نتایج جستجو برای عبارت :

ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است

عایا همه تو این مراحل انقدر اذیت میشن یا منم ک دهنم داره سرویس میشه؟
ینی طبیعیه؟!
+ هروقت هروقت هروقت ذهنم میاد یکم آرامش بگیره و ب نتیجه نزدیک شه یکی از راه میرسه قشنگگگگ بنزین میریزه رو افکارم و یه کبریت هم براحتی روش میکشه و تامام!
ای که می‌خوانی. حالا، هروقت.
این‌جا کسی بوده در این لحظه که آرام، تماشاگر ترمیم زخم‌هایش بوده. که جای بنگی‌ها کم‌کم به جانش چسبیده و هویت تازه‌اش را ساخته. این‌جا کسی‌ست به یقین قوی‌تر از هروقت درمقابل تردید مرگ و زیستن. کسی که دیگر خیال مرگ، هر زمان که بیاید دلواپسش نخواهد کرد. نمی‌کرده.
 
 
یکی از رسم های قدیمی ایرانی ها خوردن ماهي در شب های عید و دیگر شب های مناسبتی سال است و از دغدغه‌های مهم افراد در این شب ها تشخیص ماهي تازه از کهنه است تا غذایی تازه و لذت بخش بخورند. اما واقعا چگونه می توان ماهي تازه را از کهنه تشخیص داد؟ نشانه های ظاهری در آن وجود دارد؟ با ما همراه باشید تا در ادامه نکات مهم در تشخیص ماهي تازه بیان کنید.
 
ادامه مطلب
من اینطوریم که برای اینکه حالم خوب باشه و بتونم با بقیه درست تعامل کنم و به کارهای زندگیم برسم، باید یه مدت رو هرچند کوتاه تنها باشم و با خودم وقت بگذرونم. هروقت که تو روابطم به مشکل بر میخورم و نمیتونم تشخیص بدم مقصر خودمم یا نه، هروقت بیش از حد به همه چیز اهمیت میدم، یا هروقت که حس کنم اون نگار همیشگی نیستم میفهمم که به اون تنها بودنِ نیاز دارم. 
اگه اینکارو نکنم همه چیز فقط بدتر و بدتر میشه.
و تنها بودن به این معنی نیست که از مجازی فاصله بگیر
خدایا ممنونم ازت که هروقت ناراحت بودم به دادم رسیدی
خدایا ممنونم ازت که هروقت سپردم دست خودت بهترین شکل ردیفش کردی
خدایا ممنونم ازت که همیشه همه جا هوام رو داشتی
خدایا ممنونم ازت 
خدایا ناسپاسی هایم رو ببخش
از نادانی هایم کم کن و بر صبرم بیافزا
هروقت که بودی ، همه چی قشنگ شد
تو الحق که خوبی
قلبم یه جوری ، میزنه واسه فقط تو
که عمراً بدونی
آ ، یک یک دو دو هشت !!
هروقت که بودی !
همه چی قشنگ شد !
هروقت هم نبودی !
نبودی رو ولش کن …
عشقم ، جونم ، همه چیزم
بذار همه زندگیمو ، به پات بریزم
بذار شاعر شم ، شعرتو بنویسم
بدون من عاشق کسی غیر خودت نیستم
عمرم ، یکی یه دونم
بدون عمراً ، من تو رو با کسی یکی بدونم
کلاً انگار ، با همه فرق داری
خب من ، میدونی فرقتو میدونم
هر وقت که بودی ، همه چی قشنگ شد
انقده تو خو
متین: عمه ها!
من و آرام: جان عمه
متین: میدونم شرایطشو ندارید اما، کاش میشد برای خودتون یه اتاق داشتید، که هروقت خسته میشید یا دلتون میگیره بتونید اونجا راحت باشید
بهت زده شدم
چون به ما فکر کرده بود و  دقیقا اصلی ترین مشکل الانمون، پیدا، و درک کرده بود، گفتم: ممنون که به ما فکر کردی :)
گفت منم یه وقتایی دلم میگیره.میفهمم هروقت دوس داشتین با یکی حرف بزنید و درددل کنید من زنگ بزنید:)
 
عید امسال که نگذاشتند اردو جهادی بروم، احساس میکنم اردو جهادیِ خونم کم شده! یادش بخیر. هروقت میدیدم بیسیم بیکار روی زمین است، برمیداشتم باهاش ور میرفتم. آخر هم نتوانستم صدایش را در بیاورم! اینقدری که با بیسیم سلفی گرفتم، با بچه ها نگرفتم!
مسئول اردو می‌گفت: هروقت بیسیم گم می‌شود، بدانید دست فاطمه است!
یکی از فانتزی هایم این است که بیسیم دستم باشد، آن ور هم آقاییِ خوجگلم. بیسیم بزنم: عجقم به گوشی؟!
عید امسال که نگذاشتند درست و حسابی اردو جهادی بروم، احساس میکنم اردو جهادیِ خونم کم شده! یادش بخیر. هروقت میدیدم بیسیم بیکار روی زمین است، برمیداشتم باهاش ور میرفتم. آخر هم نتوانستم صدایش را در بیاورم! اینقدری که با بیسیم سلفی گرفتم، با بچه ها نگرفتم!
مسئول اردو می‌گفت: هروقت بیسیم گم می‌شود، بدانید دست فاطمه است!
یکی از فانتزی هایم این است که بیسیم دستم باشد، آن ور هم آقاییِ خوجگلم. بیسیم بزنم: عجقم به گوشی؟!
هروقت شب راحت تونستی
سرت رو بزاری روی بالش و 
سریع خوابت ببره 
معنیش اینه که همه چیز روبه راهه
هرموقع بی دلیل خواستی
فقط بخندی و شاد باشی 
یعنی یکی برات چنین آرزویی کرده 
هروقت دیدی فقط داری شانس میاری 
بدون خدااومده کنارت و اسمش شده شانست 
ولی تو خبرنداری 
اما اما اما 
هروقت چهار ستون بدنت لرزید و تب کردی 
هر موقع که تو زندگیت فقط سیاهی دیدی و 
سیاهی و سیاهی 
فکر کن 
نکنه قلب یک پروانه رو یک جایی تو زندگیت لرزونده باشی 
نکنه دونه یک مورچه
هروقت شب راحت تونستی
سرت رو بزاری روی بالش و 
سریع خوابت ببره 
معنیش اینه که همه چیز روبه راهه
هرموقع بی دلیل خواستی
فقط بخندی و برقصی و شاد باشی 
یعنی یکی برات چنین آرزویی کرده 
هروقت دیدی فقط داری شانس میاری 
بدون خدااومده کنارت و اسمش شده شانست 
ولی تو خبرنداری 
اما اما اما 
هروقت چهار ستون بدنت لرزید و تب کردی 
هر موقع که تو زندگیت  فقط سیاهی دیدی و 
سیاهی و سیاهی 
فکر کن 
نکنه قلب یک پروانه رو یک جایی تو زندگیت لرزونده باشی 
نکنه دونه ی
هروقت باران بیاید، بالاخره بند خواهد آمد. هروقت ضربه می‌خورید
 بالاخره خوب می‌شوید. بعد از تاریکی همیشه روشنایی ست.
 هر روز صبح طلوع خورشید می‌خواهد همین را بگوید اما شما یادتان می ‌رود و درعوض فکر می ‌کنید که شب همیشه باقی میماند.
اما اینطور نیست. هیچ ‌چیز همیشگی نیست. پس اگر اوضاع زندگی خوب است از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست.
 اگر اوضاع بد است، نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمی ‌ماند.
گفته بودم یکی از 100تا کاری که میخوایم توو قرنطینه انجام بدیم وب زدن مشترکه. حالا اومدم در جریان یکی دیگه از 100 تا کار بذارمتون!
کچلگی
بعله! ما الان دوتا کچل کچل کلاچه روغن کله پاچه ایم
تجربه ی خوبیه باد میخوره به کلمو خواهرزادم هم بهم میگه دایی کچل هروقت یه چیزی ازم میخواد میگه خاله هروقت میخواد بندازم دنبالش بهم میگه دایی کچلو اینقد ذوق میکنه دست میکشه رو سرم! میگه خاله بیا دست بزنم به مغزت
دوستام بهم میگفتن چجوری تونستی از موهات دل بکنی؟ خب ب
بین دو امتحان سلامت و بیماری های روان بود که پیامتو دیدم
"هروقت امتحانت تموم شد یه تک بزن بیام دنبالت"
بعد از یه شب زنده داری با طعم نظریه های فروید هیچ چیز نمیتونست اینقدر خوشحالم کنه که دو ساعت مرخصی بگيري و بیای که باهم یه دوری تو خیابونا بزنیم
ادامه مطلب
زندگی جمعی دیگه چه کوفتیه
من دلم میخواد تنها زندگی کنم هروقت دلم خواست خانوادمو ببینم
الان خوب شد؟؟
بمن چه ۱۲ شب تازه میان خونه توقع دارن برم باهاشون شام بخورم
وقتی من تمام روز منتظرم ۱۲ شب با مهدی حرف بزنم
الان ک رفت خوابید خوب شد؟
اعصاب معصابم بهم ریخت اصن
استقلال بیشتری نیاز دارم
تنهایی واقعا اونقدر منو اذیت نمیکنه که زندگی جمعی میکنه
ماهي بر لب حوض از جوانی خوش دل بحر نفسی تازه کرد. جوان از مد انسانیت سر فرو برد بر درون اب خشمگین تا دهد به ماهي طفلک اندکی نفسی تازه. 
چون لب بر لب آن بست. جوان از عشق ماهي آمیخته شد. که دیگر نه دنیا را فهمید و نه مرگ را.
جوان که رهسپار آن دنیا می شد. بهایی چه چیزی را می پرداخت؟!
اگر بگویند ارزش زندگی از ارزش بوسه کمتر بود. آنگاه من زندگی را اشتباه یاد گرفته ام.
م که چند سالی از من بزرگتره حرف میزدم که مابین حرفاش گفت امشب حالش خوب نبوده بغض داشته اتفاقی در حین صحبت با مدیر گروهشون میزنه به گریه و اونم که در جریان مشکلاتش هست بهش دلداری داده راهنماییش کرده گفته برو چند وقت کار نکن واسه خودت باش فوقش هفته ای یه بار دو ساعت بیا جلسه. خیالت راحت تنها نیستی من و فلانی و فلانی و فلانی و . همیشه هستیم باهات حتی اگه باهامون کار نکنی
به این فکر کردم که غیر این فلانیا که خودش گفت حداقل ٥،٦ نفر دیگه رو ف
راستی یه سوال؟
اگر یه روز متوجه بشی منزل جدیدی که اجاره کردی دیوار به دیوار منزل استادتونه  چه میکنی؟
تازه استادت هم یه آدم معمولی نیست یه متخصص ویژه درهمه امور!
شاید میگی خوب خیلی کارها
من نمیگم تاخودت بیشتر فکرکنی
اما شک ندارم که یکی از آن خیلی کارها اینه که میگی خوب هروقت سوال داشته باشه میرم ازش میپرسم .
خوب حالا این استادت که متخصصه همه چیزهست فکرمیکنی چندتا سوال ازش داشته باشی .
تازه تو دراین خانه جدید مستاجری ودیر یازود باید ازاینج
ترم ۸ زبان که بودم ، جلسات آخر مربی جدیدی برای‌مان آمد . یک خانم ۲۸ ۲۷ ساله با موهای مشکی پرکلاغی ، خانم مرسلی . گفت که برای مربی قبلی‌مان مشکلی پیش آمده و جلسات باقی‌مانده و امتحان بر عهده‌ی اوست .در یکی از جلسات تاپیک‌مان در مورد شغل آینده بود و منِ ده ساله گفتم آرزو دارم پزشک شوم . پس از پایان ترم ، برای اولین و آخرین بار در کل دوران تحصیلم بابا برای گرفتن کارنامه رفت آموزشگاه . خانم مرسلی که تنها ۳ جلسه با او کلاس داشتیم ، به بابا گفته بود :"
در خیالم هنوز زنده ای؛ هنوز دوربین شکاری ات را به دست داری و در بیابان ها، برای گرگ ها کمین گرفته ای. صدای تیراندازی تو از پشت خاکریز های نبرد، در گوشم طنین انداخته. هنوز از قدم های گرم تو، خاک عراق و سوریه مثل تنور، داغ است. هنوز سرم را با آرامش خاطر به بالشت می گذارم و از حمله ی گراز ها هراسی ندارم؛ زیرا به خود می گویم: حاج قاسم، آن سوی مرز ها ایستاده و دارد دفاع می کند. . اما بعد، به خودم می‌آیم و از خواب بیدار می شوم. باز به خواب می روم و بعد، ب
دراین غذا از چهار نوع سبزی استفاده میشود که بر اساس محل زندگی خود می توانید ازآن‌ها استفاده کنید. یا این که تنها می توانید از شوید استفاده کنید، دراین صورت باید بجای یک چهارم فنجان شوید، از یک فنجان شوید استفاده کنید. درکنار این غذا می توانید از ترشی کلم، لیمو یا خیار شور استفاده کنید. همچنین در این جا با استفاده از زعفران و آب لیمو بوی ماهي را کاهش می دهیم.
مواد لازم
= ۲ فنجان برنج دانه بلند باسماتی
= ۳ تکه ماهي تیلاپیا یا ماهي موردنظر خودتان
=
میگفتن گربلا نرفته ها راحت ترن هرچند که دوست داشته باشن برن
میگفتیم این حرفا چیه میزنید   میگفتن هروقت رفتی میفهمی . الان که هر دفعه  میرم همش گیج میزنم . وقتی هم که برگشتم تازه میفهمم کجا بودم.
در کل کربلا نرفتن یه غمه ولی رفتن صدتا
امسال هم که به لطف خدا کلی برنامه ریزی کردم تا ازین قافله عظیم و غیر قابل وصف جا نمونم.
دیگه بقیه کارها دست خود ارباب هست.
سلام 
خوبی?
در چه حالی? 
جیغ نکش احمق، داری زندگی خودتو با این جیغ ها به باد فنا میدی 
گاو نباش 
به جای جیغ گریه کن 
سعی کن 
سعی نکنی هفده هجده سال بعد می بینی نمی تونی بدون جیغ زدن گریه کنی
تازه کاش یاد بگيري بریزی تو خودت، فوقش هیستریک میشی دیگه 
 
 
یه چیز دیگه 
از اون کتابها و درسهایی که یه سره بهت گفتن شما فقط درس بخونین ما چیز دیگه ازتون نمیخوایم و تو هیچوقت نخوندی، چیزهای خیلی خیلی مهمتری هم وجود داره 
آره سیرابی پاک کردن واقعا مهمه 
خیل
توی این مدت حس میکردم حالم داره نامیزون میشه فورا تصمیم گرفتم بشینم کتاب بخونم
واقعا حالم خیلی بهتر شده دنیایی  که کتاب ها دارن قشنگ ترین و ارومترین دنیاست
توی این حدودا سه هفته من 4تا کتاب خوندم و کلی جالم بهتر شده
تازه رفتم کتابای جدید هم خریدم گذاشتم جلوم هروقت نگاهشون میکنم دلم براشون ضعف میره وانگیزه میگیرم این کتابو زودتر بخونم تا برم اونا رو بخونم ببینم چخبره داخلشون.
خیلی ارومترم
خدایا شکرت
دو روز و نیم با خانواده توی بهشت امام رضا بودیم.
الان سوار اتوبوس شدم تا تنهایی برگردم خونه.
یکی از این حاج آقا های سمت خدا می گفت حرم امام رضا رو به اندازه دلتون وسعت بدید، حتی اگه هزار کیلومتر اون طرف تر هم می روید، باز هم توی حرم باقی بمونید.
به قول یکی از خادم ها، با دل بیاید زیارت نه با دست. 
خوش به حال بچه های مشهد، هروقت آقا بطلبه، یه نیم ساعت بعد میرسند حرم.
امروز رفتم باسه رفیق شهیدم، حاج محسن حاجی حسنی کارگر هم فاتحه خوندم.
چه میشه کرد که
‌عشق من، این‌روزها حال بی‌جاذبه‌ بودن دارم، حسِ معلق بودنی حاصلِ تعلق. و این غمگین یا متنفرم نمی‌کند، در درکِ معنایش این‌که این بی‌قراری بی‌ایمانی نیست. قرار، هر روز، مثل ماهي از دستم سُر می‌خورَد. انگار با من بازی داشته باشد هروقت شانه عریانش را پشت دیوار اتاقم می‌بینم، لحظه‌ای بعد غیب شده است. می‌دانم آن روز که چشمانم، دیگر، در جست‌و‌جویش دودو نخواهد زد، پیدایش خواهد شد، قرار. شاید آن‌روز هم را ببینیم و ای‌کاش آن روز چشمان تو هم
‌عشق من، این‌روزها حال بی‌جاذبه‌ بودن دارم، حسِ معلق بودنی حاصلِ تعلق. و این غمگین یا متنفرم نمی‌کند، در درکِ معنایش این‌که این بی‌قراری بی‌ایمانی نیست. قرار، هر روز، مثل ماهي از دستم سُر می‌خورَد. انگار با من بازی داشته باشد هروقت شانه عریانش را پشت دیوار اتاقم می‌بینم، لحظه‌ای بعد غیب شده است. می‌دانم آن روز که چشمانم، دیگر، در جست‌و‌جویش دودو نخواهد زد، پیدایش خواهد شد، قرار. شاید آن‌روز هم را ببینیم و ای‌کاش آن روز چشمان تو هم
وقتی چند تا موضوع ناراحت کننده تو ذهنت باشن و هرچی فکرتو منحرف میکنی باز ب خودت میای و میبینی تهش ب اونا رسیدی
گفتن واقعیت گاهی سخت ترین کار دنیاس
چرا هروقت با نیت خوب کاری رو انجام میدم اینجوری میشه خدایا؟
ینی من اینهمه خودم و بقیه رو زجر دادم ک تهش بشه این؟
چرا بی موالاتی یکی دیگه باید باعث بی آبرویی من بشه
تو این لحظه دوس دارم بمیرم ولی مجبور نباشم واقعیتو بگم.
من آدم دروغگویی نیستم وگرنه با فرار و دروغ حلش میکردم
اخه چرا حالا؟
چرا هروقت م
قلبامون فشرده شده
بغض داریم
تسلیت میگم به مردمم که استرس رو حمل میکنن
تسلیت میگم به اونهایی که در کرمان به رحمت خدا رفتند
تسلیت میگم به خانواده های عزیزانی که تو هواپیمای ایران اوکراین پرپر شدنددانشجوهای صنعتی شریف.اون زوجی که تازه ازدواج کرده بودند
دیگه هر روز صبح میام و پنل وبلاگم و باز میکنم و تسلیت میگم
دلیلش پیدا میشه
قلبم درد میکنه.هروقت تو تلوزیون دیدم همه یکصدا میگن مرگ بر آمریکا،پر از ناراحتی شدم،وقتی برای یک ملت جنگ بخوایم،ا
وبلاگ باید یک سنسور داشته باشد و هنگام ورود ضربان قلب، فشار خون، سطح هورمون ها، ناقل های عصبی، دمای بدن را بسنجد و اگر در شرایط نرمال بودی اجازه ورود دهد. تا هروقت که احساس کردی قلبت تا چنددقیقه دیگر می ترکد، یا مغزت دارد آتش می گیرد، نتوانی احساسات آنی و گذرایت را share کنی. باید بتوانی یک وقت هایی که در اوج نیاز به حرف زدن بودی، زیپ دهانت را بکشی. باید یاد بگيري هروقت دلت بیش از اندازه ارتباط با آدم هارا خواست، به گوشه اتاقت بخزی، قهوه بنوشی، ک
این اسم و انتخاب کردم و فک کنم بار ها و بارها هم این اسم و انتخاب خواهم کردماهي سیاه کوچولو» 
میخواستم مث اون باشم بجنگم، قوی باشم ، آرزو داشته باشم، شجاع باشم و به تلاشم ادامه بدم.
میخواستم از برگه بیام بیرون برم تا به اقیانوس برسم. 
ماهي سیاه کوچولو بهم بگو چرا شبیه تو نشدم؟ منم یه ماهي ام اما یه ماهي بیرون از آب داره ذره ذره جون میده
ماهي جون کاش بیای نجاتم بدی دستمو بگيري ببریم تا رودخونه تا دریا تا اقیانوس.
امتحان دینی داشتیم نشسته بودم گریه میکردم سر پنج درس! اخر هم نامردی نکرد از درس شش هم داد در حالی که ازش پرسیدیم! اگه حساب کنه زیر 18 میشم اگه حساب نکنه بالای 18 و اگه زیر 18 شدم میرم اعتراض میکنم
باعد رفتم خونه ی زهرا کتاب عکاسی نورسنجی رو دارم میخونم فعلا اولاش که همش بلد بودم فقط بخش هیستوگرام که کامل توضیح نداده بود اندازه ی یک جمله باید برم تو اینترنت و بخش وایت بالانس:/// اصلا پارسال بهمون نگفتند به این علت و اینجوری خوبه و .! فقط از یک موضوع خ
طرز تهیه سبزی پلو با ماهي :
حفظ ارزش غذایی مواد اولیه:
برای تهیه سبزی پلو با ماهي سالم در درجه اول مهم انتخاب ماهي و سبزی تازه می باشد.سبزی معمولا در طی عمل آوری و پختن مقداری از ویتامین خودش را از دست می دهد به همین علت توصیه ی ما سبزی تازه می باشد زیرا دارای ویتامین بیشتری است. حتی بعد از پختن که درصدی از ویتامینش را از دست می دهد باز هم دارای ویتامین کافی است. همچنین بهتر است سبزی را در مرحله ی آخر به برنج اضافه کنید که هم مدت زمان و هم حرارت کم
ما بچه که بودیم در بهشت زندگی می کردیم ما اصلا در بهشت به دنیا آمدیم .
  وقتی یاد غذاهایی که می خوردیم می افتم می فهمم ما توی بهشت به دنیا اومدیم و بزرگ شدیم طعام آدم خیلی مهمه یادمه هر وعده غذا سرشار از عشق پدر و مادر بود بابا برای هر روز همون روز  خرید می کرد سبزی تازه گوشت تازه تخم مرغ تازه گوجه تازه چیده ریحون که از بازار روز می خرید و بازار روز واقعا بازار روز بودحتی اون  زن روستایی که سبزی می فروخت یا اونکه رب انار می فروخت یا ماهيگیری که چ
 
یکی از بهترین سایت خرید و فروش ماهي دریای بوشهر و جنوب وب سایت الو ماهي» به آدرس alo-mahi.ir می باشد.
 
امروزه با گسترش فضای مجازی شما عزیزان میتوانید در دورترین نقطه کشور نیز به ماهي و میگو های تازه دریای جنوب دسترسی داشته باشید.ما برای شما خرید آنلاین را به راحتی فراهم کرده ایم.
در شرایطی که هر روز بر تعداد مشتری های آنلاین و آنلاین شاپ ها اضافه میشود ، سایت الو ماهي» این امکان را بوجود آورده تا شما بتوانید با انتخابی راحت ماهي مورد نظر خود ر
وای که اگر آنچه می‌دیدم آنچه می‌دیدم بود. انتظار نبود، تلخی و شیرینی‌اش همان بود که بود، نه چیزی که ساخته‌ی من باشد. اگر هیچ‌چیز به‌ نامِ من‌، ذهن، حساب، برنامه، مرز، اشتباه و ترس از اشتباهی در میان نبود، تنها یک راه وجود داشت. زندگی را همانجا که می‌دیدم، بغل می‌گرفتم و می‌‌دویدم، فقط می‌دویدم. شاید گاهی هم می‌نشستم تا نفس تازه کنم و باز، می‌دویدم. بدون آنکه در غل و زنجیر مرزها و تعریفها و درست و نادرست‌‌ها دست و پا بزنم، تند و پرشتا
پسوند جمع در ترکی جزو پسوندهای دوگانه نوع ۱ است شامل:
-lər/-lar
ـlar هروقت کلمه‌ای که داره جمع بسته میشه خشن یا کلفت (شامل a, ı, o, u) باشه بکار میره
ـlər.هروقت کلمه‌ای که داره جمع بسته میشه نرم یا نازک (شامل ə e i ö ü) باشه بکار میره
مثال‌هاشون:
Oxullar: مدرسه‌ها
Evlər: خانه‌ها
Ağalar: آقایان
Doktorlar: دکترها
Gözlüklər: عینک‌ها
Kitablar: کتاب‌ها
Yağışlar: باران‌ها
Üzüklər: انگشترها
Əkizlər: دوقلوها
تمرین:
کلمات زیر را جمع کنید:
Başlıq: عنوان
Bölüm: بخش
Könül: دل
Çiçək: گل
Həy

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها