نتایج جستجو برای عبارت :

غرقه درنیل چه اندیسه کندباران را

هر چه می نگرم از تو خیزد آن موج احساسی که از درون غرقه کرد مرامن ساحل بی حفاظتو اقیانوس بی رحماحساس که بلرزد سونامیخواهد شدو من کجا خود را از تو حفظ کنم وقتی پیوسته ام به توتا آن حد که نامم را از من میگیرنداگر تو نباشی .#الهام_ملک_محمدی
شیخ ریا سوی دل ما میاغرقه شوی، دامن دریا میا
راه زدی، باختی و سوختیشد به هوا هر چه که اندوختی
نیک نگر راه به چَه برده‌ایعاقبت خویش تبه برده‌ای
خلق مرو این همه با مردگانخیمه مزن بر ره افسردگان
آخر این قصّه بترکد حبابشفته شود قافله‌ی مرد خواب
نوبت تندرزن بیداری استهوش که هنگامه‌ی هشیاری است
چرخ دگر، دور دگر، دور نورذوب شود سامره‌ی زرّ و زور
وقت عرق‌ریزی مرد دل استوقت برون‌کردن گُل از گِل است
دامن از این قوم برون‌کرده پاکدر عدم عشق به تبد
خواستم برایت بنویسم که برایم بنویسی از خودت، از روزهایت، از روزمره‌هایت و از خودِ این روزهایت. خواستم بنویسم با من از عشق بگو پیش از آنکه در اشک غرقه شوم. یاد براهنی آمد. دیدم هستی خسیس‌تر از حرف‌ها هست و خواهد بود. به تدوام بطالتم پرداختم؛ خسته از اندوه غروب جمعه‌ی زمستانه.
گاهی حضورت چه پر رنگ می شود.
آن قدر که در تک تک لحظاتم،وجودت را حس میکنم.
در شادی ام،تو را می بینم خنده بر لب که با آغوش باز، دعوی بوسه ی من بر لبان سرخت میشوی. 
در غمم، تسکین و آرامش دهنده می بینمت که دست نوازش بر سرم میکشی و به من میگویی: آه بنده ی من!  به من امید داشته باش. من کنارتم! 
آنگاه است که من غرقه در خوشحالی و غوطه ور در آرامشم.ممنون بخاطر وجودت خداجون!
 
 
نعمت الله است دائم با خدا
نعمت از الله کی باشد جدا
در دل و دیده ندیدم جز یکی
گر چه گردیدم بسی در دو سرا
میل ساحل کی کند بحری چو شد
غرقه در دریای بی پایان ما
ما نوا از بینوائی یافتیم
گر نوا جوئی بجو از بینوا
از خدا بیگانه ای دیدیم نه
هر که باشد هست با او آشنا
سروری خواهی برآ بر دار عشق
کز سر دار فنا یابی بقا
سید سرمست اگر جوئی حریف
خیز مستانه به میخانه درآ
حال آدمی را دارم که در حال غرق شدن است و هرچه بیشتر دست و پا می‌زند، بیشتر فرو می‌رود و به محض این‌که سرش را از آب بیرون می‌آورد تا نفسی تازه کند، دستی روی سرش فشار می‌آورد و دوباره.صدای نوتیفیکیشن تلگرام برایم شده مثل شوک الکتریکی. باور کنید با هر بار به صدا درآمدنش قلبم چند ثانیه از کار می‌افتد. عطای بودنش را این‌بار به لقای آرامشم نمی‌توانم ببخشم. نمی‌دانم با چه زبانی می‌شود حرفی را به کسی که نمی‌خواهد چیزی را بپذیرد قبولاند. به زبا
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

با تمام خستگی
خواب ب چشمانم نمی آید
غریب و تک و تنها و بی کس
در این شب، در این لحظه، در این ساعت
ب سوی تو پناه آورده ام مولای من
مرا دریاب
سایه ای پوسیده و مانده در گرداب دنیا
بی پناهی ناامید
غرقه ا
صبح کردیم توی اتاق ما سه چهار تا زن  و حرف از توی جوب حوادث گذشت و به مسائل اجتماعی رسید. این گفت بچه هه را این طوری یده اند و آن گفت اینجا و آنجا می رویم و پول جمع می کنیم برای گوشت و مرغ و به مردمان می دهیم و آن یکی گفت زنگ زدم به موسسه خیریه و گفتند قاب عکس کهنه تان را هم می گیریم تعمیر می کنیم و به نیاز مند می رسانیم . 
گرسنگی موج می زند و صفها طولانی شده اند و گوشت یخی نایاب است اگر گوشت الاغ هم باشد 
آب دهنم را قورت می دهم اول صبحی صبحانه به ا
آموزگارم، تو باغبانی                                می پرورانی بذر وجود، با مهربانی                            با درس هایت دیو جهالت از من گریزد                            اندرز هایت، بهر وجودم، شد پاسبانی                                من غرقه بودم در بحر غفلت                                دستم گرفتی ای ناجی من                               من همچو قایق، تو بادبانی                            بر خوان دانش من میهمانم                            تو ای معلم ، خود میزبانی      
رسته‌ام از کمال انسانیاز حروف قیل و قال انسانی از جهات بی‌ثبات زوالاز جنوب و از شمال انسانی چون که برجسته‌ام به قامت روحباک نیستم از رجال انسانی زحمت عمرها بسی بردمتا که شد پاک سال انسانی هر کسی ریسمان خود بافددر پی اتّصال انسانی من ولی غرّه‌ام به حالت خویشغرقه در ارتحال انسانی حلمیا چشم حال خود وا کنبسته کن چشم و چال انسانی
آموزگارم، تو باغبانیمی پرورانی بذر وجود، با مهربانیبا درس هایت دیو جهالت از من گریزداندرزهایت، بهر وجودم، شد پاسبانیمن غرقه بودم در بحر غفلتدستم گرفتی ای ناجی من،من همچو قایق، تو بادبانیبر خوان دانش من میهمانمتو ای معلم، خود میزبانیکار تو باشد، ارشاد انسانهمکار خوب پیغمبرانیسلام . دوستان عزیز.روز معلم به تمام معلم های زحمت کش این سرزمین تبریک می گویم . ان شاء الله که با تدریستان مایه پیشرفت ما و کشور عزیزمان شوید❤️️❤️️این وبلاگ از ای
میگن یک تکنیک درمانی هست تو روانشناسی که طرف رو در شرایطی که نسبت بهش فوبیا داره و درگیره قرار میدن. تکنیک غرقه سازی! نمی دونم کجا و در چه مواردی کاربرد داره ولی من که صبح به عنوان بخشی از کار عملی، توده سرطانی روده موش رو با تیغ جراحی تیز خرد کردم و مراحل کار را به همراهی هم‌گروهی به طور قابل قبول انجام دادم، تا الان که یادش میافتم خودمو چنگ می‌زنم. :))
 
نوشتنش سخت بود اما نوشتم که شاید خوب باشه. شما از چه کارهایی فوبیا دارین که بعد تو مو
آخر دل است این
دل چون توان بریدن ازو مشکل است این
آهن که نیست جان من آخر دل است این
من می شناسم این دل مجنون خویش را
پندش مگوی که بی حاصل است این
جز بند نیست چاره ی دیوانه و حکیم
پندش دهد هنوز، عجب عاقل است این
گفتم طبیب این دل بیمار آمده ست
ای وای بر من و دل من، قاتل است این
کنت چرا نهیم که بر خاک پای یار
جانی نثار کردم و ناقابل است این
اشک مرا بدید و بخندید مدعی
عیبش مکن که از دل ما غافل است این
پندم دهد که سایه درین غم صبور باش
در بحر غرقه ام من و ب
 
سرسبزترین بهار جاویدتو اى سبزترین بهار جاوید! اى نشان بى نشان‏ها! اى آیینه نور! اى راز سر به مهر! اى بیکران!تو آن روز خروشیدى و امروز. باور نمیکنم که با آن همه خروش در خاک خفته ‏اى! اى که حضور دریایى تو در آسمان‏ها جارى‏تر از رودهاست! هنوز تپش امواج پرخروش غیرتت لرزه بر اندام دشمنان می‏افکند.ما خفتگان در ساحلت غرقه به طوفانیم و تو چه آرام، در پهنه بیکرانت، حیرتمان را به نظاره نشسته‏ اى. چه زیباست قاب عکس خالى‏ات بر دیوار قلب‏مان. هنوز در
متن تصنیف غزلی از مولانا جلال الدین رومی
ما همگان محرمیم آنچ بدیدی بگوای شه و سلطان ما ای طربستان مادر حرم جان ما بر چه رسیدی بگونرگس خَمار او ای که خدا یار اودوش ز گار او، هر چه بچیدی بگوای شده از دست من چون دل سرمست منای همه را دیده تو آنچ گزیدی بگوعید بیاید رود عید تو ماند ابدکز فلک بی‌مدد چون برهیدی بگودر شکرستان جان غرقه شدم ای شکرزین شکرستان اگر هیچ چشیدی بگومی‌کشدم می به چپ می‌کشدم دل به راسترو که کشاکش خوش است تو چه کشیدی بگومی به ق
دوستای ایرانی من الان یه جوری شدهتا یکی میگه مورگیج بروکر، اینا کر کر میخندن :)))
چون همیشه میگم بهشون که پسره استاد دانشگاه بود!! ول کرد درس و کارو و رفت درس دلالی خوند!
و اینکه ایرانیا علاقه زیادی دارن که دلال بشن چون بلاخره کلاه سر مردم گذاشتن اسونترین کاره و پول هم توش هست :)
مخصوصا که پول مفت و مال مردم از خیلی کشورا وارد کانادا میشه
ولی اینو بهتون میگم
که واقعا به نظرم تنها شغلی که بیشترین درامد و بازار کار رو توی کانادا داره شغل دلالی، مورگ
این نمایشگاه که به مناسبت ماه مبارک رمضان صورت گرفته بود توسط ریاست محترم دانشگاه آقای دکتر اناری و مسئولین امور فرهنگی دانشگاه افتتاح شد.
در این نمایشگاه غرفه هایی همچون غرقه ظهور، دفاع مقدس، امام علی (ع) و. برپاشد. غرفه ها همراه بودند با فروش اشیاء تزئینی، کتاب با موضوعات مختلف، پیکسل شهدا، قاب های قرآنی و. .
این نمایشگاه از استقبال ویژه دانشجویان برخوردار بود و به مدت یک هفته در سالن اصلی دانشگاه برپا بود.
خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند
هوا ابریه ولی سه تا ستاره پیداست، اون گوشه از آسمون روشن شده و همه رو به خودش خیره کرده ستاره های کنجکاو! حتمن دارن فکر میکنن که پشت ابر چه خبره! (از دید ناظر زمینی طبیعتا) واسشون بدیهیه که حتی اگه میخوان برن پشت ابر باید با هم برن و خب کنجکاوی دلیل کافی و هیجان انگیزی به نظر میاد. میرن پشت ابرها. ولی دیگه نگاهی نمیتونست بهشون بیوفته. دوباره آسمون شد همون یکنواختِ ابری همیشگی! دیگه جایی از آسمون روشن نبود. دوبا
محاکات غزاله علیزاده رو در حالی میبینم که شب رو اصلا نخوابیدم 
ساعت هشت صبح تصمیم گرفتم ببینم! و خوشحالم با تمام وجودم که دیدمش
امروز آ بهم گفت تو آدمی هستی که من از آشناییش خوشحالم تو آدم ویژه ای هستی 
و من غرقه در شادی بهش گفتم تو هم همینطور
یه مصاحبه از سوسن تسلیمی هم در این شب متصل به روز دیدم! در مورد مهاجرتش حرف میزنه و میگه کیه که دلش بخواد بره! وطنت در تو زنده ست! یا به قولی ما از ایران رفتیم ولی ایران از ما نرفت
بله ایرانه خانم زیبا با ت
#معرفی فیلم
یک سری فیلم‌ها و کتاب‌ها هستند که آدم وقتی تمومشون میکنه یه خمیازه میکشه و پامیشه میره تو رختخوابش، و یک سری دیگه از آثار هستند که وقتی تموم میشن آدم تا ساعت‌ها غرقه توی داستانشون و اون‌ها رو مرور می‌کنه و فکرش درگیرشونه. دیشب من یکی از این فیلم ها رو دیدم.
فیلم زندگی دیگران، ساخت کشور آلمان - ۲۰۰۶ 
یک اثر معرکه که هرچی بگم از زیبایی این فیلم کم میکنه، اگر ندیدید این فیلم رو حتما حتما پیشنهادش میکنم و مطمئن باشید با هر سلیقه‌ای
این یک ایده است فقط. دقیق نیست. پر از خلأ است. فاقد اهمیت است و غیره. منتها ایده داشتن خوب است زیرا ایده‌ها که زیاد شوند و بتوانی سازگارشان کنی آن‌وقت بینش خواهی داشت و زیستنی که با بینش همراه است رضایت‌آور است. حالا چرا رضایت خوب است؟ برویم سروقتِ ایده.
مگنِس کارلسِن مطابق با نظر خیلی‌ها بهترین شطرنج‌بازی است که تاریخ شطرنج تا اینجا به خود دیده است. آنهایی هم که چون و چرا می‌کنند نمی‌گویند او بهترین نیست؛ می‌گویند کنار دست او باید بابی ف
بــــــزن پاکیزه کن دنیای پراندوه و ناامید!
ببار ای ابربزن پاکیزه کن دنیای پر اندوه و ناامّیدبزن تا این جهان مرده و سرد و گره خورده شود زنده
ببار ای ابربزن تا آنکه با آن قطره های نازک و تندتشود سیلی به زیر پاکه میشوید با خود سنگلاخ های گل‌آلود و بزهکاربزن تا اینکه دریای جهان رابا آن کردار پاک خود کنی لبریزتا که شاید این غم و اندوه و نومیدیدر آن غرقه بسوی نیست و نابودی شناور‌‌‌…
ادامه مطلب
<<هایدگر معتقد بود در دنیا دو وجه اساسی برای هستی وجود دارد:
۱.مرتبه‌ی فراموشی هستی و ۲.مرتبه‌ی اندیشیدن به هستی.
وقتی فرد در مرتبه‌ی فراموشی هستی است، در دنیای اشیا می‌زید و خود را در سرگرمی‌های روزمره‌ی زندگی غرقه می‌کند: فرد به پایین کشیده می‌شود تا هم‌مرتبه‌ی "وراجی‌های بی‌ارزش" شود و در آنها مستغرق. فرد خود را تسلیم دنیای روزمره و دلواپسی برای شیوه‌ی وجود چیزها می‌کند.
در مرتبه‌ی دیگر، یعنی مرتبه‌ی اندیشیدن به هستی، شگفتی ف
دیروز رفتیم قضیه رو واسه ی زینب تعریف کردیم ، اونم واقعا تعجب کرده بود از این دیوانگی های استاد چرت!
گفت بیاید بریم پیش بیچرانلو براش تعریف کنید ببینید نظر اون چیه، خب بیچرانلو معاون آموزشیه، 
رفتیم پیشش و اونم گفت این استاد کلا احساسیه و تو فضای مجازی غرقه ،نباید زیاد باهاش وارد ارتباط تو مجازی بشید،
و بعدشم گفت خودتون بدید باهاش صحبت کنید ، اگر تهدیدتون کرد مبنی بر نمره و حذف و اینا ، بیاید به من بگید.
عین پدر( نداشته م ) اروممون کرد و بهمو
هرگز درباره بدبختی هایت صحبت نکن و به آنها توجه نکن. اگر توجه کنی به آنها خوراک داده ای.توجه
خوراک ذهن است به هرچه که توجه کنی قوی تر میگردد. هرگز با توجه کردن به
بدبختی ها به آنها خوراک نرسان. بی خیال باش و بی علاقه. به یاد بسپار,
توجه واقعا خوراک و تغذیه است. به چیزهای منفی توجه نکن. به رنجهایت توجه
نکن و درباره اش سخن نگو. آنها را بزرگ نکن , این کار بسیار مخرب و نابود
کننده است. به رنجهایت بی توجه باش و با این کار آنها خواهند مرد. بیشتر به
شادی
تمنا
ای همه من محوِ تماشای تودیده ودل غرقِ تمنای تو

خودتو بهاری وبهاران زتوستجلوه ی عشق است سراپای تو

نام تو شد زمزمه ی لحظه هاروز وشبم غرقه ی رویای تو

همره من گشته به خواب وخیالنرگس جادوی فریبای تو

گُل کند این عشق به اردیبهشترقصِ غزل بزمِ دلارای تو

پادشه حسن تویی والسلامدیده ی من خاک کف پای تو

با تو تمام است مرا ناتمامدفتر دل مانده به امضای تو
                             #فرشید—فلاحی
بسم رب الرفیقدو سه دقیقه ای دیر رسیدم؛ سریع سلام میکنم، پالتو ام رو در میارم و میشینم روی صندلی. خودم رو که توو آینه نگاه میکنم پیشونی بلندم جلب توجه میکنه! موهام از دو طرف سرم رفتن عقب. حسین آقا میگه: مثل همیشه؟ میگم: آره، بی زحمت. موهام کم پشت شده، رشدشون هم کم شده، امروز بعد پنجاه روز میام اصلاح! این ینی یه رکورد. با خودم میگم هر دفعه دارم کار حسین آقا رو راحت تر میکنم.
توو همین فکرام که یاد پیرایش میفتم. یاد پسرک توو دل برو ای که دقیقا روی همین
تا مالک دورانی ای مرد تو می مانیبگذار بماند خصم در اوج پریشانی

در بستر ناکامی جان را ندهد هرگزاو را که سَر و کاراست با نفحه ی رحمانی

این شهد شهیدان را از کرب و بلا داریمقاسم به عموجان گفت : با شوق فراوانی

در عرصه گیتی هست تا ریشه هر فتنهما جان به کف استاده تا نقطه پایانی

سرباز علی پا را از سَر نشناسد هان ! خون بهرهمین دارد جریان به تن و جانی

تا کُشته نپنداری این خیل شهیدان راگر رهرو این راهی گر پیرو قرآنی

از جوشش این خون ها شد کرب و بلا پیداتا
در جلسه مشاوره فوبیا به درمان فوبیا که یک اختلال شایع از بین انواع اختلالات اضطرابی است که فرد مبتلا به آن از ترس افراطی، غیرمنطقی و مداوم نسبت به یک موقعیت رنج می برد، پرداخته می شود.
موقعیت فوبیک می تواند ارتفاع، عنکبوت، انواع حیوانات (مثلا سگ، گربه، مار، عنکبوت،موش) آسانسور یا موارد دیگر باشد.
اجتناب یا فرار دائمی فرد از موقعیت فوبیک باعث اختلال در عملکرد روزانه ( کار، تحصیل یا روابط فرد) می شود که نیاز به درمان آن ضروری می باشد.
آن چه که ا
پشتمان طرح نقشه هایی هست
پشت هر نقشه حرف بسیار است 
تا دهان مفت و گوش ها مفتند
پشتمان حرف مفت بسیار است 
علیرضا آذر
 
 
 
 
مرا گوید یکی مشفق بدت گویند بدگویان
نکوگو را و بدگو را نمی‌دانم نمی‌دانم
 
 
 
 
 
غافل‌اند این خلق از خود ای پدر
لاجرم گویند عیب همدگر 
مولانای جان
 
 
 
 
سعدی از سرزنش خلق نترسد هیهات
غرقه در نیل چه اندیشه کند باران را
 
 
 
 
مه فشاند نور و سگ عو عو کندهر کسی بر طینت خود می‌تندچون تو خفاشان بسی بینند خوابکاین جهان ماند
بسمک یا نور
*********
حضرت علامه حسن زاده آملی:

آنها ک در دریای منور وحدت غرقند، ب هر طرف رو می کنند:
{ فأینما تُوَلّوا فَثَمَّ وجهُ الله }
و 
{ أللهُ نورُ السّماوات وَ الأرض }
مشاهده می کنند ک همه ی انواع ادراک نیز ب همین نور » است؛
زیرا علم ب نور، 
و نور ب وجود برگشت می کند ک وجود، فوق مقوله است.
دکتر علی شریعتی انسان‌ها را به چهار دسته تقسیم کرده است:
١ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
عمده آدم‌ها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم می‌شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
٢ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویت‌شان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند. بی‌شخصیت‌اند و بی‌اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آیند. مرده
بسمک یا نور
*********
حضرت علامه حسن زاده آملی:

آنها ک در دریای منور وحدت غرقند، ب هر طرف رو می کنند:
{ فأینما تُوَلّوا فَثَمَّ وجهُ الله }
و 
{ أللهُ نورُ السّماوات وَ الأرض }
مشاهده می کنند ک همه ی انواع ادراک نیز ب همین نور » است؛
زیرا علم ب نور، 
و نور ب وجود برگشت می کند ک وجود، فوق مقوله است.
دانلود آهنگ شهاب مظفری زخمیه قلبمو نیمه جونم غرق خون پرو اشیونم
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * زخمیه قلبمو نیمه جونم غرق خون پرو اشیونم * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , شهاب مظفری باشید.
دانلود آهنگ شهاب مظفری به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Shahab Mozaffari called Zakhmieh Ghalbamo Nime With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ شهاب مظفری زخمیه قلبمو نیمه جونم غرق خون پرو اشیونم
بغل کردمت اشکات
 
گویی هنوز صدای بغض آلود امام
علی(ع) از فاصله ی قرن ها به گوش میرسد که با مردم کوفه میگوید:
یا اشباه الرجال و
لا رجال.ای نامردمان مردم نما،ای آنان که همچون اطفال در عالم رویاهای خویش غرقه
اید و عقلتان همچون نو عروسان تازه به حجله رفته است!
دوست داشتم که شما را هرگز
نمی دیدم و نمی شناختم که مرا از آن جز ندامت و اندوه نصیبی نرسیده است.
خداوند
مرگتان دهد که قلبم را سخت چرکین کرده اید و سینه ام را از غیظ آکنده کرده اید.
در جلسه مشاوره فوبیا به درمان فوبیا که یک اختلال شایع از بین انواع اختلالات اضطرابی است که فرد مبتلا به آن از ترس افراطی، غیرمنطقی و مداوم نسبت به یک موقعیت رنج می برد، پرداخته می شود.
موقعیت فوبیک می تواند ارتفاع، عنکبوت، انواع حیوانات (مثلا سگ، گربه، مار، عنکبوت،موش) آسانسور یا موارد دیگر باشد.
اجتناب یا فرار دائمی فرد از موقعیت فوبیک باعث اختلال در عملکرد روزانه ( کار، تحصیل یا روابط فرد) می شود که نیاز به درمان آن ضروری می باشد.
آن چه که ا
من در کشوری زندگی میکنم که واژه ی وجدان برای اکثر جمعیتش تعریف نشده است. مردمان کشور من بی شرف ترین و پست ترین میشوند به هنگام بلایا! به فرض مثال اگر ذره ای هم کمک به هم نوع و وجدان داشته باشند زیر تلی از خودخواهی مدفون است.
سیل تمام زندگی ما را شست و برد. ما به خاک قهوه ای نشسته ایم. هیچ وسیله ی به درد بخوری برایمان نمانده. صبح حدود ساعت ٧ با آتش نشانی تماس گرفتیم و شرح دادیم. گفت ٧:٣٠ زنگ بزنید تا شیفت عوض شود! دوباره تماس گرفتیم و گفتیم. جواب؟ با
من در کشوری زندگی میکنم که واژه ی وجدان برای اکثر جمعیتش تعریف نشده است. مردمان کشور من بی شرف ترین و پست ترین میشوند به هنگام بلایا! به فرض مثال اگر ذره ای هم کمک به هم نوع و وجدان داشته باشند زیر تلی از خودخواهی مدفون است.
سیل تمام زندگی ما را شست و برد. ما به خاک قهوه ای نشسته ایم. هیچ وسیله ی به درد بخوری برایمان نمانده. صبح حدود ساعت ٧ با آتش نشانی تماس گرفتیم و شرح دادیم. گفت ٧:٣٠ زنگ بزنید تا شیفت عوض شود! دوباره تماس گرفتیم و گفتیم. جواب؟ با

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها