نتایج جستجو برای عبارت :

نويسنده ي متن هيچوقت دلخوشي كسي را ازش نگيريد

هیچوقت دلخوشی ڪسی رو ازش نگیرید
این دلخوشی میتونه:یه سلام ؛یه احوالپرسی ؛یه حواسم بهت هست ؛یه صدای گرم و دوستانه ؛و یه حس خوب باشه.دوستی ها رو دست ڪم نگیرین .
بچه ها شوخی شوخی به گنجشک ها سنگ میزنند.ولی گنجشک‌ها جدی جدی میمیرن.!
آدما شوخی شوخی به هم زخم زبون میزنند.ولی دل‌ها جدی جدی میشکنند.
سلام
باز هم شب شد.
ادما توی هر شرایطی توی هر سن و سالی توی هر روز و هر لحظه نیاز به دلخوشی دارند.
دلخوشی باعث میشه زندگی به چشمت بیاد
دلخوشی نداشته باشی دستات خالیه واسه ی جنگ تن ب تن دنیا
خدانکنه کسی دلخوشی شو از دست بده
دیگه مرده ایست میان زنده ها
پازل گمشده ی این روزهای زندگیم دلخوشیست
دلخوشی که باعث بشه صبح ها از رخت خواب گرم بزنم بیرون
دلخوشی که باعث بشه زمستان سرد برام گرم باشه
دلخوشی که قوت زانوهات بشه و گلادیاتور ازت بسازه و کم نیا
اولین.!
 
هیچوقت اولین‌هارو دست‌کم نگیرید.!
اولین ها همیشه موندگار می‌مونن،شاید تو زندگی‌تون نباشن اما هیچوقت از ذهنت پاک نمی‌شند.
مثل ، اولین دوست ، اولین عشق ، اولین خاطره‌ی دو نفره ، اولین غذایی که می‌پزی و اولین کتکی که میخوری.!!.
ادامه مطلب
سالها گذشت تا من فهمیدم آدمها احتیاج دارن سفر برن. احتیاج دارن از زندگی لذت ببرن و لذت بردن برای آدمها متفاوت معنی میشه.
یکی از ﻫﻴﺎت امام حسین لذت میبره یکی از مهمونی رفتن. یکی تو سفر مکه اقناع میشه یکی تو سفر تایلند.
اینا همشون برای من آدمهای محترمی هستن.
سالها گذشت تا من فهمیدم نباید به دلخوشی های آدمها گیر بدهم
چون آدمها با همین دلخوشی ها سختی های زندگی رو تحمل میکنن.
لطفا به دلخوشی دیگران گیر ندهید !
کتاب آن سر این جنازه را بگیرشاعر: پوریا پلیکان

کاش هیچوقت زنده نمی شدمهمه ی دلخوشی ام به این بوداز زیر خاک بلند شومزنی را در آغوش بگیرمو تنها تکه ی زیبای جهان را لمس کنم
کاش هیچوقت زنی را در آغوش نمی گرفتمتا لااقل در تخیلمتکه ای از جهان زیبا باقی می ماند
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 
http://www.nashreshani.com
دلخوشی یعنی زمستون باشه 
نصف شب بابا ببینه هوا سرد شده بیاد بخاری اتاقتو زیاد کنه
بعد ببینه پتوت کنار رفته پتورو بکشه روت
بعد تو یه تی بخوری ودلت گرم باشه
بخاطر سایه ی پدر روی سرت.
خدایا پدر مادرمون رو برامون حفظ کن
الهی آمین❤
تو نبودی، دلخوشی چه رنگی بود؟ اصلا چه شکلی بودش؟ 
کجا می‌شد یَلِه (رها) شد از این‌همه خستگی؟ 
کی ممکن بود اینهمه حال خوش رو نفس بکش و هربارش عمیق‌تر از قبل بگم
اللهم اغفرلی الذنوب التی تغییر النعم.
.
چشمامو ببندم
یه قاب بگیرم از این روزهایی که تو انقدر پررنگی. نگهش دارم عمیق‌ترین جای دلم.
.
میدونی بعضی روزها
یه جون، به جون‌های آدم اضافه می‌کنه. مثل امروز 
سایه‌ات مستدام
 
تمام دلخوشی هایی که میشه از زندگی داشت و قدرشون رو باید دونست.  اول داشتنشون اگر نداریشون پس باید بخوای که داشته باشی.      من میخوام دلخوشی های خودمو داشته باشم حتی اگر در راه خواستن آسیبی بهم وارد بشه  
نظر شما چیه؟   آیا براتون دوست داشتنی هاتون اونقدر ارزش داره که در راه رسیدن بهشون آسیبی متحمل بشید؟ 
هیچوقت سر برد و باخت تیم ورزشی مورد علاقم کل کل نکردم.هیچوقت برنامه هایی که برای انتخابات و اون حرفا و سوالاس رو نگاه نکردم.من هیچوقت کلکسیون فیلم های بازیگر مورد علاقمو جمع نکردم.هیچوقت معتاد بازی کامپوتری ونشدم. من هیچوقت خیابونای این شهرو زیر بارون،قدم نزدم.من هیچوقت از حقیقت اتفاقایی که توی خانواده میفتاد باخبر نشدم(مگر وقتیکه دیگه دونستن و ندونستنش فرقی نداش) من هیچوقت با پولای خودم برای خودم چیزی جز کتاب و ساعت نخریدممن جو
همین روزها؛ اتفاقاتِ خوب خواهند افتاد درست وسطِ روزمرِگی هایمان،
دلخوشی ها راهشان را گم خواهند کرد و این بار به سمتِ ما روانه خواهند شد .
شب هایی را میبینم که از خستگیِ شادی و لبخندِ روزهایمان می خوابیم و صبح هایی که با اشتیاقِ دلخوشی هایِ تازه بیدار میشویم.
من شک ندارم یکی از همین روزها همه چیز درست خواهد شد!
هیچوقت نتوانستم راضی ات کنم، هیچوقت نتوانستم خوشحالت کنم . اندوه بزرگی است برایم .
همه ی سالها را مرور کردم . هیچوقت راضی نبودی، هیچوقت با شگفتی نگاهم نکردی
با همه ی تمنایی که در دل دارم دیگر نمی خواهم ببینمت . می ترسم با دارایی هایم بسنجی همه ی اشتیاقم را
من فقیرم ، فقیرم و جز عشق تو در دل هیچ چیز دیگری ندارم.
امروز زیر آسمان خوابیدم . به حرکت ابرها نگاه کردم ، بی خیال و رها . 
خیلی خرممممممممم خیلیییییییییییییییییییییییی
هیچوقت نمیتونم مثه ادم حرف بزنممممممممممم
هیچوقت نمیتونم مثه ادم رفتار کنمممممممممممم
هیچوقت نمیتونم مثه ادم درک کنمممممممممممم
انگار باید حتما یکیو ناراحت کنمممممممممم
امروز متوجه شدم
که زخمها روی دل ما میمونن ها! قلب رو خراش میدن.
مثل آینه میمونن
که وقتی میشکنه 
هر قدر بخوای تیکه هاشو به هم بچسبونی
نمیتونی مثل روز اولش کنی.
نمیتونی
جای شکستگیا میمونه رو اینه.
هیچوقت فکر نمیکردم ادمی اینطوری باشه.
هیچوقت!
هیچوقت فکر نمیکردم تو تحت هیچ شرایطی نتونی یه سری زخم ها رو از بین ببری از دلت!
آدمی خیلی موجود ناشناخته ای هست!
دل کسی رو نشکنین بچه ها. برای درست کردنش زمان زیادی نیاز خواهید داشت. شاید هیچوقت درست نشه و به
آدما هیچوقت از تو توضیح نمیخوان! پس در هر شرایط و موقعیتی درست ترین کار رو انجام بده و طوری پرفکت (در حد خودت) عمل کن که جایی برای نگرانی در مورد  نظر دیگران نمونه. هیچوقت و هیچوقت به بهانه اینکه بعدا توضیح میدم! یا اگه پرسیدن توضیح میدم، ناقص عمل نکن و یا از ارزش‌های خودت دور نشو. تو هیچ زمینه‌ای.
بعد از یه گشت و گذارِ مختصر توی وبلاگ های بیان به این نتیجه رسیدم که ماشالا اینجا همه فرهیخته و نویسنده ن. شاید هیچوقت جایی برای یه بلاگفا نویسِ لااوبالی مثل من نباشه و هیچوقت دیده نشه. ولی خب انصافا دیگه دنبال دیده شدن نیستم :) نیاز به شروعِ دوباره ای داشتم و این اثاث کشی هم یه تغییر بود برای شروعِ دوباره م. خلاصه که از پنج سال بلاگفا نویسی خدافظی و به یک شروعِ دوباره سلام :)
سلام.‌ 
دیروز با دوستم رفتیم بیرون سراغ برادرش. هوا تقریبا داشت تاریک می‌شد. دوستم سرعت داشت و یه قسمت از جاده پر از آب بود.نمی‌دونم فشار قرنطینه، خوشحالیِ در جوارِ دوست بودن یا  به چه دلیلی بود که وقتی آب پاشید اطراف ماشین، به جای اَکه هی» گفتن؛ در کمال ناباوری گفتم: Wow»و این ما بودیم که تا شب داشتیم به طرز واکنش نشون دادن من می‌خندیدیم.دوستم می‌گفت: چون مسیر کمی طولانی بوده و رفتیم تو آب یه لحظه حس کردی شماله. :))گفتم: حتما ترمینال به اون
دانلود آهنگ جدید امیرحسین افتخاری به نام رفتی و خزان شد گریه بی امان شد / غیر مردنم نیست دلخوشی نگارا با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang raftio khazan shod gerye bi aman shod gheire mordanam nist delkhoshi nefara az Amirhossein Eftekhari
دانلود آهنگ رفتی و خزان شد گریه بی امان شد / غیر مردنم نیست دلخوشی نگارا
جان تو و جان دلم نیمه پنهان دلم من کران تا کران آمدم بی نشان یک نشانه بفرست
گر زمن کردی یاد بوسه ای دست باد عاشقانه بفرست عاشقانه بفرست
رفتی و خزان شد گری
فکر میکنم هر کسی که مینویسه یبار این سوال ازش پرسیده شده.چرا انقدر مینویسی؟خسته نشدی از بس کتاب خوندی؟یکی مثل من که از بچگی هر جا میرفتم یه دفتر سررسید همراهم بود،هی ازم پرسیدن این چیه و توش مینویسی.و هر بار کلی با ذوق براشون از ایده ها و داستانام گفتم،خیلی بهش فکر کردم.
چون نوشتن بخشی از وجود نویسنده است.روح تنوع طلب یا بهتر بگم بی نهایت طلب بعضی آدمها فقط با نوشتن آروم میشه.چون هر چقدر هم که بنویسی هزاران حرف نزده،هزاران داستان ننوشته،هزار
چند روز پیش دلم گلِ نرگس میخواست اما با دو دو تا چهارتای پول هام جور در نمی اومد و از خریدش صرف نظر کردم.
دیشب خاله شادی یهویی اومد خونمون و برام گل نرگس اورد!!(این یکی خاله ام چون همیشه در حال بگو بخند هست اسم مستعار شادی براش گذاشتیم)
ظهر توی مهد هم یکی از دخترها با لبخند ژد و دسته گل نرگس خودش رو پرت کرد توی بغلم و بهم گل داد!
+بچه که بودم فکر میکردم اگر گل نرگس رو خیلی بو کنم،بوی خوشش تموم میشه!!
++الهی که روزهای زندگیتون پُر بشه از دلخوشی های
که بگم حواسم هست. 
یه حال عجیبیه دنیا. هیچوقت فکرشم نمیکردیم اینطوری باشه این روزامون. هیچوقت فکر نمیکردیم این چیزا رو ببینیم. با این حال یه خوشحالی عمیق هست تو روزام که از شدتش نمیتونم بروزش بدم. فقط می تونم بی صدا راه برم راه برم راه برم و پادکست گوش کنم.
خیلی ساده و یهویی، انگار که کسی غبار رو از تنم میته، رها شدی از من، رهاشدم از تو و پخش شدی توی هوا. هضمش و حتا فکرش هم عجیبه که دیگه این وویسها و این صداها واین طرز بیان کلمه ها چقدر نا آشنان برام.انگار هیچوقت نمیشناختمت.
دارم فکرمیکنم که چی شد! هیچی یادم نیست.تو شیفت دیلیت شدی انگار.هیچی ازت یادم نیستبدون هیچ حرفی و هیچ حسی ترکت میکنمدلم شکسته و حتی یادم نیست که چرا!
اما یادم هست که تو هیچوقت منو جدی نگرفتی، درست مثل مرگ که هیچوقت زندگی ر
از اینکه تو رو وارد زندگیم کردم و اجازه دادم انقدر روح منو زخمی کنی از دست خودم خیلی عصبانی ام. اگه برمی گشتم عقب، تمام سکانس های زندگیمو که تو رو توشون دیدم پاک می کردم، که هیچوقت نشناسمت، هیچوقت بهت نگم دوست دارم، که هیچوقت خودم رو توی این فاجعه نندارم. تو دل منو میشکنی و بعد طلبکار جلوم وایمیستی و کسی که همیشه گریه می کنه منم. کسی که می‌شکنه ولی باز برمیگرده منم. تو کاری کردی که من دیگه احساس دوست داشتنی ندارم. کاری کردی که چشمام همیشه غمگین
هرچی دارى به پاىِ زندگى بریز  
زندگی الانه همین الان
 دلخوشی‌های ساده ی زندگی رو که رو هم جمع کنی ، میشه خوشبختی
 از کارای ساده شروع کن 
دلخوشی به یه موزیک ناب 
 کتاب دلچسب 
 قهوه ی خوش عطر  
نفس عمیق تو هوای باروونی
 خسته نباشین به رفتگر محله
 دونه ریختن برای گنجشکا و کبوترای باغی
 آب دادن باغچه و گلدونای پشت پنجره 
خوندن درس مورد علاقت
 انجام دادن کاری که عاشقشی 
همشون باهم میشن خوشبختی 
منتظر معجزه نباش 
معجزه همین ثانیه هایی ان که نشست
سفید هیچوقت رنگ من نبوده. طوسی و قهوه‌ای هم همینطور. هیچوقت در کنار این رنگ‌ها خودم را حس نکردم. هیچوقت از این رنگ‌ها لذت نبردم. هیچ‌وقت مرا شاد نکردند. دیوار سفید نه تنها برایم هیچ لذتی ندارد بلکه آزار دهنده است. دیوار سفید یعنی یک دنیا تنهایی! یعنی رنگ‌ها و طرح‌هایی که نادیده گرفته شدند. سفید یعنی یک چیزی این وسط کم است! ترکیب طوسی روشن با رنگ‌های شاد زیباست اما مرا نمی‌کند. زیباست اما مرا متقاعد نمی‌کند که او را بخواهم. این رنگ‌ها
♦ *قدرت شیعه را دست کم نگیرید*
۱-عبدالعزیز پادشاه سعودی گفته بود سوریه تا زمانی که *شیعیانش* باشند احتیاجی به کسی ندارد چون *شیعیانش مردمی باثبات* هستند . ۲-فیدل کاسترو گفت *فرانسویها مردمی احمق* هستند زیرا به کشوری حمله کرده اند که *مردمش شیعه* هستند
ادامه مطلب
امروز با اینکه تعطیل بود ولی روز باحالی بود.
صبح که خانوم استاد مورد علاقه مو دیدم
بعدم رفتم حموم بعدم خابیدم.
به همین سادگی
بعدم رفتم مث خر فکر کردم و مث خر تو گل موندم.
بچه ها هیچوقت زیاد فکر نکنید که به روز من بیفتید.
هیچوقت
لعنت به پریود
خب همه‌ی فکرها و دلخوشی ها از بازگشت ح الکی بود. وارد رابطه‌ای شده و من به هیچ جاش نیستم.
درد دارم؟ بله 
می‌خوام چی کار کنم؟ هیچی تموم کنم و برم به خلوتم. 
من مثل همیشه بی کم و کاست بازنده‌ام
این هم از ح و این هم سرانجام عاشقی جدید و دلخوشی‌اش.
باید قبول کنم هیچ دلی حاضر نیست اینجور که من می‌خواهم خود را ببازد. 
همه می‌خوان برنده و قهرمان داستانشون باشن. منم، منتها با باختن.
اما بهتره ادای عاشق ها رو در نیارم، من فقط مغمومم از دوست داشته شدن
حاج اسماعیل دولابی (ره):بچه‌ها خوبند. قشنگند. به بچه‌ها خیلی ایراد نگیرید. اغلب پدر و مادرها به قصد خوبی کردن به بچه‌ها و تربیت آن‌ها بچه‌ها را خراب می‌کنند؛ چون علم ندارند. حال‌ که علم نداریم و نمی‌توانیم درست کنیم، حداقل به حال خودشان بگذاریم و دائم به آن‌ها امرونهی نکنیم واذیتشان نکنیم. با همین به‌اصطلاح تربیت کردن هاست که پدر و مادرها بچه ای را که با فطرت پاک متولد شده به راست یا چپ منحرف می کنند.
روح بشر به یک صفحه ی خط خطی شده می ماند. زشتی این نقشها در کمبود زیبایی و معنا نیست،نه! این نقشها زشتند چون هیچوقت نمی فهمی طرح زیرشان کریه بود یا زیبا؟ یا شاید هم هیچ نبود؟ هیچوقت نمی فهمی سیاه بود یا سفید؟ فقط می دانی خط خطی شده ای و راه برگشتی نیست.
یک ایرانی در امریکا برای شغل دوم یک کلینیک باز می کند بایک تابلو به این مضمون: 
"درمان مشکلات بیماری کرونا شما با 50 دلار. در صورت عدم موفقیت 100 دلار پرداخت می شود." 
یک دکتر آمریکایی برای مسخره کردن او و کسب 100 دلار به آنجا می رود و می گوید: من به علت کرونا حس ذائقه خود را از دست داده ام  ؛ ایرانیه به دستیار خود می گوید: از داروی شماره 22 سه قطره  بهش بده . دکتر دارو را می چشد اما آن را تف می کند و می گوید این دارو نیست که گازوییل است!ایرانیه می گه شما د
و من ریکاوری شدم
به همین زودی.
فکر میکنم حرف زدن با سبو تاثیر خیلی خوبی داشت
و فکر کردن به این جمله ی داداش کارفرما که چیکار به بقیه داری؟ تو خدا رو داری که برات بسه»
و اندکی خواندن کتاب امیرخانی
و اندکی فکر کردن به محسناتِ اتفاقاتی که برام رقم میخوره
و کمی فکرکردن به بی اهمیتی و گذرگاه بودن دنیا
و البته هدیه ی خوبی که حضرت آقا بهم داد.
دلخوشی های دنیا هنوزم کم نیستند، حتی اگه اونی که باید باشه، نباشه.
پ.ن۱: ممنونم بابت دیسلایک های پست قبل،
آدمای مختلف رو میبینی و باهاشون حرف میزنی، بینتون یچیزی هست که از قبل وجود داشته . برای غریبه ها اشک میریزی چون به خاطر میاری که قانون ثابت دنیا از دست دادنه. یادت میوفته که باید خدافظی کنی یه روز و دیگه هیچوقت نمی‌بینیش . دیگه نمیتونه صدات کنه . دیگه هیچوقت صداشو نمیشنوی. هیچوقت ازش خبری نداری. نمیدونم این همه خشونت برای چیه وقتی توی یه لحظه همه چی میتونه تموم بشه. بدون اینکه آمادگیشو داشته باشی
نمیدونم این غرور بشر برای چیه وقتی یه لحظه هس
امروز متولد شدم
روزی خاصی نیست. ولی مثل روزهای قبل نیست!
شش روز دسترسی به اینترنت نداشتم. کی میدونه شاید هیچوقت متولد نمیشدم!
ولی بعد این شش روز هیچوقت مثل قبل نشدم حس کردم خیلی نانوشته دارم!
درسته شش روز خیلی نیست ولی بعضی ها میگن دنیا تو شش روز ساخته شده!!!
از قدیم گفتن انسان جایز الخطاست! میدونید چرا میگن جایز الخطا؟ ینی جایز هست که خطا کنه!چون از اشتباهاتش درس میگیره
اما وای و صد وای به اونروزی که یه اشتباه انجام بده که هرچقدم با خودش کلنجار بره نتونه خودشو ببخشه
میدونید تو زندگی همه ما یه سری لحظه ها و کارای خاص وحود دارن که ما با فکر کزدن به اون آرامش پیدا میکنیم،حس خوبی بهمون میدن
اما گاهی اوقات یه حرف اشتباه میتونه تمام خاص بودن اون قضیه رو از بین ببره
و براتون آرزو میکنم هیچوقت اون کسی نبا
-بعضی وقتا حقیقت جوری مثل پتک تو سرت میخوره که ممکنه دلت بشکنه.ولی مهم نیست.همین که حقیقت رو فهمیدی یعنی بردی.هرچند که حقیقتش به تلخی زهرمار باشه و هیچوقت مزه ش از یادت نره! هیچوقت !

-لعنت به همه ی شرطی های دنیا که با دیدنشون . دلت میخواد انقدر فریاد بزنی تاهمه ی دنیا بفهمن تو دلت چی میگذره
هر بارررررررر که بابک میگه
تو هم که کلا یه دونه دوست داشتی توی کانادا
اون هم هر بار باهات یه دعوا راه انداخت قبل دیدنت و هیچوقت توی اون دو سال و نیم ندیدیش
و زیر همه قولهاش هم زد
هررررر بار که این رو میگه
من از خجالت آب میشم
و میخوام زمین دهن باز کنه و برم توش
کاش هیچوقت همچین دوستی نداشتم که بدقول و دروغگو باشه و من بابتش اینقدر خجالت بکشم.
لاغر شوید تا سرطان سینه نگیرید
کاهش وزن می تواند فواید زیادی داشته باشد از تناسب اندام و زیبایی گرفته تا نگرفتن سرطان سینه.در ادامه مطلبی درباره رابطه کاهش وزن و فاصله گرفتن از سرطان سینه در خانم ها می خوانید
به ادامه بروید
ادامه مطلب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها