نتایج جستجو برای عبارت :

از کوزه همان طراوت ک ب اوست

در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست.چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد.
 یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هربار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت.
مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طورکامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواندنصف وظیفه اش را انجام دهد.
هر
حکایت کوزه عسل ملانصرالدین و قاضی
 
ملانصر الدین سندی داشت که باید قاضی شهر آن را تایید می کرد اما از بخت بد او قاضی هیچ کاری را بدون رشوه انجام نمی داد .
ملا هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تایید سند را به انجام برساند این بود که کوزه ای برداشت و آن را پر از خاک کرد و روی آن عسل ریخت بعد کوزه ی عسل و سند را برداشت و نزد قاضی رفت کوزه را پیشکش کرد و درخواستش را گفت.
قاضی همین که در پوش کوزه را برداشت و عسل را دید بی فوت وقت سند را تایید ک
"در کارگه کوزه‌گری رفتم دوش"
دیشب به جهانِ هستی وارد شدم.
"دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش"
هر کسی یا مشغولِ خودش بود یا گهگاهی هم می‌خواست خبری از اسرار بگیره!
"ناگه یک کوزه برآورد خروش"
ناگهان یکی به خودش اومد و هُشیار شد:
"کو کوزه‌خر و کوزه‌گر و کوزه‌فروش!"
که کجاست اونی که من رو شکل داده و اونی که مالک منه و اونی که من رو می‌بره پیش خودش؟!
ادامه مطلب
شب باش : در پوشیدن خطای دیگرانزمین باش : در فروتنیخورشیدباش : در مهر و دوستیکوه باش : در هنگام خشم و غضبرودباش : در سخاوت و یاری به دیگراندریاباش : در کنار آمدن با دیگرانخودت باش : همانگونه که می نمایی: ﻫﺮﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪ ﺍﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﻨﺪ:ﺍﻭل ﺁﻧﻪ ﻧﺴﺘﺪ…ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻪ ﻫﺴﺘﺪ…
همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوان گفت ولی گفته ها را نمیتوان پس گرفت!چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ بزنی شکست با کوزه است…
یک پیرزن چینی دو کوزه آب داشت که آنها را به دو سر چوبی که روی دوشش می گذاشت، آویخته بود و از این کوزه ها برای آوردن آب از جویبار استفاده میکرد. یکی از کوزه ها ترک داشت، در حالی که کوزه دیگری بی عیب و سالم بود و همه آب را در خود نگه میداشت.
 
یک پیرزن چینی دو کوزه آب داشت که آنها را به دو سر چوبی که روی دوشش می گذاشت، آویخته بود و از این کوزه ها برای آوردن آب از جویبار استفاده میکرد. یکی از کوزه ها ترک داشت،در حالی که کوزه دیگری بی عیب و سالم بود و همه
من واقعا نمی‌فهمم که چرا وقتی یکی به شما توهین می‌کند، یا بد جوابتان را می‌دهد، یا تحقیرتان می کند یا آن‌طور که انتظار دارید به شما احترام نمی‌گذارد، این شما هستید که ناراحت می‌شوید؟
بابا جانِ‌من! از کوزه همان برون تراوَد که در اوست
رفتارِ هر کس متناسبِ شخصیتش است. 
وقتی گفتار یا رفتارِ یکی زشت یا بی‌ادبانه است، او دارَد شخصیتش را به نمایش می‌گذارد؛ شما چرا به خودتان می‌گیرید و بیخود ناراحت و خشمگین می‌شوید، خودخوری می‌کنید، به‌ه
✍یک جوان از عالمی پرسید: من جوان هستم و نمی توانم خود را از نگاه به نامحرم منع کنم،چاره ام چیست؟✅عالم نیز کوزه ای پر از شیر به او داد و به اوتوصیه کرد که کوزه را سالم به جایی ببرد و هیچ چیز از کوزه بیرون نریزد و از شخصیدرخواست کرد او را همراهی کند و اگر شیر را ریخت جلوی همه ی مردم او را کتک بزند!جوان کوزه را سالم به مقصد رساند و چیزیبیرون نریخت. عالم از او پرسید:
ادامه مطلب
شب باش : در پوشیدن خطای دیگرانزمین باش : در فروتنیخورشیدباش : در مهر و دوستیکوه باش : در هنگام خشم و غضبرودباش : در سخاوت و یاری به دیگراندریاباش : در کنار آمدن با دیگرانخودت باش : همانگونه که می نماییﻫﺮﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪ ﺍﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﻨﺪ:ﺍﻭل ﺁﻧﻪ ﻧﺴﺘﺪ…ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻪ ﻫﺴﺘﺪ…همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوان گفت ولی گفته ها را نمیتوان پس گرفت!چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ بزنی .همیشه شکست با کوزه است…
نپنتیس اتنبروگیای یک گیاه بزرگ کوزه مانند است که تنها در مناطق خارج از دسترس کوه ویکتوریا، پالاوان مرکزی و فیلیپین یافت می شود. این گیاه در زمره بزرگترین گیاهان کوزه ای شکل در دنیا قرار دارد که می تواند به راحتی یک موش و یا بزرگ ترین ات را به دام بیندازد. گونه ای کوزه ای شکل گوشت خوار که نام خود را از گوینده و طبیعت گرد مشهور، آقای دیوید اتنبروگ، به ارث برده است. این گیاه، طبق گزارش اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت، در زمره صد گیاه خطرنا
گفت هندی ها اینجوری میمون شکار می‌کنن که تو یه کوزه ایی که سرش باریک یه سیب میندازن . وقتی میمون دستش رو میبره تو کوزه و سیب رو میگیره تو مشتش دیگه دستش از تو کوزه در نمیاد. اون دستش میمونه تو کوزه و گیر میوفته مگر اینکه سیب رو رها کنه ! گفت اگه تو زندگی گیر افتادی ببین چی رو سفت گرفتی ؟ رهاش کن . حسادت رو ، کینه رو ، رقابت رو ، خشم رو ، اندوه رو رها کن تا رها شی
امروز روز زن رو به خواهرشوهرم تبریک گفتم . برای مادرشوهر کیک پختم . چون می‌خوام ره
در همدان، کسى مى‌خواست زیرزمین خانه‌اش را تعمیر کند.در حین تعمیر، به لانه مارى برخورد که چند بچه مار در آن بود. آنها را برداشت و در کیسه‌اى ریخت و در بیابان انداخت.وقتى مادر مارها به لانه برگشت و بچه‌هایش را ندید، فهمید که صاحبخانه بلایى سر آنها آورده است؛ به همین دلیل کینه او را برداشت.مار براى انتقام، تمام زهر خود را در کوزه ماستى که در زیرزمین بود، ریخت.از آن
درخت های پاریس کم کم دارد برگ می کند، اما عجب در این است که هیچ طراوت و صفای بهاری ندارد. چمن ها در خیابان ها و باغات زیاد است و از دور سبزی میزند، اما آنها هم طراوت ندارد. خوشا طهران و همان وضع صمیمی فقیرانه خودمان. نمیدانم بی دماغی و بیشوری ما این حال را به من می دهد یا حقیقةً ایران بهتر است.
یادداشتهای روزانۀ محمدعلی فروغی /  صفحه 90/ نشر سخن
چند سال پیش، پای سخنرانی حاج آقا عالی نشسته بودم. حکایتی را روایت کرد که هنوز هم که هنوز است در ذهنم زنده است. می گفت روزی حضرت صادق از کوچه ای عبور می کرد. در جهت مخالف او، سید حمیری که شاعر بود، می آمد. منتهی . با کوزه ای شراب در دست. مرد، ترسید. احساس خجالت کرد. سرش را چرخاند تا با امام رو به رو نشود. امام صدایش زد. مرد نمی دانست چه کند. شرمسار راه ِ امام را پیش گرفت. سلام کرد. امام پرسید در کوزه چه داری ؟ مرد دستپاچه شد. نمی توانست بگوید شراب. گفت
یا خبیرفصل دوم: مهارتهای ارتباط موثر
سخن نشانگر اندیشه است
سعدی شیرازی میگوید: دو چیز طیره عقل است، دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی»ضربالمثل ها میگویند: تا مرد سخن نگفته باشد ، عیب و هنرش نهفته باشد.» یا اینکه: از کوزه همان برون تراود که در اوست.» پس کافی است کوزه را تکان دهی و بشنوی چه خبر است؟
اندیشمندان بشری به ارتباط متقابل زبان و تفکر پی برده اند. ⚡⚡سخن گفتن، نوعی تفکر با صدای بلند است. لذا چگونه سخن گفتن نمایانگر چگون
من واقعا نمی‌فهمم که چرا وقتی یکی به شما توهین می‌کند، یا بد جوابتان را می‌دهد، یا تحقیرتان می کند یا آن‌طور که انتظار دارید به شما احترام نمی‌گذارد، این شما هستید که ناراحت می‌شوید؟
بابا جانِ‌من! از کوزه همان برون تراوَد که در اوست.
 رفتارِ هر کس متناسبِ شخصیتش است.
 وقتی گفتار یا رفتارِ یکی زشت یا بی‌ادبانه است، او دارَد شخصیتش را به نمایش می‌گذارد؛ شما چرا به خودتان می‌گیرید و بیخود ناراحت و خشمگین می‌شوید، خودخوری می‌کنید، به‌ه
✨﷽✨
✅راه حلی برای گناه نکردن
✍جوانی نزد عالمی آمد و از او پرسید: من جوان هستم اما نمیتوانم خود را از نگاه کردن به دختران منع کنم، چاره ام چیست؟ عالم کوزه‌ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را به سلامت به جای معینی ببرد و هیچ چیز از کوزه نریزد.
به یکی از طلبه‌هایش هم گفت او را همراهی کند و اگر شیر را ریخت جلوی همه‌ی مردم او را کتک بزند. جوان نیز شیر را به سلامت به مقصد رساند. و هیچ چیز از آن نریخت. وقتی عالم از او پرسید چند دختر را
یادکن مهدی که دل آرامشش درکوی اوست/بندگی حق سراسرشیعه را رهپوی اوست/عزت دنیاوعقبی در وصال اهل بیت/زمزم دلها همیشه درنسیم بوی اوست/میدهدعشق ولایت حب اواندرقلوب/آشنابا حق پرستان همدمی باروی اوستبشار رحمت رب کوثرآدینه هاست/چشمها بهروصالش خاطراتش سوی اوست/شرط وصل حضرت او هست اصلاح درون/سیل اشکی ازفراقش واصل در جوی اوست/ظلمهای بیشماری دشمن مولاکند/گنج پیروزی شیعه چرخش آن گوی اوست/یوسف در آفرینش دیدنش شدآرزو/مدح طاووس بهشتی طره ابروی اوست
21 خرداد آسمانم یک ساله میشه و دختر بزرگم کلاس ششم را تمام میکنه بزرگ کردن کوچولو خیلی وحشتناک نیست و لحطه های شیرینی برای همه ما ساخته دیروز به من می گفت نَ نَ آخه اطراف ما کسی به مامان ننه نمی گه این یک آوای خود ساخته بود و وسط گریه ک منو صدا میزد نَ نَ نَ منم می گفتم ننه باباته .
خواهرش رو آیا و یا آیی صدا می کنه و پدرش رو آدا به غذا خوشمزه و همیشگیش مِ مِ 
کلاغ پر یاد گرفته قربونش برم .
کلاس های درس تمام شدند و روزهای مراقبت و ازمون و برگه شروع شد
16 جلسه ی دانش خانواده رو مجبور شدم توی یه روز بخونم . میگفت جرئت و جسارت سم مهلکه برای یک زن . لطافت و طراوت زن باعث متانت زن میشه و جرئت و جسارت لطافت و طراوت رو از بین میره . شب ، یوگا و لئون د پروفشنال من رو نجات دادند و من به امروز رسیدم .
** / راست  میگفت اما :) 
معنای غم را نمی‌توان با مترادف‌هایش بیان کرد. غم نه دیدنی‌ست، و نه چنان ملموس که بشود با چند کلمه به توصیف آن پرداخت. غم را نمی‌توان دید، همان‌گونه که خدا را، اما جلوه‌هایی از خود در هرسو به‌جا گذاشته که تا روحمان با آن مانوس نگردد امکان رهایی از آن را نخواهیم یافت‌.غم همچون دختر جوان مرموزی‌ست که کوزه بر دوش گذاشته، بازیگوشانه می‌دود و عطر گیسویش، همه‌جا را پر می‌کند. به افغانستان که می‌رسد، برقع بر چهره‌ دخترانش می‌نشاند. به فلسطی
بسمه تعالی
یک جوان از عالمی پرسید: من جوان هستم و نمی توانم خود را از نگاه به نامحرم منع کنم،چاره ام چیست؟عالم نیز کوزه ای پر از شیر به او داد و به اوتوصیه کرد که کوزه را سالم به جایی ببرد و هیچ چیز از کوزه بیرون نریزد و از شخصیدرخواست کرد او را همراهی کند و اگر شیر را ریخت جلوی همه ی مردم او را کتک بزند!.جوان کوزه را سالم به مقصد رساند و چیزیبیرون نریخت. عالم از او پرسید: سر راهت چند دختر دیدی!؟!.جوان جواب داد: هیچ!؛ فقط به فکر آن بودم که شیر را نر
نشانه های گنجکوزه خالی در گمانه اول ، کوزه خالی  معمولا با دهانشان سمت گنج را نشان میدهد ،احتمال دارد پایین باشد احتمال دارد بالا باشد یا خوابیده باشد .این جهت معمولا در جهت جنوب غرب می باشد .در کوزه خالی که ایستاده هستند هم باید زمین بالا کوزه خالی را جستجو کنید .
 سمته جستجو رو جنوب غرب در نظر بگیرید .اگر کوزه خالی داهنش رو به پایین باشد باید زیرش رو بررسی کنیم .سر مال در آنجاست و باید 7 تا 9 متر رو بگردید تا گنج اصلی رو پیدا کنید .با دیدن کوزه خ
تک که باشی از شاه‌هم سری
 
پی آبی بودیم کوزه به دست
                                      تا آب را یافتیم کوزه شکست
 
وقتی کسی روی شما حساب باز کرد حسابش رو خالی نکنید
 
مرد به این امید با زن ازدواج میکند که زن هیچگاه تغییر نکندزن هم به این امید با مرد ازدواج میکند که روزی مرد تغییر کند؛ولی بدون استثناءهمیشه هر دو نااُمید میشوند!
 
هر وقت یه نفرو داغون کردی و اون هنوزم باهات مثه قبل رفتار کرد مطمئن باش عاشقته❤
 
بدترین درد اینه که ،مخاطب های گوشیتو چ
افسوس که نامه جوانی طی شد 
و آن تازه بهار زندگانی دی شد
وآن مرغطرب که نام او بود شباب 
فریاد ندانم کی آمدوکی شد خیام
 
یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم خیام
 
در کارگه کوزه گری بودم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
هر یک به زبان حال با من گفتند
کو کوزه گر و کوزه خرو کوزه فروش خیام
 
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو دانی و نه من
هست از پس پرده گفتگ
 
می کشد غیرت مرا ، غیری اگر آهی کشد 
زانکه می ترسم که از عشق تو باشدآه او
/////////////////////////////////
جای دگر نماند که سوزم ز دیدنت 
رخساره در نقاب ز بهر چه می کنی ؟ 
/////////////////////////////////
زد به تیرم بعد چندین انتظار 
گرچه دیر آمد ، خوش آمد تیر یار
شد دلم آسوده چون تیرم زدی 
ای سرت گردم ، چرا دیرم زدی ؟ 
//////////////////////////////
عادت ما نیست رنجیدن ز کس 
گر بیازارد ، نگوئیمش  که بس 
ور بر آرد دود از بنیاد    ما 
آه آتش بار ناید یاد       ما 
رخصت ار یابد ز ما آه سحر 
هر
جسمها چون کوزه‌های بَسته‌سر
تا که در هر کوزه چه بود آن نگر
کوزهٔ آن تَن پر از آب حیات
کوزهٔ این تن پر از زهر ممات
گر به مظروفش نظر داری شَهی
ور به ظرفش بنگری تو گم‌رهی.
مولانا

روی صحبتم با خودمه که با وجود تمام تلاشی که میکنم
ادامه مطلب
آیا خدا میتواند سنگ بزرگی خلق کند که خودش هم نتواند آن را بلند کند؟⁦
در جواب اگر بگیم بله پس قدرت خدا رو زیر سوال بردیم که نمیتونه یه سنگ رو بلند کنه؛ و اگه بگیم نه پس گفتیم خداوند از خلق یک سنگ عاجز هست.
جواب: سوال بالا غیر منطقی و محال هست؛مثل این میمونه که به یک ریاضیدان بگیم کاری کن که ۵+۵ بشه ۱۵ آیا این شدنیه؟نه؛ مشکل از ریاضیدان هست؟نه؛ مشکل از ماست که خواسته غیر منطقی داریم.
قدرت خدا به امر محال تعلق نمیگیره و سوال بالا از محالات هست؛ مان
بسیاری از گیاهان گوشتخوار عجیب هستند، کبری لیلی نیز یکی از گیاهان گوشتخوار کوزه ای شکل است که به مار کبری شباهت دارد، نام دیگر این گیاه، گیاه کوزه ای شکل کالیفرنیاست. تنها گونه گیاهی از جنس دارلینگتونیا که یک خانواده جدید از گیاهان کوزه ای شکل در دنیا هستند. این گیاه نادر، گیاه بومی شمال کالیفرنیا و اورگان است. برگ های آن شباهت زیادی به نیش و یا زبان مار دارد. از آنجایی که گیاهان گوشتخوار در محیط های متخاصم زندگی می کنند، برگ ها و شاخه های آن
خانه
کوزه کنانی در سال 1247 شمسی در دوران قاجاریه ساخته شده است.ورودی با هشتی بسیار
زیبایی که با آجر پوشش داده شده است جلوه خاصی به خانه کوزه کنانی بخشیده است.
خانه کوزه کنانی در سال های 1316 تا 1326در اجاره روس ها بود و بعضی ها آن را به
عنوان کنسولگری روسیه نیز می شناسند. جالب است بدانید که بنای کوزه کنانی در محله
چهار باغ واقع شده است دلیل آن هم خوش آب و هوا بودن این منطقه و وجود درختان و
جوی آب بود. خانه کوزه کنانی دارای 42 اتاق است که این ویژگی حیرت
خانه
کوزه کنانی در سال 1247 شمسی در دوران قاجاریه ساخته شده است.ورودی با هشتی بسیار
زیبایی که با آجر پوشش داده شده است جلوه خاصی به خانه کوزه کنانی بخشیده است.
خانه کوزه کنانی در سال های 1316 تا 1326در اجاره روس ها بود و بعضی ها آن را به
عنوان کنسولگری روسیه نیز می شناسند. جالب است بدانید که بنای کوزه کنانی در محله
چهار باغ واقع شده است دلیل آن هم خوش آب و هوا بودن این منطقه و وجود درختان و
جوی آب بود. خانه کوزه کنانی دارای 42 اتاق است که این ویژگی حیرت
خانه
کوزه کنانی در سال 1247 شمسی در دوران قاجاریه ساخته شده است.ورودی با هشتی بسیار
زیبایی که با آجر پوشش داده شده است جلوه خاصی به خانه کوزه کنانی بخشیده است.
خانه کوزه کنانی در سال های 1316 تا 1326در اجاره روس ها بود و بعضی ها آن را به
عنوان کنسولگری روسیه نیز می شناسند. جالب است بدانید که بنای کوزه کنانی در محله
چهار باغ واقع شده است دلیل آن هم خوش آب و هوا بودن این منطقه و وجود درختان و
جوی آب بود. خانه کوزه کنانی دارای 42 اتاق است که این ویژگی حیرت
خانه
کوزه کنانی در سال 1247 شمسی در دوران قاجاریه ساخته شده است. ورودی با هشتی بسیار
زیبایی که با آجر پوشش داده شده است جلوه خاصی به خانه کوزه کنانی بخشیده است.
خانه کوزه کنانی در سال های 1316 تا 1326در اجاره روس ها بود و بعضی ها آن را به
عنوان کنسولگری روسیه نیز می شناسند. جالب است بدانید که بنای کوزه کنانی در محله
چهار باغ واقع شده است دلیل آن هم خوش آب و هوا بودن این منطقه و وجود درختان و
جوی آب بود. خانه کوزه کنانی دارای 42 اتاق است که این ویژگی حیرت
آورده اند که مردی پارسا بود و بازرگانی که روغن گوسفند و شهد فروختی با او همسایگی داشت ، و هر روز قدری از بضاعت خویش برای قُوت (غذا ) زاهد فرستادی ، زاهد چیزی به کاربردی باقی را در سبویی(کوزه ای) کردی و در ظرفی بنهادی ، آخر سبو(کوزه ) پر شد ، روزی در آن می نگریست اندیشید که اگر این شهد و روغن به ده درهم بتوانم فروخت و آن را پنج گوسفند خرم ، هر پنج بزایند و از نتایج ایشان رمه ها (گله گوسفند)پیدا آید ، و مرا استظهاری (پشت گرمی) باشد ، و  زنی از خاندان بز
یکی از جواب‌هایی که افراد بی‌حجاب در جواب ارشاد و نهی از منکر دیگران می‌دهند این است که چه‌کار به حجاب من دارید؟ دلت باید پاک باشد!» 
در جواباین گونه افراد حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: بدان که هر ظاهری باطنی متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاکیزه، باطن آن نیز پاک و پاکیزه است و آنچه ظاهرش پلید، باطن آن نیز پلید است»
[خطبه ۱۵۴ نهج البلاغه: وَ اعْلَمْ أَنَّ لِکلِّ ظَاهِرٍ بَاطِناً عَلَی مِثَالِهِ، فَمَا طَابَ ظَاهِرُهُ طَا
دانلود آهنگ دختر کوزه به دوش از حسین عامری همراه متن آهنگ با کیفیت 320
Download Music Dokhtar Koze Be Dosh By Hosein Ameri
دانلود آهنگ حسین عامری بنام دختر کوزه به دوش + متن کامل آهنگ
نام خواننده اثر: ؛ حسین عامری:  ؛ دسته بندی:آهنگ محلی  ؛ پخش آهنگ توسط وب سایت پاپ ملو
 موزیک جدید||عاشقانه
مردی دو دختر داشت یکی را به یک کشاورز ودیگری را به یک کوزه گر شوهر داد. چندی بعد همسرش به او گفت : ای مرد سری به دخترانت بزن واحوال آنها را جویا بشو.
مرد نیز اول به خانه کشاوز رفت وجویای احوال شد، دخترک گفت که زمین را شخم کرده وبذر پاشیده ایم اگر باران ببارد خیلی خوبست اما اگر نبارد بدبختیم.
مرد به خانه کوزه گر رفت ، دخترک گفت کوزها را ساخته ایم ودر آفتاب چیده ایم اگر باران ببارد بدبختیم و اگر نبارد خوبست.
مرد به خانه خود برگشت همسرش از اوضاع پرسی
مردی دو دختر داشت یکی را به یک کشاورز ودیگری را به یک کوزه گر شوهر داد. چندی بعد همسرش به او گفت : ای مرد سری به دخترانت بزن واحوال آنها را جویا بشو.
مرد نیز اول به خانه کشاوز رفت وجویای احوال شد، دخترک گفت که زمین را شخم کرده وبذر پاشیده ایم اگر باران ببارد خیلی خوبست اما اگر نبارد بدبختیم.
مرد به خانه کوزه گر رفت ، دخترک گفت کوزها را ساخته ایم ودر آفتاب چیده ایم اگر باران ببارد بدبختیم و اگر نبارد خوبست.
مرد به خانه خود برگشت همسرش از اوضاع پرسی
از دیرباز، چهل‌سالگی را سن پختگی» دانسته‌اند. سنی که انسان‌ها در آن با نگاهی عمیق به گذشته، در مسیر آینده تجدید نظر می‌کنند. پنداری دیرین که یافته‌های نوین روان‌شناسی نیز موید آن‌اند.
چالشی که می‌توان آن را برای برخی جریان‌های اجتماعی نیز  قائل بود. چالشی که آن‌ها را وامی‌دارد تا پس از رسیدن به چهل سالگی در مسیر گذشته‌ی خود بازنگری کرده و به ترسیم نقشه‌ی راهی مطمئنی برای آینده بپردازند.
اما این روزها، در آستانه‌ی چهل‌سالگی انقلا

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها