چرا آدما میرن؟چون گاهی فکر میکنن این تنها کاریه که ازشون برمیاد؟چون فکر میکنن پاهاشونو که ت بدن یه نقطه بزرگ قراره بیاد ته جمله هاشون و تموم؟اما آیا واقعا میخوان که تموم بشه؟آدما گاهی فک میکنن که باید برن! اینجوری خودشونو از گناهاشون تبرئه میکنن.آدما گاهی به رفتن فکر میکنن که برگردن اما وقتی پاشونو تا ته روی گاز میره اجازه دنده عقب گرفتن ندارن. چون آدم زمانی میتونه افکارش رو پس بزنه یا تغییرشون بده که عملشون نکرده باشه.طبلی که برای ی
آنچه ما از سر گذراندهایم چیزی برای گفتن، چیزی برای هر بروزی، ابدا باقی نمیگذارد. پیرمرد ماربهدوش، مگر خوابِ رستاخیزِ ما را از آسمانهای نفرینشده ببیند؛ چراکه ما، نشانی نمیدهیم که "ما"ییم. چراکه هر بروزی بیشتر بیمعناست. چراکه آشویتس ناگفتنیست، مثل ما.
نمیگوییم، اما بیداریم. صدایی از ما شنیده نمیشود، اما هستیم. آموختهایم برای گذر از قهوهخوریهای سانتیمانتالها، و قهوهایخورهای کهنهباربردارِ همه قرنهای تاری
به نام اوی من و تو
✔ بگذار تو را آرزو کنم.
گفت: آرزو کن، گفتم: تو ؛ گفت: آرزوهای بزررررگتر، گفتم: تو .گفت: تاکِی؟!! گفتم: تا روييدن گلهای رستاخیز!گفت: اما تا آنروز خیییییلی راه مانده، خسته خواهی شد.گفتم: عاشقی که خسته شود، عاشق نیست. عاشقی که حرف از "نشدن" بزند، به ساحت عشق خیانت کرده است.
ادامه مطلب
حالم خوب است
هنوز خواب میبینم
ابری میآید
و مرا تا سرآغازِ روييدن . بدرقه میکند.
تابستان که بیاید
نمیدانم چندساله میشوم
اما صدای غریبی
مرتب میگویَدَم: - پس تو کی خواهی مُرد!؟
ریرا .!
به کوری چشمِ کلاغ
عقابها هرگز نمیمیرند!
مهم نیست
.
تو که آن بیدِ بالِ حوض را
به خاطر داری .!
همین امروز غروب
برایش دو شعر تازه از "نیما" خواندم
او هم خَم شد بر آب و گفت:
گیسوانم را مثلِ افسانه بباف!
سید علی صالحی
طرف پارچه آورده، قواره ای ۳م و نیم
خب مشتریش هست میاره
آرزو میکنم انقدر بی تفاوتنشم که به بی دردی بیفتم که به قول همشهری درد بی دردی علاجش آتش است
یه کتاب هست در مورد موعود اسمشو نمیگم
اما قسمتی از کتاب میگه ۳۱۳نفری که با امام زمان بیعت میکنن با ایشون پیمان میبندن که لباس فاخر نپوشن
با زیبایی موافقم تا اونجا که ملاک زیبایی شناسی قیمت نباشه
آبی همیشه رنگ مورد علاقه من است آبی دریا، دریایی که آرامش بخش است دریایی که مفرح است مثل شنایی در تابستان. همیشه وقتی یاد عمق دریا می افتم گرچه که گنگ است ولی آرامشبخش و به دور از هیاهوی زندگی است هرچند سطح دریا متلاطم است ولی وسعتی دارد وسعتی بی کران که آدم را هوایی میکند و سبز رنگ مورد علاقه ی دیگر من است که جنگل سرسبز را به یاد من میاندازد روييدن گیاه رشد ونمو که پراز طراوت است وسرزندگی،رشدی آهسته و پیوسته ی گیاه.
برای مادر بزرگم
مرا از یاد مبر بانو
در این شب های دلتنگی
بشکن بغض گلویت را.
هم آهنگ شو تو با نجوای همدردی
بخوان از شوق روييدن
بگو از فصل جوشیدن
****
س سرد این رویا
مرا از عشق نافرجام لبخندت
مرا از درد
مرا از رنج
مرا از ماتم شب های بی خوابی
رها سازد.
به من مگو که برگردم میان حیرت مرداب
مخواه سرود جدایی را برایت ساز و نی بخشم.
****
خداحافظ مگو بانو
سرود غم مخوان بانو
در این شب های دلتنگی
چشمان خسته ی سردی
به یادت اشک می ریزد.
تو ای بانوی خویشانم.
یا حسین
اصلا فکرش را هم نمی کردم
دعای عرفه ات هم آنقدر جانسوز باشد
دارم می سوزم.
بیچاره ام کردی وقتی ندا سر دادی:
{. محل روييدن دندانهایم،. و بار بر مغز سرم و رسایى رگهایى طولانى گردنم، و آنچه را قفسه سینه ام در برگرفته، و بندهای پى شاهرگم، و آویخته هاى پرده دلم، و قطعات کناره هاى کبدم،. خلاصه با تمام این امور گواهى مى دهم بر اینکه اگر به حرکت مى آمدم و طول روزگاران، و زمانهاى بس دراز مى کوشیدم، بر فرض که آن همه زمان را عمر مى کردم، که شکر
1))
وزیدن گرفت نسیمی شرجی
تب داغ شب را
و امید روييدن
سار بر صنوبران
علف ها بر زمین
و من در پوست خود
نمی گنجم
مژده می دهد دل
باز لبخندی خواهد شکفت
بر اندوه ماه
و ژیبا خواهد شد
در چشم های خورشید
نسیمی خنک
بر پوست داغ تنم
خاطره ی نفس هایت
در داغ ترین شب
هنوز زخم است روحم
و جای دندان هایت خونین
نسیمی میوزد
عطر تو میپیچد در اتاق
تکرار میکند ساعت
تیک تاک را
به همراهی لبانم
که تکرار می کنند نام تو را
.
نام ام را بخوان
پاسخی خواهم داد
آرام جانت
خوب که نگاه میکنم دلگیری از کسی جز "من" نیست. پاییز فصل من نیست. برادر میگه فصل اون هم نیست. مامان هم میگه دوستش نداره. دست میجنبونی که چیزی از روشنایی گیرت بیاد. تاریکی اجازه نمیده. تمامِ تو رو میگیره. هوا دلگیر، درها بسته، سر ها در گریبان، دستها پنهان، نفسها ابر، دلها خسته و غمگین. بین آدم ها چشم میگردونم. گاهی اشتباه هم میکنم. خیلی مهم نیست. شبِ پاییز تو ژرفای خودش از هر شبی تاریک تره. اونقدر که میشه ترسید. از اینکه نشه ازون تار
مایه اصـل و نسب در گردش دوران زر است
هر کسی صاحب زر است او از همه بالاتر است دود اگر بالا نشیند کسـر شأن شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد چون که او بالاتر استناکسی گر از کسی بالا نشیند عیب نیست
روی دریا، خس نشیند قعر دریا گوهر است شصت و شاهد هر دو دعوی بزرگی میکنند
پس چرا انگشت کوچک لایق انگشـتر استآهن و فولاد از یک کوه می آیند برون
آن یکی شمشیر گردد دیگری نعل خر است کـره اسـب ، از نجابت از پـس مـادر رود
کـره خـر ، از خـریت پیش پیش مـادر است کاکل
از عِشق چه میگوینداین هرزه گویانوقتی عاشق زبانش عاجز میماند در توصیفشو عشق چیستجز کابوسیجز سکوتیو جز سِرّی که عاشق و معشوق هردو دانند و اما ندانند!
مظلوم ترین ناشناخته ی عالمعشق است
که همدیگر را به این کلمه هر چه بیشتر صِدا میکنند بیشتر نبودش را میتوان فهمید
عشق را نمیشود با هر زبانی خواند
عشق باید ناشناخته ای بماند
رازی میانِ عاشق و معشوق فقط!
که ایشان هم ندانند جز معشوقِ یگانه
که بداند
چه در جانِ معشوق
و چه در روانِ عاشق می روید
ای
شعله بر شاخههای سبزِ مرکبات روییده است. از لا به لای برگهای سبزِ سیر، چراغهای جشنِ زمستانی پیداست. مهم نیست چه قدر غبار، چه قدر دوده، چه قدر هرس نصیبشان کنیم، ریشههای نارنج دست از روييدن بر نمیدارند. داستان، داستانِ سرزمینِ میانه است: آتشی که شاخه را نمیسوزاند، غمی که زخمها را بهبود میبخشد. حکیمان و خردمندان و آیندهنگران ما را ترک کردهاند، تنها نگاهشان به ما مانده. کسی دستِ ما را نخواهد گرفت. کسی به تواناییِ ما باور ندارد. با
متن آهنگ هوروش بند بنام شبای نیلوفری
صدا بزن منو بگیر ازم غمو شانه به شانهپا به پا بیا بگیر دست مرا ببر تو رویای شبونتنوازشم کن و دوباره عاشقم کن وبرای روييدن خنده رو لبات دلم میخواد خودم بشم بازم بهونتنیست بجز هوای تو در سرم با تو خوشم ای همه باورمآرام جان من تویی بمان کنار من همیشهمنو از این شبای نیلوفری از خواب خوش تا به کجا میبرینفس تویی و بس فقط بمان کنار من همیشهچشمانت منو سپرده دست رویابیا بشین در بر من تا خیره بشم به موج گیسوی چو دری
تا به حال شده که در آغاز بهار، به جنگل یا صحرا بروید و روی زمین تازه جان گرفته دراز بکشید؟ سینهتان را از هوای بهاری پُر کنید و نگاهتان را از رقص شاخهها و جوانهها در آسمان، بسُرانید تا پای درخت و زمینِ مرطوبِ بهاری؟
وقتی از فاصلهی نزدیک، خیلی نزدیک، خاک را تماشا کنید، سبزههای جوان و تازهی سر از خاک بیرون آورده را میبینید که چه عشوهگرانه بر آفتاب سلام میدهند.
گُلهای ریز و درشت، سوار بر ساقههای ظریفشان، از میان برگهای ز
Hoorosh Band
Shabhaye Niloofari
#HooroshBand
صدا بزن منو بگیر ازم غمو
شانه به شانه پا به پا
بیا بگیر دست مرا
ببر تو رویای شبونت
نوازشم کن و
دوباره عاشقم کن و
برای روييدن خنده رو لبات
دلم میخواد خودم بشم بازم بهونت
نیست بجز هوای تو در سرم
با تو خوشم ای همه باورم
آرام جان من تویی
بمان کنار من همیشه
منو از این شبای نیلوفری
از خواب خوش تا به کجا میبری
نفس تویی و بس فقط بمان کنار من همیشه
چشمانت
منو سپرده دست رویا
بیا بشین در بر من تا
خیره بشم به موج گیسوی
چو در
بلوغ شرعی با بلوغ جنسی مقداری متفاوت می باشد؛ به عبارت دیگر ممکن است نوجوانی به بلوغ شرعی برسد، اما هنوز به بلوغ جنسی و قابلیت باروری و تولید مثل نرسیده باشد. البته اگر به بلوغ جنسی برسد، بلوغ شرعی نیز خود به خود حاصل می شود.نشانه بلوغ شرعی در پسران به یکی از امور زیر است:الف: روييدن موى خشن و زبر در زیر شکم (بالاى عورت)؛ب: خروج منى چه در خواب و چه در بیدارى؛ج: (اگر یکی از دو مورد قبل آشکار نشد)، کامل شدن پانزده سال قمرى که ۱۶۳ روز از پانزده سال ش
"بسم الله الرحمن الرحیم"
اسفند ماه هرسال مامان و بابا سر اینکه روييدن بنفشه رو به من مژده بدن رقابت میکنن، ساعت حدودای ده و نیم صبح پدر بدون اینکه در بزنه وارد اتاق میشه و دوتا دستش رو میذاره رو چشمای پُف کرده و خابالو من:
_ بابا اصولا وقتی آدم بیداره این کار رو میکننا
+ خب من میدونم خواب تو سَبُکه
_ نمیخوای دستت رو برداری چشامو باز کنم؟!
+ نه! میخوام یه چیزی بهت بگم، خودت جیغ میزنی و میپری هوا دستام میرن کنار
_ جانم بابا؟!
+ مژده ای دل که . مژده ای د
چهل هفته انتظار: روایتگر انتظاری زیبا برای هدیه ای از طرف خدا
چهل هفته انتظار: نرجس خاتون آیتی
بریده کتاب(۱):
نازنینم امروز روز بیستم زندگی جنینی تو است، مادرت تمام دیشب و امروز را با هیجان خاصی به تو فکر می کند. وقتی پدرت را دیدم با اشتیاقی عجیب گفتم از امروز قلبش می تپد، آری امروز بیستمین روز جنینی است که آغاز تپش قلب هر انسانی است. بگو ببینم تو با این قلب چه خواهی کرد؟ با قلب پاکت چه کسی را دوست خواهی داشت؟
بریده کتاب(۲):
امروز از کوه برمی گشت
نمی دانم چرا از گلی که به این ساقه بود عکس نگرفتم . شاید به خاطر اتفاقات پُرفراز و نشیب تابستان سال نود و شش بود. به خاطر تلخی ها. به خاطر رفتارهایی که موجب شده بود روی زیبای قضایا را نبینم . و فکر کنم دنیا همینقدر چرکین و زشت بوده و خواهد بود. غافل از اینکه همیشه اینطور نیست . و نیرویی باعث شد تا نگاهم رو به بالاکشیده شود . و از زمین و گل ولای و زشتی ها و از خارها چشم بردارم و نور و رنگ و زیبایی ها را ببینم .
سال نود و هفت سال پرباری بود. و دوستانی
تقویت مژه و ابرو
برس زدن ابروها و مژه ها در رشد آن موثر می باشد برای این کار باید با یک برس کوچک و تمیز روزی چند بار مژه ها و ابروها را برس بزنید برای تقویت موهای صورت ازاین روش استفاده کنید:پوسته چوبی فندوق را از آن جدا کرده وبسوزانید خاکستر حاصل را به موی صورت خود ریش،سبیل،ابرو مالیده و خوب ماساژ دهید.
مقداری روغن بادام را با پوسته زیتون مخلوط کرده و بگذارید حدود 3 روز بماند پس از گذشت این مدت حدود 30 دقیقه آن را جوشانده و سپس صاف نمایید
من وسیب ها با هم رسیده ایم!
محبوب من! کجا دنبال روزهای خوب بگردیم؟ شاید شبی است که زیر نقاب روز پنهان است. دراز شبی که با نقاب روز، چهره پوشانده است. محبوب من! جرأت شکوه ای نیست، اما من از اول می دانستم که هرروز صبح زود، خورشید می آید، فقط برای دیدن شما. از اول می دانستم که آیینه ها فقط می خواهند شما را ببینند. خودم از دورها دیده ام، همین که می گذرید،کوه ها پیش پای شما زانو می زنند.محبوب من! حالا دیگر،همۀ آن کوه ها را باد برده است.محبوب من! یادش به
دانلود آهنگ جدید هوروش بند به نام شبای نیلوفری
دانلود ترانه زیبا و جدید هوروش بند با بهترین کیفیت
ترانه و موزیک: منصور فرهادیان, تنظیم: مسعود جهانی
Download New Music Hoorosh Band – Shabaye Niloofari
متن آهنگ شبای نیلوفری هوروش بندصدا بزن منو بگیر ازم غمو شانه به شانه پا به پا بیا بگیر دست مرا ببر تو رویای شبونتنوازشم کن و دوباره عاشقم کن و برای روييدن خنده رو لبات دلم میخواد خودم بشم بازم بهونتنیست بجز هوای تو در سرم با تو خوشم ای همه باورم آرام جان من تویی بمان
دانلود آهنگ جدید صدا بزن منو بگیر ازم غمو شانه به شانه پا به پا (هوروش بند) کیفیت بهترین
Ahang seda bezan mano begir azam ghamo az Hoorosh Band
دانلود آهنگ صدا بزن منو بگیر ازم غمو شانه به شانه پا به پا (هوروش بند) کیفیت بهترین
صدا بزن منو بگیر ازم غمو شانه به شانه پا به پا بیا بگیر دست مرا ببر تو رویای شبونت
نوازشم کن و دوباره عاشقم کن و برای روييدن خنده رو لبات دلم میخواد خودم بشم بازم بهونت
نیست بجز هوای تو در سرم با تو خوشم ای همه باورم آرام جان من تویی بمان کنار من ه
سرسبزترین بهار تقدیم تو باد
آوای خوش هَزار تقدیم تو باد
گویند لحظهایست روييدن عشق
آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد
سلام به روی ماه همتون :)فرصت برای پست نوشتن نشد، اینجا یه خرده فضا نامناسبه برای ضبط فایل صوتی، بخاطر یه سری شرایط امنیتی که اینجا هست نشد فایل کاملتری رو بگیرم، خودتون به خوبی خودتون ببخشید :)
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شم
امروز آغاز هفتهای است که قرار است در بزرگداشت تو ، به یادمان بیاورد که چقدر زیبایی تو !
چقدر باشکوه است جهان در نگاه تو !
یادمان بیاورد تا تو هستی ، هیچ مأمنی امنتر از لبخندِ نگاهِ تو نیست !
یادمان بیاورد که دوست داشتن تو از دوست داشتنی ترینِ دوست داشتنی هاست !
آری ! با تو ام اِی کودکی
اِی کودک !
برای من هر روز، روزِ توست
هر هفته ، هفتهی تو
هر ماه، ماهِ تو
و هر سال، سالِ تو
قرنها، قرن های توست
برای من !
می دانی ، چرا ! عزیزِدلم !
چون من
به نام خدا که رحمتش بی اندازه است و مهربانی اش همیشگی
سوگند به آسمان و به چیزی که در شب پدیدار می شود.
و تو چه میدانی چیزی که در شب پدیدار میشود چیست ؟
همان ستاره ی درخشانی است که پرده ی ظلمت را می شکافد.
هیچ کس نیست مگر اینکه بر او نگهبانی است.
پس انسان باید با تامل بنگرد که از چه چیز آفریده شده است؟
از آبی جهنده آفریده شده است.
آبی که از صلب مرد و از میان استخوان های سینه ی زن بیرون می آید.
بی تردید خدا بر بازگرداندن انسان پس از مرگش تواناست.
روزی
یلدا از دو بخش یل” به اضافه دا” تشکیل شده است ؛ یل + دا = یلدا »
در زبان لری که از بازمانده های زبان هخامنشیان است ”یل” را به معنای بزرگ دانند و به مادر ” دا ” گویند
هخامنشیان اعتقاد داشتند که شب اول زمستان دانه های گیاهان در زیر خاک جوانه میزنند و شروع به روييدن میکنند و به همین سبب اولین ماه زمستان را دی می گویند
پس یلدا به معنی رویش و زایش استیلدا = رویش بزرگ
واژه یلدا، از دوران ساسانیان که متمایل به ، به کارگیری خط (الفبای از راس
در اغلب روزهای زندگی، صبحها که از خواب بیدار میشویم، چهکار میکنیم؟ دربارهی خودم مرور میکنم. بعد از جمعکردن رختخواب و آبی به دستوصورت زدن، نوبت به پیشصبحانه و صبحانه و پسصبحانه میرسد! یکچیزی بخوریم راه گلو باز شود، بعد یکچیزی بخوریم که از گلو عبور کند، بعد یکچیزی بخوریم که بعد صبحانه بچسبد، و خلاصه کلی وقت صرف این خوردنها میشود.
هنری دیوید ثورو (1817-1862) در همان فصل اول والدن» به این اشاره میکند که آدم تا چه اندا
در اغلب روزهای زندگی، صبحها که از خواب بیدار میشویم، چهکار میکنیم؟ دربارهی خودم مرور میکنم. بعد از جمعکردن رختخواب و آبی به دستوصورت زدن، نوبت به پیشصبحانه و صبحانه و پسصبحانه میرسد! یکچیزی بخوریم راه گلو باز شود، بعد یکچیزی بخوریم که از گلو عبور کند، بعد یکچیزی بخوریم که بعد صبحانه بچسبد، و خلاصه کلی وقت صرف این خوردنها میشود.
هنری دیوید ثورو (1817-1832) در همان فصل اول والدن» به این اشاره میکند که آدم تا چه اندا
- لعنت به تو. اینجا چه می کنی؟ چه کسی تو را به
این حریم راه داده؟! اینجا وادی السلام است، جولانگاه تو نیست. گفته بودند شیطان
را به این حریم راه نمی دهند.
- تو اکنون در
قلمرو من وارد شده ای؛ ملکوت سفلی قلمروی من است، جز آن وقت که گهگاه بعد از درس
شیخ به حرم علی می روی، الباقی اوقات در قلمرو من هستی. ریسمانی که به گردن داری
را ببین که چگونه با پوست و گوشتت عجین شده، ریسمان از بدن خودت رویییده، قلمرو من
برای روييدن ریسمان حاصلخیز است.
ابلیس به شکل
تنف
هر روز
حداقل دو نوبت
به خودش خَبَر» تزریق میکند.
خَبَر»ها.
مثل چربی و کلسترول
به جداره ی وجودش چسبیده اند.
چند وقت است کسل و بیحوصله شده
و ذائقه اش کاملاً تغییر کرده و اتفاقات بزرگی مثل
روييدن، شکفتن، باران ، باد، طلوع و غروب و . برایش ارزش خبری» ندارد!!؟
تا امروز دوبار سکته ی قلبی خفیف داشته ولی علتش رو دکترها متوجه نشده اند!!
صد هزاران گل دمید و بانگ مرغی برنخاست عندلیبان را چه
هر روز
حداقل دو نوبت
به خودش خَبَر» تزریق میکند.
خَبَر»ها.
مثل چربی و کلسترول
به جداره ی وجودش چسبیدهاند.
چند وقت است کسل و بی حوصله شده
و ذائقه اش کاملاً تغییر کرده و اتفاقات بزرگی مثل
روييدن، شکفتن، باران ، باد، طلوع و غروب و . برایش ارزش خبری» ندارد!!؟
تا امروز دوبار سکته ی قلبی خفیف داشته ولی علتش رو دکترها متوجه نشده اند!!
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست عندلیبان را چه پیش آمد ؟
دانلود آهنگ هوروش بند شبای نیلوفری | کیفیت 320 و 128
سوپرایزی جدید برای شما کاربران جاز موزیک ، اینبار ترانه گروه هوروش باند با عنوان شبای نیلوفری
Exclusive Song: Hoorosh Band | Shabaye Niloofari With Text And Direct Links In jazzMusics
متن آهنگ شبای نیلوفری هوروش بند
»───♫♫●|●|●♫♫───صدا بزن منو ، بگیر ازم غمو … !شانه به شانه ، پا به پا … !بیا بگیر دست مرا ، ببر تو رویای شبونه … !»──|♫●|──نوازشم کنو ، دوباره عاشقم کنو … !برای روييدن ـه خنده رو لباتدل میخواد خودم بشم بازم ب
شعر در مورد خواب
در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد خواب برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
دستم را
به زیبایی تو نزدیک می کنم
و خواب از سرم می پرد
حتما که نباید
فنجان را سر کشید
گاهی قهوه از چشم ها
در جان می چکد.
شعر در مورد خواب
به من فکر کن
قبل از خواب
در لحظه های مکاشفه
در آخرین ثانیه هشیاری
بگذار پروانه ای که روی شانه ات نشسته
عطر گیسوان مرا نفس بکشد
در آن سوی مرزهایی که
در زمانی که خاندان زمستان بر تخت زمین نشسته بودند. اشک های ابرها اتمامی نداشت و وقت شکنجه به گلوله های سفید رنگی تبدیل می شد که هر چیزی را می پوشاند. در یکی از روزهای سرد، زٓم، شاهزاده خاندان زمستان در مقابل پدرش ایستاد و گفت؛ عاشق شده است. در آن زمان شاهزاده ها حق انتخاب نداشتند. پادشاه سرد خشمگین شد و پسرش را تٓرد کرد. زٓم جامه شاهزادگی را از تن دراورد و بر سر انتخاب اش ایستاد. در حالی که مادرش اشک های سرد اش را می ریخت از قلعه بیرون رفت. آسمان
بزرگان اهل سنّت داستانی نقل کردهاند که در آن عمر بن خطّاب به امام حسین (ع) میگوید: هل أنبت على رؤوسنا الشّعر إلّا أنتم» [آیا جز شما کسی مو بر سر ما رویانده است؟]
متأسّفانه دیده میشود که در بسیاری از سایتها و کانالها این جمله را به عنوان اعتراف به ولایت تکوینیِ اهل بیت (ع) تلقّی کردهاند!
در حالی که این تعبیر، تنها یک کنایهی ساده است. به نمونهای دیگر از کاربرد این کنایه توجّه کنید:
سنة 623: . و فیها قدم الاشرف دمشق و اطاع المعظم و سأ
دره گلستان:
یا همان دره ی آلوارس از دره های شرقی رشته کوه سبلان است.این دره از شمال غرب به جنوب شرق کشیده شده است.دریاچه های یخچالی زیادی در این دره وجود دارد که نشان از فعالیت گسترده یخچالی پس از یخبندان است و سبب سرسبزی و روييدن سبزه زار در این دره گشته است.
به دلیل وجود آبگیرها این دره را قزل گل لر یا آبگیرهای طلایی نیز میخوانند.
در سفر به سرعین می توانید از این منطقه دیدن فرمایید .در دره گلستان یک چشمه آبگرم معدنی ست که فاقد استخر می باشد.همچ
درباره این سایت