نتایج جستجو برای عبارت :

چجوری عضو بشم

ساز و کار مغز یه سری انسان‌ها رو نمی‌فهمم. به شدت سعی می‌کنما ولی در مخیله‌ام نمی‌گنجه طرز برخوردی که دارن. مثلا نمی‌فهمم دان وقتی برنامه‌ی بیرون رفتنمون کنسل میشه و طی چهل دیقه‌ی گذشته داشته منو دلداری می‌داده چجوري یهو عصبانی میشه و داد می‌کشه سرم. یا نمی‌فهمم ممد چجوري وقتی می‌دونه ازش ناراحتم استوری اینستا رو سین می‌کنه و می‌ره. یا نمی‌فهمم غریبه‌ها چجوري میتونن اینقدر پررو باشن و تو اتوبوس به پهن‌ترین حالت ممکن بشینن. یا است
خیلی بیمعرفتی. 
فدات شه . (جای اسمته)
جانِ
جونِ
این حرفا خیلی راحت جاشونو با خفه شو ، خیلی کثیفی و دیوونم کردی  و عوض کردن. 
 
تو چجوري اون همه خاطره بازی رو ندید گرفتی چجوري چجوري
یکی بیاد برای من اینو توضیح بده . 
به گوش و چشمم ایمان ندارم دیگه. اون همه مثلا عشق و دوست داشتن با چهارتا دعوای معمولی پاک شدن.
چقد بی معرفتی
همون بهتر که رفتی 
اون همه وقت مریض و خیانتکار نبودم همین چند وقته این دوتا بهم اضافه شد.
خیلی بی معرفتی
خیلی خوب بلدی
دانلود آهنگ جدید و غمگین چجوري دلت اومد با دل من بد شی چجوري دلت اومد از دل من رد شی از دل من رد شی (کیفیت عالی)
Ahang Chejori Delet Omad Ba Dele Man Bad shi az dele man rad shi
دانلود آهنگ چجوري دلت اومد با دل من بد شی ، از دل من رد شی (کیفیت عالی)
چجوري دلت اومد با دل من بد شی
♪♪♪ ♫♫♫ ♪♪♪
چجوري دلت اومد از دل من رد شی
♪♪♪ ♫♫♫ ♪♪♪
دورت نگشتم بری
دانلود اهنگ چجوري دلت اومد با دل من بد شی ، از دل من رد شی (کیفیت عالی)
لینک دانلود آهنگ
حکم دل است، که مشکل استحکم دل است، که باختم همیشه استحکم دل است، که رفتن مشکل استحکم دل است، که صورتم خیس استحکم دل است، که دو دستم در هم استراست میگه هاحکم دل نبود ، انقدر نمیباختم.ارزششو داشت ولی؛دلم برای دلم میسوزه.نمیدونم چجوري میتونم دست بکشم رو موهاش، دستاشو بگیرم، نازش کنم، دلمونمیدونم چجوري
حکم دل است، که مشکل استحکم دل است، که باختم همیشه استحکم دل است، که رفتن مشکل استحکم دل است، که صورتم خیس استحکم دل است، که دو دستم در هم استراست میگه هاحکم دل نبود ، انقدر نمیباختم.ارزششو داشت ولی؛دلم برای دلم میسوزه.نمیدونم چجوري میتونم دست بکشم رو موهاش، دستاشو بگیرم، نازش کنم، دلمونمیدونم چجوري
از در میاد تو دستشو مشت کرده میگه چشماتو ببند دستتو بده بهم درست وقتی که منتظری سوسک پلاستیکی تو دستش باشه یه دستبند خوشگل میذاره کف دستت و میگه برات از جشنواره کسب و کار مدرسه خریدم، این اولین باره که تنهایی خرید کرده برام با پولی که میتونست کلی خوراکی خوشمزه بخره. کی انقدر بزرگ شدی لعنتی؟ چجوري میشه عاشقت نبود چجوري میشه با اینکه نمیذاری محکم بغلت نکرد؟ چجوري میشه برق خوشحالی تو چشماتو دید و گریه نکرد؟ چجوري میشه نمرد برات وقتی میگی دیدم
وی از آن سوی خانه ی 200 متری داد می زند:_بریدااااا! نصبو با چه س.ص ای مینویسن؟!!_بریدااااا! اطلاع رو چجوري مینویسن؟!!_بریدااااا! بگذارم چجوري نوشته میشه؟!!با لحنی آرام تر! به نظر خودش دلفریبانه تر و نازک تر:" عَی آجی بیا یه دیقه بشین کنارم تا من جواب این مشتریمو بدم!!"
+راهکار میدم بهش " خب وویس بده هم خودتو راحت کن هم منو :/ " دروغ میگم؟!
هی روزگار دیدی چجوري از قافله عقب موندم؟؟؟ دیدی چجوري نتونستم برا اونی و نفسی جونم جشن دوماهگی بگیرم؟؟دید چجوري اسیرم کردی و حیرون که وقت نکردم بیام براشون پست بزارم؟؟دیدی؟؟؟ حالا راحت شدی؟؟ دیگه ولم کن روزگار خستم کردیییی بست نیست اینقد ازارم دادی؟؟؟ دیگه چی از این بد تر که تو دوماهگیه نفس و اونی نبودم ها؟؟ دیگه چی  می خوای از جونم؟دلت خنک نشد منو اینجوری خجالت زده کردی پیششون ها؟؟
مییانههههههههههه اونیییییییییی و نفسییییییی

ادامه مطل
نمیدونم میدونی چقد سخته یا نهولی خوندن معماری کامپیوتر و همزمان فکر کردن به اینکه چجوري بهش بگم ازش دلخورم چجوري بگم دارم از حسودی میترکم چجوري بگم دلم میخواد یکی محکم بزنم تو صورتش و علاوه بر همه ی اینا حواسم باشه اشکم نریزه چون حوصله جواب پس دادن ندارم، باعث میشه احساس کنم سلول های قلبم داره دونه دونه از هم جدا میشه.
.
.
به تک تک آدمایی که هرروز میبیننش حسودیم میشه.
به هم کلاسیاش، به هم اتاقیاش، به استاداش، به همشون.
از همشون سخت تر اینکه هی
سلام. خوبی؟
خیلی وقت بود اینجا خالی بود. خبر خاصی نیس، صرفا دلم تنگ شده بود و دیگه نتونستم خودمو نگه دارم و چیزی نفرستم P:
حرف خاصی ندارم، اومدم بدونم زندگی واست چجوري میگذره، قرنطینه رو چجوري میگذرونی، حالت خوبه؟ :)
ادامه مطلب
یه وقتی آدم از بس بلند و روزانه ننوشته دیگه یادش میره روزانه نوشتن چجوري بوده . پیش خودش فکر میکنه میبینه عه من اصلا یادم نمیاد قبلا چی ها مینوشتم ، یادم نمیاد قبلا چجوري بودم و .اتفاق های جدیدی نیوفتاده ، کار جدیدی یاد نگرفتم ، حال هم ندارم دارم سعی میکنم بیشتر بنویسم بلکه این طلسم بشکنه
دوستام میخوان برن بیرون ولی جدا حوصلشونو ندارم
خدایی هیچ جذابیتی برام ندارن.همیشه که میبینمشون.اون چیزاییم اونا دوست دارن من خوشم نمیاد
میخوام بپیچونم ولی نمیدونم چجوري(اخه چند هفته پیشم رفتن ولی باز پیچوندم من)
دلم میخواد تو اتاق خودم باشم حتی اگه هیچکاری نکنم
دانلود اهنگ چجوري از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم
دانلود آهنگ امام رضا از حامد زمانی - رسانه نوا چجوري از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم تویی که تنها آقا دل سوز منی آرزومه دوباره بیام تو حرمت بدم یه سلام بهونه ی اشکای هر روز منی بی تو می میرم آقام یه فقیرم .
دانلود آهنگ کبوترم هوایی شد + متن + MP3 - آپ موزیک ♬♫پنجره فولاد تو دوای هر چی درده♬♫ کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده ♬♫چجوري از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم♬♫ تویی که تنها آقا دل سوز منی آ
* بعد از کلی درد کشیدن می‌تونم بگم که خوب شدنه حالمو فقط در تموم شدن این رابطه می‌بینیم!
* به جرعت می‌تونم بگم که پشیمونم ازینکه برگشتنش رو قبول کردم!
* قرار بود با برگشتنش حال اونو خوب کنیم قرار نبود همه چی بدتر بشه
* البته شاید هم اون بین تمام درگیریهاش، که من هنوزم نمی‌دونم دقیقا چی هستن، این بدتر شدن رو حس نمی‌کنه و من واقعا نمی‌دونم اینو چجوري بهش بفهمونم⁦‍♀️⁩
* و خیلی چیزای دیگه که تو مغزم گره خوردنو نمی‌دونم چجوري از هم بازشون ک
* بعد از کلی درد کشیدن می‌تونم بگم که خوب شدنه حالمو فقط در تموم شدن این رابطه می‌بینیم!
* به جرعت می‌تونم بگم که پشیمونم ازینکه برگشتنش رو قبول کردم!
* قرار بود با برگشتنش حال اونو خوب کنیم قرار نبود همه چی بدتر بشه
* البته شاید هم اون بین تمام درگیریهاش، که من هنوزم نمی‌دونم دقیقا چی هستن، این بدتر شدن رو حس نمی‌کنه و من واقعا نمی‌دونم اینو چجوري بهش بفهمونم⁦‍♀️⁩
* و خیلی چیزای دیگه که تو مغزم گره خوردنو نمی‌دونم چجوري از هم بازشون ک
امشبم مثل هرشب دوباره برات گریه کردمگریه کردمگریه کردم که شاید بدونی بگی برمیگردمامشبم زل زدم مثل هرشب به عکست رو دیوارگریه کردمگریه کردم که شاید بگیری تو دستای سردمکجایی بیا خیلی تنهامکجایی که تاریکه دنیامبرات می نویسم یه نامهکجایی که غم تو چشامهکجایی که من بی قرارمکجایی که طاقت ندارمکجایی بیا بسه دوریچجوري تونستی چجوريامشبم مثل هرشب یه نامه برات می نویسممی نویسممی نویسم میخوام خون بشه چشم خیسمامشبم پر شده کاغذ از اسمت از اشک چشمممی ن
بلاخره  یروزی ازین قفس ازاد میشم 
بلاخره یه نفس راحت میشه بکشم میون این همه تلخی و سختی ها 
یروزی منم ازاد میشم یروزی منم ازاد میشم 
دلم تخت خوابم رو میخواد 
بوی غذای خانگی مادرم 
ارامش و ازادی 
یک نفس راحت 
یک چای گرم صبحانه با خانواده
خدایا خستم خدایاااااااا
اگه ضحمتام جواب نده چیکار کنم 
چجوري با خودم کنار بیام خدایا 
چجوري ادامه بدم؟ 
بلاخره  یروزی ازین قفس ازاد میشم 
بلاخره یه نفس راحت میشه بکشم میون این همه تلخی و سختی ها 
یروزی منم ازاد میشم یروزی منم ازاد میشم 
دلم تخت خوابم رو میخواد 
بوی غذای خانگی مادرم 
ارامش و ازادی 
یک نفس راحت 
یک چای گرم صبحانه با خانواده
خدایا خستم خدایاااااااا
اگه زحمتام جواب نده چیکار کنم 
چجوري با خودم کنار بیام خدایا 
چجوري ادامه بدم؟ 
دو روزه یکی از دغدغه‌های ذهنی من این شده که چجوري با یک سری آدم که در رشته‌های روانشناسی و علوم ارتباط و حقوق تحصیل کرده‌اند و خیلی ذهن فلسفی ندارند امیلِ روسو بخوانم. چجوري درگیر روسو کنم‌شان و رومه‌وار امیل را نخوانند. چجوري ذهنشان را در فرانسه قرن هجده نگه دارم که نپرد در زمان حال و امیل را در چارچوب خودش نفهمیده، از زاویه اکنون نقدش نکنند.
کارم شده سرچ کردن درباره چگونه یک حلقه مطالعاتی خوب داشته باشیم؟»(شبیه چگونه‌های زرد دیگر ن
     
    
یکی از دوستان تعریف میکرد که با یه بنده خدایی برای آشنایی رفتیم کافی شاپ.
میگفت اون سفارش رو که از منو داد منم گفتم منم همونو میخوام و دو تا سفارش دادیم.
وقتی سفارشمونو آووردن ، با خودم گفتم اینو چجوري باید بخوریم؟؟؟
میگه وقتی طرف شروع کرد به خوردن به هوای زنگ خوردن گوشیم پا شدم رفتم بیرون که بفهمم چجوري باید خورد :| :))
انصافا منوی بعضی از فست فودا و کافی شاپا رو باید یکیو بذارن برای آدم بخونه چند بار :))
    
    
    
دوستان، پیرهنِ مشکی با آستین‌های ساتن که طرح گل رز طلایی داره مناسبِ دانشگاه نیست. ستادِ امر به معروف و نهی از منکر. (واحد پردیس برادران)
انصافا با اون پیرهن چجوري می‌خوای معادله صفحه مماس بر رویه رو به دست بیاری؟ چجوري سیالات پاس می‌کنی با اون؟ چجوري وقتی روزی رو به یاد داری که چنین چیزی پوشیدی می‌تونی به ذهنت متبادر کنی که دینامیک ماشین پاس میشی؟ جواب بده برادر. چجوري با لباس شبِ دامادی اومدی دانشگاه و همزمان این انتظارات رو از خودت داری
هیچ تلخی ای رو نمیشه با شیرینی از بین برد!
حالا تو یه کیلو تو قهوت شکر بریزهیچی عوض نمیشه
فقط مزش بدتر میشه
شیرینیش هم دلتو میزنه
اما تلخیش میمونه هنوز تو گلوت.
حس خوبی ندارم
کاش جرات و جسارت داشتم
یه ادم منفعل ب چ دردی میخوره

از هرچی ک اتفاق افتاده منزجرم
کاش من این نبودم
از من متنفرم
مسلما تو بیشتر از من
چجوري میبینی و هیچ کاری نمیکنی؟
چجوري تحملم میکنی؟
این من دوست داشتنی نیس
دلم پرواز میخواد
و یک لحظه دیوونگی
خاطره به نقل از خانم محدثه علیرضایی:
چند روز قبل از سفرش بهم اصرار کرد که بریم گار شهدابرام خیلی عجیب بود. می‌گفت میخوام برم از شهدا یه چیزی بخوام و.تو گار شهدا ازم یه سوال عجیب پرسید:
محدثه چجوري آدم میتونه به خلوص نیت برسه؟
چجوري میشه برا خدا خالص شد؟؟
جوابی نداشتم گفتم مطهره واقعا نمیدونم
گفت آمدم اینجا ک از شهدا همینو بپرسمازشون بخوام ک کمکم کنن برای خدا خالص باشم.
 
قارچ چجوري با رعد و برق درمیاد؟؟
مثل ذرته که با حرارت سریع پف میکنه میشه پف فیل!!
 
ویروس چجوري سالها بی فعالیت میمونه ولی بره داخل بدنی فعال میشه ,چطور ممکنه؟؟
عین دانه، بذر میمونه سالها غیرفعال ولی زنده س بره تو آب یا خاک فعال میشه و جوانه میزنه!!!
 
چجوري بازدیدمو افزایش بدم و توی جستجو بیام اول گوگل؟؟
توی کلمات کلیدی،  علاوه بر کلماتی که مردم عموما حتی محاوره ای»»جستجو میکنند جملات و سوالات مرتبط با متنت»» رو کامل با انواعش بنویس و
تصمیم داشتم اگه نمره ام خوب شد تا اول مهر فقط تفریح کنم و یه کار خیلی خفیف.و اگه بد شد برم دنبال کار تو بهداشت برای صبحا و عصرا هم کار کنم و دیگه هم بمیرم درس نخونم.حالا باید یه چند روزی با این درد سنگین کنار بیام .و حالا هی فکر میکنم باید دوباره درس بخونم و رفیق میگفت اصلا به فکر درس دیگه نباش و بیخیالش شو.
حالا من موندم چجوري برم سرکار دوباره.چجوري خودمو ریکاوری کنم و چجوري تصمیم بگیرم برای اینده.شما بودین چکار میکردین؟
الان نه دلم میخوا
مادرم همیشه از ضرب المثل هایی که مادر بزرگم( مادر پدرم) میگفته یاد میکنه. هر اتفاقی که میوفته اگه براش ضرب المثلی وجود داشته باشه میگه خدا بیامرز مادر شوهرم اینو میگفت.
سوالی که همیشه تو ذهنم بود این بود که مادر بزرگم با اینکه سواد نداشته اینارو چجوري بلد بوده.یه ضرب المثل هایی هم هست که واقعا نشنیدم
 
حالا دیروز یه چیز  دیگه هم ذهنمو درگیر کرد، این بود که اصلا مادرم چجوري این همه رو تو ذهنش نگه داشته ، شاید مثلا اینا برای ۲۰ ،۳۰ سال پیش باشه
تو کجایی وقتی اشکمو به خاطر دوست داشتنت درمیارن؟ وقتی میخوان به جای من ازت انتقام بگیرن درحالی که من بخشیدمت و رهات کردم تو کجایی ساعت سه و پونزده دقیقه شب؟ به چی فکر میکنی؟ با کی حرف میزنی؟خوابی؟ بیداری؟ روزات چجوري تموم میشن؟ امتحانات چجوري پاس میشن؟ تو کجایی الان که هم باید به خاطر جدا شدن ازت زجر بکشم هم به خاطر اینکه یه دوست روانی دارم که سر تو اذیتم میکنه؟ تو کجایی که بهت غرشو بزنم تو کجایی که حرفمو گوش کنی بگی چشم هرچی تو بگی تو کجایی ک
اینکه بری توی جمعی و مدام بشنوی که از مادرت میپرسن این دختر شماست .واااای ماشالاااا . چه خانومی . چند سالشه و .
بله درست حدس زدید ماجرا ، ماجرای خاستگاریه .
واقعا برام نهایت زجره.
اما 
من ساکت و آروم یه گوشه نشستم حتی گوشیم رو هم درنیووردم تا باهاش مشغول بشم .
تو کل این مدت به گلای قالی زل زده بودم و به این فکر می‌کردم این آدما چجوري هنوز اینجور روابط براشون جذابه.
اینکه بخوان لباس و طلا و مسافرت رفتناشون رو به رخ هم بکشن .
و سعی کنن تو زن
دارم فکر میکنم این مرض جدیدمه که این همه زیاد توی جمع شلوغی اضطراب و استرس میگیرمو بی قرار میشم. دیگه اگه محیط بسته باشه که هیچی. من قبلا شاید با محیط بسته راحت نبودم اما توی جمع بودن تویی مترو مهمونی چمیدونم هر جایی مشکلی نداشتم یه گوشه میشستم حالا الان چنار اضطراب و استرسی میگیرم چنان ترسی دارم که نمیدونم چجوري درستش کنم حالا این دفعه باز به روانشناسم میگم. بپرسم چجوري میتونم اینو درست کنم دوباره. امیدوارم چیزی بتونه بگه. هووووف دیروز فاطم
Alireza Talischi
Sakhtgir
#AlirezaTalischi
رو تو گیرم رو کسی نیستم 
ولی هیچی تو دلم نی
تو دلم جز تو کسی نیست نه 
توو دلم نیستی بفهمی
رو هوا میبرنت بس که نمک داری
ولی من عاشقتم خب مگه شک داری
من سختگیرم ولی سخت میرم
تو نباش و ببین چجوري میمیرم
قلبم گیره خوبیم اینه 
که تو دنیا فقط رویِ تو گیرم
من سختگیرم ولی سخت میرم 
تو نباش و ببین چجوري میمیرم
قلبم گیره خوبیم اینه 
که تو دنیا فقط رویِ تو گیرم 
رویِ تو گیرم
نفسم بسته به چشمات و دلم وصله بهت
فکر میکردم احتیاجی نیست
شاید شما هم به این فکر کرده باشید که چجوري برنامه نویسی آردوینو رو یاد بگیرید. اگه دوست داری آردوینو رو یاد بگیری و بفهمی چیکار باید بکنی، باما همراه شو تا کمکت کنیم.
توی این پست اطلاعات کلی درباره آردوینو فهمیدیم، حالا چجوري زبان برنامه نویسی اون رو یاد بگیریم؟
چیکار باید کرد؟
ادامه مطلب
شما بگید سرمو چجوري بکوبم به دیوار که معلوم نباشه ؟؟؟؟؟
وقتی قرار نیست عید باشه و دید و بازدیدی ، برای چی آجیل فروشیا قیامته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا وقتی میپرسن چرا اومدین آجیل فروشی میگین مجبوریم دیگه ؟؟؟ مجبوری ؟؟؟؟؟ کی مجبورت کرده ؟؟؟ مگه بی نون
موندی لعنتی . خب بشین خونه دیگه . مجبوری آجیل بخری ؟ مجبوری بری بازار ؟ اونوقت شعار میدی در خانه می مانیم ؟؟؟ خودت تو خیابونی بعد تیریپ روشن فکری میگیری میگی بعله مردم خیلی اشتباه میکنن میان بیرون
درخانه ب
تهران ؛ روز های سخت ۹۸ 
وسط فشار همه جانبه ی زندگیمم . جوری که امید به آینده ندارم 
مدام با خودم تکرار میکنم . سحر ندارد این شبِ تار .
دقیقا همونی شدم که یه عمر با غرور میگفتم من هیچوقت اینجوری نمیشم 
همه ی کارها پیچیدن تو هم . 
خدا میدونه تو این یه ساله چند شبو گریه کردم ساعتها .
خدا میدونه کلمه به کلمه ی حرفای اطرافیانم چجوري درد میشه یکی یکی به قلبم شلیک میشه 
خدا میدونه چقد حالم بده 
خدا میدونه من درونم چی میگذره 
خدا میدوته چقد برام سخت
 
لحظهٔ دیدار نزدیک استباز من دیوانه‌ام، مستمباز می‌لرزد، دلم، دستمباز گویی در جهان دیگری هستمهای! نخراشی به غفلت گونه‌ام را، تیغهای، نپریشی صفای زلفکم را، دستو آبرویم را نریزی، دلای نخورده مستلحظهٔ دیدار نزدیک است
پ.ن: درخت بالای سرشم حتما که باید بید مجنون باشه. به نظر میاد موندن تو طبیعت بهم خیلی ساخته=) و در نهایت هیچ وقت نفهمیدم چجوري این شعرو حفظم و نفهمیدم چجوري حس کردم اینا شبیهن به هم.
پ.ن: از سفید موندن فضا توی نقاشی عجیب خوشم میا
متن آهنگ عشق جذاب میثم ابراهیمی
کار و زندگی نمیذاره واسه آدم چشات نفسه که همینجوری میره براتیه شهرو دیوونه میکنی با اون عطر تنت میلرزه شهر موقع راه رفتنت راه رفتنتآخه چقد نفسی تو میمیرم بی تو دیگه چجوري بگم بهت که بشه حالیتوآخه چقد نفسی تو میمیرم بی تو دیگه چجوري بگم بهت که بشه حالیتواگه بری دلم باهات قهر میکنه بودنت حالمو بهتر میکنه
ادامه مطلب
چند شب پیش داشتم اپیزود ۳۹ دیالوگ باکس رو گوش می کردم. خوابم برد. خواب دیدم زهرا اومده خونمون و من براش این اپیزود رو گذاشتم. خوابمون برد و ۱۲ شب بیدار شدیم.
زهرا گفت الان چجوري بخوابیم؟
گفتم باز دیالوگ باکس گوش میدیم. از شدت آرامشی که میده خوابمون میبره :))
تو خواب دیالوگ باکس ^___^
________
پریشب یه خوابی دیدم پر از آدم هایی که سال تا سال نمی بینمشون.
________
دیشب خواب عارفه رو دیدم. عارفه کیه؟ قبلا تو اینستاگرام فالوش میکردم و اصلا پست و استوری هاش رو ه
عجب داستانی بود سونات کرویستر از کجا شروع شد چجوري تموم شد. اصلا نفهمیدم چجوري خوندمش. هیچ نظریم راجع بهش ندارم. خدایی چرا من این بشرو دست کم میگرفتم؟ شاید به خاطر زندگیش که توی درباره رمان و داستان بود نمیدونم فکر نمیکردم اینجوری بنویسه. بگذریم. 
جلو پنجره نشستمو افتاب افتاده روم. یه نسیمیم هر از گاهی میگذره. بوی تابستون میاد. نمیدونم چرا امسال اینقدر نسبت بهش علاقه مندم. معمولا از تابستونا دل خوشی ندارم اما الان خوشحالم واسه ای شش ماه اول س
1. سلااااااااام. چرا دیگه روزی هزارتا پست نمیذارم و اسکل بازیامو از سر نمی گیرم؟ دلیلش واضحه. دیگه ری ری نیست و قرارم نیست باشه. 
2. از 8 رفتم کتابخونه و تا الان 9 ساعت درس خوندم. حقیقتاً الان فقط کشش وکب زبان دارم ولاغیر :/ ملت چجوري روزی 17 ساعت میخونن؟ یه حسی بهم میگه قبل از کتابخونه هم یه ساعت باید بخونم :// درسته؟ ://
3. ولی بنظرم امروز خیلی خوب بود. اگه مشکل شصت بار مستراح رفتنم حل شه دیگه همه چی خوبه :| والا به خدا یه دیقه میشینم یهو میگیره :| مثانه م

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها