نتایج جستجو برای عبارت :

نان جا افتاده ایرانی ی

با دل روشن در اين ظلمت سرا افتاده ام
نور مهتابم که در ويرانه ها افتاده ام
سايه پرورد بهشتم از چه گشتم صيد خاک ؟
تيره بختي بين کجا بودم کجا افتاده ام
جاي در بستان سراي عشق مي‌بايد مرا
عندليبم از چه در ماتم سرا افتاده ام
پايمال مردمم از نارسايي هاي بخت
سبزه ي بي طالعم در زير پا افتاده ام
خار ناچيزم مرا در بوستان مقدار نيست
اشک بي قدرم ز چشم آشنا افتاده ام
تا کجا راحت پذيرم يا کجا يابم قرار ؟
برگ خشکم در کف باد صبا افتاده ام
بر من اي صاحبدلان رحمي ک
دانلود صوت شعر با نواي حاج آقا منصور ارضي فاطميه ۹۸
در لجن زار معاصي، از بها افتاده ايمدور از مولاي خود در تنگنا افتاده ايمراه را گم کرده و بيراهه دائم مي رويمدر غل و زنجيرِ اوهام خطا افتاده ايمکيست بيچاره تر از ما بندگان بي پناه؟!از امام عصر، از مولا جدا افتاده ايمبرکت از اموال مردم رفت، مشکل از کجاست؟!گيرِ مال شبهه و مال ربا افتاده ايمرنگ ايمان رفته از اين شهر، تقوا رفته استواي بر ما. شايد از چشم خدا افتاده ايممنتقم، خون شهيدان ريخت، ديگر
افتاده‌ايم
عکس خورشيديم در آب روان
افتاده‌ايم
نااميد از جذبهٔ خورشيد تابان
نيستيم
گر چه چون پرتو به خاک از
آسمان افتاده‌ايم
رفته است از دست ما بيرون
عنان اختيار
در رکاب باد چون برگ خزان
افتاده‌ايم
نه سرانجام اقامت، نه اميد
بازگشت
مرغ بي‌بال و پريم از آشيان
افتاده‌ايم
بر نمي‌دارد عمارت اين زمين
شوره‌زار
ما عبث در فکر تعمير جهان
افتاده‌ايم
از کشاکش يک نفس چون
موج فارغ نيستيم
گر چه در آغوش بحر بيکران
افتاده‌ايم
چهرهٔ آشفته حالان
مثل يک ساعت از رونق و کار افتاده
هر که در عشق رکب خورده کنار افتاده
فصل تا فصل خدا بى تو هوا يک نفره است
از سرم ميل به پاييز و بهار افتاده
هر دو سرخيم ولى فاصله ما از هم
پرده هايى است که در قلب انار افتاده
پيش هم بودن و هم جنس نبودن درد است
آه از آن سيب که در پاى چنار افتاده
حس من بى تو به خود نفرت دانشجويى ست
از همان درس که در آن دو سه بار افتاده
سهمم از عشق تو عکسى ست که ديدم آن هم
دستم آنقدر تکان خورده که تار افتاده!
يد_سعيد_صاحب_علم
دين حق در خطر افتاده، کمک کن فضه
حرف حق از اثر افتاده، کمک کن فضه
قول داده به نبي حيدرِ من صبر کند
ياد حرفِ پدر افتاده، کمک کن فضه
درب اين خانه که خود بوي نبي را دارد
گيرِ چندين نفر افتاده، کمک کن فضه
سرخ شد حلقه و مسمارِ درِ اين خانه
شعله بر جانِ در افتاده، کمک کن فضه
با لگد ريخت درِ خانه. ببين روي سرم.
يک درِ شعله ور افتاده، کمک کن فضه
مردک پست چنان ضربه به پهلويم زد
شاخه ام از ثمر افتاده، کمک کن فضه
سوي کوچه ببرم زود، علي را بُردند
حيدرم در خط
 
بسم‌الله الرحمن الرحيم
 
عشق، حالا که از آن چهره نقاب افتاده
در دلم تازه به شور و تب و تاب افتاده
 
دير شد آمدنت روح من از جانم رفت
مثل يک شاخه‌ى خشکم که به آب افتاده
 
عشق طغيان بکند عقل جلودارش نيست
مثل يک صخره که در شيب و شتاب افتاده
 
زندگى خواب خوشى بود که تعبير نشد
من دچارم به شب و در تب خواب افتاده
 
مثل يک راديوى از همه‌جا بى‌خبرم
پرم از حرف و به يک گوشه خراب افتاده
 
سيدتقي سيدي
 
 
* منبع: صفحه‌ي اينستاگرام شاعر
۲۶۷۹ - اسدالله علم» نخست‌وزير و وزير دربار رژيم پهلوي، در خاطراتش نوشته: شاهنشاه صحبت عجيبي مي‌فرمودند که واقعا اعتقاد ايشان را به خداوند مي‌رساند. فرمودند امتحان کردم، هرکس با من در افتاده، از بين رفت. چه داخلي، چه خارجي». مثال برادران کندي را در آمريکا مي‌زدند . ناصر (رئيس جمهور مصر) از بين رفت. خروشچف نخست‌وزير شوروي با شاه خوب نبود، از بين رفت. در داخله هم هر که با شاه در افتاده، ور افتاده. مثل مصدق و تا اندازه‌اي قوام السلطنه. رزم
سلام دوستاي گلم
من اومدم با ي اموزش ديگه
آموزش خط چشم کشيدن براي خانم هايي که پلک افتاده دارن
خب سوالي که پيش مياد اينه که از کجا بدونيد که پلک شما افتاده است يا نه؟؟
اگر پلک هاي شما کمي پايين تر است و يک چروک کوچک بالاي چشم به وجود آورده،شما جزء آن دسته خانم هايي هستيد که پلک هاي کمي افتاده داريد
يک خط چشم باريک زير پلک شما گم مي شود ،به يک خط چشم پهن تري نياز داريد تا تاکيد بيشتري روي چشم ها به وجود آورد


ادامه مطلب
وسقمي لا يشفيه الّا
طبک.
درد و مرضي که به جونم
افتاده رو جز تو کسي نميتونه
طبابت کنه.
آن مريضي غرق شدن
در استخر آمال و آرزوهايي
که تمومي نداره.
آن درد اعتياد به فضاي مجازي.
آن جراحت و زخم قلب
دور افتاده از تو.
آن روان پريشان
آن روح آسيب ديده.
خدايا کمکم کن.
دانلود اهنگ مگه چه گناهي کرده که دلم افتاده دستت mp3 با کيفيت خوب همراه با متن مسيح و آرش AP دانلود آهنگ مگه چه گناهي کرده دلم که افتاده دستت دانلود آهنگ مسيح و آرش صد ريشتري دانلود اهنگ مگه چه گناهي کرده که دلم افتاده دستت مسيح و آرش اي پي
دانلود اهنگ مگه چه گناهي کرده که دلم افتاده دستت
مگه چه گناهي کرده که دلم افتاده دستت
بيخيال شو اين همه ناز ديگه بسه
راه بيا کشتي مارو با اون چشاي عسليت
خيالت تخت تو دلم هيشکي جز تو اصلا نيست
با اون نگاه صد ريشت
طرز تهيه خورش قيمه خوشمزه به سبک خاص
خورش قيمه غذاي اصيل و قديمي ما ايراني هاست که براي خوشمزه شدن و جا افتاده تر آن بهتر است به يک سري از نقاطي که در زير به آن اشاره شده است دقت کنيد ، اگر تمامي اين نکات را در طرز تهيه قيمه رعايت کنيد مي توانيد بهترين طعم جا افتاده رو به خورش خود بديد که با اين صورت مي توان نذري هاي فوق العاده خوشمزه اي با اين قيمه ها مهيا نمود.

ادامه مطلب
خورش قيمه غذاي اصيل و قديمي ما ايراني هاست که براي خوشمزه شدن و جا افتاده تر آن بهتر است به يک سري از نقاطي که در زير به آن اشاره شده است دقت کنيد ، اگر تمامي اين نکات را در طرز تهيه قيمه رعايت کنيد مي توانيد بهترين طعم جا افتاده رو به خورش خود بديد که با اين صورت مي توان نذري هاي فوق العاده خوشمزه اي با اين قيمه ها مهيا نمود.
ادامه مطلب
طرز تهيه خورش قيمه خوشمزه به سبک خاص
خورش قيمه غذاي اصيل و قديمي ما ايراني هاست که براي خوشمزه شدن و جا افتاده تر آن بهتر است به يک سري از نقاطي که در زير به آن اشاره شده است دقت کنيد ، اگر تمامي اين نکات را در طرز تهيه قيمه رعايت کنيد مي توانيد بهترين طعم جا افتاده رو به خورش خود بديد که با اين صورت مي توان نذري هاي فوق العاده خوشمزه اي با اين قيمه ها مهيا نمود.

ادامه مطلب
خاکساري کرده خاک ره شديم،
جسته راه حق ولي گمره شديم.
خانة مقصود شد باد فنا،
در فضاي زندگي چون که شديم.
جورها ديده ز بدخواهان و ليک
خيرخواه مردم ابله شديم.
تا به پا خيزد ز پا افتاده اي،
ما ز پا افتاده خود در چه شديم.
مانده غافل از خود و دنياي خود،
تا ز مکر ناکسان آگه شديم.
چه دارد براي تو، تنهايي کبريا؟خدايا! اگر هستي از عرش پايين بيا!وطن کو؟ که عشقي بورزم به سيما»ي آنکه بيزارم از دين و تاريخ و جغرافياخدا! اين‌همه قارّه! جا مگر قحط بود؟چرا سرزمين من افتاده در آسيا؟غزل را کتک مي‌زند ناظم محترمببين ترکه و خط‌کش افتاده دست کيا!پر از گوش مخفي‌ست اين چارديوار شعربله! شعر؛ اين سازمان هميشه سيا»پدرخوانده‌ي مرده‌ام بس که خط خورده‌ام؛که ميراث‌داري ندارم در اين مافيامريم جعفري آذرماني
بعضي وقت‌هاي يا حتي به عبارت دقيق‌تر و بي‌تعارف‌تر 
در نود درصد اوقات زندگيم حس مي‌کنم تبديل شدم به يک ليست بلند بالا از کارهاي عقب افتاده که قرار نيست هيچ کدامشان تيک بخورد.
کارهاي عقب افتاده که از سر وظيفه‌است به کنار.‌
آرزوها و دوست داشتني‌هايم را هم يکي پس از ديگري از سر وا ميکنم و پي‌اش را نمي‌گيرم 
رخوت است يا بختک هر چه هست دست از سرم برنمي‌دارد.
من يه روز از فصار رواني اين همه کار جان خواهم داد
التماس دعاي هدايت
دو روزي ميشه که ساعت ديواري اتاق خواب مونده و يه ساعتي عقب افتاده. البته کار مي کنه اما هر چند وقت يکبار که ميزونش مي کنم يک روز صبح پا ميشم مي بينم که يه ساعت عقب افتاده. حالا نمي دونم به خاطر ناميزون بودن روي ديواره، به خاطر قديمي بودن، يا واقعا باتريش ضعيف شده. يا شايد هم با من لج کرده.
تو رفتي کار من شد لعنت تقديرِ افتادهکه من در سوي ديگر ، رو به رويت گير افتادهيان قهوه خوردن ناگهان رفتي دلم جاماندشبيه يک دوچرخه ساکت و زنجير افتاده.خبر پيچيد در کافه ميان دشت آهوييرها شد از دويدن ها همان جا شير افتاده.نمي دانم تو اکنون دوستم داري دلم مي گفت:که پيش پاي من از دست تو شمشير افتاده
"محمدامين آقايي"
♪♬♬♪چه شود دوست شوي دست در اين دست کني حبيب من♪♬♬♪
♪♬♬♪چه شود نيم نگاهي به اين عاشق سرمست کني مرا مست کني♪♬♬♪
♪♬♬♪دل به دلت داده منم منم پاي تو افتاده منم منم دلبر دل برده تويي تويي عاشق ديوانه منم منم♪♬♬♪
♪♬♬♪دل من افسار ندارد درگير تو است ديدم آن چشم تورا چشمانم مست شد است♪♬♬♪
♪♬♬♪دل به دلت داده منم منم پاي تو افتاده منم منم دلبر دل برده تويي تويي عاشق ديوانه منم منم♪♬♬♪
♪♬♬♪دل من مست کن و دست در اين دست کن و زير و رو
افتاده ام از پا مرا حالي نمانده ستديگر مرا آرامشي عالي نمانده ستلبريز دردم بسکه سوداي تو دارمزين گردوي تر هم مرا فالي نمانده ستبرصفحه شطرنج دل مات تو گشتمکيش تو ام جاي تو هم خالي نمانده ستدلبر دراين شبهاي تنهايي دراين شهربرناظمي والي وسالاري نمانده ستچون نيستي از تاروپود نقش القاچزين فرش ها نقشي براين قالي نمانده ستاز رفتنت برلوح دل امروز وفرداجز يک غزل از شاعر لالي نمانده ست
يه موقع هايي هست که آدم وقتي به زندگيش فکر ميکنه و اتفاقاتي که افتاده؛ باورش نميشه اين اتفاقا تو زندگي خودش افتاده باشه. مثل اينکه ماجراي ي زندگي رو از زبون دوستي شنيده باشه يا يه فيلم ديده باشهباورش نميشه که اين زندگي خودش بودهکاش واقعا گاهي اوقات همين طور بود.
چگونه مي توان از شر کبودي خلاص شد کبودي يک پاسخ طبيعي به يک آسيب است. رگ‌هاي خوني ريز در زير پوست حتي با يک ضربه کوچک نيز مي‌توانند آسيب ببينند، و خون به دام افتاده در زير پوست باقي بماند. اين خون به دام افتاده در نهايت توسط بدن بهبود مييابد. در ضمن، مي‌تواند ادامه مطلب 
با اينکه قوول داده ام هيچ وقت خاطراتت را مرور نکنماما هر از گاهي يواشکي توي ذهنم تو را مرور ميکنم
دعا ميکنم که خدا کند دل به دل راه نداشته باشد
که اگر داشته حتما تو هم ميفهمي که من يادت افتاده ام
ننهههه اصلا دعا ميکنم کاش دل به دل راه داشته باشد 
آنوقت دلم خوش است به اينکه شايد اول تو خاطراتمان را مرور کرده اي و من به يادت افتاده ام 
#دلخوشي_هاي_کوچک
#به_وقت_دلتنگي
سايپا به جان مردم افتاده است!!
در حاليکه قيمت خودرو در بازار سير نزولي را تجربه ميکند، سايپا در اقدامي عجيب براي چندمين بار قيمت خودروهاي خود را بالا برد
تيبا و کوييک امروز افزايش ۴ تا ۵ ميليوني توسط شرکت سايپا داشته‌اند. تاکنون سايپا علت افزايش پي در پي محصولات کم‌کيفيت خود را نگفته و وزارت صنعت نيز فقط نظاره‌گر اين تخلفات آشکار بوده است./قانون #اقتصادي 
اي نازنين، اي نازنين در آينه ما را ببين
از شرم اين صدچهره‌ها در آينه افتاده چين
 
از تندباد حادثه گفتي که جان در برده‌ايم
اما چه   جان دربردني ديريست که در خود مرده‌ايم
 
اي نازنين، اي نازنين در آينه ما را   ببين
از شرم اين صدچهره‌ها در آينه افتاده چين
 
اينجا به جز درد و دروغ   هم­خانه‌اي با ما نبود
در غربت من مثل من هرگز کسي تنها نبود
عشق و شعور و   اعتقاد کالاي بازار کساد
سوداگران در شکل دوست بر نارفيقان شرم باد
هجرت   سرابي بود و بس خوابي
خودرو به روغن سوزي افتاده يعني چه؟و دلايل بروز اين مشکل؟
 
اگر روغني که بايد صرف کاهش اصطکاک، خنک‌کاري و بهبود کار قطعات موتور شود، به دلايلي وارد اتاق احتراق يا‌‌ همان محفظه بالاي پيستون شود و همراه با مخلوط سوخت و هوا حين جرقه زدن شمع.
ادامه در
http://ravankaransanat.ir/category/weblog
برف هنگامه کرده بود.سوز و سرما بيشتر شده بود.برف تاج خروسي مي باريد.صداي زوزه هر لحظه بيشتر ميشد.کمي دورتر يک درخت زبان گنجشک پيدا بود.برگ هايش ريخته بود به جز چند تا و باد شاخه هايش را بي امان تکان ميداد.يک چاله پاي درخت قرار داشت.يک لانه ي خالي کلاغ هم بالاي درخت بود‌.صدا از آنجا مي آمد.برف سفت و سخت شده بود.درون چاله يک پسر بچه و يک سگ افتاده بودند.برف مانند پتو رويشان افتاده بود.بي حرکت بودند و فقط ناله مي کردند.
ديروز جلسه‌ي اول کلاس گيتار با عري بود. نميدونم ممد بفهمه چه واکنشي نشون ميده. شايد بهتر بود قبل از اينکه با پشمينه پوش و خط مشکي هماهنگ ميکردم بهش ميگفتم ولي خب اتفاقيه که افتاده. پريروز سر يه موضوع کوچيک واکنش بدي نشون داد. با گذشته‌اي که اتفاق افتاده حق داره به راحتي شک کنه ولي نه در مورد من اخه! تنها چيزي که برام مهمه اينه که خوب جدا شيم. چند سال ديگه که به روزاي دانشگاه نگاه ميکنه از يه نفر حس خوب بگيره. ترجيحا اون ادم من باشم :) حالا گذشته ا
طرز تهيه خورش قيمه خوشمزه به سبک خاص
خورش قيمه غذاي اصيل و قديمي ما ايراني هاست که براي خوشمزه شدن و جا افتاده تر آن بهتر است به يک سري از نقاطي که در زير به آن اشاره شده است دقت کنيد ، اگر تمامي اين نکات را در طرز تهيه قيمه رعايت کنيد مي توانيد بهترين طعم جا افتاده رو به خورش خود بديد که با اين صورت مي توان نذري هاي فوق العاده خوشمزه اي با اين قيمه ها مهيا نمود.
مواد غذايي مورد نياز براي خورش قيمه
مواد لازم خورش قيمه سيب زميني
گوشت :200 گرم
لپه 
- اگر که خيلي ادم شلوغي در دورهمي هاي خانوادگي نيستيد، حتما قبل از اينکه به دستشويي برويد به يکي از نزديکان اطلاع دهيد که در حال رفتن به دستشويي و کدام دستشويي هستيد.
- اگر در دستشويي گير افتاديد و اگر مهماني شلوغ است و عمرا کسي صداي شمارا بشنود، سعي کنيد انرژي تان را ذخيره کنيد و فقط در فواصل زماني مشخص به درخواست کمک بپردازيد چون هيچ معلوم نيست که تا چه زماني آن تو گير افتاده ايد .
بنده نيمي از مهماني ديشب را در دستشويي گير افتاده بودم و کسي م
متن آهنگ:
مستان همه افتاده و ساقي نمانده
يک گل براي باغبان باقي نمانده
 
مستان همه افتاده و ساقي نمانده
يک گل براي باغبان باقي نمانده
 
صحرا همه گلگون شده
هر بلبلي دل خون شده
 
مظلوم حسينم…
 
دور حرم دويده ام
صفا و مروه ديده ام
هيچ کجا
براي من
کرب و بلا نمي شود
دانلود آهنگ مستان همه افتاده و ساقي نمانده استاد کريمخاني
 
خورش قورمه سبزي غذاي اصيل ايراني
قورمه سبزي غذاي که به جرات مي توان گفت بيشتر مردم ايران آن را دوست دارند و در بين مردم طوري جا افتاده است که هر زني که بتواند قورمه سبزي را به خوبي بپزد يک آشپز کامل و ماهر است . يعني به عبارتي اين غذا نقطه سنجش مهارت آشپزي بانوان ايراني است . جالب است بدانيد که در تمام دنيا نيز اصلالت ليران غذا را منتسب به ايراني ها مي دانند.
 
ادامه مطلب
هفته پيش رفتم نوبت گرفتم و يه جلسه آموزشي هم رفتم
به بابا گفتن روز امتحان تا پر نشده زود بيا نوبت بگير چون تعداد زياده
هفت و نيم صبح اومد گفت بگير بخواب شصت نفرشون پر شده :/
کليييي آدم ديگه م وايسادن ببينن مي تونن نفر آخر امتحان بدن
الان ديگه امتحانم رفت واسه تابستون تا اون موقع هم همين چس مثقال رانندگي يادم ميره :/
من اين گواهينامه ره بگيرم يه نفس راحت بکشم تموم شه نکبتِ نحس
معلوم نيست چرا انقدر نحسي افتاده توش
شده يک زله و در پي بم افتاده ست
راه وا مي کند و سوي تو مي آيد دل
مثل يک شيعه که چشمش به حرم افتاده ست
مهرداد نصرتي
#کانال_آواي_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ايران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرين خبرها و اتفاقات روز در وب سايت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبري کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
اين داستاني که در زير نقل مي شود يک داستان کاملا واقعيست که در ژاپن اتفاق افتاده است:
شخصي مشغول تخريب ديوار قديمي خانه اش بود تا آن را نوسازي کند. توضيح اينکه منازل ژاپني بنابر شريط محيطي داري فضايي خالي بين ديوار هاي چوبي هستند. اين شخص در حين خراب کردن ديوار در بين آن مارمولکي را ديد که ميخي از بيرون به پشتش فرو رفته بود. دلش سوخت و يک لحظه کنجکاو شد . وقتي ميخ را بررسي کرد خيلي تعجب کرد! اين ميخ چهار سال پيش، هنگام ساختن خانه کوبيده شده بود!
ا
بسم الله الرحمن الرحيم
يافارس الحجاز ادرکني الساعه العجل
صدا و سيما چهره اي را فرصت بخشيد که ايراني بودن را ننگ و براي رهايي ازين ننگ صرف هزينه ميکنند تا فرزندشان ايراني نباشد؟
و شخصيتي چون شجريان که ايراني ماند و ايراني خواند از نظر مسئولان صدا و سيما مترود و حرام است؟!؟!
ازين کشور چه خواهد ماند؟فرهنگ چگونه آش و لاش ميشود؟
در سيما چه ميگذرد؟
يکي مي آيد تولد در کانادا را کادويي فرزندش مينامد و ديگري.
اگر در زمان شاه اين اتفاق افتاده بود چقد
طرز تهيه خورش قيمه خوشمزه به سبک خاص
خورش قيمه غذاي اصيل و قديمي ما ايراني هاست که براي خوشمزه شدن و جا افتاده تر آن بهتر است به يک سري از نقاطي که در زير به آن اشاره شده است دقت کنيد ، اگر تمامي اين نکات را در طرز تهيه قيمه رعايت کنيد مي توانيد بهترين طعم جا افتاده رو به خورش خود بديد که با اين صورت مي توان نذري هاي فوق العاده خوشمزه اي با اين قيمه ها مهيا نمود.
خورش قيمه يکي از غذاهاي مرسوم در برنامه غذايي خانواده‌هاي ايران است. تهيه قيمه نسب
يکي از قشنگ ترين شعرهاي فاضل نظري به نظرم اين شعر هست که اون بيت معروف مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب ، در دلم هستي و بين من و تو فاصله هاست» توي اين شعر اومده. سالها قبل اين بيت رو شنيدم بودم و نميدونستم از فاضل نظري هست. امشب بيت اولش روي زبونم بود و با خودم زمزمه ميکردم
بي‌قرار توام و در دل تنگم گله‌هاستآه! بي‌تاب شدن عادت کم حوصله‌هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آبدر دلم هستي و بين من و تو فاصله‌هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقي داردبال
به نام خالق بي‌همتا
# مجالس+
# ديوارنوشت
بيچاره دستي که گداي مجتبي نيست
يا آن سري که خاک پاي مجتبي نيست
بر گريه‌ي زهرا قسم مديون زهراست
چشمي که گريان عزاي مجتبي نيست
وقتي سکوتش اين همه م به پا کرد
ديگر نيازي به صداي مجتبي نيست
در کربلا هر چند با دقت بگردي
چيزي به جز عشق و صفاي مجتبي نيست
کرب وبلا با آن همه داغ مصيبت
همپايه‌ي درد و بلاي مجتبي نيست
طوري تمام هستي‌اش وقف حسين شد
انگار قاسم هم براي مجتبي نيست
او جاي خود دارد در اين دنيا مجال
رز
دانلود آهنگ غمگين به نام دريا در اغوشم بگير : به دلم افتاده هواي تو که قدم بزنم کنار تو با کيفيت بالا 320 لينک مستقيم mp3 موزيک صوتي همرا با متن ترانه
Ahang darya da aghosham begir
دانلود اهنگ دريا در آغوشم بگير : به دلم افتاده هواي تو که قدم بزنم کنار تو
در حالت چشمان تو موجي از درياي طوفاني ست
حسي که در دستان توست هيچ جاي اين دنيا نيست
دريا در آغوشم بگير غرق تو بودن مرا کافي ست
دنيا جهنم ميشود بي تو ماندنم عجب دردي ست
به دلم افتاده هواي تو که قدم بزنم کنار تو به
طرز تهيه خورش قيمه خوشمزه به سبک خاص
خورش قيمه غذاي اصيل و قديمي ما ايراني هاست که براي خوشمزه شدن و جا افتاده تر آن بهتر است به يک سري از نقاطي که در زير به آن اشاره شده است دقت کنيد ، اگر تمامي اين نکات را در طرز تهيه قيمه رعايت کنيد مي توانيد بهترين طعم جا افتاده رو به خورش خود بديد که با اين صورت مي توان نذري هاي فوق العاده خوشمزه اي با اين قيمه ها مهيا نمود.
مواد غذايي مورد نياز براي خورش قيمه
مواد لازم خورش قيمه سيب زميني
گوشت :200 گرم
لپه 
چند سالي مي‌شود که مسئولين فرهنگي کشور بفکر توليد نوشت‌افزار ايراني افتاده‌اند. تمام هنرشان هم اين بوده که عکسِ شهدا را روي جلد دفترهاي بعضاً وارداتي بچسبانند و اينگونه ايشان را مقابلِ از بتمن و سوپرمن گرفته تا مينيونز و سيندرلا علم کرده‌اند.
صد البته از خود نپرسيده‌اند که: کودکِ هفت-هشت‌ساله‌اي که تازه با مفهوم "زندگي" آشنا شده کجا و مفاهيمي چون "مرگ"، "جنگ"، "خون" و .
باز در دام بلا افتاده ام
باز در چنگ عنا افتاده ام

اين همه غم زان سوي من رو نهاد
کز رخ دلبر جدا افتاده ام

ياد ناورد آن نگار بي وفا
از من بيچاره، تا افتاده ام

دست من نگرفت روزي از کرم
تا ز دست او ز پا افتاده ام

ننگ مي دارد ز درويشي من
چون کنم؟ چون بينوا افتاده ام

بر درش گر مفلسان را بار نيست
پس من مسکين چرا افتاده ام؟

هم نيم نوميد از درگاه او
گرچه درويش و گدا افتاده ام

عاقبت نيکو شود کارم، چو من
بر سر کوي رجا افتاده ام

هان! عراقي، غم مخور، کز بهر ت
يه کلبه‌ي سرد و مرطوب، يا حتي يه خونه‌ي نمور ِتاريک که گوشه‌ي شهر افتاده. وقتي عين چي داره بارون مي‌آد و همه‌ي جوارح آدم تير ميکشه از درد و اونجاست که خاطره مثه فواره مي‌زنه بيرون از همه جاي وجودِ آدم. از همه چيز. خاطره‌ي چيزهاي تموم شده. پري از آرزوهاي نرسيده و لحظه‌هاي نداشته. دردِ ناشي از ادامه دار نبودنِ اون لحظه‌هايي که تجربه کردي. و حسرتِ لحظه‌هايي که هيچ‌وقت نداشتي.‌ همه‌چي تموم مي‌شه به يکباره. قبل اينکه بفهمي چي شده و کي اتفاق
متن ترانه علي زند وکيلي به نام بر باد رفته

بهشتم گم شده بر باد رفتهصدام کن اسم من از ياد رفتهصدام کن بي صدات از دست ميرمنذار از ترس تنهايي بميرمدلم آواز کولي وار ميخواد دلم آغوش گندم زار ميخوادمن از دلبستگي ها زخم خوردم دلم يه عشق بي آزار ميخوادخواب ديدم آسمون از چشم ماه افتاده بودخون من از گوشه ي چشم تو راه افتاده بودخواب ديدم سايه اي بودم که همراهي نداشتتوي خوابم يه فرشته بال هاشو جا گذاشتچه حالي داره حس پر کشيدن يه دريارو يه جرعه سر کشيدن
بوي خاک عطر باران خورده در کوهسار.
خواب گندم زارها در چشمه مهتاب.
 
 
گوسفندان را سحرگاهان به سوي کوه راندن
در تله افتاده آهوبچگان را شير دادن.
 
 
 
+انصافا لحظه اي چشمتان را ببنديد و با خودتان فکر کنيد در زندگي هرکدام از ما چندبار اين پيشامدهاي شگفت افتاده است. تا حالا شبي را در گندم زارها زير نور مهتاب صبح کرده ايم؟ وقتي که صبح ميشود، شبنم ارديبهشت تنمان را که ميگيرد، گوسفندان را براي چرا به کوهسار ببريم. چندبار در زندگي بوي خاک باران خو
متن ترانه آرون افشار به نام زله

 
 
زيبا صنم آواره ترين عاشق دنيا منمکه در قفس چشم تو پر ميزنمشلاق نگاهت نزني بر تنمتو باشو ببين از همه دل ميکنمزله ميکني در قلب آرام من اين همه سعي نکن افتاده اي در دام مناز تپش مي ايستد دل تا نگاهم ميکني من خرابم پس بگو کي رو به راهم ميکنيدلدار من لذت نبر از اين همه آزار من به بد کسي افتاده سر و کار منتا روي دل عاشق بيمار من از خود نرهان قلب گرفتار منزله ميکني در قلب آرام من اين همه سعي نکن افتاده اي در دام
طرز تهيه خورش قيمه خوشمزه به سبک خاص
خورش قيمه غذاي اصيل و قديمي ما ايراني هاست که براي خوشمزه شدن و جا افتاده تر آن بهتر است به يک سري از نقاطي که در زير به آن اشاره شده است دقت کنيد ، اگر تمامي اين نکات را در طرز تهيه قيمه رعايت کنيد مي توانيد بهترين طعم جا افتاده رو به خورش خود بديد که با اين صورت مي توان نذري هاي فوق العاده خوشمزه اي با اين قيمه ها مهيا نمود.
مواد غذايي مورد نياز براي خورش قيمه
مواد لازم خورش قيمه سيب زميني
گوشت :200 گرم
لپه 
سلام.نميدونم  چي بگم والا . بازم  امتحانا من و از زندگي  انداخت  ولي به هر طريقي بود  بالاخره  اين ماه  لعنتي هم تموم شد اما  طي  چنتا پست  بعدي  مطالبي که  ميخواستم  ماه  پيش  منتشر کنم رو  با عنوان خرداد عقب افتاده  آپلود ميکنم  که در حق اين  ماه  مظلوم   هم  ظلم  نکرده  باشم .
 
امسال که سوم دبيرستانم اين خاطره رو ساعت ده شب مينويسم
امروز بعد مدرسه تو راه داشتم ميومدم که تو پارک مسير مدرسه ديدم سر و صدا زياده 
چند نفر هم ايستاده بودن داشتن داد ميزدن کنجکاو شدم اخه ساعت 2 و نيم ظهر کي ميتونه باشه؟
نزديکتر شدم ديدم يکي از هم کلاسي هاي من که هميشه ادعاي لاتيش ميشد و چند باري منو اذيت کرده بود
رو زمين افتاده و دو نفر ديگه دارن لگد ميزنندش
اون دو نفر رو هم ميشناختم از مدرسه بغليمون بودن 
يه لحظه دلم خنک شد ولي فوري حالم بد ش
خون است که روي خاک خشت افتاده است

داغ است به قلب سر نوشت افتاده است

خيزيد و فرشته را به بيرون ببريد 
آتش به در باغ بهشت افتاده است
شهادت بانوي دو عالم ، امّ ابيها حضرت فاطمه اهرا سلام الله عليها بر عموم مسلمانان تسليت
طرز تهيه خورش قيمه خوشمزه به سبک خاص
خورش قيمه غذاي اصيل و قديمي ما ايراني هاست که براي خوشمزه شدن و جا افتاده تر آن بهتر است به يک سري از نقاطي که در زير به آن اشاره شده است دقت کنيد ، اگر تمامي اين نکات را در طرز تهيه قيمه رعايت کنيد مي توانيد بهترين طعم جا افتاده رو به خورش خود بديد که با اين صورت مي توان نذري هاي فوق العاده خوشمزه اي با اين قيمه ها مهيا نمود.
مواد غذايي مورد نياز براي خورش قيمه
مواد لازم خورش قيمه سيب زميني
گوشت :200 گرم
لپه 
      ( ذهن مبتلا ).روزها فکر من اين است همه شب اين سخنمکه گرفتار بلايم  زِ چه رو دَم نزنم
.
چه خطايي، چه قصوري که زِما سرزده است؟وين چه درديست که افتاده به جانِ وطنم
.
سايه افکنده به ايران و به دنيا کروناترس باعث شده آيينِ ديانت شکنم
.
چو بلا آمد و عبرت نگرفتم، به ستمنان آجر کنم از سودِ کلان، دل نَکَنم
.
کرونا خدعه بوَد، فتنه ي دشمن بنِگرمبتلا کرده چرا؟ ذهنِ مرا، تا بدنم
.
شدم از مسجد و ازمدرسه محروم، چرا؟ذهنِ آلوده شده  عامل اين گم شدنم
.
لعن و نفر
زيبا صنم آواره ترين عاشق دنيا منمکه در قفس چشم تو پر ميزنمشلاق نگاهت نزني بر تنمتو باشو ببين از همه دل ميکنمزله ميکني در قلب آرام من اين همه سعي نکن افتاده اي در دام مناز تپش مي ايستد دل تا نگاهم ميکني من خرابم پس بگو کي رو به راهم ميکنيدلدار من لذت نبر از اين همه آزار من به بد کسي افتاده سر و کار منتا روي دل عاشق بيمار من از خود نرهان قلب گرفتار منزله ميکني در قلب آرام من اين همه سعي نکن افتاده اي در دام مناز تپش مي ايستد دل تا نگاهم ميکني م
اصلا دليل اينکه زمان اينقدر تند ميگذره اينه که هي برسه به ماه رمضون بعدي!! چقد زود دوباره ماه رمضون شد! :'((
اين روزا همسر همش عکسا و ايده‌هاي جالب رو دانلود ميکنه. من همش کتاباي فروش و کسب و کار ميخونم. و هي دنبال تجهيزات لازم براي شروع کاريم. مغزم پر از شتاب براي شروعه، ولي چون وسايل برقي پر سر و صدا و جاگير هستن ديگه نميشه تو خونه کار کرد. و اين پروسه "پيدا کردن جا براي کارگاه" عين يه سنگ گنده‌س که نميدونم بگم افتاده جلو پامون يا بگم افتاده وسط
آخرين مرحله‌ي عشق و عرفان مرحله‌اي است به نام فقر و فنا. حس مي‌کنم بدون اين‌که لذت حيراني را چشيده باشم، بدون اين‌که به طور کامل فهميده باشم توحيد چيست؟ استغنا کدام است؟ ناگهان افتاده‌ام توي وادي هفتم. فقر و فنا. شايد هم مراحل قبلي را طي کرده باشم. آدم بعضي وقت‌ها نمي‌فهمد چه بر سرش آمده.
افتاده‌ام توي فقر و فنا بدون اين‌که اصلا برايم اهميتي داشته باشد. ناراحتم اما ناراحت رها شدن‌ها نيستم، ناراحت اين بي‌تفاوتي‌ام. اين‌که ديگر هيچ چيز
همه ي حال خوب من براي سال جديد در همان يک روز خلاصه شد 
در همان يک فروردين هزار و سيصد نودونه 
من از دوم فروردين تا به امروز در يک گيجي وحشتناک به سر ميبرم 
انگار وارد دنياي عجيب غريبي شده ام که نميفهممش 
 در آن دنياي عجيب و غريب گير افتاده ام 
من در آن دنياي عجيب مدام سرگيجه دارم 
دنيا دور سرم ميچرخد 
مدام نفس نفس ميزنم 
ضربان قلبم آنقدر زياد است که هر لحظه احساس ميکنم قلبم کنده ميشود
ميفتد جلوي‌پايم 
دو قدم که برميدارم انگار يه کوه بزرگ جا
دانلود آهنگ آرون افشار زله
هم اکنون شنونده موزيک جديد و فوق العاده ي * زله * با صداي زيباي هنرمند محبوب و مشهور , آرون افشار باشيد.
دانلود آهنگ آرون افشار به همراه متن, پخش آنلاين و بهترين کيفيت (کيفيت اصلي) از رسانه مدياک
Download new song by Aron Afshar called Zelzeleh With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ آرون افشار به نام زله
زيبا صنم آواره ترين عاشق دنيا منم که در قفس چشم تو پر ميزنمشلاق نگاهت نزني بر تنم تو باشو ببين از همه دل ميکنمزله ميکني در قل
دانلود آهنگ جديد آرون افشار به نام پناه عاشقان
نسخه اصلي اضافه شد
ترانه: عليرضا مرتضي قلي | موزيک: آرون افشار | تنظيم: معين راهبر
Download New Music BY :  Aron Afshar | Panahe Asheghan With Text And 2 Quality 320 And 128 On Musiceto
متن آهنگ پناه عاشقان آرون افشار
♬♬♬
من بريدم از همه رسيده ام به تو به تو پناه عاشقانه اممن شکسته قايقم تو ساحل مني بي تو من پر از بهانه اممن رسيده ام به تو رها نکن مرا که تو اميد آخر منيشک ندارد عشق تو هميشه عاشقم ببين تمام باور منيببين لحظه اي حال مرا ببين ب
                                          
امروزه سبک زندگي ما به گونه اي شده که ايجاد انگيزه کنکور و يجاد انگيزه درس خواندن به يکي از شغل هاي پر درامد بل شده اما دليل وجود همچين شغل هايي يا به عبارت بهتر وجود نياز به همچين شغل هايي چيست ؟ در جامعه امروز ما به اين شکل جا افتاده که اگر شما به دانشگاه نرويد پس فرد بيسوادي هستيد و از اين گذشته به نوعي اين جا افتاده که تنها راه موفقيت و يا خوشبختي کنکور دادن ودانشگاه رفتن است . در اين مسير بسياري از افراد
در يک روز گروه روان قانوني رو تصويب کردن که اگر کسي عملي روانپزشکي رو افتاده باشه، تئوري هم افتاده و امتحان دوباره هم گرفته نميشه ‍♂️ در کل يه ۵ واحدي رو الکي الکي افتادم . احساس ميکنم مثل اقتصاد کشورم دارم دچار رکود ميشم . دوستانم هم ورود منو به جمع دانشجويان " لَش کُن" و تنبل تبريک گفتن . يک نکته جالب هم بگم تنها کسي هم که افتاده من هستم . بايد در کتاب گينس هم ثبتش کنن . ميترسم فردا هم حکم اخراج از دانشگاه بياد دستم . 
بخش بعدي جراحي داريم . اين
 
ما براي درد کشيدن آفريده شديم 
اشتباه کرديم که خيال ميکرديم روزي تو ايوون خونه‌اي گرم ميشينيم و به روزهاي سخت گذشتمون فکر ميکنيم و با خودمون ميگيم که ارزشش رو داشت
اشتباه ميکرديم که فکر ميکرديم روزي کسي که عشق رو براي ما معني کرده رو در آغوش ميگيريم و يادمون ميره تنهايي چقدر سخت و جانکاه بود ، يادمون ميره چقدر مرديم تا يه بار زنده شيم
اشتباه ميکرديم که تو رويا ميديديم که دلمون گرم شده ، پشتمون گرم شده ، خيالمون گرمه 
بهار اشتباه بود ، سال
ريتم: 3/4         گام: G
Gm    Cm        F                      Gm
شب از مهتاب سر ميره تمام ماه تو آبه
F             Cm                F                Gm
شبيه عکس يک روياست تو خوابيدي جهان خوابه
Dm              Eb      Gm         Cm
زمين دور تو ميگرده زمان دست تو افتاده
Gm                Dm          Gm            Eb
تماشا کن سکوت تو عجب عمقي به شب داده
Dm                 Eb           Gm     Cm
تو خواب انگار طرحي از گلو مهتابو لبخندي
Gm            Cm        Gm             Eb
شب از جايي شروع ميشه که تو چ
♦نجات جان راننده و شاگرد کاميون گير افتاده در سيلاب آبنماي بيژن آباد توسط راهداران در شهرستان قلعه گنج 
رييس اداره راهداري و حمل و نقل جاده اي شهرستان قلعه گنج گفت: در پي اطلاع از ورود يک دستگاه کاميون در سيلاب آبنماي بيژن آباد و گير افتادن در سيلاب، نيروهاي راهداري و گشتهاي محور به محل حاد
ادامه مطلب
حواسم پرت سوتيم شد يادم رفت بگماستاد موسيقيم گفت هوشت خيلي خوفه ^_^
جلسه قبل بهم سه تا کتاب گفت بخرم که دوتا شو گير آوردم و يکيش رو نداشتن
امروز وقتي رفتم اون دو تا رو باهم باز کرد و از هردوش بهم مشق داد
گفت به بقيه فقط يه دونه رو درس ميدم ولي چون تو زود ياد ميگيري خوبم تمرين ميکني اين کتاب سنگينه رو هم درست ميدم :)
يکم پز بديم سوتي مونو بشوره ببره بفهمين اونقدرام خنگولک نيستم
ولي جدي يه سوال
چرا من هرجا کلاس ملاس ميرم کلي تعريف ميکنن و ميگن خوبي
ا
امروز قصد داريم 3 نوع سوپ پرطرفدار ايراني رو بهتون آموزش بديم. سوپ ها وعده هاي غذايي مناسبي مي تواند باشد براي برخي از افراد که دچار بيماري سرماخوردگي شده اند اما علاوه بر اين برخي از سوپ ها بسيار خوشمزه و جا افتاده مي باشند که مي توان از آن ها به عنوان پيش غذا استفاده نمود.
ادامه مطلب
ين داستان کوتاه ارزش چاپ ندارد ولي شايد ارزش خواندن داشته باشد)
شغال سر بر آستان کفتار ساييد و به پابوسي شتافت و در حالي که از فرط خوشحالي در پوست خود نمي گنجيد، گفت: تمام شد سرورم، تمام شد؛ شير جنگل بي يال و کوپال گوشه اي افتاده و وقت سورچراني و خوش گذراني است، نفس هاي آخرش را دارد مي کشد و کمي دست بجنبانيد، ده دوازده درخت آن طرف تر، زير کهنسال ترين درخت جنگل او را مي بينيد که آخرين لحظات عمرش را مي گذراند و نفسش به خس خس افتاده است. حيف است اي
 
هر چيزي که در مورد قورمه سبزي نيازه بدونيدقورمه سبزي غذاي که به جرات مي توان گفت بيشتر مردم ايران آن را دوست دارند و در بين مردم طوري جا افتاده است که هر زني که بتواند قورمه سبزي را به خوبي بپزد يک آشپز کامل و ماهر است . يعني به عبارتي اين غذا نقطه سنجش مهارت آشپزي بانوان ايراني است. جالب است بدانيد که در تمام دنيا نيز اصلالت ليران غذا را منتسب به ايراني ها مي دانند.
ادامه مطلب
خيال مي‌کردم کار جديد روحيه‌ام را مي‌سازد؛ مي‌انديشيدم مي‌توانم با آرامش و بدون دغدغه کارم را انجام دهم. مي‌خواستم با همه خوب باشم و براي بهتر شدن تلاش کنم. درس خواندم، گواهينامه‌هاي مختلف را براي خودم رديف کردم و هر بار با علاقه کوشيدم به سطح اطلاعاتم اضافه کنم. ولي.
به نظر مي‌رسد نمي‌توانم به اين روش ادامه دهم. جايي گير افتاده‌ام که تلاش‌هايم ناديده گرفته مي‌شود و هر بار عزت نفسم را از بين مي‌برد و حال که مي‌خواهم اين قسمت زندگي
نزديکاي غروب بود. جمعه نبود، ولي درست مثل بعداز ظهر جمعه ها، حس ميکردي که دلت گرفته و حوصله هيچ کاري رو نداري.
به خاطر همينم شال و کلاه کرديم و رفتيم بيرون. من و ته تغاري بوديم. اول رفتيم پارک محبوبمون. اينقدر شلوغ بود که حد نداشت. انگار کلي آدم ديگه هم دلشون گرفته بود و زده بودن بيرون.
رفتيم بالاتر، يه پارک ديگه، به اميد ديگه اينکه خلوت تر باشه. ولي نبود.
کنار پارک، يکي از تکيه هاي موقتي بود که براي اين چند روز برپا شده بود. شکوهمند بود. اصلا، تم
Aron Afshar
Khato Neshan
#AronAfshar
بي من نتواني
اين خطو نشان
لبريزم از عشق آرامش جان باران ببارد عجب حال خوشي 
شايد نداني ولي باعثشي
بي من نتواني 
اين خط و نشان
لبريزم از عشق آرامش جان باران ببارد عجب حال خوشي 
شايد نداني ولي باعثشي
در دل من افتاده عشقت زمينگير شدم
سر تو با قسمت با تقدير درگير شدم
اي بهونه ي زندگي بي تو من بي قرارم
در دل من افتاده عشقت زمينگير شدم
سر تو با قسمت با تقدير درگير شدم
اي بهونه ي زندگي بي تو من بي قرارم
با دل من جنگ نکن من که تسليم
گوسپلن (کميته برنامه‌ريزي دولتي شوروي) در عمل تلاش مي‌کرد تا از تصميم‌گيري اجتناب کند. اگر تصميمي که مي‌گرفتي بد از آب در‌مي‌آمد، ممکن بود تيرباران شوي. بهتر بود که هيچ‌گونه مسئوليتي را نپذيري.
من آينده را ديده‌ام: چرا ملت‌ها شکست مي‌خورند؟ 
***
مقياس کوچک: 
فرد به روي زمين افتاده و تقاضاي کمک مي‌کند، اما از جيب‌ها به جاي دستي براي کمک، گوشي‌اي براي فيلم‌ گرفتن خارج مي‌شود. 
شايد گرفتن مسئوليت يک مصدوم سخت‌تر از کمک‌نکردن به او باش
                                       
امروزه سبک زندگي ما به گونه اي شده که ايجاد انگيزه کنکور و يجاد انگيزه درس خواندن به يکي از شغل هاي پر درامد بل شده اما دليل وجود همچين شغل هايي يا به عبارت بهتر وجود نياز به همچين شغل هايي چيست ؟ در جامعه امروز ما به اين شکل جا افتاده که اگر شما به دانشگاه نرويد پس فرد بيسوادي هستيد و از اين گذشته به نوعي اين جا افتاده که تنها راه موفقيت و يا خوشبختي کنکور دادن ودانشگاه رفتن است . در اين مسير بسياري از افراد و ب
براي اولين بار است که در زندگي دچار حس شاد نبودن شده ام!اين را که ميگويم معني اش اين نيست که هيچ وقت غم نداشته ام و درد نداشته ام و هميشه همه چيز بر وفق مرادم بوده و چرخ روزگار را گرفته بودم دستم و به هر سو دلم ميخواسته ميچرخانده اماصلا هيچ وقت اينطور نبودهاما هميشه،نوع خاصي از سرسختينوع خاصي از غرورمانع از اين ميشد که قطع اميد کنم. مانع از اين ميشد که بترسم، مانع از اين ميشد که به س برسم.هميشه راهي بود. هميشه تسکيني بود
اينبار اما کم آورده
خورشت قيمه از خورشت هاي محبوب ايراني است که در شهرهاي مختلف آن را به شکل‌هاي گوناگوني تهيه مي‌کنند. (قيمه نثار، قيمه نخود، پيچاق قيمه، قيمه آذري و.)، اما قيمه اصلي همان خورشتي است که از لپه، گوشت، ليمو عماني و البته خلال‌هاي سيب‌زميني تشکيل‌شده است.

ادامه مطلب
لاله در اين بوستان خونين کفن افتاده است
حسن يوسف گوشه‌اي بي پيرهن افتاده است
 
هر گلي در اين چمن سرمست مي‌رويد ز خاک
بس که در اين باغ، جام از دست من افتاده است
 
از کجا مي‌آيي اي بوي بهشتي کاين چنين
لرزه بر اندام آهوي خُتَن افتاده است؟
 
نامه‌اي در دست دارد از هزاران آشنا
اين گل قاصد اگر دور از وطن افتاده است
 
بس که تاريک است اين صحرا و دل‌ها داغدار
هر گلي امشب به فکر سوختن افتاده است
 
اي نسيم آهسته پا بگذار، چون هر گوشه‌اي
نسترن افتاده است
خواهري جاي مادري بوسيد
چه قدر بوسه در گلو داري
قحط آب است ولي کمي خونست
شکر حق که تو وضو داري
***
بعد اکبر چقدر بي تابي
بعد سقا چرا شکستي تو
دل زينب پر از تلاطم شد
گره معجرش که بستي تو
***
ذوالجناحت نمي رود چون که
دخترت گرفته ست راهش را
بوسه مي زني او را، صورتش
معجر و چادر سياهش را
***
السلام عليک يا مظلوم
همچو ناجيه پر غم و محزون
گونه هايت به خاک غلتيده
مثل بسملي شدي در خون
***
ساعت حدود سه ته گودال
مادري مي رسد سراسيمه
ساعت حدود سه ته گودال
مي نشيند به
ننه کلاغه صاحب يک جوجه شده بود . روزها گذشت و جوجه کلاغ کمي بزرگتر شد . يک روز که ننه کلاغه براي آوردن غذا بيرون ميرفت به جوجه اش گفت : عزيزم تو هنوز پرواز کردن بلد نيستي نکنه وقتي من خونه نيستم از لانه بيرون بپري و ننه کلاغه پرواز کرد و رفت .
هنوز مدتي از رفتن ننه کلاغه نگذشته بود که جوجه کلاغ بازيگوش با خودش فکر کرد که مي تواند پرواز کند و سعي کرد که بپرد ولي نتوانست خوب بال وپر بزند و روي بوته هاي پايين درخت افتاد .
همان موقع يک کلاغ از اونجا رد م
به وبلاگم که نگاه مي‌کنم خيلي وقت است که مطلبي ننوشته‌ام.
اما اين مدت اتفاقات زيادي افتاد که هر کدام ظرفيت يک پست را داشت.
از قبولي دکترا و توفيق خادمي حرمين عسکرين گرفته تا از دست دادن سردار سليماني و جمعي از دوستانم در هواپيما.
 
اما داستان اين پست نقل اين حرف‌ها نيست!
داستان اين پست خوددرگيري حادي است که اين روزها مثل خوره در وجودم افتاده.
خوددرگيري حادي که هر شعري که به زبانم جاري مي‌شود باز برمي‌گردم سر حرف اول:
اي واي بر اسيري، کز
دخترها مثلِ سيب ، روي درخت هستند.بهترينشون روي بالاترين قسمتند.مردها بهترين را نميخوان، چون ميترسند در ازاي بدست آوردنشون آسيب ببينند.درعوض آنهايي که روي زمين افتاده ،و زياد خوشمزه نيستند رو انتخاب ميکنند. شايد چون آسان بدست ميان .
به همين دليل سيب هاي قله درخت فکر ميکنند که مشکل از آنهاست. درحالي که آنها فقط بزرگ هستند.
در حقيقت بايد صبوري کنند تا مرد درست از راه برسد وشهامت چيدن سيب از قله درخت رو داشته باشد.
 نبايد براي اينکه کسي به ما دست
چه دارد براي تو، تنهاييِ کبريا؟
خدايا! اگر هستي از عرش پايين بيا!
وطن کو؟ که عشقي بِوَرزم به سيما»ي آن
که بيزارم از دين و تاريخ و جغرافيا
خدا! اين‌همه قارّه! جا مگر قحط بود؟
چرا سرزمينِ من افتاده در آسيا؟
غزل را کتک مي‌زند ناظمِ محترم
ببين ترکه و خط‌کش افتاده دستِ کيا!
پر از گوشِ مخفي‌ست اين چارديوارِ شعر
بله! شعر؛ اين سازمانِ هميشه سيا»
پدرخوانده‌ي مرده‌ام بس که خط خورده‌ام؛
که ميراث‌داري ندارم در اين مافيا
مريم جعفري آذرماني 
۱۹ اسفن
آخرش درد دلت، در به درت خواهد کرد
مهره ي مار کسي کور و کرت خواهد کرد
عشق يک شيشه ي انگور کنار افتاده است
که اگر کهنه شود مست ترت خواهد کرد
از همان دست که دادي به تو بر خواهد گشت
جگر خون شده ام خون جگرت خواهد کرد
ناگهان چشم کسي سر به سرت مي ذارد
بي محليش ولي جان به سرت خواهد کرد
جرم من خواستن دختر ارباب ده است
مادر اين جرم شبي بي پسرت خواهد کرد
همه ي شهر به آواز من عادت کردند
وقت مرگم گذري با خبرت خواهد کرد
#امير_سهرابي
تصوير بالا بخشي از يک ساختمان اداري است که درست مثل مديرانش فرتوت و از کار افتاده است. مديرهايي که ديگر تحمل بالا رفتن از دو طبقه پله را هم ندارند و همين چند وقت پيش داده‌اند آن پشت ساختمان يک آسانسور برايشان بسازند تا بتوانند هر روز صبح به‌جاي آن که مثل معمول پيرمردهاي پايتخت در پارک دور هم جمع شوند و خاطره بگويند، در طبقه‌ي دوم اين ساختمان جمع شوند و مروري ‌کنند بر آن چه گذشت و بايد بشودهاي بسيار.
ادامه مطلب
دوست ندارم طولاني بخوابم. نزديک سه روز بود که گاهي در حد يک يا دو ساعت مي‌خوابيدم. ولي ظهر ديروز نفهميدم چطور خوابم برد و تا شب مثل سنگ افتاده بودم روي تخت. دوست ندارم طولاني بخوابم چون مغزم ريسِت مي‌شه. چون همه تلاش‌هام براي باور به ادامه‌ي حيات به باد ميره. چون بعد هر خواب طولاني، شوريده و مضطر بيدار مي‌شم و از مرور سريع و بي‌اختيار همه‌ي اتفاق‌هاي افتاده و نيفتاده تهوع ميگيرم. طوري که انگار مواجهه‌ي اولمه. لحظه به لحظه و ساعت به ساعت،
بهشتم گم شده بر باد رفته
صدام کن اسم من از ياد رفته
صدام کن بي صدات از دست ميرم
نذار از ترس تنهايي بميرم
 
دلم آواز کولي وار ميخواد
دلم آغوش گندم زار ميخواد
من از دلبستگيها زخم خوردم
دلم يه عشق بي آزار ميخواد
 
خواب ديدم آسمون از چشم ماه افتاده بود
خون من از گوشه چشم تو راه اتفاده
خواب ديدم سايه اي بود که همراهي نداشت
توي خوابم يه فرشته بالهاشو جا گذاشت
 
چه حالي حس پر کشيدن
يه دريا رو يه جرعه سر کشيدن
با چشم بسته آدمها رو ديدن
به تو قبل از دوراهي
رفتار نماينده مجلس در برابر معلمان اختصاصي ماه من” است؛داود محمدي در مصاحبه با گروه اخبار و هنر گروه اخبار و هنر خبرگزاري ميزان ، به حضور دو معلم اختصاصي در برنامه تلويزيوني مثل ماه” سيما اشاره مي کند و ساعت ها مسافرت مي کند به مناطق آموزش خود در مناطق دور افتاده برسند. وي اظهار داشت: ما در بخش آموزش به ويژه در مناطق دور افتاده با مشکلات عديده اي روبرو هستيم و مواردي از اين دست را داريم.
نماينده مردم تهران در کنفرانس مشاوره اسلامي خاطرنش
دلم براي ديني ميسوزه که افتاده دست ما!!!!!
مغزم داره منفجر ميشه بخاطر بحث کردن با يه ادم پر مدعا
اسلام خيلي غريب افتاده واقعا
دلم ميخواد فرياد بزنم بگم به داد اسلام برسيم! نرسيم
ولش کنيم!!!!
دين و هرطور عشقمون کشيد تفسير نکنيم
خدايا شرمنده که نشناختمت و نتونستم درست بشناسونمت
ميشه خودت خودت و بهم بشناسوني
خودت ميدوني چه راه هايي و رفتم براي پيدا کردنت
اما هربار دورتر شدم و راه برام ناهموار شد
ميگن براي اينکه خدارو بشناسي بايد خودت و بشناسي
چطور
بنظرم اگر کسي را دوست داشته باشيد نمي توانيد سکوت کنيد. من چند بار خواستم مدتي سکوت کنم اما نتوانستم. نمي دانم اگر چيزي نمي گفتم، مي آمد و مي پرسيد: محمد اتفاقي افتاده؟! نمي دانم فقط مي دانم سکوت الان اش تحمل ناپذير است. چيزي نمي گويد، فقط گوش ميگيرد. اگر چهره به چهره بوديم مي دانستم بيابم اين سکوت اش چه معني را مي دهد اما الان برايم غيرقابل تشخيص است. نمي خواهم بپرسم: اتفاقي افتاده؟ مي خواهم‌ در انتظار بشينم و من بگويم او بشنود. او روزي سکوت اش
هر چقدر هم که شما مواظب خودرو خود و لوازم آن باشيد، گاها نياز به تعمير خودرو و يا تعمير اجزاي جانبي آن مانند تعمير ريموت گير خودروي خود خواهيد داشت. در اين مقاله سعي ما بر اين است که به آموزش تعمير ريموت گير بپردازيم. گرچه پيشنهاد ما اين است که تعمير ريموت گير خودروي خود را به يک متخصص واگذار کنيد. همواره ريموت گير ماشين يکي از مفيدترين ابزاري است که در زندگي روزانه‌ي خود از آن استفاده مي‌کنيم و چنان به بخشي عادي از زندگي ما تبدي
شايد دنيا ديده نيستم.
خسته ام از حجم اينهمه غصه و فشاري که هر سال زمستون رو دوش ايراني جماعت وارد ميشه .انگار آدمي جرات نداره غصه بخوره چون با يه غصه ديگه ميخوان غم قبلي رو فراموش کني
راستش براي کشته شدن سردار هيچ واکنشي نداشتم نه خوشحال نه ناراحت 
براي اونايي هم که کرمان فوت شدن باز هم ناراحت نشدم.
ولي براي اون افرادي که تو هواپيما بودن قلبم دردناکه زخمي ام .به اندازه ي پلاسکو .به اندازه فوت شدگان در سانحه هوايي ياسوج ، به اندازه زله
شمال برايم در گيلان خلاصه مي شود و تمام! حتي از اصفهان خودمان بيشتر دوستش دارم و به هر راهي سعي مي کنم اينجا را براي خودم گيلان کنم. اما خب زندگي هميشه مطابق ميل آدمي پيش نمي رود و چهارسالي است ميان من و اين قشنگي فاصله افتاده و صد افسوس.گيلان و رشت فصل ندارد و در هر زمان که بروي، دلبري مي کند و حالت را خوب اما امان از بهار گيلان. سبزينگي و رنگي بازارهاي محلي و رطوبت و لهجه هاي قشنگ شان و بوي هاي هيجان انگيز. اصلا دلت مي خواهد مدام در خيابان ها
-الو، چطوري تو؟!
+بله؟!
ي واي، ببخشيد، سلام عليکم خوب هستيد؟! م هستش؟!
+سلام، مرسي ممنون شما خوبي؟!
م دستش بنده، اگه عجله نداري ميتوني بعدا زنگ بزن؟!
-چشم :)
[چند بعدا بعد]
-الو؟!
+سلام جانم؟
-عه :/
هنوز دستش بنده؟!
[صداي پيج بيمارستان]
-ببخشيد اتفاقي افتاده؟!
م طوريش شده؟!
+نه اتفاقي نيافتاده [قشنگ معلومه اتفاقي افتاده]
- الان م کجاست؟!
+بستريه
- شما کجاييد من بيام؟!
+نميخواد حالش خوبه
- ميخواد، کدوم بيمارستان؟!
يمارستان
- سريع ميام
[يک سريع ميام بعد
قورمه سبزي مجلسي جا افتاده و به روغن افتاده از جمله خوشمزه‌ترين و محبوب‌ترين غذاهاي ايراني است. قورمه سبزي را با انواع گوشت قرمز و گوشت مرغ و لوبياهاي مختلف درست مي‌کنند.
 
مواد لازم
گوشت گوسفند: ۳۰۰ گرم
پياز: ۱ عدد متوسط
لوبيا چيتي: ۱۰۰ گرم
تره و اسفناج: ۲۵۰ گرم (هر کدام ۱۲۵ گرم)
گشنيز و جعفري: ۱۵۰ گرم (هر کدام ۷۵ گرم)
شنبليله: ۵۰ گرم
ليموعماني: ۳ عدد
نمک، فلفل، زردچوبه: به مقدار لازم
 
طرز تهيه قورمه سبزي
لوبياها را از شب قبل خيس کنيد و چند بار
F – Face (صورت): اگر دچار سکته مغزي شده ايد ، صورت شما ممکن است از يک طرف افتادگي يا بي حسي داشته باشد. يک آزمايش خوب: سعي کنيد لبخند بزنيد و در آينه بررسي کنيد تا ببينيد که آيا يک طرف صورت از کار افتاده است يا خير.
 
A – Arm (بازو): اغلب ، يک بازو ضعيف يا افتاده خواهد بود. سعي کنيد هر دو بازو را به طور همزمان بلند کنيد و ببينيد که آيا يکي از آنها به سمت پايين حرکت مي کند يا خير.
 
S – Speech (گفتار): ممکن است صدا گرفته و نامفهوم به نظر برسد ، و ديگران نتوانند حر
پسراي سفيد معمولا اينجا حاقل، توي اين کشور،
 
مشهورن به اينکه يکمي بچه پررو و دريده هستن
همه شون نه،
 
ولي چون اغلب مردم اين کشور مهاجرن،
 
و يه پسر کانادايي که از همه جا عقب افتاده و توي جاي شتر گاو پلنگ دور افتاده اي مثل کانادا، فکر ميکنه از اروپا و امريکا!!!! هم بهتره همه چيش، معمولا يه درجه از نفهمي رو با خودش حمل ميکنه.
 
شما با پسراي امريکايي حرف بزنين يا با پسراي ايراني ميبينين خيلي خيلي زياد اصالت و شخصيت دارن.
 
خيلي
 
پسرا ايراني معمولا
روز آخر که نمي‌دانستيم روز آخر است به بچه‌ها گفتم نمي‌دانم چرا به دلم افتاده بايد تند تند درس‌هاي فارسي را جلو ببريم. بچهها خنديدند و گفتند ما از زودتر تمام شدن همه درس‌ها استقبال مي‌کنيم.
روز آخر که نمي‌دانستيم روز آخر است، بعد از مدرسه رفتم حرم، دلم مي‌خواست فلافل بخرم، به رفقايم که زنگ زدم گفتند ما ناهار داريم، فلافل نخر.
به حرم که رسيدم، دور ضريح خلوت بود اما نمي‌دانم چرا با خودم گفتم از دور سلام بدهم بهتر است. _فکر مي‌کنم اين دو واق
 
جنگي نابرابر بود، تا مردانگي و مروت داشت در مقابل ددمنشي و وحشي گري دشمن مي جنگيد. وقتي بعثي ها با برانکارد براي بردن مجروحينشان وارد ميدان نبرد مي شدند، بچه ها با اينکه مي توانستند به راحتي آن ها را مورد هدف قرار دهند و از پا درآورند اما در اوج مردانگي به آنها امان دادند تا مجروحين خود را به عقب منتقل کنند. اين مرام بچه هاي ايراني بود، اما در عوض بهترين تفريح تک تيراندازهاي مست بعثي، شکار مجروحان نيمه جاني بود که زخمي و بي رمق در وسط ميدان ا
"بوي گندم مالِ من ، هرچي که دارم مالِ تو‌ .يه وجب خاک مالِ من ، هرچي ميکارم مالِ تو "هنگام برداشت محصول است.دو دست خود را باز کرده و خيره مي نگرد.آفتاب سياه ميکند و ميسوزاند.درخت ها غمگين اند.گندم زار ها در خود ميپيچند.مترسک ها به آرامي به سوي ديگر مي‌ چرخند و نگاه مي کنند تا پيدايش کنند.از  کلاغ ها هنوز خبري نيست.داسي ميان علوفه افتاده است.ارّه اي هم بر تنه درختي نيمه جان رها شده.نهال ناکامي زوزه مي کشد بر صندوقِ چوبي زيباي پر از ميوه که قطره قط
عجيب ترين قسمت زندگي برام اونجاست که برميگردم عقبو نگا ميکنم،يهو به خودم ميام و ميگم،چه کردي فازي،انگار که کل راهو اشتباه اومده باشم.نميتونم بگم خيلي برام اتفاق افتاده،ولي افتاده،حسش سخته مثل سنگ و پوچ مثل هوا،انقدر بي معنا،رسيدم ته راه.ديدم اشتباه اومدم،از همون اولش
زندگي عجيب چيزيه،در اوج خوشحاليم عميقا ناراحتم از چيزي که نه تنها من،کل دنيا ميدونن ارزششو نداره!ولي خوشيش اينه که ياد بگيرم دقيقا چي هست اين همه تلاش و شايد نتلاش!به هر
1. صبحي که با چايي دارچيني که باباي آدم به آدم بدهد آغاز شود صبحي ست از صبح هاي بهشت.
2. ميدونيد از صبح تا حالا چه اهنگي افتاده سر زبونم؟ دختر مردم پکرم کرده شماعي زاده :))) بعد هي "پکر" رو ميگم "کپر" کلي مي خندم خودم به خودم :)) بعد تازه بيشتر اون قسمتش افتاده تو دهنم که ميگه "ميدونه، اره ميدونه، خود شيطون بلاش ميدونه" :))) بعد بابام در سکوت نگاهم ميکنه :))) ميگه حداقل يه چي بخون من بلد باشم. ميگم تو چي بلدي؟ ميگه بيا معين بخونيم :))) 
3. اون روز تو مدرسه قياف
همه‌ي ما مي‌دويم که يه روزي به آرزوهاي ريز و درشتمون برسيم.
تا حالا براي شما اتفاق افتاده که يه چيزي رو که مدت‌ها تو ذهنتون مي‌پرورونديد، بگيد ديگه ولش کن! از ما که گذشت و اينطور؟
سخته قورت دادن يه سري خواسته‌ها.! ولي اجباره.
از وقتي که تصميم گرفتم در مورد مينا بنويسم چند هفته گذشته. مي‌شه گفت هر روز فکر کردم که چي مي‌خوام بنويسم اما دستم به نوشتن نرفت. شايد مهم‌ترين دليلش اين بود که باورم نشده که اين اتفاق افتاده. انگار نوشتن بهم ثابت مي‌کرد يه اتفاقي واسه مينا افتاده و منم نخواستم قبول کنم. گويي اينقدر خوبي نميشه به اين آسوني تموم بشه! و خب از يه زاويه هم ميشه گفت تموم نشده.مينا دوست و هم‌اتاقي و هم‌کلاسيم‌ بود. هر دو متولد دقيقا يک روز در يک سال بوديم. علي‌رغ
تحريم هاي شديد و بي سابقه تاريخي
 امريکا،استراليا،کانادا،آلمان، فرانسه،سوئيس،ژاپن،کره جنوبي،هند و ديگر کشورهاي اروپايي و از جمله کشور هاي عربي و.

با مسدود شدن حساب هاي بانکي شرکت هاي بازي سازي ايراني در خارج از کشور توسط سيستم تبادل ارزي جهاني سوئيفت و تارگت با توجه به تحريم تاريخي و جهاني کشورها عملا درآمد ساخت بازي هاي ويدئويي از بين مي رود و فروش بازي هاي ايراني غير ممکن مي شود و پرداخت هاي درون برنامه اي در خارج از کشور غير فعال خوا
ساعت دو و بيست دقيقه‌ي صبح است. زن به پشت خوابيده است روي زمين. دست‌هايش را زير سرش به هم قلاب کرده. آسوده از لذت و رخوت و رنج و ملالي چند ساعته، شايد هم چند ساله. صداي خر خري آرام از تخت گوشه‌ي اتاق به گوش مي‌رسد. اميدوار است که سرماي سراميک‌ها کمي گرماي آتشي را که به جانش افتاده خنک کند. خنک نمي‌کند. بدنش اما به لرزه افتاده. دندان‌هايش به هم مي‌خورند. دردي مبهم در تمام بدنش حس مي‌کند. خيره است به سقف. آن جمله فوئنتس در کنستانسيا که تعلقي که
طرف، سه دقيـــــــــــــــــقــــــــه و پــــــــنــــجــــــــاه و دو ثـــــــــــــانيه، از فضايل پکيج جمع‌بندي دکتر فلاني ويس، ضبط کرده. بعد من پنجاه و دو ثانيه پشت سر هم، با بقيه نمي‌تونم صحبت کنم://از فکرشم مورمورم ميشه://روز به روز کمتر، آدما رو درک مي‌کنم. 
تازه رويکرد کاري جديد واسه آرامش اعصابم اينه که اصلااا با همسن و سالاي خودم حرف نزنم. هيجده‌ساله‌هاي دور من (حداقل) ، يه‌موجودات عجيبي شدن سر اين‌قضيه عقب افتادن کنکور. يه

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها