نتایج جستجو برای عبارت :

داغلاردا دمان گوزلدیر

دلم به بوی تو آغشته استسپیده‌دمانکلمات سرگردان برمی‌خیزندو خواب آلوده دهان مرا می‌جویندتا از تو سخن بگویمکجای جهان رفته‌ای؟نشان قدم‌هایتچون دان پرندگانهمه سویی ریخته استباز نمی‌گردی، میدانمو شعرچون گنجشک بخارآلودیبر بام زمستانیبه پاره یخیبدل خواهد شدشمس لنگرودی
 
 سپیده‌دم بود
       تنها خروسی دید
       دختر عاشق روستا را
       در کنج کاهدانی
       چگونه سر بریدند !
 
       این بود که او
       به لانه‌اش برگشت
       سکوت کرد و پیمان بست
       که دیگر سپیده‌دمان نخواند.
 
شیرکو بی کس
 
نیمی از شعرهایم، زاده ی ناشنوایی اند نیم دیگر، نابینایی.سپیده دمان که اولین خشابِ سرخ از مشرق خالی می شودحافظه ی کوتاه مدتمبه بالای یک کاجِ باریک در حاشیه ی جاده پرتاب می شود.یک ماهی قرمزِ سه دمدر تنگ مغزمشناور است. چند دسته کرمِ ابریشمالیافی شفاف، بر حصارِ کالبدم می تنند.هر سال بهار،پیش از پروانه شدن کسی بالهایم را با بوسه می چیندو از منتنها تمبری فسرده از رُستن در آلبومِ یادبود،بر جای می ماند.
 
"پولشکان شرمانوف"
گوگل نیست پست‌هام بی‌عکس شدن 
شب به پایان راهش نزدیک می‌شودما راهرگز خوابی نیست.بیدار می‌مانیم تا سپیده‌دمان.منتظر می‌مانیمتا خورشید چکش‌اش رابر تارک خانه‌ها بکوبد.منتظر می‌مانیمتا خورشیدچکش‌اش رابر پیشانی و قلب‌هایمان بکوبد.آنقدر بکوبدتا صدا شود.تا شنیده شود.صدایی دیگرگونه.چرا که سکوتپر از صدای گلوله‌ی اسلحه‌هایی‌ستکه نمی‌دانیم از کجا شلیک می‌شود.
یانیس ریتسوس
تلخ ترین شکل زندگی شاید
دستان تو باشد
که سیاه می کنم
نفهمند دوستت دارم 
ماه پایین آمده تا گوشه ی ایوان سبز 
در لمیده گی باران
و
ترناکی ناودان های شاید سفالی 
 رویای آنطرف تر میله ها 
خلاصه گذر دادن جوانی زنی ست
که هنوز عینکش را با تکه پارچه های سرخ
قبل لالایی فرزندانش
در تصور خاطره ای پاک می کند 
و من رنگ گل ها را سیاه 
که نفهمند دوستت دارم
دستانت را 
ماه لمیده را 
ناودان های شکسته را 
که نفهمند دوستت دارم
من از ترس جوخه های قبل آفتاب 
در خواب
 
        Piano Sonata No.21 in C Major , Op.53 (Waldstein)
I.Allegro con brio
II.Introduzione : Adagio molto
III.Rondo : Allegretto moderato - Prestissimo
مریم صوفی سیاوش
 
بتهوون این شاهکار خود در دو ماژور را به حامی همیشگی اش تقدیم کرد. نواختن این سونات به تکنیکی درخشان و کنترل ساختار های پیچیدۀ ریتمیک نیاز دارد. شکل اصلی این اثر در دو موومان خلاصه می شود که بخشی بیست و هشت میزانی در میان آن دو، اینترودوتسیونه-آداجو مولتو آتاکا، در اصل جای موومان دوم را به خود اختصاص داده است. کمپف می گوید:این بخش همچون
خبر از عالم بحر و برم نیست،
خبر از سوزش خشک و ترم نیست.
ز خاک تر بود آب و گل من،
ز غم می سوزم و خاکسترم نیست.
 
انیس خوشگل خوشجقچقم نیست،
رقیب بدزبان احمقم نیست.
حقم را می خوری گرچه، غمت نیست،
غمی که می خورم، هرگز حقم نیست.
 
به غارت برده ای رزق گدا را،
به یغما می بری از کور عصا را.
زمین مال خدا گویی و ده چند،
به یغما می بری مال خدا را.
 
ز جام چشم جادوی تو مستم،
هم از لبهای نوشت میپرستم.
دل سنگین تو پیمان شکن شد،
تمام عمر در بند شکستم.
 
خزان افتاده در
اشعار هوشنگ چالنگی
هوشنگ چالنگی
(زاده ۱۳۲۰ خورشیدی در مسجد سلیمان)، شاعر معاصر اهل ایران است. وی فرزند
رحمان چالنگی شاه امیری (ازطوایف اصلی ایل ممبینی) از ملاکین و بزرگان ایل
ممبینی می‌باشد که پدرایشان هم‌زمان با اکتشاف نفت از زادگاه خود روستای
لاکم از توابع شهر باغ‌ملک به مسجدسلیمان آمدند و همه باغهای لاکم به نام
پدرایشان می شناسند.
اشعار زیبای هوشنگ چالنگی
اکنون
خاموش ترین زبان‌ها را در کار دارم
با پرنده ای در ترک خویش
که هجاها را به
برگشت و بسرعت برق کلاف راه‌پیمایی طولانی در درون او از هم باز شد . کوه‌ها ذوب شدند . آدم‌ها محو گردیدند . رؤیا به مکان جدیدی منتقل شد . و جوان دید که سرزمین کنعان ، چون هوای ملیله‌دوزی شده ، رنگارنگ ، پُر زیب و زیور ، و لرزان ، بالای سر او روی سقف کوتاه خانه‌ی نی‌اندودش خود را گسترده است . بطرف جنوب ، صحرای مرتعش ادومیّه بود که به پشت یوزپلنگ می‌مانست . دورتر بحرالمیّت ، با غلظت مسمومِ خویش ، نور را به‌درون می‌کشید و می‌نوشید . پس پشت ، اورشل
کارت حافظه  32 گیگابات microSDHC کلاس 10 Apacer مدل IP22 دارای قابلیت پشتیبانی و نمایش فیلم و عکس با کیفیت full hd و سرعت خواندن بالا حداکثر تا 85 مگابایت بر ثانیه می باشد. همچنین سرعت انتقال قابل قبول این مموری می تواند جوابگوی کاربران حرفه ای باشد البته این سرعت به توان پردازش سیستمی که با آن کار می کند هم بستگی دارد. از دیگر قابلیت های این کارت حافظه ضد ضربه بودن و مقاومت در برابر پرتو x است و همچنین می تواند در دمان -40 تا +85 درجه سانتیگراد کار کند.
این محص
دروازه های آسمان، گشوده می شود و بارانی شگفت، زمین را فرا می گیرد.مکه، لبریز عطر یاس، با چشمانی گشاده تر از هر روزبیستمین روز جمادی الثانی را دیدار می کند.دروازه های آسمان گشوده می شودو فرشتگانی بی شمار، هلهله کنان فرود می آیند.چشمان خدیجه علیهاالسلام ، خیس لبخند می شود ومحمد صلی الله علیه و آله ، شادمان و بی قرار، کودک را در آغوش می کشد.فاطمه علیهاالسلام متولد می شود؛ دختری که مادرِ پدر است و خیر کثیر.خورشیدی که یازده ستاره دنباله دار را در
ادبیات در ایران پیش از اسلام به سروده‌های اوستا در حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد بازمی‌گردد. این سروده‌ها که بخشی از سنت شفاهی ایرانیان باستان بوده‌اند سینه به سینه جابجا شده و بعدها بخش‌های کتاب اوستا را در دوران ساسانی پدیدآوردند. اوزان باستانی شعر در ایران ضربی وهجاییبودند و به نظر می‌رسد این شیوه در زبان فارسی باستان نیز مورد استفاده بوده‌است. در دورهٔ اشکانیان ادبیات ایران تحت تأثیر نفوذ هلنیسم دچار دگرگونی شد. خنیاگران پارتی سر
پرسش صفحه 130 کتاب کاروفناوری پایه هشتم پودمان معماری و سازه ماکت سازی
سوال :
برای پوشش بازشو ها از چه موادی می توانید استفاده کنید؟
جواب :
- استفاده از یونولیت های نازک و رنگی مختلف
- استفاده از فیبر چوبی نازک
- استفاده از شیشه و لام
- استفاده از طلق های رنگی
- استفاده از کارتن و .
خب دیروز دیوار به علت نامساعد بودن هوا تعطیل بود اما امروز هوا آرام است و نسبتاً :
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
خیلی فکر به پیچ و تاب زندگی و ناملایمات و ایده آل ها نباید فکر کرد همین که میتوانم بنویسم یعنی هستم و همین برای دلخوشی بس که میتوانم با یک دوست یک تفریح کوچک و ساده داشته باشم. عاخه امروز پنجشنبه است اصلا مگه میشه بد بود.
می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را
محو توام چنا
کاش گاهی زمان متوقف می شد
اصلا کاش گاهی جهان متوقف می شد
اصلا بهتر بود می توانستیم از جهان به بیرون پرتاب شویم و مدتی به تماشای کائنات و تلاششان بنشینیم
روز ها می گذرد و احساسات گوناگون بر ما مستولی می گردد
کدامشان حقیقی است
دوست داشتن
عشق
نفرت
بی تفاوتی
کدامشان؟
عشق انسانی را اگر بعد از ازدواج باشد چه کسی می تواند کتمان کند که تعهد موجب آن است و روابط انسانی؟
و اگر قبل از ازدواج باشد چه کسی می تواند اثبات کند که هوس و طمع موجب آن نیست؟
طمعی که
دلم به بوی تو آغشته است.
 سپیده دمان 
کلمات سرگردان بر می خیزند
 و خواب آلوده دهان مرا می جویند! 
کجای جهان رفته ای؟
 باز نمی گردی، میدانم!نشان قدمهایت چون دام پرندگان همه سویی ریخته است.
باز نمی گردی، میدانم!
 و شعر چون گنجشک بخار آلودی بر بام زمستانی 
به پاره یخی بدل خواهد شد.
 
من این راه دراز را آمدم  که تورا ببینم.
زمین شخم زده را دیده ام، 
پاره خشت و ماه بریده را دیده ام،
 شگفت کودکان و پایمال علفها را دیده ام، 
سایبانی خاک و شعله ی آه را د
 
کِسّہ  ئے   شھدیں   زَیم  من  دَرشان کناںھانُل  ءِ  یات  ءَ  مَرچی    من  دیوان کناں
 
یات  کناں   مرچی   ھانُل  ءَ  گالانی  تہ ءَگوشدار اِت  او  ھَمبلاں   شھدیں  کِسّہ ءَ،
 
چَہ  وتی   کُلّ  ءَ   پُلّیں   وَرنا  ئے  درکَپیتدیم پَما  سَبزیں کھچَر  ءُ  باگاں سر بہ بیت
 
سَیلّ  کنان  اَت  آ  پُرمڑا   داریں   شاھوکارشاتُلاں   وَشیں   کُوکُوے   سر   داتَگ  توار
 
آ  گُلیں   وَرنا    گوں   مَلاری  ءَ  جُنزگ اَتشِیشگیں  جوے  پُلّیں   وَ
شش روز بعد از اولین روز، دومین روز حضور ما در پادگان بود که رسماً دوره ضرورت خدمت سربازی شروع شد. مثل دفعه قبل سپیده دمان و قبل از طلوع آفتاب قصد پادگان کردم. موبایلم رو به همسرم دادم و تا مدت نامعلومی که قرار بود اونجا باشم خداحافظی کردم و راهی پادگان شدم. به دم در پادگان که رسیدم سربازهای زیادی اونجا بودن که دسته دسته وارد پادگان میشدن. قبل از اینکه وارد بشم یه مغازه فروشنده لوازم سربازی باز بود که رفتم کلاهم رو که به سرم تنگ بود عوض کنم. از ب
شش روز بعد از اولین روز، دومین روز حضور ما در پادگان بود که رسماً دوره ضرورت خدمت سربازی شروع شد. مثل دفعه قبل سپیده دمان و قبل از طلوع آفتاب قصد پادگان کردم. موبایلم رو به همسرم دادم و تا مدت نامعلومی که قرار بود اونجا باشم خداحافظی کردم و راهی پادگان شدم. به دم در پادگان که رسیدم سربازهای زیادی اونجا بودن که دسته دسته وارد پادگان میشدن. قبل از اینکه وارد بشم یه مغازه فروشنده لوازم سربازی باز بود که رفتم کلاهم رو که به سرم تنگ بود عوض کنم. از ب
انتظار سخت است، فراموش کردن هم سخت است،
اما اینکه ندانی باید انتظار بکشی یا فراموش کنی،
از همه سخت تر است.
پائلو کوئیلو
 
دیروز بود،
تا همین نیامده ی بارانِ بیقرار.
پیش از بهت ناگزیر روزآمد
در گیرودار "دیگر نیست"
و "هنوز نه"،
من دیده گانم را که پر از اضطراب خواب
ها بود،
شانه زدم
و بعد راه افتادم.
هنوز نشان کم رمقی از زمستان پیدا
بود.
مادر مثل همیشه،
فانوس کومه ی "شهر
کلمات" را روشن می کرد.
و رعنا:
او حالا حزن هزار آسمان بی
اردیبهشت را
مشق کرده بود.
شش روز بعد از اولین روز، دومین روز حضور ما در پادگان بود که رسماً دوره ضرورت خدمت سربازی شروع شد. مثل دفعه قبل سپیده دمان و قبل از طلوع آفتاب قصد پادگان کردم. موبایلم رو به همسرم دادم و تا مدت نامعلومی که قرار بود اونجا باشم خداحافظی کردم و راهی پادگان شدم. به دم در پادگان که رسیدم سربازهای زیادی اونجا بودن که دسته دسته وارد پادگان میشدن. قبل از اینکه وارد بشم یه مغازه فروشنده لوازم سربازی باز بود که رفتم کلاهم رو که به سرم تنگ بود عوض کنم. از ب
طی شد این عمر، تو دانی به چه سان؟
                        پوچ و بس تند چنان باد دمان
                                                همه تقصیر من است اینکه خود می دانم
                                                                        که نکردم فکری
                                                                   که تامّل ننمودم روزی، ساعتی یا آنی
که چه سان می گذرد عمر گران.
                        کودکی رفت به ب
توانایی به کارگیری تکنولوژیهای نوین آموزشی در مدارس می باشند، با مسائل و مشکلاتی که در مدرسه و مجتمع های آموزشی بوجود می آید به درستی برخورد نمی نمایند و یا اصولاً راه صحیح و منطقی برخورد با مسائل را نمی دانند و هزاران مشکل دیگر که در قسمت مدیریت مشاهده می شود. براین اساس نیاز به این تحقیق احساس می شد و از طرف دیگر به نظر می رسید که نداشتن مهارت های لازم در زمینه مدیریتی در عملکرد مدیران و در نتیجه بهره وری کارکنان تأثیر می گذارد، چرا که بهره
دلتنگی های آدمی را باد ترانه می خواند
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
وهر دانه برفی
به اشکی نریخته می ماند
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق های نهان
وشگفتی های بر زبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و من

برای تو و خویش چشمانی آرزو می کنم،
که چراغ ها و نشانه ها را در ظلماتمان ببیند
گوشی که،
صداها و نشانه ها را در بی هوشی مان بشنود
برای تو و خویش روحی که این همه را در خود بگیرد و بپذیرد

و زبا
من نیز همانند همه‌ی مردان بابل نایب کنسول بوده‌ام ؛ و همانند همه یک بَرده ؛ زندان ، رسوایی و قدرت قاهره را نیز شناخته‌ام . بنگرید : انگشت اشاره‌ی دست راست من مفقود است . باز بنگرید : از این شکافِ شولای من می‌توانید داغِ سرخی را که بر شکم دارم ببینید . این ، حرف دوم است ، بِت [حرف دوم الفبای عبری] . این نشانه در شب‌هایی که ماه بدر تمام است ، مرا بر مردانی که نشانه‌ی جیمل [حرف سوم الفبای عبری] دارند مسلط می‌سازد ؛ اما همچنین مرا فرودست کسانی می‌ک
دلتنگی های آدمی را باد ترانه می خواند
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
وهر دانه برفی
به اشکی نریخته می ماند
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق های نهان
وشگفتی های بر زبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و من
برای تو و خویش چشمانی آرزو می کنم،
که چراغ ها و نشانه ها را در ظلماتمان ببیند
گوشی که،
صداها و نشانه ها را در بی هوشی مان بشنود
برای تو و خویش روحی که این همه را در خود بگیرد و بپذیرد

و زبان
 
 
ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام چهارم شعبان، سال روز ولادت پرچم دار بزرگ کربلا، حضرت عباس بن علی علیه السلام است. عباس بن علی علیه السلام در سال 26 هجری قمری، در مدینه، دیده به جهان گشود. وی در دامان امیرالمؤمنین علی علیه السلام و مادر گرامی اش به گونه ای پرورش یافت که به مظهر غیرت، ایثار و شجاعت، بدل گشت. عباس بن علی علیه السلام در طول حیات خویش از محضر پدر و برادرانش، بیشترین بهره را برد و جامع فضایل نیکو گردید. آن بزرگوار آن چه را از محضر
فرخنده ولادت ماه بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام وروزجانباز مبارکباد
​​​​چهارم شعبان ماه سال 26 هجری قمری روز ولادت نورانی پرچم دار بزرگ کربلا، حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) است.
او در مدینه منوره دیده به جهان گشودو در دامان مبارک امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ومادر گرامی اش حضرت ام البنین (علیها السلام) چنان پرورش یافت که به مظهرجوانمردی و غیرت وایثار و شجاعت، بدل گشت. عباس بن علی (علیه السلام) در طول حیات خویش از محضر پدر
اما وقتی نور خور بر کره ی ماه می تابد و از روی ماه بوسیله سمت ما منعکس می شود، تماشاگر است. اصلاً ماه همه ی تزیین اش را از همین تلالو می گیرد. بگذارید فعلاً هم چنان از خورشید، بخاطر عمر مان نور و گرما بگیریم، خودمان را بخاطر پشت ضابطه گذاشتن این روزهای باطراوت تقویت کنیم و با یک واسطه، نظم اش را در چهره ی جلوه گر ماه ببینیم و لذت ببریم و البته در کنار تماشای ماه، بیایید این روزها از توی ساختمان و از پشت دریچه ی تفکر اندوه که شده، به کوه های بلند
نکتۀ بسیار مهمی که باید هنگام خرید باتری ماشین بدانید.
برای هر مدل ماشینی باتری‌های متنوعی وجود دارد. به همین دلیل، هنگام خرید آن باید دقت فراوانی کرد. در این مقاله به تمام مواردی می‌پردازیم که هنگام خرید باتری هر نوع اتومبیلی باید آنها را در نظر داشت. باطری ماشین علاوه بر نقش اساسی‌ای که هنگام استارت زدن و روشن کردن خودرو دارد، برای روشنایی، سرمایش و گرمایش، شیشه‌بالابرهای برقی، پخش ماشین و تمام امکانات برقی دیگر ماشین نیز ضروری است. هن
بیوگرافی و اسامی بازیگران سریال به رنگ خاک
 
به رنگ خدا جدیدترین مجموعه تلویزیون برای شبکه 1 می باشد
 
ساخت این سریال به کارگردانی حسن لفافیان و تهیه کنندگی سعید بشیری از جزیره هنگام شروع و در روستای تاریخی لافت در جزیر قشم به پایان می رسد
خلاصه داستان
در خلاصه داستان این سریال آمده است : مهرداد که در جزیره هرمز به کار آموزش غواصی مشغول است دل باخاته دختر ناخدا جمات است درحالی که ناخدا مخالف جدی ازدواج این دو می باشد
 
از سوی دیگر تیم خلافکار
 
بیوگرافی و اسامی بازیگران سریال به رنگ خاک
 
به رنگ خدا جدیدترین مجموعه تلویزیون برای شبکه 1 می باشد
 
ساخت این سریال به کارگردانی حسن لفافیان و تهیه کنندگی سعید بشیری از جزیره هنگام شروع و در روستای تاریخی لافت در جزیر قشم به پایان می رسد
خلاصه داستان
در خلاصه داستان این سریال آمده است : مهرداد که در جزیره هرمز به کار آموزش غواصی مشغول است دل باخاته دختر ناخدا جمات است درحالی که ناخدا مخالف جدی ازدواج این دو می باشد
 
از سوی دیگر تیم خلافکا
پیش نوشت: تو اون چند ماهی که یزد بودم با این بزگوار آشنا نشده بودم.شاید به خاطر این که سال 86 به رحمت خدا رفته
اما همون دو سه نفری هم که مثل فرشته بودن شناختنشون برام کافی بود.
نمیدونم این شعری که تو کتاب های ابتدایی هست. زمان ما هم بود یا نه 
اما خیلی آشناست

هرچه که بیند دیده
                             
خدایش آفریده
. . اما نامه
فرزند دلبندم،
سلامی دلپذیرتر از نسیم بهاری و خوشبوتر از گل‌های کوهساری و گرمتر از چشمه خورشید و روشنتر از سپیده‌دما
دانلود کتاب زبان تخصصی شیمی پیام نور پارسه
نسخه:pdf
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دانلود کتاب زبان تخصصی شیمی پیام نورxکتاب زبان تخصصی شیمی پیام نورxدانلود کتاب زبان تخصصی شیمی پارسهxکتاب زبان تخصصی شیمی پارسه دانلود کتاب زبان تخصصی شیمی پیام نورxکتاب زبان تخصصی شیمی پیام نورxدانلود کتاب زبان تخصصی شیمی پارسهxکتاب زبان تخصصی شیمی پارسه
 
 
 
 
 
 
زبان تخصصی شیمی (پارسه) - خرید کتاب - کتابفروشی فردا
 
https://www.fardabook.com › ز
زندگی نامه فردوسی - شاهنامه



 
زندگینامه :
حکیم ابوالقاسم فردوسی» در سال ۳۲۹ هجری درروستای طابرانطبران» طوس به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود که ثروت و موقعیت قابل توجهی داشت. فردوسی در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش به دست می آورد، به کسی محتاج نبود؛ اما بتدریج، آن اموال را از دست داد و به تهیدستی گرفتار شد.
وی از همان زمان که به کسب علم و دانش می پرداخت، به خواندن داستان هم علاقه مند شد و به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق می
در دنیای کامل ، جیب های دوستداران فیلم همیشه با پول کافی برای خرید بلیط به هر فیلم سینمایی که تاکنون در سینماها به نمایش در آمده است ، روبرو می شوند و همه خون ، عرق و اشک نویسندگان ، کارگردانان و بازیگران در ساخت فیلم های گفته شده ریخته می شوند. شناخته و تحسین می شوند. متأسفانه ، ما در واقعیت ناقص زندگی می کنیم که دیدن و قدردانی از هر فیلم بسیار غیرممکن است. و با وجود بلوک هایی مانند Avengers: Infinity War ، Deadpool 2 ، Solo: A Star Wars Story ، Venom و reboot هالووین که توجه
همیشه یکسری نکات و فوت و فن هایی برای پخت و پز وجود دارد که قطعا هر آشپزی روزی به آن ها نیاز پیدا می کند. نکاتی که آشپزی را برای عاشقانش دوست داشتنی تر و دل چسب تر می کند.
 فوت و فن هایی که در این مطلب می خوانید، مواردی است که سرآشپزهای باتجربه از کشورهای مختلف گفته اند. این سرآشپزها، بهترین سرآشپزهای دنیا محسوب می شوند.
 

فوت و فن آشپزی حرفه ای
1- همیشه آب مرغ یا گوشت باقی مانده از غذا را داخل ظروف پلاستیکی فریز کنید. با این کار، وقتی می خواهید ی
جورج اورول: "همه مان خوب بلدیم چیزهایی را باور کنیم که می دانیم درست نیستند، و بعد هم که معلوم شد اشتباه می کردیم، بدون اینکه شرم کنیم یا خودمان را از تک و تا بیندازیم، حقایق را می پیچانیم و سفسطه می کنیم تا نشان دهیم که حق با ما بوده. از لحاظ نظری، می توان این فرایند را تا مدت زمانی نامعلوم تکرار کرد و ادامه داد: تنها اشکالش این است که باور غلط دیر یا زود، آن هم معمولا در میدان نبرد، به دیوار مستحکم واقعیت می خورد."لائوتسه: "یک ملت بزرگ مثل یک انس

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها