نتایج جستجو برای عبارت :

گوش ناکن منی شعره چم سیاه نما داره

دنیا جای بدیه ولی ارزش جنگیدن داره:)
گام قبلی
این یکی رو خودتون گوش کنید لطفا، من از عهده گفتنش برنمیام. تمامش یک شعره از احمد شاملوی معرکه. خیلی مهمه که خوب خوب بشنویدش:))
+ صوت پادکست از کانال تلگرام دکتر مجتبی شکوری
 
پ.ن: آفرین زهرا مقاومت کن. فقط یکی دیگه مونده! :] 
خب راستش من اصلا بهارنارنج نخوردم تا حالا :دی
نمیدونم چه طعم و خاصیتی داره ، ولی وقتی داشتم فکر میکردم اسم اینجارو چی بزارم که حس حال این دوره از منُ خوب منتقل کنه ، این اسم به ذهنم رسید . ما تو شهر بهارنارنج زندگی میکنیم . اولین شهری که زندگی مشترکمون ُ توش شروع کردیم ، من عاشق بهارم و همیشه هم دوست داشتم یه دختر داشته باشم اسمش بهار باشه :)) خب پس همه اینا دلایلی شد که بهارنارنج تمام حس من رو برسونه،به نظر من که بهارنارنج رنگ صورتی و نارنجی ملای
 
 
 
. همیشه دوس داشتم بقیه هم خوشحال باشن .همیشه سعی کردم تو خوشحال شدن موفق شدن بقیه کمکشون کنم. 
اماقضیه تو جداس . حتی اگه یه وقتایی که به روم نیارمو بی تفاوت نشون بوم خودمو
واسه توصیف حالم این شعره بهتر از پسش بر میاد 
.
.
من حسادت می کنم حتی به تنها بودنتمن به فرد رو به رویی، لحظه ی خندیدنتمن به بارانی که با لذت نگاهش می کنییا نسیمی که رها می چرخد اطراف تنت .من حسادت می کنم حتی به دست گرم آن،شال خوشرنگی که می پیچد به دور گردنتوقتی انگشتان
قبلاً بهش گفته بودم غم قشنگه. غم نجیبه و اصالت داره. غم باعث می‌شه بیشتر فکر کنی و کمتر حرف بزنی و بغض کنی. هنورم به حرفام معتقدم. هنوزم می‌گم غم خوبه. ولی اندازه داره. مثلاً باید در حد مواقعی که آهنگ طلوع نامجو رو گوش می‌دم بمونه. یا وقتایی که مزایای منزوی بودن رو می‌خوندم. وقتایی که خیره می‌شدم به باریکهٔ نوری که می‌افتاد کف کلاس. یا وقتی اون شعره رو با خودم تکرار می‌کنم یا حتی زمانایی که به صدای ساز دهنی گوش می‌کنم.اما وقتی این مرزو رد کنه
خب گفتم همش که قرار نیست براتون داستان های ترسناک طولانی طولانی بزارم که وسطشم حوصلتون سربره!!
این بار اومدم با داستان دو جمله ای بترسونمتون:)
داستانی رو که در زیر قراره بخونین اثر فردریک بروان است که در سال 1948 نوشت .
اخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!
خب زیادی شعره ولی هرزگاهی تنوع هم تو پست هامون خوبه بنظرم :)
دارم جنگیدن رو شروع می کنم یه صدا می گه نوبت توئه بلند شو تو الان باید این مشعل رو بدستت بگیری تا دنیا رو روشن کنی حتی اگه روشنایی یش به اندازه ی نور شمع باشه 
 
دارم می فهمم چه مزه یی داره اگه همه با هم برابر بودیم اگه همه انسان بودیم 
 
کاش می تونستم بگم چه احساسی دارم کاش می شد باهاتون تقسیمش می کردم من دارم جنگیدن برای زندگی رو شروع می کنم قلبم می خواد پرواز کنه بره دیگه برنگرده اونجایی که دارم می بینمش 
 
مثل گفتن شعره 
 
می تونم ازت یه خواه
پنج سال
شصت ماه
چهارصد و بیست هفته
هزار و هشتصد و بیست و پنج روز
چهل و سه هزار و هشتصد ساعت
دو میلیون و ششصد و بیست و هشت هزار دقیقه
صد و پنجاه و هفت میلیون و ششصد و هشتاد هزار ثانیه
بسه دیگه .
همچین زمان کمی نیست!

تا چقدر میتونیم دووم بیاریم !؟
چقدر اهل خطریم !؟
یاد اون شعره افتادم که میگه محبوب من مبادا مرد خطر نباشی !

خطاب به خودم
هه پسر ! بازیگر خوبی میشی !
میای وسط هال و از بازی پینگ پونگ کفترها حرف میزنی و مثل همیشه به این سریال های صد م
۱) همین چند هفته قبل سارا مرودشتِ فارس رو داد به استان اصفهان، منم چند روز پیش زاکان رو دادم به یزد، شایعه کردن که قبلاً مال قزوین بوده، خلاصه که آره، ما چنین آدم‌های خفنی هستیم که فقط با یک اشاره حتی تقسیمات کشوری رو هم جا‌به‌جا می‌کنیم :|
۲) داشت در مورد فردوسی می‌خوند ، در مورد شاهنامه و اینکه چند سال سرودنش طول کشیده پرسید منم برای اینکه یادش بمونه براش بیت "بسی رنج بردم در این سالِ سی . عجم زنده کردم بدین پارسی" رو خوندم ، امشب اومده میگ
الفرد ی پسر دبیرستانی مغروره که القصه خجالتی هم هست در بعضی مواقع موهای فر و مشکی داره و اصلا برای همینه که بهش میگن الفرد (؟) ، پوست برنزه ای داره و رنگ چشم هاش هم تقریبا قهوه ای هستن اما از دور احتمالا شما سياه تشخیصشون بدین ، لبش به نسبت صورتش بزرگه اما نه اونقد که توی ذوق بزنه !
یه عینک میزنه که غالباً کثیفه ، کثیف که چه عرض کنم ، چرک از سر و روش می‌باره و از اونجا که الفرد ه هست با این که دیگه کف کرده اما هنور ریش نداره و اون هایی هم که داره
چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی بینی دردی که نم
حباب های خاکستری ذهنم هر روز بیشتر میشن انقدر که دیگه پر شدمتصویرای گنگی که تو ذهنم آزارم میدنفوبیاهام
چقدر این روزام خفه کننده سحتی خندیدنم درد دارهانقدری که موقع خندیدن انقباض تک تک سلول های صورتمو حس میکنم
حس میکنم.
حس میکنم یکی از تو داره چنگ میکشه رو صورتم
هی دندوناتو رو هم فشار بدی گریه ات نگیره
سر دردای تموم نشدنیمو مني که تموم نمیشه
آلپرازولامایی که دارن تموم میشن و بسته های تموم شده ای که قایم میشن و مني که حتی فوبیای ای
دختر بچه ۶ ساله بود که عاشق رنگ های دخترونه بود   . 
قرمز  و صورتی و  
اما الان چی ؟!
اون رنگا دیگه براش هیچ درخشش ندارن 
چرا ؟!
چون داره سرد میشه داره می شکنه. 
یکی از رویاهای اون زندگی کردن تو خونه این که تمام دیوارش از رنگ سياه پر شده باشه ؛)
 
نه روز روزگارش مثل روزه
نه شبهاش رنگ و بوی ماه داره
حواس روزگارش پرت انگار
همیشه توی سینه اش آه داره
 
به روی دلخوشی ها چشم بسته
برا غصه دلی آگاه داره
به هر دشت و دمن خونده فراغی
به لب هاش غزلی جانکاه داره 
 
گمونم دل زلیخایی کشیده 
که دائم سر میون چاه داره
نگارش دیگه بی نام و نشونه
که یکسر حوس بیراه داره
 
به دنبالش جلو چشم رقیبون
سر جنگ با قشون شاه داره
دوچشمونش به راه قاصدک هاست
هوای دلبر دلخواه داره
 
 
به صدای من گوش نکن موسیقی زرد دارهبه قلب من دست نزن بیماری سرد دارهبه روح من نزدیک نشو که سالهاست طرد شدهبه مغز من دست نزن سرایت درد شدهو از همون دور به من حس ماورایی بدهاز موجودی که جون داره به من یک تداعی بدهو مثل نقاشی به من خو کن از مجرای نگاهکه من حرکت نمی تونم از چارچوب قاب سياهتو باش ولی موازی باش، همراه ولی لمسم نکنمیل به ترکیب یا واکنش، یا هرچی می ترسم نکنپی ام نگرد که گُم میشم، با من نخواب که کم میشمترکم نکن که میمیرم، بسامدهای بم میش
متن آهنگ مگه واسه تو فرقی داره مهدی جهانیدلخوشی من توبودی که رفتی خواب میبینم هی به خونه برگشتیبد جا ولم کردی تو این همه سختی کی از حال من خبر دارهدنیا شده تیره انگار دیگه دیره تصمیم تو گرفتی که خبری نی دیگهخیلی وقته دلم از زندگی سیره کی از حال من خبر دارهکی از حال من خبر داره کی از حال من خبر داره مگه واسه تو فرقیم داره
ادامه مطلب
#حدیث_مهدوی 
پیامبر اکرم(ص)
یلتفت المهدی و قد نزل عیسی بن مریم (علیه‌السلام) کانما یقطر من شعره الماء، فیقول المهدی: تقدم صل بالناس، فیقول: انما اقیمت الصلاة لک، فیصلی خلف رجل من ولدی .
 
حضرت مهدی (علیه‌السلام) متوجه می شود و می بیند که حضرت عیسی (علیه‌السلام) فرود آمده است، گویی از موی مبارکش قطرات آب فرو می ریزد. حضرت مهدی (علیه‌السلام) می فرماید: جلو بیا و با مردم نماز بخوان. حضرت عیسی (علیه‌السلام) می فرماید: نماز برای تو اقامه شده است. آنگ
#حدیث_مهدوی 
پیامبر اکرم(ص)
یلتفت المهدی و قد نزل عیسی بن مریم (علیه‌السلام) کانما یقطر من شعره الماء، فیقول المهدی: تقدم صل بالناس، فیقول: انما اقیمت الصلاة لک، فیصلی خلف رجل من ولدی .
حضرت مهدی (علیه‌السلام) متوجه می شود و می بیند که حضرت عیسی (علیه‌السلام) فرود آمده است، گویی از موی مبارکش قطرات آب فرو می ریزد. حضرت مهدی (علیه‌السلام) می فرماید: جلو بیا و با مردم نماز بخوان. حضرت عیسی (علیه‌السلام) می فرماید: نماز برای تو اقامه شده است. آنگاه
خب گفتم همش که قرار نیست براتون داستان های ترسناک طولانی طولانی بزارم که وسطشم حوصلتون سربره!!
این بار اومدم با داستان دو جمله ای بترسونمتون:)
داستانی رو که در زیر قراره بخونین اثر فردریک بروان است که در سال 1948 نوشت .
اخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!
خب زیادی شعره ولی هرزگاهی تنوع هم تو پست هامون خوبه بنظرم :)
دانلود آهنگ جدید حمید عسکری به نام چشم سياه در سایت موزیک تاپس
جدیدترین آهنگ حمید عسکری آهنگ شاد چشم سياه
ترانه و موزیک: حمید عسکری, تنظیم: هادی کولیوند
 Hamid Askari – Cheshm Siah
متن آهنگ چشم سياه حمید عسکری
اون دوتا چشم سياهت یه سره کرده کار قلب منومست موهای شرابیتم رو به راه کن این دل در به دروچش سياه چشمای تو فرق داره با بقیه انقده خوبی میخوان شبیهت شن بقیهچش سياه داری به آتیش میکشی دلمو چی تو چشماته آخه اینقدر خواستنیهچش سياه چشمای تو فرق داره
بزودی از رادیو رپفا
 
متن آهنگ پدی آی ، کوروش ، سامی لو به نام شاهکار
 
ورس ۱ (کوروش)
 پر از شعره یه دیوان (دیوانه) پر از معنی یه  ایهامهیه ابریشم (ابریشم) که میخواد از شوق ببارهپر از نقش و نگاره پر از حرف و کنایه پر از درد و گلایه روش کسی قیمت نمیزاره شاهکاره خوش خط و خاله شدم دچارش شاهکاره همون که می خوامه کوه نور میدرخشه  از برف سفید رخشه از فرش رسیده (عرشه)  روی بوم تیره پخشه به هر رنگی غالب تو هر لحظه است بداهه و منم محرم رازش منم پروردگارش شاه
کپشن:امیدوارم زمان با ارزشیو با خانوادتون بگذرونین 
وای چقدر اینجا هندسامه اون دکمه ی بالاعه که بازه وای خدا بیا منو از این دنیای فانی ببر‍♀️
بگزار کمی دکمه کنم پیرهنت را
تا ماه نگاهش نخراشد بدنت را
برخیز و بکش پرده ی این پنجره ها را
از چشم حسودان که نبینند تنت را
نمیدونم کجا این شعره رو دیدم ولی خلی به این عکس میومد
بسم الله الرحمن الرحیم
هیچ موفقیتی راحت و ساده به دست نمیاد
سختی داره
تحقیر شدن داره
باورت نکردن داره
قرض و بدهی بالا آوردن داره
اما من تصمیم گرفتم موفق بشم و میشم
خدا به دعاهای من جواب میده و من را سخت کوش قرار میده
انقدر سخت کوش و قوی تا به چیزی که میخام برسم
من موفق میشم
چون قوی هستم
موفق میشم چون انگیزه داره
انگیزه ی من خانواده ام هست
بخاطر سربلندی خانواده ام باید موفق شم و میشم
یه  پرنده دوست دارهآسمون  آبی باشهروزای خوب خداصاف و آفتابی باشه
 یه  پرنده دوست دارهخوب و مهربون  باشهشب پیش ستاره هاروز تو آسمون  باشه
یه  پرنده دوست دارهتو دلا غم نباشهلبا پرخنده باشهدرد و ماتم نباشه
 یه  پرنده دوست دارهرو  زمین جنگ نباشههمه دل ها شاد باشنهیچ دلی تنگ نباشه
یه  پرنده دوست دارهقفسش باز بمونهاز قفس فرار کنهراحت آواز بخونه
دارم میترسم . 
داره میترسونتم . این زندگی . ادماش . رابطه هاش عشق و نفرتاش . 
این بی اعتمادیاش داره میترسونتم . 
سرد شدنایه یهوییش داره میترسونتم
دل بستنا و دل کندناش . نادیده گرفتنا و نادیده گرفته شدناش داره میترسونتم 
دارم میترسم .
میترسمو .
هییییییییس یادت نره تو حق اعتراض نداری
اقا این ماه عزیز و پر برکت کجا داره میره؟!؟
اصن همین که داره میره انگاری برکتاشم داره میره 
این سحریا. نماز صبحا . افطاریا بخصوص  
خط سوم یکم چاخان توشه
اینجانب این رمضان را سخت ترین رمضان دهه اخیر اعلام میدارم. 
به اولین کسی که عید را تبریک بگوید  جوایز ارزنده ای تعلق میگیرد
یعنی میشه پست عید فطر بزنم امشب ؟
یک ماه دووم آوردم. آفرین به من.
فضای خالی دلتنگی داره؟ انگار داره.
خوشحالم و زندگی با وجود تمام به‌گایی‌ها روی خوشش رو داره نشون میده. امتحان و کوییز و تکلیف داره از روم رد میشه ولی خوبم. خوبم. واقعا. درکم از زندگی تغییر کرده یه ذره. رنگا رو سردتر می‌بینم. بوهای خوش به جای لذت‌بخش بودن بینی‌ام رو میسوزونن. در کل حس میکنم که همه دارن ادا درمیارن و کسی خود واقعیش نیست.
می دونین به این وبلاگ چه حسی دارم ؟ دقیقا یه نفر به سگش داره . نه هر سگی ، بلکه سگی که صاحبش نمی خوادش . با اینکه نمی خوادش در عین حال به قدری دوستش داره که نتونه ازش دل بکنه . سعی می کنه دیر به دیر بهش سر بزنه ولی همش عذاب وجدان می گیره که اون به جز من‌کسی رو نداره و حتما همین الان هم داره به من فکر می‌کنه و منتظر منه ! نه ، ایچ جوره نمی تونم بیخالش بشم !
زندگی همیشه یه چیز عجیب داره برای رو شدن. داره که همین چندشب، شب تولدم ساعت دوازدهش از خوشحالی نمی‌دونستم چیکار کنم و ساعت سه و نیم صبحش از گریه و ناراحتی خوابم نمی‌برد. داره که وقتی امروز صبح تویِ اوجِ عصبانیت یه جمله‌‌ای که نبایدو سرِ یه نفر که دوسش داشتم فریاد زدم، تو کمتر از دو ساعت همون جمله و همونجوری از دهنِ یکی دیگه برگشت بهم. داره که من لحظه‌ی اول خشکم زد. داره که این حجم از نبودن انبار شده تویِ تمامِ وجودم. نبودنِ بقیه و نبودنِ خود
این بازی که در پلتفرم اندروید هست سی پی یو هشت هسته ای لازم داره و رم دوگیگ گوشی که داشته باشید تا بازی بدون باگ و کرش اجرا بشه این بازی واقعا عالی و گرافیکی  هست چون این بازی ماشین های ایرانی زیادی داره نیاز به سیستم گرافیکی بالایی داره بازی همانند بازی sport car drift هست و مسابقات داره این بازی هم ایرانیه و نمره بالایی رو کسب کرده حتما دانلودش کنید.
۱. یه صحنه هایی تو بعضی فیلما میبینیم.
حتی بیشتر تو فیلمای طنز.
اما اون دیالوگا اون صحنه ها شاید اون لحظه خنده دار باشه اما یه عمقی داره که تا مدتها و شاید تا همیشه توی ذهن ادم میمونه.
یکیش یه صحنه از سریال در حاشیه بود که مهران غفوریان یه مدرک داغون پزشکی از فیلیپین داشت و بالاخره تونست بعد سالها با سحر زکریا ازدواج کنه
اولین روز بعد عروسیشون زنش گفت بیا با هم فکر کنیم در مورد فلان چیز.
مهران غفوریان با همون لحن طنز خل و چلش گفت "وای چه هی
۱. یه صحنه هایی تو بعضی فیلما میبینیم.
حتی بیشتر تو فیلمای طنز.
اما اون دیالوگا اون صحنه ها شاید اون لحظه خنده دار باشه اما یه عمقی داره که تا مدتها و شاید تا همیشه توی ذهن ادم میمونه.
یکیش یه صحنه از سریال در حاشیه بود که مهران غفوریان یه مدرک داغون پزشکی از فیلیپین داشت و بالاخره تونست بعد سالها با سحر زکریا ازدواج کنه
اولین روز بعد عروسیشون زنش گفت بیا با هم فکر کنیم در مورد فلان چیز.
مهران غفوریان با همون لحن طنز خل و چلش گفت "وای چه هی
♪♬♬♪کار دله هنوزم که هنوزه دوسش داری♪♬♬♪
♪♬♬♪کار دله کار دله هنوزم که هنوزه عاشقی کار دله♪♬♬♪
♪♬♬♪چون دوست داره چون یه بیماره آخه دنیا نمی تونه مثلت بیاره♪♬♬♪
♪♬♬♪چون براش جونی چون یه درمونی اونکه می خواد دلم درست همونی♪♬♬♪
♪♬♬♪هوا چه حالی داره کنارت کیفی داره♪♬♬♪
♪♬♬♪بارون بزار ببیاره کنار تو دوباره♪♬♬♪
♪♬♬♪هوا چه حالی داره کنارت کیفی داره♪♬♬♪
♪♬♬♪بارون بزار ببیاره کنار تو دوباره♪♬♬♪
♪♬♬♪وقتی پیش
متن آهنگ مگه واسه تو فرقی داره مهدی جهانی
دلخوشی من توبودی که رفتی خواب میبینم هی به خونه برگشتی
بد جا ولم کردی تو این همه سختی کی از حال من خبر داره
دنیا شده تیره انگار دیگه دیره تصمیم تو گرفتی که خبری نی دیگه
خیلی وقته دلم از زندگی سیره کی از حال من خبر داره
کی از حال من خبر داره کی از حال من خبر داره مگه واسه تو فرقیم داره
بزودی
ادامه مطلب
دانلود اهنگ دور هم بودن چه حالی داره / ریمیکس شاد
دور ♪ هم … بودن چه حالی داره … !! ♪♪دوتا ♪ چشمات … عجب جادویی داره … !! ♪♪دلم ♪ امشب حال … خوبیو داره … !! ♪♪مگه ♪ دنیا … بهتر ما آخه داره … !! ♪♪توی♪ این … دورهمیا دلم با توئه … !! ♪♪با ♪ دلم راه بیای … من دلم میدوئه … !! ♪♪اگه ♪ این … خوابه نذاری که بیدار بشم … !! ♪♪کم ♪ کم ممکنه … از عشق تو بیمار بشم … !! ♪♪تو ♪ بخوای حاظرم … حتی واسه تو یار بشم … !! ♪♪امشب ♪ شب … مهتابه چشا بی خوابه …
یکی پیدا نشد جواب چرا های منو بده؟
من مغز نمیخام
من روح نمیخام
من بدن نمیخام
اصا نمیخام وجود داشته باشم وجود جسمی و روحی رو نمبخام 
چرا انقد همه چی گوهه؟
چرا خانواده انقد چیز مزخرفی اع؟
چرا زندگی گوه اع؟
چرا دست من نمک نداره؟
چرا زندگی درد داره؟
چرا بابا داشتن درد داره؟
چرا سر داشتن انقد درد داره؟
چرا قلب داشتن انقد درد داره؟
اقا اصا من با بدن و روحم مشکل دارم
با وجود جسم و روحم مشکل دارم 
چرا وضع انقد خرابه؟
خستگی میدونی چیه؟
چرا خستگی انقد خ
یک توپ بسکتبال توى دست من تقریبا ۱۹ دلار می ارزه اما توى دست مایکل جردن تقریبا ۳۳ میلیون دلار!بستگی داره توپ توى دست کی باشه!یک عصا توى دست من می تونه سگ ها رو دور کنه اما توى دست موسی(ع) دریای بزرگ رو می شکافه!بستگی داره عصا توى دست کی باشه!دو تا ماهی و یه تکه نان توى دست من یه ساندویچ می شه اما توى دست حضرت عیسی(ع) هزاران نفر رو سیر می کنه!بستگى داره روزى شما دست کى باشه!همانطور که می بینید ، بستگی داره هرچیزى ، توى دست کی باشه!پس ، دلواپسی هایت ،
چند وقت پیش یه فراخوان دیدم از یه جشنواره شعر، و درش شرکت کردم. هفته پیش تماس گرفتن و برای اختتامیه جشنواره دعوتم کردن. از آنجا که تو یه شهر دیگه برگزار میشه مردد بودم که برم یا نه. گفتن اگر میاین تا شب به ما اعلام کنید چون میخوایم تدارک ببینیم. آخرش قرار شد با یه زوج که اصلا منو نمیشناسن و من هم باهاشون آشنا نیستم به این سفر برم! (فقط در این حد میشناسمشون که میدونم شاعرن)
شبش به دبیرخانه جشنواره اعلام کردم که میام.
امروز سردبیر برام یه پیام فرست
دانلود آهنگ جدید حمید عسکری به نام چشم سياه در سایت موزیک تاپس
جدیدترین آهنگ حمید عسکری آهنگ شاد چشم سياه
ترانه و موزیک: حمید عسکری, تنظیم: هادی کولیوند
 Hamid Askari – Cheshm Siah
متن آهنگ چشم سياه حمید عسکری
اون دوتا چشم سياهت یه سره کرده کار قلب منومست موهای شرابیتم رو به راه کن این دل در به دروچش سياه چشمای تو فرق داره با بقیه انقده خوبی میخوان شبیهت شن بقیهچش سياه داری به آتیش میکشی دلمو چی تو چشماته آخه اینقدر خواستنیهچش سياه

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها