نتایج جستجو برای عبارت :

منوول کردیورفتی چجوری دلت میاد

از در مياد تو دستشو مشت کرده میگه چشماتو ببند دستتو بده بهم درست وقتی که منتظری سوسک پلاستیکی تو دستش باشه یه دستبند خوشگل میذاره کف دستت و میگه برات از جشنواره کسب و کار مدرسه خریدم، این اولین باره که تنهایی خرید کرده برام با پولی که میتونست کلی خوراکی خوشمزه بخره. کی انقدر بزرگ شدی لعنتی؟ چجوري میشه عاشقت نبود چجوري میشه با اینکه نمیذاری محکم بغلت نکرد؟ چجوري میشه برق خوشحالی تو چشماتو دید و گریه نکرد؟ چجوري میشه نمرد برات وقتی میگی دیدم
 
لحظهٔ دیدار نزدیک استباز من دیوانه‌ام، مستمباز می‌لرزد، دلم، دستمباز گویی در جهان دیگری هستمهای! نخراشی به غفلت گونه‌ام را، تیغهای، نپریشی صفای زلفکم را، دستو آبرویم را نریزی، دلای نخورده مستلحظهٔ دیدار نزدیک است
پ.ن: درخت بالای سرشم حتما که باید بید مجنون باشه. به نظر مياد موندن تو طبیعت بهم خیلی ساخته=) و در نهایت هیچ وقت نفهمیدم چجوري این شعرو حفظم و نفهمیدم چجوري حس کردم اینا شبیهن به هم.
پ.ن: از سفید موندن فضا توی نقاشی عجیب خوشم میا
* بعد از کلی درد کشیدن می‌تونم بگم که خوب شدنه حالمو فقط در تموم شدن این رابطه می‌بینیم!
* به جرعت می‌تونم بگم که پشیمونم ازینکه برگشتنش رو قبول کردم!
* قرار بود با برگشتنش حال اونو خوب کنیم قرار نبود همه چی بدتر بشه
* البته شاید هم اون بین تمام درگیریهاش، که من هنوزم نمی‌دونم دقیقا چی هستن، این بدتر شدن رو حس نمی‌کنه و من واقعا نمی‌دونم اینو چجوري بهش بفهمونم⁦‍♀️⁩
* و خیلی چیزای دیگه که تو مغزم گره خوردنو نمی‌دونم چجوري از هم بازشون ک
* بعد از کلی درد کشیدن می‌تونم بگم که خوب شدنه حالمو فقط در تموم شدن این رابطه می‌بینیم!
* به جرعت می‌تونم بگم که پشیمونم ازینکه برگشتنش رو قبول کردم!
* قرار بود با برگشتنش حال اونو خوب کنیم قرار نبود همه چی بدتر بشه
* البته شاید هم اون بین تمام درگیریهاش، که من هنوزم نمی‌دونم دقیقا چی هستن، این بدتر شدن رو حس نمی‌کنه و من واقعا نمی‌دونم اینو چجوري بهش بفهمونم⁦‍♀️⁩
* و خیلی چیزای دیگه که تو مغزم گره خوردنو نمی‌دونم چجوري از هم بازشون ک
ساز و کار مغز یه سری انسان‌ها رو نمی‌فهمم. به شدت سعی می‌کنما ولی در مخیله‌ام نمی‌گنجه طرز برخوردی که دارن. مثلا نمی‌فهمم دان وقتی برنامه‌ی بیرون رفتنمون کنسل میشه و طی چهل دیقه‌ی گذشته داشته منو دلداری می‌داده چجوري یهو عصبانی میشه و داد می‌کشه سرم. یا نمی‌فهمم ممد چجوري وقتی می‌دونه ازش ناراحتم استوری اینستا رو سین می‌کنه و می‌ره. یا نمی‌فهمم غریبه‌ها چجوري میتونن اینقدر پررو باشن و تو اتوبوس به پهن‌ترین حالت ممکن بشینن. یا است
خیلی بیمعرفتی. 
فدات شه . (جای اسمته)
جانِ
جونِ
این حرفا خیلی راحت جاشونو با خفه شو ، خیلی کثیفی و دیوونم کردی  و عوض کردن. 
 
تو چجوري اون همه خاطره بازی رو ندید گرفتی چجوري چجوري
یکی بیاد برای من اینو توضیح بده . 
به گوش و چشمم ایمان ندارم دیگه. اون همه مثلا عشق و دوست داشتن با چهارتا دعوای معمولی پاک شدن.
چقد بی معرفتی
همون بهتر که رفتی 
اون همه وقت مریض و خیانتکار نبودم همین چند وقته این دوتا بهم اضافه شد.
خیلی بی معرفتی
خیلی خوب بلدی
سیم‌کارت مامانم به اسم منه.هر سال، روز تولدم، اپراتور بهش اس‌ام‌اس می‌ده تولدمو تبریک می‌گه. و مامانم هم بلافاصله بعدش مياد تبریک می‌گه بهم.این مدل تبریک گفتنشو نمی‌خوام. نمی‌دونم چجوري اون پیامک لعنتی رو غیر فعال کنم. خیلی رو مخمه.
دانلود آهنگ جدید و غمگین چجوري دلت اومد با دل من بد شی چجوري دلت اومد از دل من رد شی از دل من رد شی (کیفیت عالی)
Ahang Chejori Delet Omad Ba Dele Man Bad shi az dele man rad shi
دانلود آهنگ چجوري دلت اومد با دل من بد شی ، از دل من رد شی (کیفیت عالی)
چجوري دلت اومد با دل من بد شی
♪♪♪ ♫♫♫ ♪♪♪
چجوري دلت اومد از دل من رد شی
♪♪♪ ♫♫♫ ♪♪♪
دورت نگشتم بری
دانلود اهنگ چجوري دلت اومد با دل من بد شی ، از دل من رد شی (کیفیت عالی)
لینک دانلود آهنگ
تصمیم داشتم اگه نمره ام خوب شد تا اول مهر فقط تفریح کنم و یه کار خیلی خفیف.و اگه بد شد برم دنبال کار تو بهداشت برای صبحا و عصرا هم کار کنم و دیگه هم بمیرم درس نخونم.حالا باید یه چند روزی با این درد سنگین کنار بیام .و حالا هی فکر میکنم باید دوباره درس بخونم و رفیق میگفت اصلا به فکر درس دیگه نباش و بیخیالش شو.
حالا من موندم چجوري برم سرکار دوباره.چجوري خودمو ریکاوری کنم و چجوري تصمیم بگیرم برای اینده.شما بودین چکار میکردین؟
الان نه دلم میخوا
عجب داستانی بود سونات کرویستر از کجا شروع شد چجوري تموم شد. اصلا نفهمیدم چجوري خوندمش. هیچ نظریم راجع بهش ندارم. خدایی چرا من این بشرو دست کم میگرفتم؟ شاید به خاطر زندگیش که توی درباره رمان و داستان بود نمیدونم فکر نمیکردم اینجوری بنویسه. بگذریم. 
جلو پنجره نشستمو افتاب افتاده روم. یه نسیمیم هر از گاهی میگذره. بوی تابستون مياد. نمیدونم چرا امسال اینقدر نسبت بهش علاقه مندم. معمولا از تابستونا دل خوشی ندارم اما الان خوشحالم واسه ای شش ماه اول س
حکم دل است، که مشکل استحکم دل است، که باختم همیشه استحکم دل است، که رفتن مشکل استحکم دل است، که صورتم خیس استحکم دل است، که دو دستم در هم استراست میگه هاحکم دل نبود ، انقدر نمیباختم.ارزششو داشت ولی؛دلم برای دلم میسوزه.نمیدونم چجوري میتونم دست بکشم رو موهاش، دستاشو بگیرم، نازش کنم، دلمونمیدونم چجوري
حکم دل است، که مشکل استحکم دل است، که باختم همیشه استحکم دل است، که رفتن مشکل استحکم دل است، که صورتم خیس استحکم دل است، که دو دستم در هم استراست میگه هاحکم دل نبود ، انقدر نمیباختم.ارزششو داشت ولی؛دلم برای دلم میسوزه.نمیدونم چجوري میتونم دست بکشم رو موهاش، دستاشو بگیرم، نازش کنم، دلمونمیدونم چجوري
بدم مياددددددددد
از هر کسی که جلوت یه جوره پشتت یجوره
از هر کسی که تو سخترین شرایط ولت میکنه
از هر کسی که دل بقیه رو میشکنه
بدم مياد از تظاهر کردن
تظاهر به اینکه دوست دارن
تظاهر به اینکه نگرانتن
تظاهر به اینکه براشون مهمی
میفهمم تظاهره میفهممممممممم
بدم مياد از هر کسی که میخواد خودشو خوب نشون بده
بدم مياد از همه بدم مياد
گفتن ترم تا شهریور کش مياد. بیدار شدم خبرو دیدم حالم بد شد:( عملا کل تئوریا مجازی شکل میگیره! بعدش هرروز عملی داریم!! و ترم تابستون هم نداریم. میفهمی ینی چی؟ یکی من شانس ترم تابستونمو هم از دست دادم و نمیدونم چجوري باید با این وضع کنترل کنم واحدا رو:( همه چی به هم ریخته. و حالم، اصلا خوب نیست. 
وی از آن سوی خانه ی 200 متری داد می زند:_بریدااااا! نصبو با چه س.ص ای مینویسن؟!!_بریدااااا! اطلاع رو چجوري مینویسن؟!!_بریدااااا! بگذارم چجوري نوشته میشه؟!!با لحنی آرام تر! به نظر خودش دلفریبانه تر و نازک تر:" عَی آجی بیا یه دیقه بشین کنارم تا من جواب این مشتریمو بدم!!"
+راهکار میدم بهش " خب وویس بده هم خودتو راحت کن هم منو :/ " دروغ میگم؟!
هی روزگار دیدی چجوري از قافله عقب موندم؟؟؟ دیدی چجوري نتونستم برا اونی و نفسی جونم جشن دوماهگی بگیرم؟؟دید چجوري اسیرم کردی و حیرون که وقت نکردم بیام براشون پست بزارم؟؟دیدی؟؟؟ حالا راحت شدی؟؟ دیگه ولم کن روزگار خستم کردیییی بست نیست اینقد ازارم دادی؟؟؟ دیگه چی از این بد تر که تو دوماهگیه نفس و اونی نبودم ها؟؟ دیگه چی  می خوای از جونم؟دلت خنک نشد منو اینجوری خجالت زده کردی پیششون ها؟؟
مییانههههههههههه اونیییییییییی و نفسییییییی

ادامه مطل
دیروز غروب؛ یه حسِ غروب جمعه طوری داشتم با اینکه جمعه نبود و توی فروشگاه سرم شلوغ بود.
به محض اینکه سرم خلوت شد اهنگ سوغاتی هایده رو پلی کردمانقدر دلتنگ بودم که تو همون حال میخواستم بیام توی وبلاگم و یه پست بنویسم.
هایده دور اولش رو خوند
تو فکر بودم چجوري حسم رو بنویسم و به رفت و امد ادم ها نگاه میکردم. که یه دفعه پریا رو دیدم که با دخترش داره مياد پیشم! بهم خبر نداده بود که ميادبال درآوردم.
ایلای رو گرفتم تو بغلم و دور دوم اهنگ رو با هاید
۱. فیلم now you can see me 2 رو دیدم خیلی باهاش حال کردم [از آدمای باهوش خوشم مياد] + فیلم 21 jump street ـو دیدم خوب و خنده دار بود :دی [خیلی خوب از تناقض استفاده کرده بود]
۲. بازی ankora رو دوباره ریختم بخاطر فاز adventure ایش این سری خیلی بیشتر دوسش دارم یاد گرفتم چجوري پیشرفت کنم توش اصن [proud]
۳. سبزی پلو با ماهی + کتلت 
متن آهنگ بهنام بانی دل نکن
نه نرو دیوونم نکن نرو داغونم نکن نرو عشق تو هنوز تو دلمهنه نگو اینجور بهتره داره رنگم می پره داری تنهام می ذاری مثل همهدل نکن آخه دلم به مو بنده بری دیگه لبام نمیخنده مگه آدم از عشقش انقد ساده رد میشهآروم آروم اومدی به دلم نشستی تو منو مثل همه شکستی تو مگه کسی که انقد عاشق بوده بد میشه.
چجوري میتونی انقد عوض شی آخه دلت بگو خسته شد از چی منی که با همه خوب و بدت ساختمچجوري دلت مياد بری ساده بگی که مثل تو واسم زیاده منو کی
نمیدونم میدونی چقد سخته یا نهولی خوندن معماری کامپیوتر و همزمان فکر کردن به اینکه چجوري بهش بگم ازش دلخورم چجوري بگم دارم از حسودی میترکم چجوري بگم دلم میخواد یکی محکم بزنم تو صورتش و علاوه بر همه ی اینا حواسم باشه اشکم نریزه چون حوصله جواب پس دادن ندارم، باعث میشه احساس کنم سلول های قلبم داره دونه دونه از هم جدا میشه.
.
.
به تک تک آدمایی که هرروز میبیننش حسودیم میشه.
به هم کلاسیاش، به هم اتاقیاش، به استاداش، به همشون.
از همشون سخت تر اینکه هی
یه وقتایی از یه رابطه کنده میشی و میای بیرون. رابطه‌ی کاری یه جور رابطه عشقی یه جور رابطه دوستی بدتر از همه.من دیگه فاتحه رو خوندم. فقط نمیدونم چجوري به کسی که یه زمانی از صمیمی‌ترین دوستام بود بگم خدافظ. بگم دغدغه‌هات منو اذیت میکنه. بگم یکم بزرگ شو. آه. آآآآآه. مثل یه دود غلیظ و عمیق از سینه‌ام بیرون مياد.
سلام. خوبی؟
خیلی وقت بود اینجا خالی بود. خبر خاصی نیس، صرفا دلم تنگ شده بود و دیگه نتونستم خودمو نگه دارم و چیزی نفرستم P:
حرف خاصی ندارم، اومدم بدونم زندگی واست چجوري میگذره، قرنطینه رو چجوري میگذرونی، حالت خوبه؟ :)
ادامه مطلب
خوشم مياد خدا تا یه کار اشتباهی انجام میدم یا از سر ندونم کاری یا حالا هر اشتباهی به ۴۸ ساعت نکشیده چوبشو میزنه!!پ.ن: تیتر یعنی اینکه هرکی که چوب خدا رو میخوره صداشو خودش میشنوه و صدا هم منظور صوت نیست منظور فهمیدن اینکه چجوري خورده.
ما آدم ها از وقتی دنیا میایم در حال یادگیری هستیم.
بهمون یاد میدن چی درسته و چی غلط! حتی فکر کردن هم بهمون یاد داده میشه. حرف زدن راه رفتن و همه ی اینی که الان هستیم
مشکل اینه وقتی یه بچه جدید به دنیا مياد، برای انتقال همه اون چیزی که طی چندین سال یاد گرفتیم به بچه، باید همون سال ها رو دوباره صرف کنیم و وقت بزاریم. نکته اینه وقتی مغز ما به صورت قابل فهمی حداقل برای خودمون در بیاد، بفهمیم چجوري فکر میکنیم! چجوري یاد میگیریم!‌ و چجوري اطلاعات رو ذخ
انقدر ذهنم پر از چیزهای مختلفه که هیچکدوم مجالی برای بروز پیدا نمیکنندفقط همون توی ذهنم رو سروکول هم میلولند.فقط یه سوال دارم. دیمن چجوري خودشو off کرد؟ یادم رفته قبلنا بلد بودميادم رفته چجور باید off شد پ ن: چقدر علی خوبه. چقدر یه زن شه ی بد اخلاق و کثیف رو تحمل میکنه و هیچی نمیگهقدر نمیدونم بعد بدتر سرم مياد
خواب عمیق بعد از ظهرم همراه بود با کابوس پسرک دانشجوی پزشکی آفتاب مهتاب ندیده ی همسایه. نمیتونم درک کنم چرا انقدری ذهنم رو مشغول کرده که حالا تو خوابمم مياد! نه تا به حال دیدمش و نه تا به حال حتی صداش رو شنیدم و تنها آثاری که ازش دیدم یه جفت دمپایی ابی پشت در خونه شه و یه روپوش پزشکی سفید اتو شده که پشت پنجره ی ماشینش آویزون شده.
البته نمیشه اسمش رو گذاشت کابوس. فقط اندکی اعصاب خورد کن بود.
نکته عجیبش هم اینجا بود که پسرک نه صورت داشت ک و نه صدا تو
یه وقتی آدم از بس بلند و روزانه ننوشته دیگه یادش میره روزانه نوشتن چجوري بوده . پیش خودش فکر میکنه میبینه عه من اصلا یادم نمياد قبلا چی ها مینوشتم ، یادم نمياد قبلا چجوري بودم و .اتفاق های جدیدی نیوفتاده ، کار جدیدی یاد نگرفتم ، حال هم ندارم دارم سعی میکنم بیشتر بنویسم بلکه این طلسم بشکنه
زمین پر از آب، آسمون پر از ابر، فضای بین زمین و آسمون بارون و خاک، طوفان، جاده ها بسته:||خدایا داری گیم اور میکنی ما رو؟
هی خبر پشت خبر که فلان منطقه و روستا رو تخلیه کنید.پیام پشت پیام که مدارک و وسایل برقیتونو تو ارتفاع بذاریدلیست مناطق امنی که برای پناه گرفتن مياد. تلفن پشت تلفن که سالمید؟؟
استرس و نگرانی و نا امنی
نمیدونم ترس رو چجوري بیان کنم:(
دوستام میخوان برن بیرون ولی جدا حوصلشونو ندارم
خدایی هیچ جذابیتی برام ندارن.همیشه که میبینمشون.اون چیزاییم اونا دوست دارن من خوشم نمياد
میخوام بپیچونم ولی نمیدونم چجوري(اخه چند هفته پیشم رفتن ولی باز پیچوندم من)
دلم میخواد تو اتاق خودم باشم حتی اگه هیچکاری نکنم
دانلود آهنگ جینگ جینگ ساز مياد از بالای شیراز مياد هایده
دانلود آهنگ جینگ جینگ ساز مياد با صدای هایده
دانلودآهنگ جینگ جینگ ساز مياد هایده
دانلود اهنگ جینگ جینگ ساز مياد از شهلا

دانلوداهنگ جینگ جینگ ساز مياد سیما بینا
دانلود آهنگ جینگ جینگ ساز مياد رستاک
دانلود جینگ جینگ ساز مياد هایده
دانلود آهنگ جینگ جینگ ساز مياد لیلا فروهر
دانلود اهنگ چجوري از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم
دانلود آهنگ امام رضا از حامد زمانی - رسانه نوا چجوري از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم تویی که تنها آقا دل سوز منی آرزومه دوباره بیام تو حرمت بدم یه سلام بهونه ی اشکای هر روز منی بی تو می میرم آقام یه فقیرم .
دانلود آهنگ کبوترم هوایی شد + متن + MP3 - آپ موزیک ♬♫پنجره فولاد تو دوای هر چی درده♬♫ کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده ♬♫چجوري از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم♬♫ تویی که تنها آقا دل سوز منی آ
نشستم پشت میز مطالعمو دارم به این فکر میکنم روزی که یاسمن مياد خونه ام چی بپزم و چجوري ازش پذیرایی کنم دارم فکر میکنم که چه چیزایی دوس داره و چیکار کنم بهمون خوش بگذره
و دارم فکر میکنم ک هنوز به کاف زنگ نزدم و ترس قبل از زنگ زدن و ملاقات رو دارم 
دو هفته ی دیگه مهربون مياد و نمیدونم کجا اسکان میکنه و چی پیش مياد ،اینکه کاری از دستم بر نمياد ک براش انجام بدم همیشه عصبیم میکنه
این روزا بیشتر از هر روز دیگه ای فکر میکنم و به هیچ نتیجه ای نمیرسم 
دغد
+ انگار پنیر پیتزا ریختن توی شب- ها؟+ کش مياد،شب باید طولانی باشه نه اینکه کش بیاد،هی کش مياد،کش مياد،یهو شترق در میره میخوره توی چشم و چار آدم،آدم هی دلهره‌ی در رفتنش رو داره- چشتو ببند خب لااقل که در رفت نخوره تو چشت+ اوه، اونکه بدتره، درد فکرا از درد در رفتن کشه بیشتره
نشستم پشت میز مطالعمو دارم به این فکر میکنم روزی که یاسمن مياد خونه ام چی بپزم و چجوري ازش پذیرایی کنم دارم فکر میکنم که چه چیزایی دوس داره و چیکار کنم بهمون خوش بگذره

و دارم فکر میکنم ک هنوز به کاف زنگ نزدم و ترس قبل از زنگ زدن و ملاقات رو دارم 

دو هفته ی دیگه مهربون مياد و نمیدونم کجا اسکان میکنه و چی پیش مياد ،اینکه کاری از دستم بر نمياد ک براش انجام بدم همیشه عصبیم میکنه

این روزا بیشتر از هر روز دیگه ای فکر میکنم و به هیچ نتیجه ای نمیرسم 
د
نمیدونم چرا دستم به کار نمیره. یه خورده خیلی خستم. نمیتونم تمرکز کنم برای خوندن کتاب. اتفاقا به جای باحالش هم رسیده ولی خب حوصله ام نمياد نه فقط کتاب کارای دیگه هم. وقتی وقفه هم میفته سخت میشه. ولی میدونم واسه خستگیه. 
گوشم میدونی از صبح آتی و اوتیو گذاشتم و در نیاوردم. وقتی در میارم اختلاف شنوایی اینقدر زیاده که میترسم از در آوردنش. اگه یروز با سمعک باز اینجوری بشه چی؟؟؟ چیکار باید بکنم. چجوري با ادما برخورد کنم چجوري ارتباط برقرار کنم. چقدر م
امشبم مثل هرشب دوباره برات گریه کردمگریه کردمگریه کردم که شاید بدونی بگی برمیگردمامشبم زل زدم مثل هرشب به عکست رو دیوارگریه کردمگریه کردم که شاید بگیری تو دستای سردمکجایی بیا خیلی تنهامکجایی که تاریکه دنیامبرات می نویسم یه نامهکجایی که غم تو چشامهکجایی که من بی قرارمکجایی که طاقت ندارمکجایی بیا بسه دوریچجوري تونستی چجوريامشبم مثل هرشب یه نامه برات می نویسممی نویسممی نویسم میخوام خون بشه چشم خیسمامشبم پر شده کاغذ از اسمت از اشک چشمممی ن
باز افتادم توی مخمصه ی ترس و دلهره!
میون یه عالمه کار که نمیدونم چجوري باید اونا رو با هم و با خودم تنظیم کنم! چقدر مدیریت سخته!
اونم وقتی که پای آدمای قلدر وسطه!
شرایط از حالا خیلی سخت میشه یعنی بنظر مياد که سخت میشه اونم با انتخابی که کردم!
انتخابی که نمیدونم درست بود یا نه! از پسش بر میام یا نه!
کاش میتونستم صدای خدا رو بشنوم که بهم دلگرمی میده:
" یک قدم با تو تمام گام های مانده اش با من."
ادامه مطلب
بلاخره  یروزی ازین قفس ازاد میشم 
بلاخره یه نفس راحت میشه بکشم میون این همه تلخی و سختی ها 
یروزی منم ازاد میشم یروزی منم ازاد میشم 
دلم تخت خوابم رو میخواد 
بوی غذای خانگی مادرم 
ارامش و ازادی 
یک نفس راحت 
یک چای گرم صبحانه با خانواده
خدایا خستم خدایاااااااا
اگه ضحمتام جواب نده چیکار کنم 
چجوري با خودم کنار بیام خدایا 
چجوري ادامه بدم؟ 

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها