نتایج جستجو برای عبارت :

معنی شعر عاقل تر از انیم که دیوانه نباشیم؟go

استاد قائدی یک پستی گذاشته است با عنوان "شهروند عاقل". برایش نوشتم بعضی وقتها دلم میخواهد عاقل نباشم. نه شهروند عاقل، نه همسر عاقل، نه مادر عاقل. نه فرزند عاقل و نه هیچ چیز عاقل دیگری. دلم می خواهد بی خیالِ همه ی مسئولیتهایم بروم ديوانه وار دیوانگی کنم. زیر این نظر نوشته است: این خودش عین عقل است .
 
 
 
بی دوست شبی نیست که ديوانه نباشیممستیم اگر ساکن میخانه نباشیمما را چه غم ار باده نباشد، که دمی نیستاز عمر که با نالۀ مستانه نباشیمسرگشتۀ محضیم و در این وادیِ حیرتعاقل تر از آنیم که ديوانه نباشیمچون می نرسد دست به دامان حقیقتسهل است اگر در پی افسانه نباشیمهر شب به دعا می طلبیم اینکه نیایدآن روز که ما در غم جانانه نباشیم#مهدی_اخوان_ثالث
استاد قائدی یک پستی گذاشته بود با عنوان "شهروند عاقل". دلم گرفته بود. زیر نوشته اش در بخش نظرات نوشتم: "بعضی وقتها دلم میخواهد عاقل نباشم. نه شهروند عاقل، نه همسر عاقل، نه مادر عاقل. نه فرزند عاقل و نه هیچ چیز عاقل دیگری. دلم می خواهد بی خیالِ همه ی مسئولیتهایم بروم ديوانه وار دیوانگی کنم". 
پاسخم داده است: این خودش عین عقل است .
 
سرگشتۀ محضیم و در این وادیِ حیرتعاقل تر از آنیم کِ ديوانه نباشیمچون می نرسد دست به دامان حقیقتسهل است اگر در پی افسانه نباشیم
 
                                                                  "اخوان ثالت"
 
بله؛ از آفتاب بِ ماهتاب،
 
از خشکی بِ دریا،
 
از خورشید بِ برف!
 
 
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی را گسترش دهید

انشا درمورد چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی
انشا در مورد چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی
انشا درمورد ضرب المثل چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی

گسترش ضرب المثل چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی
داستان کوتاه درباره چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی
مثل نویسی عجله کار شیطان است

ضرب المثل هم معني چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
کفاره ی شرابخوریهای بی حساب
هشیار در میانه ی مستان نشستن است
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون»
قسم به جان تو (ای پیامبر) که آنان در مستیشان سرگردانند .
سوره ی حجر آیه ۷۲
داستانی رو از کودکی شنیده بودم مضمونش این بود:
جادوگری نیمه ی شب معجون دیوانگی رو داخل چشمه ی شهر که مردم ازون آب میخوردند میریزه
یکی از مردم  متوجه میشه فردا هرچی به مردم میگه آب چشمه آلوده شده هیشکی گوش نمیکنه و همه از چشمه آب میخورن و همه ديوانه م
" آقا جّان ! تو رو به فاطمه ی زهرا قسمت می دیم ، آقا جّان ! ظهور آقامون امام زمان برسان
آقاجّان ! تو رو به فاطمه ی زهرا قسمت می دیم آقا جّان ! همه ی مریضای اسلامو شفا بده 
آقا جّان . " .
این ها دعاهاییه که معمولا هر روز صبح وقتی میرم حرم یک نفر دمِ بست نوّاب فریاد می زنه ! هر کس رد مشه پوس خندی می زنه و رد میشه . انگار که همه فکر می کنن که یارو دیوونه است . شاید من هم اولش همین فکر رو می کردم . اما فک نمی کردم یک روز با نواش بغض کنم و اشک بریزم . 
+ هر که را مج
یکی را از وزرا پسری کودن بود پیش یکی از دانشمندان فرستاد که مرین را تربیتی میکن مگر که عاقل شود. روزگاری تعلیم کردش و مؤثر نبود، پیش پدرش کس فرستاد که این عاقل نمیشود و مرا ديوانه کرد.
چون بود اصل گوهری قابل               تربیت را در او اثر باشد
هیچ صیقل نکو نخواهد کرد           آهنی را که بد گهر باشد
خر عیسی گرش به مکه برند        چون بیاید هنوز خر باشد
سعدی
داستان کوتاه در مورد عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته داستان در مورد عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته داستان عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته گسترش عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته گسترش مثل عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته گسترش ضرب المثل عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته معني عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته داستان ضرب المثل عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
داستان ضرب المثل عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته داستان عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته انشا عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته یعنی چه انشا در مورد عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته گسترش مثل نویسی عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته داستان درباره عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته گسترش عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
هر وقت دلم پر شد 
بیشتر خواندم و رقصیدم 
هرجا گریه ام گرفت فقط و فقط خندیدم 
انجا که پاهایم یار من نبودند 
بال در اوردم 
هرجا  دلم گرفت 
دیگران را دلداری دادم 
فقط 
در حکمت این امور مانده ام 
که در این بازار مخلوط دنیا 
ایا هنوز لازم است ديوانه بمانم 
یا
باید 
عاقل شوم؟ 
 
ح آزارم میده و راستش من بیمار این آزارم. چرا؟ چون دلم هیجان می‌خواهد، دلم وادادگی می‌خواهد. لعنتی این را خوب فهمیده، خوب بازی می‌دهد. اما تا کجا؟ مگر قرار نبود من عاقل باشم؟پس بسم است از قبول علمی و صلاح و نیکنامی. هرچه دل افشار کشد دیگر نمی‌روم. آری خواست دل را می‌شناسم اما من نه آنم. بسم است.
پیعمبر فرمود خدا به بندگانش چیزی بهتر از عقل نبخشیده است زیراخوابیدن عاقل از شب بیداری جاهل بهتره در منزل بودن عاقل از مسافرت جاهل بسوی حچ وجهاد بهتر است وخدا پیعمبر و رسول راجز برای تکمیل عقل مبعوث نسازد  تا عقلش را کامل نکند مبعوث نسازد و عقل اوبرتر از عقول تمام امتش باشد و انچه پیعمبر در خاطر دارد از اجتهاد و مجتهدین بالاتر است و تابنده ای واجباترا بعقل خود در نیاد انها را انجام نداده است همه عابدان در فصیلت عبادتشان بپای عاقل نرسند عقلا
حکایت امشب:
یکی را از وزرا، پسری کودن بود. پیش یکی از دانشمندان فرستاد که مر این را تربیتی می‌کن مگر که عاقل شود. روزگاری تعلیم کردش و موثر نبود. پیش پدر کس فرستاد که این عاقل نمی‌شود و مرا ديوانه کرد. 
چون بود اصل گوهری قابل/تربیت را در او اثر باشد
هیچ صیقل نکو نداند کرد/آهنی را که بدگهر باشد
سگ به دریای هفت‌گانه بشوی/که چو تر شد پلیدتر باشد
خر عیسی گرش به مکه برند/چون بیاید هنوز خر باشد
+بیت اخر :)))
عجیبه. می‌گن محبت از شناخت میاد، ولی می‌تونم قسم بخورم این محبت، این اشکی که سه روزه تموم نمی‌شه، این غمی که هر لحظه تازه‌تر می‌شه، این که امروز صبح فهمیدم نمی‌شه، باید پاشم برم تهران تو اون اقیانوس آدما یا غرق شم یا حداقل بتونم به جای گریه‌های بی‌صدای توی اتاق، با صدای بلند زار بزنم، اینا فقط از شناخت نمیاد. مگه من کلا چقدر از تو می‌دونستم یا همین الان می‌دونم سردار؟ اشکم بند نمیاد ولی. غصه‌م تموم نمی‌شه انگار.همهٔ روضه‌ها انگار ا
نه که عاقل بودم ، عشق تو مجنونم کردمن همه چشم شدم مهر تو حیرونم کرد❤این و هر دم و هر ثانیه در فکر تو امعاشق و واله و ديوانه و مجنون ، منمدم به دم یاد در خاطرات ما شیرین استقصه ی عشق من و دلبری ات استیاد تو مرهم جان و دل افگار من استچهره ات حافظه ی پرده ی افکار من استای دلم بردی و هوش از سر و جان از جسمممن فراموش کنم نزد تو حتی اسمم 
نه که عاقل بودم ، عشق تو مجنونم کردمن همه چشم شدم مهر تو حیرونم کرد❤این و هر دم و هر ثانیه در فکر تو امعاشق و واله و ديوانه و مجنون ، منمدم به دم یاد در خاطرات ما شیرین استقصه ی عشق من و دلبری ات دیرین استیاد تو مرهم جان و دل افگار من استچهره ات حافظه ی پرده ی افکار من استای دلم بردی و هوش از سر و جان از جسمممن فراموش کنم نزد تو حتی اسمم 
چند وقتی است یعنی خیلی وقت است که بی خیال شده ام.نمیدانم ديوانه شده ام یا عاقل.
یا شاید هم ديوانه ای که در حال عاقل شدن است و روزبه روز ديوانه تر میشود.
دیگر خیلی چیزها برایم اهمیت ندارد.شاید به خاطر این است که وقتی ماجرایم با آن ها شروع میشود با خودم میگویم که چی؟و وقتی جوابم به آن ها این است که هیچ.دیگر فرصت فکر کردن به آن ها را به خود نمیدهم.
برای مثال همین روزها که ایام امتحانات دانشگاه است.یکی از درس هایم را افتادم.و حتی احتمال دادم مشروط شوم
در خبر داریم که:قَدِمَ الْمَدِینَةَ رَجُلٌ نَصْرَانِیٌّ مِنْ أَهْلِ نَجْرَانَ وَ کَانَ فِیهِ بَیَانٌ وَ لَهُ وَقَارٌ وَ هَیْبَةٌ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَعْقَلَ هَذَا النَّصْرَانِیَّ فَزَجَرَ الْقَائِلَ وَ قَالَ مَهْ إِنَّ الْعَاقِلَ مَنْ وَحَّدَ اللَّهَ وَ عَمِلَ بِطَاعَتِهِ.»ترسایى از مردم نجران به مدینه آمد و او را زبانى گویا و ظاهری جذاب و با هیبت بود. پس گفته شد: اى پیامبر خدا، این ترسا چه اندازه عاقل است! حضرت گوینده ر
آب : فقط زمانی خسته میشود که از حرکت باز ایستد! آب، نرم ترین است اما سخت ترین ها را نرم نرم، نرم میکند!
آب نبات چوبی : اگر آدم بزرگ های جدی آن را به دهان گیرند از شخصیت چوبی » خود خارج میشوند.
آتش: اگر به زیر افکنده شود باز هم به رو میرود.
آجیل : مشکل گشای آن اگر در جمع ن مشکل دار شکسته شود مشکل تراش خواهد شد.
آدم بی عرضه : بیچاره ای که فرصت درست و حسابی برای عرض اندام نداشته است و اگر نه بیا و ببین.
آدم پر حرف : وزن مغز او با وزن فهمش نسبت مع دارد
به نظرم اشتباه کردن هم سن داره. 
بعدش دیگه عاقل شدی. 
وقتی عاقل بشی
یا اون اشتباهِ دیگه مزه نمیده
یا اینکه اصلا از روی مود اون مدل هیجانات که منجر به اون اشتباهات میشده اومدی بیرون.
گاهی اوقات جای اشتباه های نکرده خیلی دردالود میشه!
اون قدرهام جذاب نیست عاقل بودن.
فرایند اشتباه نکردن اون قدرهام رفتار بهینه ای نیست.
یهو میرسی به یه سن خاصی احساس میکنی چقدر خودت رو دست نخوره و بی استفاده باقی گذاشتی!
مثل سیستمی که ۱۶ گیگ رم داره ولی تو هیچ وقت ب
یه رفیق دارم که ازم بزرگتره. یعنی خیلی رفیق دارم که ازم بزرگترن. منتهاش این از همه شون بزرگ تره. نزدیک چهل سالشه. ولی مجرده. دیشب حرف می‌زدیم. لو داد بالاخره. عاشق شده قبلا . همه ی این سال ها سعی کرد خودش رو تو نظر همه مون یه تیکه سنگ جلوه بده. 
دیشب بهم گفت می‌دونی اشتباه تو توی زندگیت چی بوده؟
گفتم چی؟
گفت قبل اینکه عاشق بشی، عاقل شدی .
گفتم مگه دست من بود؟ دنیا منو این طور چرخوند. دنیا نخواست من مثل بیست ساله ها رفتار کنم. بگم. بخندم. حرف بزنم.
حالا این عمه من خوبه هروقت میاد رشت میره رازقی و شکم الملوکو کبابی فلان و بسار کلی به خودش میرسه
ما
۹ تا آدم عاقل و بالغ رفتیم دربند املت زدیم بر بدن کلا شد ۱۲۰تومن
میخواست مارو به کشتن بدهههه که چرا واسه املت انقد پول دادین
البته
نظرشون اینه اگه عاقل بودین اینقد پول پای املت نمیدادینولی به قول
آروین اینجوری خودمونو توجیح کردیم که نهههه خوب بود گوجه گرون شدهههه
پ.ن:یادم باشه حق تبلیغو از این رستورانایی که نام بردم بگیرم
+یاسمن.
-جونم؟!
+خیلی دیوونه ای.!!
-. [نگاه]
+دیوونه بمون. این خیلی خوبه. :)
.
ديوانه تر از من تویی، ديوانه میخاهی مرا!
دیوانگان را عالمیست، عاقل نداند حالِ ما.
شاه دلی و بعد از این، با تو در این ره میروم
حکم است این دیوانگی، ديوانه تر هم میشوم :)
Yasaman.G.R
.
این روزا خیلی اذیتت کردم و هنوزم دارم ب این کار ادامه میدم
و در مقابل. تو درکم کردی. برخلاف همه، درکم کردی و کنارم موندی و هنوزم.
یه حرفایی زدم که حس میکنم ناراحتت کرده.
و بازم اینو میدونم که ح
نوشین لبم در خواب خوش،بی تاب رویش گشته امآذین زدم شب رابه دل، مدهوش مویش گشته امدانم که درخوابست ومن عاقل ترین ديوانه ام بی تاب او، بی خواب او، آواره میخانه اممن با شراب چشم او، ساغرترین مستانه امبربستر تاریک شب امشب غزل را زاده ام 
شاعر: اکرم (قلمدون)
ولم کن . هیچ جا سراغمو نگیر . تا وقتی بودی نمیتونستم عاقل باشم. دیگه میخوام‌عاقل باشم. لطفا تمومش کن.
 
اینقد که حرفات ازارم داد. اینقد که دوست داری حرصم بدی رفتنت سخت نبود. 
تا ابد برو پستهای پیج سپهر خدابنده که به من مربوطه لایک کن من میکوبم خودمو از اول درست میسازم. 
 
http://sakhamusic.ir/music-puzzle-band-jaaddeh/
عاقل شدم , دوباره که ديوانه ات شوم با پای خود شکار تو آمد سر کمند جان می دهم برای تو چون شمع و وقت صبح بر خویش دل نبندی و بر عشق دل ببند این جان که در هوای تو از تن بدر نرفت ساده ولی برای تو صد دل ز خویش کند افتاده ام به پای تو چون خاک در رهت مگذر ز من که خاک ز جایش شود بلند در قلب و نبض من به میان است پای عشق جان داده ام به خنده ات آرام تر بخند . #الهام_ملک_محمدی
چند وقتی است یعنی خیلی وقت است که بی خیال شده ام.نمیدانم ديوانه شده ام یا عاقل.
یا شاید هم ديوانه ای که در حال عاقل شدن است و روزبه روز ديوانه تر میشود.
دیگر خیلی چیزها برایم اهمیت ندارد.شاید به خاطر این است که وقتی ماجرایم با آن ها شروع میشود با خودم میگویم که چی؟و وقتی جوابم به آن ها این است که هیچ.دیگر فرصت فکر کردن به آن ها را به خود نمیدهم.
برای مثال همین روزها که ایام امتحانات دانشگاه است.یکی از درس هایم را افتادم.و حتی احتمال دادم مشروط شوم
چند روز پیش صاحبان مکینه خوشی حالا یادرست یا غلط در حال لایروبی چاه این مکینه بودند که گویا از اداره کشاورزی میایند و ضمن جلوگیری از اینکار ، گویا وسایل لایروبی را به داخل چاه میندازند و عملا این چاه را بی استفاده می کنند .جهاد کشاورزی برخوار یک طرف و صدها نفر کشاورز شاکی هم یک طرف .دادگاه وطومار واستانداری ونماینده و بیا ودرستش کن .هیچ راهی هم نداره جز اینکه یک چاه دیگه بزنند اونم با این خرج و مخارج بالا میگند یک ديوانه یه سنگ میندازه تو چ
من :باز از دور می آیی جانا ؟؟!! .من : دور ماندن گاهی تمام عقل است و گاهی تمام بی عقلی ،من همان عاقل ديوانه ام که شرط دیوانگی را به مرگ دنیای نزدیک ترجیح میدهم ،مجنون که باشی از بام شهر هم ،از همان دور همان پنجره ی معروف معلوم است ."گاهی تمام عقل به دور ایستادن است "
تموم لذت‌ها رو به بعد موکول کردیم. دور خودمون دیوار کشیدیم تا یه‌وقت پامون نلغزه.ما می‌خواستیم خوب باشیم. می‌خواستیم متعادل باشیم و هیچ کار احمقانه‌ای نکنیم. ولی حالا که فردا معلوم نیست هرکدوممون زنده باشیم یا مرده بیا ببینیم می‌ارزید واقعا؟ این‌همه عاقل بودن به کدوم درد خورد؟ اگه همین فردا چیزیمون بشه چه لذتی بردیم؟ کل پنج سال گذشته چی‌کار کردیم برای خودمون؟ما تو رعایت کردن زیاده روی کردیم. بدون انجام هیچ کار احمقانه‌ای چطور می‌خو
تموم لذت‌ها رو به بعد موکول کردیم. دور خودمون دیوار کشیدیم تا یه وقت پامون نلغزه. ما می‌خواستیم خوب باشیم. می‌خواستیم متعادل باشیم و هیچ کار احمقانه‌ای نکنیم. ولی حالا که فردا معلوم نیست کدوممون زنده باشیم یا مرده بیا ببینیم می‌ارزید واقعا؟ این‌همه عاقل بودن به کدوم درد خورد؟ اگه همین فردا چیزیمون بشه چه لذتی بردیم؟ کل پنج سال گذشته چی‌کار کردیم برای خودمون؟ 
ما تو رعایت کردن زیاده روی کردیم. بدون انجام  هیچ کار احمقانه چطور می‌خواس
قابلیت دانلود اپلیکیشن اینستاگرام برای کاربران ایرانی غیر‌فعال است، چون از خارج تحریم هستیم. قابلیت استفاده از اینستاگرام برای کاربران ایرانی به زودی غیرفعال خواهد شد، چون از داخل تحریم هستیم. دارو نیست چون از خارج تحریم هستیم، دارو هست، دست من و تو نیست، چون از داخل تحریم هستیم. دست امامزاده بر سر دست‌های داخل است و دست شاهزاده در دست دست‌های خارج. دست بوسی حضرت آقا و اعلیحضرت همایونی برقرار است اما دست دلال‌ها دست خدا شده، هر توپی را و
از این دعواها خسته شدم
مامان و آبجی  هر روز با هم دعوا می کنن. آرزومه برم برای خودم خونه مستقل بگیرم و از این دعواها راحت بشم.طاهرم آرومه از درون داغون 
یه وقتای با این دعواها ی چند ساله دست و پاهام  میلرزه.سردردهام زیاد شده و تمرکزم رو از دست می دم
از زمانی که ف توی زندگیش مشکل پیدا کرد و اومد اینجا دردسر ما بیشتر شد 
خدایا به ادمات بفهمون با جیغ و داد و بیداد هیچ مشکلی حل نمیشه 
اینا همه حق الناسه.چرا توی یه خونه باید این همه حرفهای تکرار باش
حکمت 40
راه شناخت عاقل و احمق‏
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.[10]
(این از سخنان ارزشمند و شگفتى آور است، که عاقل زبانش را بدون م و فکر و سنجش رها نمى‏سازد، امّا احمق هر چه بر زبانش آید مى‏گوید بدون فکر و دقّت، پس زبان عاقل از قلب او و قلب احمق از زبان او فرمان مى‏گیرد).
(حکمت 40 به گونه دیگرى نیز نقل شده)
نوشین لبم در خواب خوش،بی تاب رویش گشته امآذین زدم شب رابه دل، مدهوش مویش گشته امدانم که درخوابست ومن عاقل ترین ديوانه ام بی تاب او، بی خواب او، آواره میخانه اممن با شراب چشم او، ساغرترین مستانه امبربستر تاریک شب امشب غزل را زاده ام 
شاعر: اکرم (قلمدون)
این پست
امروز دوباره اومد شرکت
از صبح ۲تا لیوان چایی
یکی بابونه
ویکی هم گاوزبون و بابونه قاطی به زورواجبارو قسم ریخت تو‌حلقم
دیگه از دشویی نگم براتون
میگفت بخور برای چشات خوبه!
تو همشم انگشتشو فرو برد
منم که با تف تو رابطم همشو خوردم که ناراحت نشه
کل‌امروز رو فکرکردم و باید بگم بلاخره فهمیدم چراییشو
وقتی دستشو فرو میبره تو یکی از فنجون ها چون داغه و انگشتش میسوزه میبره تو دهنش و دوباره میره استکان بعدی
یه جور وسواس داره روی داغ بودن یا نبو
من همیشه با جمله ی خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو مخالف بودم تا این که جمله ی خودم رو پیدا کردم.
همیشه مخفی شدن در پوشش جمع مفید نیست. اگر عقایدمان را مطرح نکنیم و از رسوایی ها بترسیم دیگر زنده نخواهیم بود! یعنی زنده بودن یا نبودن فرقی ندارد. ما در این جهان هستیم تا چیزی را در جایی تغییر دهیم. نه این که با هم رنگ شدن با محیط اطراف، استتار شویم، تا مبادا آب از آبی تکان نخورد!
ديوانه ای به عاقلی می گفت: اگر ما دیوانگان از شما عاقلان بیشتر بودیم، آنگ
من همیشه با جمله ی خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو مخالف بودم تا این که جمله ی خودم رو پیدا کردم.
همیشه مخفی شدن در پوشش جمع مفید نیست. اگر عقایدمان را مطرح نکنیم و از رسوایی ها بترسیم دیگر زنده نخواهیم بود! یعنی زنده بودن یا نبودن فرقی ندارد. ما در این جهان هستیم تا چیزی را در جایی تغییر دهیم. نه این که با هم رنگ شدن با محیط اطراف، استتار شویم، تا مبادا آب از آبی تکان نخورد!
ديوانه ای به عاقلی می گفت: اگر ما دیوانگان از شما عاقلان بیشتر بودیم، آنگ
بزودی از رادیو رپفا
 
متن آهنگ پدی آی ، کوروش ، سامی لو به نام شاهکار
 
ورس ۱ (کوروش)
 پر از شعره یه دیوان (ديوانه) پر از معني یه  ایهامهیه ابریشم (ابریشم) که میخواد از شوق ببارهپر از نقش و نگاره پر از حرف و کنایه پر از درد و گلایه روش کسی قیمت نمیزاره شاهکاره خوش خط و خاله شدم دچارش شاهکاره همون که می خوامه کوه نور میدرخشه  از برف سفید رخشه از فرش رسیده (عرشه)  روی بوم تیره پخشه به هر رنگی غالب تو هر لحظه است بداهه و منم محرم رازش منم پروردگارش شاه
#دکلمه #حرف دل #تنهایی
مرورگر شما از Player ساپورت نمی کند

دیوونه کیه عاقل کیه جونور کامل کیه
واسه نیار به عزتت خمارم
حوصله ی هیچ کسی رو ندارم
کفر نمیگم سوال دارم یک تریلی محال دارم
تازه داره حالیم میشه چیکارم
میچرخم و میچرخونم سیارم
تازه دیدم حرف حسابت منم
ادامه مطلب
اینها رو که میگم جواب میدن جلوی بقیه نگو، فکر میکنن دیوونه شدم.میگم اگر معجزه بشه چی؟ اون زیر زنده بشه با اون همه سنگ که چیدین و گلی که روش ریختین و اون حجم خاک نمیتونه بیاد بیرون. میگن فاطمه عاقل باش. بفهم. امکان نداره. قوم نوح هم اعجازش رو باور نداشتن.ولی طوفان اومد. حالا من هربار که بهشت زهرا میرم منتظرم یه قبر خالی ببینم. مگه یونس از تاریکی شکم نهنگ رها نشد؟ مگه نیل نشکافت؟ عیسی مرده زنده میکرد.خدای عیسی هم اگر بخواد میشه. ولی خوب هنوز که خ
مازِرون نِخاره، تَن زَنده زِلهمهمون وَر نَینه عیدی، نَ گِله
عاقل‌، نِخار جه نِدارنه تِوقّع 
مازِرون شرمنده، نارْنه حوصله 
ترجمه فارسیمازندران مریض است، بدنش درد دارد عید امسال پذیرای مهمان نیست، پس گلایه نکنیدانسان عاقل از شخص مریض توقع پذیرایی ندارد مازندران شرمنده مردم است، چون حال و حوصله ندارد دوستعلی علیخانی / اسفند نود و هشت
گفت عاقل نان ز آزادی به استگندم اندوه از شادی به است
بهر بوفان ظلمت شب نعمت استدر خرابی بهرشان صد شوکت است
خلق پندارد که عاقل فکر اوستخلق با عقل است و این عقلش عدوست
عشق گوید خلق! آزادی بجوای گرسنه رشته‌ی شادی بجو
نان رود از کف چو آزادی رودغم بیاید نان برد شادی رود 
این فکوران بنده‌ی نام‌اند و کامدلقکان عقل در کوی ظلام
بی‌خردمردان کاهل هر سویندهر که مستی را دهانش می‌بویند
هر چه بدبختی ز عقل ناقص استظلمت عالم ز عقل ناکس است
هر حجابی را که بر
گفتی نکته‌ها چون تیغ پولادست تیز. گفتی گر نداری تو سپر واپس گریز. درسته؟ یادته؟ 
یه قدم رفتم عقب. اما شیرین می گفتی و چاره نبود از المپیاد. چاره نبود. سوار قطارِ اجباری بودیم که می‌رفت تا بیفته تو درّه. چه می‌دونستم دره‌ست. فکر می‌کردم سپر هم دارم تازه.
معجب و سپرِ پوست‌پیازی به دست اومدم. با شمشیرت ایستاده‌بودی اون‌جلو. گفتی با این آرامش و دین و ایمونت که نمی‌شه جلوتر رفت. هرچی داری رو باید بذاری و بیای. فک می‌کردم سپرم جوابه. دین و ایمونم
بنیامین بهادری–راحت
راحت به خودت دادی منه بد پیله رو عادت وای چه کاری میکنه عشق یه آدم با دل آدم
من نمیتونم از تو دور بمونم حتی یک ساعت
چشمای تو یک طرف تموم دنیا یک طرف
من باشم و تو باشیو تموم دنیا یک طرف
این روانی هیچ کجا جز پیش تو عاقل نشد دنیاشو دادش به تو
نمیدونی چقد آسونه مردن براتو
نمیدونی چقد آرومه حسم باهاتو
تو اومدی همه قانون دنیام عوض شد تو اومدی یهو دیوونه دیوونه تر شد
دیوونه تر شد
چشمای تو یک طرف تموم دنیا یک طرف
من باشم و تو باشیو ت
چه سان گویی سفیدی را سیاهی
، چه سان خوانی صوابی را گناهی.
ز گمراهی چرا رهبر بجویی،
چو او رهگم زنی در نیمه راهی.
ز ابله عاقل و دانا تراشی،
چرا ديوانه خوانی عاقلی را.
به روز سختی از دلسنگی خویش
کنی خون جگر صاحب دلی را.
همه عیب زمان باشد بگویی،
به هر یک عیب خود یابی بهانه.
چو فرزند زمان باشی همیشه،
گناه تو همه عیب زمانه.
ز تو دور و زمان راضی نباشد،
که باشی لحظ های از خویش راضی.
نسازی بهر خود زیبا زمانی،
اگر کار خودت سامان نسازی.
    انسان های عاقل خیلی دوست دارند که قفسه دل هایشان را برای طبیعت باز کنند که پرنده های دل آن ها 
آزادانه با پرواز کردن فکر و اندیشه کنند.
وقتی انسان های عاقل با آسمان همدردی و همدلی می کند؛ وقتی که به آسمان خیره می شود آن وقت درک می کند که حسادت و خودخواهی در این دنیا در برابر این عظمت الهی هیچ است .
    پس گاهی وقت ها آسمان و طبیعت برای انسان ها درس زندگی است
شهیدی پاک گفته دل مطهر
نباشد شمر را حاصل مطهر
نباشد در عبث کاری الهی
که باشد سایه از هر شمر کاهی
به آن بد طبع سایه را خدا داد
خدا در سایه اش طبعی جدا داد
چنان طبعی به کاهی در تباهی 
و ظلمت!چون به چاهی در سیاهی
اگر کم لوح خوش در سایه ماند
بدان از نورها بی مایه ماند
به تفسیری که حر آموخت دل ده
نرو از بهر هر سایه که ظل ده
که امروزی شده آن شمر کژ دل
و داعش را سپر از سحر کژ دل
به حیلت کاه را بر دیده آورد
همان برجام نافرجام دل سرد
نشد شهدی صمیمانه ز برجام
گسترش مثل نویسی عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته پایه دوازدهم صفحه۹۳
آدم معتدل، پیش از هر کار، و پیش از همه، می خواهد که خود» را بشناسد، قدر خود» را بداند، انتظار از خود» را، به قاعده و به اندازه کند، تا توقع اضافی، نداشته باشد و نیز خود را مهمل نگذارد، و به تسامح بی جا، هم، اجازه ندهد.آدم معتدل، خواستار سلامت خود، قبل از هر امر دیگر است؛ و سپس، خواستار خوبی خود، در بینش زندگی» است.و آنگاه خوب تر شدن» و خوب تری» را اشتیاق دارد.آدم معتدل، خو
بسم الله الرحمن الرحیم.
خسته م، خیلی خسته م، خیلی خیلی خسته م و کاش الف اینا رو درک کنه. بدونه چقدر این دوری اذیتم میکنه، چقدر دوسش دارم و چقدر دلم میخواد توی تک تک لحظه های زندگیم باشه و نیست.
هر دفعه به خودم قول میدم دیگه بهونه گیر نشم اما نمیتونم. امروز بهش گفتم قول میدم دختر خوبی بشم، گفت از این قولا نده :(
والا من اصلا نسبت به دوستام بهونه گیر و سخت گیر نیستم. ولی الان دلم میخواد یه چیزایی رو تجربه کنم. الانه که من میتونم دستاشو بگیرم و روی جد
مولانا شمس الدین-قدس اللهّ سرّه-می‌فرمود که قافله‌ای بزرگ به جایی می‌رفتند، آبادانی نمی‌یافتند و آبی نی. ناگاه چاهی یافتند بی دلو. سطلی به دست آوردند و ریسمان‌ها، و این سطل را به زیر چاه فرستادند. کشیدند، سطل بریده شد. دیگری را فرستادند هم بریده شد. بعد از آن اهل قافله را به ریسمانی می‌بستند و در چاه فرو می‌کردند، برنمی‌آمدند. 
عاقلی بود، او گفت: من بروم.» او را فرو کردند. نزدیک آن بود که به قعر چاه رسید، سپاهی باهیبتی ظاهر شد. این عاقل گ
شهیدی پاک گفته دل مطهر
نباشد شمر را حاصل مطهر
نباشد در عبث کاری الهی
که باشد سایه از هر شمر کاهی
به آن بد طبع سایه را خدا داد
خدا در سایه اش طبعی جدا داد
چنان طبعی به کاهی در تباهی 
و ظلمت!چون به چاهی در سیاهی
اگر کم لوح خوش در سایه ماند
بدان از نورها بی مایه ماند
به تفسیری که حر آموخت دل ده
نرو از بهر هر سایه که ظل ده
که امروزی شده آن شمر کژ دل
و داعش را سپر از سحر کژ دل
به حیلت کاه را بر دیده آورد
همان برجام نافرجام دل سرد
نشد شهدی صمیمانه ز برجام
موقع بیماری به نظرش می آمد که گویی تمام عالم محکوم است به اینکه قربانی مرضی شوم و ناشنیده بشود. مرضی که از اعماق آسیا به اروپا آمده بود. همه می بایستی از بین بروند، به غیر از عده ای معدود از برگزیدگان. قارچ هایی جدید و ذره بینی پیدا شدند که در بدن مردمان رخنه می نمودند، اما این موجودات ارواحی بودند دارای عقل و اراده. مردمی که آن ها را در خود می پذیرفتند، بی درنگ جن زده و بی اراده می شدند. اما هرگز، هرگز آنقدر که این مبتلایان خود را عاقل و مطمئن در
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



دریافتمدت زمان: 52 ثانیه
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر ازین حقیر سؤال میپرسید باید بگویم که عاقل آن است که میان خوب و خوب تر آنقدر عاقل باشد که خوبتر را انتخاب کند.در زمانی که هجوم سؤالات فراوان از سوی مکاتب و مذاهب و ادیان و ایدئولوژی های مختلف به سمت شیعه آغاز شده است. تحقیق و یافتن پاسخ صحیح برای این پرسش ها وظیفه هر شیعه ای است.نشستن و بحث کردن در خصوص روایات وارد شده در چگونگی مسح کردن شاید لازم باشد _که لازم نیست چون علمای بزرگ شیعه در قرون گذشته به بررسی این مسائ
هنگام مباحثه و مجادله بخدا سوگند یا نکنید زیرا ممکن است از ترس عذاب وعقاب خدا از انچه سوگند خورده اید  برایدیگر منتقل شوید ورسواگردید  حدیث 4 امام صادق ع فرمود با شخص حلیم و سفبه مجادله مکن زیرا حلیم دشمنت دارد وسفیه ازارت رساند  توضیح  حلیم دو معني دارد 1 خردمندو عاقل 2 خویشتن داری که در کارهاشتاب نکند و هردو ور اینجا مناسب است  وسفیه بیخرد و نادانست 
آخر دل است این
دل چون توان بریدن ازو مشکل است این
آهن که نیست جان من آخر دل است این
من می شناسم این دل مجنون خویش را
پندش مگوی که بی حاصل است این
جز بند نیست چاره ی ديوانه و حکیم
پندش دهد هنوز، عجب عاقل است این
گفتم طبیب این دل بیمار آمده ست
ای وای بر من و دل من، قاتل است این
کنت چرا نهیم که بر خاک پای یار
جانی نثار کردم و ناقابل است این
اشک مرا بدید و بخندید مدعی
عیبش مکن که از دل ما غافل است این
پندم دهد که سایه درین غم صبور باش
در بحر غرقه ام من و ب
 
 
روزی بهلول از کوچه ای میگذشت، شخصی بالایش صدا زده گفت: ای بهلول دانا! مبلغی پول دارم، امسال چه بخرم که فایده کنم؟ بهلول :  برو، تمباکو بخر! مردک تمباکو خرید، وقتیکه زمستان شد، تمباکو قیمت پیدا کرد. به قیمت خوبی به فروش رسید. بقیه هر قدر که ماند، هر چند که از عمر تمباکو میگذشت، چون تمباکوی کهنه قیمت زیاد تری داشت، لهذا به قیمت بسیار خوبتر فروخته میشد وسرانجام فایده بسیاری نصیب اوشد. یک روز باز بهلول از کوچه می گذشت که مردک بالایش صد ا زده و گ
تنها، آدم های ديوانه را دوست دارم؛ 
آدم هایی که ديوانه ی زندگی اند، 
ديوانه ی حرف زدن، 
ديوانه ی نجات یافتن،
در یک آن، خوره ی همه چیز هستند،
آدمهایی که هیچوقت خمیازه نمی کشند، حرفهای معمولی نمی زنند،
فقط می سوزند، می سوزند، می سوزند.
در راه - جک کرواک
من این جا هستم: t.me/minimugraphy
تنها، آدم های ديوانه را دوست دارم؛ 
آدم هایی که ديوانه ی زندگی اند، 
ديوانه ی حرف زدن، 
ديوانه ی نجات یافتن،
در یک آن، خوره ی همه چیز هستند،
آدمهایی که هیچوقت خمیازه نمی کشند، حرفهای معمولی نمی زنند،
فقط می سوزند، می سوزند، می سوزند.
در راه - جک کرواک
من این جا هستم: t.me/minimugraphy
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر ازین حقیر سؤال میپرسید باید بگویم که عاقل آن است که میان خوب و خوب تر آنقدر عاقل باشد که خوبتر را انتخاب کند.در زمانی که هجوم سؤالات فراوان از سوی مکاتب و مذاهب و ادیان و ایدئولوژی های مختلف به سمت شیعه آغاز شده است. تحقیق و یافتن پاسخ صحیح برای این پرسش ها وظیفه هر شیعه ای است.نشستن و بحث کردن در خصوص روایات وارد شده در چگونگی مسح کردن شاید لازم باشد _که لازم نیست چون علمای بزرگ شیعه در قرون گذشته به بررسی این مسائ
این مطلب صرفا جهت خالی کردن غرغرهای دخترانه است وهیچ جنبه بدرد بخور دیگری ندارد!
من تقریبا چهار یاپنج ماه یکبار ضدآفتاب و کرم مرطوب کننده  وعطر میخرم 
دوسالی هم میشه که از برند های با کیفیت خارجی انتخابشون میکنم.
اول مهر که رفتیم واسه برادر کوچیکمون خرید پیش خودم گفتم بزار منم  به همون مغازه  ای که همیشه
  ازش خرید میکنم سفارش بدم  اینارو برام  بیاره
وقتی قیمت های جدیدشون گفت منصرف شدم.
عزای عمومی اعلام کردم برای خداحافظی با ضدآفتاب خوبم ,م
بسم الله الرحمن الرحیم
 
عاقل و ابله
هر کس در هر علمی به مرحله استادی(گفتم استاد نگفتم مدرس که او با
شاگرد فرقش زمین تا زیر زمین است اما استاد که آن درس را خورده باشد)رسید گفت تازه
دانستم که هیچ نمی دانم،فورا ذهنتان سوی بوعلی سینا و ابن عربی نرود نه همین اساتید
موسیقی دان ریاضی دان فیلسوف را هم می گویم.
چه خوش گفت اون شاعر عرب که نادان در رفاه است و عاقل در زندگی اش سرگردان
مانده و نمی داند راه چاره چیست؟ و این مطلب عقول عقلا را حیران کرده است.
خ
خدا کیه؟؟
آیا خداوندی که همه جا رو میبینه رو بهش خدا میگن یا خدایی که نمیبینه و نابیناست؟؟؟
 
آیا امام زمان(عج)  که فرستاده خداوند است، مث خدا همه جا رو ببینه بهش میگن از طرف خدا اومده یا مث من باشه؟؟؟
 
آیا  الان امام عصر(عج) پنهان و غایب از نظرها و چشم هاست؟
 
آیا امام معصوم(عج) رییس کل جهانیان،
جانشینی شبیه به خود گذاشته است یا متفاوت؟؟
 
از نگاه ولیعصر(عج) ذره ای تفاوت در جانشین  و نایب با او؛ دشمنی ست یا دوستی حقیقی؟؟؟؟
 
آیا »»» عقل  شما 
f
یه چشمم دریای نور است-یه چشمم کوه نور استتعبیر  خواب من اینه که  سوار سفینه می شوم-------حالا  حیات کل زمین در دست ما استخدا از  من قویتر است------با اب و برق و گازانرزی  تولید می شودمقدار انرزی در دنیا ثابت است------همه بچه ها خواب هستند همه حیوانات ديوانه هستند همه انسان ها عاقل هستند-----کربن از فشار زیاد به الماس تبدیل می شودبعد از جدا شدن روح از  بدن   انسان الماس می  شوذ-------کار تخیلی ایراد ندارد ولی واقعی ایراد داردماتریکس دنیا از صفر و یک ساخته
مقدمه:
چه انسان هایی که بر حسب نادانی و جاهلیت سر و زندگی و مقام خود را از دست داده اند و تنها چیزی که برایشان باقی مانده حسرت است و پشیمانی که تنها دلیل بی فکری و زبان تند و تیز و سرخ خوداست.
تنه ی انشا‌:
انسان عاقل همیشه قبل از سخن گفتن یا تصمیم گیری درست فکر می کند و سخن خود را در ترازویی می گذارد و سبک و سنگین می کند و بعداز ارزیابی آن،آن را بیان می کند و یا تصمیم خود را عملی می کند.اما در مقابل انسان جاهل و نادان هر سخنی را که به ذهنش می رسد را ب
وقتی یه اشتباه و برای بار چندم!! تکرار میکنید!!!! نشینید به خدا غر بزنید و ناله کنید که چرا من؟؟؟ چرا دوباره؟؟؟ چرا چند باره؟؟؟ چرا همش اینجوری میشه؟؟؟ شما اگه همون بار اول درسی و که لازم بود گرفته بودین دوباره خودتونو تو همین چاه نمینداختین!! دروغ میگم؟؟؟
لطفا عاقل باشیم!!! سرسری رد نشیم حتی از مسائل به ظاهر ساده
امین حیایی -دیوونه میسازی

دانلود آهنگ جدید امین حیایی به نام دیوونه میسازی همراه با کیفیت اصلی+پخش آنلاین
Amin Hayayi‰ Divoone Misazi
 
 
♥متن آهنگ امین حیایی به نام دیوونه میسازی ♣
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
آرومه کنار تو دلم آرومه نباشی پیش دل آشوبه دیوونه ی تو بودنم خوبهخوشحالم از اینکه دارمت خوشحالم اگه بگذره هر چند سالم عشق تو توی قلبم دار
گفت: "دیوانگی شاخ و دم ندارد. وقتی آدم با آدم های دیگر شباهت نداشته باشد، ديوانه محسوب می گردد."گفتم: "اگر همه مردم ديوانه بودند ، تا حالا همدیگر رو خورده بودند."گفت: "نکته همین جاست که آفت عالم و بلای جان بنی آدم همیشه نیم عقلا و نیم دیوانگان بوده اند . و الا از آدم تمام عاقل و تمام ديوانه – اگر فرضا پیدا شود – هرگز سر سوزنی آزار نمی رسد."دارالمجانین | محمدعلی جمااده  (1376-1270)
 
 
 
گفت: "دیوانگی شاخ و دم ندارد. وقتی آدم با آدم های دیگر شباهت نداشته باشد، ديوانه محسوب می گردد."گفتم: "اگر همه مردم ديوانه بودند ، تا حالا همدیگر رو خورده بودند."گفت: "نکته همین جاست که آفت عالم و بلای جان بنی آدم همیشه نیم عقلا و نیم دیوانگان بوده اند . و الا از آدم تمام عاقل و تمام ديوانه – اگر فرضا پیدا شود – هرگز سر سوزنی آزار نمی رسد."دارالمجانین | محمدعلی جمااده  (1376-1270)
 
 
 
بچه بودیم و جاهل، حساب کتاب نمیکردیم داریم به احساسات هم ضربه میزنیم.الان یه کم بزرگ شدیم و یه کم عاقل، بیشتر حواسمون به خودمون هست که هرکی نیاد سرشو بندازه پایین، همه چی را بهم بریزه و بره.
بعدا که شاید یه کم بزرگ تر بشیم، آسون تر بگیریم و بخندیم به همه این احوال! 
تو مثل من کجا همدل بیابی،
انیس و همدم خوشگل بیابی؟
کُشایی صد گره از مشکل دل،
چو من بکشاده دل مشکل بیابی.
 
به چشمان سیاهت نم نبینی،
در این عالم غم عالم نبینی.
همه دم می کنم زاری بسیار،
دل من را به چشم کم نبینی
 
سر دانا همیشه در بلا است،
مکافات قضا تنها جزا است.
چو در پاداش و در انعام تقدیر،
ا گر تقصیر نه، قسمت خطا است.
 
تو که غافل نه ای از عالم من،
چرا شادی کنی در ماتم من؟
اگرچه کم شود سالی ز عمرم،
نگردد ذره ای کم یک غم من.
 
دل ناپاک تو غرق گنه باد،
بعضی ها خوشحالند و خوشحالیشان حتی توی کامنت گذاشتنشان هم مشخص است . بعضی ها الکی خوشند و الکی خوشیشان را فقط می شود از چشمهایشان فهمید . بعضی ها درد دارند و دردشان را همه جا جار می زنند . بعضی ها درد دارند و دردشان را فقط از چشمهایشان می شود فهمید . بعضی ها گریه می کنند اما اشکهایشان، اشک تمساح است . بعضی ها گریه نمی کنند اما از چشمهایشان معلوم است  که اشکی به بزرگی یک سکوت گوشه ی چشمشان به کمین نشسته . بعضی ها نیتشان خوب است اما بد عمل می کنند .
الآن داشتم کارناوال و رژه سامبای برزیل را نگاه می کردم
 
و
 
فهمیدم چرا دنیا مردم ایران را تحریم می کند و به عنوان نمونه برزیل را تحریم نمی کند
 
و
 
در برزیل اگر رژه ای است، رقص و شادی است و دنیا هم نگاه می کند و شاد می شود
 
ولی در ایران
 
به تشویق مسئولین کم کله انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی
 
رژه مرگ بر دنیا، توهین به دنیا و سوزاندن پرچم کشورهای دیگر است که خودش نوعی خشونت و تحریم است
 
امیدوارم مردم بی عقل ایران عاقل شوند
 
و
 
همچون من
 
دست ا
یکی از کتاب فروشی های شهرمان (که البته زیاد هم نیستند)  روی قفسه هایش کنار کتاب های عادی و بزرگ مجموعه ای از کتاب های کوچک گردآوری کرده. چند تا از این کتاب های جیبی که اتفاقا مفید و دلنشین هم هستند مثل گزیده های شاملو و تکنیک های مدیریت زمان خریده ام و در کیف های مختلف ام یکی از این کتاب ها گذاشته ام که هر وقت کیف دستی ای برمیدارم یک کتاب در آن باشد و در ماشین مطالعه کنم. تجربه به من ثابت کرده که در ماشین اگر نور کافی باشد میتوانم با تمرکز خوب و ق
نویسنده : اشکان ارشادی 
 
بارها نشنیده ایم که : جواب ابلهان خاموشیست. 
از گلستان سعدی این حکایت انتخاب کرده‌ام تا با هم بخوانيم
جالینوس ابلهی را دید دست در گریبان دانشمندی زده و بی حرمتی همی‌کرد گفت اگر این نادان نبودی کار وی با نادانان بدین جا نرسیدی.
دو عاقل را نباشد کین و پیکار
نه دانایی ستیزد با سبکسار
ادامه مطلب
با تمام تظاهر به عاقل بودن، باز هوای چرند سُرایی به سَرم زده! اونهایی که با نوع و شیوهٔ چرندیاتم آشنایی دارن احتمالن تووی دلشون میگن: این بازم خُل شد! و میروند که رفته باشند، که مثلن بگذارند یکه و تنها، آزاد و رها، جدا از هر ریسمان، در آسمانِ پرستارهٔ موهوماتِ توخالی، پرواز کنان خوش باشم.
خب فکر کنم همین کنترل بخونم و تمام اختیاریام رو سیستم دیجیتال بردارم و با توجه به این که ماینور کامپیوتر هم دارم میگیرم خوب چیزی میشه آخرش . 
فقط اگه خوب تلاش کنم و ساعی باشم !
درس  و سیگنال های حیاتی رو هم سر کلاساشون شرکت می کنم و اینا ولی واحدام نمی رسه بگیرمشون .
نیوشا خوب ترکیبیبرای خودت داری میسازی فقط اگه عاقل باشی و خوب و درست درس بخونی . 
باران که شدی مپرس این خانه کیست … سقف حرم و مسجد و میخانه‌ یکیست
باران که شدى، پیاله‌ها را نشمار … جام و قدح و کاسه و پیمانه‌ یکیست
باران! تو که از پیش خدا مى‌آیی … توضیح بده عاقل و ديوانه یکیست
بر درگه او چونکه بیافتند به خاک … شیر و شتر و رستم و موریانه یکیست
با سوره ى دل ، اگر خدارا خواندى … حمد و فلق و نعره مستانه یکیست
این بى‌خردان، خویش، خدا مى‌دانند … اینجا سند و قصه و افسانه یکیست
از قدرت حق ، هرچه گرفتند به کار … در خلقت تو، و بال پ
*چرا سردار سلیمانی، مثل خیلی از یون، از محبوبیتش سوءاستفاده نکرد؟
چون عاقل بود!*
چرا ایشان مثل خیلی از یون از محبوبیتش سوءاستفاده نکرد؟ چون عاقل بود و از محبوبیتش جز برای دین، و جز برای اصل انقلاب، و جز برای امنیت کشور استفاده نکرد، او می‌دانست اگر کسی از محبوبیتش سوءاستفاده بکند، چه بلایی بر سرش خواهد آمد. اگر کسی بگوید سردار مؤمن بود، آن هم به‌دلیل عقلانیتِ او بود که مؤمن شده بود. چه کسانی‌ ایمان نمی‌آورند؟ کسانی‌که نادان‌اند
ابن سنان گوید بجصرت صادق ع عرصکردم مردیست عاقل که گرفتار وسواس در وصو و نماز میباشد فرمود چه عقلی که فرمانبری شیطان میکند گفتم چگونه فرمان شیطان میکند میبرد فرمود از او بپرس وسوسه ایکه باو دست میدهد از چیست قطعا بتو خواهدگفت از عمل شیطانست  
بابابزرگم همیشه می‌گفت باید مواظب تخم‌مرغ‌ها و کلمات باشیم که هیچ کدام‌شان قابل برگشت و درست شدنی نیستند. هر چی سنم بالاتر می‌رود، بیشتر می‌فهمم بابابزرگم چقدر عاقل بوده.
ماهی بالای درخت/ لیندا مالالی هانت/ ترجمه پریناز نیری
الان، بعد این همه روزایی ک گذشت، ب این نتیجه رسیدم که ارزششو داشت، ارزششو داشت ک ازون ارزوها دست بکشم و چیزی ک میتونستم بدست بیارم رو بزارم کنار تا بیشتر کنارتون باشم
نمیگم اون راه دیگه اشتباه بود، نه، اونجا هم مثل الان به سازگاری میرسیدم و چیزای زیادی یاد میگرفتم اما اینجا هم یادگرفتم، بزرگ شدم و عاقل به روش دیگری:)
{سبک زندگی مهدوی - شماره 37}
 
اهمیت رجوع به مشاوره
 
 یکی از مواردی که در شرایط امروز جامعه و با توجه به پیچیده بودن مسائل و شرایط زمانه، ضرورت آن بر هیچ انسانی پوشیده نیست، رجوع به کارشناسان و متخصصان و استفاده از م ایشان است .
در سبک زندگی مهدوی، تاکید ویژه ای به م کردن شده است. در روایتی از رسول مهربانی ها نقل شده که فرمودند: م کردن با عاقل خیرخواه مایه هدایت و میمنت است و توفیقی است از جانب خداوند. پس هرگاه خیرخواه عاقل تو را راه
۵ ترم علوم پایه هم تموم شد:)فکر نمیکردم یه روزی این جمله رو بنویسم:)، برام خیلی دور بود ترم ۵! ترم اول که بودم، فکر میکردم به ترم ۵ که برسم قراره خیلی خفن، شاخ، عاقل و بالغ بشم! 
تو این ۵ ترم سعی کردم مهارت های مختلفی کسب کنم، با یه سری از ترس هام مقابله کنم و شجاعت بیشتری کسب کنم.
امیدوارم از فیزیوپات پزشکی شیرین تر بشه:)
پ.ن : شهریور علوم پایه دارم ^___^
گاهی وقت ها پیش می آید که درجایی یا درمواجه با کسی نمی دانيم چه رفتاری انجام دهیم که مناسب ودرست باشد.یک انسان عاقل می داند که بی اعتنایی به احساسات دیگران‌‌،کاری زشت و ناپسند است و سرچشمه بسیاری از مشکلات روزمره میشود.
معاشرت در لغت به معني آمیختن،باهم زیستن،باهم گفتن وشنیدن و.است.آدم ها برای اینکه منظورشان را بهتر به هم برسانند وراحت تر باهم زندگی کنند آداب و رسومی را بوجود می آورند.بعضی از این آداب ورسوم برای نشان دادن دوستی واحترام و
دیوارنوشت‌های من
+ مجالس
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم محصول دعا در ره جانانه نهادیم در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش این داغ که ما بر دل ديوانه نهادیم سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد تا روی در این منزل ویرانه نهادیم در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را مهر لب او بر در این خانه نهادیم در خرقه از این بیش منافق نتوان بود بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم چون می‌رود این کشتی سرگشته که آخر جان در سر آن گوهر یک دانه نهادیم المنه لله که چو ما بی‌دل و دین ب
پدربزرگم تعریف می‌کرد: در زمان‌های قدیم، مردی یهودی در شهر ما زندگی می‌کرد که همه او را فارغ از اینکه اسم اصلی‌اش چه بوده، به مناسبت دینش جوود(:جهود) صدا می‌زدند. آدم بسیار خوبی بود (العهدة علی الرّاوی) تا جایی که روزی به وی گفتند: "تو که اینقدر خوبی، بیا و مسلمان شو". او هم نگاهی عاقل اندر سفیه به آنان انداخته و گفت:بیا مسلمان شویم»!
پاورپوینت اتحاد عاقل و معقول

پاورپوینت اتحاد عاقل و معقول
فرمت فایل: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 157
 
 
 
 
اتحاد عاقل و معقول
حقیقت علم از نظر صدرا
صدرا: علم از سنخ وجود است. گاهی نیز علم را کیفیت نفسانی می‌داند
وجود در ذات خود نه جوهر است نه عرض. جوهر و عرض بودن وجود، بالعرض است.
با توجه به این‏که گستره وجود همه چیز را فراگرفته، در مرحله‏ای عرض و مرتبه‏ای بالاتر، جوهر و در برترین‏ مرحله فوق جوهر و عرض باشد که آن ذات واجب الوجود بالذات است.

جهت
چندسالی‌ می‌شود که برایت ننوشته‌ام، و دیگر حتی بعید می‌دانم گذرت به اینجا بیفتد. این‌ها تقصیر تو نیست. تقصیر روزهایی‌ست که می‌گذرند و آدم‌ها را تغییر می‌دهند و روابط را هم. یعنی راستش را بخواهی من مقصرم؛ نه روزها، نه تو، نه هیچ‌یک از این آدم‌ها. تنها من. حالا احساس می‌کنم تو هم فهمیده‌ای که ديوانه‌ام امیرحسین. ماه پشت ابر نمی‌ماند. ديوانه هم پشت چهره‌ی عاقل و معصومانه‌‌اش. یک روز گندش درمی‌آید و همه می‌روند، حتی آن زن که می‌گفت ر
بلخره اون دو تا دندون عقل ‌کج که توی فکم جا نمی شدن و داشتن لپمو سوراخ می کردن و داشتن نظم دندونامو به هم می ریختن ؛ بلخره اونام جزیی از من بودن و حالا کندنشون دل تنگم کرده و ته حلقم مزه ی خون حس می کنم! به دندونای عقل دیگه م فک می کنم که کم کم دارم می کنمشون. نمی دونم به خاطر عاقل شدنه یا کم حوصله شدن. نمی دونم خو کردن سخت تره یا کندن. کندن. کندن.
تاکی به تمنای وصال تویگانه
                                  اشکم شود ازهرمژه،چون سیل روانه
خواهد که سراید غم هجران تو یا نه
                                 ای تیر غمت رادل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول وتوغائب زمیانه
                               رفتم به در صومعه عابدو زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع وساجد
                             در میکده رهبانم ودرصمعه عابد
گه معتکف دیدم وگه ساکن مسجد
                             یعنی که
در ادامه پست قبل و پست قبل‌ترش
اگر کسی جایی به ما مجال عرض اندام داد ، جایی که هیچ کس دیگری این مجال را نمیدهد ، وما به معني بی عرضه بودن وی و عدم کنترل او بر اوضاع نیست . شاید وی برای امثال ما ارزش قائل است . لذا با سوء استفاده از موقعیت پیش آمده شخصیت خود را به لجن نکشانده و خار و خفیف نباشیم.
 دل  خروشان   اندرین   دریای غم ساحل کجاست
              ای شکسته کشتی ی ما می روی منزل کجاست
 در گلستان  چون   گلی  تنها  نشسته  در سکوت
              باغ  و  راغ  ماتم  گرفته  خوش غزل بلبل کجاست
 یک  دمی   از خوش   الحانی   داغ  مارا   تازه کن
              آنکه  داغ   ما   کند   تازه   همان   شاتُل کجاست
 همچو  پروانه  در شب   هجران با شمع  سوختیم
              از جدایی  چه   حکایت   میکنی  حاصل  کجاست
 غم تو  ساغر   غرق  کردیم 
محمود میاندار هیئت هست.
جوانی سی و شش هفت ساله ی تنومند و با انصاف و با مروت. دوستدار نظام و اسلام.  و قلبش به رهبر انقلاب مطمئن.
عاشق کربلا و امام حسین علیه سلام. وقتی که پیاده روی اربعین مد نبود محمود به هر مشقتی بود باید خودش را می رساند به پیاده روی.
این سالها هم که به عنوان خادم در موکب ها حضور پیدا میکنه.
 
سوار ماشینم که شد پرسیدم:
++:محمود چند تا بچه داری؟
-- : دو تا
++: واقعا؟!!! چرا اینقدر کم؟. فکر میکردم حداقل 4 تا داشته باشی
-- :" بعد از
یکی از شاگردها به اسم "ایلیا" پسر فوق العاده‌ای هست! به طرز قشنگی هم خوش قد و بالاست، هم خوش قیافه، هم‌ مودب، هم باهوش، هم عاقل، هم کلمات رو درست ادا می‌کنه هم به وقتش بلدِ شیطنت و بازی کنه! بین بیست تا دانش‌آموز اون کلاس این تنها پسریِ که هر بار از دیدنش خستگیم در میره. وقتایی که لازمه کمکم می‌کنه‌. بهش میگم ایلیا تو خیلی پسر عاقلی هستی! نگام میکنه انگار که خودش هم بدونه، میگه "تشکر"!
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-عشق رنگ وبوی الهی دارد- هم به های است و- هم به هوی- های وهوی توئی- هم دراین جا ئی وهم درانجا ئی-هم به در جامی وهم درسبوحی-به هم مرادی وهم به تو مریداند-هم به در پیام ای وهم درکلام-هم درسفید هستی هم درسیاه سیاه -من همان   که توگویی تو همانی که خودگویی- نه چنین ام که توخواهی –توچنانی که –من خواهم-هم سماواتییم هم زمینی ام-به زنجیر توبسته  وبرده دینم- برای دل تنهایم توجام شرابی من اب سرابم گرفتاررتوام انچنان حق
#دختر_است_دیگر
اگر احساساتمان را نشان دهیم، میگویند نمایشی است.اگر رویای فرصت برابر داشته باشیم میگویند متوهم شده،اگر عصبانی بشویم، میگویند هیستریک و غیرمنطقی یا ديوانه شده اید.‌اگر آرزوهای بزرگ داشته باشیم،‌ میگویند رؤیایی ست.‌زنی که اولین بار به فضا رفت، ديوانه بود،زنی که وارد رینگ بوکس شد، ديوانه بود،زنی که ریاضی دان جهان بود، ديوانه بود،زنی که نخست وزیر است، فرماندار است، مدیر است،زنی که رقابت میکند،زنی که میجنگد،زنی که میوفتد و
مدت ها قبل توی زندگیم یه کارایی کردم که الان میگم کاش توی اون لحظه یه نفر بود و بهم میگفت این کارو نکن! این کار، این روش، این مسیر، به این شکل و با این هدف و با این شرایطی که تو داری، اون طوری که میخوای عملی نمیشه. 
ولی خب کسی نبود که بهم بگه. 
امروز اما خودم هستم و به خودم میگم که باید چه مسیری رو بری و چطور این مسیر رو طی کنی. 
قبلا هم گفتم ما هیچ وقت به اندازه کافی عاقل نیستیم ولی هر چی که پیش میریم و از اتفاقات مختلف درس میگیریم یکم نسبت به قبل ع
کلی تلاش برای اینکه به دیگران ثابت کنی که کی هستی
چه هدف سستی و چه تلاش بی خودی
روز ها می گذرند و من هر روز می فهمم که فکر کردن دیگران در موردت چقدر بیخوده
قطعا کسی که همش تو زندگیش شکست خورده و ضعیف بوده تو رو یه ادم شکست خورده می بینه.خوب بذار ببینه مگه به دیدنه اونه
روزگار به من اموخت دیگران هر انچه در موردت فکر کنن اشتباه قطعیه
من هیچ وقت از هدفام نمیگم و هیچ وقت تلاش هایی که کردمو جار نمیزنم
بذار همه فکر کنن که بی عرضم بذار فکر کنن که نمی تون
دلتنگ نگاهت هستم احساس میکنم تا زمانی که تو باشی دنیا معني دارد زندگی با حضور تو در این دنیا زیباست وقتی برای زنده ماندنت تلاش کردم نمی دانستم یک روز اینگونه خشنود خواهم بود دلم از حضورت لذت میبرد چشمانت دنیا را پر از رنگ میکند هیچگاه فکر نمی کردم یک موجود کوچک ناخواسته با تمام وجود خواسته اینگونه بیقرارم کند اینگونه عاقل سود بزرگ شود بخندد یک روز پرسیدی اگر مادر شوی او را بیشتر از من دوست خواهی داشت میخواهم بگویم نه حتی اگر مادر باشم موجود
دانلود آهنگ ديوانه چو ديوانه ببیند خوشش آید + متن وکیفیت
هم اکنون رسانه جاز موزیک ترانه ديوانه چو ديوانه ببیند خوشش آید از همای مستان را آماده کرده
Exclusive Song: Homaye Mastan – Divane” With Text And Direct Links In jazzMusic.blog.ir
متن آهنگ ديوانه چو ديوانه ببیند خوشش آید  :
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
یه ساغرو پیمانه و دلدار نشایدپیمانه بباید زد‌‌ و تردید نباید
!!♩♬♫♪!!
بر دلبر ديوانه بگوئید بیایدديوانه چو ديوانه ببیند خوشش آید
!!♩♬♫♪!!
هنگام به کوی در میخانه گذار استمی
باهم شمردیم طرف سه بار دستشو ب طور مثلا اتفاقی زده بود ب دست من
بار آخرم ک دستشو گذاشته بود رو دستم
آدم عاقل اگ دلت میخواد بهتره بری با یکی ک اهلشه
دستمالی کردن دختر مردم دیگه چیه؟!
.
خیلی دلم میخواد براتون بشینم تعریف کنم ولی خیلی خسته شدم
چند وقته نرفتم پیش روانشناسم
از اینطرفم ی تصمیماتی گرفتم.
بزاریم زمان خودش پیش بره ببینیم چی میشه
خدایا هرچی خیر و نیکیه برای همه پیش بیار
الهی آمین
انتخاب های لحظه به لحظه ی آدم جهت خوشبختی یا عدم خوشبختی ش رو نشونه می گیره. اگر انسان عاقل باشه، چرخه ی انتخاب و عملش یه چرخه ی درست و بالا برنده میشه و اگر چرخه معیوب باشه، دست و پا می زنه و واپس رانده میشه با تقلاهاش در چرخه ی معیوبش.

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها