نتایج جستجو برای عبارت :

دوربین نشون ادما

بعضی ادما جلد زرکوب ،بعضی جلد زخیم و بعضی جلد نازک دارند 
بعضی ادمابا کاغذ کاهی و بعضی با کاغذ  سفید و مرغوب چاپ می شوند 
بعضی ادما ترجمه شده هستند . بعضی از ادما تجدید چاپ می شوند , بعضی از ادما هم فتوکپی ادمای دیگرند .
بعضی از ادما سیاه سفید چاپ می شوند و بعضی از ادما صفحات رنگی دارند .
بعضی از ادما تیتر و فهرست دارند . روی پیشانی بعضی از ادما نوشته اند هر گونه استفاده ممنوع است . 
بعضی از ادما قیمت روی جلد دارند . بعضی از ادما با چند درصد تخفیف ب
امروز اتوبوس چپ کرد و دانشجوها و انسانهای فوت کردن به همین راحتی
شاید زنده بودن و مرگ دست خودمونه
اگه اتوبوس ترمزش نمیبرید
اگه  مسئولین بی لیاقت تو هر ارگان و سازمانی که هستن به فکر جون ادما باشن و جون ادما براشون ارزش داشت
شاید‌ مرگهای که اینچنین اتقاق میفته نمیفتاد شاید ادمای که فوت کردن زنده بودن
و شایدهای دیگه
اما نه جون ادما مهمه براشون و نه برا ادما ارزش قائل هستن
برای نشون دادن حسن نیتم به خودم (!) اتاقمو تمیز کردم. همین اتفاق توی زندگیم هم خواهد افتاد. ادما حذف میشن، چیزا سر جای خودشون قرار میگیرن و من خوشحال و خسته و بی‌انرژی یه گوشه میشینم و به نظمی که ایجاد کردم نگاه میکنم. وقتشه که همه چی درست شه صبا.
پوسته آموزشی ادمادانلود پوسته آموزشی ادما: نسخه ۴.۲.۵. تاریخ نشر: فروردین هزار و سیصد و نود و نه
ادما نام پوسته آموزشی است که با افتخار پنج ستاره رتبه‌بندی را بر سینه خود گذاشته و می‌گوید که رتبه یک فروش پوسته‌های آموزشی را دارد. در نوشته قبلی نوشتیم که توتر هم خود را برترین افزونه می‌داند و اگر این با آن ادغام شود چه شود؟!… حتما اینکار را می‌کنم و نتیجه را به شما نشان می‌دهم.
بنابر نوشته ناشر این پوسته از کودکستان تا دانشگاه را پوشش خوا
تنها چیزی که درمورد اعتماد به نفس میدونم اینکه ندارمش!!!!
البته همیشه تمام تلاشما میکنم که موقع مواجه شدن با ادما خودما با اعتماد به نفس نشون بدم که بیشتر مواقع گه میزنم توش ولی خب به نظرم ادا در آوردنشم بعض ادا در نیاوردن. ولی بیشتر ترجیحم اینه کلا با ادما روبه رو نشم. والا چیه اخه یه مشت ادم با اعتماد به نفس پرو که ادعا میکنند اعتماد به نفس ندارند:/
نمیدونم روزی بوده تو زندگیم که فکرم مشغول نبوده باشه  این روزا فکرم بیشتراز تمام روزهای دیگه
احتمالا اکثر ادما برنامه دورهمی مهران مدیری رو نگاه کردن.
منم برحسب اتفاق چند روز پیش تکرار یکی از برنامه هاشو نگاه کردم 
بنظرم قشنگ ترین قسمت برنامه دورهمی اونحاییه که مهران مدیری به مهمونش میگه : 
چیزی هست که بخواین بگین و من نپرسیده باشم ؟
بعد به خودم نگاه کردم و به همه ادمای اطرافم 
به همه حرفایی که میخواستیم بزنیم و نشد . به همه حرفایی که بغض شد ولی دم نزدیم
همه ادما به یکی توی زندگیشون مثل مهران مدیری احتیاج دارن که گاهی بپرسه : چیزی هست
زندگی این روز هامو نمیدونم  چی تعریف کنم
میدونین من با خودم خوب تا نکردم
بقیه ادما رو به خودم ترجیح دادم اونقدر کوتاه اومدم  در برابر ادما که الان له لهمباید نجات بدم خودمو بسه واقعا بسمه
به کمک جدی خدا احتیاج دارم ضمن اینکه فهمیدم فقط خودمم و خودم همین.خودمم که باید زندگیمو بکشم بالا از این مرحله ی مزخرف!
سال ٩٨ سال عجیبی بود برای من. سالی که اونقدر چشمم چیزای جدید دید و اونقدر باورام تغییر کرد که فکرشو هم نمیکردم. سالی که تا تونستم از ادما زخم خوردم و یاد گرفتم جای روابط احساسی، منطق رو واقعا بیارم وسط و جایی که لازمه از دوست داشتن هام هم بگذرم و رها کنم، و یا بجنگم و نذارم هیچی این گره رو خراب کنه. خب. بعد از تموم چیزایی که دیدم فقط به عنوان یه درددل چند خطی بذار بگم که حالم از تموم زخم زبونا و نفهمی های ملت به هم میخوره. از اینکه نمیفهمن درست و غ
خسته شدم از فکر کردن به همه چیز و همه کس
فراموش کردن هم خوبه اگه واقعا میشد بعضی ادما و بعضی چیزها رو فراموش کرد .
وقتی دارین میرین برین برنگردین
وقتی میری به هر بهانه ای برنگردین چون  شاید به رفتنت داره عادت میکنه  به نبودن به حرف نزدن به نشنیدن صداتون  اما برمیگردین باز اول شروع میکنید باز میرید غیب میزنید هر وقت دلتون خواست میاید هر وقت به قول خودتون دلتنگ که شدین د لامصب بی مروت نکن این کارو .
طرف مقابل ادمه درسته میاین جواب میده و
روابط
      دلم میخواد یه روزی فارغ از غم
      تبسم روی لبهامون بشینه
     شاید اون روز دوباره جون بگیرن
     نهاله آرزوهامون تو سینه
 
     دلم میخواد یه روزی بعد سالها
     پرستوی سعادت رو ببینیم
    نمیخوام بیش از این تو صورت هم
   نشون یأس و وحشت رو ببینیم
 
 
                      نمیخوام بیش از این تو صورت هم
                     نشون یأس و وحشت رو ببینیم
 
 
                                                              نمیخوام بیش از این تو صورت هم
        
توی زندگی همه ادما یه دکمه stop هست. همون جایی که به اینه نگاه میکنن و خودشونو نمیبینن.
ادما یه جایی زندگیو بس میکنن. البته نه اینکه بمیرن. نه!!! فقط دیگه چیزی قلبشونو به تپش نمیندازه
ما ادم ها رو دعوا میکنیم. سرشون داد میزنیم به خاطر اشتباهی که از روی عمد یا غیر عمد بوده باشه. ما ادم هارو تحقیر میکنیم. اونارو به خاطر کارایی که میتونستن برامون کنن و نکردن سرزنش میکنیم.
ما انتقام میگیریم از کسی که مقصر نیست.
ما با حرف هامون نیش میزنیم. بخاطر عصبانیتی
بعد دو سال دوری از دانشگاه و محیطش دوباره برگشتم
دوباره همون کلاسا
همون صندلی ها
همون درسا
فقط ادما ستن که نیستن
انگار تو این دنیا فقط ادما هستن که عوض میشن
بعد دو سال دوره بهورزی دوباره برگشتم ادامه مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور میانه
ورودی 92 رشته مهندسی صنایع
یکی از بهترین دوره های زندگیم دوران دانشگاه بود با دوستان و عزیزان
شده حس کنی هیچی سرجاش نی؟
شده زجر بکشی و کاری از دست برنیاد
شده بشینی زل بزنی به رفت و امد ادما و با خودت بگی من کجای این زندگیم ؟
شده دیگه حوصله کوچک ترین دیالوگ های روزمره ات هم نداشته باشی ؟
شده از همه جا و همه کس خسته بشی و دیگه توان شنیدن صدای کسیو نداشته باشی ؟ نه که نخوای ها نتونی !
شده دق کنی و همش با خودت بگی پ کی این زندگی تموم میشه ؟ پ کی همه چی میاد سرجاش پ کی روزگار بناست روزای بروفق مرادشو نشون بده ؟
+ اره میدونم ! روزای خوشمه و حالیم نی
آزارم میده دلی که از ادما ترسیده

احمدوند تو گوشم غوغایی کرده .
تابستون به معنی کم شدن کارا و زیاد شدن میزان استراحت من نیس بلکه تاثیرش فقط تو نوع کاراییه که انجام میدم .تا یک شنبه باید یه میزانی داستان کوتاه بخونم و یه رمان انگلیسی که شروع کردمو تموم کنم .
همچنین باید سه تا داستانای خودمو تموم کنم‌.
یه کم سرم شلوعه اما این کارا رو عاااشقانه دوست دارم ‌‌‌.
چون باعث میشه فراموش کنم ظلم همیشگی ادما در حق هم و در حق خودم رو .بیخیال !
ای
بعضی ادما وقتی بهت احتیاج دارن خیلی مهربون میشن 
این دسته ادما هیچ جای در دل من ندارن 
این اندازه محبت و پر انرژی بودنش روی اعصابمه. اگه الان بهش بگم 
تو چرا زمانی من کار دارم صد بار می گی آخرین بارم باشه .بعد الان شاد و شنگولی
هر چند می خوام به این موضوعات فکر نکنم و مثبت اندیش باشم ولی این اندازه تفاوت و فرق گذاشتن رو می بینم ولی باز فکرم مشغول میشه.من کمکش می کنم تا اتاق رو مرتب کنه 
بیخیال رفتار گذشته.طبق معمول به روی خودم نمیارم
هیچ وقت دوس
من نمیدونم بقیه ی ادمها ساعت 12شب چه کارهایی انجام میدند اما من نشستم روی پتوم سمت راستم خنده دارترین کتاب جهان که فقط دوبار لبخند روی لبم اورده. روبه روم تلویزیون که داره برای بار صدم پایتختا نشون میده نقی به ارسطور میگه من نگفتم تو کیف زن وبچه ی منا بزن اما ازاین درخت پرتقال نکن درخت امانته تا بار صدم متوجه این جمله نشده بودم اصلا فیلم بعداز ساعت 12 حرفهایی توش داره که ساعت 9صبح نداره مثل ادما صبح تاشب فقط یه مشت اتفاقات مسخره وتکراری شب سیل
بنظرتون چرا ما ادما همیشه منتظر یه شرایط مناسبیم تا یه کاری رو شروع کنیم ؟ مثلا همش میگیم از شنبه ؟بنظرتون چطور میشه تو یه مسیری با انگیزه موند و راهو ادامه داد ؟ 
تا حالا کاری رو که خیلی براتون مهم بوده رو با موفقیت انجامش دادید ؟
بنظرتون داشتن اراده ی قوی به چیه ؟ 
بنظرتون بیشتر ادما برای رسیدن به رویاهاشون تلاش میکنن یا فقط رویا میبافن ؟  
این پیج های انگیزشی اینستاگرام رو دیدید ؟ بنظرتون فایده دارن ؟ یعنی خوندن جملات انگیزشی میتونه کمکی
سلام خوبین دوستان!؟ نماز و روزه هاتون قبول باشه.
میدونم الان دیگه نزدیکای صبحه ولی رسیدن شب برای ادما از نظر من متفاوته، اینکه میگفتن شبا آدما بیشتر دلاشون گرفته میشه راست گفتن! اینکه گفتم شب برای ادما متفاوته ساعتش بود؛ فقط وقتی آسمون سیاهه یا وقتی ماه و ستاره ها تو اسمونن که شب نیست! گاهی وقتا اسمون برای یسریا لنگه ی ظهر میشه شب. 
وقتی ادما بین اینهمه شلوغی و مشغله یهو احساس پوچی و تنهایی کنن شب میشه؛ وقتی دلت میگیره و کسی پیشت نیست که دلت
تو مترو داره بو کباب میادخدایا ینی چه اتفاقی داره میفته ؟.اذیت نکن خودتو فقط یکم خستمه.من اگه یه صحنه از زندگی بودممیشدم اون دختری که .پلان اول :خسته و کوفته تو زمستون زیر برف و بارون داره میره خونش ( تیپش : شلوار لی با کفش آل استارِ سرمه ای و چادر عربی و شال بنفش و تونیکِ چهارخونه ) و دستش یه فوم برد و کاغد طراحی هاشه و رو دوشش یه کوله سفید مشکیه و اون یکی دستش هم یه کیفِ دوربين و تو گوشش داره صدای دلارام پلی میشه و یه مسیر طولانی رو داره پیاده می
دیشب بعد یه پیاده روی تقریبا طولانی و حرف زدن با رفیقم برگشتم خونه ولی هنوز هم به نتیجه نرسیده بودم چی میخوام.
رفیقم میگفت خاصیت سن و سال ما الان همینه. ثبات نداریم همش تو شک به سر میبریم نمیدونیم چی درسته
خیلی خسته بودم نتونستم از کتابم (ملت عشق) چیزی بخونم، خوابیدم
صبح دوباره متولد شدم! شاد بودم! ولی برای کلاس رفتن خیلی معطل کردم
تو کلاس میخندیدم عطر جدیدم خیلی آرامش بخشه.حداقل برای خودم که اینطوریه
ولی ادما ازش تعریف نمیکنن. در بیشتر
دانلود آهنگ جدید امیرحسین شهرایینی آدما
دانلود آهنگ با دو کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ به همراه لینک مستقیم
آدما امیر شهرایینی
 
دانلود آهنگ امیرشهرایینی به نام آدما
Download new music Amirhossein Shahrainy – Adama
متن ترانه امیر شهرایینی به نام آدمااز هرکی که تو فکر کنی پشت پا خوردم رفیق
بند دلم به دست غم زنجیر و غصه زخم وتیغ
پر پر زدم هیچکی ندید هیچکس صدامو نشنید
لعنت به دست روزگار هیچ جا به دادم نرسید
گوشواره
آدما سردن دروغن اونکه میگفتن نبودن
آدما پیشت یه چیزن پشت تو کل
شاید الان دارم میفهمم چرا در رفتنمون انقد رنجه. ادما کشور عوض میکنن و انگار زندگیاشونو تفریحاتشون خیلی تغییری نمیکنه. ولی ما از یه دنیایی میریم به یه دنیایی که عمیقا متفاوته و هیج رنگ و بویی از دنیای خودمون نداره. غریب میشیم، مریض میشیم، دلتنگی میفشرتمون، میکشتمون، میریزتمون گمکشته میشیم بین ادما و خیابونا و نشونه ها نیستن اونجاس که بخشی از وجودمون میمیره. بعد یه دنیای جدید میسازیم، جون میککنیم، میخندیم یه ذره، لذت میبریم و یادمون میره
چرا واقعا مقیاس دانایی ادما و حتی برتری شون کنکوره !باور کنید کسایی بودن و هستن که مخن ولی کنکورشونو حالا به هر شرایطی بد دادن
بابا دست از سر این کنکور بردارین دیگه
بعد مشاور های کنکور میگفتن هیچ جا رتبه تو رو نمیپرسن و رتبه ات فقط برای انتخاب رشته ات مهمه ! د اخه لعنتی الان یه جوری شده که طرف زنگ میزنه خواستگاری میگه خب رتبه کنکور دختر خانوم چند بوده؟ ( واقعا لازم به فوش میدونم )
. باشه اون رتبه لعنتی رو بپرسین ولی ملاک های دیگه هم داشته باشید
ادم هر‌کاری میکنه تا حال خودشو خوب کنه!
حتما من ادم نیستم‌که در پی بد کردن حال خودمم!
راستش نمیدونم ، نمیدونم حالم خوبه یا بد!چرا خوب؟چرا بد؟!
جدیدا سعی میکنم تنها از پس کارام بربیام!شایدم جدیدن نیست.
داشتم با زهرا و سحر حرف میزدم.دیدم من یه سری رفتارم فقد واسه یه برهه زمانی بود که واقعا داشتم به هر‌چیزی چنگ میزدم تا تو باتلاق غرق نشم!
مثل یه زخمی که روش نمک بپاشن دیروز موندم دانشگاه!تا نمک پاشیده شه!تا اشکم دراد از دردش تا عادت کنم!تا ضد عف
سلامی ب زیبایی گل های بهاری
ب زیبایی تمام جهان هستی
جهان خیلی بزرگه
خیلی هم قشنگه
اما دیدن زیبایی هاش
دیدن شگفتیش
کار هر کسی نیست
باید دلت پاک باشه
چون
این زیبایی هارو
فقط میشه با قلب دید
ادما خیلی قشنگن
اما
دیدن زیبایی ادما
نیاز ب روح پاک داره
رویا قشنگه
قشنگ تر از رویا پردازی
رسیدن ب رویاهاست
انسان وقتی ب نهایت ارزوهاش میرسه
دنیابراش شگفت انگیز میشه
اما
شخص
هیچگاه ب نهایت ارزوهاش نمیرسه
اما 
هر کجا ک جاده ها دوستانه با یکدیگر تلاقی می‌کنن
میگم گاهی احتیاط خلاف احتیاطه
نظام زندگی نباید بهم بخوره
میگه احتیاط در همه حال خوبه
میگم نیست
میگه هست
میگم نیست
میگه اونی که نیست مرد میدانه!
میگم جناب لک! اجازه میدین احتیاطا لک لکتون بخونم؟!
برای لحظه ای جا خورد
ازم توقع همچین حرفی نداشت انگار
قرائن نشون میده کوتاه اومده باشه. هرچه باشه پای خودش به میون اومد، حرف خدا و دین خدا دیگه نیست!!!
+ بارون اومده کوچه خیسه سگها میرن ومیان ماشینا میرن و میان ادما میرن ومیان
مسجد وخونه و مدرسه و کوچه
دو روز پیش‌تو دانشکده بودم میخواستم پروژه اماری رو بزنم از ارمین سوال پرسیدم و اونم یه برنانه ای که‌خودش زده بود برا مونتکارلو رو نشون داد!انیمیت کرده بود!و فوق العاده بود!
اون روز از ته دلم خواستم برنامه نویسیمو خفن کنم!
ارمین میگفت سه ساله داره پایتون کار میکنه ، فکر کردم شایدم زیادم دیر نیست!
بچه ها سخت دارن زبان میخونن و این استرسمو به شدت برده بالا!و هنوز زبانو شروع نکردم!چقد تنبلم نه؟!
باز رفتم رانندگی و رد شدم!شد بار پنجم!داره میشه اند
بعضی ادما بدون دلیل دوست داشتنی هستند .
یعنی اینکه ستاره وجودشون سرشار از محبوبیت و جذابیت است . این ادما خیلی کم اند . و خیلی به ندرت  پیدا می شند . سردار سلیمانی یکی از این افراد بود . که هیچ موقع از یادها نخواهد رفت .
همان طور که چشماش منو یاد امام می ندازه از چهره اش هم  شهامت شجاعت  مهربانی را می شه  فهمید . او پدر ایران بود که با بودنش امروز من و تو در ارامشی خیال ارمیده ایم . و امنیت را احساس می کنیم او نه تنها برای ایران بلکه برای هر ملت مظل
۱. [- ینی بچه خودمون خواستنی نمشه؟ + ملوم نی مامانش که خواستنیه اونم حتما میشه دیه:*] [+ دلم برات تنگ شده]
۲. قرمه سبزی مامان پز خوشمزه + یه عالمه عسل آبلیمو با آب جوش 
۳. فیلم lemony snickets: a series of unfortunate events ـو دیدم [یاد دوران مدرسه افتادم که چق عاشق این شخصیتاش بودم کتابخونه مدرسه چنتا از کتاباشم داش یکی در میون میرفتم میگرفتم میخوندم فهمیدم مث ک جدیدا یه سریالم براش تو netflix ساختن که چقدم بازیگراشو شبیه همی فیلمه انتخاب کردن] + فیلم how the grinch stole the c
با کسی که دعوام شده‌بود حرفامو زدم، بهشم نتیجهٔ کارشو نشون دادم. نه کامل؛ ولی نشون دادم. الان یه‌اپسیلون سبک‌ترم. ولی اون نتیجه‌ای که به‌وجود اومده که از بین نمیره. همین‌ فکر ناراحتم میکنه ولی خبزندگی، هنرِ کنار اومدنه، مگه نه؟!
دیدین بعضی ادما هرچقدرم بداخلاقی کنن هرچقدرم ادمو اذیت کنن بازم ادم دوسشون داره.چرا واقعا.ادم همیشه یه جوری به این ادمها امیدواره.امیدواره که شاید مثلا اون روی خوبشون بیاد بالا.این ادما هرچقدر ازارت بدن هرچقدر باه.ات عصبانیت کنن هرچقدر به ادم بی محلی کنن ادم بازم دوسشون داره و براشون کلی ارزوهای خوب میکنه.
کاش یکم بیشتر همدیگه رو دوس داشتیم و باهام مهربونتر بودیم.کاش به چیزای بد فکر نمیکردیم و زندگی رو ساده تر میکردیم.اخبار بدو میذ
 
ادما فک میکنن با مهربون بودن احمق به نظر میان.
با کمک کردن ساده
با بلند خندیدن خوشبخت
ومن گاهی شک میکنم اصلا ادما فکر هم میکنن؟؟آدما خودبیننن.
وگرنه مهربون بودن دلیل نمیخواد.
کمک کردن هدف نمیخواد
کاش ادما میفهمیدن زندگی به اندازه کافی دلیل برای ناراحت کردن آدما داره
اونوقت دلیل شادی همدیگه بودن اونقدرا هم سخت به نظر نمیرسه
به قدری دلم از ادما گرفته.چرا نمیتونیم ساده زندگیم کنیم.نرمال.کار سختی نیست.فقط کافیه کارای غیر عادی نکنید.خسته شدم از بس بقیه تصمیم گرفتن من زندگی کردم.جایی حس میکنم من زندگی هم نمیکنم.ادما تا یه جایی اروم میمونن.بعد میشکنن.
دلم گرفته از ادمای اطرافم.اینکه براشون خوبی میکنی و کارایی میکنی که اصلا لیاقتشون نبوده.اونا هم برای کارایی که وظیفشون بوده منت میزارن. 
زندگی کنار این ادم ها خسته کنندست. 
کاش میشد کاری کرد زمان زود تر بگذره.نمیدونم ای
پی اس به پست قبلیم:
طرف الان با این عکس وزنه برداری رضازاده فقط شبیه بازهای هیز نیست
شبیه بازهای خنگ و احمق و بچه سوسوله.
کودنی از قیافه ش میباره.
حقیقتش من قبلنا یه ایمپرشنی داشتم و یه زبون.
مثلا میرفتم بهش میگفم زنت بهت نمیگه این عکس رو بردار یکی دیگه جاش بذار؟
 
و اون درجا عوض میکرد.
 
و یه چیز دوست داشتنی میذاشت سر جاش.
 
الان سنمون بالاتر رفته.
 
و من فهمیدم که بابا ادما سنشون میره بالا سرسخت میشن.
 
میخوان ظاهرا بگن که نه حرف گوش نم
روز تولدم میخواستم پست بذارم و بگم که چقدر ناراحتم که بیست ساله شدم، چقدر زندگیم یکنواخته و چقدر براى اینده ى نامعلومم مضطربم. ولى انقدر سرم شلوغ بود که نتونستم. بهترین چیزارو هدیه گرفتم. مخصوصا یونیکورنى که تو دادى و میدونم که چقدر زحمت کشیدى تا درستش کنى. ابجى مهربونم که همیشه بهم امید میده و نمیذاره ناراحت شم. نون و ماگاى معروفش:) 
رابطه هاى بین ادما خیلى پیچیدس. ادما و شخصیتاشون خیلى پیچیدن. هرکسى پیچیدگى هایى داره که منو متعجب میکنه. امی
خودکارِ نشون شده‌،نیست.
خودکار نشون شده،شانس من برای ادامه امتحانات و درس خواندن بود.شیشه عمر کهکشانی‌من بود.حالا که گم شده،حس می‌کنم عمر من هم به سر آمده.
مثل همه قصه ها-یا حتی خدا را چه دیدی؟مثل غصه‌ها-که به سر می‌آیند.مثل دنیا.مثل مرگ دنیایمان.آن هم درست وقتی زندگی اطراف،ادامه دارد.
 
 
 
*حالا پست قبل به حاشیه نره.بخونید که جالبه و قابل تامل.#فتأمل
تا حالا شده کم کم از همه چی بدت بیاد. از چیزایی که میدونی ، ایمان داری که ارزشه و یه عمر اعتقادت بوده و هست ولی بعضیا یه جوری ب ادم ظلم میکنن که حالت این میشه من دارم ب این نقطه میرسم و هیچکسم حواسش نیست هیچکس نمیدونه من دارم از دست میرم و درونم چه خبره و هی خودمو دلداری میده که خدایی هست که میبینه مهربان اربابم. نگاهم ب کربلات می افته حالم بد میشه این از صدقه سری آدم مذهبی های ظالمه از همون ادما که شما رو توی قتلگاه می زدند برای رضای خدا ! ه

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها