نتایج جستجو برای عبارت :

من جهان شعر داستانم من خود موسیقی وصف هستم

سلام.خسته نباشید.بازم با یه داستان جدید اومدم.اسم این داستانم کویره.غرب وحشی.شاید داستانای این مدلی زیاد دیده یا خونده باشید اما مطمئنم این داستانم ارزش خوندن داره!پس پیشنهاد می کنم پس از منتشر شدنش حتما برید و بخونید.بریم پیش داستان:
او به من گفت که ماموریتی برایم دارد که اگر بتوانم خوب انجامش دهم پول خوبی هم برایم خواهد داشت.من هم که این روز ها پول تمام کرده بودم و حسابی به پول نیاز داشتم و سرم هم برای ماجرا درد می کرد قبول کردم.اما نمی دا
در تاریخ 4 آبان 98 - نام داستان کوتاه : شیدایی یک بمب
1. داستانم برنده گواهی رسمی جشنواره شد
2. داستانم به عنوان داستان شایسته تقدیر در کتاب مجموعه داستان "مشق عشق" چاپ شد
 
برشی از داستان:
به نظرم گاهی وقت‌ها رفاقت یعنی رفیقت رو بکشی، قبل از اون که غم نامردی روزگار اون رو بکشه!- بازپرس: پس شما قاتل زنجیره‌ای هستی؟ زنجیره‌ای تر از همسایه‌تون.- من؟! نه! حقیقت اینه که من قاتل نیستم ولی کشتن آدم‌ها رو دوست دارم! تا حالا 33 نفر رو کشتم. با طناب، چاقو، اس
سلام خسته نباشید.نظرتون چیه به یه دنیا ی جدید سفر کنیم.این بار ترس و هیجان را با هم تجربه خواهید کرد.من تغییراتی در داستانم ارائه دادم:از جمله فونت داستان و دیگر چیز ها.در مورد این داستان باید بهتون بگم که ششمین داستانم است که دارم تکمیلش می کنم و این یه موضوع آشنا  داره اما داستان اصلا تکراری نیست.شاید دوره سلطنت انسان ها در کره خاکی تموم شده اما باید دید با این آدم خوارا چطوری دست و پنجه نرم می کنند.اما بریم پیش داستانو بخونیم:
شکه شده ام.س
خدایا شکرت که مسیر را برام روشن میکنی، خدایا شکرت که پیشاپیش من قدم بر می داری و موانع را از سر راهم بر می داری. تو که هستی نقشه راه برام مشخصه، من قوی هستم، من باهوش هستم، من تحصیلکرده هستم، من دارای روابط رویایی هستم، من دارای شغل ایده آلی هستم، من سالم و سرحال هستم، من داری زیبایی ظاهر و باطن هستم، من راستگو هستم، من درستکار هستم، من بسیار مهربان و صبور هستم.
من غرق دریای شما هستم
محو تماشای شما هستم 
هرکس‌ در این دنیا پیِ چیزیست
من در تمنای شما هستم
در سر خیال خام می سازم
مبهوت رویای شما هستم
آینده ای با عشق می خواهم
در فکر فردای شما هستم
اما ، اگر، شاید، نمیدانم.!
درگیر ‌حاشای شما هستم
سجاد نوبختی
****
پیونشت : 
یک روز اگر بی عشق سر کردم
دل‌ را فقط درمانده تر کردم
دکتر صلواتی‌زاده می‌گه "چنان با فراغ بال می‌نویسی که من فکر می‌کردم هیچ مشکلی توو زندگیت نداری" بهش می‌گم "مگه می‌شه آدم مشکل نداشته باشه؟!".ولی ما یه همسایه‌ای داریم که هیچ مشکلی نداره، به‌خصوص با ادبیات.این رو امشب فهمیدم و مثال نقض حرف‌هام پیدا شد. به جای "کثافت" نوشته بود "کسافت" و وقتی که بهش گفتم "املای "کثافت" رو اشتباه نوشتی"، گفت "بی‌خیال! واقعا چه فرقی می‌کنه بنویسیم کثافت یا کسافت؟!".البته شاید بشه اسمش رو گذاشت دغدغه نه مشکل. مثل
بسم الله الرحمن الرحیمهجوم می آورند با بی رحمی
نمیدانند من ضعیفم تاب همه شان را باهم ندارم؟
درگیر تصمیم کبری که هستم
درگیر قبولی در آزمون مورد نظر هستم
درگیر فکر های زجر آور تلف شدن عمر هستم
درگیر آماده شدن برای خیلی چیزها هستم
درگیر شناخت خودم و دینم هستم
درگیر تشخیص حق و باطل هستم
درگیر تحمل و صبر هستم
درگیر مبارزات مختلف هستم
درگیر گیر های کَغ دیگران هستم
درگیر پاسخ دادن به سوال های بی نتیجه شان هستم
درگیر شبهه هایی که برایم ایجاد شده هست
بسم الله الرحمن الرحیم
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(آیه 200 سوره آل عمران)
 
یاداشت های تشکیلاتی یک حبه قند
قسمت دوم
شروع داستان من از یه زاویه دیگه- اهداف و مناسبات اجتماعی(مقدمه و ضرورت-2)
سلام رفیق عزیز! حالت خوبه؟
قرار بود داستانم رو از یه زاویه دیگه برات تعریف کنم. یعنی در واقع شروع داستانم رو. یادته که گفتم قراره برات چرایی تشکیلات رو هم توضیح بدم؟ خوب شروع دا
خب سلام به روی ماهتون 
بالاخره ستاره سهیلتون به اغوش گرمتون برگردید . 
بعد از یه غیییییییییبت طولانی خجالت اور برگشتم !‌ببخشید دیگه نتونستم اپ کنم حالا با قسمت اخر در خدمتتون هستم 
لطفا لطفا لطفا حتما حرفای ادامه ی مطلبو بخونید و بعدش برید سراغ خوندن قسمت اخر داستان 
این شما و این هم اخرین قسمت داستانم !

ادامه مطلب
ده پایه اصلی حرمت نفس:
۱.من خوب هستم
۲.من خواستنی و دوست داشتنی هستم
۳. از چیزی که هستم و دارم خجالت نمی کشم
۴.از آدمها نمی ترسم
۵.من منم و تو تو ،مثلا اگر تو غذا بخوری من سیر نمیشم من هم جداگانه نیاز به غذا دارم
۶.مقدس ترین جهان انسان است نه بت نه میهن نه کسی که من رابرایش قربانی کنند
۷.ما انسانها برابریم و مساوی ما عین هم هستیم دقیقا ازنظر جسمی و نیازها
۸.من ارزش و اهمیت دارم حرف و وقت من مهم است و حرف توهم مهم است
۹.من نه ازتو بهترم نه بدترم ما فقط
روزی که خودم دنبال این مطلب بودم واقعا وقتی دیدم مطلبی نیست ناامیدترشدم.
یعنی راهی برای موفقیت در شرطبندی نیست؟ داستانم رو نمیخام بگم فقط اینو
میگم که مجبور شدم دست به ی از خانواده حتی بزنم تا بتونم.جبران باخت
هایم رو کنم ولی فایده ای نداشت.
چگونه در شرطبندی موفق باشیم
نیاز به راه رفتن،گام های بلند برداشتن،دویدن.
من پاهایی هستم که هیچ گاه ندویده‌اند.
نیاز به چشم باز کردن،دیدن،زل زدن.
من چشم هایی هستم که هیچ گاه باز نشده اند.
نیاز به لمس کردن،نوازش کردن،مشت زدن.
من دست هایی هستم که هیچگاه حرکتی نکرده ‌اند.
نیاز به فکر کردن،حساب کتاب کردن،بحث کردن
من مغزی هستم که هیچ گاه به کار نیفتاده‌ام.
نیاز به خندیدن،عصبانی شدن،گریه کردن.
من احساساتی هستم که هیچ گاه خودشان را بروز نداده‌ اند.
ادامه مطلب
امروز دوشنبه دوم دی ماه .
از یکی مجلات داستانی بهم پیشنهاد شد براشون داستان بفرستم. یکی از داستان هام رو ویرایش کردم و فرستادم. امیدوارم پذیرش کنند و چاپ بشه. خیلی هیجان زده ام. دو سه ساعت هم داشتم روی داستانم کار می کردم. یعنی واقعا دارم تلاش می کنم و راه پیدا می کنم برای چاپ داستانها.‌خیلی هم ازم انرژی میبره. باید چند تا داستان دیگه هم بنویسم. 
برای دیدن لبخند تو همه ی تلاشم رو می کنم.
می دونی چرا عاشق داستانم چون دقیقا باید یه کاری بکنی باید یه هدفی داشته باشی باید تغییر کنی وگرنه داستان نگفتی 
با حاله مگه نه 
بعد از چند ماه دوباره داستان در من زنده شد احساس می کنم هدفم از زندگی فقط داستانه 
ولی نمی دونم چرا تنبلی می کنم اه می ترسم لعنتی 
مگه چند روز زنده می مونم که می ترسم سه ساله که شمع فوت می کنم به خودم می گم امسال کتابت رو می نویسی 
قبر هر روز پنج مرتبه انسان را صدا میزند :1.من خانه فقر هستم با خود تان گنج بیاورید2.من خانه ترس هستم با خود تان انیس بیاوردید 3. من خانه مار ها و عقرب ها هستم با خود تان پادزهر بیاورید 4. من خانه تاریکی ها هستم با خود تان روشنایی بیاورید5. من خانه ریگ ها و خاک ها هستم با خودتان فرش بباوردید
1. گنج . لا اله الا الله 2. انیس . تلاوت قرآن کریم3. پادزهر .صدقه و خیرات4. روشنایی . نماز نماز شب 5. فرش . عمل صالح
┈┈•✾✾•┈┈
 
تو شمعی، من همان پروانه ای هستم که بودم 
به کویت هم همان دیوانه ای هستم که بودم 
هوای کوی من داری، اگر از روی استغنا *
به راهت من همان جانانه هستم که بودم 
به سر داری اگر امشب سراپایم بسوزانی 
من امشب هم همان پروانه ای هستم که بودم 
غلط کردم اگر پیمانه را یک شب شکستم 
به میخانه، همان مستانه ای هستم که بودم 
شراب بیغشم* هر شب ز چشمه ی دلم جوشد 
همان خُم از همان خمخانه ای هستم که بودم 
نمیگیری به دست خود دلِ ساغر صفتم را 
ولی دانی، همان پیمانه ای ه
hello everyone 
عایم سو دپرسد
یک عدد دختر هستم که بی افش ولش کرده چون بهش گفته چند روز دیگه از ایران میره :) ایشون هم صلاح دیدن رابطه ای درکار نباشه تا برا طرفین سخت نباشه :) 
یک عدد دختر هستم که هنوز باباش رضایت به رفتن نداده و از طرف دیگه مامانش اصرار داره که بره 
یک عدد دختر هستم که دوستاش دارن بش فشار میارن که چند روز دیگه حرکته و تو چیکار کردی ؟ 
یک عدد دختر هستم که بین موندن و رفتن گیر کرده
یک عدد دختری هستم که الان دلش میخواد سر بذاره رو بالش و دی
جدیداً وقت گذروندن با گل و گیاه رو بیشتر از مصاحبت با آدما دوست دارم. 
یه بیلچه‌ی آبی کوچیک با بیست-سی تا گل دون رنگارنگ مینیاتوری و چند تا کیسه خاک و اقسام کاکتوس و ساکولنت و انواع محلول آفت‌کش و تقویت ریشه و گل، تمام چیزیه که توی قرنطینه من رو سرپا نگه داشته؛ 
گاهی که لب تاب رو کنار می دارم و از دنیای ابر و بادی داستانم بیرون میام یکراست می‌رم سراغ گلدونام و قربون صدقه‌ برگا و غنچه‌های گل شون می رم و بهشون رسیدگی می کنم و زنده می‌شم. 
گرچ
این راه را تنهایی تا جایی پیش می روم که اگر نزدیک ترین کسانم بخواهند با من حرف بزنند اول نوشته هایم را بخوانند 
در ارزوی ان روزم که ادمی جز نوشته هایم نباشم اگر قلبم شکست اگر نابود شدم اگز عاشق شدم فقط بنویسم اگر کسی دلش برایم تنگ شد و خواست حالم را بپرسد نوشته هایم را بخواند 
من سالهاست خودم را برای ان روز موعد اماده کرده ام هر چند که ادمی نیستم که تنهایی دوام بیاورم تا بلایی سر دل کوچک جوانه ام می اید می خواهم کسی باشد که در اغوشش گریه کنم و ب
شما هم یا خودتان یا در دوستان و آشنایانتان حتما کسانی را دیده اید که با ایده من مرکز جهانم زندگی را پیش می روند . این ایده امتیازاتی دارد و در عین حال خطرناک است . 
از امتیازات این ایده ی ناب ، این است که لازم نیست شما در زندگی مهارت یا قابلیت خاصی داشته باشید و یا به دنبال کسب آن باشید ، شما هرچه هستید باید جهان به شما احترام  بگذارد چون مرکز جهان هستید و امور دنیا حول محور شما در گردش است . مثلا در ابتدایی ترین گام این مرکز اندیشی ، ناسیونالیست
انگار همه‌چیز دیر و از دهن‌افتاده‌ است. زن برنج خیسانده برای خورشتی که دیروز پخته و گذاشته ته یخچال. دیشب، شیفت مرد بوده که برود قرص‌های پدربزرگ را بدهد و بماند تا صبح. می‌گوید آن‌جا خوابش نمی‌برد. یا خیلی سرد است یا خیلی گرم. من شب را خوابیده‌ام. پسِ ساعت‌ها بیداری خوابیده‌ام. زن پرسید: چندساعت؟» گفتم: بیست‌ویک ساعتی می‌شود به گمانم.» گفتم: ضعف دارم و نمی‌توانم بلند شوم.» زن برایم ماکارونی داغ کرد و آورد. گفتم: باید بیدار بمانم.» گ
چند روزه ساعت به ساعتمو برنامه نمیریزم. یک ماهه هیچ درسی نخوندم. حوصله ندارم. فقط میخوام تو قصه ی فیلم ها و سریال ها و کتاب ها غرق بشم. همیشه هم همینطوره، اونقدر که وقتی منو خطاب قرار میده و صدام میکنه شوکه میشم: مگه منم جزوی از این داستانم؟
چون که فکر میکردم مثل همیشه من یه گوشه نشستم به نظاره ی قصه و هیچکس منو نمیبینه، وقتی دارم به شخصیت بده بدوبیراه میگم حرفامو نمیشنوه و وقتی تو خیالم شخص دوست داشتنی قصه رو در آغوش میگیرم، آغوشمو حس نمیکنه.
ا
 دانلود کتاب قدرت من هستم جول اوستین
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دانلود کتاب صوتی قدرت من هستم - کتاب سبزketabesabz.com › . › دانلود کتاب صوتی قدرت من هستم۸ فروردین ۱۳۹۸ - معرفی کتاب صوتی قدرت من هستم. این کتاب نسخه خلاصه‌ای از کتاب صوتی قدرت من هستم، اثر ارزشمند کشیش و سخنران انگیزشی جول اوستین است.دانلود کتاب صوتی قدرت من هستم (جول_اوستین - شادن پژواک .https://taaghche.com › . › قدرت من هستم (جول_اوستین - شادن پژواک) رتبه: ۴٫۶ - ‏۲۱ رأیجول اوستین در کتاب
یه مدت برام خیلی مهم بود که آروم باشم ، ولی الان برام مهم نیست . من دچار خشونت مزمنِ کشنده ای هستم که ریشه هایش هر لحظه بیشتر در مغزم میپیچد و محبتِ درون قلبم را می‌مکد .خارهایش که رشد میکند ، راه گلویم را میگیرد.از فکرم خون می‌چکد و دچار جیغ ممتدی هستم که سکوت را فریاد میزند . دوست دارم تنها به صداها گوش کنم . به صدای داد ، جیغ ، اعتراض، ضجه ،التماس .دوس دارم صدای جهان واقعی را بشنوم .این صدای واقعیت است. صدای ضجه ی ناشی از شکنجه ی ارواح سرگردان.
به نام دوست
علی شاه علی خیلی بچه گلی بود. میخواهم برگردم خاطراتم را با او مرور کنم و دو سه تاش را بنویسم.
یکی از خاطراتم با او آن روز بود که توی فرهنگسرای خاوران با هم نشسته بودیم و من کمتر از یک هفته بعدش باید میرفتم آموزشی سربازی و علی داشت یک سری توصیه بهم میکرد برای این که آموزشی بهم سخت نگذرد. متاسفانه چیز زیادی از حرف هایش یادم نمانده ولی این را یادم هست که گفت یک قفل کوچک بخر و با خودت ببر چون خیلی از کمدها قدیمی است و ممکن است سربازهای قبل
دانلود کتاب قدرت من هستم جول اوستین به زبان فارسی
 
 
دانلود کتاب
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
pdf.tarikhema.org › . › دانلود کتاب صوتی قدرت من هستمدانلود کتاب صوتی قدرت من هستم » کتابخانه رایگان تاریخ ماکتاب صوتی قدرت من هستم اثر جول اوستین با ترجمه روزبه ملک زاده است؛ جول اوستین در سال 1963 در ایالت تگزاس آمریکا دیده بر جهان گشود. او کشیش اعظم کلیسای .قالب کتاب‏: ‏MP3panteashop.ir › جول-اوستینجول اوستین - دانلود رایگان کتاب|دانلود کتاب صوتی| پانته آجو
من هر کاری دلم بخواد میکنم به هیچکسم مربوط نی
حالت تحو هستم که هستم به تو چه مربوط
دلم میخواد رابطه یسریا رو به گ.ا بدم بازم به تو چه مربوط
الان مثلا اون عطستون شاه کار کرده تونسته اینجا رو پیدا کنه؟؟؟؟؟؟ فکر میکنین میترسم؟؟؟
من اینجا هستم نظراتم بازه که ثابت کنم همچین پخی هم نیستین ازتون بترسم
بی تی اسم ارزونی خودتون
من اهورا پردل هستم مخلص تک تکتون هستم من اومدم برای کسانی که میخان کنسولی جدید داشته باشن از جمله خودم  که بنظرم کنسولی بهتر از ایکس باکس نیست خدمتتون هستم تا ببینید چرا و چگونه ایکس باکس از نظرم بهترین
کنسوله ممنون از وقتی که برای خوندن این بخش گذاشتین 
 
 
ارادتمند شما اهورا پردل 
 
شاید بنظرتان مسخره بیاید اما من اکنون مجموعه ای از حس های "خوب نبودن-کافی نبودن-زیبا نبودن-هیچ چیز نبودن" هستم.هیچ چیز نبودن. هیچ چیز نبودن. هیچ چیز نبودن. آه واقعا دلم میخواهد بمیرم. واقعا.
می دانید؟هیچ چیز دراین جهان به من نیاز ندارد. هیچ کس دراین جهان دلش برایم تنگ نخواهد شد. آب از آب تکان نمیخورد با نبودنم. زمان من را به گور خواهد برد. حتی نوشته هایم به درد جهنم میخورد. امیدوارم زودتر بروم به درک. همین.
با سلام  
میخوام داستان بنویسم ،اولین داستانم هست پس منتظر انتقادادتون هستم ((:
الکی مثلا وبلاگم دنبال کننده داره:)))
خوب خودم انتقاد میکنم:)
کودک و هزارراهی
 
مقدمه :
قصه های مادربزرگ همیشه دوتا راه داشت ؛یکی راه خیر و دیگری راه شر راه خیر همیشه به خدا می رسید ؛برامون دلنشین و جذاب بود اما راه شر؛راه شیطون بود و تو قصه های مادربزرگ زشت و بد شکل! بزرگتر که شدیم هنوز هم توهم اینو داشتیم که راه خیر و شر دوتا راه جدا از همدیگه است؛راهی که هیچوقتِ
در عالم ثبوت تو را دوست دارمت
در واقعیّت فرضم ندارمت
اثبات میکنم به تو عشقم عزیز من
هستم اسیر و گرفتار عالمت
دیوانه ی تو هستم و زنجیری جنون
جان میکُنم تو بخواهی فراهمت
پایان بده به غم و انتظار من
من را نکن بهانه ی اشک محرّمت
از عالم ثبوت گذشتم برای تو
من عاشق تو هستم و تصمیم محکمت .
.
دانلود کتاب صوتی قدرت من هستم اثر جول اوستین با صدای مژگان مالوردی
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
دانلود کتاب صوتی قدرت من هستم -جول اوستین - فراکتابwww.faraketab.ir › content › قدرت-من-هستمخلاصه اثر. جول اوستین در کتاب صوتی قدرت من هستم، به صورت کامل درباره قدرت کلام و "من هستم" هایی که بر زبان می آوریم صحبت کرده است. این کتاب از روی نسخه .
دانلود کتاب قدرت من هستم | جول اوستین | طاقچهtaaghche.com › . › موفقیت و خودیاریجول اوستین در کتاب قدرت من هستم» درباره مثبت‌ا
من محمدامین ربیعی نژاد هستم  ۱۶ ساله از خوزستان :)
طراح گرافیک رایانه و طراح وب  :)
کار من دیزاین/طراحی  هست. لوگو ،پوستر،قالب وب،وب،کارت ویزیت و.
من چندین سال هست در این کار هستم و خود را به یک دوستار هنر گرافیک 
معرفی میکنم ، من مدیر یه آکادمی مجازی هستم به نام آکادمی مارن شما میتوانید 
آکادمی من رو داخل فضای مجازی دنبال کنید ،
کار های گرافیکی من و. در فضای مجازی انتشار داده میشن و میتوانید آن هارو نگاه کنید و امید کار هستم لذت ببرید :)
من مد
یادمه دبیرستان بودم ک بودم داشتم رمان مینوشتم اسمش یادم نیس ولی میدونم که لبتاپ سیو دارمش،این مدلی که دختره خیلی شاخ خفن بودن اخرشم شهید میشد،دوسش داشتم قهرمان داستانم بی نهایت همون ادمی بود که خودم دوست داشتم بشم ، ادمی که باوراش براش اهمیت دارن زود عاشق نمیشه و مرگش بخاطر کهولت سن نیست،یه ادم ارمانی :)الان داشتم به این جمله ی #حاج_قاسم که میگن ادم باید شهید باشه تا شهید بشه فکر میکردم که یادم قهرمان قصه ام افتادم ادمی که خوب زندگی میکنه قا
من فریبا هستم.
معلم، مترجم (انگلیسی به فارسی)، UI کار، گرافیست آماتور، آشپز، شیرینی پز، کتاب باز، فیلم باز، مسافر، در جستجوی آگاهی، سعی بر خوب بودن، سعی بر خود بودن، مثبت اندیش.
از امروز به تاریخ 23 بهمن 1398 تصمیم به راه اندازی وبلاگ شخصی خود گرفتم تا دیگر در هیچ یک از شبکه های اجتماعی فعالیت نکنم. چرا که به دنبال تجربه ها و اندیشه های جدیدتر و بزرگ تری هستم.
از امروز کامپیوتر شخصی خود را مامور به حفاظت و نگهداری از این وبلاگ خواهم کرد. از امروز مط
غیر دعوا سر ظهور شما، گشته ام! در جهان مصافی نیست 
همه ی جنگ ها سر صلح است، و از این بدتر اعترافی نیست 
وای از این خواص خالی بند! مفت شمشیر را فروخته اند 
آن چه زیر عبایشان دارند بخدا که به جز غلافی نیست 
دود شد هر چه بود و رفت به باد آه ای ماه پشت ابر! مباد
به غمت خو کنی که بی تو زیاد آسمان آسمانِ صافی نیست 
جز همین اختلاف در طبقات آن هم از لطف بعضی از حضرات
شکرلله که از جمیع جهات بین یارانت اختلافی نیست 
تو امیری! مراد تو عشق است، عمل و اعتقاد تو ع
آدامسم رو تو کاغذ رسید عابر بانک مچاله می‌کنم. نماز میخونم. توی زمین تنیس توپ ها را با بقیه تقسیم می‌کنم. ایمیل می‌دهم. احساس می‌کنم زیبا هستم. می‌‌پرسم بدنم روی یک خط راست است؟ راه می‌روم. می‌نشینم. صدای باز و بسته شدن درهای دانشگاه را چک می‌کنم  منتظر محل دقیق برهمکنش مولکول ها هستم. منتظر محل دقیق برهمکنش مولکول ها هستم

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها