▫️
بر گل نظری فکندم از بیخبری
دلدار به من گفت که شرمت بادا
رخسارمن اینجا و تو برگل نگری؟!
#مــولانـــا
─═┅✰❣✰┅═─
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
خوشا بهارا خوشا میا خوشا چمنا
خوشا چمیدن بر ارغوان و یاسمنا
خوشا سرود نو آیین و ساقی سرمست
که ماه موی میانست و سر و سیم تنا
خوشا توانگری و عاشقی به وقت بهار
خوشا جوانی با این دوگشته مقترنا
خوشا مقارن این هر سه خاطری فارغ
زکید حاسد بدخواه و خصم راه
خوشا شراب کهن در سبوی گردآلود
که رشح باران بسترده گردش از بدنا
خوشا مسابقهٔ اسب های ترکمنی
کجا چریده به صحرای خاص ترکمنا
درازگردن و خوابیده دم و پهن سرین
فراخ سینه و بالابلند و نرم تنا
بزرگ سم و ک
عامری گوید غانم بمن گفت من از اخلاق رفیقم خوشم نیامد واز او جداشدم و رفتم تا بعباسیه قریه یی بوده در نهرالملک رسیدم مهیای نماز شدم گزاردم و در باره انجه در جستجویش بر خاست بودم میاندیشنیمکه ناگاه شخصی نزد من امد وگفت تو فلانی هستی و اسم هندی مرا گفت گفتم اری گفت اقایت ترا میخواند اجابت کن همراهش ر هسپار شدم واو همواره مرا از این کوچه بان کوچه میبرد تابخانه وباغی رسید حضرت را در انجا دیدم نشسته بود بلغت هندی فرمود خوش امدیای فلان حال
* زنبور که براى بهرهبردارى مىرود گرده گل به تارهاى مویى بدنش مىچسبد و همین که برگل نشست عمل لقاح انجام مىگیرد ولى براى ساختن موم زنبور از آروارههاى زیرین خود که به شکل تختهى پشمالوست براى بردن پولن (گردهى گل) استفاده مىنماید، و چون بخواهد پولنها را در محلى بگذارد مخصوصاً دقت مىکند که دانههاى یک رنگ در یک محل معین باشند و براى جدا کردن گردهها و گذاشتن در انبارها از سیخک معلوم و تیبیاى (استخوان ساق) سبدمانند و مچ پاى پرمویش
هوالرئوف الرحیم
دو روز گذشته خیلی سعی کردم کارهایی که خودم دوست دارم رو انجام بدم.
مثلا روز اول به شدت آشپزی کردم. چیزهایی که خودم دوست دارم. خوشمزه هم پختم. بی توجه به اینکه رضوان دوست نداره. البته چندتا غر زدم سر کیک آلبالو که نخورد، ولی در کل اون روز از خودم راضی بودم.
بعد امروز یکم به قیافه ی خودم و زندگی رسیدم. حتی حمامی کردم که فقط تو مجردی چنین حمام مفصلی خدا نسیبم می کرد. بعدش هم تیپی که خودم دوست دارم رو زدم بعد هم که حسابی ترگل برگل شدم،
باید به همه ثابت کنیم که ما چیزی از پسرا کم نداریم.
رویا از بین بچه ها بلند شد و گفت:
آره به همه ثابت می کنیم ما دیگه اون دخترای مظلوم و
تو سری خورِ قدیم نیستیم،او کاملا جدی و مصمم حرف می زد،کلمات رو مانند تورِ
ماهیگیریِ گرسنه و حریص از اعماق اقیانوس ذهنش
استخدام و سخنرانی غرایی کرد.
در مورد تصمیم قاطع یک زن همین قدر بگویم که زنی برای
اثبات حرفش و اینکه مظلوم واقع شده،تصمیم
گرفت بمیرد و مُرد،البته چند روزی طول کشید تا ذهن ها فراموشش کنند.
رو
درباره این سایت