نتایج جستجو برای عبارت :

هیچ نظریه ندارم

خشک و زمستانی‌ام، بهار ندارمباخته‌ام، برگی اعتبار ندارمریشه که جز خاک بر سرم نتوان ریختشاخه که جز برف کوله‌بار ندارمملعبه‌ی دست کودکان جنونمیک گل مصنوعی‌ام که خار ندارمیک قدمی غزال زخمی‌ام اماپای عبور و دل شکار ندارمدیر رسیدم سر قرار، مهم نیستغیر خودم با کسی قرار ندارم شاهم، شاهی که مات قلعه‌ی دوری‌ستشاه پیاده که یک سوار ندارممثل همیشه تو را ندارم و از توبیشتر از این هم انتظار ندارممحمدحسین ملکیان
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
من دوس ندارم بهت کتاب قرض بدم
 
من دوس ندارم کتابامو به هيچکسی قرض بدم :| چرا درخواست میکنی پ
میشناسم
ساقی را 
عاشق است 
از این رو 
مرزی ندارم .
 
عشق به این دنیا بده کارم 
با اینکه
از کسی
قرضی ندارم .
 
به کفر من شک نکن 
خمره ایمان من محکم و مستحکم است
لرزی ندارم
 
 
دلبر من دائمن بر در دل حاضر است 
هر چه که گفتید 
بگویید
 
من
با شما
عرضی ندارم
 
 
 
 
 
بگو چرا بنویسم به دفتری که ندارمهنوز هم غزل از حال بهتری که، ندارم غم آنچنان نفسم را گرفته‌است که اینکامید بسته‌ام اما، به ساغری که ندارم دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندمهزار نامه به پای کبوتری که، ندارم؟ به رغم آن که نبودی، همیشه پایِ تو ماندمکه سخت مؤمنم اما، به باوری که ندارم اگرچه بافتنی نیست راه ِتا تو رسیدنبه جز خیال، ولی کار ِدیگری که ندارم شبیه ابر بهاری، دلم عجیب گرفتهکجاست شانه ی امن ِبرادری که ندارم؟ #سجاد_رشیدی_پور
امروز صبح دیدم فروشگاه دم محلمون ،یه چیزای تو کاغذ نوشته و چسبونده به شیشه که هر کی میبینه ازش عکس میندازه و با خنده میره.
که اینگونه نوشته بود:
قرض نمیدهم زیرا:

زور رستم ندارم
عمر نوح ندارم
صبر ایوب ندارم
گنج قارون ندارم
لامصب ریشه سخن رو درآورده بود.
حقیقتاً دلم تنگ شده که وقتی بعد چند ماه غزل رو میبینم باهم دعوامون میشه که کی حرف بزنه :)))) رفیقم کجایی؟ دقیقا کجایی؟ 
+ فردا ناهار ندارم :| پس انگیزه ندارم و منتظر این باشید که بیام بگم نرفتم :))))))))
+ این هفته رو به معنای واقعی گند زدم! جنبه ندارم. همه یکصدا بگین خاک بر سرت :|
دلنوشته روز پدر نزدیک است و من پدر ندارم | عکس پروفایل روز پدر نزدیک است و من پدر ندارم عکس نوشته  روز پدر نزدیک است و من پدر ندارم متن با موضوع روز پدر نزدیک است و من پدر ندارم
دلنوشته روز پدر نزدیک است و من پدر ندارم 
ای پدر ای با دل من همنشین
ای صمیمی، ای بر انگشتر نگین
در صداقت برتر از ایینه ایی
در رفاقت با دل بی کینه ایی
بابا ی عزیزم هنوزم تو رفاقتت حساب میکنم بیا تو خوابم که خیلیییییییی دلتنگتم
روح همه پدرای آسمانی شاد
دلنوشته روز پدر نزدی
نه!
کاری به کار عشق ندارم
من هيچ چیز و هيچ کسی را
دیگر
در این زمانه دوست ندارم 
انگار
این روزگار چشم ندارد من و تو را
یک روز
خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا
هر چیز و هر کسی را
که دوست‌تر بداری
حتی اگر که یک نخ سیگار
یا زهر مار باشد
از تو دریغ می‌کند.
پس
من با همه وجودم
خود را زدم به مُردن
تا روزگار، دیگر
کاری به من نداشته باشد
این شعر تازه را هم
ناگفته می‌گذارم.
تا روزگار بو نَبَرد.
گفتم که
کاری به کار عشق ندارم!
قیصر امین پور
نه!
کاری به کار عشق ندارم!
م
ن هيچ چیز و هيچ کسی را
دیگر
در این زمانه دوست ندارم
انگار
این روزگار چشم ندارد من و تو را
یک روز
خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا
هر چیز و هر کسی را
که دوست‌تر بداری
حتی اگر که یک نخ سیگار
یا زهر مار باشد
از تو دریغ می‌کند.
پس
من با همه وجودم
خود را زدم به مُردن
تا روزگار، دیگر
کاری به من نداشته باشد
این شعر تازه را هم
ناگفته می‌گذارم.
تا روزگار بو نَبَرد.
گفتم که
کاری به کار عشق ندارم!
قیصر امین پور
اضطراب کروناست یا بهم‌ریختگی هورمونی در زمان یا هر دو نمی‌دانم؟ اما حالم خوش نیست. مرهمی نمی‌جویم، که می‌دانم صبر است که مرهم است و نه جز این. اما مدام با خودم تکرار می‌کنم: قرار است چه بلایی سرمان بیاید؟ نگران بابا و مامان و مادرجونم، نگران میم، نگران خودم و عین. تاب و تحملم کم شده. کاش کش نیاید، کاش چندسال بگذرد و همه باشیم.
کاش .
من توان مصیبت دیدن ندارم. من پناهی ندارم، خدایی ندارم، مرهمی ندارم. من تنهایم و می‌ترسم.
قضیه اینه دلم میخواد وا بدم. دلم میخواد همه‌ی رویاهامو خاک کنم و وا بدم از تصویرایی که تو ذهنم ساختم. شاید الان بیشترین چیزی که دلم میخواد اصن همینه. تسلیم شدن. نمیدونم چرا اون صدای درونم خفه نمیشه و میگه دووم بیار. میگه گوشتو به توران خانوم بده که میگفت غم بزرگو به کار بزرگ مبدل کرده. قلیم میسوزه، سرم درد میکنه، و انرژی ندارم دیگه من. همش یاد اون حرفت میفتم که میگفتی انرژی ندارم من. نازنین انرژی ندارم. حالا من مدت‌هاست انرژی ندارم و سینه خیز ا
قوه اظهار نظرم داره کور و کور تر میشه .
به حدی که دیگه برای کوچیک ترین مثال هيچ اعتماد به نفسی برای بیان نظرم ندارم.همش حس میکنم اطلاعات کافی برای حرف زدن راجع به اون موضوع رو ندارم .میرم میخونم .سرچ میکنم .در‌میارم و وقتی قراره حرف‌ بزنم دیگه بقیه نظرمو نمیخوان.!میدونید چی میگم؟
یه حس بدیه .حس اینکه من هيچی نمیدونم .!
من نمیدونم.
حتی توی کلاسهایی که میرم .حتی تو دانشگاه و راجع به حقوق .من هيچی نمیدونم.!چطور باید راجع به مبحثی که اشر
سلام
امروز تا ظهر سرکار بودم
عصر سردردم خیلی بدتر شد
با شمایی که نمیشناسم که تعارف ندارم راستش رو بخواید پول ندارم برم دکتر
و از طرفی هزینه های زیادی بهم اضافه شده
سخت شده
گاهی میترسم از این سردرد هام
پر از ابهام و علامت سواله زندگیم
کار هرشبم شده فکر و فکر و فکر
فکر کنم توی دایره لغات هم نمی گنجه حالم
حس میکنم محرم نزدیکه
خدایا من جز تو کسی رو ندارم
جوان، امید به کلی از خلق منقطع کرده و مال و جاه رفته و قبول نمانده و دین به دست نیامده و دنیا رفته، به هزار نیستی و عجز در مسجدی خراب شد و روی برخاک نهاد و گفت: خداوندا! تو میدانی و می‌بینی چگونه رانده شدم و هيچ کسم نمی‌پذیرد و هيچ دردی دیگر ندارم الا درد تو و هيچ پناهی ندارم الّا تو»
~ تذکرةالاولیا
در برکه‌ی خاموش دلم‌ ماه ندارمجز ترک تو ای عشق دگر راه ندارم
انگار همه سوی دلم سنگ پراندَند.انگار دگر راهی به جز چاه ندارم
دیوانه مَخوانید منِ سَر به هوا را .من توشه‌ای جز این سرِ گمراه ندارم
دیروز دلم خرمنی از عشق تو را داشت امروز به غیر از تَلی از کاه ندارم
هر کس به طریقی به دلم سنگ جفا زَددر سینه‌ی خود جز غم جانکاه ندارم
#آشتیانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برگرفته از @JanJiyarlr
سلام
من هستم
کم هستم
و کمی خسته م
ببخشید که دیگه حوصله بلاگ بازی ندارم، حوصله شلوغ کاری ندارم، حوصله کامنت بازی ندارم. حوصله هيچ کاری ندارم.
نق نمیزنم،
غر نمیزنم،
کاملا بی تفاوتم
و معنی ش این نیست که برام مهم نیستین ( البته بعضیا که از اولم مهم نبودن همچنان مهم نیستن )
فقط این که عوض شدم کمی
دوز خوشحالی م کم شده
دوز بی تفاوتی م بیشتر شده
یخ شدم
اینا اعترافات سنگینیه ها از کنارشون به راحتی نگذرین :))
im a monster
می دونم و بازم اهمیتی نمیدم آه .
حوصله مراسمی ک قراره اول تا آخرش معذب باشم و باکلاس بازی دربیارم رو ندارم
حوصله راه رو ندارم
و حوصله تهران رو ندارم
ترجیحم این بود ک اون تایم رو با دوستام یا مهدی بگذرونم
اما عروسی؟ ن!
تجملات عروسیشون برام هيچ جذابیتی نداره و اصن از تصورش حالم بد میشه
+ این تفاوت مرد ها با زن هاس یا من بیش تر از اون وابسته شدم؟
چرا نبودنش بهمم میریزه اما اون انگار براش مهم نیس؟
دوست ندارم هيچ‌کاری انجام بدم. اصلا به هيچی اندک علاقه‌ای هم ندارم. ناامیدم واقعا. نه دیگه دلم میخواد اپلای کنم. نه دیگه دلم میخواد درس بخونم. هيچ تصویری از آینده‌م ندارم. برام مهم نیست دیگه هيچی. میخوام دراز بکشم به سقف زل بزنم تا خوابم ببره. نیست بشم. کم کم محو بشم. 
عاشقم نباش،اما بهم اعتماد کن.اعتماد از همه چی بالاتره. بالاتره از همه چی.اعتماد، مقدمه‌ی دوستیه.اعتماد، آرامشِ خاطره.اعتماد، یعنی قلب آروم.شاید دردم اینه که اعتماد ندارم.
به بشر که اعتماد ندارم هيچ،
به خالق بشر هم اعتماد ندارم. به خدا اعتماد ندارم.
چرا؟ چون حتی نمی‌دونم خدایی که می‌پرستم، همون خداییه که باید بپرستم؟ خدای من، کیه؟ اصن خدا، با من خوبه؟ یا می‌خواد چیزیو تلافی کنه؟ من از کجا باید بشناسمش؟ اصن خدا خیلی خوبه، قبول، و
قرار بود دیگه منفی نویسی نکنم اما نمیتونم.خیلی احساس بدبختی میکنم خیلی.
احساس میکنم سربار خانواده م و این احساس هم درستههيچ چیز برای افتخار کردن ندارم جز بغضی که بعد مدت ها شکسته و یکم اروم ترم میکنه.
اونقدری احساس بدبختی میکنم که الان اگر فرشته مرگ بیاد سراغم با سر میپرم بغلش و میگم تمومش کن لعنتی. تمومش کن.
احساس خواری میکنم .احساس ذلت. نمیتونم توضیح بدم چون واژه ای ندارم.
خدایا لطفا اگر واقعا همه چی درست میشه فردا بیدارم کن.اگر ال
میدونی کارما یعنی چه؟ یعنی همین حال الان من، همین که یه گوشه از جهانم که دوستش ندارم. همین که اندوه دلخواه دلم را ندارم. همین که از همه چیز مانده‌ام. همین که از کلمه‌ها دورم و نه حالی دارم و نه احوالی. 
من سال‌هاست دارم با خودم با میم با زندگی بد می‌کنم. سا‌هاست به همه چیز خیانت می‌کنم. حتی دلم برای خودم تنگ نمی‌شود. حتی سوزی به دلم نیست از اینهمه هيچ.
استاد می‌گفت شاید از درد زیاد است که اینجور شده‌ای اما خودم می‌دانم کارماست. بازگشت بدی‌
سلام 
دوستان من یه کم درگیرم با خودم، با دانشگاه های ایران با اوضاع آموزشی مون. ببینید من یه intj تایپ هستم و دائم دنبال تز دادن و نظريه پردازی و عاشق کارهای انتزاعی!، من علاقه ای به رشته های مولتی مثل مهندسی و پزشکی ندارم،چرا؟
چون مباحث علمی رو میگن بعد عملی رو میخوان ،که من یکی بعد علمیم قوی تره تا عملیم!، کلا دقت کردم من خیلی به این رشته ها علاقه ای ندارم، میتونم بخونم چون هم ضریب هوشیم خوبه هم درسم ولی خودم خوشم نمیاد.
میرسیم به انسانی، من ع
غمگین م،مضطرب م،نگران م،گیج م،خسته م،امیدوارم،سرگردان م،میلی به حرف زدن ندارم،میلی به نوشتن ندارم،میلی به خواندن ندارم،شب را روز می کنم و روز را شب،انتظاری از هيچ کس ندارم،از همه کس توقع دارم،از خودم انتظار ندارم،از خودم متوقع هستم،از خودم راضی  نیستمچند ماه.نه چند سال.آخرین کتابی که خواندم کیمیا گر بود و ادامه ندادمشچرا؟دست های م قهر کرده با بوی کتابهر کتابی را که شروع می کنم فقط چند صفحه می خوانم و بعد می گذارم کنارمی ترس
متن و ترجمه آهنگ Senden Başka Kimsem Yok از Sibel Can
Gönül viran bir kuytu
قلب یک جای ویران
Hayat zalim bir suçlu
زندگی ظالم گناه کار
Sen geldin cennet oldu dünyam
تو آمدی و دنیام بهشت شد
 
Hiçbir aşkı duymuyorum
هيچ عشقی رو نمی شنوم (نمی فهمم)
Kalbim kırık başka aşka
قلبم برای (به خاطر) یه عشق دیگه شکسته
Bir canım var al diyorum
یک جان دارم ، میگم اونم بگیر
Feda olsun senin uğruna
فدا بشه در راه تو
 
Kaç günüm var bilmiyorum
چند روز (چقدر عمر می کنم) دارم ، نمی دونم
Ömrüm feda senin sevdana
عمرم فدا برای عشق تو
 
Senden başka kimsem yok
غیر از تو کسی رو ندار
متن اهنگ مهدی احمدوند به نام جنون
من به دل دیوونم یاد دادم نترسه از تنهاییمن سی سال تنها بودم منو نترسون از تنهاییتو منو دوسم نداشتی آخر یه شب منو تنهام گذاشتیتو ناز کردی من منت کشیدم برای آشتیمن که جز تو کسیو ندارم ولی چرا تورم ندارمچرا تورم ندارم چرا تورم ندارمچه کاری با من نبودنت کرد چی مونده از تو به جز یه سردردتو کردی بهم پشت ببین دلم رو زد کشتغم تو بسه برام برای هفت پشتمن وانمود کردم دردم نیومد اما درد پیرم کردبه چشماش چند روز خیرم کرد ب
سلام
من یه سوالی داشتم . حدود 6 ماهه نامزد هستم ولی هيچ گونه حسی نسبت به روابط سطحی با نامزدم ندارم. اصلا هيچ گونه میلی به رابطه جنسی ندارم . به نظر شما اینا علائم سرد مزاجیه؟ چه طوری میتونم درمانش کنم؟
ادامه مطلب
 
بی قیمتم و جز تو خریدار ندارم
                             گیرم بخرندم به کسی کار ندارم
گیرم دو جهانم نپسندند، تو پسندی
                       من جز تو کسی در دو جهان یار ندارم
 
                                             حاج غلامرضا سازگار
 
به همت نوجوانان و جوانان مسجد اهرا یی به مناسبت ایام فاطمیه، ایستگاه صلواتی در مقابل مسجد برپا شد.
 
میدونید زشت ترین قسمت زندگی من کجاست؟
 
اینکه من "حق ندارم عاشق بشم" و "عشق رو تجربه کنم"
 
من اجازه ندارم کسی رو دوست داشته باشم
 
اجاره ندارم واسه لذت بردنم انتخاب کنم
 
و همواره محکومم به اینکه در برابر خواسته های خانواده م سر تسلیم فرود بیارم
 
من بی اختیار ترینم
 
این ظالمانه ترین و وقیح ترین قسمت زندگی منه
اون روز که شیوید اومده بود من حواس پرتی گرفتم و هندزفریمو نمیدونم اصلا کجا گم کردم. به جز بخش افسردگی از دست دادن چنین هندزفری نو و خوبی، بخش مالی هم به کنار، الآن من تو تاکسی و سرویس نمیتونم صدایی زر زدن آدما رو تحمل کنم. باید حتما زودتر برم بخرم. 
دیروز با سپیدار بیرون بودم. کار داشت. پرینت و کپی و خرید. 
هنوز نتونستم پولم رو از کثافت ترین حیوان دنیا پس بگیرم. 
رابطم با دوستای نزدیکم کمرنگ شده. و من حوصله ندارم برای چیزی که تقصیری ندارم تلاش کن
سلام
دیروز قکر میکردم چقدر موضوع دارم که دربارشون بنویسم.
اصلا مدتهای مدیدی هست که وعده میدم به خودم یا حتی اینجا مینویسم که درباره ی فلان موضوع خواهم نوشت اما
اما هيچی.
حتی دیروز داشتم متن مورد نظرم رو توی ذهنم مرتب و ویرایش میکردم اما.
یهو توی همون دستم select all  کردم و  دکمه ی  delete  رو زدم و تمام.
بعد فکر کردم، خب چرا؟؟؟
چرا نمینویسی؟
اول گفتم حوصله ندارم!
بعد گفتم مخاطب ندارم!
بعدش گفتم بهانه و انگیزه ندارم!
و فکر کردم که در گذشته هم همه
به جای نا امیدی کلا بیخیال میشم و برای اتفاقات خوب خوشحال نشم و برای اتفاقات بد هم ناراحت . بیتفاوت باشم بیخیال همه چیز .
اینجوری حتما بهتره . 
فاصله امیدوار شدن تا نا امید شدن کوتاهه . خیلی کوتاه 
اندازه ی دیدن یه نشونه ی خوب رو میز پذیرایی تا شنیدن یه حرف نا امید کننده دو ساعت بعدش 
وقتی اونا بخاطر من ذوق نمیکنن من بخاطرشون ذوقی ندارم . ندارم . ندارم 
  صبح را دوست ندارم.!
  طلوع را دوست ندارم.!
   ثانیه هایی که خورشید در آسمان خودنمایی میکند
   و کسی برای دیدنش دست و پا نمیشکند.
  را دوست ندارم!!!
  صبح ها را دوست ندارم.!
  همان ثانیه هایی که محکوم به بیدار شدن هستی 
  مجبوری بلند شوی و یک روز دیگر را آغاز کنی.
  صبح ها را دوست ندارم!
  شروع یک روز را ،دوست ندارم.!!!
  اما.
   شب را دوست دارم.
  ماهی که به اندازه خورشید نمی درخشد را، دوست دارم♥
  به اندازه خورشید نمی درخشد.
  اما.
   هستند
دانلود اهنگ گلم را میبرن چاره ندارم اگر دستم رسد نمیگذارم
دانلود اهنگ گلم را میبرن چاره ندارم اگر دستم رسد نمیگذارم از میثم زارع

اهنگ گلم را میبرن چاره ندارم از میثم زارع

کلیپ گلم را میبرن چاره ندارم


آهنگ محلی گلم را میبرن چاره ندارم

دانلود اهنگ گلم را میبرند چاره ندارم از میثم زارع

اهنگ گلم را میبرن چاره ندارم شاد

آهنگ گلم را میبرن چاره ندارم مصطفی ابراهیمی
صد و هشتاد تا پاسپورت را تایید می کنم تا پول ویزا برایشان واریز شود در حالی که هيچ قدرتی برای رفتن خودم ندارم.
شکر که وسیله ی سفر خیلی ها هستم اما خب آدم یک جایی بغضش می ترکد دیگر !
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان به تن در آید
هيچ‌کس مطلقا هيچ‌کسی ندارم. میم در سوگ عشق بر باد رفته اش است. ح لاس می‌زند با هرکس. مح. بدرم نمی‌خورد از بس این بچه توداره روم نمیشه برم باهاش حرف بزنم، غر بزنم. کسی رو ندارم، کسی دوسم نداره، بی‌پناه‌ترینم. چه بی‌کس شدم من! نه به اون که نمی‌تونستم اون حجم رو مدیریت کنم نه این وضع بی‌کسی.
پوووف
واقعیت اینه که من آدم قشنگی نیستم. حرفها و حرکات و تفکر قشنگی ندارم، من یه آدم معمولی‌ام که هيچی ندارم منتها از ادا درآوردن هم حالم بهم می‌خوره. من میان‌مایه و متوسط الحال و حتی پایین تر از این حرف‌هام و تو ۳۵ سالگی توان ادا درآوردن واسه یه پسربچه‌ رو ندارم که خوشی و موسیقی و پیانو و ورزش و و و زده زیر دلش و داره ادای غمگینا رو در میاره معیارمم اینه که اگه غمگین واقعی بود دنبال غمگینا نمی‌گشت . حالا . قضاوتم اینه فعلا. و من نمی‌خوام تو ۳۵
کاش نیومده بودم تهران. متنفرم از خودم به خاطرش. اصلا حالم خوب نیست حتی نمیتونم راجع بهش حرف بزنم. دلم میخواد بمیرم. من حتی عرضه ی مردنم ندارم. حتی مرگم برام اتفاق نمیفته. حتی لیاقت مرگم ندارم. از همه متنفرم. از خودم از دنیا. کاش امشب تموم بشه. اینجا مینویسم شاید فقط خالی شم. وگرنه جای دیگه ای. رو ندارم. نه جاییو دارم نه کسیو. 
زندگی الا کلنگ اع
حالم از کلمه زندگی» بهم میخوره 
زندگی یهو میبرتت بالا توی اوج 
یهو میارتت پایین و جوری میکوبتت زمین ک تا فیها خالدون ات درد میگیره
یروزی اونقدر عشقه و خوب ک دوست داری عمر جاودانه داشته باشی
یروز اونقدر حال بهم زن ک دوس داری همین ثانیه نه ثانیه بعدی تموم شه 
خیلی کثیف و چرکو اع زندگی
زندگی یه هاله ی مشکی و تاریک و کثیف و چرکو اع 
دوسش ندارم 
خیلی بد اع
مزخرف اع
خودشو دوس ندارم
ادماشو دوس ندارم
پول رو دوس ندارم
پول باعث شده اد

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها