نتایج جستجو برای عبارت :

ازدواج خانم معلم

معلم جلوه ای از کبریا ئی است # معلم کردگاری ماورائی است
معلم کودکان را پخته سازد # معلم عاشق هر ابتدایی است
معلم واقعیت را بگوید # معلم فارق از هر ادعایی است
معلم هر خطایی را ببیند # معلم عامل هر راهنمایی است
معلم جهل را بی چاره سازد # معلم رهبر دانش گرائی است
معلم تیرگی از شب بگیرد # معلم هر شبی را روشنایی است
معلم را من گرجی فدایش# معلم گر چه خود هم یک فدایی است
با سلام
بنده قصد ازدواج دارم و مایل همسرم معلم باشن. ولی خوب هر چی فکر میکنم نمیدونم برای اینکه بتونم با دختر خانم هایی که معلم هستش باید کجا آشنا بشم. نمیشه که را بیافتم برم دم مدرسه ها وایستم.
سوالم اینکه جایی هست که معلم ها اون جا دور هم جمع بشن؟، کانونی یا هر جا. راستش معرفی کردن به ذهنم رسیده ولی خوب راستش دوست دارم اول خودم ببینم دختر خانم رو اگه خوشم اومد اقدام کنم . 
در ضمن بنده تهرانم. پیشاپیش از همه تون ممنونم.
ادامه مطلب
 
حروف درس الفبا ی ما معلم بودتمام صحبت ما یک صدا معلم بود
به روی تخته ی چوبی همیشه بی پایانشروع نام خدابود، تا معلم بود
نگاه روشن دنیای کودکی هایمبه خشم و بوسه ی مادر ؤ یامعلم بود
خدا به وسعت ایمان به شکل هر واژهؤ جمله جمله ی ایثار ،با معلم بود
قسم به نام پیام آوران آگاهیتمام درد بشر را دوا معلم بود
شکوه صبر وصلابت چو کوه می باریدسه تیغ مهر ؤ سنگ بلا معلم بود
به دشتهای پر ازغنچه های پراحساسگلی شکفته به نام وفا ،معلم بود
به هیچ زندگی و پوچ مرگ ،
دردونه رو بردم مدرسه جدیدش رو ببینه، با مدیرشون در مورد معلم ها صحبت میکنیم و مشخص میشه که دوتا معلم کلاس دوم دارن و دردونه توی کلاس خانم .است
شب دردونه میگه من میخام برم توی اون یکی کلاس
میگم تو که معلم ها رو ندیدی، چرا میخای تغییر بدی کلاست رو
میگه :حالا دیده باشم هم، بقول خودت از روی چهره که نمیشه اخلاقشون رو فهمید!
 
میگم مدیرتون میگفت هردوشون مهربون و معلم خوبی هستند
میگه: خب مدیر که نمیاد بگه معلم هام بد هستن!
و نهایتا میگه: البته همه معل
ﺩﺭ ﺩﻫﺪﻩ ﻮ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺗﺼﻮﺮ ﺍﺯ ﺰﻪﺑﺮﺍﺸﺎﻥ ﺑﺴﺎﺭ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺪ . ﺍﻭﺑﺎﺧﻮﺩ ﻓﺮ ﻣﺮﺩ ﻪ ﺍﻦ ﺑﻪ ﻫﺎ ﻓﻘﺮ ﺣﺘﻤﺎﺗﺼﻮﺮ ﺑﻮﻗﻠﻤﻮﻥ ﻭ ﻣﺰ ﺮ ﺍﺯ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﻣﺸﻨﺪ . ﻭﻟ ﻭﻗﺘ ﺍﺯ ﺑﻪ ﻫﺎ ﻧﻘﺎﺷ ﺳﺎﺩﻩ ﻭﻮﺩﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﻞ ﺩﺍﺩ , ﻣﻌﻠﻢ ﺷﻮﻪ ﺷﺪ . ﺍﻭ ﺗﺼﻮﺮ ﺩﺳﺖ ﺭﺍ ﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﻭﻟ ﺍﻦﺩﺳﺖ ﻪ ﺴ ﺑﻮﺩ؟ ﺍﺯ ﺑﻪ ﻫﺎ ﻔﺖ ﻣﻦ ﻓﺮ ﻣﻨﻢ ﺍﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻪ ﺑﻤﺎ ﻏﺬﺍﻣﺮﺳﺎﻧﺪ . ﺩﺮ
خانم ها به چه کسانی رای خواهند داد: 
به کسانی که خانم خود را با اسلحه به قتل می رسانند؟
به کسانی که مثل مهاجرانی و نجفی و برخی مسوولان الان، چند همسر دارند( گاه بیش از ۴ همسر)؟
 
به کسانی که به جای اشتغال و ازدواج خانم ها،  دغدغه شان رفتن چند نفر خانم به ورزشگاه است؟
کسانی که با بی ادبی به خانم جوان در جمع می گوید قرص ضد بارداری همراه داشته باش؟
 
کسانی که از بزرگترین هنرهایشان این است که به جای استفاده از ظرفیت خانم های نخبه، ع ها را در تابل
بسم الله الرحمن الرحیمروز معلمه کمترین تشکر اینه که یادی کنیم و سلام و صلواتی بفرستیم به روح و روان معلمان عزیزم مرحوم خانم عزیزپور معلم کلاس اول، مرحوم خانم رنجبر معلم کلاس دوم، سرکار خانم خیراللهی معلم کلاس سوم، مرحوم استاد جمشیدی معلم کلاس چهارم، مرحوم استاد قربانی معلم کلاس پنجم و بویژه استاد علیرضا مختاری معلم قرآن دوره ی ابتدائیم و همچنین اساتید دوره ی راهنمایی آقایان هاشمی و مجیدی معلم های زبان فارسی و ادبیات، آقای یغمایی معلم فی
 
❤️از معلم هندسه پرسیدند عشق چیست؟گفت: نقطه‌ ای که حول محور قلب میگردداز معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟گفت: سقوط سلسله‌ی قلباز معلم ادبیات پرسیدند عشق چیست؟گفت: پاک‌ترین احساساز معلم علوم پرسیدند عشق چیست؟گفت: عشق تنها عنصری است که بدون اکسیژن می‌سوزداز معلم ریاضی پرسیدند عشق چیست؟گفت: عشق تنها عددی است که هرگز تنها نیست❤️از معلم شیمی پرسیدند عشق چیست؟گفت : عشق تنها اسیدی است که درون قلب اثر میگذارداز معلم فیزیک پرسیدند عشق چیست؟گفت:
معلم معنیِ اعجازِ با عشق اشت
دلیل و جرئتِ پروازِ با عشق است
به راز علم هر کس واقف آمد، گفت
معلم صاحب این رازِ با عشق است
اگر در راه دانش انتهایی نیست، بی شک
سر آغاز مسیر آغازِ با عشق است
به ساز علم می رقصند آنان که یقین کردند
قلم در دست او، یک ساز با عشق است
برای باغ گل، یک باغبان کافیست
معلم چون که انسان سازِ با عشق است
اگر در آسمان علم پر پر می زنی، یعنی
معلم باعثِ پروازِ با عشق است
#حمید_رفایی 
#روز_معلم_مبارک
@hamidrefaeipoem
با سلام و عرض ادب
کارگاه هایی با عنوان مهارت های قبل از ازدواج و بعد از ازدواج با همکاری موسسه ذهن پویا و انجمن علمی دانشگاه پیام نور فردوس برگزار شد اولین جلسه ۳ ساعته مهارتهای پیش از ازدواج در تاریخ ۲۵ شهریور و جلسه دوم در اول مهرماه ۱۳۹۸ با تدریس اساتید گرانقدر سرکار خانم باقرزاده و جناب آقای دلیر برگزار شد و مورد استقبال دانشجویان قرار گرفت
وقتی به معلم بی توجه شدیم،باید سالن های ورزشی رو با نیروی ضد شورش آرام کنیم !وقتی به معلم بی توجه شدیم،باید بودجه زندانها و مراکز ترک اعتیاد را گسترش دهیم!وقتی به معلم بی توجه شدیم،باید خانواده ها مقادیر زیادی هزینه مدارس خاص و کلاس های خصوصی را بپردازند!وقتی به معلم بی توجه شدیم،باید امنیت کوچه و خیابان ها را با پلیس های باتوم به دست تامین کنیم!وقتی به معلم بی توجه شدیم،باید آمار طلاق گوش ازدواج را کر کند!وقتی به معلم بی توجه شدیم،باید سالا
پاک کن برداشتم دیشب ولیپاک کردم هرچه را منغیرعشقپاک کردم دردوهجروغربت ودلخوشی هایی هر آنچهغیرعشقمشق من شد خط خطی من بازهمپاک کردم جمله ها راغیرعشقعاقبت درصفحه کاغذ نماندجز کلام ماندگاریغیرعشقصبح شد رفتم به سوی مدرسهزنگ خورد، آن زنگ اونگ عشقبازهم خانم معلم آمد ومشق ها را دید بالبخند عشقروی مشق من کشید یک خط سرخخط سرخ روشنزیبای عشقباز برمن خنده زد یعنی جوانمانده ای بد جور درسودای عشقمن زجا برخواستم بی اختیارگفت :بنشین ای توخاطر خوای ع
کنون سرباز قرآنی معلم
محصل جسم و تو جانی معلم
محصل چون قمر محتاج نور است
توئی خورشید نورانی معلم
بود پروانه علمت محصل
که تو شمع فروزانی معلم
توئی آن باغبان با فضیلت
که گلها را نگهبانی معلم
تو سازی از محصل های دینی
وطن را چون گلستانی معلم
زدی پا در رکاب علم و تقوی
که اکنون همچو لقمانی معلم
تو با آن حربه ایمان و دانش
چو شمعی فروزانی معلم
خانم معلم در دفتر تنها بود که پسر کوچکی آرام درِ دفتر را باز کرد و با لحن محتاطی او را صدا کرد.خانم معلم او را شناخت ، اما بدون آنکه بخواهد نیتی خودش را به رویش بیاورد ، گفت: تو در امتحان نمره 9 گرفتی. تو تنها کسی هستی که نمرۀ قبولی نگرفته پسرک با خجالت و در حالیکه صورتش سرخ شده بود سرش را بلند کرد و گفت: خانم معلم چِن ، میشود . میشود یک نمره به من ارفاق کنید؟خانم چِن با عتاب مادرانه‌ای سرش را تکان داد و گفت: یک نمره ارفاق کنم؟!این ممکن نیست. م
امیرعباس از معلم پارسالش اصلا رضایت نداشت و بابت این مساله با توجه به اتفاقات رخ داده شده ی پارسال بهش حق میدم. وقتی خانم دکتر میر سیدی گزارش های کرونایی اش شروع میشه امیرعباس پشت به تلویزیون میشینه و میگه یاد معلم پارسالم میفتم. راست میگه خیلی شبیهشه
با سلام به همگی
یک واقعیتی که هست اینه که برای ازدواج الان وضعیت اقتصادی خوب نیست و  پسرها و دخترها برای شروع زندگی مشکلات اقتصادی دارند، بهتر نیست هر دو به جای آرمان ها و تخیلات غیر واقعی و به جای اینکه خانم ها آقایون رو بی عرضه و آقایون خانم ها رو پول پرست بدونند و لج و لج بازی بکنند، یک مقدار واقع گرا باشیم؟، و با موضوع منطقی رفتار کنیم؟
به عنوان مثال برای ازدواج راحت آقایون از جهیزیه لوکس خانم چشم پوشی کنند و به یک جهیزیه بسیار معمولی راضی
یه معلم دینی داشتیم که ادم خیلی خوبی بود. دوستم مجتبی یه روز که از اقای دینی کتک خورده بود خواست جبران کنه. یه روز مجتبی رفت یه قورباغه گرفت و گذاشت تو کشوی میز معلم. وقتی معلم کشو رو باز کرد قور باغه اب دهانش رو ریخت رو معلم و پرید بیرون. معلم هم خیلی عصبانی نشد و همه ما رو برد دفتر. مدیر گفت همه باید ولی هاشونو بیارن یا بگید کی بوده. هیچ کس چیزی نگفت مدیر به همه ما یه شیلنگ زد. یکی از بچه ها که خیلی ترسیده بود مجتبی را لو داد. و مجتبی سیری کتک خورد.
قسمتی از دیالوگهای یک معلم(خودم) ان دانش آموزان در یک روز:
✔ زنگ اول قبل از ورود به کلاس:
مادر: ببخشید خانم.اومدم درس دخترم رو بپرسم. معلم: درسش خوبه، مشکل خاصی باهاش ندارم.مادر: یعنی خوبه دیگه؟ خیالم راحت باشه؟
ادامه مطلب
::هوالرفیق::
سال سوم دبیرستان بود، معلم ریاضی برگه‌ها را پخش کرد و گفت: لطفا اول اسم‌تان را بنویسید.» چند لحظه‌ای نگذشته بود که تاکید کرد: اسم‌تان را کامل بنویسید.»من دو تا اسم دارم، در خانه "کسری" صدایم می‌کنند؛ دوستان صمیمی و دیگران هم. نه اصلا بگذار این طور بگویم: وقتی که سال اول ابتدایی همان روز اول معلم عزیزمان، خانم مفرّحی، حضور غیاب می‌کرد وقتی بلند خواند: امیرعلی رستگار» من دستم را بلند نکردم و داشتم دنبال امیرعلی می‌گشتم تا
کلاس اول که بودم یک روز زنگ املا بود فکر میکنم . خانم معلم که داشت یکی یکی تکالیف بچه هارو چک میکرد وقتی به من رسید نوشته بودم سبد نمیتونستم بخونم ولی! 
کمکم کرد هِجی کنم سین ب دال گفت حالا کامل بگو گفتم سیب! زد تو گوشم. بد زد ولی هنوز که هنوزه یادم مونده که اون سبد بود نه سیب 
دست آخر هم یک نمره بیست کاشت وسط کارنامه دانش آموز هفت ساله ی خنگش تا ثابت کند که آن چک برای خودت بود نه من ، نه نمره نه هرچیز دیگری. چقدر خوب نقش مادر بودن رو ایفا میکرد .
انشا درباره ی روز معلم انشا ادبی در مورد معلم انشا در مورد معلم خوب و بد انشا در مورد معلم با مقدمه انشا در مورد شخصیت معلم انشا در مورد شغل معلمی انشا در مورد معلم نگارش انشا درمورد معلم با مقدمه و نتیجه
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
سلام
بنده سوالم از دختر خانم ها و خانم های چادری محجبه ( پوشیده کامل- عیان نبودن حتی یک تار مو) است. ( لطفا لطفا لطفا خانم های مانتویی و آقایان جواب ندهند)
1) اگر پسری مثلا در خیابان یک دختر چادری‌ محجبه را دیده است و در ظواهر ایشان را پسندیده است و میخواهد مستقیما خودش به او پیشنهاد آشنایی برای ازدواج بدهد چطور باید این کار را انجام بدهد ؟ آیا این طور پیشنهاد ازدواج در خیابان (قصد جدی برای ازدواج) را برمی‌تابند؟
ادامه مطلب
نفس عمیقی می‌کشم و به اتفاقات برنامه ریزی شده فردا که با شیطنت نگاهم میکنند، اخم میکنم. فردا روز جالبی است، جالب ترین قسمت روز، ساعت سه ظهر، بهتر بگویم ساعت ۳ بعدازظهر اتفاق می‌افتد.قرار است آقای کاف، خانه مان بیاید و این موضوع مرا زیاد خوشحال نمی‌کند.امتحان فیزیک برق از سرم می‌پراند و من در دلم معلم سال قبل را مورد عنایت قرار می‌دهم. دکتر نیز باید بروم، نه برای خودم، برای همراهی شخص دیگری‌.
نوشته های خانم معلمی را می‌خوانم، از طرز رفتار
به همت مسئول و
کتابداران کتابخانه عمومی استاد شهریار شهرستان شهریار مراسم بزرگداشت روز معلم در
بخش کودک این کتابخانه برگزار گردید. در این برنامه ابتدا کودکان نقاشی هایی با
محوریت روز معلم کشیدند. سپس کتاب "برسد به دست معلم عزیزم" نوشته جینز
سایمون و ترجمه محبوبه خانی برای کودکان خوانده شد. در ادامه از یکی از معلمان عضو
کتابخانه دعوت شد و کودکان با گفتن معلم عزیزم روزت مبارک از ایشان استقبال کردند.
ایشان نیز درباره این روز و علت نامگذاری برا
داستان کوتاه
نیکی 
خانم معلم مدرسه‌ای با اینکه ﺯﺒﺎ بود ﻭ ﺍﺧﻼﻕ خوبی داشت، هنوز ازدواج نکرده بود.
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻧﺶ ﻨﺠﺎﻭ ﺷﺪند ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺮﺳﺪﻧﺪ:
ﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﻨﻪ ﺩﺍﺭﺍ ﻨﻦ ﺟﻤﺎﻝ ﻭ ﺍﺧﻼﻗ خوبی ﻫﺴﺘ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﺮﺩﻩﺍ؟»
خانم معلم گفت: 
ﺯﻧ ﺩﺍﺭﺍ ﻨﺞ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ. ﺷﻮﻫﺮﺵ او ﺭﺍ ﺗﻬﺪﺪ ﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺮ بار ﺩﺮ ﺩﺧﺘﺮ به دنیا بیاورد ﺁﻥ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ خواهد ﺬﺍﺷﺖ ﺎ به هر ﻧﺤﻮ شده ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﺍﻧﺪﺍﺯد.
ﺑﺎﺭ ﺩﺮ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺩﺧ
معلم بودن دنیای خیلی خیلی هیجان انگیزی است که همیشه دوست داشتم تجربه اش کنم. وقتی وارد دنیای گرافیک شدم هیچوقت فکر نمیکردم یک روز اسم خودم را معلم گرافیک بگذارم! ولی امروز دوست دار خودم را یک معلم گرافیک خطاب کنم و با معلم بودنم کلی حال کنم. 
حالا من بیشتر از ۲۰ شاگرد در حوزه های مختلف وب و گرافیک دارم و بابت تک تک شان از خودم افتخار در میکنم!
با سلام
بنده دختری در رده سنی 20 تا 30 سال هستم. از ازدواج متنفرم به خاطر چیزهایی که در جامعه و اطراف خود از خیانت مردان به ن دیده ام (البته که خانم ها هم خیانت میکنند و من هم چون دخترم خیانت مردان برایم بولد شده) و کلا به خاطر روحیات مردان که نمیدانم خدادادی است یا در اثر عدم کنترل شهوت است که به یک زن راضی نمیشوند.
مطمئنا ازدواج امر مقدسی است و با این عقیده سر جنگ ندارم ولی روحیات مردان را حتی اگر در سرشت آن ها نهادینه شده باشد را به هیچ وجه نمی
بازم دم شوهرخواهر گرم. از شهرستان زنگ زده و روز معلم رو تبریک گفته و میگه روز تو رو نباید فراموش کرد چون تو حواست به همه چی هست. روز مو فرفری ها، روز چپ دستها، روز چاقها، روز باستان شناسها، روز تولد و سالگرد ازدواج و عقد من رو همیشه به من تبریک میگی شوهر خواهر گرامیم رو تونستم خوب معرفی کنم؟!
+ از مجموع ۳ جاری و ۱ خواهر شوهر و ۱ شوهر خواهرشوهر و ۲ برادرشوهر  معلم هیچکدام برایم پیام تبریک ندادند. من نیز محبوبیم کلا ما معلمها اینجوری هوای همو داری
عکس تبریک روز معلم به خواهرم / روز معلم مبارک خواهر عزیزم 
در ادامه مجموعه ای از متن تبریک روز معلم به خواهرم ، عکس تبریک روز معلم برای خواهرم ، عکس نوشته روز معلم مبارک خواهر عزیزم را در وبسایت لیس گپ اس ام اس  مشاهده می کنید .
 خواهرم روز معلم بر تو مبارک / تبریک روز معلم به خواهرم / پروفایل روز معلم برای خواهرم
معلم یعنی دستانی گرم که به تو می‌آموزد چگونه قلم به دست بگیری؛ معلم یعنی کوه صبر و استقامت برای آموختن و نوشتن کلمه ای مثل دوستت دار
وز سواد آموزما هم یاد باد
کوبه ما خواندن نوشتن یاد داد
از پدر گر قالب تن یافتیم
از معلم جان روشن یافتیم
ای تو کشتی نجات روح ما 
ای به طوفان جهالت نوح ما
ای معلم چون کنم توصیف تو
چون خدا مشکل توان تعریف تو
یک پدر بخشنده آب و گل است
یک پدر روشنگر جان و دل است
ای معلم ای چراغ رهنما
در ردیف انبیایی مرحبا
آفرینش مکتب است و کردگار
خود مدیر و انبیا آموزگار
می توان در سایه آموختن
گنج عشق جاودان اندوختن
پیرم و موی سرم برف تموز
یاد عهد مکتبم در دل هنوز
صحب
معلم آهنگ و فضا و جو کلاس درس را تنظیم و برقرار می سازد . چنانچه قرار باشد که روح دانش آموزپرورش و رشد یابد باید این روند از روح معلم آغاز گردد. حال چنانچه روح معلم افسرده و ناتوان باشد ،شانس ناچیزی برای تقویت و مراقبت از روح دانش آموزان وجود خواهد داشت
ادامه مطلب
مروری بر احمقانه ترین پیوندهای شویی دنیا !
به گزارش ایران ناز دو زوج نیویورکی در شرایط صفر جاذبه مراسم ازدواج بر پا نمودند.خانم ارین فینیگان به همراه همسرش نوح فولمور در حالی که در شرایط صفر جاذبه و معلق در هوا هستند به تبادل بوسه های اغاز زندگی مشترک خود می پردازند.ازدواج عجیب انها به عنوان اولین مراسم ازدواج در شرایط صفر جاذبه به شمار می اید.
 
 
ادامه مطلب
اما فائقه. 
فائقه ششمه. هر وقت بگه خانم شما خیلی شبیه خانم مهدوی هستین، میفهمم تو ذهنش یه معلم خوبم. 
امروز که رفتم سر کلاس نه رنگ و روش خوب بود نه چشماش.
اولش گفت جسمیه، خوبم خانم ولی نبود. معلوم بود. 
یکم که گذشت، رفت بیرون و برگشت، دوباره که پرسیدم خوبی؟ گفت خانم بعدا باهتون حرف میزنم و من منتظر شدم بشینم پای حرف‌هاش.
.
دستمو انداختم دور گردنش، باهم راه رفتیم و حرف زد.
میدونی من هیچی نداشتم بگم. اصلا غمم شد از حرفش. فقط گوش دادم به ح
ساعت یک و پنجاه دقیقه‌ی بامداد است که یکدفعه، بی دلیل و بی آنکه بفهمم، ذهنم از جزوه‌ی ARDS پرت میشود سمت خانم تیموری، معلم ریاضی سال پیش‌دانشگاهی‌مان، که آن اوایل از ترس و ابهت‌اش نفس همه بند می‌آمد. اما کم‌کم فهمیدیم قلبی از طلا دارد پشت ظاهر مردانه‌اش. خانم تیموری یک اخلاق جالب داشت. درصدهای آزمون‌مان که می‌آمد، دانه‌دانه بچه‌ها را بلند می‌کرد و برای هر کدام‌مان اصطلاحا کامنتی می‌گذاشت. به آن‌هایی که صفر درصد زده بودند با خنده می
⁦❤️⁩پیامبرصلی الله علیه و آله : أجوَدُکُم مِن بَعدِی رَجُلٌ عَلِمَ عِلما فنَشَرَ عِلمَهُ ؛پیامبر صلی الله علیه و آله :بخشنده ترین شما پس از من ، کسى است که دانشى بیاموزد ، آن گاه دانش خود را بپراکند .
من معلم هستم»
هرشب از آینه ها می پرسم :
به کدامین شیوه ؟
وسعت یادِ خدا را
بکشانم به کلاس؟
بچه ها را ببرم تا لب دریاچه یِ عشق؟
غرق دریای تفکر بکنم؟
با تبسّم یا اخم؟
من معلم هستم»
نیمکت ها نفس گرم قدم هایِ مرا می فهمند
بال هایِ قلم و تخته سیاه
رمز
ابعاد مختلف یک سوال
خانم معلم ریاضی که به یک پسر هفت ساله بنام آرنو ریاضی یاد میداد ، از او پرسید : آرنو اگر من به تو یک سیب و یکی دیگه سیب و یکی بیشتر سیب بدهم ، تو چندتا سیب خواهی داشت » ؟ بعد از چند ثانیه آرنو با اطمینان گفت : چهارتا » !!! معلم نگران شد ؛ انتظار یک جواب صحیح و آسان را داشت . خانم معلم ناامید شده بود . او فکر کرد شاید بچه خوب گوش نکرده است . این بار تکرار کرد : آرنو ، خوب گوش کن ؛ سوال خیلی ساده است و تو میتونی جواب صحیح بدی اگر به
معلمبچه ها واسه جلسه بعد درس شیشو مطالعه کنید تو کلاس زیاد توضیح نمیدم.
من.چرا؟
معلم.چون عقبیم.
من.حالا درس بعد چی هست؟
همکلاسیم.تنظیم هورمونی.
من. .
معلم.چرا اینجوری میکنی؟
من.اخه تنظیم هورمونی حیلی درس جالبیه.حیف نیس یه خورده بیشتر بررسیش نکنیم؟
معلم.بیا برو بیرون جلسه بعدم نمیای.منحرف بی تربیت.
همکلاسیم.راست میگه اقا این چه وضعشه.
اونیکی همکلاسیم.به جان خودم یه ذره از تنظیم هورمونیو قطع کنی من میدونمو تو.
معلم.اشکالی نداره بجاش درس تولید

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها