نتایج جستجو برای عبارت :

جیگر سیاه که میگن اینه هاااا

از یه جایی به بعد تو زندگی هممون دیگه اهمیتی نداره واسمون باد کنک باد کنن و شمع بچینن رو کیکمون .تا تولدمونو جشن بگیرن .
همین که یکی آروم زیر گوشت زمزمه کنه "تولدت مبارک ."
برامون یه دنیا می ارزه .
همین که یکی تو حول و هوش بی حواسی و بی دقتی و گیج بازی هات که دستات از شدت علافی تو هوا تاب میخوره .و سرگردونی توی مشغله های بی ارزشت .دستای آویزونت رو توی دستش فشار بده و بگه حواسمه هاااا.امسال زندگیتو انگار هزار سال زندگی کردی!حواسمه زیادی توی ا
عاغا ميگن ولنتاین نزدیکع .
یکی بیاد سرپرستی منوو بع عهدع بگیرع یع کادویی چیزی بگیرع بعدش خودم دعوا را میندازم کات کنیم خخخ

ناموصن این مسخرع بازیااا همش عز رو بیکاریع جووناس هاااا وگرنع اگ کار داشتن ک ب فک این ولنتاین و سکرت بازیا و چرت و خل بازیا نبودن
عاغا ميگن ولنتاین نزدیکع .
یکی بیاد سرپرستی منوو بع عهدع بگیرع یع کادویی چیزی بگیرع بعدش خودم دعوا را میندازم کات کنیم خخخ

ناموصن این مسخرع بازیااا همش عز رو بیکاریع جووناس هاااا وگرنع اگ کار داشتن ک ب فک این ولنتاین و سکرت بازیا و چرت و خل بازیا نبودن
اقا چرا خانواده ها هیچ وقت نمی تونن رضایت کامل داشته باشن !!! هرچیم سعی میکنی بازم یه ایراد میگیرن و ميگن خوبه هاااا ولی چرا فلان نشدی!!!!
یه زمان درسم خوب بود ازم ایراد میگرفتن که چرا جز نفرات اول نیستی حالا که گند زدم به درسام ميگن چرا بهتر نشدی حداقل تو درساییی که من شدید ضعیف شدم .
ولی خداییی هیچ وقت نفهمیدم چرا دیگه از یه زمانی مطلقا درس نخوندم ! ببین این که میگم مطلقا فکر کن اوناییی که اوباش و دردسر های دانشگاه و مدرسه هستم وضعیتشون از من بهت
رفتم سراغ گوشی اما به دلم نمیشینن! به قول مامانم تو وقتی از یه چیزی خوشت میاد دیگه هیچی به چشمت نمیاد! گوشی خودمو شاید 5سالِ که دارم هواویp8،انقدر دوسش دارم که نگو و نپرس.حقم دارم هاااا امکانات و ظاهرش برای 5سال پیش تا امروز تمام نیازهامو برطرف میکرد.(به معنای واقعی از گوشیم کار میکشم واقعیییی هاااا، یعنی چیزایی ازش درمیارم ممکنه خود فروشنده هم ندونه قابلیت گوشیِ مثال بود که عمق مطلب جا بیوفته)
الان یکم در حال اذیتِ، زود شارژتموم میکنه و هاردش
واریانس فکری بالا یعنی اینکه موزیک پلیرت را باز کنی، اپرای عروسکی دیدار شمس و مولانا اون قسمت که مغول ها حمله کردن به ایران را پلی کنی و بعد وقتی تموم شد با دست خودت بری cloudy now از بلک فیلد را پلی کنی.
شافل پلی نه هاااا با دست خودت از همایون شجریان بری استیون ویلسون. 
این صندلی راک ها هست؟
من عااااشقشووووونم
چند روز پیش به پسرجان گفتم اگر یک روز به آخر عمرم مونده باشه بالاخره یکی از اینا میخرم و حالشو میبرم
دیروز که از سر کار برگشتم 
همسر و پسر منو بردند سمت اتاق پسرجان با چشمای بسته
و وقتی چشامو باز کردم ی دونه خوشگلش اونجا منتظرم بود :)
بالاخره به یکی از آرزوهای مهم زندگیم رسیدم :)))
خیلیییی باحاله 
خب دوستان میدونم حالتون رو گرفتم ولی میخوام الان باهاتون جشن بگیرممم
چووووون ؟:::
 
ا
ل
م
پ
ی
ا
د
ق
ب
و
ل
ش
د
م
و میخوام از پشت همین تریبون بگم که اگر کسی درخواستی داره بی چون و چرا براش میذارم هدیه من به شماااااا 
بیاین جشن بگیریییمممم هوراااااااا
مخلفات : 
یک کیک ۲۲ طبقه ای 
که ۷ تاش عکس پسرامونه 
۱ عکس خودم 
و بقیه عکس شماهااا
انواع و اقسام نوشیدنی اا و دسر هاااا
بیاین خوش بگذرونیمممم
#حاج_حسین_یکتا 
فرمانده گردانی میگفت: خواب دیدم #امام_عصرو.آقا گفت: لیست گردان و بده. لیست و دادم شروع کردند با خوکار قرمز زیر بعضی #اسم ها رو خط✍ کشیدن  زیر هرررر اسمی خط کشید، تو عملیات، #شهید_شد
بچه هاااا!
لیست اسم شماها دست #شهداست دارن میبرن پیش #امام_زمان. ميگن آقا من ⇜از این دختر⇜از این پسر، خیلییی #راضی ام آقا براش #خوشگل بنویس
بعد فکر کن، آقا خودکار سبزشو ور داره بگه این #سرباز_خودمه
 بچه هااااا  بخر بخره ها!     #مهمونیه بچه ها زود با
تا من باشم فیس الکی ندم!!!
پیرو پست قبلیم اون یارویی که دلم میخواس استوریم رو ببینه دید و ریپلای زد و طبق معمول هم فضولی کرد! اخه یکی نیس بهش بگه دختر خوب تو که رفتی و تو بهترین شرایط قرار گرفتی و بدون دغدغه کارتو کردی و با یه تیر هزارتا نشون رو زدی اخه دیگه چی کار به کار منه بدبخت داری؟؟؟؟
منم حواسم نبود سین کردم!!! اه لعنت به این شانس.
میخواستم تو خماریش بمونه هاااا.
هیچی دیگه مجبور شدم زر بزم و بگم کدوم قبرستونیه 
اه 
تا من باشم چسی الکی نیام:)))
چشم نزنم دارم تراکتوری می خونم
هرچند از چند جهت پاره شدم ولی دارم درو می کنم درسا رو
پی نوشت 1:البته نه در اون حد هاااا که همه رو تمیز درو کنم
شه درو می کنم که چیزی هم گیر خوشه چین ها بیاد
همین سر و گردن و فیزیو و بیو و نورو رو تا یه حدی جمع کنم تو یه هفته هنر کردم

پی نوشت2:یه دختر پسره م میز کناریمن مثلا اومدن درس بخونن(ارواح عمه شون)
رو میزشون به اندازه یه رستوران یا کافه رفتن ما خوراکی هست :/
هی این به اون تعارف می کنه
هی اون به این تعارف می کنه
در اوج بی نتی پست میزارم وبم نخوابه 
لعنتییییییییییییی چرااااا 
باباااااا کجایی هزینه هام مال تو باشه 
نیستی کی نت بگیرهههههه 
نیستی پیشم 
به هر کی میگم 
که نت بگیره 
میزاره میره از پیش من خخخخخخخخ 
ای خدا این شادیو از من و شما نگیره
(بابام سفر کاریه هاااا)
رفتم کلاس نقاشی 
بعدش گفتم خوووووب حالا چی کار کنیم؟ 
رفتم سمت طلافروشی ها
قیمت طلا هر گرم ۴۰۸۶۰۰ تومان 
کارت پولدارم (همون که دست مامانه!) همراهم نبود 
وگرنه احتمالا می خریدم :) 
این قیمت طلا الآن بالاست یا نه؟ (همکارام یه هفته پیش بود فکر کنم گفتن طلا باز رفته بالا) 
ها راستی قائدگی؟ نه واقعا می خوام بدونم! قائدگی؟ :| بعد تو تایپ کردی چاپ رنگی گرفتی اونی که اومده پشت شیشه مغازه ش چسبونده هم نفهمید غلطه؟ ظهر هم تو اخبارنوشته بیمارستان صد و شصت
اون روزی که گفت دلش رفته و برنگشته ، یهویی عجیب دلم پیچید تو هم ! ترسیدم براش. ترسیدم که دوباره گرفتار بشه ،دوباره همه زندگیش محدود بشه ،دوباره وابسته بشه، دوباره اشتباه کنه. میخواستم بهش بگم که کلی میترسم که دوباره لبخند با صورتت قهر کنه . میخواستم بزنم پس کله اش و بگم مرررد! به خودت بیا !
ولی هیچی نگفتم. فقط گفتم مواظب خودت باش . باشه ؟ مسلک مرغ زیرک رو الگو کن.
حالا امروز وارد کتابخونه که شدم دیدم رو بساطش خوابش برده . رفتم کنارش بیدار شد. ج
به حدیییییی افکارم مشوش و به هم ریخته و ذهنم آشفته و داغونم که هندزفری رو گذاشتم گوشم، زبان تخصصی هم جلو م باز ه! بچه هام تو فلت هِر هِر و کِرکِر شون به راهه!
+اخه ساعت یک تا سه ، بعد اینکه از هفت و نیم تا یازده و نیم بیمارستان بودی چطوری میشه درس گوش داد! امروز استاده بهم گیر داده! میگه خانم شما اصن حواست نیستااااا! احتمالا از ملاقات شوندگانی!!! منظورش این بود میفتی! شیطونه میگفت برگرد بهش بگو : استاد محض اطلاع تون من معدلم بالای هیجده ست ، رتبه سو
گاهی شنیدن توانایی های شخصی، آدمو نسبت به خودش مطمئن تر میکنه و انگیزه میده برای بهتر شدن و چقدر خوب بلدن بعضی افراد این کارو بکنن.مدیر صدام زد تا برم دفتر، شروع کرد به معرفی من به یکی از دوستانش.خانم پورابراهیم، مهندس کامپیوتر، نقاش ، صوت فوق العاده زیبایی هم دارن، اجتماعی و واقعا ما با وجودش به چیزی نیاز نداریم.بچه هاااا هم خیلی دوسش دارن.و من لبخند میزدم از شنیدن این چیزها از زبون کسی که داره منو خارج از گود رصد میکنه.هرازچندگاهی منو صدا
 
 
ای خدااا که من وقتی درباره یکی حرف میزنم یه خبری ازش میشهه !!!
 
خبر داغ که همین پسر خاله(البته ما میگیم پسر خاله ولی حقیقتا پسر خاله مامانمه (خودم خاله ندارم)) ای که داییم میزدش تو سزم
 
پس فردا عقدشه ؟؟؟؟؟؟ باورتون میشه اون 20 سالشه همین پارسال رفت دانشگاه !! به همین سرعت  در عرض یه سال  با یکی دوست شد و پس فردا قراره ازدواج!!! ! ميگن قضیه مال 5 یا 6 ماه پیشه (تا الان کشش دادن )
 
این پسره خیلییییییییی مذهبی بود؟؟؟!!! مگه میشه ؟؟؟  نماز خون!  روزه گی
دانلود اهنگ عزیز جون جيگر جون دل ای دل با کیفیت خوب همراه با متن
دانلود عزیز جون جيگر جون دل ای دل
 متن اهنگ عزیز جون جيگر جون دل ای دل
پریشان سنبلان پُرتاب مَکهِ
خماری نرگسان پُر خواب مَکهِ 
بَرینی تا که دل از مو بُرینی 
بُریده روزگار اِشتاب مَکهِ 
مُوکه افسرده حالُم چون نَنالُم
شکسته پَر و بالُم چون نَنالُم
همه ميگن فُلانی ناله کم کن ناله کم کن
توآئی در خیالُم چون ننالُم چون ننالُم
بُلَن بالا به بالات موندیم مُو 
بغل واکن که سرما خوردیوم م
خوشبختانه دوکیونگسوی عزیز اموزش های نظامی خودش رو به پایان رسونده و قراره توی پخش اشپزخونه پادگان کار خونه!
پ.ن:کیونگگگگگ انتظار داشتی با چشمات به امریکا لیزر پرت کنی پس چی شدددددد!!!!والا مردم میرن سربازی که مرد بشن اونوقت تو رفتی چی بشی هاااا؟؟؟جونگین که فقط مرغ سوخاری دوست داره چیز دیگه ایی هم نمی خوره پس چی؟؟؟؟!!!!
چه زود آدم ها یادشون میره بدون همدیگه خیلی تنها میشن . 
 
 
چه زود قلب ها میشکنن. 
قلب ها رو میشکنن . 
با هم قهر میکنن . 
و از هم دور میشن .
تو دلشون فقط برای خودشون موسیقی دوره می کنن. 
اما نمی فهمن . 
که بدون هم هیچ هستن . 
بدون خانواده هاشون . 
بدون بعضی دوستانشون . 
و یا حتی بدون فرشته های نجاتشون . 
دفتر خاطره نمینویسن هاااا
اما همیشه تو دلهاشون اثر خاطره هایی هست که برای دوباره تکرار شدنشون جان شون رو تقدیم آنها میکنن. 
آخه "بعضی آ
بعد از مدت‌هاااا فیلم بد دیدن، بالاخره یه فیلم خوب، هرچند قدیمی، دیدم.
ایده‌ی جدیدی نداره، یه داستان معمولی ولی به نظرم خوب بود و تونست من رو با خودش همراه کنه. جمعه که دوستم خونمون بود دیدیم :)
اسم فیلم : Warrior
داستان دو تا برادر که هر کدوم به دلیلی بعد از مدت‌ها به رینگ مبارزه برمی‌گردن
بنا بر تجربه که من در دوستی هام داشتم  دارم از این قانون پیروی میکنم . " سعی کن آدمهارو  همونی جوری که هستن قبول کنی "  سعی نمیکنم کسی رو برای خودم قبول کنم که مطابق میل من باش و این همون نقطعه مشترک تو دوستی هام بوده . یعنی مثلا میخوام به عنوان دوست محمد رو قبول کنم ولی اون سیگاری هستش ! چون سیگاری هستش پس تلاش میکنم اون سیگار رو ترک کنه ولی در صورتی که اون سیگار میکشه چون بهش آرامش میده و هزار و یک دلیل دیگه  :) بر نخوره به محمد هاااا . ( مثلاً  محم
بنا بر تجربه که من در دوستی هام داشتم  دارم از این قانون پیروی میکنم . " سعی کن آدمهارو  همونی جوری که هستن قبول کنی "  سعی نمیکنم کسی رو برای خودم قبول کنم که مطابق میل من باش و این همون نقطعه مشترک تو دوستی هام بوده . یعنی مثلا میخوام به عنوان دوست محمد رو قبول کنم ولی اون سیگاری هستش ! چون سیگاری هستش پس تلاش میکنم اون سیگار رو ترک کنه ولی در صورتی که اون سیگار میکشه چون بهش آرامش میده و هزار و یک دلیل دیگه  :) بر نخوره به محمد هاااا . ( مثلاً  محم
نمیدونم چرا هر وقت میخوام درس بخونم چرت و پرت به ذهنم میرسه .اصلا مغز من مشکل داره با فراگیری 
علم و دانش حقشه بزارم بی سوات بمونه هاااا.
دیشب که مثلا تصمیم گرفتم یذره درس بخونم ذهنم شروع کرد به چرت و پرت بافتن.
گفتم بزار اینو یادداشت کنم تا تمرکزم از این بیشتر بهم نخورده.
مثلا فکر کنید ترمای اوله و من با یک نگاه عاشق میشم - مگه من چمه؟-
بعد طرف از این ادمای بد و مزخرف روزگاره
ادامه مطلب
نمیدونم چرا هر وقت میخوام درس بخونم چرت و پرت به ذهنم میرسه .اصلا مغز من مشکل داره با فراگیری 
علم و دانش حقشه بزارم بی سوات بمونه هاااا.
دیشب که مثلا تصمیم گرفتم یذره درس بخونم ذهنم شروع کرد به چرت و پرت بافتن.
گفتم بزار اینو یادداشت کنم تا تمرکزم از این بیشتر بهم نخورده.
مثلا فکر کنید ترمای اوله و من با یک نگاه عاشق میشم - مگه من چمه؟-
بعد طرف از این ادمای بد و مضخرفه روزگاره
ادامه مطلب
یاحکیم
بچه هاااا
طاقچه طرح گردونه گذاشته
اگ نرم افزار طاقچه رو دارید که هیچی، اگ ندارید نصب کنین
خیلی خوبه
اینطوریه که یه گردونه رو میچرخونیم، بهمون میگه اون روز چی برنده شدیم
روز اول بوف کور رو بهم هدیه داد (البته ای بوکش رو دیگه)
روز دوم (امروز) سه ماه اشتراک کتابخونه همگانی شو:))

باز هم برای کسانی که ایبوک میخونن البته:)
کتابخونه همگانی طاقچه:
این مدلیه که مثلا ماهی 10 تومن میدید، کتابهایی که تو کتابخونه گذاشتن و میتونین دانلود کنین، بعد از
و من چه خوشحالم قراره دنبال کردن خاموش حذف شه :/
قابل توجه دنبال کنندگان خاموشم ! کات فور اور :/
(منو کسی ازین دعوت هااا نکرد وگرنه منم کلی درخواست میداشتم ، یکیش همین حذف دنبال کننده خاموش ، هیییییییی ، اینم چیزیه فقط بلاگرای خاص رو دعوت کردین به گفتنِ عیب و ایراد بیان و انتقاد و درخواست؟؟؟!، اخه چقدررر غرورررر هاااا؟! )
کلی چیز واسه تعریف دارم و نوشتن ولی فعلا نمیتوانم !
برای بابابزرگ من دعا کنید :( باباجی حالش خوب نیست:(
سلام بچه هاااا
بعد از دو هفته ی خیلییییی شلوغ و پردردسررررر برگشتم پیشتون تا کلی باهاتون صحبت کنم.
عروسی من نزدیکه و به همین خاطر این چند روز مدام دنبال کار ها و خرید و اینا بودم.
به همین خاطر چند روز کم کار بودم تو نوشتن و
ولی از دیشب همه چیز تغییر کرد
با رستا و زهرا تصمیم گرفتیم تو هئف های مشترکی که داریم انشالله بتریم.
با خودمون گفتیم مگه ما از فلانی و فلانی چی کم داریم که ضعیف تر از اونا داریم کار میکنیم؟
آدم یا وارد کاری نمیشه یا ا
چند وقتیه یه هیتر اومده تو وب به نام h.r
میدونم همه ازش بدتون میاد و فوشم بهش میدین
آرمیون گرامی دیگه بهش فوش ندین آدم نشده هاااا اما ما دیگه تایید نمیکنیم نظراتیو که مربوط به اون باشه
و نظرات اون کصخلم تایید نمیکنیم
لطفا دیگه هیچ چیزی درباره اون موضوع نگین
اونم خدا ایشالا شفاش بده
پاشه بره تیتابشو بخوره چون زیادی حرفای گنده گنده میزد
با تشکر.
حتی با وجود اینکه مشکلات دارن کمرمو خم میکنن ، خیلی شیک و مجلسی بهشون زل میزنم و یه سیلی میزنم زیر گوششونفشار ناشی کار و خستگی و عین حال درس خوندن تو دانشگاه یا حتی رفتن به کلاسای مختلف درحالی که داری تعمیرات منزل انجام میدی و همزمان چندتا پروژه ی سایت و ربات دستته مگه چقدر میتونه سخت باشه؟ما که دیگه خودمونو زدیم به رگ بیخیالی :/
نوشتن مطلب با 9000 کلمه ( کلمه هاااا ، کاراکتر نه ) ، ساخت ربات تلگرام یا حتی طراحی وبسایت .یا حتی SEO کردن یه وبسایت سا
تو روستامون داریم خونه میسازیمیه قسمتیش رو بابام خودش گفت انجام میدمبماند سه روزه که به خاطر باران اینور اونورش میکنهامروز اومدیم سر خونه،بیل به دستملات درست کردم،بلوک و اجر دادم دست پدرمیگم بسم الله شروع کنرفته بالا دیوار یک ساعت دوتا بلوک کار گذاشته میگم گفتین یه ساعت کار داره هاااااخرش راضیش کرذم بنا بیارهعااااقا کار را به کاردانش بسپارید
خدا این بارش نمیشد تابستون می بود که زمین جون بگیره نه سیل ببره
تعطیلات ما هم تموم شد و فردا به س
توانایی این رو دارم که بالقوه خودمو بکشم
از بس تنبلی کردم بیست روز بیشترو کشتم و هدر دادم
دقیقا ۲۴ روز از فرجه ای که داشتم رو به فنای اعظم دادم میگفتم یک هفته هم استراحت میخواستم ۱۷ روز پرارزش رو هدر دادم 
چه اهدافی داشتم هاااا 
مبخواستم رتبه بشم برتر کشور بشم 
اما حالا نگران پاس شدنم هستم 
Anyway
مهم نیس دیگه چیکار کنم 
فعلا وقتنو نیذارم سر تموم کردن و دوره کردن 
فکر رتبه و نتبجه رو هم ازذهنم پاک میکنم
چون امکان رسیدن بهش صفره 
فقط کاش خدا کمکم
اه اه
اه
آرش هم اکثر اوقات بدخبر بوده که. اصلا از دوست شانس نیاوردم من. سه نفر بودیم تو کلاس. ارش و اون یکی جفتشون بدخبر تشریف دارن خب. خوبه بعدشم ميگن ببخش خبر بد بهت میدیم :)
برام پیام داده که : سلام شبنم خوبی؟ استاد "ز" شماره ت رو میخواد بهش بدم؟
بعد یک دقیقه : الوووووو
بعد از دو دقیقه: دادم شماره رو بهش. من
بعد از جواب دادن بهش : قراره فردا صب ساعت ۹ نمره سمینار رو بذاره
من
هنوز تحویل ندادم سمینار رو
ميگن از هرچی بترسی همون برات اتفاق میفته؛
یادتونه توی پست قبل چی گفتم ؟
حمایت خانواده و ازین حرفا؟
پسشون میگیرم:/
تو چند ساعت گذشته آنچنان با اعصاب و روانم بازی کردن که.!
ای کاش میشد همه چیز رو بذارم و فرار کنم.
گاهی احساس میکنم این همه جنگ اعصاب ارزششو نداره.
باید یه جور تنظیم کنم که ساعاتی که مامان و بابام خونه ن خونه نباشم.
کلا بعد از ظهر تا اخر شب رو بذارم برای درس و برم کتابخونه (یه کتابخونه هست تا 11شب بازه ) البته یه عادتی دارن ميگن ما از کجا بدونیم تو کتابخونه درس خوندی:/ یا شاید
یکی از دغدغه های ملت دور و بر من، 
اينه که ميگن ماه مارچ-اپریل (از هر کدوم یه تیکه) که داری میری خونه،
هواپیماتو میزنن.
 
میگم بابا هر روز نمیزنن که. ميگن نه نرو.
والا من تصمیمم اينه با اتوبوس برم ترکیه برگشتنی (احتمالا دیگه هیچ پروازی کاور نکنه).
همه رو نمیزنن که.
میرم ترکیه ازونجا میام یا میرم اروپای غربی شمالی و میام اینجا.
هواپیمایی که میخواد وارد خاک بشه رو هم که نمیزنن.
ملت گیر هستنا.
 
به هر حال اگه مردم، بدونین که دوستون دارم. و لطفا عکس های
⭐⭐⭐⭐⭐
ویژگی های محصول:
جنس: پولیشی
نوع سختی جنس: نرم
رده سنی: کودک
قابلیت حرکت: دارد
قابلیت شستشو در ماشین لباسشویی: دارد
خرید با تخفیف ویژه عروسک نمایشی طرح خانواده کلاه قرمزی مدل جيگر ارتفاع 20 سانتی متر
دسته بندی محصول :
#اسباب_بازی_کودک_و_نوزاد
برا
یک گروه فامیلی تو تلگرام داریم که آسایش از من بنده خوب خدا گرفته!
 
بارها لفت دادم و باز بدون خواست خودم اد شدم .
 
مثلا همین دیشب برای یک ربع داخل گروه " نازارکان" ( اسم گروهمونه ) :)) بودم
 
خاله بزرگ : ر. شب یلدا دیدمت چاق شده بودیا داشتی میترکیدی !!
 
ر( خاله دیگر) : وا؟؟ خودتو دیدی؟؟؟؟ مردم کور خودشونن بینای مردم !!!
 
( اینجا دعوا شروع میشه)
 
دایی: پراید وطلا گرون شده !( ایشون خبرهای اقتصادی تو گروه پخش میکنن البته گاهی دو بهم زنی هم میکنن)
 
شوهر خا
یه کوچولو گرد و خاک نشسته روی زندگی این روزام !! 
باید دستمال بردارم خاکاش تمیز کنم !! یه هاااا کنم زندشون کنم
باید این پرده ی اتاق بکشم کنار و اجازه بدم یک بار دیگه نور بیاد تو خونه . 
باید خودم برای خودم قدمی بردارم و منتظر نباشم
راسی چقدر خوبه که دوستای خوبم کتابام باز به کمکم میان من از دست این کسالت و دلتنگی و اعصاب نداشته نجات میدن :)
نشست خبری سی‌و‌چهارمین جشنواره موسیقی فجر با حضور شاهین فرهت دبیر هنری، شهرام صارمی دبیر اجرایی، علی ترابی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و امیر بهاری مدیر روابط عمومی جشنواره در تالار وحدت تهران برگزار شد.

ادامه مطلب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها