نتایج جستجو برای عبارت :

شماره دوست دختر که جواب بده کنار بياد

یعنی کلِ امروزم با ویدئو کال گذشت :)) به خدا اگه میدونستم انقدر کاربردیُ با حالِ انقدر در برابرش مقاومت نمیکردم D: اول که با همزاد ^^ بعدش هم با دختر عمهُ عمه :* بعدش هم با دافِ تهِ قاآنی O-o بعدش هم با دختر عمه *-* خلاصه که حسابی سرم شلوغ بود :| البته دختر عمهُ دختر داییُ دختر عمه هم جواب ندادن -_- به دختر خاله هم نمیدونم چرا زنگ نزدم :( فردا میرم تو کارِ چهارتاشون ;)
دختر با اخم اومد پیش مادرش و گفت.؟ مامان من دیگه از دختر بودن خسته شدم! مادرش با تعجب پرسید چرا؟ دختر گفت : خسته شدم از این تبعیضی که بین دختر و پسر قائل میشن! پسر تا نصف شب هرجا دلش بخواد میره کسی نمیگه اشکال داره. اما دختر بره میگن خوب نیست. پسر دوست دختر داشته میگن پسره دیگه!! دختر دوست پسر داشته باشه میگن خرابه! پسر سیگار بکشه میگن مرده دیگه حتما دردی داره! دختر سیگار بکشه میگن معتاده! پسر چش چرونی کنه میگن ذاتشه! دختر چش چرونی کنه میگن وله! خلا
سلام
من یه دختر بیست ساله م. یه آقای رو از یکی دو سال قبل میشناسم. بهم پیشنهاد دوستی داد قبول نکردم اما خب دوستش داشتم. (قبول نکردم چون قصد ازدواج نداشت) پسر خوبیه کلا بخوام بگم. تا الان هم با کسی نبودم موضوع اینه گاهی تو اینستاگرام حال و احوالی میکنه منم جواب میدم یه جورایی منو دوست خودش میدونه انگار.
دوست دختر داره ولی دوست اجتماعی براش جداست. مثل اینکه کات کردن دیشب اومده بود سلام م و درد و دل با من بعنوان دوستش! که چه کنم و این حرف ها. نمید
کارت صورتی رنگ باشگاه را گذاشتم روی میز و گفتم : خدمت شما برای رسیدگی به اون مورد که در جریانید . دختر جوان خیلی زود ، تند ، سریع و بی مقدمه گفت: پولتان را نفر اصل کاری خورده ! چانه ام را خاراندم و گفتم : منظورتان این است که پرید وسط جمله ام و جواب داد: ببین خانومی! پول شما به حساب مربی ورزشتون ریخته نمی شده که ما الان از طریق پیغام دادن به ایشون پس بگیریمش . داشت توضیح می داد که دو تا دختر قرتی ِ زیاد خالکوبی شده آمدند به سلام و حال و احوال و سوال
امروز طاهره میگفت یه نفر توی اینستاگرام پرسیده که اگه میخواستن فیلم بسازن از شما، دوست داشتید اسمش چی باشه؟بهم گفت جواب تو چیه؟ درحالی که داشتم نیمچه‌آرایشی میکردم تا برم سرکار گفتم: نمیدونم، مثلا "مهدیه"گفت جواب بقیه دختر یخی، دختری در تاریکی و از این قبیل بودبنظرتون قشنگه؟ ینی چی آخهاصلا چرا یکی دیگه باید فیلم آدم رو بسازه؟
.برره یک مناسکی برای خواست‌گاری داشت: دومادکشون و خواست‌گارزنون و عروس‌قاپون و.! آن‌که طنز بود ولی در گذشته هم چیز عجیبی نبود چندسال شخم زدن با گاو زمین‌های پدرزن را و چوپانی و سنگ آوردن از کوه برای خانه ساختن و ده‌ها کار طاقت‌فرسای دیگر فقط به حرمت و احترام این‌که دختری از خانواده‌ای گرفته شده. و در قصه‌های قرآنی شرط چوپانی هشت‌ساله‌ی شعیب برای موسی. ام‌روزه اما دختر چنان بی‌ارج و قیمت کرده خودش را که پسر حتی به خودش زحمت نمی‌دهد ک
صبح از خواب بیدار شدم
ظهر شد
یهو یه پیام اومد (sms)
که 
Hi Khengool,
I was wondering where you have stored the rest of the samples in the lab blah blah blah
با شماره انتاریو هم پیام داده بود
رفتم شماره ش رو توی تلگرم وارد کردم
Reza بود اسم یارو
رضا رو هم که همه شماها بهتر از من میشناسین (همون اسم Fake که یه شخصی باهاش میاد برام کامنت میذاره)
یعنی طرف مقابل کاملا میدونست که من نه انتاریو دیگه هستم نه دانشگاه.
و خودشم میدونست که اسم اون محلولایی که نوشته بود هم چرت و پرت بود و کلا این محلول ها به رش
یه اتفاق جالبی برام افتاده که بعضیا سختشون میشه اگر بخوان به تک پیام دوستشون جواب بدن. البته تو نت و بدون هزینه ی شارژ.یا دارن فرار میکنن تا مثلا کسی تو زندگیشون سرک نکشه یا که دوست ندارن به کسی که ازشون سوالی کرده یا سلامی گفته جواب بدهند. تا اینجاش درسته منم دوست ندارم کسی تو زندگیم سرک بکشه.ولی جالبه وقتی پیا محبت آمیز و سلام و احوال پرسی هم میفرستی بازم بدشون میاد که جواب بدهند یا که خودشون سوال میکنند و بعدش فرار میکنند.این هم از شانس من د
آنقدر از دست این دختر عصبانی شدم که به خودم گفتم حقش بود این بلا به سرش بیاد. جگرم آتیش گرفت. هنوز هم بغضش رو تو گلوم حس میکنم و دوست دارم زار زار گریه کنم. دختر باید این قدر احمق باشه؟ تو نیم وجبی 15 ساله چطور خودت رو راضی کردی از تهران تا کرمان بری؟ منتظر بودی چی گیرت بیاد؟ از خودت نپرسیدی بعدش چی؟باز یه تأملی می کنم. این دختر هر چه قدر هم نادان بوده باشه، باز حقش نبود. چطور یه انسان میتونه این بلا رو سر یه دختر بیاره که با هزار امید بهش پناه آورد
سلام
خیلی وقت ها هستش که بعضی از پسران دوست دارن شماره دختر مورد علاقه شون برای ازدواج رو داشته باشن. آرزو دارند دختره بهشون روی خوش نشون بده. بعضا توی خیابون یا محیط کار یا دانشگاه دنبال شماره دختر مورد علاقه شون هستند، اما اگه شماره طرف رو به دست بیارن نمی تونن بهش زنگ بزنن.
میخوام بفهمم چرا این دسته از پسرها با شرایطی که نوشتم از نزدیک شدن به دختره دوری میکنن، انگار یه چیزی مانع ارتباط بیشتر گرفتن با دختر میشه، اون چیز دقیقا به ویژگی روحی و
پسران سرزمینم با اطمینان خواستگاری نرید، اگر رفتید چند درصد احتمال جواب منفی رو هم کنار بزارید ، اگر جواب منفی گرفتید ، از دوست صمیمی طرف خواستگاری نکنید ، اگر خواستگاری کردید و جواب مثبت گرفتید پرونده خواستگاری قبلی رو ببندید ، خب برادر الان عروسی بهترین دوستم شده و من تا این زمان حداقل شونصد میلیون حرف شنیدم 
میمیرم
یه دختر و پسر که زمانی همدیگرو با تمام وجود دوست داشتن بعد از پایان ملاقاتشون با هم سوار یه ماشین شدن و آروم کنار هم نشستن … دختر میخواست چیزی رو به پسر بگه ولی روش نمیشد ! پسر هم کاغذی رو آماده کرده بود که چیزی رو که نمیتونست به دختر بگه توش نوشته بود ؛ پسر وقتی دید داره به مقصد نزدیک میشه کاغذ رو به دختر داد ، دختر هم از این فرصت استفاده کرد و حرفشو به پسر گفت که شاید بعد از پایان حرفش پسر از ماشین پیاده بشه و دیگه اونو نبینه …
دختر قبل ا
داستان قشنگ مورچه و کک
روزی، روزگاری کک و مورچه ای با هم دوست بودند. یک روز کک به مورچه گفت دلم از گشنگی ضعف می رود.» مورچه گفت من هم مثل تو.» کک گفت بریم چیزی بگیریم و شکم مان را وصله پینه کنیم.» و نشستند به صحبت که چه بگیریم؟ چه نگیریم؟» گردو بگیریم پوست دارد.» کشمش بگیریم دم دارد.» سنجد بگیریم هسته دارد.» بهتر است گندم بگیریم ببریم آسیاب آرد کنیم؛ بیاریم خانه نان بپزیم و بخوریم.» کک رفت گندم گرفت آورد داد به مورچه. مورچه گندم را ب
یه دختر میبینم که مانتو نخی لی پوشیده و باد شال و موهای پیچ و تاب خوردش رو تو صورتش پریشون میکنه.باد تیشرت سفید دختر رو به بدنش میچسبونه و عطر تن دختر رو بو میکشه
دختر ناراحته ؛ آروم و بیصدا گریه میکنه  و بغضشو قورت میده
از پسر کنارش فاصله میگیره
همراه باد قدم میزنه
ده قدم
بیست قدم
پسر صداش میکنه
دختر برمیگرده
باد هو کشان فاصله بینشون رو بیشتر میکنه
دختر رو به پسر فریاد میزنه
" ازت متنفرم"
پسر خشکش میزنه
دختر بر میگرده و راهشو میره
پسر فاصلش
اینم جواب چالشی که دعوت شدم ^-^
۱-ماشین(لامبورگینی )۲-کشور(کشور خودمو دوست دارم:))۳-فرزند(دختر)۴-رنگ(قرمز)۵-بازیگر (نمیدونم)۶-آهنگ(ویدیو آهنگ لاله از تی ام بکس)
۷-حیوان(آهو)۸-کتاب مذهبی (یادم نیست)۹-رمان (یه رمانی قشنگی خوندم اسمش یادم نیست: )۱۰-فیلم (اخرین جنگجوی قهرمان)۱۱-روز (فرد:)۱۲-عدد(6)۱۳-رنگ چشم( عسلی )۱۴-سنگ (مرمر)۱۵-اسم پسر (طاها)۱۶-اسم دختر (آوا)
۱۷-آرزوم (دکتر آینده بشم:)
اینم جواب چالشی که دعوت شدم ^-^
۱-ماشین(لامبورگینی )۲-کشور(کشور خودمو دوست دارم:))۳-فرزند(دختر)۴-رنگ(قرمز)۵-بازیگر (نمیدونم)۶-آهنگ(ویدیو آهنگ لاله از تی ام بکس)
۷-حیوان(آهو)۸-کتاب مذهبی (یادم نیست)۹-رمان (یه رمانی قشنگی خوندم اسمش یادم نیست: )۱۰-فیلم (اخرین جنگجوی قهرمان)۱۱-روز (فرد:)۱۲-عدد(6)۱۳-رنگ چشم( عسلی )۱۴-سنگ (مرمر)۱۵-اسم پسر (طاها)۱۶-اسم دختر (آوا)
۱۷-آرزوم (دکتر آینده بشم:)
دختر_روانشناس_و_پسر_حقوقدان
پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسید: مزاحم نیستم کنار دست شما بنشینم؟
دختر جوان با صدای بلند گفت:
نمی خواهم یک شب را با شما بگذرانم»
تمام دانشجویان در کتابخانه به پسر که بسیار خجالت زده شده بود نگاه کردند.
پس از چند دقیقه دختر به سمت آن پسررفت و در کنار میزش به او گفت:
من روانشناسی پژوهش می کنم و میدانم مرد ها به چه چیزی فکر میکنند،گمان کنم شمارا خجالت زده کردم درست است؟»
پسر با صدای خیلی بلند گفت:
200 دلار برای یک
دختر_روانشناس_و_پسر_حقوقدان
پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسید: مزاحم نیستم کنار دست شما بنشینم؟
دختر جوان با صدای بلند گفت:
نمی خواهم یک شب را با شما بگذرانم»
تمام دانشجویان در کتابخانه به پسر که بسیار خجالت زده شده بود نگاه کردند.
پس از چند دقیقه دختر به سمت آن پسررفت و در کنار میزش به او گفت:
من روانشناسی پژوهش می کنم و میدانم مرد ها به چه چیزی فکر میکنند،گمان کنم شمارا خجالت زده کردم درست است؟»
پسر با صدای خیلی بلند گفت:
200 دلار برای یک
 
نمونه سوالات ضمن خدمت جهت رتبه بندی
این بسته ویژه، کامل ترین و جامع ترین بسته جهت استفاده تمامی کارمندان اموزش و پرورش در آزمون طرح رتبه بندی فرهنگیان می باشد نمونه سوالات ضمن خدمت جهت رتبه بندی زیر می باشد

 
صلاحیت‌های حرفه‌ای در طرح رتبه بندی فرهنگیان نمونه سوالات ضمن خدمت جهت رتبه بندی :
برای سنجش صلاحیت‌ها طرح رتبه بندی فرهنگیان آزمونی به صورت الکترونیکی که شامل:
اخلاق حرفه‌ای طرح رتبه بندی فرهنگیان
توانمندی‌های آموزشی طرح رتب
سه گانه قبل از غروب ،بعد از غروب و قبل از طلوع رو شاید ده سال قبل دیده بودم .
این سه گانه ماجرای یه دختر و پسرین که بر حسب تصادف سر راه هم قرار میگیرن و یک شب رو کنار هم میگذرونن در مورد همه چیز صحبت میکنن (فیلم خیلی راکده) و در نهایت با هم رابطه برقرار میکنن. فردا صبح پسر به دختر میگه شماره تلفن و آدرست رو بده دختر میگه نه من نمیخوام رابطه امون به تلخی ختم بشه و هیچ شماره و آدرسی نمیده میگه اگر قرار باشه بازم همو ببینیم تقدیر این کار رو میگنه!!! 
ت
یه دوست لازم دارم. دختر باشه. بیست و شیش هفت ساله. ترجیحا پولدار باشه، نبود هم نبود حالا. مجرد باشه و تنها زندگی کنه، یا فوقش ش مثلا. دختر باخدا و پاکی هم باشه. 
آهان، مشکلی هم نداشته باشه که من این سه سال باقی‌مونده رو برم پیشش زندگی کنم. 
قدیمیا یه چیزی حالی‌شون بوده که گفتن دوری و دوستی. 
تا یک ماه تمام کارهای منتج از الگوی ریاضی ذکر شده رایگان انجام میگیرد 
که شامل 
# پیشبینی سرطان قبل از ابتلا به آن
#پیشبینی طلاق قبل و بعد از ازدواج یا بین دوست دختر و دوست پسر
#پیشبینی تفاهم قبل و بعد از ازدواج یا بین دوست دختر و دوست پسر
برای اقدام این موارد را به تلگرام یا شماره ذکر شده در پایین یا به واتساپ به شماره 093670472771 ارسال کنید.
*نام خانوادگی لازم نیست.
*نام و نام مادر خود
*سن 
*نام مادر همسر یا دوست پسر یا دوست دختر  
*مدتی که از ازدواج گ
علامه سید محمد حسین طباطبایی –ره صاحب تفسیر المیزان نقل کرده اند که: حاج میرزا علی آقا قاضی- ره» می‏گفت: در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما، مادر یکی از دخترهای اَفَنْدی‏ها (سنی‏های دولت عثمانی) فوت کرد. این دختر هنگام مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه می‏کرد و خیلی ناراحت بود، و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه تشییع کنندگان به گریه افتادند. هنگامی که جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد می‏زد: من از مادرم
خیلی از دختر خانم ها دوست دارند تو یک گروهی عضو باشند که فقط دختر تو این گروه هستن و برا همین موضوع ما گروه دخترانه تلگرام رو پیشنهاد میکینم.
من لینک یکی از این گروهها که خودم دوست داشتم رو در زیر آوردم که میتونید در این کانال عضو بشین.
https://t.me/joinchat/LDtpOldoS64sLIgZU1Biwg
سلام و درود فراوان خدمت همه.
دوستان خوبم یک سوال و بهتر بگم نوعی ابهام برام پیش اومده و امیدوارم با راهنمایی های خوب تون به هر کسی که چنین مشکلی را داره کمک کنید؛
موقعیتی را در نظر بگیرید که پسری با اصول کامل اخلاقی و عرفی به دختر خانمی جهت آشنایی و شناخت بیشتر پیشنهاد داده باشه و اون دختر خانم هم جواب شون این باشه که: من نمی تونم الان جواب بدم و نیاز به فکر کردن دارم و بعدا جوابم را خواهم گفت. 
به نظر شما ایشون تمایلی دارن یا نه؟؛ و آیا باید منت
به اون آقای معلم و حقوق دان و . همون موقع که راجع بهش نوشتم جواب رد دادم در رابطه با آشنایی و .
درخواست کرد که بار دیگری با هم حرف بزنیم.
بهش این فرصت را دادم ولی توضیح دادم که هرچه فکر میکنم من هنوز آمادگی ورود به رابطه ای رو ندارم ! 
هنوز اون معجزه ای که باید کسی بکنه تا من تی بخورم و بتونم وارد رابطه بشم اتفاق نیفتاده.
هیچی .
قرار بود همین حوالی دعوتم کنه به صرف دمنوش و یک گپ طولانی .‌
من دو روز پیش رفتم کافه ، با اتاقِ فرمون.
یکی از آق
سلام خدمت همگی
من خودم زخم خورده ام! و یک دل شکسته و زخم خورده داره اینو به شما میگه! زخم نزنید لطفا. دهن ما پسرا رو . نکنید لطفا!
من یک پسری هستم که وقتی به یک دختر ابراز علاقه بکنم، مثلا بیام به دختر بگم من بهت علاقه مند شدم، میخوام بیام خواستگاری اگه اجازه بدید و .، بعد دختر بگه باشه فکر میکنم و بعد اگه (این طوری) بخواد نه بگه حالم بهم میخوره، دوست دارم مشت بزنم توی صورتش ناک اوتش بکنم! حالم بهم میخوره حالم بهم میخوره از این جور جواب دادن دختره
داف های تهرون
شماره دوست دختر
شماره صیغه تهران
سایت صیغه یابی
آپارات -شماره تلگرام دختر -این کانال پر از تصاویر منشوری دختران جوان به همراه شماره تلفن است -با اینترنت » دوست یابی مجازی؟ -شماره دختر تهرانی و شماره دوست دختر خوشگل -دوست دختر -دوست پسر شماره دوستیابی دوست یابی مجازی شماره دوس… -دختر زیبای ۲۵ ساله به دنبال شوهر می گردد ! + عکس -چگونه با دختر مورد علاقه تان دوست شوید؟ -شماره دوست دختر شارژ بده بیا @sbrjdgl3818 Instagram Photos and -وااااو، آدمین آ
فکر کنم که (این جدیده و حاصل تجربیات دو سه ماه اخیرم)،
یک مرد
وقتی که واقعا یه دختر رو دوست داره
همه زندگی و عمرش و وقتش و همه چیزش رو صرف میکنه که اون دختر رو خوشحال کنه و اون دختر کلا خوشحال باشه.
 
ممکنه سعی هم حتی بکنه که یکمی بهش زور هم بگه،
به دو دلیل:
1. کاری که دختره میکنه ممکنه اون لحظه به نفعش نباشه و پسره نمیخواد اسیبی به دختره وارد بشه
2. مردها معمولا دوست دارن یکمی قدرت و کنترل هم روی دختری که دوسش دارن داشته باشن.
 
امروز بسیار مستقل و آرام گذشت.
با غروبی بس زیبا.
چند تا چیز جالبش رو میگم تا یادم نرفته.
۱. دیروز توی افتتاحیه مراسم با چند نفر حرف زدیم.نکته جالب این بود که بدون اینکه کسی از من بپرسه تو اهل کجایی همه میگفتن ایرانیا فلان.همه میفهمیدن من مال کجام.
همونجا دو تا محقق یه شرکت بودن که توی سنگاپور کار میکردن و در اصل هم مال همون ورا بودن.خیلی مهربون بودن و یکیشون هم اومده بود ایران و خیلی میدونست در مورد ایران.بعد که با من و دختر هنگ کنگیه کلی
” دلیل_عشق.
روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید : چرا مرا دوست داری ؟ چرا عاشقم هستی ؟ پسر گفت : نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم دختر گفت : وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی ؟!!!! پسر گفت : واقعا دلیلش را نمی دانم اما میتوانم ثابت کنم که دوستت دارم دختر گفت : اثبات؟!!!! نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد اما تو نمی توان
یه قانونی هست بین دوستیای ما دخترا(معمولا) ،اونم اینه که وقتی دوستت از یه نفر بدش میاد توام باید بدت بیاد از اون شخص وگرنه تو به دوستت اهمیت نمیدی.حتی دیده شده که قهر کردن سر این موضوع و تموم شده رابطشون حتی. یکیش خودِ من.
یه دوست 5 ساله داشتم من،بعد یه مدت پیش دوستیمون تموم شد سر اینکه چرا من با کسایی که اون ازشون بدش میومد دوست بودم!!!
خب چه کاریه آقا؟ شاید من بخوام برم با یزید دوست بشم اصلا چی به اون میرسه این وسط؟!
باز یکی دیگه از دوستامم عکسام
سه گانه قبل از غروب ،بعد از غروب و قبل از طلوع رو شاید ده سال قبل دیده بودم .
این سه گانه ماجرای یه دختر و پسرین که بر حسب تصادف سر راه هم قرار میگیرن و یک شب رو کنار هم میگذرونن در مورد همه چیز صحبت میکنن (فیلم خیلی راکده) و در نهایت با هم رابطه برقرار میکنن. فردا صبح پسر به دختر میگه شماره تلفن و آدرست رو بده دختر میگه نه من نمیخوام رابطه امون به تلخی ختم بشه و هیچ شماره و آدرسی نمیده میگه اگر قرار باشه بازم همو ببینیم تقدیر این کار رو میگنه!!! 
ت
دلم برای علی میسوزه
شانس نداشته.
ما خودمون انتخاب میکنیم.نمیشه اسمشو شانس گذاشت
با علم این موضوع قبول کرده.
بیشتر حس ترحم دارم براش
نه از دوست دختر اولی شانس اورد نه دومی که شد زنش
با اینکه بقول خودش جواب ازمایشون بد بود اما باهاش ازدواج کرد
و اینکه امشب گفت که جنین توی شکم مادرش مرده.
دلم سوخت براش
خوذش کهدچیزی نگفتهدبود اما نمیدونم چرا من میگفتم نکنه زنش الان حامله س
که حدسم درست بود .اما بچه نموند.
امیدوارم بتونن کنار بیان با مشکلش
کلی بوق خورد تا تلفن را جواب دادند.وقتی سوالاتم را درباره ساعت کلاس و هزینه اش پرسیدم،بهم گفت: کلاس ها از فردا 
شروع میشه قربونت برم،اصلا پاشو بیا کلاس ها رو ببین،می بینمت.تلفن را که قطع کردم پر از حس هیجان و خنده بودم و
واکنش جالب خانم منشی را برای اطرافیانم تعریف میکردم
 
تقریبا سه تا بوق خورد و جواب داد.یک دختر خواب آلود که با خودم گفتم شماره رو اشتباه گرفتم و ملت را از خواب بیدار کردم.
اما وقتی دوباره ازش سوال کردم که موسسهو گفت بله ،فه
بسم الله الرحمن الرحیم .
خوشبختی یعنی داشتن دختر کوچک ناز آنهم از نوع سادات .
خدا را هزاران هزار بار شکر بخاطر این نعمت بزرگ 
ان شاالله نصیب همگان شود .
پ.ن: دختر و پسر نداره هر دو نعمت خدا شیرینه اما دختر یه لطافت و ظرافت روحی خاصی داره 
پ.ن : چقدر دلتنگ نوشتن بودم. 
یه پسری هست خیلی خفن.اقا.مدیر.پر انرژی.باهوش.باشعور.مهربون.دنیا دیده.پولدار.
اصلا جامع الخصال
این پسر یه دوست دختر داره که امریکاست و سالهای ساله که با همن به قصد ازدواج و خانواده هاشونم کلی دوست شدن با هم و .
حالا یه دختری داریم که دوست پسر نداره و شدیدا زیرکه و دنبال یه دوست پسر خفن.
این دختر تمام مدت به اسم دوست توی دست و پای این پسره است و مثلا باهاش درس میخونه و
چند روز پیش هم چند تایی با همکلاسیاشون رفتن کشور دختره گردش.
ا
اگر می‌خواهید بفهمید کسی را دوست دارید، یا عاشق‌اش هستید، به ۹ تفاوت عشق و دوست داشتن نگاهی بیندازید:۹ تفاوت عشق و دوست داشتن
۱. در کنار کسی که عاشق‌اش هستید، قلب‌تان تندتر می‌تپد، ولی در کنار کسی که دوست‌اش دارید، فقط خوش‌حال می‌شوید.
۲. در کنار کسی که عاشق‌اش هستید، زمستان مثل بهار می‌شود، ولی در کنار کسی که دوست‌اش دارید، زمستان فقط یک زمستان زیبا می‌شود.


ادامه مطلب
سوال : میشه برای فراموش کردن آدمی که دوستش داری جنگید و پیروز شد؟
جواب کامنت : انسان فراموش نخواهد کرد . تنها می پذیرد و کنار می آید .
سوال : با دلتنگی او چه کنم ؟ 
جواب کامنت : دلتنگی شکل دیگه ای از دوست داشتنه 
(از سری سوالات اینستاگرام بود که از مرکبیان پرسیده بودن ) 
بسم الله
بعد از آن دو هفته‌ی مرموز، حالا به مرحله‌ی بعدی بازی درونی‌ام رفته‌ام. سکوت. سکوتی که فکر می‌کنم نیاز است تا بگذارم آدم‌های جهانم به کارهایشان برسند. روزی تمام می‌شوم اما از خود گذشتن، عادتم شده است. ولی شما این کار را نکنید. بعضی از خود گذشتن‌ها اصلا نباید اتفاق بیفتند. ظلم محض است. حتی از ظلم آمریکا به ایران هم بزرگ‌تر. و شاید روزی برسد که مردم تظاهرات کنند و فریاد سر بدهند مرگ بر توهم فداکاری»

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها