نتایج جستجو برای عبارت :

دل ب ازین جماعت به کنج خلوت نشسته ام

این ماه رمضونی میرفتم یه دانشگاهی برای نماز جماعت.
اکثر روزها خوب بود.
یه روز رفتم خیلی خلوت بود. فقط دونفر نشسته بودند.
اذان و اقامه گفتم و نماز رو شروع کردم.
کلّی صدای الله اکبر اومد!
بعد از نماز عصر که صلوات و دعا رو خوندم، میخواستم تکبیر رو بگم.  دیدم از عقب هیچ صدایی نمیاد.
برگشتم دیدم فقط یه نفر نشسته داره جورابش رو میپوشه!!
با خودم گفتم خوب شد تکبیر رو نگفتم. (کمر نفاق میشکست!)
فقط موندم اون بقیه، کی اومدن و کی رفتن!
بسم الله الرحمن الرحیم
خواهی نشوی همرنگ
رسوای جماعت باش.
 
همرنگ جماعت نباشیم حدیث هم هست از امام جعفرصادق علیه السلام که همرنگ جماعت نباشیم چراکه معلوم نیست عقاید،اعمال و رفتارشون خداییه یا شیطانی.اصولا کسیکه میخواد راه خدا رو پیش بگیره همه برعلیهش میشن چون برخلاف خواسته های مردم عمل میکنه برای همین براشون خوشایندنیست.
گذشته از آن که در روایات زیادی، برای نماز جماعت، اجر و پاداش بسیاری وارد شده است، با دقّت در مضمون روایات اسلامی به اهمّیّت این عبادت پی می بریم، و در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:مسأله 314- شرکت در نماز جماعت برای هر کسی مستحب است؛ بویژه برای همسایه مسجد.مسأله 315- مستحب است، انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند.مسأله 316- نماز جماعت، هرچند اوّل وقت خوانده نشود، از نماز فُرادایِ 1» اوّل وقت بهتر است.مسأله 317- نماز جماعتی که مختصر خوانده
آیت الله سید محمدصادق حسینی طهرانی : مومن باید در طول روز یک ساعت خلوتی با خدا داشته باشد و در آن ساعت به او توجه کند و در طول اشتغال به امور دنیا نیز خلوت درون خود را حفظ نماید بدون خلوت و عزلت از مردم و از کثرات، عشق الهی برای کسی حاصل نمی شود؛ حتی انبیاء الهی نیز مقداری از عمر خودشان را در عزلت یعنی خلوت با خدا به سر می بردند.
بعضی اوقات که مسجد نبود از پیرمرد تقاضا می کردند که به عنوان امام جماعت جلو بایستد. پیش خودش فکر می کرد من نمی توانم قرائت کلمات را صحیح بگویم دلش نمی خواست امام جماعت بایستد. یکباز نزدیک درب ورودی مسجد حضرت مهدی عج را دیده بود حضرت به ایشان فرموده بود تو نماز جماعت را برپا کن اصلاحش با ما 
امروز از کتاب فلسفه‌ی تنهایی رسیدم به آنجا که خلوت را توضیح می‌دهد. می‌گوید خلوت یعنی با خود بودن‌. در کنار خود بودن. تاب آوردن این با خود بودن. خوب که نگاه می‌کنم به نظرم هیچ وقت خلوت نداشته‌ام حتی این روزها که به مدد ج.ا. اینترنت قطع شده و دستم از توییتر و فیسبوک و اینستا کوتاه است به اینجا پناه آورده‌ام. من بلد نبودم هیچ‌گاه با خودم تنها باشم. من همیشه در تنهایی به جمع و نت و اینها پناه برده‌ام. من در واقع همان آدم جمعی‌ای هستم که بودم. ا
در نماز جماعت آیا امامت زن برای بانوان جایز است؟
 
مجموعه: احکام دینی

 
احکام نماز جماعت
 
 همه مراجع (به جزآیات عظام خامنه ای، صافی، مکارم، بهجت و وحید): بنابراحتیاط واجب امام جماعت باید مرد باشد و زن نمی تواند امام جماعت باشد حتى براى ن.آیات عظام مکارم، بهجت و خامنه ای: امامت زن براى ن مانعى ندارد.آیات عظام صافى و وحید: در غیر نماز میت، امامت زن برای ن کراهت دارد .
امروز پس از مدتها با خودم خلوت شدم . فکر میکنم خلوت کردن واژه ی درستی نیست ، ما انسان ها همیشه خودمانیم و خودمان اما برای فرار از این خلوت به آدمها چنگ میزنیم . دوست ، خانواده ، همسر ! همه ی اینها برای فرار از خلوت شدن خوبند اما در نهایت زیاد اتفاق می افتد با خود خلوت شوید ، حتی آنهایی که خودشان را با پر کردن کافه ها پارک و رستوران ها خفه میکنند . 
عجیب است که ما تا این حد از خلوت شدن میگریزیم ، حتی آنهایی که به تنهایی به کافه یا رستوران میروند تا ب
وحدت امّت اسلامی، از جمله مسائلی است که اسلام، به آن اهمّیّت بسیاری داده است، و برای حفظ و ادامه آن، برنامه های ویژه ای دارد؛ یکی از آنها نماز جماعت است.در نماز جماعت، یکی از نمازگزاران که دارای تقوا و عدالت است پیشاپیش جمعیّت می ایستد و دیگران در صفوفی منظّم، پشت سر او و هماهنگ با او نماز را بجا می آورند.کسی که در این نمازِ دسته جمعی، پیشاپیش جمعیّت می ایستد امام جماعت» است و کسی که پشتِ سر او، در نماز از او پیروی می کند مأموم» است.
 
تاوچت,تاو چت,چت,چتروم,چت روم,چت فارسی,چت روم فارسی,چت خلوت,چت شلوغ,تاو چت,تاوچت,تاو,تاوچت,تاو چت,چت,چتروم,چت روم,چت فارسی,چت روم فارسی,چت خلوت,چت شلوغ,تاو چت,تاوچت,تاو,تاوچت,تاو چت,چت,چتروم,چت روم,چت فارسی,چت روم فارسی,چت خلوت,چت شلوغتاوچت,تاو چت,چت,چتروم,چت روم,چت فارسی,چت روم فارسی,چت خلوت,چت شلوغ,تاو چت,تاوچت,تاو,تاوچت,تاو چت,چت,چتروم,چت روم,چت فارسی,چت روم فارسی,چت خلوت,چت شلوغ,تاو چت,تاوچت,تاو,تاوچت,تاو چت,چت,چتروم,چت روم,چت فارسی,چت روم فارس
یه سری گرفتگیهارو گذاشته بودیم تو شلوغیا فراموش کنیم و بعد اینقدر روش خاک بشینه که وقت خلوتی هم نشه بوضوح دیدشون
یهو دنیا خلوت شد یه خلوت ترسناک که فقط و فقط تو رو با گرفتاریات زنجیر کرد.‌.
یه طوری که حتی یه ذره گرد هم روشون نشینه
 
 
 
پ.ن: وب بعضی دوستان برام باز نمیشه متاسفانه برای همین نمیتونم پاسخشونو بدم
نماز جماعت و فضیلت و ثواب آن
در چند روایت وارد شده که نماز جماعت 25 مقابل نماز فرادی می باشد.
و در روایتی 27 مقابل است. و در تهذیب ص 120 نقل کرده که راوی از حضرت رضا (علیه السلام ) سوال کرد: نماز واجب فرادی در مسجد کوفه افضل است یا نماز جماعت؟ فرمود: نماز در جماعت افضل است.
ادامه مطلب
♦️ مسجدی کنار مشروب فروشی قرار داشت و امام جماعت آن مسجد درخطبه هایش هر روز دعا می کرد :
"خداوندا زله ای بفرست تا این میخانه ویران شود ."
روزی زله آمد و دیوار مسجد روی میخانه فرو ریخت . و میخانه ویران شد . صاحب میخانه نزد امام جماعت رفت و گفت : "تو دعا کردی میخانه من ویران شود پس باید خسارتش را بدهی !"
امام جماعت گفت : "مگر دیوانه شدی ! مگر می شود با دعای من زله بیاید و میخانه ات خراب شود !"
پس هر دو به نزد قاضی رفتند . قاضی با شنیدن ماجرا گفت :
در ع
فردیت باختگی ( deindividuation) و رفتار جمعلوبون در کتاب خود به نام جماعت می نویسد: جماعت همیشه از نظر عقلی در سطحی پایین تر از یک آدم منفرد قرار دارد . فرد در داخل جماعت ، آدمی است متلون، زود باور، و کم تحمل که خشونت و درنده خویی موجودات ابتدایی را داراست. و اعمالش زیر نفوذ نخاع شوکی است. لوبون معتقد بود که رفتارهای پرخاشگرانه و غیر اخلاقی دسته اوباش از راه واگیری در یک جماعت رسوخ می کند و حس اخلاقی و خویشتنداری را درهم می شکند. این خود سبب می شود که
گاهی گم می شویم و همرنگ‌ جماعت، گاهی کور می شویم همراه جماعت. تا به حال فکر نمی کردم راحتی بسیار نزدیک است.
اما چون همرنگ جماعت شده بودم دور می دیدم. صندلی مدیریت ظاهری خوش دارد. چرخ دار ، راحت و . اما هنگامی که می نشینی تسلطی بر آن نداری. اما صندلی بدون چرخ ، ثابت از آن هم راحت تر است . هم تسلط داریم هم تکیه گاه محکمی دارد . 
چرا ما همراه و همرنگ جماعت می شویم در حالی که می توانیم آسوده تر زندگی کنیم ؟
همیشه دوست داشتم ضریح رو از سمت ورودی آقایون ببینم یه بار از سمت گوهرشاد رفتم که برم خادما نذاشتند 
امروز خیلی خلوت بود برای زیارت وداع اومدم سر ظهر تقریبا خلوت ترین حالت این چند روز رو داشت 
دوباره رفتم سمت ورودی آقایون دیدم خیلی خلوته هیشکی نیست  خادما سرشون گرم حرف زدن بود بی هوا سرم و انداختم پایین رفتم تا نزدیک سمت در ورودی آقایون ایستادم سلام دادن
خادمه دید پشت سرم اومد که خانوم از این طرف نه از بیخ عرب شدم داشت با عربی حالیم میکرد که ا
می بینمت که چشم به پرچین نشسته ای
از صخره ای نیامده پایین، نشسته ای
منظومه ای ستاره ی پرپر به پشت ابر
چشمی به هفت خوشه ی پروین نشسته ای
هم پای ایل آمده ای سوی دهکده 
یا با شکار کبک به خـُرجین نشسته ای
پیچیده شور نی لبکی درشیار کوه
محو کدام چشمه ی شیرین نشسته ای؟
گردی ست ازتطاول تاتار ها به دشت
دلواپس هجوم تموچین نشسته ای
دست دعای توست به هفت آسمان بلند
از هر پرنده گوش به آمین نشسته ای
می گویی: آی کبک فرو برده سر به برف!
فارغ ز ضرب پنجه ی شا
خلوت عشق به روی هر کسی باز است   
    نغمه نت خوانی ما دنیای راز است
 عشق سر فصل همه غم هایم بود و تو هرگز
 ندانی که غمم بی ته و بی آغاز است
در بیابان می رفتم و ورد زبانم شده بود
درد غزل عشق پر سوز و گداز است
رویای بزرگی است زلف در خاطر من 
گیسوان پر مهر تو ای یار چه ناز است
بر در و دیوار زمان می نویسم یاد تو را
آید روزی که دلم به عشق بی نیاز است
شاعر عیسی کیانی
برگزاری نماز جماعت مدرسه با همکاری شورای دانش آموزیبرگزاری نماز جماعت به امامت آقای قلعه بیگینماز جماعت اموزشگاه به امامت حاج آقا قلعه بیگی
حضور دانش آموزان در نماز جمعه شهر جونقان
برگزاری نماز جماعت با حضور همکاران فرهنگی
از آکادمی خواهم گفت، و آنچه میبینم و حس میکنم، از آکادمی.
استاد عزیز، به رسم ادب، شایسته نیست اینچنین صحبت کنم، ترجیحم اما بر آن‌ست که صادق باشم تا خوشایند. هم‌کلاسی‌های من، دانشجوهای این دانشکده، این دانشگاه، اینها همه برای من دوست‌نداشتنی هستند. این جماعت بر آئین وزیران و وکیلان‌شان هستند، تک‌تک اینها، مشتی رانت‌خوار، و مفسد بالقوه‌اند که اندکی‌شان بالفعل شده‌اند. احتراما، شما در دفترتان نشسته‌اید و اگر غیر این هم باشد، عمق
یوگرافی امیر خلوت : امیر حسین ترکمان , ملقت به امیر خلوت متولد سال ۱۳۷۱ میباشد
امیر خلوت از محدود رپر هایی ست که از سن کم وارد رپ شده و طی مدت کوتاهی به شهرت رسید, اهنگ خون بها شروع کار حرفه خلوت بود . و عضو مرکز رکورد نیز میباشد و اخرید فعالیت او با مهرک بوده است
ادامه مطلب
سر میز شام بابام و داداشم کنار هم نشسته بودن. من و خواهرمم کنار هم. مامان هم سر میز نشسته بود. بابا نشسته بود جلوم.  یهو تو صورتم زل زد و گفت تو همیشه انقدر خوشگل بودی ؟
 
 
 
 
ساعت ده شبه و وقتی به کل روز نگاه می‌کنم، می‌بینم این تنها قسمت خوب امروزم بود‌.
مواد لازم برای پیشرفت سریع و محسوس:
 
۱. قلم(انواع قلم رو خریدن و نگه داری کردن)
۲. دفترچه یادداشت
۳. احاطه کردن خود با کتاب های خوب (از روی هوس کتاب خوندن)
۴. وقت یدن برای نوشتن و کتاب خواندن
۴. پرتاب کردن موبایل و تبلت از اتاق به بیرون اتاق!
۵. خلوت خلوت و خلوت با خود
 
مطالعه عمیق تر اینجا کلیک کنید
به نام خدا
نماز جماعت ظهر وعصر به امامت حاج آقا شکراللهی در دبیرستان شهید رحمن استکی برگزار می شود .اعضای شورای دانش آموزی دبیرستان در ایجاد انگیزه در دانش اموزان وبرگزاری نماز جماعت نقش بسزایی داشتند.



                   
نمیدونم اون فیلم که امام دستش رو جلو گرفته و جماعت صف کشیدن برای دستبوسی رو دیدید یانه !؟ در گوشه تصویر ایت اله طالقانی نشسته بودن که با دیدن این صحنه این جمله رو گفتن
امروزه که این رویه کلا باب شده و به مزاج حضرات از جمله جنتی و علم الهدی و جزایری و . خوش اومده !!! (بخواب ممدرضا ! که راهت ادامه دارد )
روبروی گنبد فیروزه ای نشسته بودیم و سخنران داشت از احکام می گفت:
" کاشت ناخن مشکل داره برای گرفتن وضو چون آب به همه جا برای مسح کشیدن نمی رسه، بنابراین باید از کاشت ناخن اجتناب کرد"
و ادامه داد به گفتن احکامی که مبطلات وضو هستن و .
ناگهان یکی از گروه خانم هایی که پشت من تو صف نماز جماعت نشسته بودن شروع به صحبت کرد که بله " خانم مصطفی هم ناخن کاشته! بهش گفتم چرا کاشتی؟ و جواب داده که یکی از ناخن هام مشکل داشته! خب اگر یکی از ناخن هات مشکل داشته چرا
بعد از یک شبانه روز پر از تنش و دلتنگی، حالا باز اینجا نشسته ام. روی این تراس کوچک و خنک، تنهای تنهای تنها. از خودم می پرسم امروز چندبار قلبم تا مرز انفجار رفت؟ چند بار خواستم بدون توجه به تمام دلتنگیم به تو بگویم دلتنگم و همین؟ چند بار دوست داشتم همه چیز را رها کنم و بگردم پی یک جای خلوت برای ساکت بودن و سر در گریبان کردن؟ چند بار به خودم گفتم این ها همه بیهوده است و بیخیال باش و باز چند دقیقه بعد خودم را مقابل قلب کبودم دیدم؟
حالا اما اینجا نشس
اونقدر این مدت دروغ شنیدم 
ادما عوض شدن اطرافم 
اونقدر از اتفاقا مچاله شدم که حالم داره ازين جماعت و سروته همشون بهم میخوره 
واقعا حالم گرفته از دست همه 
حس میکنم باید برم یه جای دور خیلی خیلی دور انقدر دور که هیچ بشر دوپای بی مغزی نبینم 
بسمه تعالی 
گزارش سه ماهه برگزاری نماز جماعت دبستان 17 شهریور
1)دعوت از امام جماعت حاج آقا بهزادی جهت حضور دبستان 17 شهریور 
2)تعمیر و تجهیز نماز خانه
3)تمیز کردن نماز خانه و تهیه کمک و کتابخانه جهت قرآن و مهر ها
4)تهیه دفتر نماز 
5)درخواست از امام جماعت جهت ارائه توضیحات و سخنرانی در ادامه نماز
خالی از واژه ها و افراد و تجربه ها،
خلوت خلوت،
صدای خالی بودنم را می شنوم
نیازها یکی یکی قد علم می کنند
زمین و آسمان نمی شناسند،
نیازند
و من، نیازمند
نیازند
و با همه ی تنوع و پراکندگی شان
از من» بر می آیند
من» ای که اینک تو» را می جوید؛
برآورده کننده ی حاجت هایش را،
پاسخ نیازهایش را،
تو»یی به وسعت همه ی زمین و آسمان ها را
تو را به عمق شنوایی ام از خویش،
تو را به گستردگی نیازهایم می شناسم
سنگینی گوش است و دل،
از خواهش هایم تا نامهای بلندت
همان
روبروی گنبد فیروزه ای نشسته بودیم و سخنران داشت از احکام می گفت:
" کاشت ناخن مشکل داره برای گرفتن وضو چون آب به همه جا برای مسح کشیدن نمی رسه، بنابراین باید از کاشت ناخن اجتناب کرد"
و ادامه داد به گفتن احکامی که مبطلات وضو هستن و .
ناگهان یکی از گروه خانم هایی که پشت من تو صف نماز جماعت نشسته بودن شروع به صحبت کرد که بله " خانم مصطفی هم ناخن کاشته! بهش گفتم چرا کاشتی؟ و جواب داده که یکی از ناخن هام مشکل داشته! خب اگر یکی از ناخن هات مشکل داشته چرا
یک‌روز می‌آیی، می‌دانم؛ از انتهای همین کوچهٔ خلوت که خانه‌هایش خاموش و متروک است. یک‌روز می‌آیی، می‌دانم؛ با چمدانی در دست، برای ماندن. من سال‌هاست این لحظهٔ نیامده را به انتظار نشستهام، من سال‌هاست گل‌های باغچه را به امید آمدنت زنده نگه‌داشته‌ام؛ که همیشه بهار باشم برایت. ببین! چای دم می‌کنم هر روز برای دو فنجان. این یعنی زمان آمدنت رسیده؛ زمان کوچ تو به سرزمین آغوشم. بیا، بیا و تنها ساکن سرزمینم شو‌. بیا و به کوچه، به گل‌های باغ
اهم فعالیتهای کمیته نماز آموزشگاه مدرس
ا-یجاد فضای مناسب جهت برگزاری هر چه باشکوهتر برگزار شدن نماز جماعت از جمله پاکسازی نماز خانه وتزئین پانل نماز خانه وعطر افشانی آن
2-تدوین برنامه اقامه نماز و دادن مسئولیت برگزاری نماز به پایه های مختلف
3- تهیه کارتهای تشویقی نماز
4--برگزاری نماز جماعت در مساجد همجوار
5- دعوت از امام جماعت مسجدصاحب امان  برای اقامه نماز جماعتدر آموزشگاه
6- حضور در نماز جمعه
7- تعیین برنامه مکبران و موذنین جهت برگزری
▪️وسعت دید خانمها:
 
دیدن یک تار موی شرابی روی کت شوهر !!!
ندیدن تیر برق موقع رانندگی!!!
 
 
 
 
 
 
 
▫️وسعت و دقت دید اقایون
 
ندیدن تغییر رنگ موی خانم هاشون از مشکی پر کلاغی به بلوند
 
دیدن خراش یک سانتی روی رنگ ماشین زیر گلگیر سمت راست

پسر خالم رفته مُکبر نماز جماعت شده 
سر رکوع یادش رفته چی بگه.گفته دولا شید.
 
 
 
امام جماعت:
 
صف اول :
 
صف دوم :
 
صف سوم :
 
صف چهارم :
 
متاسفانه صف پنجم در قید حیات نیستند
 
.
اوه، بر من ببخش لب های کثیفم را، کلمات تلخ و زشتم را، خاطراتِ سیاهم را. بر من ببخش ک نبودم آدمِ توی خیال پردازی های ـت، اگر دهانم بو می داد، نگاهم اذیتت می کرد و کوه متحرکِ معذب بودم. بر من ببخش موهای خلوت شده ام را، لباس کهنه شده، چشم های غبار نشسته ام را. ببخش ک تجسمِ صحنه ی زیبای توی خاطرت نبوده ام، صدایم طنینِ دیالوگِ شاهکاری را نداشت و اگر کلمات اشتباهی را انتخاب می کردم. ببخش، ک توی دنیای نفرت انگیزت، آن جزیره نجاتی بودم ک نا امیدت کرد. ک آن
بسم الله الرحمن الرحیم
نماز جماعت چشم‌چران
به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتند: فلان جوان که در نماز جماعت شما حاضر می‌شود چشم‌چران است و به نامحرم نگاه می‌کند. حضرت فرمود: او را به حال خود واگذارید که این نماز جماعت سبب ترک این عادت زشتش می‌شود. بعد ازمدتی به پیامبر اسلام (ص) خبر دادند که آن جوان موفق به توبه از آن عادت زشت شده است.
اوه، بر من ببخش لب های کثیفم را، کلمات تلخ و زشتم را، خاطراتِ سیاهم را. بر من ببخش ک نبودم آدمِ توی خیال پردازی های ـت، اگر دهانم بو می داد، نگاهم اذیتت می کرد و کوه متحرکِ معذب بودم. بر من ببخش موهای خلوت شده ام را، لباس کهنه شده، چشم های غبار نشسته ام را. ببخش ک تجسمِ صحنه ی زیبای توی خاطرت نبوده ام، صدایم طنینِ دیالوگِ شاهکاری را نداشته است و اگر کلمات اشتباهی را انتخاب می کرده ام. ببخش، ک توی دنیای نفرت انگیزت، آن جزیره نجاتی بودم ک نا امیدت
در این دنیای شلوغ و پرهیاهو تنها بودن در خلوت خود  بدون از آدم‌ها راحت نیست. این دنیایی که تمایل به تنهایی و خلوت را نشانه‌ی افسردگی و جنون می‌دانند برای ما درون‌گراها سخت است، درک نمی‌شویم و برچسب می‌خوریم.هرروز تمایل به رفتن در من بیداد می‌کند،جمع کنم و بروم روستایی دور در شمال؛بنویسم، ترجمه کنم، مزرعه خودم را داشته باشم و فارغ از آدم‌ها. اما هر روز باید مثل آدم‌های معمولی کارهای معمولی انجام بدهم و این شلوغی‌ها را تحمل کنم تا روزی

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها