نتایج جستجو برای عبارت :

من بهارم ۲۱ سالمهgo

 
دچار خواستن توام
می دانی یعنی چه؟!
می خوابم که دوستت داشته باشم
بیدار می شوم که دوستت داشته باشم
نفس می کشم که دوستت داشته باشم
با این همه، روزمره نیستم
در تکرار توست که نو می شوم.
من همان روز آخر اسفندم
که هر روز تحویل می شوم به تو
همیشه بهارم
بهارم با تو
و دوستت دارم.
 
"کامران فریدی"
 
پ.ن:
بهار؛
می تواند نام تو باشد 
وقتی
که در همهمه یِ سبزِ دلم
دوستت دارم هایت 
شکوفه می زنند.
 
"سارا قبادی"
 
 
*سر اومد زمستـــــــــــــــــــــــون
 
دچار خواستن توام
می دانی یعنی چه؟!
می خوابم که دوستت داشته باشم
بیدار می شوم که دوستت داشته باشم
نفس می کشم که دوستت داشته باشم
با این همه، روزمره نیستم
در تکرار توست که نو می شوم.
من همان روز آخر اسفندم
که هر روز تحویل می شوم به تو
همیشه بهارم
بهارم با تو
و دوستت دارم.
 
"کامران فریدی"
 
پ.ن:
بهار؛
می تواند نام تو باشد 
وقتی
که در همهمه یِ سبزِ دلم
دوستت دارم هایت 
شکوفه می زنند.
 
"سارا قبادی"
 
 
*سر اومد زمستـــــــــــــــــــــــون
باغ و بهارم، در خزانی زرد، برگرد
گرمایِ عمرم، در هوایی سرد، برگرد
 
عمر گران، بی دیدنِ رویت هدر شد
هجران، چه خاکی بر سر ما کرد، برگرد
 
از معصیت ها، عاقبت رنگِ سیاهی.
سایه به روی شهرمان گسترد، برگرد
 
دوریِ از خورشید، در دوران تاریک
غم را میان سینه ها پرورد، برگرد
 
خسته شدی از دست ما؟! العفو، العفو
خسته شدیم از دوری ات، برگرد، برگرد
 
برگرد تا یاری کنی خیرالنسا را
زهراست تنها و چهل نامرد. برگرد
 
آقا قسم بر ناله ی " فِضه خُذینی"
آقا قسم بر سین
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی
باغ و بهارم، در خزانی زرد، برگرد
گرمایِ عمرم، در هوایی سرد، برگرد
 
عمر گران، بی دیدنِ رویت هدر شد
هجران، چه خاکی بر سر ما کرد، برگرد
 
از معصیت ها، عاقبت رنگِ سیاهی.
سایه به روی شهرمان گسترد، برگرد
 
دوریِ از خورشید، در دوران تاریک
غم را میان سینه ها پرورد، برگرد
 
خسته شدی از دست ما؟! العفو، العفو
خسته شدیم از دوری ات، برگرد، برگرد
 
برگرد تا یاری کنی خیرالنسا را
زهراست تنها و چهل نامرد. برگرد
 
آقا
خانه را تکاندم
منتظر بهارم
زمستان با کرسی از خانه ی ما رفت
آسمان های های گریه کرد از صبح تا چند ساعت پیش که خوابش برد
دیگر نمیترسم
نه از زوزه های سگ ها،درشب
نه از رعد و برق و آسمان قلمبه ها
و این یعنی تو نیستی،تو تمام شدی،یک توهم قشنگ و دوست داشتنی و تلخ
 
 
روزگاری شام غمگین خزان
خوش‌تر از صبح بهارم می‌نمود
این زمان حال شما حال من است
ای همه گل‌های از سرما کبود
 
روزگاری چشم پوشیدم ز خواب
تا بخوانم قصه‌ی مهتاب را
این زمان - دور از ملامت‌های ماه -
چشم می بندم که جویم خواب را
 
فریدون مشیری | با صدای افسانه رثایی
 
 
تو در دنیای من مفهوم رستاخیز بودیمن ایران و تو با بی رحمی ات چنگیز بودیبه قدری گریه کردم در وجود آبی نماندهکویری تشنه ام گاه ابر باران خیز بودیمرا هر گاه دیدی تیری از چشمت روان گشتبه یک دم قاتل و مسیحا نیز بودیبه فصل سرد تنهایی مرا خو داده بودیبهارم رابه یغما برده ای پاییز بودیاگر جانی بلای جان من هم می شوی دوستبرای زیستن چاره و دستاویز بودی#الهام_ملک_محمدی
از سرم مستی گذشت، اما خمارم مانده است،
یادگاری بی بها، یاد بهارم مانده است.
بینوایم، بی دوایم، بی دوای عشق تو،
زخم دل از زخمة تار دوتارم مانده است.
گر نشان از آتش عشق نهان در دل نماند،
یک شرار از سوز دل بهر سگارم مانده است.
پیش جانان م یروم، در جان شراری کو مرا،
پیش من آ، جان من، گر اعتبارم مانده است.
از نبرد و گیر و دار زندگی کردم فرار،
عشق زخمینم ولی در کارزارم مانده است.
گر امیدم ناامید از باغ باور رفته است،
مادر اندیشه عمری انتظارم مانده است.
یه شاهِ فراریِ از کشورم
پر از ترس و تردیده دور و برم
ببین! من یه احساسِ زجر آورم
منو دوس داشتن برات مشکله
وجودِ من از عاشقی عاصیه
خیالاتی و گیج و وسواسیه
تو چهره‌م واویلای آغاسیه
درونم یه چشمِ منِ داریوش
رسیدن به من یعنی آغازِ درد
پیِ معجزاتم نباش و نگرد
نگو دستِ من مرده رو زنده کرد
من اصلاً شبیه مسیح نیستم
شبیهه چشای تو به آسمون
برو به امیدِ بهارم نمون
همیشه خزونم، خزونم، خزون
نمیتونی تو خاک من گل کنی
از این بیشتر روم تمرکز نکن
منو قاطیِ این
ترک تریاک لبت کردم، خمارم میکُشد،
تا ز دی گردم جدا، یاد بهارم می کُشد.
از تنم رفته مدارم، از کفم دار و ندار،
در به در از در بدر دور از دیارم میکُشد.
پستی و شیب جهان گاهی فشارم میدهد،
دم به دم پست و بلندی فشارم میکُشد.
نابکاری با عیاری کار را بیکاره کرد،
پیش ناکس زاره کردم، زاره زارم میکُشد.
گل بکشتم، گل نوشتم در ره فردای عشق،
عشق من از خار راهم کرده خوارم میکُشد.
مرگ بیچاره چو من بود و دگر چاره نداشت
مرگ بیچاره مرا چاره ندارم، میکُشد.
من برگشتم.
تو این مدت آپولو هوا نکردم
هیچ اتفاق خاص و سهمگینی نیفتاد
هیچ کوهی رو جابجا نکردم
هیچ بادی به خاطر من راهشو کج نکرد
اتفاق خارخ العاده ای پیش نیومد
گل ها پرشکوفه تر و سبزه ها پررنگ تر هم نشدن
و راستش حتی برف هم نبارید!
و شما که غریبه نیستین، قرار نبود هیچ کدوم از این اتفاقا هم بیفته و منتظر چیزی هم نبودم!
فقط امروز یهو اینجا رو وا کردم و دیدم دلم میخواد گاهی چندخطی بنویسم؛ مثل سابق؛ چون بهار نزدیکه و من عاشق بهارم!
پس تا اینجا چیزی رو ا
من برگشتم.
تو این مدت آپولو هوا نکردم
هیچ اتفاق خاص و سهمگینی نیفتاد
هیچ کوهی رو جابجا نکردم
هیچ بادی به خاطر من راهشو کج نکرد
اتفاق خارق العاده ای پیش نیومد
گل ها پرشکوفه تر و سبزه ها پررنگ تر هم نشدن
و راستش حتی برف هم نبارید!
و شما که غریبه نیستین، قرار نبود هیچ کدوم از این اتفاقا هم بیفته و منتظر چیزی هم نبودم!
فقط امروز یهو اینجا رو وا کردم و دیدم دلم میخواد گاهی چندخطی بنویسم؛ مثل سابق؛ چون بهار نزدیکه و من عاشق بهارم!
پس تا اینجا چیزی رو ا
بسم الله الرحمن الرحیم
بازبهارم
ارزوهاینهانم 
دلسپردهیجاودانم
دلداربیقرارم 
وایبهارم
بازباتومیسرایم 
تابدانممیکشمهردماینعشقرابرسرایام
تصنیفشیواینسیمرامیچکانمبردامانبهارم
ایسروهستیزیبایمناینغمهجاندارمن
ایشهیدخوشخراممنبماندراینبهارجانانجهانمن.
ایاوایهمنوایدلربایمن 
ایحوریبهشتاردیبهشتمن 
ویزیبایبیهمتایخردادمن
ویرفیقشفیقباوفایمن
ایلالهیداغدارعشقمن 
بماندرروحپاکوبیهمتایمن 
ایسیبممنوعهیباغنامیرایام 
ایعاشقانهیآرا
دیروز یه متن بلند و بالا نوشتم که همش پرید به خاطر سرعت کم اینترنت :/بعدشم دیگه حوصله نداشتم دوباره بنویسم. شاید چون کلا از دنده چپ بیدار شده بودم. 
انتشارات جنگل تخفیف زده تا بیستم. فکر کنم پنجاه درصد تخفیفش هست منو مهام دو تا کتاب زبانی که میخواستیم رو سفارش دادیم من که امریکن انگلیش فایل جلد بعدیشو خریدم مهام یه کتاب زبان آلمانی خرید. کلی ذوق دارم دوست دارم زودتر بیاد و این که زودتر کتابمو تموم کنم برم سراغ این. 
دیروز کلا بی حوصله بودم و کا
-چه بَد عیدی شد این
از صد عزا بدتر، چه بد عیدی
همانکه گفته بودم
بی تو خواهد شد، همان! دیدی؟
مبارکباد می‌گویند و می‌خندم به تلخواری
که باغم گشته بشقابی، بهارم سبزه‌ی عیدی
نهال ریشه سوزم را چه حاصل از بهار، آخر؟
گرفتم سبز شد در باغتان هم سروی و بیدی
گرفتم روز هم نو شد چه خواهد داد این نوروز؟
به من، یا هر زمان فرسود چون من کهنه نومیدی
به روز خویش شب می‌گویم و بدتر که جز با تو
توافق نیست آفاق مرا با هیچ خورشیدی
همیشه خدا همین بودم !
از بچگی عاشق حفظ غزل های حافظ بودمحتی اگ ی جاهایی متوجه منظور دقیق واژه های چیده شده نمیشدم
ذوق زدگی سر حفظ فلان شعر و بیت عادت هفتگی ام بود
دفتری داشتم با اسم دفتر شعر های حفظ شده!
هنوز هم همینم
عاشق فلسفه و عرفان و عشق! 
بعد از اتمام یک متن نه چندان شاید منطقی انقدر ذوق میکنم که انگار در عرش آسمان در حال پروازم! :)
هنوزم مثل همیشه عاشق شکلات تلخم ب همراه شیر قهوه
هنوز هم عاشقِ دست های کوچولوی نرم و لطیف بچه هام
و بوی لپ ه
هر اتفاقی بیفته من بخاطر همه تلاش هایی که همه این سال ها کردی همه بالاپایینایی که تجربه کردی همه اتفاقایی که پشت سر گذاشتی محکم محکم بغلت میکنم بهارم :)فردا حواستو حسابی جمع کن 
فردا نذار هیچی جلوی موفق شدنتو بگیره 
هرچی بلدی بزن و برگرد 
تو بخاطر بهار بودنت عزیزی 
هیچوقت خودتو با هیچکس مقایسه نکن حتی گذشته خودت فقط سعی کن الان کاریو انجام بدی که فکر میکنی حال دلتو بهتر و بهتر میکنه و کیف میکنی باهاش 
برات بهترین بهترین و بهترین ارزوهارو دا
حاصل من شده سبز و دگرم از چه بود ترس و هراس ای یار؟
.
.
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

+فایل موزیک رو می بینید؟ اگر براتون باز نمیشه صد حیف
خب یادمه به همه تون گفته بودم ۱۸ سالمهولی نیست
WinterFlower عزیز در یک چت سن منو پرسید منم گفتم ۱۸ سالمه و بعد کلی محاسبه فهمیدم ۱۷ سالمه.حالا این هیچی چون باورم نشد امروز رفتم سایت محاسبه سن و این صفحه ی لعنتی بهم فهموند تمام این مدت توهم زده بودم
 
الان من به درک چرا وقتی میرفتم تولد رفیقام همه شون میگفتن ۱۸ سالشون شده؟ یعنی باهم دسته جمعی توهم زده بودیم؟
 
 
یه عده هم هستن فقط به همه چیز اعتراض دارن :-/ و جز نق زدن هیچی بلد نیستن!
من ۴۰ سالمه و کارمندم ولی خونه ندارم! 
من ۳۰ سالمه ولی دستم تو جیب بابامه !
من ۴۰ سالمه نتونستم ازدواج کنم چون زمین کجه !
همه تو این دوره زمونه دارن پول درمیارن من نمیتونم !
اون کنار خانوادشه من نیستم !

بس کنین دیگه ! اینقدی که انرژی میذارن سرتون نو زندگی مردمه اگه به فکر زندگی خودتون بودین الان شاید راضی بودین از خودتون -_- (شاید بگین الان سرم تو زندگی مردمه !) 
اگه یکی دوسال
نگاهم کن، ببین یابن الحسن(عج) احوال زارم راببین از درد دوری چشمهای اشکبارم را
ببین آقا ز درد دوریت بیخود شدم از خودغم دوری تو برده ز کف صبر و قرارم را
به مانندم کسی از جام هجرانت ننوشیدهکه من عمریست می نوشم غم هجران یارم را
اگر سر زد خطایی از من عذرم را پذیرا باشز هجران تو از کف داده ام چون اختیارم را
بدون روی تو دنیا برایم چون جهنم شدببین بی روی تو تاریک چون شب روزگارم را
شب و روزم چنان آمیخته شد با هم آقا جانکه گم کردم میان روز و شب، لیل و نهارم
امروز که از سرکار برمیگشتم مثل روزهای گذشته بیرون حرم چندین نفر سجاده پهن کرده بودن و نشسته بودن روبروی حرم تو همین چندقدم که تا جای ماشین پیاده میرم 3 نفر از من سوال کردن صحن ها هنوز بسته ان؟ و من گفتم آره متاسفانه 
از تو ماشین مغازه ها رو نگاه میکردم یهو یه لباس فروشی دیدم و یادم اومد چند وقته خرید نرفتم و چقدر دلم تنگه که بی دغدغه تو بازار راه برم و خرید کنم.
از پنجره خونه کوه سرسبز و میبینم؛ من عاشق رنگ سبز بهارم یک رنگ سبز نو و تازه و هر روز
خب راستش من اصلا بهارنارنج نخوردم تا حالا :دی
نمیدونم چه طعم و خاصیتی داره ، ولی وقتی داشتم فکر میکردم اسم اینجارو چی بزارم که حس حال این دوره از منُ خوب منتقل کنه ، این اسم به ذهنم رسید . ما تو شهر بهارنارنج زندگی میکنیم . اولین شهری که زندگی مشترکمون ُ توش شروع کردیم ، من عاشق بهارم و همیشه هم دوست داشتم یه دختر داشته باشم اسمش بهار باشه :)) خب پس همه اینا دلایلی شد که بهارنارنج تمام حس من رو برسونه،به نظر من که بهارنارنج رنگ صورتی و نارنجی ملای
تولد پانزده سال و چهارماهگی ام :)
به همین زودی، چهار ماه گذشت. من دختر بهارم و بهار را خیلی دوست دارم. با این حال گاهی تصمیم میگیرم عاشق پاییز باشم. که فصل تکاپو و تغییر است. معلوم است که بهار هم هست. اما هرسال بهار به نحو ناجوری به درس خواندن و آمادگی برای امتحانات آخر سال می گذرد. آنقدر که متوجه رفت و آمدش نمی شوم. نه اینکه نشوم. لذت کافی را ازش نمی برم.
نامه ای که پاییز پارسال خود چهارده سال و چندماهه ام به خود پانزده سال و چندماهه ام نوشته بود، پ
رمانکده فا سی کلیک نمایید  
.    دلنویس   دلنویس. خیس.      سنندج.   مسافرخانه انقلاب.  اواسط دیماه 1398.   
      هر  هشت  ساعت. درون سرم  یک درخت. قطع میشود و  یک  لانه ی 
گنجشک  با. پنج. بچه  گنجشک.  زیر. اوار. تنه ی. درخت.  محو میشوند 

 .   
  انسان های هم فرکانس همدیگر را پیدا می کنند
حتی از فاصله های دور…
از انتهای افق‌های دور و نزدیک انگار. جایی نوشته بود که اینها باید  در یک مدار باشند یک روزی یک جایی است  که باید با هم ، برخورد کنند… آ
از تردید سرشار پرسیدم: جناب استاد! به نظرشما روی فرهنگ مقاومت کارکنم یا قهرمان؟ کدام حیاتی تر است؟مسئله جامعه مان کدام است؟
پرسیدند: کدام موضوع را بیشتر دوست دارید؟
پاسخ دادم: قهرمان در سینما!
فرمودند: حیاتی ترین کار دنیا الان این است که شما روی موضوع قهرمان در سینما کار کنید!

+ استاد راهنمای مودب ومتخلق ِ پایان نامه ام این روزها داور برنامه عصر جدید است. برای تسویه حساب با دانشگاه  نزدش بودم؛ گله‌مند بود از شیوه نقد کردن دوستان آشنا و غیرآش
بسم الله الرحمن الرحیم
من بهارم،27 سالمه،دو ماه دیگه میشه 28 سالم،ولی هنوز به هیچکدوم از آرزوهام نرسیدم.
اولین آرزوم یه بوم نقاشی بود،وقتی خیلی کوچیک بودم.هر روز ک از کنار مغازه لوازم و التحریر رد میشدیم تا به مغازه خودمون برسیم به مامانم میگفتم من بوم میخوام،اونم میگفت نمیخرم.رسیدم به سال پیش دانشگاهی،چندتا طرح داشتم میخواستم برم جشنواره خوارزمی،بابام نذاشت
سال بعدش تو یه ماجرای معنوی با یه پسر آشنا شدم،همدیگه رو میخواستیم،اما نذا
امشب فهمیدم اصلا قاضی خوبی نیستم و خیلی خوب شد که نرفتم سمت وکالت و قضاوت.
هم‌اتاقیم یه سطل ماست داد بهم گفت ببین این سالمه یا نه؟ ظاهرش خوب بود ولی بوی نه چندان خوبی می‌داد. بهش گفتم به نظر من سالمه!
گفت پس باشه مال خودت! بعد سطل ماست رو به زور داد بهم و گفت بزار توو یخچال و خودت مصرف کن.
الان من موندم و یه قضاوت ناصحیح و یه سطل ماست خراب!
یک بنده خدایی در توییتر نوشته بود، وقتی پدرم مرد، چیزی که بیشتر از همه ناراحتم می کرد این نبود که در زمان حال ندارمش. بلکه این بود که وجودش حتی از آینده هم حذف شده. و حقیقتا ترسناک ترین قسمتِ از دست دادنِ آدما به خاطر مرگ، این نیست که دیگه باید به جای پنج تا بشقاب لوبیاپلو چهارتا بشقاب بیاری سر میز؛ بلکه پذیرفتن این حقیقت دردناکه که از الان تا پایان عمر کیهان، صاحب بشقاب پنجم به سر میز برنمیگرده. پذیرفتنِ این قطعیته که از الان به بعد، زندگی هم
یهو به خودم اومدم دیدم من ۲۱ سالمه و. خدایا! من چقدر کارای احمقانه میکنم.
قبلا تصورم از آدم بیست ساله و بالاتر، یه آدم کاملا عاقل و بالغ بود و حالا.
_ سر یه کارگروهی مثل بچه ها دعوا میکنم!
_ سر همون کار انقدرگریه میکنم که کل شبو با سردرد میگذرونم!
_ مثل قبل بقیه رو نمیبخشم و لجبازی میکنم همش و اخلاق بد آدم بزرگارو واسه خودم انتخاب کردم!
_ نمیتونم تصمیم درست بگیرم و زود نظرم عوض میشه!
_ از نبودن آدمها میترسم! از بودنشون هم.
.
.
.
قرار نبود من توی این س
 استاد قرائتی: 
شما سوار یه اتوبوسی میشی ،.
میشینی کنار یکی، بوی سیگارش اذیتت میکنه.
میری اونور تر کنار یکی دیگه میشینی ،دهنش بوی سیر میده.
میری اونورتر میشینی میبینی یکی بچش خرابکاری کرده.
درسته تحمل این وضع سخته. 
اما شما نمیتونی از اتوبوس بری بیرون 
چون اصل اتوبوس سالمه.
چون راننده اتوبوس سالمه.
شما برای رسیدن به مقصد نیاز به اتوبوس سالم و
 راننده سالم داری.
جمهوری اسلامی و رهبری این نظام
 مصداق اتوبوس سالم و راننده سالم است.
اگر
شاهد مرگ غم‌انگیز بهارم، چه کنم؟
ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم؟ 
نیست از هیچ طرف راه برون‌شد ز شبم
زلف‌افشان تو گردیده حصارم چه کنم؟ 
از ازل، ایل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبسته‌ی این ایل و تبارم چه کنم؟ 
من کزین فاصله غارت‌شده‌ی چشم توام
چون به دیدار تو افتد سروکارم چه کنم؟ 
یک‌به‌یک با مژه‌هایت دل من مشغول است
میله‌های قفسم را نشمارم چه کنم؟
 
سید حسن حسینی
 
جمعه ها را می شمارم تا بیاید یارمن
بیقرارم غصه دارم تا بیاید یارمن 
فصل فصل هستی ام بوی زمستان می دهد
چشم در راه بهارم تا بیاید یارمن
من علیرغم تمام غصه های بیش و کم 
 با ولایش رهسپارم تا بیاید یار من 
نامی از دلدار در دست آن را روز و شب 
بر سر خود می گذارم تا بیاید یار من 
خلوت تنهایی ام را عطر او پر می کند 
تا که یادی زو بیارم تا بیاید یارمن 
لحظه هایم بوی عصر جمعه ها را می دهد
جمعه ها را می شمارم تا بیاید یارمن 
چه کند با رخ پژمرده من گل به چمن ؟چه کند با دل افسرده من لاله به باغ ؟من چه دارم که برم در بر آن غیر از اشک ؟وین چه دارد که نهد بر دل من غیر از داغ ؟عمر پا بر دل من می نهد و می گذرد .می برد مژده آزادی زندانی را ،زودتر کاش به سر منزل مقصود رسدسحری جلوه کند این شب ظلمانی را .پنجه مرگ گرفته ست گریبان امیدشمع جانم همه شب سوخته بر بالینشروح آزرده من می رمد از بوی بهاربی تو خاری ست به دل ، خنده فروردینشعمر پا بر دل من می نهد و می گذرد .کاروانی همه افسون ،
F پشت کامپیوتر توی کتابخونه نشسته و داره تند تند یک چیزاییو تایپ می‌کنه.
M هم که تا همین چند دقیقه پیش پشت کامپیوتر دیگه نشسته بود رفت.
منم پای پنجره‌ نشسته‌ام و دارم به کوچه خونمون که از اینجا معلوم هست نگاه میکنم و همینطور به مردم هایی که توی پیاده رو تنها یا گروهی راه میرن نگاه میکنم.
کوچه خونمون خیلییییی طولانی و خوشگله. سمت راست یک ردیف درخت داره که بی صبرانه منتظر بهارم که بیاد و درخت هارو عروس کنه.
سرم کماکان درد میکنه.
دلم میخواد برم بی
موضوعی خنده دار تر از این نیست  که بچه ی 18 19 ساله بره دنبال عشق و عشق بازی و بعدشم در فضای مجازی نمیدونم چندسالگی شون رو جشن بگیرن! دیگه حالی به آدم میمونه نه والای خاطره از ترم اول دانشگاه که دو بار تکرار شد رو میخوام بگم ولی هربار یادم میره از دسته سوتی هایی که دادم یک پست کامل درموردش می نویسم جیگرم حالم بیادمجددا میخوام کنکور بدم نمی تونم بیخیال هدفی بشم که داشتم باید تمام تلاشمو کنم به جز من و خدای خودم و مامان و بابا شخص دیگه ای نمیدونه که
جمعه ها را می شمارم تا بیاید یارمن
بیقرارم غصه دارم تا بیاید یارمن 
فصل فصل هستی ام بوی زمستان می دهد
چشم در راه بهارم تا بیاید یارمن
من علیرغم تمام غصه های بیش و کم 
 با ولایش رهسپارم تا بیاید یار من 
نامی از دلدار در دست آن را روز و شب 
بر سر خود می گذارم تا بیاید یار من 
خلوت تنهایی ام را عطر او پر می کند 
تا که یادی زو بیارم تا بیاید یارمن 
لحظه هایم بوی عصر جمعه ها را می دهد
جمعه ها را می شمارم تا بیاید یارمن 
دانلود آهنگ جدید مسیح و پیمان بیات به نام دل به جادوی تو میسپارم جز تو هیچ ارزویی ندارم من دل اشوبم اما تویی تو قرارم در تیتراژ پایانی برنامه جشن رمضان شبکه پنج سیما
Ahang del be jadoye to miseparam joz to hich arezoei nadaram man del ashobam ama toei to ghararam
دانلود آهنگ دل به جادوی تو میسپارم جز تو هیچ آرزویی ندارم من دل آشوبم اما تویی تو قرارم
داد از عشق از این همه آرامش مرا بسوزان در آتش شیدایی
دیوانم کنار تو میمانم کنار تویی که چون خودم تنهایی
نوازشم ز شوق رویت به دیده ی من بارا
پرنده قشنگی بود و پر زد
رفیق روز تنگی بود و  پر زد
خیال کردم  دلش دنبال عشقه
پی خوش آب و رنگی بود و پر زد
اگه سکه دو رو داره اسیر دست بازار
نه عشقی داره تو کارش نه مهری داره بازارش
تو که سکه نبودی یار بودی 
به ظاهر عاشق و غمخوار بودی
منو گمراه کردی وای بر من 
تو هم افسونگر و مکار بودی
 خیال کردم که تو فصل بهارم
بهار و یار و قلب بی قرارم
خیال کردم که تو فصل بهشتم
از این بهتر نمیشه سرنوشتم
پرنده رفت و گل پژمرد و دل مرد
پرنده رفت و عشق و باخودش برد
اگه
سفره ی یلدائی ما را تو یادت نیست ، هست؟
رقص شمع و جمع شیدا را تو یادت نیست ، هست؟
صورتِ آسوده و خندانِ ما را دیده ای؟
چهره ی خندانِ بابا را تو یادت نیست هست؟
گیسوی مُشکین و رخ سیمین و دامن پر زِ مِهر
مادری چون شاخِ طوبی را تو یادت نیست ، هست؟
خنده های بی دلیل و خاطراتِ مانده از
قبلِ آن آشوب و بلوا  را تو یادت نیست ، هست؟
بعد از آن شد وعده ها بسیار اما بی عمل 
وعده های مانده بر جا را تو یادت نیست ، هست؟
تا زمستانم بهاری شد ، بهارم شد خزان
رنگِ سبزِ دش
رمانکده فا سی کلیک نمایید  
.    دلنویس   دلنویس. خیس.      سنندج.   مسافرخانه انقلاب.  اواسط دیماه 1398.   
      هر  هشت  ساعت. درون سرم  یک درخت. قطع میشود و  یک  لانه ی 
گنجشک  با. پنج. بچه  گنجشک.  زیر. اوار. تنه ی. درخت.  محو میشوند 

 .   
  انسان های هم فرکانس همدیگر را پیدا می کنند
حتی از فاصله های دور…
از انتهای افق‌های دور و نزدیک انگار. جایی نوشته بود که اینها باید  در یک مدار باشند یک روزی یک جایی است  که باید با هم ، برخورد کنند… آ
دوباره در فضای جدیدی هستم که شبیه گذشته است. این یعنی در دل یک‌ داستان قدیمی گم شده‌ام و خیالم آن بود که فصل، فصل جدیدی است. غافل از آنکه از دل هر بهار یک تابستان و در دل او پاییز و در دل دل او زمستان و از دل زمستان نه أن بهار، که بهاری نو سر میزند و تابستانی دیگر می‌زاید. اما برای ما پاییز یکی و‌ زمستان یکی و بهار همان بهار همیشگی است. جوانه‌ها از قبل از فرونشستن یخ و برف نطفه‌هایشان بسته شده و پیش از خودنمایی بهارانه باید  که سرما را تاب بیا
بهار که رفتن اسفند و
آمدن فروردین نیست!
بهار یعنی
جای بوسه‌های مردی
که تو باشی
روی گونه‌های زنی
که من باشم
شکوفه بدهد!
"فاطمه بهروزفخر"

بهار.با طراوت و زیبایی اومداومد که برامون یه ورق تازه باشه.سالگرد بله برونمون.امشب دوباره مثل سال قبل بی قرارمبی قرار خواستنی از جنس تو.بی قرار اتفاق شیرینی که یازده فروردین برامون رقم خورد پارسال امشب رو با هم بودیمشب قبلش هم شام رو بعد کلاس آ
نمیدونم چطوری بگم فقط لازم دونستم که این احساسم رو یه جایی که میدونم گم نمیشه ثبت کنم تا ببینم برای چند سال بعد هم هنوز این حسم هست یا نه
 
من تا الان ۲۶ سالمه و سه سال از دوران تاهلم میگذره و برای یک ساله و نیم که مادر هستم ولی هنوز اغلب اوقات حس میکنم که ۱۸ سالمه!!!!
حتی گاهی وقتا که خودمو تو آیینه میبینم _اگ سیاهی دور چشم و جای جوش و جای چند زخم  هنر دست تبسم رو فاکتور بگیرم_همون صورت ۱۷_۱۸ سالگیمو میبینم _البته یکمی لاغرتر_!!
با اینکه خیلیا میگ
چشامو وا کردم چه شد (شور جدید سالگرد شهدای غواص) - شعر و سبک از کربلایی محمدرضا محمدزاده -شب 11 رمضان 1395 دانلود
یه پلاک با یه ساک (شور جدید مدافعان - از زبان دختر شهید بلباسی) - سبک از محمدزاده دانلود
بی بی قابل نداره برم این سرم (شور جدید مدافعان) - سبک از محمدزاده دانلود
ابر بهارم عطر شهادت پیچیده توی دیارم (شور جدید مدافعان) دانلود
منو یه کم ببین یمو (شور زیبا شهدایی مدافعان) دانلود
حرم آرامشی داره دوای چشم کم سومه (شور جدید) دانلود
هر جا
امروز،
فقط بهونه اس که از تو بنویسم 
تا وقتی دورم از آغوشت 
از لا به لای این نوشته ها اسمتو دربیارم و سرمه ی چشمام بکنم
همه میدونن که من چقدر عاشقم تورو.❤
که جای خالی نبودنا رو با بغلت پر میکنی
با اینکه موهات یهو سفید شدن هم قد هیجده سالگی من میشی 
و با حوصله کل کل میکنی باهام.
بابا!
درسته که یوقتایی از بغلت میام بیرون
اما یادم نمیره وقتی پر بغض بودم و پاهامو تو شکمم جمع کرده بودم
دستتو پیچک کردی دور شونه ام،همون وقتا که من لبریز بودم از دستای
به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست
سلام
صبح وقتی چشامو باز کردم با همچین صحنه ای روبه رو شدم ، که البته تو تبریز اینجور چیزها دم عیدی زیاد شگفت انگیز نیست .
 و داشتیم سالهای قبل که بعد تعطیلات عید هم برف سنگینی باریده .
ولی امروز اولین چیزی که به ذهنم خطور کرد این بیت از استاد شهریار بود:بی ثمر هرساله در فکر بهارانم ولی 
چون بهاران می رسد با من خزانی می کندو این باعث شد که در مغازه این بیت رو چند بار بنویسم
من اشتباهی بهاران را بهارم نوشتم

س
دانلود آهنگ جدید غمگین از مرتضی جعفرزاده به نام بیا ای بهترین درمان قلبم نذار تنها بمونم کوه دردم با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang biya ey behtarin darman ghalbam nazar tanha be monam kohe dardam az Morteza Jafarzade
دانلود آهنگ بیا ای بهترین درمان قلبم نذار تنها بمونم کوه دردم مرتضی جعفرزاده
خبر دادن که یارم یار گرفته دلم از دوریش ماتم گرفته
دیگه یاره وفا داری ندارم دلبرم رفته دلداری گرفته
بیا ای بهترین درمان قلبم نذار تنها بمونم کوه دردم
قسم به خ
دوست دارم برم تو صحن گوهرشاد بشینم.هیچی نگم.هیچی هم نخوام - نه از سر زبانم لال بی ادبی.دوست دارم فقط خیره بمونم به گنبد و خودمو بسپارم به دست نسیمی که احیانا تو صحن میوزه.دوست دارم زمزمه های رضا رضای مردم رو بشنوم و با خودم بگم دار و ندارم یا علی بن موسی الرضادوست دارم وقتی دارم از تو خیابون رد میشم سرمو بندازم پایین مبادا حواسم پرت شه و ذکر بگیرم دار و ندارم یا علی بن موسی الرضا.باغ و بهارم یا علی بن موسی الرضا.دوست دارم بشینم زوج های خوشبخ
سلام!
تابستون شده، آسمون نیمچه آبیه، دور اتاقم رنگ سبز می درخشه و دیروز دویدم!
بهار و تابستون همین هاش زیباست. چند روز در آرهوس برام باقی مانده، چند روز هم بین اش در کپنهاگ. بعدش اسبابکشی می کنم آلمان پیش خانواده ام و  دوست های عزیزم و دلبر! دقیقا یک هفته ی دیگه سالگرد اولین بوسه مون هست :) پارسال اینموقه خیلی گیج بودم. ولی الآن پر از شوق ام و اعتماد به خودم و مسیرم. با انقلاب های کوچکم و شکوفاییم. بیست و سه سالمه !هنوز بعضی وقت ها که می خوام خودم ر
باید اندازه دیه یه شتر، صدقه بدم فکر کنم. در حالیکه خونه کاملا به هم ریخته و سیم ها و سه راهی ها و دستگاه خنک کننده و پنکه سر راه بودن، پام پشت یکی از سیم ها گیر کرد و فقط تونستم لپ تاپ بازی که روی دسته مبل بود رو بگیرم که نیفته و همون لحظه گفتم در لپ تاپ شکست! بعد عینکم افتاد از چشمم و وقتی فقط یک ذره مونده بود پا بذارم روش و بشکنه، یه جا متوقف شدم و فقط نگاه کردم که لپ تاپ بیش از حد باز نشده باشه و واقعا سالمه؟ روشنش کردم و دیدم سالمه. و عینکمم سالم
دیدمت، بوئیدمت، بوسیدمت در خواب
دردمی، درمانمی، شادیِ منِ بی‌تاب
 
تو در منی من، بی تو، شبیهِ درختِ بی بهارم دل‌تنگ، سرد،
تو، در منی. حتی اگر خودت نخواهی! حتی اگر خودت ندانی.
تو در منی در خوابِ من، در بیدارِ من. حتی اگر دور باشی. دورترینِ جغرافیا، می‌تواند نزدیک‌ترینِ دنیای احساس باشد. حتی اگر این احساس دوطرفه نباشد!
 
اصلا بهتر که نباشد! بهتر که نباشی اگر باشی که نمی‌توانم بپرستمت!
وقتی که بودی، دوستت داشتم. نه! عاشقت ب
رفته از دست اختیارم حیف
به دو صد درد و غم دچارم حیف
من که در حال احتضارم حیف
مدتی هست بیقرارم ، حیف
زخمیِ تیغِ روزگارم، حیف»

موی من شد ز غم سفید و هنوز
اشک من بارها چکید و هنوز
رفته از دل مرا امید و هنوز
جمعه ها بعد هم رسید و هنوز
نرسیده زِ راه یارم، حیف»

گشته وارونه بخت و اقبالم
من ندانم که چیست اشکالم
که نپرسیده یار احوالم
جمعه جمعه گذشت امسالم
من که هر هفته میشُمارم، حیف»

من که یک عمر بوده ام تنها
به امید رسیدن فردا
و تماشای آن رخ زیبا
میدونی از این همه بدبختی چجوری خلاص میشیمیه شب یه شام درست حسابی بپزی بخوریمبعد سر فرصت همه درزای درو پنجره رو ببندیمیکیمون شیر گازو باز کنهبریم بخوابیم…صب نشده همه دردسرامون پریدهآدم بمیره بهتر از اینه که خل باشه ولی فک کنه سالمه.
 
اینجا بدون من»
متن آهنگ تنها شدم گروه ایهام
هر نفس آشفته ام تو سر به راهم میکنی
تا نگاهت میکنم تا نگاهم میکنی
من بگردم دور آن چشمان مست و روشنت
تا مرا میبینی و تا تو را میبینمت
من به تو دل داده ام عاشق و دل ساده ام
تنها کجا میروی بی من کجا میروی
چشم تو جادوی من ماه زیبا روی من
تنها کجا میروی بی من کجا میروی
من قرارم میرود یار از کنارم میرود تنها شدم
نو بهارم میرود صبر و قرارم میرود رسوا شدم
ابری شده حال و هوایم قلبت از بغضم چه میداند
بی تو از من چه میماند
ادامه م
 
دارم سخنان با تو و گفتن نتوانم
جز دامن وصل تو گرفتن نتوانم
تو غرق سخن گفتن و من محو نگاهت
بد مست چنانم که شنفتن نتوانم
 
سرشارم از عشقت صنما تا به قیامت
رسوا شده ام تاب نهفتن نتوانم
هرجا که روم یاد تو باشد به کنارم
حتی قدمی بی تو به رفتن نتوانم
 
بی عشق تو حتی اگر همزاد بهارم
چون غنچه ی پاییز شکفتن نتوانم
من زهره به دور از رخ ماهت به شبانگاه
سو سو زنم و یک مژه خفتن نتوانم.
 
آن صدایی که مرا سوی تماشا می‌خوانداز فراموشیِ امروز به فردا می‌خواند
آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داشتگله از فاصله، از غربت و تنهایی داشت
هم‌نفس با من از آهنگ فراقم می‌خواندداشت از گوشۀ ایران به عراقم می‌خواند
یادم انداخت که آن سوی تماشا او هستمی‌روم می‌روم از خویش به هر جا او هست
جمکران بدرقه در بدرقه، تسبیح به دستسهله آغوش گشوده‌ست مفاتیح به دست
رایحه رایحه با بوی خودش می‌خوانَدخانۀ دوست مرا سوی خودش می‌خوانَد
خانۀ دوست که از دوست پر
آهنگ دوردونه احسان دریا دل
Download New Music Ehsan Darya Del – Dordoone
دانلود آهنگ جدید احسان دریا دل به نام دوردونه با کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
لینک دانلود در ادامه مطلب…
متن آهنگ احسان دریا دل به نام دوردونه
دردونه ی قلبم… مونس و هم همدم، دلیل هر خندمنیستی به مو بندمحوری و هی م زیادی تو کمتر…سوخته بهارم باز؛ خسته نشی خستمآدمت میشم اگه حوام بمونی؛ یکمی لجبازی کلی مهربونیگم شدم تو گرمی اون دوتا چشمات
واسه من؛ ستاره نه یه کهکشونیآدمت میشم اگه حوام بمونی؛ یکمی
آهنگ دوردونه احسان دریا دل
Download New Music Ehsan Darya Del – Dordoone
دانلود آهنگ جدید احسان دریا دل به نام دوردونه با کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
لینک دانلود در ادامه مطلب…
متن آهنگ احسان دریا دل به نام دوردونه
دردونه ی قلبم… مونس و هم همدم، دلیل هر خندمنیستی به مو بندمحوری و هی م زیادی تو کمتر…سوخته بهارم باز؛ خسته نشی خستمآدمت میشم اگه حوام بمونی؛ یکمی لجبازی کلی مهربونیگم شدم تو گرمی اون دوتا چشمات
واسه من؛ ستاره نه یه کهکشونیآدمت میشم اگه حوام بمونی؛ یکمی
می دونی ما فاصله ی زیادی داریم، من فکر کردم شاید این چیزا مهم نیست‌؛ اشتباه میکردم. اون هی داره بزرگتر میشه توی قلبم و من هی فکر میکنم مگه چند سالمه که تو اینجوری میتونی منو وسط مخلوط طعم‌های قشنگ خامه ای بندازی؟ اصلا چرا اینقدر زیبایی؟
دو سال پیش همین وقتا من مردم. دفن شدم. و بعد دوباره به دنیا اومدم. براش شاکرم. ممنونم. خوشبختی رو مزه کرده م. دردو مزه کرده م. اطمینان. اعتماد. امنیت‌. خوشبختی‌‌. خوشبختی‌. خوشبختی. چیزهایی هست که هنوز دلم می خواد. ولی فقط دو سالمه دیگه! آرومم.
جایی برای خودم نوشته بودم: بهار که از راه برسد قرار خواهم گرفت. آهنگ های بهاری گوش می دادم، تا بهار دلنشین آمده سوی چمن می خواندم و گوشه گوشه ی کتاب هایی که می خواندم، می نوشتم: من بهارم، تو زمین.

برنامه می ریختم که:امسال بیست کتاب می خوانم، امسال فیلم های بهتری می بینم، امسال زبان انگلیسی ام را کامل میکنم، امسال بیشتر می نویسم، امسال بهترخواهم بود، خوب تر، امسال تو را کمتر دوست خواهم داشت، امسال کمتر دلتنگت خواهم شد، امسال بهار که بیاید فرا
بهترین روش های مطالعه در دنیا
 
 
 
فهرست مطالب
چطور و چگونه درس ها و کتاب هایمان را درست بخوانیم
در مقاله روش های مطالعه از سایت بهارمن چندین عامل افزایش یادگیری را در روش مطالعه یاد می‌گیرید. اینکه بدون مقدمه شروع به کتاب خواندن کنیم روشی کاملاً غلط است. با انجام کارهای کوچکی می‌توانیم میزان بهره وری خود را در مطالعه افزایش دهیم و از کتاب خواندن نهایت لذت را ببریم. نحوه مطالعه درست و اصولی باعث می‌شود که:
ادامه مطلب
جایی برای خودم نوشته بودم: بهار که از راه برسد قرار خواهم گرفت. آهنگ های بهاری گوش می دادم، تا بهار دلنشین آمده سوی چمن می خواندم و گوشه گوشه ی کتاب هایی که می خواندم، می نوشتم: من بهارم، تو زمین.

برنامه می ریختم که:امسال بیست کتاب می خوانم، امسال فیلم های بهتری می بینم، امسال زبان انگلیسی ام را کامل میکنم، امسال بیشتر می نویسم، امسال بهترخواهم بود، خوب تر، امسال تو را کمتر دوست خواهم داشت، امسال کمتر دلتنگت خواهم شد، امسال بهار که بیاید فرا
از جان خستم که به جانت بستگی دارد
از این دل ویرانه که وابستگی دارد
 
از چشم های زل زده به صفحه گوشی
از  خاطراتت در سراشیب فراموشی
 
از آسمانی که برایت بردگی کرده
از این دلی که در رهت افسردگی کرده
 
از قطره قطره اشک های پشت لبخندم
رفتی و من هر شب به یادت غرق آهنگم
 
رفتی و این دل را به حال خود رها کردی
رفتی ولی من منتظر ماندم که برگردی
 
از زنگ روی سیم های سرد گیتارم
از آن نگاهی که درونش خستگی دارم
 
از خط به خط خاطراتم با مدادی که
مینوشد هر آن جوهر
با سلام.
چن تا از وبلاگ دوستان و. رو خوندم و دیدم که از عشق گفته بودن، من که الان 29 سالمه از عشق چیزی نمیدونم اصلا نمیدونم چیه! ابوالفضل پور عرب گفت من گشتم نبود نگرد نیست. حالا نمیدونم چی به سرم میاد. نمیدونم با این فرمون چی میشه.
قسمت حقیقی فرکانس غصه هاتون منفی باشه.
یاعلی
دیشب بدترین حالت بی‌حوصلگی و کلافه بودن رو داشتم؛ که البته دلیلش حرفا و قضاوتای یه دوستی بود که باعث شد حس منفی بهم منتقل بشه. و بعدش استرس
به فاطمه پیام دادم که حالم خوب نیست و همین یه جمله کافی بود که کلی تلاش کنه حالم خوب بشه و گفت بیا اسم و فامیل بازی کنیم؛ دیگه کلی مسخره بازی در اورد و خندوند منو که حالم بهتر شد ولی آخرش تا ساعت ۴ نتونستم بخوابم و دوباره از ساعت ۶ تا ۱۰ بیدار بودم و بازم کلافه؛ ولی تصمیم گرفتم یه کپشن بنویسم راجب کرونا و ن
     حالا باز من هر چی بگم شما باور نمیکنید، ولی مورد داشتیم طرف دو قلو داشته، قل سالم رو اورده درمانگاه و مریضه رو نه. چرا؟ چون مریضه بی قراری می کرد و اذیت می شدن به هر حال. اینام که دوقلو و وزن شون عین هم. مگه دیگه چی میخوام؟ همین سالمه رو ببینم واسه مریضه دارو بنویسم.
دانلود آهنگ جدید فرزاد فرخ ای جان + متن و بهترین کیفیت
آهنگ زیبا و بسیار شنیدنی فرزاد فرخ بنام ای جان همراه با متن و دو کیفیت 320 و 128
Exclusive Song: Farzad Farokh – Ey Jan” With Text And Direct Links In jazzmusic
متن آهنگ ای جان از فرزاد فرخ
بهارم نگاه کن چه عاشقانه ما دل بستیمجهانم زیبا شد از آن زمان که ما پیوستیم پیوستیمماهم بخند با من این حسی که من به تو دارم نابستتمامم به قلبت چه بی بهانه هی وابستست وابستستبا من تو بمان و بدان که جان من تویی دستم رو بگیر و بخند جهان من توی
خب، من می‌خواستم یه پست دیگه بذارم، اما اینو تو چند تا از وبلاگای دوستان دیدم، بعد اومدم گذاشتمش. این قده همه‌گیر شده، فکر کنم هر کدومتون امروز پنج شیش تاشو دادید :دی، ولی خب این پست موقته، لطفا برید جواب بدید. :)
اگه دوست داشتید بیاید نتیجه رو تو کامنتا بگید بهم.
+ لینک سالمه؟ درسته؟ 
سلام 
من امیر محمد هستم. ده سالمه و این وبلاگ رو درست کردم تا دیگران رو در خوندن مطالبم شریک کنم. عمو زنجیر باف مجله مجازی منه که هر وقت تونستم توش مطلب می نویسم و خوشحال میشم بخونین و اونو به دوستاتون معرفی کنین. 
راستی نظر و پیشنهاد یادتون نره. 
برای شروع تو پست بعدی یکی از داستانامو براتون می گذارم. 
اولین شب زمستانیتون خوش 
نوشین با عصبانیت زل زد تو چشای کامران کامران رو به علی گفت -شما برید دیگه -مطمئن باشم کاریش نداری؟ کامران با چشای سرخش بهم نگاه کردو سرش و ت داد مطمئن بودم وقتی اینا برن من و زنده نمیذاره با وحشت دست نوشین و گرفتم و اروم گفتم نرووو نوشین که ترسم و درک میکرد گفت -من پیشتم عزیزم علی-نوشین پاشو بریم نوشین-نه علی یا من میمونم یا اینکه بهارم با ما میاد کامران با عصبانیت اومد طرفم و مچ دستمو گرفت و بزور بلندم کرد و کشید طرفش بعدم رو به نوشین با حرص
امروز کولر روشن شد و وسط بهار، تابستون اومد تو خونه. 
سیزده سالمه. تابستون خیلی گرمیه بیرجند.تازه از کتابخونه برگشتیم. روی تخت دراز کشیدیم بستنی میخوریم و کتاب میخونیم. بوی خاک و نم کولر آبی مشاممون رو پر میکنه. معنای تابستون همیشه همراه با این بو توی ذهن میمونه.
+سال 98 تمام شد.سالی که گذشت پر بود از اتفاق های خوب وبد.مرگ خانوم جان،جنگ،ویروس،تنها سفر رفتنمنبات یاغی شده،سرکشنبات از درجا زدن های مدوام بریده اما دارد باز هم تلاش می کندسال 98 برایم پر بود از اتفاق های جدیدو تجربه های جدید ترتنها تر شدناولین باری که دل به آرزوهایم دادم و راهی دیار غربت شدم خیلی تنها تر بودماین بار که خاستم جا به جا شوم تنها نبودم.آدم هایی بودن که روی مهرشان حساب کنمیاد گرفتن های مدوامسال 98 استخوان ترک
نشستم و دارم آهنگ می‌شنوم و نگاه می‌کنم.
نگاه می‌کنم
یه اتوبوس، آدمای نشسته و ایستاده. همشون توی حداقل یه چیز مشترکن! دغدغه‌های کوچیک و بزرگی که از چشماشون پیداست. انقدر زیاده که نمی‌تونن بپوشوننش و داره از حدقه‌ی چشمشون بیرون میزنه!
چشممو می‌بندم و نگاه میکنم
بدنی که خسته‌س، تو ناحیه‌ی کمر و پایین‌تر درد مزمن رو به افزایشی پیداست عرق‌هایی که دارن روی پوست سر می‌خورن و میرن تا به یه تیکه پارچه برسن و خیسش کنن. پایی که توی کفش داغ
مبانی نظری و پیشینه تحقیق کیفیت زندگی کاری

پیشینه فصل دم کیفیت زندگی کاری

دانلود فایل مبانی نظری در مورد کیفیت زندگی کاری دانلود پیشینه تحقیق کیفیت زندگی کاری چارچوب نظری کیفیت زندگی کاری مبانی کیفیت زندگی کاری.
یشینه تحقیق کیفیت زندگی کاری

برای دانلود مبانی نظری ، ادبیات ، پیشینه تحقیق داخلی ، پیشینه تحقیق خارجی در مورد کیفیت زندگی کاری به لینک زیر مراجعه نمایید
مبانی نظری و پیشینه تحقیق کیفیت زندگی کاری

 دانلود مبانی نظری و پیشینه ت
من دیگه نُه سالمهیک گل زیبا شدمغنچه بودم که حالاشکرخدا وا شدماین جشن تکلیفمهجشن عبادت مننمازمو میخونمخوش به سعادت منفرشته ها میشیننکنار جانمازمبا هر نماز یه خونهتوی بهشت می‌سازمموهامو میپوشونم چون که خداجونم گفتهرچی که شیطون میگهبرام شده حرف مفتقشنگ ترین روز مندرست همین امروزهقشنگ تر از تولد یا عید نوروزمهزهرا آراسته‌نیا
سلام امیدوارم حال همه تون خوب باشه
راستش من آدمی بودم که سعی میکردم با همه مهربون باشم به همه کمک کنم؛ به آدم ها لبخند بزنم از بچگی اینجور بودم؛ ولی دنیا و آدم هاش خوب باهام رفتار نکردن؛ بعضی از آدم ها خوش شون می اومد از اخلاقم ولی خیلی ها هم مسخرم میکردن؛ سر به سرم میذاشتن؛ کم کم سردم کردن.
الان خیلی وقته از گذشتم دارم فرار میکنم؛ اما خاطرات بد و مسخره کردن آدم ها میاد جلو چشمم و عذابم میده؛ همه ش دوست دارم برم جایی که تنها باشم و فرار کنم از دن
بسم رب النور
و امروز یکساله شدیم.
یک سال شد که جسم هامان هم، به هم پیوند خورد، در زمینی مقدس و در روزی مقدس.
اما خوب می دانیم که عمر پیوند جانمان بیش از یک سال است.
بهار من!
نمی دانم تو از جنس بهشتی یا بهشت با تو بهشت می شود که حتی اولین ثانیه های نزدیک شدنم به تو با تولد اردیبهشت همراه بود؟
اما یقین دارم از جنس نوری. که شب میلاد نور هدیه ات گرفته ام:  نُورٌ عَلى‌ نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ.
از جنس نوری که این چنین در اولین د
یکشنبه ساعت دو بعد از ظهر چهار سال زندگی و خاطره بعلاوه یه تیکه از قلبم رو جا گذاشتمجا گذاشتم و برگشتم به همون نقطه ای که تو هیجده سالگی داشتم.حالا من همون دختر پیش دانشگاهیم که داداشش بهش گف اگر دانشگاه قبول نشی سرنوشتت اینه که تهش شوهر کنی!این بار سختتر.خیلی سختتر.من دیگه نه هیجده سالمه و نه اونقدر بی تجربه ام.
نوچ نوچ نوچ
ی ساله دارم راجع ب آدم ها حرف میزنم و میگم حرمت نفس عنصر اصلی زندگی سالمه
بعد واقعا بزارم یکی ک رئیس فلان شرکته و برای خودش مهمه بیاد و ب راحتی ازم تقاضای آشنایی کنه؟
نوچ نوچ نوچ
این منم ک حد و مرز میزارم
طرف هرچقدر ک حقوق بده، هرچقدر برام تضمین مالی بزاره من حاظر نیستم باب آشنایی رو باز کنم
یادم باشه درسته حرفه ای و کاری عمل میکنم ولی خیلیا هستن ک دست و دلشون میلغزه.
سلام
من دخترم ۱۵ سالمه و ۳ ساله که به پسر داییم که ۱۸ سالشه علاقه دارم. راستش از حدود دو سال پیش رفتار اون باهام کلا تغییر کرد. یه جوری که هشتاد درصد مطمئن شدم که اونم منو دوست داره. 
یه سال همین جوری گذشت و ما کلی ماجرا داشتیم که من مطمئن بشم اون واقعا بهم علاقه داره یا نه. اما سال بعدش کلا اوضاع تغییر کرد. چون پسرداییم کنکور داره و همه ش درس میخوند. یعنی خیلی کمتر با هم بودیم و تقریبا همه ی مهمونی خا رو نمی اومد (خونه ما اومد) و اگر هم می اومد کلا د
سلام 
آقایی ۳۸ ساله ام، مجرد، دانشگاه انصراف دادم چون به رشته ام علاقه نداشتم، هیچ حرفه ای تو زندگیم یاد نگرفتم، دانشگاه رفتنم بی خودی بود، الان که ۳۸ سالمه هیچ کاری بلد نیستم، باور کردنش مشکله نه؟ 
الان تو یه شرکت پادویی میکنم، از ۳۰ سالگی دارم پادویی میکنم، ۸ ساله پادو ام، کمکم کنید، خیلی نگرانم، عذاب وجدان دارم، احساس گناه میکنم، عمرم الکی داره میره، افسردگی گرفتم، هر روز که بیدار میشم احساس گناه میکنم، چون عمرم داره میره.
به ن
 
  
اصالت داران همرزم و منتظران مهدی فاطمه (س) !
حلول بهار طبیعت مقارن با شروع سال نو شمسی را صمیمانه به شما و خانواده های نجیب و مهربان تان تبریک و شاد باد عرض می کنم و آرزومندم که این سال جدید، سالی پر از سعادت و خوشبختی برای همگان باشد که این محقق نخواهد شد؛ جز با ظهور و حضور و مدیریت وجود شریف انسان کامل، حضرت حجت ابن الحسن العسگری (ع)، بر کل عالم که ان شاء الله خداوند عزیز به حق دعاهای ما در زمان تحویل سال نو، فرج ایشان را در سال جاری قرار ده
مبانی نظری صنعت نرم افزار
جهت مشاهده و انلود فایل به روی لینک زیر کلیک نمایید
دانلود مبانی نظری صنعت نرم افزار


مبانی نظری صنعت نرم افزار  مبانی نظری و پیشینه تحقیق صنعت نرم افزار صنعت نرم افزار تعریف و تاریخچه صنعت نرم افزار نرم افزار در معنای عام کلمه به کلیه روش ها و داده ها و .دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی صنعت نرم افزار سلام.به وبسایت ما خوش آمدید. هموطن گرامی سلام.به صفحه ی دانلود _مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی صنعت ن
از هر ده دختر هفت نفرشان فاطمه اند.بر می گردد به مادرهای دهه هشتاد و اواخر هفتاد که خدا میداند به کدامین دلیل نذر کرده بودند دسته جمعی اسم بچه هایشان را بگذارند فاطمه. تقریبا نسبت به این اسم بی حس شده ام.یکی صدا می زند فاطمه. و آخرین نفری که واکنش نشان می دهد من هستم.یکجورهایی اصلا اسمی ندارم.حتی با چاپ شدن داستانم به این اسم مخالف بودم.میگفتم اینطوری  انگار داستان را ازم گرفته اند؛نوشته ام دیگر برای من نیست. 
دیشب پیامش آمد که برای همان داستا
شب تا صبح خواب خواهرم و اقواممون رو دیدم.
دیدم م نشستیم یه گوشه ای
انگار مثلا من 13 سالمه
نشستیم داریم حرف میزنیم و میگیم و میخندیم
انگار یه مراسم عروسی بود :)
توی شمال هفت هشت بار مراسم و جشن برگزار میشه برای یه زوج
مال ما یکی ازون وسطا بود :)
داشتم فکر میکردم که برم ایران یه سر.
توی این دو سال و دو ماه، دو بار تصمیم گرفتم و تا مرحله بوک کردن بلیط رفتم جلو ولی سرم شلوغ بود و نمیشد.
ولی الان دیگه برنامه هام دست خودمه :)
سلام. آیا درسته میگن هر جا دور چشم یا پیشانی اگر بوتاکس تزریق کنی عصبهای اون قسمتو میکشه و حسی نداره واین که خیله مضرهمن زیر چشمم به خاطر سالک چروک افتاده وپیشونیم نیز ترک های عمیق داره.در ضمن 35 سالمه از شیرازممنونم-----------------------------------------------------------------------پاسخ:باسلام خیر عصب را بطور موقت فلج می کند .حس مشکلی ندارد .البته عوارضی دارد که باید تحت نظر متخصص پوست انجام دهید
 
http://WWW.NEGARSKIN.IRhttp://WWW.NEGARSKIN.IR
پاورپوینت کتاب حرکت شناسی دکتر ابوالفضل فراهانی
تعداد اسلاید:188
 
دانلود پاورپوینت
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
newfile | extra extra.irartglass.ir › ex دانلود رایگان پاورپوینت کتاب حرکت شناسی دکتر فراهانیxدانلود پاورپوینت کتاب حرکت شناسی دکتر فراهانیxپاورپوینت کتاب حرکت شناسی ابوالفضل فراهانیxپاورپوینت کتاب حرکت شناسی دکتر ابوالفضل فراهانیxپاورپوینت کتاب حرکت شناسی دکتر فراهانیxکتاب حرکت شن
بیست و دو سال و یک ماهه هستمبا کوفتگی هایی بیشتر از بیست و دو سال و یک ماهه بودناما با امید!امید به عشقعشق اگر عشق باشد مرده را هم زنده می کندحتی در صد و دو سال و یک ماهگی هم امید دارم به باز عاشق شدن و باز و باز . 
 
× این یه اعترافه برای من که همیشه از سنم فرار می کردم چون منم از ۱۵ سالگی عاشق آدم های دست نیافتنی شدم که از من بیشتر از ۱۰ سال بزرگتر بودن!
 
× یه وقتایی نمی دونم من کیم! کسی برای خودم یا کسی برای دیگران!! 
دوست دارم برای خودم باشم . 
 
کسی معنی این کد رو متوجه میشه؟
راهنمایی من 25 سالمه :)
  Function love() {        $life ="25";        $end = "god know";        $now=$life+1;        for($life;$life<=$now;$life++){            if($life!=$end) {                $now+=1;                echo "I LOVE YOU " ;            } else{                echo "I NOT LIVE" ;            }         }    }
وقتی که دستهای دخترک را گرفت اندامش را به لرزه واداشت. لحظه ای با دودلی سرش را بالا گرفت و به او خیره شد. و آنطور خیره خیره نگاه کردن، با آن چشمهای درشت و اشک آلود. اما دوباره سرش را پایین انداخت.
پسرک میخواست رگهای دختر را به دندان بکشد و خون درونش را مزه کند. میخواست تمام استخوان های دخترک را در آغوشش خرد کند. 
بعد هم دخترک همانطور که سرش را پایین گرفته بود گفت: خداروشکر که مسواک میزنه. حداقل دندون هاش سالمه.
سلام به همه شما عزیزان
این وبلاگ بیشتر درمورد کارای روزمره و . خودم هست تا بعدها که برگشتم و دیدمش مثل وبلاگ های
قبلیم تجدید خاطره ای کرده باشم و هم اینکه سرگرمی کوچکی در روز داشته باشم ッ
من 17 سالمه و تابستون امسال وارد 18 سالگی میشم و یه جورایی دلم میخواد از 18 سالگی به بعدم
با تموم این سالایی که گذروندم فرق داشته باشه پس روندشو مینویسم اینجا ᵔ.ᵔ
سلام
من 17 سالمه، به تازگی از آقای دکتری که تا حالا فقط دو بار رفتم پیشش خوشم اومده. قیافه ش واسه م به شدت آشناست، اما نمیدونم کجا دیدمش، ولی حس میکنم قبلا حتی باهاش حرف میزدم در صورتی که اصلا نمیشناسمش، اما واسم خیلی آشناست.
حرکاتش، حرف زدنش انگار قبلا یه عمر باهاش زندگی کردم. بار اول خیلی ازش خوشم اومد و بار دوم بعد از انجام آزمایشاتم که خواستم برم پیشش واسه دیدنش لحظه شماری میکردم نمیدونم چرا؟ حتی قیافه خاصی هم نداره حتی پزشک بودنش هم واسم م
مراسم دومین سال درگذشت ذاکر و شاعر انقلابی، عالم جلیل القدر زنده یاد حاج شیخ حبیب اله عسکری مزینانی روز پنجشنبه 21 آذر در بهشت علی علیه السلام زادگاهش مزینان برگزار شد.


دو سال از فراقش گذشت و همچنان داغ ماتم نبودنش بر دل هایی که زمزمه ی محبت او را شنیده اند سنگینی می کند و گویا این درد تا ابد خواهد ماند مردی که به راستی حبیب خدا بود و ذات احدیت او را عزتی جاودانه بخشیده است.
✔️21 آذر در تقویم زندگی پربرکت و طیبه عالم جلیل القدر و مجاهد نستوه
سلام.
اول اجازه بدین خودم رو معرفی کنم.
من افرا هستم.۲۲ سالمه و دانشجوی ترم دوم روانشناسی‌ام
اما خب.شدیدا عاشق آشپزی‌ام.متاسفانه با ساعات دانشگاهم جور نیست و نمیتونم کلاسای آشپزی برم.بنابراین یه تصمیمی گرفتم!
تصمیم گرفتم یه کتاب آشپزی خفن بگیرم و از اول تا آخر دونه دونه بپزمشون
و بعدم بیام اینجا به شما توضیح بدم که چطور اون غذا رو درست کردم و نتیجه‌ی نهاییش چی شد.اینجوری هممون با هم آشپزی یاد میگیریم
خب خب،تا وقتی که من یه کتاب خفن‌پیدا ک
 مبانی نظری سواد مالی و رفاه مالی
جهت مشاهده و دانلود فایل به روی لینک زیر کلیک نمایید
دانلود مبانی نظری سواد مالی و رفاه مالی


مبانی نظری سواد مالی و رفاه مالی  پیشینه ومبانی نظری سواد مالی و رفاه مالی توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد مبانی نظری پیشینه تحقیق سواد مالی رفاه مالی. مقاله نظریه شخصیت میلون، این فایل با فرمت Word، با حجم 29 صفحه و قابل ویرایش می باشدپیشینه ومبانی نظری سواد مالی و رفاه مالی توضیحات: فصل دوم پایان نامه کار
 مبانی نظری سواد مالی و رفاه مالی
جهت مشاهده و دانلود فایل به روی لینک زیر کلیک نمایید
دانلود مبانی نظری سواد مالی و رفاه مالی


مبانی نظری سواد مالی و رفاه مالی  پیشینه ومبانی نظری سواد مالی و رفاه مالی توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد مبانی نظری پیشینه تحقیق سواد مالی رفاه مالی. مقاله نظریه شخصیت میلون، این فایل با فرمت Word، با حجم 29 صفحه و قابل ویرایش می باشدپیشینه ومبانی نظری سواد مالی و رفاه مالی توضیحات: فصل دوم پایان نامه کار
چند وقته به شدت تو سرم افتاده که یه شغلی داشته باشم 
امروز به مامانم میگم میگه پول مگه میخوای؟
گفتم برای پولش که نمیگم الان 20 سالمه و میخوام یه شغلی داشته باشم
و در نهایت گفتم بررسی کن هر کی نیاز به آموزش ریاضی و شیمی داشت رو بگو بیاد آموزش بدم
ساعتی 15 تومن هم میگیرم 
گفتم اسید باز و محلول رو که بلد نیستند بگو بیاند خودم یادشون میدم
+قسمت مسائل ژنتیک هم میشه
میگن حس شما بعد از مهاجرت سه فاز اصلی داره: ماه عسل (همه چی خوبه، همه چی هیجان انگیزه، همه جا خوش میگذره، وای برم تجربه کسب کنم)، افسردگی (دلم نون بربری میخواد، دلم برای قرمه سبزی مامانم تنگ شده، کاش الان تو کوچه خودمون بودم، مقنعه جونم کجایی موهامو زیرت قایم کنم)، و پذیرفتن (عادت می کنم، پاتوق پیدا می کنم، خونه م واقعا خونه میشه، حس تو مسافرت بودن رو از دست میدم).
ماه عسل من شیش ماه طول کشید. برای آینده م تصویرای رنگی رنگی می ساختم. وقتی میرفتم خ
یکی از دوستای من میگفت
 
میگفت کاناداییا (هرکی که توی این کالچر بزرگ شده) خنگن،
 
ایرانیا ترسو.
 
البته توی کانادا ها.
 
نه توی ایران.
 
جالبه دوست من حدود ده ساله که کاناداست، هنوزم ترس و وحشت داره اینو میکشه.
 
دیگه تو ده سال اینجا باشی، و هنوزم بگی air bnb قابل اعتماد نیست، دیگه پس به چه دردی میخوری تو. چرا کو عوض کردی؟
 
برام عجیبه.
دوست داشتم اینا رو بهش بگم.
نگفتم.
دیدم از من بزرگتره،
آدم مهربون و ناز و دوست داشتنی ای هست،
ادم خوش قلبیه،
سالم
نفسهایاخرینبهار
سلام 
خردادجاودانم 
چهحماسیآمدی
بالشکرآذرخشوصاعقهآمدی
شبیهخونیزدیبردلاردیبهشت
تاکهگویینشانهیمادرمبهاررا
ازمن نیزبجویید،.
آنهاکهگویندخردادبهفرزندانتابستانمانی.
منازخواهرمفروردینبارانرا 
وازدوستباوفایماردیبهشتنسیمبادصبارا
بهمیراثمیبرم.
تاپروانههایمادرمبهاررابهرقصوپایکوبیدعوتکنم.
بهارهنوزهستونفسمیکشد.
و مثال جوانی هم چون نهال بهارست.
باغ بان دلسوز من گفت خود رو باش ای گل زیبای من 
تا غصه هایتان تمام
نفسهایاخرینبهار
سلام 
خردادجاودانم 
چهحماسیآمدی
بالشکرآذرخشوصاعقهآمدی
شبیهخونیزدیبردلاردیبهشت
تاکهگویینشانهیمادرمبهاررا
ازمن نیزبجویید،.
آنهاکهگویندخردادبهفرزندانتابستانمانی.
منازخواهرمفروردینبارانرا 
وازدوستباوفایماردیبهشتنسیمبادصبارا
بهمیراثمیبرم.
تاپروانههایمادرمبهاررابهرقصوپایکوبیدعوتکنم.
بهارهنوزهستونفسمیکشد.
و مثال جوانی هم چون نهال بهارست.
باغ بان دلسوز من گفت خود رو باش ای گل زیبای من 
تا غصه هایتان تمام
بچه ها آدم که سنش میره بالاتر، اغلب به یه پختگی خاصی میرسه، دیگه کمتر ناراحت میشی، کمتر عصبانی میشی، کمتر هیجان زده افراطی میشی. کمتر میخوای رو اینو اون بپری ببینی مزه ش چیه (من البته کلا در سابقه م سه نفر هست گفتم گفته باشم، هزار سالمه الان). با یکیشون هم کلا یه بار خوابیدم. عملا اون قابل حذفه (دراز کلفتو میگم :)))))))))))))))) )
ولی در کل، به نظر من، خودتون رو آزاد بذارین. نمیگم برین و هرزه بشین. نه. ولی خودتون رو آزاد بذارین. به موقع پخته م
نوع رمان : رمان عاشقانه – قابل اجرا بر روی موبایل و کامپیوتر نویسنده رمان : فاطمه همایون
چکیده ای از رمان :
سلام خانم دکترجونم چطوری؟ دلارام الان وقت شوخی کردنه؟
-مگه من چی گفتم؟ بیخیال بحث کردن بادلارام شدم اون همیشه یه جواب تو آستینش داره که بگه سالمه ورشته پزشکی درس میخونم
خیلی به دکترشدن علاقه دارم ۲۰من رهایزادان پناه هستم ولی خانوادم نمیزارن که من کارکنم چون میگن ماکه پول داریم توکارمیکنی که چی بشه؟
ادامه مطلب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها