نتایج جستجو برای عبارت :

شعر فریدون مشیری در کوچه

 متن شعر زیبای شعر کوچه از فريدون مشيري
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتمهمه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتمشوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودمشدم آن عاشق دیوانه که بودمدر نهانخانه جانم گل یاد تو درخشیدباغ صد خاطره خندیدعطر صد خاطره پیچیدیادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیمپر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیمساعتی بر لب آن جوی نشستیمتو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهتمن همه محو تماشای نگاهتآسمان صاف و شب آرامبخت خندان و زمان رامخوشه ما
استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی: شعر مشيري به یکبار خواندن تمام زیبایی ها و رازهای خود را به خواننده می بخشد. سعدی هم زیبایی ها و هنرهای شعرش را در یک لحظه به خواننده عرضه می دارد. به نظر من مشيري به سعدی نزدیک است و این قلمرو پسند خواننده است.___استاد سیروس آموزگار: از فريدون پرسیدم "چرا 'زورق صبح'؟ این سوی ابرها نیز صبح است منتهی نوری در میان نیست. بهتر نبود به جای 'زورق صبح' می گفتی 'زورق نور'؟" . خیال می کردم هم اکنون در چهره ی وی حالت یک اشراق و مک
تحقیق زندگینامه فريدون مشيري فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: docتعداد صفحات: 10حجم فایل: 1078قیمت: 5000 تومانبخشی از متن:توضیحات:تحقیق زندگینامه فريدون مشيري، در قالب Word در 10 صفحه.بخشی از متن فایل:فريدون مشيري در سال 1305هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. از آنجایی که جد پدری فريدون مشيري، به خاطر یک ماموریت اداری به شهر همدان مهاجرت کرده بود. در دوران جوانی اش به تهران رفت و در سال 1298 هجری شمسی که در وزارت پست مشغول به کار شد. مادر فريدون مشيري ز
بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم.
در نهانخانۀ جانم، گل یاد تو، درخشید
باغ صد خاطره خندید،
عطر صد خاطره پیچید:
یادم آمد که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.
من همه، محو تماشای نگاهت.
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشۀ ماه فروریخته در
تو کوچه پس کوچه ها ی قدیمی دور حرم نمیدونی چی انتظارتو میکشه درست عین زندگی یهو میری تا ته یک کوچه بعد کلی پیچ میفهمی بن بست بوده یا یهو یه کوچه باغ پیدا میکنی یا یه جا یه کوچه پیدا میکنی و می پیچی و خب چند بلوک رو تو یه دقیقه دور میزنی . بر عکسِ خیابون کشی های منطقیِ محله ی های نوساز که 2 به علاوه 2 توش همیشه 4 میشه نه کمتر نه بیشتر
بی تو مهتاب شبی، باز از آن کوچه گذشتم 
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
 
در نهانخانه جانم، گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
 
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت خود خواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
 
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
 
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فروریخته در آب 
ش
سکوت این جاده تنین انداز شده 
صدایی نمی اید 
همه غرق مطالعه اند 
فانوس بدست از کوچه ای به کوچه ی دیگر برای پیدا کردن مسیر موفقیت. 
به راستی که موفقیت را پیدا می کنند؟ 
تراز های بالا را میبینی این ها چه میکنند؟
چطور درس می خوانند من که این همه میخوانم بزور شش هزار می شود ترازم تراز 7300 را دیگر کجای دلم بگذارم 
خلاصه که در این کوچه ی تنهایی در این تاریکی ظلمات هیچکس به داد دیگری نمی رسد 
خیلی تنها شده ام دلم برای ان موقع ها که دلم برای ماجراجوی پ
سکوت این جاده تنین انداز شده 
صدایی نمی اید 
همه غرق مطالعه اند 
فانوس بدست از کوچه ای به کوچه ی دیگر برای پیدا کردن مسیر موفقیت. 
به راستی که موفقیت را پیدا می کنند؟ 
تراز های بالا را میبینی این ها چه میکنند؟
چطور درس می خوانند من که این همه میخوانم بزور شش هزار می شود ترازم تراز 7300 را دیگر کجای دلم بگذارم 
خلاصه که در این کوچه ی تنهایی در این تاریکی ظلمات هیچکس به داد دیگری نمی رسد 
خیلی تنها شده ام دلم برای ان موقع ها که دلم برای ماجراجوی پ
کوچه شارع الشیوخ 
این کوچه بسیار زیبا و دست نخورده به عهد امارت بنی کعب با قدمتی بیش از 300 سال باز می گردد که بعد ها به نام خیری نام گذاری شده است ، دیوار بلند ضلع غربی این کوچه خانه بیت الشیوخ و ضلع شرقی آن ، دیوار خانه بیت مزبان عامری است .
ادامه مطلب
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتمهمه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتمشوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودمشدم آن عاشق دیوانه که بودم !
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشیدباغ صد خاطره خندیدعطر صد خاطره پیچید
یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیمپر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیمتو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهتمن همه محو تماشای نگاهتآسمان صاف و شب آرامبخت خندان و زمان رامخوشه ماه فرو ریخته در آبشاخه ها دست برآورد
 ‍ عاشقم…
اهل همین کوچه ی بن بست کناری ،
که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ،
تو کجا ؟
کوچه کجا ؟
پنجره ی باز کجا ؟
من کجا ؟
عشق کجا؟
طاقتِ آغاز کجا ؟
تو به لبخند و نگاهی ،
منِ دلداده به آهی ،
بنشستیم
تو در قلب و
منِ خسته به چاهی……
گُنه از کیست ؟
از آن پنجره ی باز ؟
از آن لحظه ی آغاز ؟
از آن چشمِ گنه کار ؟
از آن لحظه ی دیدار ؟
کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت ،
همه بر دوش بگیرم
جای آن یک شب مهتاب ،
تو را یک نظر از کوچه ی عشاق ببینم
به کسی
نرم نرمک می‌رسد اینک بهار خوش به حال روزگار.
 
 
 
  بهاریه سرایی سنتی کهن در ادب فارسی است و معمولا بیشتر شاعران ایرانی در خصوص بهار و نوروز سروده‌اند.
امسال هم در آستانه نو شدن طبیعت، هر روز شعر یا ترانه‌ای از شاعران و
خواننده‌های ایرانی را با هم می‌خوانیم یا گوش می‌دهیم. بهاریه زیر سروده
فريدون مشيري، شاعر معاصر است. بوی باران، بوی سبزه، بوی خاکشاخه‌های شسته، باران خورده، پاکآسمان آبی و ابر سپیدبرگ‌های سبز بیدعطر نرگس، رقص بادنغ
فريدون مشيري عاشقانهدوستت دارم» را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است.
دامنی پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق
که بری خانه دشمن
که فشانی بر دوست،
راز خوشیختی هرکس به پراکندن اوست!
در دل مردم عالم به خدا
نور خواهد پاشید
روح خواهد بخشید.
تو هم ای خوب من ! این نکته به تکرار بگو
این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
نه به یکبار و به ده بار، که صد بار بگو
دوستم داری» را از من بسیار بپرس
دوستت دارم را با من بسیار بگو
******
منبع:persian-star
_____________________
______________
برای نوشتن دلیل میخواستم. 
دلیلی پر از آرامش که شعرهایم را آنچنان در خود غرق کند که جایی  
برای مضمونی جز تو باقی نماند. 
تو آن گمشده ای که سالهاست قلبم را به تسخیر خود در آورده و من  
آن شاعر بی پناهم که در کوچه پس کوچه های شعر پرسه می زند تا  
بلکه خبری یا اثری، و یا نشانی از تو بیابد. 
افسوس که همه ی شعرها بی تو غمگینند و همه ی کوچه ها بن بست.

✅ انتشار چاپ اول مجموعه شعر " همه ی کوچه ها بن بستند"
بهمن ماه ۱۳۹۷
مجموعه اشعار ح
ای تکیه گاه و پناه
زیباترین لحظه های
پرعصمت و پر شکوه
تنهایی و خلوت من
ای شط شیرین پرشوکت من
ای با تو من گشته بسیار
درکوچه‎های بزرگ نجابت
در کوچه های فروبسته استجابت
در کوچه‎های سرور و غم راستینی که‎مان بود
در کوچه باغ گل ساکت نازهایت
در کوچه باغ گل سرخ شرمم
در کوچه‎های نوازش
در کوچه‎های چه شبهای بسیار
تا ساحل سیمگون سحرگاه رفتن
در کوچه‎های مه آلود بس گفت و گو ها
بی هیچ از لذت خواب گفتن
در کوچه‎های نجیب غزلها که چشم تو می خواند
گهگاه اگر ا
کوچه ها باریکن دا بستس
خونه ها تاریکن طاقا شکستس
از صدا افتاده تار و کمونچه
مرده می برن کوچه به کوچه
نگا کن مرده ها به مرده نمیرن
حتی به شمع جون سپرده نمیرن
شکل فانوسی اند که اگر خاموش شه
واسه نفت نیست هنو یه عالم نفت توشه
جماعت من دیگه حوصله ندارم
به خوب ، امید و از بد گله نداره
گرچه از دیگرون فاصله ندارم
کاری با کار این قافله ندارم

دانلود
از کوچه های خیس گیشا تا کافه های گرم دربند
از برج میلاد کمی کج تا کوه مغرور دماوند
از روزهای خنده بازی تو پارک ساعی ریسه رفتن
شب زیر عطر گیج بارون دور تئاتر شهر گشتن
تهران بدون تو تهران بدون تو فقط سردرد داره
هر کوچه ای اسم تو هر کوچه ای اسم تو یادم میاره
شبها پیاده تو ولیعصر رو هر درختی اسم ما بود
ماهی که میرقصید رو آب تعبیر خواب جمعه ها بود
بازی نور و سایه و اشک تهران من تهران بیدار
بازم دارم هزیون میبافم بازم دلم تب داره انگار
تهران بدون تهرا
دانلود آهنگ کوچه به کوچه دلبرا دارمه خاطره از حسین رضایی 
Download New Music Hossein Rezaei – Koche Be Koche Delbara
دانلود آهنگ جدید حسین رضایی به نام کوچه به کوچه دلبرا با لینک مستقیم و کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ از تهران دانلود
 
دانلود آهنگ کوچه به کوچه دلبرا دارمه خاطره از حسین رضایی 
متن آهنگ کوچه به کوچه دلبرا دارمه خاطره حسین رضایی
آهنگ پیشنهادی :
دانلود آهنگ مردی و مردانگی هم دورانی داشته دادا از حسین رضایی
 
دانلود آهنگ کوچه به کوچه دلبرا دارمه خاطره از حسین رضا
دیروز .
عبور تو در کوچه ها وزید .
و هنوز .
راستی !
اگر تو نبودی .
این کوچه .
با کدام بهانه بیدار می‌شد ؟!
و این شب .
با کدام قصه می‌خوابید ؟!
پ.ن : نام گذاری کوچه خانه پدری شهید لطفی نیاسر 
شهید راه نابودی اسرائیل
شهید محمد مهدی لطفی نیاسر
در فرو بسته ترین دشواری
در گرانبارترین نومیدی،
بارها بر سر خود بانگ زدم: هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!” .
بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار
کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار!
وَه چه نیروی شگفت انگیزیست
دستهایی که به هم پیوسته ست…! .
 
 
فريدون خان ه مشيري
یه سری کوچه های پرت و پر از درخت هست که توی خواب هام گاهی میبینم. کوچه هایی که به سراشیبی میرسه و دوباره بالا میره. توی نقطه ای از شهرِ که از ارتفاع دیدی به باقی قسمت ها داره. توی خوابم زیاد از این کوچه ها گذاشتم. قشنگیش اینجاست مکان همون مکانه و مشترکه، اما رویاهای من متفاوتن. دیشب توی همون کوچه ها بودم. انگار از پیش مامان داشتم برمیگشتم، یا میرفتم؟ نمیدونم. هوا رو به تاریکی بود و چراغ ها دونه دونه در حال روشن شدن. ترس مبهمی زیر پوستم بود. انگار
سیری در اشعار
فريدون مشيري از دوران خردسالی به شعر علاقه داشت و در دوران دبیرستان و سال اول دانشگاه دفتری از غزل و مثنوی ترتیب داد.آشنایی با شعر نو و قالب های آثار او را از ادامه شیوه کهن باز داشت.
مشيري، نه اسیر تعصبات سنت گرایان شد، نه مجذوب نوپردازان. راهی را که
او برگزید، تعادلی در شعر نوین ایران بود. به این معنا که، او شکستن
قالبهای عروضی، و کوتاه و بلند شدن مصرع ها و استفاده ی بجا و منطقی قافیه
را پذیرفته و از لحاظ محتوی و مفهوم هم با نگ
کوچه ما و کوچه های اطراف اون از دیرباز به جای شباهت زیادش به ایران شباهت زیادی به کوچه های ایالات متحده داشت. بسکتبال به جای گل کوچیک مهم ترین شاخصه اون بود البته که دلیل نمیشد داخل کوچه ورزش ملیمونم انجام ندیم ولی خوب. دیروز زمانی که داشتم از وسط محله مون رد می شدم حلقه بسکتبال قدیمی مال 10 سال پیشو دیدیم که حالا به یک تیر برق جدید وصل شده بود. شایدم مدت زیادی اونجا بود و من ندیده بودمش به هر حال چیزی که مهمه اینه که خود خودش بود. پوسیده شده بود
تمام هیاهوی دلم را
پس آن کوچه 
همان کوچه که دستانت در دستانم
شانه ات بر شانه ام برخورد داشت
پس همان کوچه تمام دلهره هایم را
بر روی زمین گذاشتم 
و ی زوار در رفته از پس دگر کوچه
پرید و تمام اندوه مرا با خود به یغما برد
پاهایم  پریشان، نیت بر دویدن بر عضله داشت
اما.
بر سر جایم میخ کوب شدم.
قطره ای بر گونه ام جاری
همانجا چمپاتمه نشستم
همچو سربازی که در برابر فرمانده اش
نشسته است.
دقایقی به همین منوال گذشت
که بی اختیار از جای پریدم
و به دنبال زو
این آهنگ منو یاد کتاب شب های روشن میندازه. 
کوچه از فريدون مشيري با صدای کوروش یغمائی



مرورگر شما پخش آنلاین را پشتیبانی نمی کند


این هفته هفته ی مرگه. اگه ازش زنده بیرون بیام دیگه جاودان میشم D: فعلاً این آهنگه رو زدم رو دور تکرار و کارامو انجام میدم. امروز به دوتا نتیجه رسیدم :
1. هندزفری در گوش معادل است با لطفاً مزاحم نشوید
2. یک روز صحبت این بود که دخترها جذب چه پسرهایی می شوند، دوستم گفت پسرهای درسخوان و معدل بالا طرفدار بیشتری داشتند در
زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد
سیب ها روی خاک غلطیدند
چادرش در میان گرد وغبار
قبلا این صحنه را.نمی دانم
در من انگار می شود تکرار
آه سردی کشید،حس کردم
کوچه آتش گرفت از این آه
و سراسیمه گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه
گفت:آرام باش! چیزی نیست
به گمانم فقط کمی کمرم.
دست من را بگیر،گریه نکنم
مرد گریه نمی کند پسرم
چادرش را تکاند، با سختی
یا علی گفت و از زمین پا شد
پیش چشمان بی تفاوت ما
کوچه ما و کوچه های اطراف اون از دیرباز به جای شباهت زیادش به ایران شباهت زیادی به کوچه های ایالات متحده داشت. بسکتبال به جای گل کوچیک مهم ترین شاخصه اون بود البته که دلیل نمیشد داخل کوچه ورزش ملیمونم انجام ندیم ولی خوب. دیروز زمانی که داشتم از وسط محله مون رد می شدم حلقه بسکتبال قدیمی مال 10 سال پیشو دیدیم که حالا به یک تیر برق جدید وصل شده بود. شایدم مدت زیادی اونجا بود و من ندیده بودمش به هر حال چیزی که مهمه اینه که خود خودش بود. پوسیده شده بود
محله کوچه بیوک یزد
این محله در قرن هشتم هجری قمری شکل گرفته و از مکان های تاریخی زیادی برخوردار است.
آثار های مهمی در این محله قرار دارند که از جمله مهمترین آنها میتوان مسجد پیر حسن ، آب انبار پیر حسنی دامغانی و آتشکده کوچه بیوک و . اشاره کرد.
کوچه بیوک یکی از محلات زرتشتی نشین مرکز یزد بوده که در گذشته خارج شهر قرار داشته است.



اتشکده کوچه بیوک یزد
اتشکده در محله کوچه بیوک یزد واقع شده و تاریخ آن به دوره قاجار باز میگردد و این مجموعه به ثبت آث
دیروز خیلی اتفاقی با شاعر تاجیک آشنا شدم، لایق شیر علی. چند تا از شعراش رو با دکلمه خودش شنیدم و پاک دلم رو برده :دی
با اینکه خیلی دوست دارم راجبش حرف بزنم ولی نوشتن راجب شعر و شاعر سخته، مخصوصا وقتی تازه کشفش کرده باشی و هیجان زده باشی. اگه دوست داشتین خوشحال میشم راجبش حرف بزنم ولی کلمات برا اینجا نوشتن جریان پیدا نمی کنن
ترا دیدم یکی از شعراش هست که خیلی دوستش دارم، من یاد شعر کوچه فريدون مشيري میندازه. حتما گوش بدین بهش، زندگی به قبل و بعد
1- فیلترهای مخصوص تصفیه هوای محیط2- قابلیت کنترل خنک کنندگی بخش های مختلف خانه3- خنک کنندگی محیط در زمان کمتر4- مصرف نکردن آب به عنوان خنک کننده5- بدون صدا بودنمشاور فروش: 9174939001آدرس: شعبه 1- چهارراه هوابرد به سمت چهارراه سرباز، بعد از ساختمان  بهزیستی ساختمان نبش کوچه طبقه2 واحد4شعبه2- بلوار صنایع، بعد از شهرک آرین به سمت گلستان، روبرو شیمی گیاه بعد از کوچه 28 دکتر حسابی نبش کوچه 28/1
چند روز بود دوباره مانیتور لپتاپم خراب شده بود، امروز بردمش تعمیر و باز رفتم مرکز تبادل کتاب، دامن از دست برفت و اینا رو خریدم :دیچند وقت پیش در‌به‌در دنبال یه جمله، بیت و . بودم که بنویسم اول یه کتاب و پیدا نشد. امروز پیدا کردم ولی دیگه دیر شده، ایشالا کتاب بعدی :دی نکته آخر اینکه فريدون دختری به اسم بهار داره و شعر فريدون پر از بهارهمن با خیال خویش،با خوابهای رنگین،با خنده‌هایِ دخترِ دردانه‌ام بهار»با آنچه شاعران به بهاران سروده‌اند؛
از همان روزی که دست حضرت قابیلگشت آلوده به خون حضرت هابیلاز همان روزی که فرزندان آدمزهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید"آدمیت مرد گرچه آدم زنده بود"
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختنداز همان روزی که با شلاق و خون، دیوار چین را ساختند"آدمیت مرده بود"
بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیابگشت و گشتقرنها از مرگ آدم هم گذشتای دریغآدمیت برنگشت
روزگار مرگ انسانیت استمن که از پژمردن یک شاخه گلاز نگاه ساکت یک کودک بیماراز فغان یک قناری در قفساز
ارائه خدمات گروه یزد تهویه :
پخش بهترین اتصالات و لوازم جانبی پکیج و رادیاتور
امکان سفارش آنلاین
کارشناسی رایگان جهت انجام پروژه ها
مدیریت: 9177375800-9174935800
آدرس: شعبه 1- چهارراه هوابرد به سمت چهارراه سرباز، بعد از ساختمان  بهزیستی ساختمان نبش کوچه طبقه2 واحد4
شعبه2- بلوار صنایع، بعد از شهرک آرین به سمت گلستان، روبرو شیمی گیاه بعد از کوچه 28 دکتر حسابی نبش کوچه 1/28
 
تو را دارم ای گل، جهان با من است.تو تا با منی، جانِ جان با من است.کنار تو هر لحظه گویم به خویشکه خوشبختیِ بیکران با من است.
 
"فريدون مشيري"
 
پ.ن1:
جان و جهان خواند مرا آن صنم 
تا بزیم جان و جهان من است 
 
"سنایی"
 
پ.ن2:
بیا نگارا
بیا در آغوش من 
 
"هوشنگ ابتهاج"
زندگی فرصت پرواز در آگاهی توبا غم عشق نشستنسر آواز تو بودتوی تنهایی کوچههمه ی فکر و خیالم پی توتا ته کوچه دلممحو تماشای تو بودمیزند باز در این باغقناری به هوایت چه چهمرغ تنها به خیالشهمه سودای تو بودچون که با عشق توپرواز کشیدمسر هر کوی رسیدمجلوه ای از هنرخلقت بی تای تو بود
کد آهنگ پیشواز ایرانسل فريدون آسرایی
برای دریافت تمامی کد آهنگ پیشواز فريدون آسرایی برای ایرانسل به سایت بوفگرام مراجعه کنید.
کد آهنگ پیشواز کمک کن ۱ فريدون آسرایی : ۵۵۱۱۱۸۸۴
کد آهنگ پیشواز کمک کن ۲ فريدون آسرایی : ۵۵۱۱۱۸۸۵
کد آهنگ پیشواز کمک کن ۳ فريدون آسرایی : ۵۵۱۱۱۸۸۶
کد آهنگ پیشواز خونه به دوش ۱ فريدون آسرایی : ۳۳۱۲۱۴۵
کد آهنگ پیشواز خونه به دوش ۲ فريدون آسرایی : ۳۳۱۲۱۴۶
کد آهنگ پیشواز گل ناز ۱ فریدو
ادامه مطلب
 
روزگاری شام غمگین خزان
خوش‌تر از صبح بهارم می‌نمود
این زمان حال شما حال من است
ای همه گل‌های از سرما کبود
 
روزگاری چشم پوشیدم ز خواب
تا بخوانم قصه‌ی مهتاب را
این زمان - دور از ملامت‌های ماه -
چشم می بندم که جویم خواب را
 
فريدون مشيري | با صدای افسانه رثایی
 
 
این کوچه ای که می بینید مسیر قدیمیه ماهان-بم هست. این سمت کوچه یه کاروانسرا بود که درشو گل گرفته بودن. و فقط ورودی شو میشد دید؛ مثل همین باغی که عکسشو می بینید[که درشو گِل گرفتن]. خیابان اصلی الان، با فاصله حدودا 10 متری موازی با همین کوچه قرار داره. 
 
خیلی از بنا های قدیمی توی مکان های گمشده ای از ایران قرار دارن که قدمتشون زیاده و به دلیل بی توجهی بهشون و عدم رسیدگی و مرمت، همینجوری رها شدن؛ در حالی که معماری اصیل ایرانی رو به تصویر میکشن، حتی
تاریخ ادبیات ٣تست تو کنکور داره
✍️ عبدالحسین زرین کوب
با کاروان حله 
شعر بی دروغ شعر بی نقاب
پله پله تا ملاقات خدا
فرار از مدرسه 
سر نی
پیر گنجه در جستجوی ناکجا آباد
بحر در کوزه 
بامداد اسلام
ارزش میراث صوفیه
جستجو در تصوف
از کوچه رندان
از چیز های دیگر
نه شرقی ، نه غربی، انسانی

✍️ غلامحسین یوسفی
دیداری با اهل قلم 
برگ هایی در آغوش باد 
چشمه ی روشن
روان های روشن
کاغذ زر
تصحیح بوستان و گلستان سعدی
ترجمه (شیوه های نقد ادبی) از دیوید دیچرز
ترجم
معرفی درس:


درس الکترونیک 1 از دروس اصلی رشته مهندسی برق در تمامی
گرایش ها است. هدف از این درس آشنایی مقدماتی با فیزیک الکترونیک و ادوات
پایه ای الکترونیک مانند دیود، ترانزیستورهای پیوندی دوقطبی و
ترانزیستورهای اثر میدان است.
ادامه مطلب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها