
تا قبل خواب خوب پیش رفتی و حالا داری گند ميزني به وقتت:)) هی پاز ميکني تایمر رو و کاراي متفرقه ميکني، تازه، اين روزا همه ش گشنته:))
بکذریم، باید تصمیم بگیری که یک دوره کافیه یا که دو تارو باید برسونی؟ آخه ترج
زندگی هنوز جریان داره، مهم نیس تا حالا چه اتفاقاتی افتاده، مهم نیست گذشته چی بوده، مهم اينه که حالا تو اين شرایط بهترین آینده رو برا خودم رقم بزنم، خدا رو شکر میکنم بابت سلامتی جسمم، خدا رو شکر میکنم بابت زیبایی روح و جسمم، خداروشکر میکنم بابت اوضاع مالیم، خداروشکر میکنم بابت تحصیلات عالیم، خداروشکر میکنم بابت خانواده خوبی که دارم، خداروشکر میکنم بابت روابطی که با دیگران دارم، خدا رو شکر میکنم بابت دلخوشی های بزرگی که تو زندگی دارم. آیند
چند عکس عاشقانه میبینی
یهو یاد بوی عطرش میوفتی به طوریکه انگار کنارت نشسته
دستاشو تصور ميکني
صداشو
و بوم! تو وارد وادی نابودی شدی
بهش زنگ ميزني صدای بعد از خوابش رو که خيلي دوست داری میشنوی یه مکالمه معمولی رو پیش میبری
و خداحافظی ميکني
و گریه ميکني به اندازه یک ربع یا بیشتر بعد اشکتو پاک ميکني با سردرد مبارزه ميکني میشینی پشت میز کتابخونه و  درس میخونی و حواستو جمع ميکني که حواست جمع باشه :) 
بله تموم شدن در ثانیه نیست 
بله من اينو میدونستم 
سلام مهربونم امروز دوشنبه یه صبح عااالیه که پر انرژی اومدم سرکار و آماده یه شکرگزاری عاالی هستم برای امروزم
1- مهربونم سپااس بابت نعمت انرژی و حال خوووبم
2- مهربونم سپاس بابت نعمت سلامتی خودم و تمامی خانواده م 
3- مهربونم سپاس بابت وجود شما و حس آرامشی که از بودنتون در کنارم دارم.
4- مهربونم سپاس بابت حقوقی که از تلاشم دریافت میکنم و حس خوب استقلال رو دارم هزاران بار شکر
5- مهربونم سپاس بابت کمکهاتون برای خرید ماشین که تو تک تک لحظاتش حضورتون رو
یه روزی میاد برمیگردی به عقب نگاه ميکني و یه لبخند به روی خودت ميزني
بابت همه سختیایی که کشیدی
بابت انتخابایی که به خاطرشون تغییر کردی از خودت تشکر ميکني.
چند سال دیگه وقتی برگردی به شبایی که تا خود صبح گریه کردی و قلبت از درد مچاله شد نگاه کنی تعجب ميکني ازینکه هر بار گفتی میمیرم و یه بار دیگه دووم آوردی.
گفتی خدایا سخته نمیتونم،اما باز هم پیروز شدی.
دیدی آدما اومدن و رفتن؟دیدی موندنیا موندن؟بی منت؟
و بین اين روزای سختی که گذروندی یکی دو ن
سلام بچه ها 
دقیقا ۱۲ روز دیگه اولین ماهگرده منو عشقه زندگیم دیانه
دارم کاراي خيلي زیادی میکنم که میدونم خوشش میاد
انقد ذوق دارم که نمیدونم چیکار باید کنم . دعا کنین منو ک از پس 
عشقی که دیان داره بهم بربیام و براش کم نذارم
مرده زندگیم عاااااااشقتم دوستت دااااااارم❤❤❤❤❤❤❤
ولی منتها برامون دعا کنین خيلي یه مشکلي پیدا شده که انشاءالله زودی با
خواست جفتمون حل میشه
دوستتون داریم منو دیان
❤hosna-diyan❤
من به تو قول دادم که در مورد دیروز مطلبی بنویسم.
دیروز ،سی اُمین روز از دومین ماه سال نود و هشت.
کِی فکر میکردیم که اين روز بتواند در زندگی مان بُلد شود؟
تو خوشحالي و خوشحالي ات را فریاد ميزني، من دلم غنج می رود.
حال مطئمن تر از همیشه به هدفمان نزدیکیم و مگر می توانم خوشحال نباشم؟
ولی هزار برابر می کند خوشحالي ام را خوشحالي تو، خنده های تو.
ثبت می شود امروز به نام ثابت قدمان، به نام ما که دهلیز تاریک و نامعلوم زمان را با چراغ امید و عشق خود روشنای
کجا در اين حوالی پرسه ميزني ؟ کجا به تنهایی نفس میکشی ؟ کجا با تنهایی خودت چای مینوشی ؟ کجا رند بازی ميکني ؟ کجا شعر نو میخوانی ؟ کجا همه چیز را ساده مینگری ؟ کجا فقط نگاه ميکني تا هر آنچه که میبینی ببینی ؟ کجا در وجود آدم ها رخنه ميکني ؟ کجا سر تا پا رنج میکشی ؟ کجا از هیچ چیز دم نميزني ؟ کجا تفاوت میان منو خودت را احساس ميکني ؟ کجا به اين تفاوت لبخند ميزني ؟ کجا درد بی درمان سر من را احساس ميکني ؟ کجا هیچ دردی را حس نميکني ؟ کجا از من دور میشوی ؟ ک
 بعضی وقتا شرایطی برامون پیش میاد که دوسشون نداریم، اما چنان تاثیر مثبتی روی زندگیمون داره که غیرقابل تصوره.مثه رفتن به دانشگاهی که دوسش نداریم اما استادی اونجا هست که چیزایی که برای آینده لازمه رو بهت میگه.
یا از دست دادن کسی که بعدش مسبب آشنایی با یه فرد دیگه میشه که اون خودتو به یادت میاره.
خدا قطعا بهترینو برامون میخواد، فقط ازمون صبر میخواد.همین.
یک چیزی رو من به جودی ابوت خيلي خرده میگیرم
اينکه
درسته
تو از بچگی با ترس و وحشت بزرگ شدی
کلا به خاطر به دنیا اومدنت همیشه مورد تمسخر قرار گرفتی
با حس عذاب وجدان بزرگت کردن
حس خود کم بینی داری
حس ميکني از ادمها پایین تری لابد که اينجوری رفتار میکردن باهات

آدمها رو دوست داری
ترجیح میدی برای کسی که دوسش داری و کلا برای هیچ کس، هیچ دردسری درست نکنی
ولی خيلي خيلي بده که یه پسری تو رو بخواد، خيلي هم بخواد، هر کاری هم انجام بده که تو خوشحال بشی، 
پسر
  
مردم چشمم به خون آغشته شد، در کجا اين ظلم بر انسان کنند. اون از هوای دلمون و اين از هوایی که استنشاق ميکنيم نه عرضه تغییر و بهبود داریم (دارم) و نه اينکه دستی فرود آید و نجات دهد. تا کی در اين حال و هوای خاکستری زجرکش شدن و تا کی در تالاب حسرت دست و پا زدن، . به پا خیز! به پا خیزم؟! برای چه؟! چه چیز مانده که ارزش به پا خاستن داشته باشد؟! از حیثیت بر باد رفته حرف ميزني یا غرور خرد شده؟! از نادیده گرفتن حرف ميزني یا له‌شدگی؟ از پاکی حرف ميزني یا د
می‌تونم ناگهان یاد لحظه‌ای یا حرفی بیفتم و بی اختیار اشک بریزم. می‌تونم از خودم بابت حرفی یا کاری منزجر بشم و بعد با خودم آشتی کنم. در طول سه سال گذشته بزرگترین اتفاق های خوب و بد برای من افتادن. خيلي خوب و خيلي بد. مقصر درصد زیادی از خيلي بدها منم.(پیروِ تفکرِ خود انسان مسئول هر اتفاقیه که براش میفته). امشب خوشحالم بابت زندگیم و هر آنچه توش بوده و هست (به جز یه فصل‌ش که کاش بتونم آتیش‌ش بزنم که البته در مجموع بودن اون هم برای اندکی تجربه‌ی خ
. زندگی پستی و بلندی داره، ناراحتی داره شادی داره گریه و خنده داره همه‌چیز داره واسه همینم زندگی” شده اسمش نمیتونم من اين کلمه رو بدون همه‌ی چیزایی که گفتم تصور کنم غصه‌ها و ناراحتیا و شکستا هستن که ما رو قوی میکنن به ما درس میدن و کاری میکنن که قدر لحظه‌های شادمون رو بدونیم همین شادیا هستن که باعث میشن بتونیم با همه‌ی اون غصه‌ها و چیزای منفی کنار بیاییم. با همه‌ی اين مکافات و مصیبتا من زندگی رو هنوزم دوس دارم. اين حس باعث میشه که نارا
379لابد به هوای یک مطلب عاشقانه آمدید؟ نه نه. دیوانه کننده اوضاعی بود که با آن درگیر بودم. واقعا بعضی از مشتری ها من را تا مرز جنون می برند. خدایا توبه، از اين که شماره ام را نوشتم گذاشتم سر در پیجم. :| فرت فرت زنگ میزد. "خانم اين و ندارین؟" دو دقیقه بعد زییییینگ "خانم اون و ندارید؟ خانم چرا اون که من پسندیدم و تموم کردین؟" دیشب هم که بابت گلی که من کاشتم تماس گرفت و با همان ادبیات طلبکارانه از خجالتم درآمد. امروز کلا گوشی را گذاشتم روی حالت پرواز. ا
379لابد به هوای یک مطلب عاشقانه آمدید؟ نه نه. دیوانه کننده اوضاعی بود که با آن درگیر بودم. واقعا بعضی از مشتری ها من را تا مرز جنون می برند. خدایا توبه، از اين که شماره ام را نوشتم گذاشتم سر در پیجم. :| فرت فرت زنگ میزد. "خانم اين و ندارین؟" دو دقیقه بعد زییییینگ "خانم اون و ندارید؟ خانم چرا اون که من پسندیدم و تموم کردین؟" دیشب هم که بابت گلی که من کاشتم تماس گرفت و با همان ادبیات طلبکارانه از خجالتم درآمد. امروز کلا گوشی را گذاشتم روی حالت پرواز. ا
متن پست تبلیغاتی برند کاله برای دسر پاناکوتا در اينستاگرام
شرکت لبنیات کاله که اخیر محصولات غیر لبنی دیگری را نیز تولید می کند، یکی از شرکت های سرآمد و بزرگ بازار ایران است.
مدت زمان خواندن متن 3 دقیقه
در اين پست، عکس و متن تبلیغاتی محتوا نویس شرکت کاله را برای دسر پانوکوتا بررسی می کنیم و به نکات منفی و مثبت آن خواهیم پرداخت.

اين روزها ما به چیزهایی احتیاج داریم که حالمون رو از اين رو به اون رو کنه. مث یه دسر و میان وعده شاد و خوشمزه که خوردنش
مبحث اختلال وسواسی اجباری رو میخونم، در مورد علل بوجود اومدنش و نشانه هاش صحبت کرده.  مهدیِ گنجیِ خوش ذوق عکس یه خرس قطبی رو گذاشته و زیرش نوشته کتاب رو ببندید و به خرس قطبی فکر نکنید. سعی میکنم به خرس قطبی فکر نکنم ولی همش میپره وسط فکرام . اينطوری میخواد نشون بده هرچیزی رو میخوای تلاش کنی فراموش کنی بیشتر میاد تو ذهنت .
من یاد تو میفتم . 
 
 
 
 
* هریک از دایره جمع به راهی رفتند 
ما بماندیم و خیال تو به یک جای مقیم .
 
#سعدیِ جان
 
 
پ.ن: خانم ا
ای دلا دل بزومه شه دل ره نارمه لیلا خانم
ای عمارت دکشیمها منزل ره نارمه لیلادخانم
عمارت دکشیما چوی خلیلی لیلا خانم
همه در وطن و من در غریبی لیلا خانم 
 
ای عزیزم ناله نکن ناله نکن لیلا خانم
منه بسوته دل ره پاره نکن لیلا خانم
منه بسوته دل گلاب شیشه لیلا خانم
گلاب شیشه ره ته ضایع نکن لیلا خانم
 
هی های برو های نشو بهار بلبل لیلا خانم
ته وسه خونما منزل به منزل لیلا خانم
خانم حسنی (همان حسنی مکتوب که به مکتب هم نمی‌رفت که البته اين‌جا، من باشم) بعد از یک سال و دیرتر از اکثر دوستان و هم‌کلاسی‌هایش، به کلاس رانندگی می‌رود.او نمی‌دانست که راندن خوش می‌گذرد، وگرنه زودتر اقدام می‌کرد.خانم حسنی و مربیش، خانم. گ -که خانم قدری هم بود- در همان دو روز اول در خیابان متلک‌های زیادی شنیدند، آنقدری که خانم حسنی ترجیح داد به‌جای شمردن آن‌ها، بر رانندگی خود تمرکز کند. خانم حسنی با خودش فکر کرد که دلش برای متلک‌اندازند
نشستی از همه ی اون آدمایی که اومدن برای تست گفتیاز صداهای خوبشون
از داوریتون
از شوخی و خنده ها و اين که کی ، چی گفته
حتی از تست دادن خودت
حواست نبود دلم گرفته.از اين که میتونستم باشم و نبودم.که یه موقعیت جالب رو از دست دادم.چیزی نگفتی از جای خالیم
حتی بعدا هم نگفتی که تیزر و دیدی یا نه.یا اصلا نظرت چی بود.
من که همیشه به خاطر صدام ناراحت بودم.بدم میومدهمین شما ها گفتین خوبه.
اما حالا
اين روزا و شلوغیه کارت نمی‌دونم قراره به کجا برس
خدایا شکرت بابت خواب ارومم.
خدایا شکرت بابت مهربونی صاحبخونه.
خدایا شکرت که توی سرمای افتابی عصر پاییز قدم زدم و نوک دماغم قرمز شد.
خدایا شکرت که الهه خانوم کلي در مورد تاریخ نیویورک برام حرف زد.در مورد تربیت بچه توی قلب امریکا.
خدایا شکرت که غرب نیویورک و زیبایی هاش رو دیدم.
خدایا شکرت بابت دین اون کليسای خيليیی قشنگ.
خدایا شکرت بابت قدم زدن توی شب پاییزی و راک فلر.
خدایا شکرت که کلي میوه خریدم
خدایا شکرت که اتاق کوچیکم گرمه.
 
امروز اولین روز پزشک راست راستکی من بود و بگم براتون که به شکل باور نکردنی توسط بر و بچ مرکز سوپرایز شدیم
یه کیک خفن با کلي قرص و استتوسکوپ و از اينجور چیز میزا گرفته بودن برامون و کادو هم دوتا ماگ شکل و یه گلدون سنسوریای خيلي خوشگل گرفتن برامون(((:
اصلاااااا انتظارشو نداشتم و خيلي خيلي خيلي سوپرایز کننده بود(:
----------
یه عادتی که دارم اينه که زیاد از بقیه تعریف میکنم مثلا اگه یکی لباسش قشنگ باشه،حتما بهش میگم یا بارها شده به بقیه گفتم چقد خوش اخ
من فرودگاه بازی دوست دارم
میری فرودگاه پشت شیشه ضخیم می ایستی
برای دیدنشون سرت بالا میگیری
فکر ميکني دیدم دیدم
بعد میبینی اشتباه دیدی
آخر که درست میبینی از خوشحالي بال بال ميزني
بالا و پایین میپری
محکم بغلشون ميکني انقدر که نفسشون در نمی اد
و شیرین تر از اون اينکه بهت میگه اين یک ماه آخر قبل از اومدن همش خواب اينجا و باهم بودن می دیده
همین یک ساعت پیش:
بندرعباس را هنوز هم دوست داشتم، آفتاب گرم و سوزانش، ساحل آرام و زیبایش، پشت شهر و بازار شلوغ ماهی فروش هایش ، مردم آرام و خونگرمش، پیشرفت شهر و حفظ ساختار سنتی اش، سمبوسه نادر و سمبوسه فرهاد! کتاب فروشی سیار و ساختمان های فرسوده هدیش و سورو. 
هرمز زیباست، هرمز زیباست و هرمز زیباست.
قشم هنوز مهجور است.
__________________________________
یک سری درد ها و سختی باعث قوی تر شدن و بزرگتر شدن انسان میشه و هروقت بهشون فکر ميکني یا یادآوری میشه احساس غرور ميکني و لبخند
خانم ها به چه کسانی رای خواهند داد: 
به کسانی که خانم خود را با اسلحه به قتل می رسانند؟
به کسانی که مثل مهاجرانی و نجفی و برخی مسوولان الان، چند همسر دارند( گاه بیش از ۴ همسر)؟
 
به کسانی که به جای اشتغال و ازدواج خانم ها،  دغدغه شان رفتن چند نفر خانم به ورزشگاه است؟
کسانی که با بی ادبی به خانم جوان در جمع می گوید قرص ضد بارداری همراه داشته باش؟
 
کسانی که از بزرگترین هنرهایشان اين است که به جای استفاده از ظرفیت خانم های نخبه، ع ها را در تابل
هر چی زمان بیشتر می‌گذره بیشتر متوجه می‌شم که داریم با آدم‌های عجیبی تو اين کشور زندگی می‌کنیم. آدم هایی که حاضر نیستن منافع خودشون رو تحت هیچ شرایطی از دست بدن، اما مایلن منافع فرد دیگری رو برای رفاه خودشون نادیده بگیرن. امروز صبح تو پیج اينستا، داشتم جواب خانم‌های مختلف رو به سوال " نظرتون راجع به شروط ازدواج چیه؟" رو می‌خوندم و از بعضی پاسخ ها متعجب شدم. خانم‌هایی که ادعا می‌کردن تحصیل کرده، امروزی و مستقل هستن و به دنبال آزادی و براب
سلام مهربونترینم امروز بیست و. یکم آذرماه 98 یه آخر هفته خووب هست  دیشب وقتی همراه کارتو نصب کردم و دیدم حقوق برج هشت و کامل ریختن حقوقی که 3 برابر حقوق هر ماه من تو شهر خودم بود بعد از هفت سال کار کردن خيلي حس خوبی داشتم از اينکه یکی دیگه از لطفای قشنگتون رو با تمام وجود حس کردم دیشب خيلي حس خوبیه وقتی تلاش ميکني یکماه که کارتو به بهترین شکل انجام بدی بعد در قبال کار خوبت حقوق دریافت ميکني حس خيلي خوبیه هزار بار شکرت مهربونم ارزو میکنم اين حال خ
هر چقدر زمان بیشتر می‌گذره بیشتر متوجه می‌شم که داریم با آدم‌های عجیبی تو اين کشور زندگی می‌کنیم. آدم هایی که حاضر نیستن منافع خودشون رو تحت هیچ شرایطی از دست بدن، اما مایلن منافع فرد دیگری رو برای رفاه خودشون نادیده بگیرن. امروز صبح تو پیج اينستا، داشتم جواب خانم‌های مختلف رو به سوال " نظرتون راجع به شروط ازدواج چیه؟" رو می‌خوندم و از بعضی پاسخ ها متعجب شدم. خانم‌هایی که ادعا می‌کردن تحصیل کرده، امروزی و مستقل هستن و به دنبال آزادی و بر
شهیدگمنام:
با ذکر یازهرا» به میدان رفته ماییم
ما پاسدار حرمت آل عباییم
 
می لرزد از نام بلند فاطمیون
هر روز و شب پیوسته بر خود کوه صهیون
شیران میدانهای دشوار نبردیم 
در رزم دشمن ما همه مردان مردیم
سلام علیکم بر عاشقان راه و سیره شهدا امشب مادر شهیدی از دلاور مردان تیپ فاطمیون مهمان ما هستند و دل هایمان را میهمان شهید بزرگوار می کنند باشد پیرو راه و سیره واقعی شهدا باشیم البته خواهر شهید بزرگوار مطالب مادر را تایپ میکنند
لطفا خودتان را معرف

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها