نتایج جستجو برای عبارت :

چطوری نصب کنیم

آدما چطوري میتونن برن و فراموش کنن؟ بابا من از جلوی مغازه سر کوچمون که رد میشم دوتا بوق براش میزنم دستمم میارم بالا تا رنجیده دل نشه . اونوقت آدما چطوري میتونن برن و فراموش کنن؟! دستتو نمیخواد بیاری بالا فقط بگو چطوري اخه لعنتی! چطوري!
میخوای یه شبه میلیادر بشی؟
اگه داری این مطلبو میخونی حتماً کنجکاو شدی بدونی چطوري می‌شه تو مدت کوتاه میلیاردر بشی.
این بستگی به خودت داره که چطوري فکر کنی، چطوري عمل کنی.
واسه رسیدن به این هدف هیچ راه مخفی و میانبری نیست. فقط باید خودت بخوای و خودت
بهونه‌های بنی اسرائیلی هم نگیر هیشکی نمیتونه جلودارت باشه اگه فقط و فقط هدفتو در نظر داشته باشی.
الان که دارم مینویسمچشام پر شده و بغض گرفتم
بغض گرفتم از این رفتارت
من یه قدم ورداشتم
اما تو مطمعنم کردی که باز اشتبا کردم
باشه مسعودم باشه
دیگه نمیام سراغت
بچرخ تا بچرخیم
هرچقدر دردم بکشم دیگه نمیام
+از همه جا بلاکت کردم جز یه راه
تا اخر این هفته وقت میدم بهت
اومدی اومدی
نیومدی به درکــــــــــــــــــــ
دیگه همه چیو تموم میکنم
بسه دیگه این قدر عذاب بسه واقعا
نامرد عوضی
آخه تو این وضعیت؟؟؟؟
تو این شرایط من؟؟؟؟؟
وای خدآآآآآآآآآ
مسعود من
#یک_آیه_یک_نکته
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره بقره آیه 211
از نکات مهمی ک باید دقت کنيم، رابطه #آیات با #نعمت هاست
خدا با سوال توبیخی میگه از #بنی اسرائیل بپرس که چقدر ما به اونها آیه دادیم. چقدر نشانه آشکار  دادیم.
بعد از این سوال واکنشی که #بنی اسرائیل در مقابل آیات داشتن رو معرفی می‌کنه، اون هم #تبدیل #نعمت
ایات الهی میان تا به ما بفهمونن از تک تک نعمت های الهی از نعمت افرادی که دورو برمون داریم از نعمت #اعضای بدن
از نعمت فرصت هایی که برامون پیش
برات مینویسم !
چون شاید نشه اینارو تو بیرون بهت بگم
ولی از روزی که دیدمت چشمام به دنیا بسته شده
فقط خودت و چشمات و موهات برام  شدین زندگی
نمیدونم چطوري بگم ولی از اون روز خیلی ممنونم که تورو بهم داد
دروغ چرا ! 
همیشه میخواستمت حتی وقتی نبودی  
هرشب فکر فکر فکر‌ فکر روانیم کرده بود
وقتی میدیدمت ولی نداشتمت این بیشتر ناراحتم میکرد .
ولی از همون روزی که پیدات کردم سعی کردم رفتار گذشتمو بزارم کنار ،‌شدی مُسَکِن همه دردام ، همه درای دنیا بجز تو ر
وقتی میبینی دیر جواب تو میدم یا حوصله بحث باهاتو ندارم لطفا خودت بفهم و تمومش کن این کراش مسخره رو 
نمیدونم چطوري ب خودت حق میدی تا بهم بگی دلم برا کسی تنگ نشه 
با دوستام فیلم نبینم 
با کسی بیرون نرم 
چطوري لباس بپوشم یا چطوري رفتار کنم 
اینا چیزایین ک هر ادمی حق داره خودش انتخاب کنه و من این اجازه رو ب کسی نمیدم ک بخاد برام تکلیف معین کنه
من این اجازه رو ب خودم نمیدم ک بخام تو زندگیه کسی دخالت کنم پس لطفا تو هم اینو بفهم 
دانلود آهنگ جدید دانیال هندیانی به نام چطوري میتونی
من با تو ساختم توی رویام یه خونه و دوتا بچه شیطون و دیوونه و .
بد جوری روزام پاییزی ان و بعد جوری شبهام زمستونی
بیر2 هم اکنون برای شما آماده کرده است، آهنگ چطوري میتونی از دانیال هندیانی را
Download New Music Danial Hendiani Chetori Mitoni
دانلود آهنگ دانیال هندیانی چطوري میتونی
#یک_آیه_یک_نکته
بسم الله الرحمن الرحیم
البقره
سَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَمْ آتَیْنَاهُم مِّنْ آیَةٍ بَیِّنَةٍ وَمَن یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ(211)
از نکات مهمی ک باید دقت کنيم، رابطه #آیات با #نعمت هاست
خدا با سوال توبیخی میگه از #بنی اسرائیل بپرس که چقدر ما به اونها آیه دادیم. چقدر نشانه آشکار  دادیم.
بعد از این سوال واکنشی که #بنی اسرائیل در مقابل آیات داشتن رو معرفی می‌کنه، او
دیروز امتحان عملی بافت شناسی ۱ داشتم! توی فرجه همش به این فکر میکردم که اون موقعی که تازه میکروسکوپ های اولیه درست شده بودن، چطوري بافت ها رو دسته بندی میکردن!؟ اصلا چطور تشخیص میدادن حد و حدود بافت ها رو؟! چطوري فهمیدن باید رنگ آمیزی انجام بدن؟! اون اویل که این علم اومده بود، چطوري مقطع بافتی تهیه میکردن؟! چطوري سالم بودن یا نبودن بافتو تشخیص میدادن؟! و خیلی سوالای دیگه! خیلی دنیای جالبیه دنیای سلولها!!!
تموم___
پ.ن: Cardiac muscle
[ به نام او ]
واقعا برای خودمم سواله بعضی وقتا چطوري می‌تونم اینقدر درجه یک ادای آدمای خوب رو در بیارم؟
چطور روم میشه اینقدر وقیح باشم؟
چطوري میشه که می‌تونم هزار بااااار غلط اضافه کنم و باز برگردم توی صورت ماهت نگاه کنم و بگم ببخشید؟بگم غلط کردم؟بگم بچگی کردم .
آ خدا آخه قربونت برم چقدر صبوری تو .
چه دل بزرگی داری .
چطوري می‌تونی اون همه بد بودنم رو به روم نیاری؟
اون‌وقت من ،
منی که ادعای بنده بودنت رو می‌کنم !
ممکنه گاهی حتی بی دلیل نسبت
سلام
باز نفهمیدم اصلا چطوري آذر تا 20 ام رسید .
خدایا این عمر منه داره میگذره و من هیچی ازش نمیفهمم
انقد خودمو با کار و پروژه خفه کردم درک نمیکنم چطوري میگذره عمرم
اصلا این کارا به خاط خداست؟
خدا راضیه؟ نکنه خسرالدنیا و الاخره بشم؟؟
الهی
ارحم لنا
.
چطوري میشه وقتی توی خونه، توی محدوده‌ی خودت نشستی و معلوم نیست دفعه بعد که دوباره قراره به جامعه‌ی بیرون برگردی کِی باشه، تمام مدت خشمی که از یک آدم توی ذهنت داشتی کلافه‌ات کنه و دست از سرت برنداره؟
من چطوري باید خودم رو قانع کنم که باید از فکر کردن به این آدم و چیزهای بدی که ازش توی ذهنم باقی مونده دست بردارم؟
   درست است که من میدانم بچه ای که تب دارد را باید چطور تیمار کرد، یا اینکه چه غذایی برایش پخت، یا چطوري بغل اش کرد و یا حتی چطوري پوشکش را عوض کرد یا اگر پایش قرمز شد چطور خوبش کرد، اما در مورد بچه داری که چیزی بسیار فراتر از اینهاست هیچ چیز نمیدانم. که اگر میدانستم یک دمبل 1.5 کیلویی نمیدادم دست یومونچه ای که حوصله اش سر رفته تا با آن بازی کند.
تا الآن با هم یاد گرفتیم که با شماره‌گذاری صفحات، درست کردن فهرست و راهنمای علائم، دفترمون رو برای بولت ژورنال آماده کنيم. خوندیم که چطوري میشه صفحات مربوط به هدف‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی سالیانه رو درست کنيم و چطوري صفحات ماهانه رو درست کنيم. امروز قراره راجع به یکی از جذاب‌ترین قسمت‌های بولت ژورنال صحبت کنيم؛ لیست‌ها و مجموعه‌ها، یا به قول فرنگی‌ها: collection یا spread.
ادامه مطلب
اینروزا بیشتر از کرونا نگران اعتماد از دست رفته، انسانیت از بین رفته و همدلی بر باد رفته‌ی بین آدما هستم.
چه راحت ازشون میگذریم و زیر پا لهشون میکنيم
دیر یا زود این مشکل میخواد حل بشه ولی دیگه چطوري مثل سابق میخواییم بهم اعتماد کنيم و دوباره همون آدمای سابق باشیم و کنار هم زندگی کنيم؟
چطوري دوباره سرمون رو بالا بگیریم و به ایرانی بودن و فرهنگ و اصالتمون ببالیم؟
ماسکها رو برداریم تا چهره واقعیمون دیده بشه.
بیایید با هم مهربونتر باشیم.
یه ضرب
دانلود آهنگ جدید دانیال هندیانی چطوري میتونی
Download New Music Danial Hendiani – Chetori Mitooni
پخش اختصاصی از رسانه سلطان موزیک
 
دانلود آهنگ جدید دانیال هندیانی چطوري میتونی با لینک مستقیم
 
متن آهنگ چطوري میتونی از دانیال هندیانی
 
بدجوری روزام پاییزین و بدجوری شبهام زمستونیبعد اون همه خاطره که ساختیمفکرشم نمیکردم یه روز بگی نمیمونیمن با تو ساختم توی رویام یه خونه ودوتا بچه شیطون و دیوونه ویه بارم اومدم پای یکی وایستموتهش چیشد من موندمو این حالموچطوري م
نوشته
کلمه
جمله
نهاد
گذار
فعل
مفعول
فاعل
قید
صفت
ضمیر
یک جمله کامل
یک فعل
کاری که باید انجام شود.
دستور به انجام یک کار.
مراحل انجام کار.
دلیل انجام کار.
اسم.
thing, concept, idea
یک دو سه
چی؟
چرا؟
چطور؟
چگونه؟
کی؟
کجا؟
آیا؟
اما
بله
خیر
 
کاری که باید انجام بدیم
چگونه کار را انجام بدیم
چطور بفهمیم چه کاری باید انجام بدیم
چطور همه ی این اطلاعات رو مدیریت کنيم
چطور بدانیم چه کاری رو کی انجام بدیم؟
چطور بدانیم آیا کاری که انجام میدیم درسته یا نه؟
چطور بدانی
سلام دوستان
خیلی از شما تا ب حال اسم کتابخونه یا فریم وورک رو شنیدید
در این قسمت میپردازیم به اینکه اصلا چی هست :)
در این مطلب میخوانید:
فریم ورک یا کتابخانه  چیه؟
معرفی کتابخانه ی بوت استرپ در css
معرفی کتابخانه ی فونت اوسوم در css
معرفی کتابخانه ی انیمیت در css 
معرفی کتابخانه ی جی کوئری
چطوري کتابخونه ها رو استفاده کنيم
چطوري یه کتابخونه بسازیم؟

ادامه مطلب
چطوري حجم تصاویر رو برای سایت کاهش بدم؟
 
با سلام وقت بخیر امروز تصمیم گرفتم آموزش بدم چطوري با استفاده از ابزار های انلاین و افلاین  بدون افت کیفیت حجم تصاویر رو کاهش بدیم و اینطوری به راحتی برای سئو استفاده قرار میگیرد.
 
با ما در یک اکادمی همراه باشید 
 
ادامه مطلب
از الان دارم فکر میکنم که آیا میتونم پدر خوبی برای بچه هام بشم یانه ؟ باخودم فکر میکنم که چطور بچه هامو تربیت کنم چطوري بهشون یاد بدم که 
چطوري از پس مشکلاتشون بر بیان .چیکار کنم که وقتی یه راهی رو اشتباه رفتن یه کاری رو اشتباه کردن همراه با تنبیه نباشه که اونا از من فراری باشن یا از من مخفی کاری کن فکر کنند من دشمنشونم با مخفی کاری خودشونو تو دردسر نندازن .و بعد از انجام اون کار پشیمونی براشون به بار نیاد.
فکر میکنم به اینکه نکنه عادات بد منو ب
منبع عکس 

یادمه اون روز بالاخره بعد از کلی بالا پایین کردن یه کپشن نوشتم برای اون پست . بعد یکی از دوستام بهم گفت من عاشق کپشن هایی هستم که برای عکس هات می نویسی . خندیدم . از فردای اون روز به این فکر میکردم مگه من چطوري کپشن می نویسم و همین سوال که چطوري اونا رو می نویسم کار رو برام سخت تر کرد و هر بار که می خواستم یه کپشن بنویسم با خودم می گفتم چطوري اونا رو می نوشتم که به چشم بقیه خوب بوده ؛ مثل کسی که تقلب کرده باشه و حالا بغل دستی برگه رو بهش ن
به سیل ماشین ها و چراغای رو به روم خیره میشم. حس میکنم دلم یه کنجی میخواد که بشینم همینجوری سلام چطوري طور با خدا حرف بزنم. سم میگه که از کجا ما انقدر دلسرد و دور شدیم ازش و من باز میرسم به همون تابستون کذایی دو سال پیش. 
الان گیرم سر اینه که ناامیدم از کمکش راستش. پیش خودم میگم هر چی هست و نیست گند خودمونه خودمونم باید جون بکنيم جمعش کنيم. سامان میگه اره ولی اون حواسش بهت هست. یادته همون سال تابستون هم، حاضر بود تو ازش متنفر شی و زندگیت به باد نر
دختره با دوست پسرش و مادرش اومده دفتر که از دوست پسر قبلی شکایت کند .
هفته دیگه هم نامزدی با دوست پسر جدید بود 
یک نسخه وسیع از روانپزشک معروف شهر هم برای حال بد خودش داشت و راستش دختره ته خیلی چیزها بود 
فکر کردم چطوري می تونه اینقدر زرنگ باشه .یا شاید چقدر بلده یا شاید چطوري این قدر خوشبخت و دوست داشتنی است که طرف با علم به تمام اتفاقات عجیب گذشته می خواهد باهاش ازدواج کند . 
پ ن : قیافه اش معمولی بود 
با سلام به همگی
سوالی دارم از جامعه فرهنگی و معلم های عزیز
به نظر شما در آموزش و پرورش چطوري میشه پیشرفت کرد؟، مثلا چه رشته ای و چطوري بخونیم که بتونیم جذب وزارت خونه بشیم؟، رزومه مون رو چطور قوی کنيم؟، یا مثلا تو چه زمینه ای خودمون رو قوی کنيم که بتونیم مدرسه تاسیس کنيم یا مثلا شرایط هیئت علمی شدن در دانشگاه فرهنگیان چیه؟ پیشاپیش از دوستانی  که پالس منفی نمیفرستن متشکریم
مطالب مرتبط با شغل معلمی:
چند سوال در مورد شغل معلمی
برای قبولی در دان
چطوري رفتار کنيم که خانواده شوهرمون با ما خوب رفتار کنند؟در قدم  اول سعی کنید واسه خودتون ارزش قائل باشید تا یاد بگیرند به شما احترام بذارند‌. سعی کنید در کارها به مادر شوهرتون کمک کنید، البته افراط نکنید تا وظیفه شما تلقی نشه. رابطه خوبی شوهرتون داشته باشید چون او مشاور مادرشه و روی او تاثیر زیادی داره ظرفیت اعضای خانواده رو بسنجید و طبق اون شوخی کنید ولی افراط نکنید. همیشه لبخند بزنید وخوشرو باشید. با لفظ خوب مادر شوهرتون رو صدا
خدا می دونه چقدر بی تابم. چقدر منتظر. منتظر یه فصل از یه کتاب. فصلی که خیلی برام مهمه و قراره یه نفر برام بفرسته. مطمئنم اون یه نفر درک نمی کنه چقدر برام مهمه و چقدر منتظرم و نمی دونم چطوري تحمل کنم . چطوري صبر کنم. خدا کنه زود بفرسته. خدایا. خدایا.
اوضاع مملکت که خیلی قمر در عقربه‌ ولی من سعی می کنم بی خیال باشم. مسئله ی دیگه ای منو بی تاب کرده
دیشب شعرها رو فرستادم برای سین. امیدوارم بتونه کاری بکنه
شخصیت من در کل خجالتی هست. ممکنه یدفه خجالتپ رو بزارم کنار حالا فرقی نداره تو سخنرانی ممکنه باشه یا یا سر کلاس.
ولی بعدش دوباره بر میگردم به همون شخصیت خجالتی. در واقع همون شخصیت ثابت رو من دارم همیشه. و سخت هست برام تغییر یدفه ای و پایدار.
درک نمیکنم چطوري بعضی دخترا بعد از ازدواج شون چطوري از این رو به اون رو میشن.
یا یدفه ای تغییر میکنن و همونطور میمونن.
من تنها و رها هستم.
تموم شد.
کشمکشی وجود نداره دیگه
دارم فکر میکنم یه آدم چقدر توان اشتباه کردن داره؟
این حجم از توانایی تو اشتباه کردن و به اشتباه انداختن واقعا عجیب میشه گاهی.
دارم فکر میکنم خدا چطوري همه ی اینا رو میبینه و باز تحملم میکنه، اگر صداش کنم باز بهم گوش میده، وقتی فرصت ها رو به بدترین شکل نابود میکنم اگر پشیمونیم رو ببینه بازم بهم فرصت میده، چطوري ازم خسته و ناامید نمیشه وقتی حتی خودمم از دست خودم خسته م.
همین_
حقیقتش گاهی ایرانیایی که اینجا مثلا 5 ساله، یا شش ساله، یا ده ساله هستن رو نگاه میکنم
و میگم اینها چطوري تونستن توی کانادا بمونن؟
آی کیوشون در چه حده؟
از چه شرایطی دراومدن؟
تو خونه شون باهاشون چطوري رفتار میشده که شرایط اینجا رو میتونن راحت تحمل کنن؟
 
فکر نکنین حالا که ویدئوی توهین کردن یه دختر سفید به یه دختر چینی توی بی سی دراومده
پس بی سی بدترین جای کاناداست
نه
بی سی و البرتا و ساسکاچوان ادمای ساده تری دارن
ادمایی که خیلی غل و غش ندارن
 
ت
۱. واقعا نمیدونم ملت چطوري چند شغله‌اند یا چطوري چند تا پروژه رو با هم ساپورت می‌کنند و یا حتی چطوري چند درس همزمان رو برای کنکور میخونند؟
من همین که شاغل شدم و درس هم دارم و خانواده‌داری هم میکنم نظم فکریم از اساس به هم ریخته :/
ولی من قول میدم بتونم خیلی زود اوضاع رو مدیریت کنم
۲. این ماجرای شهردار تهران خیلی ناراحتم کرده. امیدوارم این آخرین نفری باشه از افراد آشنایی که چنین ماجرایی در زندگی شون رقم خورده. بابام که خیلی ناراحت شد، آخه فکر ک
یا ستار العیوب
دارم فکر میکنم یه آدم چقدر توان اشتباه کردن داره؟
این حجم از توانایی تو اشتباه کردن و به اشتباه انداختن واقعا عجیب میشه گاهی.
دارم فکر میکنم خدا چطوري همه ی اینا رو میبینه و باز تحملم میکنه، اگر صداش کنم باز بهم گوش میده، وقتی فرصت ها رو به بدترین شکل نابود میکنم اگر پشیمونیم رو ببینه بازم بهم فرصت میده، چطوري ازم خسته و ناامید نمیشه وقتی حتی خودمم از دست خودم خسته م.
همین_
اینکه چطوري از طریق موسیقی انگلیسی یاد بگیریم، سؤالی است که اغلب زبان‌آموز‌ها مطرح می‌کنند. برای پاسخ باید بدونیم که هر موسیقی‌ای برای یادگیری زبان مناسب نیست و نباید انتظار داشته باشیم صرفاً با گوش‌دادن به موسیقی‌های انگلیسی پیشرفت کنيم. باید بدونیم که فقط گوش دادن به موزیک شاید ما رو به نتیجه‌ای نرسونه و یادگیری از طریق موسیقی مستم اقداماتی تکمیلی است! اما خُب این منبع هیجان‌انگیز، یعنی موسیقی‌های جهانی به زبان انگلیسی نباید د
دیشب با حالت گداخته از خونه زدم بیرون و رفتم پیش سینا.چی شد و چیکار کردم و چطوري و کجا و کی که بماند.همینقدر که الان هنگآورم.صبح بابا حالش بد میشه مامان میشینه پشت ماشین تصادف میکنه و زنگ زدن گفتن داداش امیرحسین همونی که مراقب کنکورش بودم و چقدر خوشحال شد وقتی بهش رسوندم دفترچه عمومی رو فوت کرده.همین دیشب
اینکه با سینا دیشب کجا بودیم و چی و چطوري فقط تهش اینکه زندگی خیلی کدر و کثیف تر از اونه که من همیشه اداشو در میاوردم.
فقط دیگه میخوام قبولش
با جگرگوشه در رستوران نشسته بودیم و یکی از این کلاه‌های دست ساز مرسوم رستوران‌ها را گذاشته بود و دلبری می‌کرد، میز کنار ما چند نفر نشسته بودند از آسیای شرقی و بعد از چند تا گوگولی مگولی گفتن به زبان خودشان :دی یکی‌شان پرسید که ما اهل کجاییم؟ و بعد از شنیدن جواب، مکثی کوتاه کرد و شروع کرد به تکرار یه کلمه‌ای که نمی‌فهمیدم چیه :-| و وسطش هی می‌گفت ایران؟ و همون کلمه :-|
آخرش ناامید شد، گفت how are you و من تازه دستگیرم شد که داره تلاش می‌کنه بگه "چ
-هیچ‌وقت آرزو کردی که کاش مردم رو راست‌تر بودن؟
‏+یعنی چطوري؟
‏-من احساس می‌کنم همه، خود جعلی‌شون‌رو نشون میدن. همه‌ی ما تو عمقِ وجودمون خراب و داغونیم. فقط،
‏بعضیامون می‌تونیم اینو بهتر از بقیه پنهون کنيم.
 ⁩
#‏⁧ما_تمامش_می‌_کنيم
 ‏#کالین_هوور
میشه یکی برام توضیح بده چطور یک کارگر می تونه یک زندگی حداقلی را اداره کند؟ واقعا هر چی بالا و پایین می کنم نمی تونم درک کنم که چطور یک کارگر و حقوق بگیر می تونه زندگی حداقلی را برای خودش داشته باشه؟
 
واقعا یک جمع و ضرب ابتدایی با قیمتهای نان و کرایه ماشین و مسکن. به راحتی نشون می دهد که نمیشه! پس چطوري میشه؟؟؟ میشه لطفا یکی بگه چطوري؟!
ادامه مطلب
2/5/98ساعت 18 بود که به اتفاق هر دو عزیزجونا رفتیم درمانگاه امام حسن که گوشت رو سوراخ کنيم،قرار بود بابات هم بیاد چون خسته بود خوابش برد ما هم دیگه صداش نزدیم و رفتیم،عزیز گلی دم در مواظب کالسکه بود من و عزیز خاتون رفتیم داخل،تو تو بغل عزیز بودی منم آیت الکرسی واست خوندم،خیلی نگران بودم و دوست نداشتم تو درد بکشی،گوشت رو که سوراخ کردن جیغ کشیدی و مثل بارون گریه میکردی،الهی مامانت بمیره،منم همراه تو گریه میکردم،نمیدونستم چطوري آرومت کنم،فقط بغ

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها