نتایج جستجو برای عبارت :

اینه بغل فوسو 6 تن

شرکت میتسوبیشی فوسو یک شرکت ژاپنی موفق است که در سال 1932 درشهر کاوازاکی تأسیس شد. یکی از کامیونت های موفق و پرفروش شرکت فوسو است که موتور آن متعلق به شرکت مرسدس بنز آلمان است. این موتور قدرتمند دارای مصرف سوخت کمی است وگازهای آلاینده کمی نیزتولید می کند. موتورآلمانی که روی این کامیونت 6 تن فوسو نصب می شود جزو قوی ترین موتورهای موجود در بازار کامیون های ژاپنی است.
اکثر قطعات کامیونت 6 تن فوسو با ایده گرفتن از موارد مشابه آلمانی طراحی شده اند. تج
خودشونم نمیدونن باهام چ کردن خیلی پررو پررو تو چشمای من نیگا میکنه میگه اينه بچه ای ک تربیت کردم؟اره اينه ک تربیت کردی اره اينه ک ریدی تو درونشبیرونش قشنگه قد اش بلنده شونه هاش پهن اع بازو هاش بزرگه ولی مغزشولی روحش.
⭕️در جنگ بین خواسته ها و باورها همواره باورها پیروز می شوند:
یعنی اگه شما خواسته ات اينه که پولدار بشی ولی باورت اينه که آدمای پولدار مغرورن، پولدار نمیشی!
اگه خواسته ات اينه که رژیم بگیری و لاغر شی ولی باورت اينه که رژیم گرفتن باعث بیماری میشه، لاغر نمیشی!
اگه خواسته ات اينه که تو شغلت موفق بشی ولی باورت اينه که آدمای موفق اون شغل، آدمای بدی هستن، تو موفق نمیشی!
✅باید باورهات و خواسته هات هم جهت باشن.
 بررسی کن ببین چه خواسته هایی داری و چه
یکی دیگه از عوارض بیش از حد دوست داشتن اينه که حساس‌تر و شکننده‌ترت میکنه
یکی از عوارض وضع دور ز دلدار زیستن اينه که بهونه‌گیر ترت میکنه
یکی از عوارض دیگه‌ش اينه که دلتنگیات خستگیاتو دقیقاً سر همونی می‌شکنی که از جان خودت دوست‌ترش می‌داری
خب من قبول کردم که هیچی تو این دنیا خالص نیس.
سوال اينه که از بین ناخالص ها کدومو باید انتخاب کرد.
پاسخی که میتونید باهاش سرمو بکوبید به دیوار اينه: اونی که از همه ناخالصیش کمتره!
مساله اينه که گزینه‌های دنیا برای مقایسه فقط یه پارامتر ندارن که بذاریشون دوطرف نامساوی. خیلی زیاد پارامتر وجود داره. بیشتر از اونی که تو کَش مغز آدم بتونه همزمان لود شه.
پ.ن. ولی خورد خورد درست میشه انشالله.
این آخرین باری نیست که شکست می خورم ولی شاید آغاز اولین باری باشه که بالاخره پیروز میشم. چندتا تصمیم عجیب گرفتم. صفرمیش رو هفته پیش عملی کردم و موهام رو مدلی که میخواستم کوتاه کردم. اولیش اينه که مقاومت رو تموم کنم و برم دکتر؛ یا فردا یا پسفردا. دومیش اينه که هر اتفاقی افتاد، کم نیارم و همین یه ماه طاقت بیارم. سومیش اينه که دهنم رو ببندم. یه سکوت طولانی مدت.
در ۹۹٪مواقعی که با همسرم وارد دعوا و مشاجره و بگو مگو میشم،نهایتا چیزی که میاد تو ذهنم اينه که ارزششو داشت؟ارزش داشت سر فلان چیز بی مورد با همسرم دعوا کنم و آرامش زندگیمو بهم بزنم؟همیشه هم جوابم اينه که نه ارزششو نداشت.
مشکل من اينه که تحمل بی نظمی و گیج بازی و حواس پرتی برام سخته و دیدن اينها از همسرم باعث میشه از کوره در برم و اون هم بهش برمیخوره شدیدا.
 
آخ چقد این تپش قلب اذیتم میکنه.
میگن شب آرزوهاست.هروقت میخوام دعا کنم یا آرزویی داشته باشم
اول از همه عزیزانم توی ذهنم رد میشن و واسه اونا دعا میکنم.بعد میرم سراغ خودم
اما الان اگه بخوام آرزویی واسه شخصِ خودم بکنم
آرزوم اينه گرهِ دنیایِ من به دنیایِ تو تا ابد کور بمونه.
آرزوم اينه مثلِ گذشته و مثلِ الان ، در آینده های خیلی دور هم پازلِ زندگیمون بدون همدیگه کامل نشه.
آرزوم اينه ، با من و تو تا تهِ دنیا.
شاد زیستن اسان است. باید لبخندی پت و پهن بزنی به چشمان خسته ی خودت در اينه ی کوچک اتاق و با خودت زمزمه کنی من از فردای تو نمیترسم
من از بودن در اینجا در مقابل تو در این  اينه ی کوچک زندگی خوشحالم 
من از این صدای گذرای ماشین ها و بوی عجیب خیابان ها، این هوای دلچسب پاییزی خوشحالم
ای ادمک نگران اينه، شاید صدای من رسا نباشد اما تو که میشنوی 
تو که ثانیه به ثانیه در کنار منی 
شاد باش که من دیگر از فردای تو نمیترسم
نمیترسم 
از عادت های خوبم اينه که مثل کنه به هدف میچسبم و ول کن نیستم. 
هیچ وقت نتونستم وقت تلف کردن با فیلم و سریال و شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها رو هضم کنم و هر وقت سراغشون رفتم لذت که نبردم هیچ، پشیمونم شدم. 
خلاصه از ویژگی های شخصیتیم اينه که سفت و سخت پای کار هستم، خدا رو شکر. نه سربازی و نه کرونا و نه هیچ چیز دیگه ای هم تا حالا نتونسته منو از حرکت به سمت اهدافم جلوگیری کنه.
استاد حوزه می پرسه فلان کتاب رو خوندین از هفته ی پیش؟ همه سر به گریبان می بریم
استاد را بگویید من خطبه ای که تو کلاس صحبتش شد و کتابش همیشه رو میزمه رو نخوندم
شیطان اينه ها، اينه . (هرچند گرفتاری ما خیییلی بیشتر از این حرفاس)
خدایا ببخش
تنهایی سخته . گاهی میشه پنجه ای روی گلوت .
اما سخت تر از اون اينه که یه آدم بی ربط توی زندگیت باشه !
روح وحشی
+پنجه را به نرمی از روی گلوم بر میدارم . جای دردش را کمی با دستام التیام میدم . 
این نیز بگذرد .
++بهار گیلان فوق العاده است . انگار که توی باغ پرندگانم :)
گریه م گرفته. بعد همش فکر میکنم من که اصلا نسبتی با مرحوم ندارم. بچه هاش چقدر غمگینن بنده های خدا :(
شاید خیلی از دوستام(بهتره بگم دوستای سابقم) نسبت به مرگ بی حس باشن. ولی این بی حسی شون صرفا به خاطر اينه که هیچ وقت مرگ عزیزی رو ندیدن. حق هم دارن بی حس باشن خب. 
ولی میدونید حداقل قضیه چیه؟ اينه که آدم از ناراحتی دوستاش ناراحت میشه. نه اینکه بی اعتنا رد بشه. حداقل قضیه اينه که آقا باشه تو اصلا فکر میکنی مرگ حقه و طبیعیه و فلان و بهمان. من میخوام بدو
شما نمیتونین با ادمی که دیدش به شما اينه:
منو ستایش کن، به من کرنش کن، اولویتت باید من باشم، و باید برده م شی، تا بهت محبت کنم، یا کمک کنم،
ارتباط برقرار کنین.
 
این رابطه محکوم به شکسته.
چه اون ادم از صبح تا شب پای وبلاگ شما چرخ بزنه چه عکس پروفایل عوض کنه به خاطر شما و چه کلا دنبال شما باشه.
 
تا وقتی مایندست کسی اينه،
 
هیچ کس نمیتونه باهاش دوستی بسازه.
 
این جور ادمها عوض هم نمیشن.
یکی از موضوع های جدیدی که توجهم رو جلب کرده اينه که چرا اینقدر سخت برخورد می کنم با اشتباه کردن. جدی چرا؟ :-؟
جالبتر اينه که این اتفاق همیشگی نیست. توی یه موضوع هایی اونقدر رها و راحت، توی یه موضوع هایی خیلی خیلی سخت.! جای بسی تفکر. :)
منم در حرکتی هماهنگ مثه هانیه خانوم گوشی دکمه ای برداشتم 
بلاخره ایشون حتما یه چیز میدونن دیگه
از فواید استفاده این گوشی ها اينه که نت نداری هی ول بچرخی ولی به جاش رادیو داره شما از همه اخبار با خبر میشی . آهنگای مجاز گوشی میدی .
و حتی صحن مجلسو زنده میذارن :/
و از معایب این گوشی اينه که دکمه ایی هست بعضی از دکمه ها رو باید کلی فشار بدی کلا به فشار احتیاج داره 
اما. اما بزرگترین فایده این گوشی و بزرگترین کشف دهه اخیر اينه که تمامی حروف هانیه خ
همون قدر که تنبیه چیز ناخوشایندیه، تشویق هم هست. احساس خوبی بر می انگیزه، و همین باعث می شه که اشتباه بودنشو نفهمیم.
مسیله اينه که باید متوجه بود که به آدما نباید جهت داد، بذاریم راه خودشونو برن. حالا چه خوشایند ما باشه و چه نباشه.
یه مسیله دیگه هم اينه که شاید باید تمام این قضایا رو به پای گوینده گذاشت. در واقع گوینده داره با احساساتش دست و پنجه نرم می کنه در اون لحظات. و خب به شنونده ربطی نداره جز اینکه اگه بخواد در کنار گوینده و احساساتش قرار
یه مرحله‌اش اينه که خودت رو همون طوری که هستی بپذیری و دوست داشته باشی، مرحلهٔ بعد این طوریه که بقیه (پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر و.) رو هم همون طوری که هستن بپذیری و‌ دوستشون داشته باشی و نکتهٔ مهم اينه که هر تلاشی برای تغییر خودت و بقیه، اگه مثل ساختن یه ساختمون باشه، این پذیرش، پی‌ریزی بتنی این ساخت‌و‌سازه. نکتهٔ مهم دیگه هم اينه که ساختمون بهتر شدن دنیا، همراه و همگام با ساختمون خودت پیش می‌ره و نیاز نیست مستقلا خیلی کاری براش انجا
قدرت تو اينه ک میتونی ب صورت همزمان حال من رو خوب و بد کنی.
اينه ک میتونی منو خوشحال و ناراحت کنی.
میتونم همزمان دوستت داشته باشم و ازت متنفر باشم.
تو عجیب ترین، محبوب ترین و یکی از عزیز ترین های عالمی و حیف ک خودت نمیدونی. واقعن حیف!
واقعیت اينه که من آدم قشنگی نیستم. حرفها و حرکات و تفکر قشنگی ندارم، من یه آدم معمولی‌ام که هیچی ندارم منتها از ادا درآوردن هم حالم بهم می‌خوره. من میان‌مایه و متوسط الحال و حتی پایین تر از این حرف‌هام و تو ۳۵ سالگی توان ادا درآوردن واسه یه پسربچه‌ رو ندارم که خوشی و موسیقی و پیانو و ورزش و و و زده زیر دلش و داره ادای غمگینا رو در میاره معیارمم اينه که اگه غمگین واقعی بود دنبال غمگینا نمی‌گشت . حالا . قضاوتم اينه فعلا. و من نمی‌خوام تو ۳۵
در کنار تمام خوب و بد های آتش نشانی یه خوبیش اينه که آشنا زیاد داری
خیلی خیلی زیاد
توی هر پست و منصبی
نتیجه ای هم که امروز آشنامون زنگ زد به بابام گفت اينه که آقای ب» که همه جور بلایی سرش اومد دکمه خدافظی شو میزنه از مدرسه و سمپاد
من برمیگردم سر کلاس (که خب توی این هفته هم میرفتم و فرقی برای من نمیکنه)
و بهترینش اينه که ضرر و زیان عقب افتادن از درس از اول سال گرفتم و ۲۰ جلسه کلاس خصوصی (یک ساعت و نیم) با معلم های خودمون که کمترینشون ساعتی ۴۵۰ تومن
یڪی از ڪاندیداها رفت به یه روستا،
 
گفت چه مشڪلاتی دارید؟ بگید تا حل ڪنم
 
گفتیم والا دوتا✌ مشڪل خیلی مهم داریم
اولیش اينه ڪه گاز نداریم دومیش اينه ڪه.
 
 هنوز دومی رو نگفته بودیم ڪه گفت صبر ڪنید ✋
 
به بغل دستیش گفت اون موبایلو بده به من. الو! سلام آقای.، بنده الان در روستای.! هستم و این مردم گاز ندارن، لطف ڪنید به دستور من براشون گازڪشی انجام بدید. جان؟. ڪی؟ . یڪ هفته بعد از انتخابات؟ . بله بله. پس من قول بدم از جانب شما؟. بسیار خوب
 
گ
بسم الله الرحمن الرحیمرسم عاشقى اينه که تو که گفتى خدا، استقاموا رو هم بیاد داشته باشىرسم عاشقى اینکه خدا و دوستانش رو دوست داشته باشى و از دشمنانشون بیزار باشىرسم عاشقى اينه که به فکر خانواده ات هم باشى: قو أنفسکم و أهلیکم نارا بامیدبهشت
سلام به همه ی دوستان 
خبر بد اينه که متاسفانه این وب دیگه بروزرسانی نمیشه [مگر این که مدیر اصلی این وب خودشون برگردن]
خبر خوب اينه که این وب حذف نمیشه و دست نخورده باقی میمونه :)
یه سری اتفاقات دیگه ای هم هست که محرمانه باقی میمونه
ممنون از همتون
منم دیگه امروز از این وب حذف میشم ، ببخشید که لیاقت مدیریت این وب رو نداشتم 
خدانگهدار 
پرسش و پاسخ های یکی از برنامه های دکتر هولاکویی رو گوش میدم. یه چیزی در مورد خودم کشف کردم اينه ک منم تنها کاری ک میکنم اينه ک خودمو دارم گول میزنم. تو همه چی خیلی زیرکانه . دیگ نمیخام به حرف خودم گوش بدم.هیچ بهونه ای پذیرفتنی نیست. گاهی باید با سختی های زندگی روبرو شی و حتی اگه انتخابت اشتباه بوده باشه چون توش هستی ادامه ش بدی و تمام.همین. هیچ حرف دیگه ای پذیرفتنی نیس!
.
حقیقت اينه که نسبت به زندگی پشیزی امید ندارم. هیچوقت هم نداشتم. اما چیزی که هست اينه که علی سخنی داشت که می‌گفت به اونچه امید نداری بیشتر امید ببند تا اونچه امید داری.* ترجمه به مضمون البته، حرف عجیبیه.
*کُنْ لِمَا لاَ تَرْجُو أَرْجَى مِنْکَ لِمَا تَرْجُو
داشتم همینجور پستای جدیدتون رو میخوندم گفتم یه پست بزارم که وبلاگم دیگه کم کم داره میپوسه
شاید باورتون نشه ولی انقدر از قبولیم مطمئنم که حتی الان که رتبه ها هم نیومده ویس پزشکیا رو گیر اوردم نشستم گوش میدم =// داغون تر از اون اينه که پاورشون هم میبینم =|| و از اون داغون تر اينه که جزوه هم مینویسم =/ و حتی از این هم داغون تر اينه که جزوه م انگلیسی و با وسواس عجیبی مینویسم =//// و از همه ی اینا داغون تر اينه که از رفرنس های مختلف حتی مطالب اضافه هم وارد
احمقانه‌ترین کار دنیا اينه که  بخوای قرنطینه‌تو جایی جز خونه خودت بگذرونی.
از اون احمقانه‌تر اينه که حرف یه احمقو بدون تحقیق باور کنی و فک کنی وقتی نه به داره نه به باره درای بوشهرو بستن و نمیتونی برگردی.
دارم دیوونه میشم اینجا. یه ماااهه هی گفتن یه هفته بشینین، تا شنبه بشینین. شد یه ماه. بقیه‌شو چجوری تاب بیارم اینحا؟
زمانی یکی از مسوولان ارشد کشور گفته بود که ما باید ژاپن اسلامی شویم! ظاهرا این فانتزی، فقط خواسته دوران ما نیست. بیش از صد سال است که ما ایرانی‌ها خود را با ژاپن مقایسه می‌کنیم، حدود ۱۱۰ سال پیش، ناصرالملک، که در دوران قاجار چند سالی هم نایب‌السلطنه بود، جایی گفته: راه سعادت ملت این است که ما هم همان راهی را برویم که امپراتور ژاپن رفت و امروز برای سرمشق مللِ غافل و خواب‌آلوده هیچ نمونه ای بهتر از ژاپن نیست. اما چه شد که ژاپن، ژاپن شد و ایران
حکایت این ایام انتخابات:
هفته پیش یکی از کاندیداهای مجلس اومد روستای ماگفت چه مشکلاتی دارید؟ بگید تا حل کنم  گفتیم والا دوتا مشکل خیلی مهم داریم : اولیش اينه که گاز نداریم دومیش اينه که. هنوز دومی رو نگفته بودیم که گفت صبر کنید!!! به بغل دستیش گفت اون موبایلو بده به من. الو! سلام آقای گیتی فر، بنده الان در روستای گیجالی هستم و این مردم گاز ندارن، لطف کنید به دستور من براشون گازکشی انجام بدید.جان؟. خواهش میکنم.کی؟. یک هفته بعد از انتخاب
یک مشکل قدیمی که سالها با من است دیر خوابیدن است. خیلی مطالب متنوع در مورد مضرات این موضوع خوانده ام و سعی کردم با این موضوع بدنم را به زود خوابیدن اجبار کنم ولی متاسفانه به توافقی نرسیدیم.
مشکل بعضی از دوستان اينه که خوابشون نمی بره ولی مشکل من اينه که نمی خوام بخوابم!
متاسفانه هیچ دکتری هم نمی تونه این درد مرا دوا کنه
خلاصه که شب بیداری هم دنیایی داره
 
۱. سرمو میچرخونم و توی اينه چشمم میفته به چشم خودم
من فدای چشم و ابروی قشنگت بشم
۲. بند بالا از عوارض تنهاییه یا شایدم از عوارض ایمان به اینکه جوونی ارزشمنده و گذرادوستم بهم گفته بود چند سال پیشگفته بود هر وقت خودت رو تو اينه میبینی باید بابت جوونی و زیبایی ناشی از جوونی شکر بگی.
۳. تو فیلمه اقاهه گفت من اونم که تنهاست.من اونم که تنها میمونه
فکر اضافی خاموش!
ما در طول روز بین سی تا هفتاد و پنج هزار بار فکر می کنیم که هشتاد در صد آن تصادفی و بی خوده و به هیچ چیز ربط نداره .
یه موضوعی که توی علم الان مطرح می شه اينه که آدم ها باید خیالشون رو هم ادب کنن .
نباید فکر های نگران کننده کنیم ؛ آخه حُسنی ندارن و تنها کاربردشون اينه که آرامش را از ذهنمون دور می کنه.
هلوووووو!
فیلم امشب یکم جنایی طور بود. امتیازش تو imdb اينه: 6.1/10
قضیه اينه ک شخص اول داستان آنکل جک عه ک خوانده اش ظاهرا توی ی قتل کشته میشن و ی تماس تلفنی مشکوک دریافت میکنه و .
اولش خیلی اروم پیش میره اما از وسطاش تقریبن (یا حتی قبل از وسطاش!) داستان سریع و جذاب میشه و اصلن عادم گذر زمان رو حس نمیکنه. یکی از خوبیاش هم اينه ک سورپرایز میشه عادم وسطش!
یه انگلیسی روونی هم حرف میزنن، جوری ک با زیرنویس انگلیسی عادم کااااااااامل متوجه میشه چی ب چیه.
این روزها حالم خوش نیست. دلیلش پی‌ام‌اس یا هرچی که هست شرحش اينه. تنهایی کشنده، بی رغبتی به همه چیز و همه کس. انزوای خاموش. بی کسی. 
همین؟ 
آره همین.
چرا فکر می‌کردم بیشتره؟
آها درد اصلی اينه که غمم هم غم نیست. دلچسب نیست، مشغولم نمی‌کنه، کلا یه تیکه گوشتم افتاده‌م یه گوشه.
دلم برا ح تنگ شده اما دیگه مطمئنم من برای اون در حد فیلم بودم یعنی تحریک کننده میل جنسی، همین و بس. نمی‌تونم دیگه بهش فکر کنم. از میان به مح هم خجالت می‌کشم، خیلی بچه
بدی من اينه که تو دعوا کنترلمو از دست میدم .دو کلمه باعث شد در موردی که حق با منه به ضرر من تموم شه .
از خودم یه عکس گرفتم در حال گریه اینم کنار اون قسمتی که نباید فراموشش کنم 
میدونم فردا صبح ب نمیاد خونه 
میدونم زنگ نمیزنه 
میدونم
امشب چند بار دستم رفت رو شماره اش بهش زنگ بزنم اما الان چی باید بگم باید معذرت بخوام ؟ 
نه 
چرا باید داخل چیزی باشم که نیست باید الان پاشم برم جلوی اينه تمرین کنم 
اشکامو پاک میکنم
یکی از مهم ترین مشکلات من در این مملکت اينه که بتونم به زبون اینا مودب باشم. و یکی از مهم ترین مشکلاتم در مورد این مشکل اينه که یادم بمونه جوابِ چطوری»، مرسی» نیست. جوابِ از خوراکیم میخوری؟»، مرسی» نیست. جوابِ میخوای برسونمت؟»، مرسی» نیست. و اساسا جوابِ هیچی به جز دوستت دارم» مرسی نیست، بلکه آره یا نه» ست!
ولی حاظر بودم شهر توی کثافط غرق شه و نت ها رو قطع کنن و تنها راه ارتباطیمون دود باشه اما فردا نرم مدرسه تا ۸ فاکینگ ساعت با خانوم آ بگذرونم
کاراهام تا صبح طول می کشه و و توی این شبای بی خوابی تنها چیزی که بهش فکر میکنم اينه که عجیب خراب کردم با این انتخاب رشتم و مدرسه انتخاب کردنم.
به هر حال شعار من اينه که فردا آزادیم،یعنی اگه خانوم آ نکشتمون بعدش دیگه آزادیم:||
واقعا این بود زندگی؟:')

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها