نتایج جستجو برای عبارت :

سلحشوران پارلعان

یعنی فی الجمله نمانده راهی که ما برا کشتن پشه هامون امتحان نکرده باشیم!
از پیف پاف های مختلف، ه کش برقی،چسب پشه و حتی چسب مووش! ولی پشه ها پایگاهشونو محکم حفظ کردن و قصد تسلیم شدن ندارن!
منتظرم دو  سه روز دیگه اینا یه سم آدمیزادکش بریزن تو خونه و ما رو تارومار کنن، بعد خودشون سالیان سال به خوبی و خوشی زندگی کنن!
 
به گزارش خبرگزاری فارس،
کتابفروشی افق امروز سه شنبه 28 بهمن میزبان مراسم جشن امضای رمان
سلحشوران پارله آن» نوشته سید علی خواسته خواهد بود که طی آن آتوسا صالحی و
حسین شیخ الاسلام به بررسی این اثر خواهند پرداخت. علاقه‌مندان در این روز
می‌توانند این اثر را با 20 درصد تخفیف تهیه کنند.
   
سلحشوران پارله آن» که یک رمان در رده سنی نوجوانان است درباره افرادی با
همین نام است که در سرزمینی شبیه ایران با اهریمنانی به جنگ برمی‌خیزند که
در قالب
 یاهو یا علی مددیادبودی این حقیرالفقیر محمود ابن استاد شکرالله بناء نراقی که یوم شنبه ششم مُحرم الحرام سَنه 1344 (برابر 5 مرداد 1304) در ساعت 12 ظهر قلمی گردید . به عنوان نان پختن دراینجا آمده بودیم واستدعا دارم از کسانیکه این قرآن را تلاوت می کنند این حقیر را به فاتحه ای یادآوری فرمایند.محمود کریمی
توضیحات سایت سلحشوران شهر نراقاستاد محمود کریمی فرزند استاد شکرالله از بنّاهای مشهور و خدادوست نراق در یک قرن قبل بود . ایشان و همراهان به مناسبت پخت
همکاری ناحیه مقاومت بسیج شهرستان دلیجان  و معاونت بسیج سازندگی در پروژه های عام المنفعه ؛ آب رسانی ؛ سیمانی کردن جوی آب کشاورزی ؛ خانه محرومین در شهرستان با مشارکت سپاه ، خیّرین، و کشاورزان ادامه دارد .
بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ همکاری ناحیه مقاومت بسیج و بسیج سازندگی دلیجان واقع در استان مرکزی در طرح سیمانی کردن جوی آب کشاورزی دشت بالای شهر نراق با مشارکت کشاورزان، شهرداری و شورای اسلامی شهر نراق و کشاورزان در حال اجراست . 
آیا می دانستید بغل گوشمان در شهر محلات در سال های اول جنگ ،افرادی بودن که برای استفاده شخصی از موتور سیکلتی که سپاه در اختیار واحد آنان گذاشته بود استفاده نمی کردند .

یا برای تلفن سپاه صندوق سکه گذاشته بودن تا اگر فرد سپاهی می خواست در مورد امور شخصی با منزل یا امور دیگر شخصی تماسی بگیرد از بیت المال نباشد .

یا دسر غذا که پیاز بود را حذف کردن تا اسراف نباشد و یا برخی از برنامه غذایی که معمولا لوبیا پلو (اگر لوبیا در آن پیدا می کردی) را به تخم مر
به اجاره صحیحه شرعیه دادم اینجانب عباس خان همگی و تمامی نصف از یکدرب قهوه خانه و نصف از یکباب طویله مع کاهدان مالکی خودم را در مرغ سرخه هستیجان(دهستان هستیجان دلیجان) از تحریر الی مدت یکسال شمسی تمام دیگر به عالیجاه محمد ابراهیم خلف مرحوم آقا نصرالله نراقی بمبلغ نه تومان و شش قِران وجه نقد که هر ماهی مبلغ هشت قِران بدون عذر کارسازی دارد و همه نوع در طویله و کاهدان و قهوه خانه کمال توجه را داشته باشد که خرابی پیدا نشود . توضیح آنکه هرگاه اجاره
به نراق : بدست جناب مستطاب اجل اکرم افخم آقای معاون التجار(فضل اله نراقی)ملاحظه نمائیدبرادر عزیز بهتر از جانم آقای معاون التجار(فضل اله نراقی فرزند محمد جواد) که الهی بسلامت و عین عافیت بوده باشید .
اگر از احوالات اینجانب خواسته باشید صحیح و سالم هستیم ملالی نداریم سَوای دوری شما که آنهم به خیر و خوبی دیده شود . دو بار(وسایل) به  رضای غفار(رضا فرزند غفار) دادیم آورد ، چونکه بارهایش را بار کرده بود تو بارهایش انداختم زمین و این بارها را بار کردم
مبلغ یکصد و نود ریال از مال خالص بهجت خانم یوسفی متعلقه آقای میرزا عبدالحسین مهدوی نراقی دین ثابت و لازم است شرعا بر ذمه(ضمانت) و رقبه(گردن) طاهره خانم مهدوی نراقی که ان شاالله تعالی وجه مرقوم را از حال تحریر ذیل الی انقضاء مدت ششماه دیگر بدون عذر و بهانه کارسازی نماید.اقراربه صحت متن نمود اقل علی محمد مهدویتاریخ 19 دی ماه 1317
سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی این سند قدردانی می نماید.
وزارت مالیهموسسه انحصاری دولتی تریاکسواد :  تلگرافی وزارتینمره : ۳۷۱۳۴مورخه : ۱۳۱۳/۹/۲۷ وزارت که اصل آن به نمره ۱۴۲۵ مورخ ۱۳۱۳/۹/۲۸ ثبت شدانحصار تریاک عین تلگراف وزارتی برای اجرا مخابره انحصار تریاک کپیه(شبیه کامل چیزی) تفتیش قاچاق از تاریخ این حکم اداره تفتیش قاچاق و دوائر آن سجل و اعضاء از خدمت معاف می باشند .
اثاثیه و دفاتر و اوراق و سایر اشیاء اداره باید بموجب صورتمجلس بانحصار تریاک تحویل داده شود .لازم است برای تفتیش قاچاق تریاک چند نفر
به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ ٢فروردین ١٣۶١ طی عملیات فاتحانه فتح المبین ٣۶ نفر از بهترین بندگان شجاع و مخلص خدا اعزامی از شهرستان محلات شهادت را انتخاب کردند. چهار نفر از این تعداد به اسامی  سید غلامرضا باشی ، عبدالله محمودی ، ابوالفضل بیابانگرد و مهدی عباسی اهل شهر دلیران نراق بودند.
این چهار قطعه عکس  محل شهادت آنها در جبهه روستاهای زَعَن و شِلِش شهرستان شوش استان خوزستان می باشد و معلوم نیست پیکر کدامیک از شهدای عظیم الشان است .شای
 بسم الله الرحمن الرحیم
مبلغ بیست تومان فض(احتمالا پول) . بیست و شش نخودی عددی هزار دینار قیمت گندم و غیره ابتیاعی(خریداری) آقا جواد از حاجی حسین . آقا علی جناب  اشرف الحاج محمد رضا واصل و عاید عزت آقای کربلائی صادق گردید .
تحریر فی 24 شهر شوال سنه 128924 شوال 1289(برابر با 5 دی 1251)
مُهر : یا اسدالله غایبمُهر : عبدالباقی الحسینیمُهر : مهدی الحسینیمُهر : محمود .مُهر : سید .
سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود
توسط آقا فتح الله مهدوی(فرزند فضل اله معاون التجار) به این جانبه والده غلامحسین رحمانی زبیده از بابت آنچه محمد ابراهیم فرستاده بود .گیوه چهار زوجچیت چهار قواره هشت زرعچارقد مرمرقالی یک طاقهنقدا چهار توماناین چهارقلم فوق واصل گردید این ورقه بمنزله رسید می باشد‌والده غلامحسینشهادت دارد محمود معتقدی نراقی(فرزند ملا محمدرضا معتقدی نراقی)
سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی نامه نزدیک به
مبلغ هفتاد و پنج تومان از مال خالص آقای حاج رضا علیئی نراقی بر ذِمه(ضمانت) خود قبول شرعی دارد مشهدی رمضان اسماعیلی ساکن خَرنَق(روستای خَرنَق یا خَرنَه از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی) که از حال التحریر الی انقضاء مدت چهارماه تمام دیگر اداء و کارسازی دارد .اثر انگشت مشهدی رمضان اسماعیلیبتاریخ 25/2/1341  اثر انگشت رمضان اسماعیلی را گواهی دارم امرالله عزیزی(مرحوم حاج امرالله عزیزی فرزند خیرالله ابن میرزا عزیز اهل شهر نراق)
سایت سلحشوران شهر
بر اساس گزارش اولیه سایت سلحشوران شهر نراق ؛ حجت اله جلال وندی تاریخ 4 اسفند 1337 در تهران متولد گردید . وی دارای پدر و مادری از اهالی استان مرکزی بود .

حجت اله دومین فرزند خانواده بود و تحصیلاتش را تا سال سوم راهنمایی ادامه داد . بعد کمک حال پدر در مغازه شد . در سال 1355 به خدمت سربازی اعزام و دو سال بعد کارت پایان خدمت دریافت نمود . زمستان 1360 با خانم معصومه یوسفی تشکیل خانواده داد و در شرکت جام دارو استخدام گردید . ولی در این اثنا و مقطع جنگ تحمیلی ب
بر اساس گزارش اولیه سایت سلحشوران شهر نراق ؛ حجت اله جلال وندی تاریخ 4 اسفند 1337 در تهران متولد گردید . وی دارای پدر و مادری از اهالی استان مرکزی بود .

حجت اله دومین فرزند خانواده بود و تحصیلاتش را تا سال سوم راهنمایی ادامه داد . بعد کمک حال پدر در مغازه شد . در سال 1355 به خدمت سربازی اعزام و دو سال بعد کارت پایان خدمت دریافت نمود . زمستان 1360 با خانم معصومه یوسفی تشکیل خانواده داد و در شرکت جام دارو استخدام گردید . ولی در این اثنا و مقطع جنگ تحمیلی ب
اخبار جدید استقلال این بود که امروز عصر حماسه ای دیگر از تعصب و غیرت را مشاهده کردیم.سلحشوران ایران زمین این شیران بیشه دلیران،آبی پوشان غیرتمند و غیور درس قشنگی به نو کیسه گانی که پیروزی را به هر شکل و روشی می‌خواهند دادند.اخبار امروز استقلال خبری بود درباره ی
غیر ورزشی های چسبیده به ورزش حرفی را که یک انسان دلسوز درباره ی عده‌ای انسان که درگیر یورش و فشار حیوانی عده ای دیگر قرار گرفته اند و دراین سرما در کوهستان و مناطق سردسیر با گرسن
بتاربخ ۱۴ اسفند ۱۳۰۵بتوسط ابراهیم قهوه چی اثاثیه رضاخان سرجوخه مرحوم تحویل اینجانب گردید از قرار زیر است .خورجین ترک یک عدد.کیف کاغذ نو یک عدد.کت شخصی نو یک عدد.دکمه برنجی چهار عدد.کت شخصی نیمدار یک عدد.پیراهن چلوار نو یک عدد.پاپیچ شخصی یک جفت .پیراهن چلوار نیمدار یک عدد.جای توتون لنگ و شله نو یک عددگیر نو یک جفت.شلوار پانزده عدد.به اینجانب رسید صحیح استامنیه نمره ۱۳۳۱نمره۱۳۳۳ابراهیم ده متری شاهد استنمره ۱۳۹۷ قربانعلی اللهحاجی م
مخفی نماند که از بابت آقای سید ضیاء السلطان(سیّد ضیاءالسلطان فرزند حاجی صدر راونجی نایب الحکومه نراق اهل راونج دلیجان) دام اقباله العالی مبلغ پانزده تومان تا فردا عصر اگر نوشته آقای ضیاء السلطان را نیاورم به جهت آقای سید تقی عین پانزده تومان را به آقا سید تقی کارسازی نمایم .22 صیام(رمضان) 1337(برابر 30 خرداد 1298)
 
سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی ضمانت سیّد ضیاءالسلطان راونجی نایب الحکومه
مخفی نماناد  که یک فرد کِناره(فرش کوچک) و یک فرد قالیچه و یکدسته آفتابه لگن مِس که در سنوات ماضیه(گذشته) به عنوان بیع(خرید و فروخت) در نزد جناب مستطاب اشرف الحاج حاجی محمدرضا و آقا محمد باقر بود حَسب الحواله بایع(فروشنده) که آقا مهدی خلف مرحوم آقا علی اکبر بود واصل و عاید عالیحضرت آقا محمدحسین خَلف مرحوم آقا قاسم طاغونی گردید و اقرار و اعتراف بوصول اشیاء مذکور نمود .تحریرا فی شهر رمضان سنه 1291رمضان 1291(برابر مهر 1253)مُهر : عبده محمدحسین
سایت سلحش
از ١٧٧ شهید سوادآموزی کشور ٨ نفر از این شهدا به استان مرکزی و مشخصا دو نفرشان به شهر شهیددوست نراق تعلق دارد :

مصطفی طالبی فرزند حسین اهل شهر نراقعبدالله محمودی فرزند علی اهل شهر نراقعباس محمدی فرزند قدمعلی اهل شهر دلیجان هادی(غلامحسین) شفیعی فرزند حسن اهل شهر دلیجان محمد فرزند علی محمد اهل روستای توره شازندمحمد باقر کشاورزی فرزند نعمت اهل آسیابک زرندیهسعید عزیزمحمدی فرزند محمدعلی اهل روستای کَزّاز شازند
 عبدالعلی ابراهیمی فرزن
 بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ در ماه های آغازین جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یعنی بهمن ماه 1359 بنده و سه تَن از دوستانم به اسامی : محمدرضا پاینده(شهید دلیجانی عملیات فتح المبین) اسماعیل قهاری دلیجانی و حسن نجفی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات عازم جبهه دارخوین در محور آبادان استان خوزستان شدیم .
در آنجا با جمع پاسداران و بسیجی های اعزامی از محلات استان مرکزی دو وظیفه داشتیم : یکی مراقبت از سه راه دارخوین در محور اهواز –
مبلغ سه تومان و سه قِران(یکای پول ایران دوران قاجاریان) که عبارت از سی و سه ریال باشد از مال خاص خالص آقا میرزا محمودآقا معتقدی نراقی بر ذمه(ضمانت) و رقبه(گردن) خود قبول شرعی دارد آقا محمد ابراهیم رحمانی نراقی که ان شاءاله تعالی وجه مرقوم در فوق را از حال تحریر الی انقضاء مدت دو ماه تمام دیگر اَداء و کارسازی نماید و عذری نیاورد .و کان ذالک تحریر فی تاریخ 13 شهر رمضان المبارک سنه 135113 رمضان 1351(برابر 20 دی 1311)
بازخوانی شاهدین در حاشیه سند :اعترف بما ر
هوالله تعالیاز مال خاص خالص جناب آقای فضل الله تاجر نراقی(فضل اله نراقی فرزند محمد جواد ابن حاج محمد مهدی نراقی) موازی و مقدار سیزده مَن و نیم به وزن شاه گندم بومی پاک هستیجان(هستیجان روستایی از توابع شهرستان دلیجان) علی الاقرارالشرعی والاعتراف الملی دین ثابت و لازم است شرعا بر ذمه(ضمانت) و رقبه(به گردن) عالیشان آقا کربلائی غلامعلی هستیجانی که ان شااله یکماه و نیم دیگر در رفع محصول در قصبه نراق ادا و کارسازی نماید و عذری که خلاف شرع انور اقد
 مخفی نماناد   که دو هزار قیمت سمع که صد دِرهَم است و دو هزار تتمه(باقیمانده) مال فرنگ را عالیحضرت آقا محمد حسین خَلف مرحوم آقا قاسم . نراقی کسر که محاق(آخر ماه قمری) سه عباسی(سکه های زمان شاه عباس صفوی عباسی نامیده می شد) محاسبه محمدباقر(عموی فضل اله نراقی معاون التجار) گذارد که این چهارهزار را محمد باقر برده است .لهذا قرار شد که هرگاه آقا محمد باقر(محمدباقر نراقی فرزند حاج محمد مهدی ابن عبداله) قبول چهار هزار را ننمود بعلاوه یکهزار پنجهز
مبلغ نوزده هزار نصف نه هزارو پانصد دینار رایج سلطان روپیه ناصرالدین شاهی عددی یکهزار دینار در بیست و شش نخود وزن از مال خالص آقا میرزا آقا خَلف صدق خیرالحاج حاج ملا آقاجان نراقی بر ذمه(ضمانت) و رقبه(به گردن) خود قبول شرعی دارد آقا عبدالمجید خَلف مرحوم آقا مَلِک من القصه که ان شاءاله تعالی از حال التحریر الی انقضاء مدت یکماه تمام اَدا و مهمسازی نماید و عذری که خلاف شرع انور اَقدس نبوی صل الله بوده باشد نیاورد .تحریرا فی پانزدهم جمادی الاول سن
مبلغ پنجاه تومان نصف بیست و پنج ‌تومان وجه نقد رایج خزانه عامره از بابت وجه مال المصالحه نصف دو نفر و نیم آب قناتین بهریار شهره واقعه در روزقه(نوبت آب) ششم آخر حسب الحواله آقا عبدالکریم ابن مرحوم آقاحبیب الله نراقی بتوسط جناب عمده الاعیان آقا میرزا ابراهیم تاجر نراقی واصل و عاید اقل السادات آقا محمدخان و آقا نصرت الله خان خَلفان مرحوم مغفور خلد آشیان آقا سید حبیب الله خان دلیجانی گردید و این ورقه بمنزله قبض رسید مال المصالحه می باشد تا واض
مقدار و موازی سیزده مَن به وزن شاه گندم بومی دوره نراق از مال خالص جناب آقا فضل الله خلف الصدق جناب آقا محمد جواد تاجر نراقی بر ذِمه(ضمانت) خود قبول شرعی دارد عالیحضرت آقا محمدرضا خَلَف مرحمتشان آقا زین العابدین حاجی الله داد نراقی که ان شاءالله الرحمن مقدار موصوف را از تاریخ ذیل الی راس خرمن آتیه کارسازی دارد و عذری نیاورد .و کان ذالک تحریرا فی دوم شهر محرم الحرام سنه 1317(برابر 23 اردیبهشت 1278)  مُهر شهود معامله : الراجی محمد کاظم  - اعترف بمارق
سهم ارثیه طاهره خانم(طاهره نراقی فرزند فضل اله).باغ استاد رضا مُشجر سه مَن چهل و هشت تومان.آب لاستان(دشت لاستان نراق) یکربع سی و هفت تومان و پنجریال.آب علیا و سفلی پنج سَراچه پنجاه تومان.تکه بید در باغ دشت سه تومان. مرغزار(دشت مرغزار نراق) دو مَن چهل تومان .عزت آباد مشجر . پانزده تومان.خانه جنب حسینیه دانگ و نیم پانزده تومان.گوسفند دو راس هفت تومان و پنج ریال.خانه استاد غلامحسین یکدانگ ده تومان.لحاف یکتومان.باغ عدل لاستان سه من چهل و هشت ت
 حدود یک دهه پیش بهترین آثار تاریخی شهر نراق را در بقعه شاه یحیی از بین بردند . قسمتی از قطعه سنگ ارزشمند به جای مانده از این تخریب متعلق به دوران صفویه برای اولین بار توسط استاد حاج سید مجتبی غفاری بازخوانی گردید که توسط خادمین سایت سلحشوران شهر نراق اطلاع رسانی می گردد .
دور این سنگ از صلوات کبیره(ذکر نام چهارده معصوم) که در دوران صفویه بیشتر رایج بود استفاده شده که قسمتی از آن نوشته :  والعلی العباد والمحمدالباقر والجعفرالصادق .
 این سنگ ق
حاضر گردید سیادت مآب آقا سیّدعلی اکبر ولد مرحوم آقا سیّد هاشم نراقی و در ضمن العقد خارج لازم ملتزم شرعی شد که از حال تحریر الی مدّت پنجاه سال تمام خانه که مشهور است به خانه زینب بیگم آقا طاهر(زینب بیگم بنت آقاطاهر) که به استاد آقاجانی خَلف مرحوم آقا کریم نراقی به بیع لازم جازم واگذار به او نموده مستحقاً للغیر ظاهر شود و یا کسی ادّعائی بنماید جزاً اَوکلاً به هر اسم و رسم در خانه مرقوم خود آقا سیّد اکبر از عهده خانه و غرامات شرعیّه برآید وعلاوه
 ابوالحسن یغما(1196 قمری – 1276 قمری) متخلص به یغما و مشهور به یغما جَندَقی اهل خور و بیابانک و از شعرای غزل سرای سده سیزدهم ایران در عهد محمد شاه قاجار است . یغما با علامه حاج ملا احمد نراقی ارتباط دوستی داشت و علاوه بر سرودن شعر با هم مزاح هم می کردند .
یغمای جَندَقی
یغما اهل سیر و سیاحت بود و زمانی به حکومت کاشان در 60 کیلومتری نراق منصوب شد . قریب دو قرن پیش یغمای جندقی به نراق سرزمین بیش از یک صد نفر از شاعران و دانشمندان و مشاهیر مسافرت داشت که
13 محرم 1358(برابر 14 اسفند 1317)خدمت جناب مستطاب آقای آقا میرزاعلی محمد مهدوی تاجر نراقی دام اقبالهفدایت شوم . دستخط مبارک واصل از سلامتی خوشوقت شدم .اولا اینکه نوشته بودید . بدهید در اینجا ارزان است آنهم خریدار ندارد بفرستید کاشان .ثانیا استدعا دارم برات پنجاه تومان را ‌به آقای حبیب اله بپردازید وجه را هم بفرستید دلیجان. چون از مدت خیلی گذشته است و وجه لازم دارم راضی نشوید کسی را بفرستم . البته وجه برات بدهید بقیه را هم بفرستید .آقای آقام
به اجاره صحیحه شرعیه قبول نمود عالیجاه عزت آثار آقا میرزا عباس خان خلف صدق جناب مستطاب آقا میرزا ابوتراب نراقی(عباس فرزند میرزا ابوتراب) از عزت و سعادت همراه آقا میرزا عبدالکریم خلف مرحمتشان آقا حبیب الله تاجر نراقی(مرحوم حاج عبدالکریم فرزند حبیب اله 1275 – 1352) تمامی مجری المیاه(محل عبور آب) دو سَرَجه از جمله یکهزار و هشتصد سَرَجه آب قنوات علیا و سفلای قصَبه نراق با کلیه متعلقات آن از حال تحریر الی انقضاء مدت سه ماه تمام دیگر به مال الا
مخفی نماناد که اثاثیه که از رعایای(عامه مردم – محکومان) خرنق(روستایی از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی) نزد حضرات امنیه(سرباز مأمور حفظ انتظامات – ژاندارم)هستیجان بود لهذا بتوسط محمد ابراهیم نراقی(محمد ابراهیم رحمانی فرزند نصراله ابن عبدالرحمان نراقی) که دشتبان هستیجان(روستایی از توابع شهرستان دلیجان) اجناس به تفصیل رسید : کُرسی یکعددگلیم رختخواب توپچراغ انگلیسی یکعدداین چهار فرد باینجانبان رعایای خرنه رسید دقیق است :محمدی نو مشهد
سلحشوران عاشورا، فداکاران وارسته
در حماسة پرشور کربلا و قیام نینوا، ارجمندانی که به یاری حضرت امام حسین علیه السلام آمدند و به قلب سفاکان و شقاوت پیشگان هجوم بردند، هدف و کار خویش را در صیانت از ارزش های الهی و ارادت نسبت به خاندان طهارت به نیکی می شناختند و انسان هایی آگاه و با بصیرت و خودساخته بودند، چنانکه حضرت اباعبدالله فرمودند: من اصحابی باوفاتر و خاندانی نیکوتر و پیوندجوتر از اهل بیت خود نمی شناسم[1] و در سخنی دیگر می فرمایند: سوگند ب
مبلغ پانزده تومان وجه نقد بابت قیمت سَرجوبه(کنار جوی آبی که آب را از چشمه به طرف زمین هدایت می کند) و قهوه خانه که واقع است در دشت عُلیا و بموجب یک طغرا(نامه) مصالحه نامچه(قرارداد صلح و سازش) علیحده(جداگانه) به عالیمقام آقا عبدالکریم خلف مرحوم آقا حبیب الله نراقی(مرحوم میرزا عبدالکریم فرزند حبیب اله نراقی 1275 – 1352) فروخته ام تمام و کمال وجه فوق توسط مشارالیه واصل و عاید اینجانب رضاخان معاون زاده(مرحوم رضا خان امینیان فرزند غلامحسین خان م
خدمت جناب آقای معاون التجار(فضل اله نراقی فرزند محمد جواد) زیده اجلالهفدایت شومدستخط مبارک واصل شد از سلامتی اطلاع حاصل گردید . در خصوص آمدن سارقین و نقل کردن مراتب به مقامات عالیه خدمت آقایان حسب المرقوم خدمت همه شان نقل کرده اقدامی که لازم است فعلا از طرف ادارات . مطابق انتظار نتوانند بنمایند ولی قواء(گرسنگی - دشت و زمین خالی وبی آب وگیاه) . اموراتی را حتی الامکان در مقابل دارند . آقا زاده ها را از قول چاکر احوالپرسی کنید ارادتمنداگر در مو
قربان وجود اقدست شوماز مفارقت(جدایی - هجران) آن محبوبی(محبوب بودن) معظم(بزرگ) بود محترم از تقریر(سخن گفتن) و تحریر(نوشتن) عاجز(ناتوان) و قاصر(قصور کننده) بوده نمی دانم چه عرض کنم چه تقریر شده و چه تحریر باقی این حُزن قلب که این فانی(نابود شونده) دارد چه گویم چه نویسم .باری دیروز یک نمره رومه اطلاعات آزاد ملی طهران را حضرت آقای آقا علی شیروانی از برای حضرتعالی فرستاده بودند آنرا بتوسط جناب آقا میرزا غلامحسین حکیم تقدیم گردید . یک جلد روزن

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها