نتایج جستجو برای عبارت :

پارو میگیرن

قایقی کوچک در یک دریای بی انتها.
بلند می‌شود و دور و برش را نگاه می‌کند.
همه چیز بی انتهاست.هیچ چیز مطلق نیست.ثباتی در کار نیست.
قایق کوچک دیگری را می‌بیند.شاید کسی در آن قایق است که بلدِ راه باشد.شاید یک راهنما.شاید نجات.می‌خواهد حرکت کند به سمتش.پارو کنار دستش است.ولی او دل می‌سپارد به جریان باد و موج دریا.بادی که هیچ وقت او را نجات نمی‌دهد.موجی که او را سرگردان تر می‌کند.از قایق نجات دور می‌شود.دیگر نمی‌تواند به آن برسد.خودش را سرزنش می‌
برف پارو میکنم، برف مویت را بیا پارو کنم با دستشصت را که بگذرانی، میشوی دلخواه تر، سرمستتابِ تابستان نداری، مردِ مردستان،زمستانیِ نابی تومن زنِ تیرم، کمان آماده، بی آزار بهمن میشوم با توبده دستانِ سردت را، برایت تا سحر ها میکنم،ها هاجواب حرفهایت تا سحر با این بهانه میشود : ها ها زمستان جان اذان شد، وقتِ قامت بستن ات با روزدو رکعت شعرِ ثالث را به جا آور، بخوان با سوز.                         فهیمه مستفشار
 
دستش را مثل قایقی که روی موج بالا و پایین می رود ، توی هوا رقصاند . 
پرسید : ارزشش را داشت اینهمه بالا و پایین شدن ها ؟ » دست هایم را مثل کسی که پارو می زند دو طرف پهلو گرفتم و مثلا پارو زدم . گفتم : تمام عمر که پارو زده باشی ، نسیم و توفان و روز ابری را که تجربه کرده باشی ، یک روز می رسی وسط دریا ، همان جا که موج ندارد ، همان جا که آفتاب است و دریا آرام است . بعد مثل فرهاد قصه ی در دنیای تو ساعت چند است؟ » دراز می کشی کف قایق چوبی ات و زیر لب می گوی
نیمه شبی چند دوست به قایق‌سواری رفتند و مدت زیادی پارو زدند. سپیده که زد گفتند: چقدر رفته‌ایم؟ تمام شب را پارو زده‌ایم!»
اما دیدند درست در همان جایی هستند که شب پیش بودند! آنان تمام شب را پارو زده بودند، ولی یادشان رفته بود طناب قایق را از ساحل باز کنند!
در اقیانوﺱ بی‌پایان هستی، انسانی که قایقش را از این ساحل باز نکرده باشد هر چقدر هم که رنج ببرد، به هیچ کجا نخواهد رسید.
مطلب قشنگی بود.
گفتم با شما هم به اشتراک بزارم

اما می خوام یه کتاب بهت
اگه بگم‌دلم‌برای اون ظهرایی که قرار بود بابام ساعت ۱ نیم درِ مدرسه باشه ولی طبق معمول یادش رفته بودو ۲نیم پیاده و خسته و گشنه و عصبی میرسیدم خونه و با حیاطِ تا خرخره پر از وسیله و فرش و مبل روبه رو میشدم که مامانم باقر و جواد رو بالباسای مدرسه گرفته به کارو دارن با پاچه های بالا زده چلپ چلوپ روی فرشِ خیس راه میرنو پارو میکشن و مامانمو تهدید میکنن اگه سریعا بهشون نپیوندم پارو رو میذارن و میرن و بعد دستور مامانم برای ملحق شدن بهشون و گرفتن بافش
فقط رکاب بزن
فقط رکاب بزن
فقط رکاب بزن
فقط پارو بزن
فقط پارو بزن
فقط پارو بزن
پارو که نزنی، بادها، کشتی و قایق تو را به ناکجا خواهند برد
پس پارو بزن
هوا آفتابی باشد، یا طوفانی
هوا آرام باشد یا ناآرام
توان داشته باشی یا نه
جان داشته باشی یا نه
آن‌قدر پارو بزن که خون از کف دست‌هایت جاری شود
زندگی همین است
همه‌اش پارو زدن و پارو زدن و پارو زدن
همه‌اش رکاب رکاب زدن و رکاب زدن و رکاب زدن
استراحت؟
اشتباه نکن؛ استراحت و تغذیه خوب و بودن با عزیزان نی
صبح هوا عالی بود. با دوستم تا نزدیک ظهر توی پارک بودیم و زیر سایه درختا، با اون نسیم خنک و پر اکسیژن حال می کردیم :/ اصلن هم واسم مهم نبود کل خونواده تو باغ در حال تو سروکله ی همدیگه زدنند.(نمی دونم چرا کلمه ها سخت میان بیرون) وقتی رسیدم خونه نشستم پای کارهای خیاطی. شکافتن نخ ها، یه کار حوصله سربر و بیهوده واره، که من تمام روز انجامش دادم. البته واسه اینکه حوصله م سرنره نشستم توی حیاط، بوی گل های یاس جاشو داده به بوی رزهای قرمز و نارنجی و زرد و سف
یه تصادفی عادی نبوده. خودکشی بوده. نامه‌اشو لای کتاب تک گویی‌های کلاسیک برای ن پیدا کردم. امادگی اینجا نوشتنشو ندارم. آمادگی ندارم به خانواده و دوستاش بگم. اصن بگم؟ خدایا این رودخونه‌ی خروشان که منو بدون قایق و پارو و حتی یه تیکه درخت که بتونم بهش پناهنده شم توش رها کردی چیه؟ امتحانه؟ کاش قوی‌تر از این بشم.
امروز صبح که بیدار شدم دیدم یه عالمه برف اومده. کلی ذوق کردم. هنوز هم داره می‌باره ^_^
داشتم موبایلم رو چک میکردم که یه صداهای عجیبی از بیرون بلند شد. فکر کردم کسی داره برف پشت بومش رو پارو میکنه. پاشدم رفتم پرده پشت شیشه رو کنار زدم و دیدم نه! صدای پارو نیست! صدای پرواز یه عالمه گنجشکه که اومدن تو حیاطمون به دنبال غذا :)
خواستم ازشون عکس بگیرم ولی فرار کردن. پشت شیشه کمین کردم تا بیان، اما نیومدن. من هم منصرف شدم و رفتم کنار تا با آرامش غذاشون رو ب
اینم قسمت بعدی 
این ضرب المثل های منطقه مشهده البته .  برای شهر ما هم این ضرب المثل ها هست 
هَمسَیَه که ار هَمسَیَه بر مِگِردَه مِگَه گوسَلَه ت پایَ سَگِمَه دِندون گریفتَه
ترجمه : همسایه که از همسایه بر میگردد میگوید گوساله ات پای سگم را دندان گرفته 
" این همسایه با اون یکی همسایه لج افتاده "
به جایی مُرُم که روی وا بیبینُم نَه دِرِ وا
ترجمه : به جایی میرم که روی گشاده ببینم نه در وا 
 دیفال رَه یگ رویه کاگل کِردَن 
ترجمه : دیوار را یک رویه کاه
جوک جدید بخون کیف کن بزن ادامه مطلب
زندگی ما اقیانوس است ؛ برای رسیدن به اهدافمان باید پارو بزنیم …. پارو بزنیم …. پارو بزنیم … پارو بزنیم …… جوک نخون پارو بزن….نخند پارو بزن …

یارو داشت با ماشین دنده عقب از کوه بالا میرفت ازش می پرسن چرا دنده عقب میری گفت شاید بالای کوه جا نباشه دور بزنم موقعه برگشت باز دیدن داره دنده عقب میاد پرسیدن…. چرا دوباره دنده عقب میای ؟ گفت : جا بود دور زدم
 ادامه مطلب.
 خونهٔ ما مهم نیست خودت دوست داری کدوم کانا
یکی دو سالی از دانشگاه گذشت تا به خودم بیایم. یکی دو سالی که مثل اکثر دانشجوها با شیفتگی نسبت به دانشگاه و بقیه مظاهر تمدن جدید طی شد. این‌که با علم دنیا را تکان می‌دهیم. این‌که کسب و کار موفق خودمان را راه می‌اندازیم و پول پارو می‌کنیم. این‌که در دانشگاه شبکه‌ای از همکاران آینده را تشکیل بدهیم و. . خلاصه یکی دو سالی گذشت تا از این "خود"ها بیرون را ببینم.
ادامه مطلب
یه خرده داشتم در مورد رابطه فکر می کردم، گفتم یه جا بنویسمشون:
1
تو ریاضی مالی، وقتی مساله مارکویتز که همون بهینه سازی سبد سهامه حل میشه، یه curve ای واسه نقاط شدنی (feasible) می کشیدیم که محور عمودی اش امید سود بازگشتی بود و محور افقی اش واریانس که همون ریسک سرمایه گذاری رو نشون میداد. بعد مرز کارا (efficient frontier) اون مرزیه که نقاط زیرش، زیربهینه اند چون نقاطی وجود دارند که با همون واریانس، سودشون بیشتره. نقاط راست اون مرزم همینطوریه چون این دفعه به ازا
یه خرده داشتم در مورد رابطه فکر می کردم، گفتم یه جا بنویسمشون:
1
تو ریاضی مالی، وقتی مساله مارکویتز که همون بهینه سازی سبد سهامه حل میشه، یه curve ای واسه نقاط شدنی (feasible) می کشیدیم که محور عمودی اش امید سود بازگشتی بود و محور افقی اش واریانس که همون ریسک سرمایه گذاری رو نشون میداد. بعد مرز کارا (efficient frontier) اون مرزیه که نقاط زیرش، زیربهینه اند چون نقاطی وجود دارند که با همون واریانس، سودشون بیشتره. نقاط راست اون مرزم همینطوریه چون این دفعه به ازا
لول سوئیچ پاروی
از لول سوئیچ  پاروی چرخان برای اشکار کردن حضور یا عدم حضور مواد جامد در سیلوها استفاده میشود.موتوری دنده ای سنکرون و کوچک پارو را با سرعت خیلی کم میچرخاند. هنگامیکه مواد جامد وجود ندارد نیرویی به مجموعه گیربکس پارو وارد نمیشود وقتی سطح مواد به پاور میرسد پارو می ایستد و به مجموعه گیربکس نیرو وارد میشود. اشکار کردن این نیرو برای راه اندازی و عملکرد سوییچ استفاده میشود.
در این حالت نیروی بازگرداننده موتور را از موقعیت انتهایی
 دخترانه های  یک ذهن  خوددرگیر   ( شهروز براری صیقلانی )    من   هفته رو   خیس ،  و  بالدار ، بطور  سینه خیز  و با  درد گذراندم . ما دهه ی  شصتی ها خیلی ماهیم .   والا.  خلاصه  با بی حوصلگی  سوار بر قایق تکنفره ای   در تلاطم دریای طوفانی  از جنس  دخترانه های ماهانه ، پارو زدم تا ساحل  ارامش  رو از پشت  امواج غریب در غم انگیزترین  لحظات هفته ،یعنی   غروب جمعه  دیدم . 
ادامه مطلب
 دخترانه های  یک ذهن  خوددرگیر   ( شهروز براری صیقلانی )    من   هفته رو   خیس ،  و  بالدار ، بطور  سینه خیز  و با  درد گذراندم . ما دهه ی  شصتی ها خیلی ماهیم .   والا.  خلاصه  با بی حوصلگی  سوار بر قایق تکنفره ای   در تلاطم دریای طوفانی  از جنس  دخترانه های ماهانه ، پارو زدم تا ساحل  ارامش  رو از پشت  امواج غریب در غم انگیزترین  لحظات هفته ،یعنی   غروب جمعه  دیدم . 
ادامه مطلب
کُزت گونه تمامِ خانه را جارو و پارو کشیدیم ، تی‌ کشیدیم، دستمال کشیدیم ، جایی که آینه اتاقم بود اطرافش تمامِ مومات کرمی من گرفته بود بهش رنگشم زدیم ، جارو کشیدیم ، جابه جا کردیم .!
اگه به مامان بود تو این سرما میخواست پنجره هارو هم پاک کنه و فرشم بشوره و پرده هارو بکنه شانس اوردیم .!
منم هی میگم عزیزززم کجایی که بیای خونمون تمیزِ تمیزِ!!❤
آذر مبارک :)
اگه قرار به انتخاب بود
من اونی بودم که همیشه مواظب خودشه
اونی که همه جا برندس
اونی که پولش از پارو بالا میره و حساب و کتاب جیبیش کمه
اونی که شغل خوب و درآمد عالی و کار بی دردسر داره
اونی که از همه خوشگل تر و ناناز تره
اونی که انتخاباش درستن و غلط نداشته تا حالا جایی بوده که باید میبوده
اونی که آرزوهاش برآوردس و شانس یاره هر روزشه
خلاصه اونی بودم که هر روز تو رویامه.
الان فاصله دارم با این آدم اما میدونم واسه رسیدن بهش باید بجنگم اونقدری که هر ش
مشاغل پردرآمد در ایران را بشناسید
بسیاری از مشاغل داخل ایران درآمدهای چشمگیری دارند و افرادی که وارد این شغل ها می شوند جزو پردرآمدترین ها خواهند بود . البته پردرآمدترین مشاغل ایران ارتباطی به پولدارترین های ایران ندارد و فقط یک بررسی ساده در باب یکسری مشاغل است. معمولا ما ایرانی ها خیلی خوش مان نمی آید که کسی در زندگی مان سرک بکشد. مثلا هیچ دوست نداریم که دیگران از میزان درآمد و دخل و خرجمان سر در بیاورند. اما در عوض خیلی مایلیم که بدانیم بق
هو المُفر .
 
تازگی ها چقدر دلم می خواهد بروم. بروم. نه برای آنکه به مقصدی برسم یا چیزی پیدا کنم، فقط بروم که رفته باشم. من. خسته. از تکراری هر روزه ساعت ها و رنگ ها و آدم ها. خسته از همه رسیدن ها. خسته. از حالت تکراری چشم ها. خسته. از ضربان یکسان قلب ها. خسته. از همه چیز. فقط می خواهم بروم. بدون مقصد. و شاید حتی بدون مبدا. تعبیر ساده اش می شود اینکه یک روز صبح چشم هایم را باز کنم و ببینم.
 
 
نه. من از انبوه هر روزه دیدن ها خسته شده ام
- تا حالا شده بخوای یه چیزی بگی ولی نتونی؟
+ چرا نتونم؟
- مثلا بلد نباشی درست بیانش کنی؟
+ خب برو یاد بگیر
- نه یاد گرفتنی نیست
+ پس چیکار کردنیه؟
- تبیین کردنیه
+ خب برای تبیین یه چیز تخصص لازمه
- دقیقا
+ نداری؟
-نه
+ پس به تو چه؟
- پس به کی چه
+ خب این از مشکل اول غیر از تخصص جو مناسب برای درک هم لازمه
- یعنی چی؟
+ یعنی مخاطب تو باغ باشه
- آها پس بی خی خی
+بای
 
اینجا ما حرف پارو می‌کنیم  یاعلی:
متن آهنگ بذار این بارو علیرضا جی جی سیجل و سهراب ام جی
بذار این بارو نباشیم کنارِ همبذار این بارو دور باشیم از حالِ همبذار این بارو نباشیم توو فازِ همبذار این بارو نرقصیم به سازِ همبذار این بارو دیگه بری باس کارونبری این دلِ سنگ بشیم کلیمانجارواز اون بالا میشه دید خیلی کارتا روبعد هم صاف میایم پایین مث پلیکان پارو
ادامه مطلب
the great gatsby-2013
نیک: گتسبی به نور سبز ایمان داشت، به آینده‌ لذتناکی که سال به سال از پسِ ما می‌گذرد. اگر این‌بار از چنگِ ما گریخت چه باک – فردا تندتر خواهیم دوید، و دست‌هایمان را به دوردست‌ها درازتر خواهیم کرد… و سرانجام یک بامدادِ خوش – در قایق‌هایمان بر خلاف جریان آب پارو می‌زنیم، و پیوسته به سمتِ گذشته رانده می‌شویم.
متن آهنگ بذار این بارو علیرضا جی جی سیجل و سهراب ام جی
بذار این بارو نباشیم کنارِ همبذار این بارو دور باشیم از حالِ همبذار این بارو نباشیم توو فازِ همبذار این بارو نرقصیم به سازِ همبذار این بارو دیگه بری باس کارونبری این دلِ سنگ بشیم کلیمانجارواز اون بالا میشه دید خیلی کارتا روبعد هم صاف میایم پایین مث پلیکان پارو
ادامه مطلب
روز اول دیدمت مست وپریشونت شدمزیر بارون نگات خیس وغزلخونت شدم
فک می کردم آخر تموم غم های منیمعنی رهاشدن، درمون دردهای منی
می دونستم که تو قهرمان قصه ها میشیتو کویر قلب من با عث چشمه ها میشی
مزرعه میشم، خاک میشم، آب میشمپا بزاری تو دلم یک گل شبتاب میشمروح من گلدون تو ،دستای تو نرگس ویاس تن من خاک میشه ،گل های دستات بکار
واسه تو پر می کشم آخر پرواز میشماسمتو میارم و صدای آواز میشم
قایقت میشم دستای من پارو میشه واسه زحمای تنت لب های من دار
مادر ببخش سردی دستای بچتو
مادر ببخش بچه ی تو گیج و دپرسه
روزی هزار مرتبه پارو زده ولی
این رود هیچ موقع به دریا نمی رسه
انگیزه داشتم واسه این زندگی پوچ!
انگیزه داشتم یه نفر موندگار شه
داستان زندگی من اصلاً خوشی نداشت
اما قرار نبود که تهش گریه دار شه
من واسه دلخوشی کسی دست و پا زدم
که وقت خشکی قطره‌ی بارونمو گرفت
می‌دید نیمه جونم و تیر خلاصو زد!
وقتی نداری مغزِ استخونمو گرفت
گشتم نبود، پس پی روزای خوش نگرداینجا به قدر یک سر سوزن امید نیست
من چند
حراج
مادر ببخش سردی دستای بچتو
مادر ببخش بچه ی تو گیج و دپرسه
روزی هزار مرتبه پارو زده ولی
این رود هیچ موقع به دریا نمی رسه
انگیزه داشتم واسه این زندگی پوچ!
انگیزه داشتم یه نفر موندگار شه
داستان زندگی من اصلاً خوشی نداشت
اما قرار نبود که تهش گریه دار شه
من واسه دلخوشی کسی دست و پا زدم
که وقت خشکی قطره‌ی بارونمو گرفت
می‌دید نیمه جونم و تیر خلاصو زد!
وقتی نداری مغزِ استخونمو گرفت
گشتم نبود، پس پی روزای خوش نگرداینجا به قدر یک سر سوزن امید نیست
"وجتال" که پس از توافق برجام به ایران آمد هم اینک ۱۳.۵ میلیون دلار سهام شرکت‌های مختلف ایرانی را خریداری کرده و نیز کارگزار ۲۰ فرد ثروتمند از ۶ ملیت انگلیسی، آلمانی، سوئدی، سوئیسی، بلژیکی و لهستانی است.
تصور اینکه یک سرمایه گذار جوان خارجی در زمانی که ایران تحت شدیدترین تحریم هاست در فاصله کوتاهی میلیون‌ها دلار با سرمایه گذاری در بازار بورس تهران سود کند، کمی مشکل است، اما این اتفاقی واقعی است که به مدد رشد اعجاب‌آور شاخص بازار بورس تهران
قایق بادی اینتکس تفریحی و حرفه ای ویژه ماهیگیری و تفریحات خانوادگی در انواع قایق های بادی ورزشی مناسب قایقرانی و شکار در سایز های  1 نفره , 2 نفره, 3 نفره , 4 نفره , 5 نفره , 6 نفره در شرکت اینتکس تولید میشوند و از طریق نمایندگی های رسمی قایق بادی اینتکس در سراسر دنیا به فروش میرسد . فروشگاه قایق بادی اینتکس در ایران سایت اینتکس شو انواع قایق های بادی مارینر ( با کف فایبر گلاس و پاروی آلومینیومی و پمپ باد بزرگ ) , قایق اکسکروشن ( صندلی دار با پمپ باد
گر توئی خسته به تن،
دستگیر تو در این ساعت من.
اگرت از کف بیرون شده باشد پارو،
اینت ابزار ای مرد.
وگرت ناو به لنگر شده چربیده بزیر،
من به بالایش خواهم آورد.»
با وی او گفت: نه. پاروی من آرامم می غلتد در قالب دست
ناو من بی‌گنه است،
هیچیک زاین دو نکرده‌اند بجانم پابست.
شده اندیشه‌ی من در دلم اما سنگین.
در گروگان تو مانده است دلم
با سخنهایت گرم و شیرین.
کرده روی تو بکارم افسون.
اگرم راه چو کوه،
ور به پیشم هامون.»
پر تمنای نگاه وی این دم همه می‌گفت باو
بعد از چند ثانیه مکث در مکالمه ی تلفنی مان، حرف آخرش را زد و گفت:
بهتره که فقط دوست باشیم.این طوری به نفع جفتمونه! »
سکوت کردم.
آخر دیگر این چه صیغه ای بود که باب شده بود! جاست فرند یا همان دوست اجتماعی، آن هم بعد از یک رابطه ی عاطفی! مگر می شد؟!
می دانستم ترس از رابطه دارد، ترس از گیر کردن در یک احساس و یا شاید هم ترس از متعهد شدن به یک احساس.
بارها گفته بود در همین مدت کم اگر همچین احساسی بینمان شکل گرفته است، پیش برویم شدیدتر می شود‌.و واضح ب
آرزوهای ژولیده شده
دیگر خبری از فریادهای بهار
در زیر بارش زیبای باران
با وزش آهسته ی باد 
و تابش خورشید در پشت ابر نیست.‌
آخرین شاخه ی یاس و نسترن نیز شکست.‌
****
من با بهار به آرزوهای ژولیده رسیده ام.‌
آرزوهایی که مرهم آواز پرندگان مهاجرند.
من از افق های دور پیدا شده ام. 
من زاییده ی دشت و خورشیدم. 
زادگاهم شهری گمشده است. 
و در آن اتفّاق های ناگوار جاری است.‌
****
من زورقی شکسته ام. 
بی بادبان، بی پارو
و همواره با موج دریا پیش می روم.‌
پدرم مرد حر
بارش برف در روستا رنگ و بوی خاص خود را دارد .از دانش آموزانی که روز تعطیل خود را در دامنه ی کوه ها با سرسره بازی میگذرانندتا پدربزرگانی که با پارویی چوبی پشت بام منزل خود که محفل گرم فرزندانشان در شب یلدا میباشد را پارو میکنندکوه ها پوشیده از برف و تا جایی که میخواهند نفس عمیق میکشند . این جا خبری از آلودگی هواو سر وصدا نیست اینجا روستای من است بارش 20 سانتیمتر برف در هفتمین روز زمستان 13981398/10/07روستای ه
فرض کنید شما می خواهید از خلاقیت خود استفاده کنید و با استفاده از مهارت های خود دست به خلق آثار زیبا چه در زمینه هنر و چه در زمینه کسب و کار ها کنید. شغلی که شما انتخاب کرده اید طراحی گرافیک است. طراحی گرافیک امروزه یکی از کسب و کارهای پر درآمد است که در صورت مهارت داشتن و کمی خلاقیت، اگر بتوانید بازاریابی خوبی نیز داشته باشید، حسابی پول پارو میکنید. اما برای این شغل مهارت هایی نیاز است که یادگیری آن برای شما ضروری است. در این مقاله می خواهیم به
به این زن فکر می کنم و به شغل خوشرنگ و جذابی که داردآدم موقع نشستن پای سیستم یا رسیدن به کارهای بانکی یا در خمیازه های مکرر در جلسه های بی نتیجه ی پشتِ سرِ هم و  یا در باجه نوبت دهی به مریض ها در یک درمانگاه شلوغ و کثیف، طبیعی است از کار و زندگی و  روزمرگی خسته شود، اما آیا برداشت گل نیلوفر هم می تواند روزی شغل خسته کننده ای شود؟!
به این زن فکر می کنم که در این عکس هوایی فقط کلاهش پیداست در میان انبوهی از سبز ها و صورتی هابه این زن و دسته نیلوفره
داستانک آموزنده قالیشویی موش ها فرش موش ها کثیف شده بود. خیلی کثیف. باید حتما شسته می شد. موش ها می خواستند خودشان آن را در حیاط خانه شان بشویند. اما وسایل لازم را نداشتند. آنها مجبور بودند وسایلشان را از لابلای وسایل توی انبار آدمها پیدا کنند. موشها دنبال …داستانک آموزنده قالیشویی موش ها
فرش موش ها کثیف شده بود. خیلی کثیف. باید حتما شسته می شد. موش ها می خواستند خودشان آن را در حیاط خانه شان بشویند. اما وسایل لازم را نداشتند. آنها مجبور بودند و

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها