نتایج جستجو برای عبارت :

ن زیرک بی پروا صحبت نمیکنند

انتظارم میگذاری تا دم فردا مرا،
گرچه فردا می کُشی تو از غم و سودا مرا.
یار بي پروای من، باری اگر یادم کنی،
پس، دگر پروا نباشد از همه دنیا مرا.
از دلت هرگز نرفته اشتیاق کُشتنم،
این هوس آخر کُشد، ای یار بي پروا، مرا.
مرده-مرده زیستم من بر امید روی تو،
تا غم من میخوری تو، میخورد غمها مرا.
از بيابان فراقت بگذرد دریای غم،
کرده ای غرق هوس در دامن دریا مرا.
عشق عرفانی اگر در اشک من توفان نکرد،
می کند این عشق پیری عاقبت رسوا مرا
ماه زده بر پس تنهایی خویش
من نه
خورشید پشت کرده به نورانی خویش
من نه
ستاره نیز گاهی تک و منفرد
صوت تنهایی می کند پروا
ابر هم بي خودی نمی کند پروا
من نه
می مانم پای قرار بي قراری ام
سایه‌ی بي صدایی ام
نغمه‌ی بي کلامی ام
تا ته این بي انتها
یک مدعا
یک باور، یا اشتباه!!!
مهر خوبان دل و دین از همه بي پروا بردرخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد
تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشتاز سمک تا به سماکش کشش لیلا برد
من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راهذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد
من خسی بي سرو پایم که به سیل افتادماو که می رفت مرا هم به دل دریا برد
جام صهبا زکجا بود مگر دست که بودکه به یک جلوه دل و دین زهمه یکجا برد
خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بودکه درین بزم بگردید و دل شیدا برد
خودت آموختی ام مهر و خودت سوختی امبا برافروخ
به نام "او"
دیدم کودکی که مستقیم به چهره مرگ می‌نگریست!
شاید مرگ او را با خود برده بود.
به خودم اندیشیدم که در فکر بودم که آیا روزی باد ما را با خود خواهد برد؟
سبک کردم اندیشه را شاید که قلب سنگین شود!
دیدم در مرز انسانیت قدم میزنم. به دنبالی خلوصی که نیست!
دیدم. انسانی را که عاشق شده بود. میبينی؟ اشک هم با اشک فرق دارد!
همانطور که خلوص با خلوص! حتی خلوص اشک با خلوص اشک فرق دارد!
یادم آمد خلوصی کهنه را که دیگر نیست!
دوستی آمده بود. سرشارِ اشتیا
از مرز خوابم می‌گذشتم،
سایه تاریک یک نیلوفر
روی همه این ویرانه فرو افتاده بود.
کدامین باد بي پروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد؟

در پس درهای شیشه‌ای رویاها،
در مرداب بي ته آیینه‌ها،
هر جا که من گوشه‌ای از خودم را مرده بودم
یک نیلوفر روییده بود.
گویی او لحظه لحظه در تهی من می‌ریخت
و من در صدای شکفتن او
لحظه لحظه خودم را می‌مردم.

بام ایوان فرو می‌ریزد
و ساقه نیلوفر برگرد همه ستون‌ها می‌پیچد.
کدامین باد بيپروا
دانه این نیلوفر
تو قامتِ بلندِ تمنّایی ای درخت! 
همواره خفته است در آغوشت آسمان، 
بالایی ای درخت!
دستت پُر از ستاره و جانت پُر از بهار، 
زیبایی ای درخت! 
وقتی که بادها
در برگهای درهمِ تو لانه می‌کنند 
وقتی که بادها 
گیسوی سبزفامِ تو را شانه می‌کنند 
غوغایی ای درخت! 
وقتی که چنگ ِوحشیِ باران گشوده است
در بزمِ سرد ِاو 
خُنیاگرِ غمینِ خوشآوایی ای درخت!
در زیرِ پای تو 
اینجا شب است و شب زدگانی که چشمشان 
صبحی ندیده است
تو 
روز را کجا!؟ 
خورشید را کجا!؟ 
در دشتِ
و سعی کردم بي پروا به سراغ این صدای تق تق کیبورد بيایم،بي آن که وسواس گونه،بارها و بارها واژه ها را در مغزم بالا و پایین کرده باشم.
این روزها کم مینویسم.کم و کوتاه.نه از سر حرفی نداشتن،که از سر پروا داشتن.و شاید این پروا داشتن هم خاصیت گذر از هجده سالگی باشد.
[آه،که حالا دیگر چه کسی این حرف ها را می فهمد  . ]
و این پروا داشتن به نوشتن ختم نمیشود.
من دیگر بي پروا به چشم هایشان خیره نمیشوم،بابا صدایشان نمیزنم.
من دیگر بي پروا شمع روشن نمیکنم و اشک ن
نگاه کن من چه بي پروا چه بي پروابه مرز قصه های کهنه میتازمنگاه کن با چه سر سختی تو این سرمابرای عشق یه فصل تازه میسازمیه فصل پاک یه فصل امن و بي وحشتبرای تو که یه گلبرگ زودرنجییه فصل گرم و راحت زیر پوست منبرای تو که با ارزش ترین گنجینگاه کن من به عشق تو چه لیلاوارتن یخ بسته ی پروازو میبوسمبيا گرم کن منو با سرخی رگ هاتمن اون رگ های پر آوازو میبوسمتو رو میبوسم ای پاکیزه ی عریانتو رو پاکیزه مثل پرچم ایرانطلوع کن من حرارت از تو میگیرمظهور کن من شها
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
آثار تقوی بسیار ظریف و دقیق
در آیات ۲,۳,۴,۵سوره طلاق بيان شده است وقتی آثار تقوی بيان میشود ثابت میگردد،تمام  بدبختی هایی که به آن مبتلا هستیم تمام تحریم های اقتصادی و مشکلات مالی و بن بستها  بخاطر بي تقوایی ،عدم ترس از خداوند و گناهانی ست که به آنها مبتلاییم 
 ۚ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا
 هر که از خدا پروا کند، خدا برای او راه بيرون شدن‌ [از مشکلات و تنگناها را]
امروز بابای هنرمند قشنگم بهم زنگ زد و منو از دلتنگی درآورد کمی. و خوشحالم خودش زنگ زد وگرنه من جرات نداشتم :)) با صداش حالم رو خوب کرد. و من بي پروا قربون صدقه ش می رفتم! خب امید به زندگی ای بابا جانم وقتی به فکرمی و بهم زنگ می زنی :* 
ماه رمضان ماه تقوا است؛ خب در آیه‌ی شریفه‌ی
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ
عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقُون»، (سوره بقره آیه ۱۸۳)این لَعَلَّکُم
تَتَّقُون» -شاید تقوا پیشه کنید- به معنای امید است، یعنی امید این هست که
این اتّفاق بيفتد. بنابراین مراد این است که
این ماه رمضان را، این تشریع الهی را قرار دادیم تا زمینه‌ای باشد، بستری
باشد برای رواج تقوا؛ خطاب هم خطاب به عموم است،
 
بسم‌الله الرحمن الرحیم
 
مهر خوبان دل و دین از همه بيپروا برد
رخ شطرنج نبرد آن‌چه رخ زیبا برد
 
تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت
از سمک تا به سماکش کشش لیلا برد
 
من به سرچشمه‌ی خورشید نه خود بردم راه
ذره‌ای بودم و مهر تو مرا بالا برد
 
من خسی بي‌سر و پایم که به سیل افتادم
او که می‌رفت مرا هم به دل دریا برد
 
جام صهبا ز کجا بود مگر دست که بود
که به یک جلوه دل و دین ز همه یک‌جا برد
 
خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بود
که در این بزم بگردید و دل
علی (ع)، دو طبقه را سخت دفع کرد :1- منافقان زيرک2- زاهدان احمقهمین دو درس، برای مدعیان تشیع او کافی است که چشم باز کنند و فریب منافقان زيرک را نخورند . تیزبين باشند و ظاهر بينی را رها نمایند، چرا که جامعه تشیع در حال حاضر سخت به این دو درد مبتلا است .
مرتضی مطهری ، جاذبه و دافعه علی علیه السلام
دانلود فیلم The Young and the Damned 1950 با کیفیت 720p
 
 
 
ژانر فیلم : جنایی | درام
امتیاز فیلم :
رده سنی :
کارگردان : Luis Buñuel
نویسنده : Luis Buñuel
بازیگران : Alfonso Mejía, Estela Inda, Miguel Inclán, Roberto Cobo
محصول کشور :
تاریخ اکران :
زمان فیلم : 
زبان فیلم :
 
خلاصه داستان : جهنم خم شده به انتقام ، فرار از مدرسه اصلاح طلبي ، ال جیبو ، به محله قدیمی خود در فقیر و بي پروا و بي پروا پس از جنگ جهانی دوم مکزیکو سیتی ، بازگشت ، به اتحاد با باند وفادار خود را از بزهکاران نوجوان و جوجه های خ
داود رقی گوید شنیدم امام صادق ع میفر فرمود از خدا پروا کنید  بر یگدبگر حسد مبرید  همانا از جمله  مقررات دینی  عیسی بن مریم گردش در شهرها بوددر یکی از گردشها مردی کوتاه قد که غالبا ملازم عیسی  ع و اصحاب انحضرت بود همراهش شد  چون عیسی بدریا رسبد با یقین درست فرمو د بسم الله وبر روی اب راه رفت  چون مرد کوتاه قد عبسی. را دید که بر روی اب میگذرد او هم با یقین درست گفت بسم الله وبر روی اب براه اب  افتاد براه افتادتا بعیسی بن. ه رسید ان،اه خود بينی اور
نیلوفراز مرز خوابم می گذشتم سایه تاریک یک نیلوفر  روی همه این ویرانه ها فرو افتاده بود کدامین باد بي پروا دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد ؟در پس درهای شیشه ای رویاها در مرداب بي ته ایینه ها  هر جا که من گوشه ای از خودم را مرده بود م یک نیلوفر روییده بود                                           گویی او لحظه لحظه در تهی من می ریخت و من در صدای شکفتن او لحظه لحظه خودم را می مردم بام ایوان فرو می ریزد و ساقه نیلوفر بر گرد همه ستونها می پیچ
بسم الله الرحمن الرحیم
 الن دیجنرس  از آن شخصیت هایی هست که قدرت تاثیرگذاری فوق‌العاده زیادی دارد، بيش از آنچه که تصور می توان کرد و او در حال حاضر مشهور و محبوبترین همجنسگرای معاصر هست و برنامه های تلویزیونی او تا شبکه های اجتماعی و رسانه ای او به خوبي بيانگر این ماجراست.یک نکته جالب آنکه نفوذ نرم را باید بدانیم، آن است که معمولا یک دریا را قطره چکانی ابتدا بر جایی بریزیم.مثالش این است که در قالب بي ربط ترین برنامه ها و آدم ها و شخصیت ها بيا
چطور جذاب صحبت کنیم ؟ اول خسته کننده صحبت نکنیم!
چطور جذاب صحبت کنیم ؟ در مقاله پیشنین یعنی چرا خسته کننده صحبت می‌کنیم؟ به این موضوع پرداختیم که دلیل این موضوع چیست و البته ممکن است که خود ما نیز جزو این دسته از افراد باشیم که خسته کننده صحبت می‌کنیم و برای این که فن بيان خوبي داشته باشیم و جذاب  صحبت کنیم باید نکاتی را رعایت کنیم که در این مقاله به آن اشاره خواهیم کرد.
ادامه مطلب
کو ، کو ، آن آب کو ؟
آن آب بي خاشاک کو ؟
کو ، کو ، آن باد کو ؟
آن باد بي پروا کو ؟
کو ، کو ، آتش کو ؟
آن آتش شبتاب کو ؟
کو ، کو آن خاک کو ؟
آن خاک در محراب کو ؟
دور یک گرداب می گردد زمان ، من در وسط
قایقم می رقصد ، جیغی به گوش می رسد
می پرم از خواب، بالین من زان جیغ پُر
در پس آن جیغ، یک رعد از سپهر با خنجری
می زند بر پشت کوهی، من هراسان ، کیست ؟ کو ؟
پیرمردی سنگ دل با سنگی از پشت دو سنگ 
می زند بر شیشه ام، می شِکند، آن سنگ کو ؟
یک شکارچی در کمین خانه ام ، او کی
احسنت و زه ای نگار زیبا
آراسته آمدی بر ما
امروز به جای تو کسم نیست
کز تو به خودم نماند پروا
بگشای کمر پیاله بستان
آراسته کن تو مجلس ما
تا کی کمر و کلاه و موزه
تا کی سفر و نشاط صحرا
امروز زمانه خوش گذاریم
بدرود کنیم دی و فردا
من طاقت هجر تو ندارم
با تو چکنم به جز مدارا
 
از مرز خوابم می‌گذشتم
سایه تاریک یک نیلوفر
 روی همه این ویرانه‌ها فرو افتاده بود
کدامین باد بيپروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد ؟
در پس درهای شیشه‌ای رو‌یاها
در مرداب بي‌ته ایینه ها
 هر جا که من گوشه‌ای از خودم را مرده بودم
یک نیلوفر روییده بود
گویی او لحظه لحظه در تهی من می‌ریخت
و من در صدای شکفتن او
لحظه لحظه خودم را می‌مردم
بام ایوان فرو می‌ریزد
و ساقه نیلوفر بر گرد همه ستون‌ها می‌پیچد
کدامین باد بيپروا
 دانه این ن
 جمیل بن دراج گوبد از امام صادق ع این قول خدای جل ذکره را پرسیدمو بترسید از خدایبکه بنام وی از هم دگر تقاضامبکنید و از بریدن خویشاوندیها پروا کنید که خدا مراقب شماست 20 سوره 4 فرمود ان ارحام مردم است که خدای عزوجل بصله ان امر فرموده وبزرگش داشته مگر نبينی که انرا در ردیف خود قرار داده است
خوب صحبت کردن چرا مهم است؟
به اعتقاد من، در دنیای فعلی، آنقدر موضوع خوب صحبت کردن و فن بيان خوب داشتن مهم است که شاید بهتر باشد مدارس و دانشگاه به جای این که 16 سال وقت دانش آموزان را به موضوع نوشتن اختصاص دهند و حتی دقیقه‌ای به مهارت صحبت کردنن نپردازند،‌با یک تغییر نگرش کلی، فرصت بسیاری را به مهارت صحبت کردن و فن بيان قوی اخصاص دهند.
ادامه مطلب
علی (ع)، دو طبقه را سخت دفع کرد :1- منافقان زيرک2- زاهدان احمقهمین دو درس، برای مدعیان تشیع او کافی است که چشم باز کنند و فریب منافقان زيرک را نخورند . تیزبين باشند و ظاهر بينی را رها نمایند، چرا که جامعه تشیع در حال حاضر سخت به این دو درد مبتلا است .
مرتضی مطهری ، جاذبه و دافعه علی علیه السلام
آموزش درست صحبت کردن با دیگران
بخش سبک زندگی: درست صحبت کردن در روابط اجتماعی تاثیر زیادی دارد اگر می خواهید در جامعه جایگاه خوبي داشته باشید باید حتما درست صحبت کردن را بدانید.در ادامه روش درست صحبت کردن را به شما آموزش می دهیم
به ادامه بروید
ادامه مطلب
امشب از دلتنگی ام با ماه صحبت می کنماز دلم، از یک غم جانکاه صحبت می کنمامشب از دل بستنم بر چشمه ی چشمان تواز زمین تا آسمان تا ماه صحبت می کنمتوی دریای نگاه وحشیت این بار همغرق و بيجان می شوم آنگاه صحبت میکنممثل یک تک برگ زرد و خشک در پاییز باغخسته و خش خش کنان در راه صحبت می کنمیوسف گم گشته ام چشم انتظارت هستم واز غم یک ماه، من در چاه صحبت می کنمامشب از دوری تو در انتهای بي کسیاز تب دلتنگی ام با ماه صحبت می کنم.#عبدالله_روا 
#portrait_photography#photobyme#خدا
جان را چه خوشی باشد بي صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بي صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بي صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بي صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بي صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بي صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بي صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بي صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بي صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بي صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بي صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بي صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باش
دانلود سریال کره ای عشق بي پروا Uncontrollably Fond
 
نام فارسی : عشق بي پروا – علاقه بدون کنترلنام انگلیسی : Arbitrarily Fond – Uncontrollably Fondمحصول: 2016 کره جنوبي از شبکه KBS2ژانر: کمدی | عاشقانه | درامقسمت ها: 20نمره 7.9 در MDLمدت زمان: 60 دقیقهبازیگران:
Kim Woo bin – Bae Suzy

خلاصه داستان: شین جون یونگ (Kim Woo bin) و نو ایول (Bae Suzy) در یک دبيرستان درس می خواندند اما مشکلات سر راه باعث جداییشان می شود. بعد از این جدایی شین جون یونگ متوجه می شود که خیلی به نو ایول علاقه داشته است. اکن
دلم سوزد که دلسوزی ندارم
دگر عشق دل افروزی ندارم.
ندادی بوسه نوروزیی تو،
خزانم بي تو، نوروزی ندارم.
 
اگرچه دولت دنیا ندارم،
اگرچه پیسه و طلا ندارم،
ز حالم گر کسی پروا ندارد،
از این هم ذره ای پروا ندارم.
 
شب یلدا لب دریا نیایی،
اگر آیی، چرا تنها نیایی؟
بلی گویی، ولی داری بلایی،
تو، آخر، بي بلا اصلا نیایی.
 
بسا شعر و غزل داری تو دریا،
دوبيتی در بغل داری تو دریا.
نمی خواند کسی شعر تر تو،
چو ما شور و مغل داری تو دریا.
 
  لب دریا دمی تنها نشینی،
دمی
امشب از دلتنگی ام با ماه صحبت می کنماز دلم، از یک غم جانکاه صحبت می کنمامشب از دل بستنم بر چشمه ی چشمان تواز زمین تا آسمان تا ماه صحبت می کنمتوی دریای نگاه وحشیت این بار همغرق و بيجان می شوم آنگاه صحبت میکنممثل یک تک برگ زرد و خشک در پاییز باغخسته و خش خش کنان در راه صحبت می کنمیوسف گم گشته ام چشم انتظارت هستم واز غم یک ماه، من در چاه صحبت می کنمامشب از دوری تو در انتهای بي کسیاز تب دلتنگی ام با ماه صحبت می کنم.#عبدالله_روا 
#portrait_photography#photobyme#خدا
رسولخدا ص وگاهی مردمی بد  کردار و نبکو کار نیستند و صله رحم میکنند پس مالشان زیاد  وعمرشان دراز میکردد  تا چه رسد که نیکو کار باشند و صله رحم کنند  امیدالمومنین ص فرمود باارحام خود بپیوندید اگد چه با سلام کردن باشد  که دای تبارک وتعالی فرماید از خداییکه بنام وی درخواست کنبد ونبز از بریدن خوبشاوندبها پروا کنبد که خدا مداقب شماست  سوره 4 
۱۱. کانون پروا بودن
شاید متوجه این قضیه نباشیم که سخت کوشی ما مایه می‌شود پروا گیتی به ما جلب شود، چرا که ۱۰۰٪ سعی و توان‌مان را برای سخت‌کوش بودن به پیشه می‌گیریم. در آخر این‌که، وقتی گیتی به تماشای ما نشسته است هیچ حسی جز رضایت و خوشحالی نخواهیم داشت.
۱۲. فرصت‌های جدید
افراد بيشتر فرصت‌های‌شان را از دست می‌دهند. افرادی که مشکل کوش هستند بيشتر با معجزاتی روبرو می‌شوند که فرصت نکویی به حساب می‌آیند. این فرصت ممکن است از سوی احد از آشنای
به گزارش سایت تفریحی چفچفک برگرفته از هنر زندگی : تمایل دارید با اطرافیانتان صحبت کنید اما در باز کردن سر صحبت با آن‌ها مشکل دارید؟ چگونگی آغاز برقراری ارتباط کلامی با دیگران از جمله مهارت‌های ارتباطی است که هر شخصی نیاز دارد آن را یاد بگیرد. در این صورت می‌توانید
ادامه مطلب
سلام مادر.قصد داشتم نوشته های مشهدم را اینجا بگذارمحیفم آمد اسمش را عوض کنم.میخواهم بنویسم مادرمیخواهم بي پروا باشممیخواهم از قید و بندهای شیطانی رها باشمو تنها قیدی که مرا تادیب می کند،از عشق به تو و خاندان و پیروان راستینت سرچشمه بگیرد.مادرجانممی دانم که صادقانهیاری ام می کنیمن باید تکیه کنم به توو باور کنمکه هستی.مادرِ عزیزتر از جانم.
این تو بودی کز ازل خواندی به من درس وفا را
این تو بودی کاشنا کردی به دل این مبتلا را
من که این حاشا نکردم از غمت پروا نکردم
دین من دنیای من از عشق جاویدان تو رونق گرفته
سوز من سودای من از نور بي پایان تو رونق گرفته
شکیلا آشفته حالی میخونه و من به این فکر میکنم که آدم نباید همه ی تخم مرغ هاش رو تو یه سبد بگذاره. کاش فقط یک نفر بودی.
خلاصه داستان : داستان در مورد پسری است که باید بر شانس های عظیم و بي پروا بودن خودش غلبه کند تا به رویای خود برای برنده شدن در مسابقات قهرمانی ملی Go Kart برسد…
دانلود رایگان فیلم Go Karts 2020 لینکمستقیم
دانلود فیلم Go Karts 2020 با کیفیت عالی,دانلود فیلم جدید,دانلود فیلم خارجی جدید
داستان فیلم و جزئیاتی در مورد آن
داستان در مورد پسری است که باید بر شانس های عظیم و بي پروا بودن خودش غلبه کند تا به رویای خود برای برنده شدن در مسابقات قهرمانی ملی Go Kart برسد
عاشقان را خوشدلی تقدیر نیست با چنین تقدیر بد تدبير نیستمست ومخمور وخراب از غم شدم ذره ذره آب گشتم کم شدم آخر آتش زد دل دیوانه را سوخت بي پروا پر پروانه را عاشقی را دیر فهمیدی چه سود عشق دیرین گسسته تار وپود گرچه آب رفته باز آید به رودماهی بيچاره اما مرده بود  
.میدانم که باختیم اما بيا و مانند تیم فوتبال بازنده که چیزی برای از دست دادن ندارد و با جان دل حمله می‌کند ، کمی بي پروا باشیم و حمله کنیم به زندگی و به اندازه جوانیمان زندگی کنیم.
بلند شو رفیق که چیزی به تمام شدن روزهای بي بازگشت جوانیمان نمانده.
من آدم دیر رسیدن بودم
✍ مهران قدیری
#برش_کتاب
#ارسالی( خانم تنهایی)

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها