نتایج جستجو برای عبارت :

زن صیغه ای جوان باحال مثل خودم می‌خوام تشکر

مي‌خوام حواسم یکم به خودم باشه. چاي رو دم گذاشتم و چراغا رو روشن کردم. به صداهاي درون و بیرون بی‌توجهم. مي‌خوام کاراي عقب‌افتاده رو کم کم انجام بدم. آهنگاي قشنگ و شاد مي‌خوام گوش بدم. مي‌خوام وقتی بهت فک میکنم فقط لبخند محوی بزنم و رد بشم. حس بد اين روزا رو مي‌خوام بریزم دور. نمي‌خوام کسی که جلوی موفقیتمو میگیره خودم باشم. که از ازل تا ابد خودم بودم. چراغا رو روشن بذار هاجر. چاي دم کشیده و نون بربری و پنیر و گردو منتظرتن.
اين بار اما دلم می خواد چشمام رو روی اشتباهاتم ببندم و به خودم اجازه ارامش بدم. اين بار می خوام به کودک درونم بگم تنهات میذارم اروم شی. 
می خوام توی لحظه زندگی کنم. می خوام راهی که نتونستم تمومش کنم رو تموم کنم. می خوام ارزوهايی که انجام ندادم رو انجام بدم. اين بار می خوام خودم باشم و خودم.
 
+بابت اشتباهاتم اما تو ببخشم. بابت بد حرف زدنم تو ببخشم.
باور کنید مي‌خوام بنویسم ولی همش وقت نمی شه . تو بیکاری غرق شدم . کلی‌چیزا هستن که می خوام بنویسم ولی بیکاری وقتشو بهم نمی‌دهد. ولی حداقلش می خوام‌بگم امروز روز جهانی آتئیست هاست . می خوام خودم به خودم بگم روزم مبارک ! 
پ.ن : اين پست ادامه دارد.
واقعا گاهی نمی‌تونم تشخیص بدم که چیزی که مي‌خوام چیزیه که واقعا مي‌خوام یا فقط چون می‌ترسم چیز دیگه‌اي رو بخوام اون رو مي‌خوام یا چون راه رسیدن به اون یکی سخت‌تره اين رو مي‌خوام یا اين قد همیشه محدود شدم باورم شده اين رو مي‌خوام یا چی.
دوست ندارم اينو. 
مطمئنم که اتفاق بدی افتاده. اتفاقی مثل شناخته شدن، دیده شدن، درک شدن. برام مهمه؟ نه. فقط امیدوارم که تموم شه. اين بخش از زندگی برخلاف میلم (یا شايدم دقیقا با میل خودم) بیش از اندازه کش اومده. وقتشه از اين برهه‌ی فاکد آپ گذر کنم. با اينکه وابستگیا دست و پامو بستن. بايد سنگامو با خودم وا بکنم. مي‌خوام یا نمي‌خوام؟ همه چی برام یه بازیه؟ کاش یکی بود از بیرون میزد تو گوشم تا حواسم سر جاش بیاد. گیج و سردرگمم.
مطمئن نیستم.
مي‌خوام یه مشت بزنم تو صورتم.
در شرف یک تغییر بزرگم و اين به حد کافی ترسناکه. براي من. اما همونطوری که اولین موجاي مهاجرت از مهر پارسال بهم رسیده و زندگیم رو زیر و رو کرده میدونم کهه ما بقی هم احتمالا موج هاي سهمناک تریه. اما! چکار می خوام بکنم؟ اين ی تجربه ی جالب بود تا بفهمم که اگه بخواي ناراحت بمونی خواهی موند و بالاخره بايد رهاش کنی. احتمالا اگه آگاه باشم به اتفاقی که قرره بیفته مشکلات کمتری خواهم داشت. مثلا حجم دلتنگی و حجم استقلال و غیره. همه اش یک دفعه بیاد سراغم. اما
خاطره کار فرهنگی باحال
خاطره کار فرهنگی باحال
 
خاطره کار فرهنگی باحالبعضی وقتا وصف یک سری ازین کارهاي باحال و خودجوشِ فرهنگی را که می‌شنوی، حالت خیلی خوب می شود.
مثلا یکی از اين کارها مسابقه کتابخوانی‌ اي هست که در عرض ۲ ساعت توی مدارس برگزار کردند.بچه‌ها خیلی خوششون اومده بود.هم بخاطر اينکه ۳-۲ساعتی از کلاساشون پیچونده شده بودو هم اينکه ساعات درسايی که به نظر خودشون به درد زندگیشون نمی خوره، کتاباي مفید خوندند.جالب بود براشون که همونجا
از غیب به ما برگ و براتی بفرستتلخی ذائقه را شهد و نباتی بفرستتو هم اي بنده، اگر شکر گزاری به خدابه خود آل محمد صلواتی بفرستهر شب میخونم با شور و نواکربلا می خوام ابالفضلذکر سجود نمازم شدهکربلا می خوام ابالفضلجدايی هم حدی داره آقاکربلا می خوام ابالفضل""" ابالفضل کربلايیم کنابالفضل نینوايیم کن"""نفس نفسم ذکر کربلاستکربلا می خوام ابالفضلعشق من فقط گنبد طلاکربلا می خوام ابالفضلقسمتم بکن تا بیام حرمکربلا می خوام ابالفضلجون و زندگیم نذر روضه ها
 
وقتی میاي صداي پات از همه جاده ها میادانگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میادتا وقتی که در وا می شه لحظه ی دیدن می رسههر چی که جاده ست رو زمین به سینه ی من می رسه آهاي که تویی همه کسم بی تو می گیره نفسماگه تو رو داشته باشم به هر چی می خوام می رسمبه هر چی می خوام می رسموقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنمگلهاي خواب آلوده رو واسه کی بیدار بکنمدست کبوترهاي عشق واسه کی دونه بپاشهمگه تن من می تونه بدون تو زنده باشهاي که تویی همه کسم بی تو می گیره
مي‌خوام بنویسم مادر
که صبرم بهتر شده
عاقل تر شدم
و البته.
ترس هام کمتر.
 
به خودم حق میدم که اونقدر ناراحتی کرده باشم
یعنی.
طبیعی می دونمش.
 
و از خودم و خدا تشکر می کنم که اين بار، خیلی خوش رفتارتر بودم.
 
دومین فراق ما دقیقا 24 روز طول کشید.
ولی من نهايتا دو سه بار بی تابی شدید کردم.
 
و خداروشکر.
که اين فراق ها
خیلی چیزها یادم میده.
 
امیدوارم تا قبل از عروسی رشد خیلی خوبی داشته باشم.
که هر مرحله از زندگی، شرايط و امتحانات جدید خاص خودش
سلام!
تابستون شده، آسمون نیمچه آبیه، دور اتاقم رنگ سبز می درخشه و دیروز دویدم!
بهار و تابستون همین هاش زیباست. چند روز در آرهوس برام باقی مانده، چند روز هم بین اش در کپنهاگ. بعدش اسبابکشی می کنم آلمان پیش خانواده ام و  دوست هاي عزیزم و دلبر! دقیقا یک هفته ی دیگه سالگرد اولین بوسه مون هست :) پارسال اينموقه خیلی گیج بودم. ولی الآن پر از شوق ام و اعتماد به خودم و مسیرم. با انقلاب هاي کوچکم و شکوفايیم. بیست و سه سالمه !هنوز بعضی وقت ها که می خوام خودم ر
کاغذ بازی وام تموم شد فقط مونده برم تحویل بدم اما شیم پله ی آخر رو نرفته ، خب فردام شروع ثبت نام ِ ، منم کارام تکمیل ِ ، حالا مي‌خوام بهش بگم من فردا میرم کاغذام رو میدم به مسؤول وام ، توأم بعداً که کارت درست شد باهم میریم ک تو بدی کاغذات رو الان دارم با خودم کلنجار میرم که بگم یا نه ، چون نمیخوام حتی یه روز از دست بدم چون مي‌خوام با پولش سریعتر اون مدرک خارجی رو راست و ریست کنم شايدم فايده نداشته باشه اين زودتر دادن اما مي‌خوام ثابت کنم به خو
به نام خدا
 
صبح نزدیک ظهر خودم رو با یه عود لیمو و خالی کردن دو تا کافی میکس تو لیوان گنده آب جوش و روشن کردن تلویزیون به جهت پخش موزیک هاي در و پیت آغاز کردم.
همین طوری که دارم کافی می خورم و بوی عود استشمام می کنم، آقاي بنفش دانلود می کنم و روی ولوم صد پلی می کنم.
آقاي بنفش که پلی می شه روحم باهاش می رقصه، یه رقص عجیب و غریب تنهايی. انگار که خوشحاله، سبکه.
یه کتاب گذاشتم بغل دستم که امروز بخونم با یه صفحه ی کاغذ رنگی آ چهار بنفش که یه طرفش کامل از
هر چی با خودم فکر می کنم بیشتر به اين نتیجه میرسم :اون هیچ وقت منو دوست نداشت
چون تنها بود و کاری نداشت سرشو با من گرم میکرد .ولی الان سر کار میره و وقت سرخاروندن نداره
هعییییییییییی باشه تو دروغ گفتی و من احمق باور کردم 
یه تلگرام و واتساپ دیگه نصب کردم. می خوام هیچ جا نباشم.می خوام همه فکر کنن من مردم
واقعا من مردم
نمی خوام کسی به من فکر کنه نمی خوام کسی نگرانم بشه.همه دروغ میگن حتی دوستام فک و فامیل
همه دروغگو هستن
حوصله هیشکیو ندارم من قطع را
می خوام دوباره شروع کنم. توانايیش رو دارم، خودم رو باور دارم و خدا رو، اما نمیشه (حداقل تا الان که نشده). واقعا نمی دونم چرا اما جا نمی مونم و نمی ايستم تا دنیا بره. منم بايد حرکت کنم و از امروز، از همین حالا می خوام بیش تر تلاش کنم، خیلی بیش تر. زمان کوتاهه و راه طولانی. تا امروز هر چی نشده از امروز به بعد بايد بشه. اين رو براي خودم می نویسم در آینده تا ثبت بشه، از روزِ هیچ براي روزهاي بهتر. اين یک مثبت نوشت الکی نخواهد بود. قول می دم اول به خودم، بع
دانلود خفن ترین و باحال ترینو جذاب ترین عکس پسر بچه هاي زیباي خارجی براي پروفايل اينستاگرام
باحال ترین و زیبا ترین عکس پسر بچه هاي خوشگل و خوشتیپ ايرانی و خارجی
دانلود باحال ترین عکس نوشته هاي پسر بچه خوشگل و عکس پسر بچه
زببا ترین و بهترین و باحال ترین و خوشگل ترین عکس هاي پسر بچه براي پروفايل
دانلود جدید ترینو بهترین و زیبا ترین و باحال ترین عکس پسر بچه هاي خوشگل

ادامه مطلب
ما در اين وبلاگ با استفاده از احکام، روانشناسی و نظرات متعدد شما بازدیدکنندگان گرامی مجرد و متاهلمان سعی در حل برخی از مسائل و مشکلات مربوط به ازدواج در جامعه داریم.
دوستان مسائل و مشکلاتی را که دارند یا میدانند را در قسمت حل مسائل وبلاگ با ما در میان بگذارند، و ما آنها را در وبلاگ قرار میدهیم و دوستان بازدید کنندهاي محترم راه حل هاي خودشان را در نظرات مربوط به آن ارائه دهند تا دیگران از اين راه حل ها بهره‌مند شوند.
دوستان ما را در اين کار خی
سلام 
اگه حالمو بخواين بپرسین بايد بگم زندگی من مثل پرده هاي نمايش نامه ی پرنده آبیه دوست دارم خوشبختی رو پیدا کنم زندگی جدال بین خیر و شره خوب حالا فلسفی نمی کنم قضیه رو 
 
می دونی می خوام بگم براي خودم هم عجیبه چرا اين قدر عاشق نوشتنم طوری که نمی تونم از فکرش در بیام بهش فکر می کنم اما کاری نمی کنم حالا ذهنم قفله به خودم باور ندارم می تونم می نویسم 
 
دارم به آیده هاي مختلف فکر می کنم خوب ولی چرا نمی نویسم خودم هم نمی دونم 
 
مگه رویام اين نبود
احساس خشم زیادی نسبت به یه نفر دارم، چند دور ماجرا رو با خودم دوره کردم، همچنان نمی‌دونم کی مقصره؟ اصلا شايد مقصری وجود نداشته باشه واقعاهمش مي‌خوام دنبال مقصر نباشم
ولی وقتی عواقب کارش احساس و زندگی ام رو تحت تاثیر قرار داده ، هر چند کم!! عصبانی می‌شم
دوست دارم نسبت به قضیه بی تفاوت باشم تا اينقدر در عذاب نباشم دوست دارم خودم رو جاي طرف بذارم و بهش حق! بدم
یه مدت دعا می‌کردم که آروم شم ، بعد یه مدت خشمم غلبه کرد و پر شدم از نفرت
مي‌خوام ب
تا حالا بهت نگفتم ولی حالا مي‌خوام بگم
بی تو میمیرم
مي‌خوام بگم تو دنیاي منی
مي‌خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره
مي‌خوام بگم دوستت دارم فقط به خاطر خودت !!
مي‌خوام بگم شدی لیلی عشقم …
مي‌خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !!
مي‌خوام بگم نبودنت برام پايان زندگیه !!
مي‌خوام بگم به بلندی قله اورست و پهناوری اقیانوس اطلس دوستت دارم …
مي‌خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم …
مي‌خوام بگم هیچ وقت طاقت هجرتو ندارم …
می
وقتی پوشه ی موزیک رو باز کردم و دیدم چقدر قدیمی ان ، متوجه شدم خیلی وقته موزیک گوش نکردم
قبلا همین که می خواستم با سیستم کار کنم قبل از هر کاری موزیک می ذاشتم و بعد کارامو انجام می دادم.
متوجه شدم خیلی وقته براي کاراي غیر ضروری هم پاي سیستم ننشستم.
وقتی وبلاگمو باز کردمو  دیدم از آخرین پستم بیشتر از دو سال می گذره، متوجه شدم خیلی وقته از خودم فاصله گرفتم
شرايطم نسبت به قبل زمین تا آسمون فرق داره ، ولی من همون حوریاي سابقم، چرا بايد با خودم فاصل
می خوام برم جايی که کسی نشناسه منو. می خوام برم جايی که اولین چیزی که ازم می پرسن اسمم باشه. می خوام برم جايی که پر از آدماي تازه باشه و من بعد از آشنا شدن باهاشون ذوق زده شم و شبا به اين فکر کنم که یه روزی شايد بتونیم بهترین ها براي همدیگه باشیم. من می خوام برم جايی که آدمايی که می شناسمشون اونجا نیستن و من دیگه لازم نیست کل شب بی خوابی بکشم و بهشون فکر کنم و فکر کنم و آخرش به اين نتیجه برسم که جايی که هستم رو دوست ندارم. من می خوام برم جايی که اولی
.
مي‌خوام معلم زبانی باشم که شاگردش توی یکی از خونه‌هاي قدیمی خیابون‌هاي مرکز شهر زندگی می‌کنه. مي‌خوام عصرها پالتو قدیمی‌ام رو بپوشم و رژلب تیره بزنم.  مي‌خوام از پارک وی تا باغ فردوس رو پیاده بریم و مهم نباشه که داریم یخ می‌زنیم. مي‌خوام مثل فروردین هزار سال پیش، موقع رد شدن از خیابون بهت بگم من پر از ترس‌هاي عجیبم. بعد دستم رو بگیری و وقتی تقریبا داریم وسط خیابون می‌دویم صدات بین شلوغی ماشین‌ها گم بشه و هیچ وقت نفهمم که چی گفتی.
نه اي
می خوام بگم لعنت به هر چی سرما خوردگیه، ولی یادم میاد که آدما چقدر مشکلاتشون بزرگ تر از یه سرماخوردگی و گلودرده! 
می خوام بگم لعنت به مشکلا، ولی می بینم عامل اصلی همه ی مشکلات خودمونیم!
می خوام بگم اصلا لعنت به خودمون، ولی خدا پیش دستی می کنه و میگه "ولی شما ها براي منید؛ چه خوب و چه بد"
ادامه مطلب
خب کوآلاتون بالاخره تصمیم گرفت اهدافشو بنویسه. بالاخره خسته شدم از اين وضع زندگی. پنجره رو باز کردم و صندلیم رو گذاشتم رو به روش. منظره حیاط قشنگمون با صداي بارون و بهترین بوی جهان طلايی ترین فرصت من بود. سررسیدم رو باز کردم و هر کاری که می کنم و دوست دارم انجام بدم تو سال جدید رو نوشتم. احساس می کنم مغزم خالی شده. انگار یه کلاف گنده در هم پیچیده توی سرم بود که بالاخره تونستم سرش رو پیدا کنم و وقتی که کشیدمش به راحتی باز شد. انگار یه عالمه مینیون
امروز پنج ساعت و چهل و پنج دقیقه جلو رفتم
صبح زود بیدار شدم 
میدونم پنج ساعت و چهل و پنج دقیقه کمه و دارم فکر میکنم چجوری بیشترش کنم
همینکه تسلیم نشدم خوبه
بايد صبح ها بیشتر جلو برم
گردن درد و سردرد زیادی داشتم
امیدوارم فردا خیلی خیلی بهتر از امروز باشه 
خیلی سخته تشکر کردن بخاطر ساعت کمی که داشتم اما میخوام از خودم تشکر کنم و خودمو دوس داشته باشم و از خودم خواهش کنم سعی کنه هر روز بهتر از روز قبل باشه
 
سلام
خوبین؟ خوشین؟
خیلی وقته به اينجا سری نزدم.
بعد از اينجا متاسفانه پیشرفت چندانی هم تو حفظم نداشتم.
دعا کنید خدا توفیق بده و برگردم به گذشته.
می خوام از اول شروع کنم؛ سفت و سخت تلاش کردن رو، نوشتن رو و تغییر رو.
می خوام یه آدم دیگه شم، به هر نحوی که شده.
من برگشتم و از اين به بعد می خوام از اول شروع کنم و بنویسم.
دعا کنید بشود.
مي‌خوام برم امام رضا! خیلی وقته نرفتم. دلم تنگ شده. تازه کلّی تشکّر هم بدهکارم. و کلّی چیز جدید بايد بخوام. :-پررو
نمی‌دونم. یه روندی تو زندگی‌م دارم. هر چند ماه یه بار برم پیش امام رضا. و اين روزهايی که می‌رم اون جا واقعن شارژم می‌کنن. نمی‌دونم چرا. نمی‌دونم چی داره. ولی می‌دونم یه چیز خوبی داره که حسابی دلم براش تنگ شده. :د
شايد به جز ضامن آهو، ضامن آدم‌هاي گم‌شده هم باشه. دستشون رو بگیره ببره برسونه به خونه‌شون. :د
 
چرا بعضی‌ها به مشهد
متن آهنگ جاي من نیستی کاوه یغمايی و سیروان خسروی
بی تو پره سر گیجه و هی به خودم می پیچم و
آروم‌ندارم آروم ندارم
میچرخه دور سرم خاطره هات دور و ورم
آروم ندارم آروم ندارم
خودم نمیدونم چمه که شايد یه وقتا لازمه
فقط بری ببری از همه 
جاي من نیستی واسه دنیاي من نیستی دستامو میگیری اما پاي من نیستی 
دارم‌شک میکنم کم کم کنار تو به اين روزام تو میگی با منی اما چرا حس میکنم‌تنهام
روزاي خوب تو اين قفس توهمه همین و بس
می خوام رها شم می خوام رها شم
می خوام
متن آهنگ جاي من نیستی کاوه یغمايی و سیروان خسروی
بی تو پره سر گیجه و هی به خودم می پیچم و
آروم‌ندارم آروم ندارم
میچرخه دور سرم خاطره هات دور و ورم
آروم ندارم آروم ندارم
خودم نمیدونم چمه که شايد یه وقتا لازمه
فقط بری ببری از همه 
جاي من نیستی واسه دنیاي من نیستی دستامو میگیری اما پاي من نیستی 
دارم‌شک میکنم کم کم کنار تو به اين روزام تو میگی با منی اما چرا حس میکنم‌تنهام
روزاي خوب تو اين قفس توهمه همین و بس
می خوام رها شم می خوام رها شم
می خوام
تو اين چندوقته،هرکیو دیدم که حالش خوب نیست،همش بهش امید دادمامید روزهاي دوستداشتنی اينده
یاداوری قوی بودنشون،قوی بودنمون.و خواستم که قوی بمونیم
حرف از تجربه زدم
حرف از اينکه منم درکشون میکنم.
یکی تشکر کرد
یکی بیشتر گریه کرد
یکی فقط گوش کرد
میدونم که تاثیر داره چون بعدا همشون تشکر کردن
ولی حالا خودم میتونم بگم امیدم به تهش رسیدهنمیخوام از هیچی حرف بزنم فقط میخوام بگم منی که اينقدر روضه خوندم براي ریگراننوبت به خو
همیشه یکی از آرزوها و دغدغه‌هاي اساسی ادبی من تشکیل یک حلقه ادبی بوده است. البته معیارهايی براي خودم معین کرده‌ام ولی ترجیح میدادم خود به خود اتفاق بیفتد و با چند رفیق پاي کار و باحال و اهل شعر و ادب آغاز کنم. اسمش را هم معین کرده‌ام گوشه ذهنم که آب بخورد. احتمالا اين فرض براي خودم بماند اما به نظرم آمد که اگر نگفته‌ام تا بحال، بگویم.
بی تی اس یه چیزیه که مثه .شلغمه!
خوب میکنه ولی تلخه!
یا مثه هویجه!
هر چی هسرو آتیشِ دلِ آدمیه سطل آب می پاشه!
هروخ مامان بابام بهم گیر میدن
هر وخ حالم خوب نیس
هر وخ ک چیزی ک نبايد بشه میشه 
هروخ چیزی ک بايد بشه نمیشه
کارسازه!
اونم شدید
ولی عوارض داره!
اونم شدید
ولی می ارزهبرا امثالِ منبه عوارضش!
اونم شدید
میفمین چی میگم؟!
اونا خیلی ما نیستن
ما وقتايیکه بايد بگذریم نمیگذریم.
اونا میگذرن
وقتايیکه بايد تلاش کنیم نمی کنیم.
اونا میکنن
اونا
منم می خوام ، می خوام داد بزنم بلکه صدام به یه جايی برسه
منم میخوام دیده بشم جذاب باشم یکی باشه 
هه حتی نوشتن اين چیزا اينجا داره خردم میکنه، شايد دیره شايد عشق یه چیز بچگونس، شايد برا ۲۰ ساله هاس
شايد برا اين حرفا دیگه بزرگ شدم اما من دلم خیلی چیزا میخواد که به موقعش نداشته مشون هنوزم ندارمشون
زیبا ترین و جالب ترین جشن هاي خارج از ايران و داخل از ايران و دانلود عکس هاي جدید روز خام خواری با لینک مستقیم
دانلود عکس هاي روز خام خواری با کیفیت هاي عالی و خوب و دانلود عکس هاي روز خام خواری با لینک مستقیم
بهترین و زیبا ترین و جشن هاي روز خوام خواری و دانلود عکس هاي روز خام خواری با کیفیت هاي عالی و خوب
جدید ترین و باحال ترین و خنده دار ترین عکس نوشته هاي روز خام خواری و دانلود عکس هاي روز خام خواری
دانلود جدید ترین و بهترین و زیبا ترین و جدی
در مورد عکسی که انتهاي اين مطلب هست :))دوباره رکورد زدیم ^_^
مقدار قابل قبولی از پارچ آب خالی شد بعدش :/  ( ریخت در واقع :)) ) 
کلا هم طبق حتی همین پست قبلی , واقعا اين کاری نیست که به خودم نسبتش بدم :))
هر دفعه که اينجور اتفاقی می افته , هی به اين فکر می کنم که از یه سریا بايد تشکر کنم . :)) و بدیهی ترینشون (براي من) اصلا بدیهی نیست :))
یعنی واقعا بايد تشکر کرد . باشد که واقعا تشکر کنیم :))
یادی هم کنیم از استاد فامیل دور که می گن :‌ که با اين در اگر دربند درمان
وقت‌هايی که می‌گن تو و داداشت شبیه همین، مي‌خوام یه آتش گنده درست کنم، و قدم‌رو، آروم، تنها و با سری پايین از شرمندگی برم وسطش، چهارزانو بشینم و منتظر بشم کامل بسوزم تا دیگه اثری ازم توی اين دنیا نَمونه! یعنی مي‌خوام بگم اين‌قدر از خودم بدم میاد توی اين شرايط، حتی اگر اين حرفشون در جهت یک تعریف ازم بوده باشه!
 
پ.ن: به طبیعت هم فکر کردم، قبل از اين که برم یک روبات آتش‌نشان با سنسوری‌، چیزی می‌سازم که آتش رو خاموش کنه. مزاحم آتش‌نشان‌هاي

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها