نتایج جستجو برای عبارت :

عمطوست نرم کیف اولین بارعشق

حضرت امیر المومنین علیه السلام صدیق اکبر و فاروق اعظم امت پیامبر صلی الله علیه و آله
شیخ طبرسی رحمه الله می‌نویسد:
فقد صحّ عنه (ع) أنّه قال : أنا عبدالله وأخو رسول الله (ص) ، وأنا الصدّیق الأكبر ، لا یقولها بعدی إلاّ كذّاب مفتر ، ولقد صلّیت قبل الناس سبع سنین ».
وعن أبی ذرّ : أنّه سمع النبیّ (ص) یقول فی علیّ : أنت أوّل من امن بی ، وأنت أوّل من یصافحنی یوم القیامة ، وأنت الصدّیق الأكبر ، وأنت الفاروق تفرّق بین الحقّ والباطل ، وأنت یعسوب المؤمنین
م.کاکلی
اولين هارو باهاش تجربه کردماولسن سفر دو نفری با ی دختر
اولين راه رفتن دو نفره 
اولين دست گرفتن ی دختر تو خیابون
اولين لب 
اولين اغوش 
اصا کلا اولين دختری ک لمسش کردم
اولين جاهای ممنوعه ای ک نباید لمس میشدن ولی شدن
اولين محرمیت من با یه دختر
کلا اولين چیزای باحالی ک هر پسری تو زندگیش میتونه تجربه کنه.
اولين.!
 
هیچوقت اولين‌هارو دست‌کم نگیرید.!
اولين ها همیشه موندگار می‌مونن،شاید تو زندگی‌تون نباشن اما هیچوقت از ذهنت پاک نمی‌شند.
مثل ، اولين دوست ، اولين عشق ، اولين خاطره‌ی دو نفره ، اولين غذایی که می‌پزی و اولين کتکی که میخوری.!!.
ادامه مطلب
دل‌نوشته :
اولين تولد 
اولين اسباب‌بازی 
اولين سال تحویل 
اولين روز مدرسه
اولين دوست
اولين معلم 
اولين ۲۰ دوران تحصیل 
اولين زنگ ورزش 
اولين کتابی که خوندیم 
اولين روز دانشجو شدن 
اولين استاد
اولين روز کاری 
اولين عشق 
اولين مرگ . 
"اولين‌ها" را خوب به خاطر بسپارید و فراموش نکنید
که بعضی از "اولين‌ها" هرگز تکرار نخواهند شد. 
میگن اولين ها همیشه یاد آدم میمونه. ولی یه وقتایی اون اولينی که یادمون میمونه اولينیه که خودمون انتخاب کردیم. اولين تجربه ایکس بعد پیدا کردن خودمون و فهمیدن این که واقعا چی میخوایم. اولين تجربه فلان چیز که خودمون تصمیم میگیریم این دفعه دیگه واقعیه. به نظرم این اولين شیرین تره. چون مخصوص به خودمونه.مال خود خودمون.
شاید یکی از دلایلی که عشق این قدر خوبه اینه که پر از اولين هاست. اولين هایی که خودمون انتخابش کردیم.
هفت برتری امیر المومنین علیه السلام در کلام حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله (به روایت اهل تسنن)
حافظ ابی نعیم محدث و عالم بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی حُصَیْنٍ، ثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الْحَضْرَمِیُّ، ثَنَا خَلَفُ بْنُ خَالِدٍ الْعَبْدِیُّ الْبَصْرِیُّ، ثَنَا بِشْرُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْأَنْصَارِیُّ، عَنْ ثَوْرِ بْنِ یَزِیدَ، عَنْ خَالِدِ بْنِ مَعْدَانَ، عَنْ مُعَاذِ بْنِ
گویند: "حر بن یزید ریاحی"
اولين کسی بود که آب را به روی امام بست و اولين کسی شد که خونش را برای او داد.
.
"عمر سعد" هم اولين کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد برای آنکه رهبرشان شود و اولين کسی شد که تیر را به سمت او پرتاب کرد!
ادامه مطلب
اولين پست ها برایم جالب بوده اند.
وقتی وارد وبلاگی میشوم میروم سراغ آرشیو و اولين پست را میخوانم.
بنظرم باید چیز خاصی باشند.
اما معمولا پست های اول معمولی اند. مثل بقیه پست ها.

این هم اولين پست این وبلاگ است.
بنظرم باید چیز خاصی باشد.
اما معمولی است.
مثل بقیه پست ها.
هرچیزی آغازی دارد.
مثل زندگی.
مثل اولين باری که گفتیم ماما. یا بابا.
مثل اولين باری که قلم بر دست گرفتیم.
مثل اولين روز مدرسه رفتنمان.
مثل اولين دوستی که پیدا کردیم.
مثل اولين باری که
اولين پست ها برایم جالب بوده اند.
وقتی وارد وبلاگی میشوم میروم سراغ آرشیو و اولين پست را میخوانم.
بنظرم باید چیز خاصی باشند.
اما معمولا پست های اول معمولی اند. مثل بقیه پست ها.

این هم اولين پست این وبلاگ است.

بنظرم باید چیز خاصی باشد.
اما معمولی است.
مثل بقیه پست ها.
هرچیزی آغازی دارد.
مثل زندگی.
مثل اولين باری که گفتیم ماما. یا بابا.
مثل اولين باری که قلم بر دست گرفتیم.
مثل اولين روز مدرسه رفتنمان.
مثل اولين دوستی که پیدا کردیم.
مثل اولين باری که
اولين خسران، اولين ناامیدی‌ات، اولين باری که مطمئن می‌شوی امیدت اشتباه بوده، که بیهوده دویده‌ای، که برای مسابقه‌ای تلاش کرده‌ای که نتیجه‌اش از قبل معلوم بوده. اولين باری که قدرت جبر را اینقدر ملموس از درون خودت احساس می‌کنی، آن لحظه‌ی عظیم فرو ریختن تمام باورها و شکستن تمام آرزوها و رویاها و در آغوش کشیدن حسرت. اولين کلماتی که پس از آن زمزمه می‌کنی "آخ که چقدر ساده بودم!" کی خواهد بود. آخ. کاش خبردار نشوم.
میدونید اولين ختم قرآنی که من گرفتم چقدر طول کشید ؟ یک سااال ! از ماه رمضون یه سالی که تصمیم گرفتم قرآن رو جز به جز بخونم و تا آخر تموم کنم ! رسید به ماه رمضون سال بعد !(قبلش قران رو سوره ای میخوندم یا فال‌طور)دومیش یک ماهه بود برا رمضانسومیش دو ماهه چهارمیش سه ماههو . همینجوری من رفاقتم با قرآن خوب شد/جور شد/جوش خورد
 
 
از اولين قرآن‌مانوس هم میگم براتون
از اولين سوره سرنوشت‌ساز
از اولين آیه ی منتهی‌الامال‌ام
و از خیلی اولين‌های دیگه‌ی ق
.
گفتم: اولين روزِ معمارِ بعد از گرفتنِ مدرکمون مصادف شده بود با ساخت اولين محصولمون. دومیش مصادف بود با اولين سفر مستقل طورِ کاری مون. سومیش، هرچند با برنامه ی ذهنیم فرسنگ ها فاصله داشت، اما مصادف شده بود با اولين جلسه چهارنفره ی کاملا معمار طور. گفتم: مثل اینکه فردا روز معماره، ولی بنظر نمیاد هیچ اتفاق جذابی توش بیفته، بنظر یه روزه مثل روزای قبل. گفتم و تو چشام اشک جمع شد. گفتم و آهنگ امشب همه غم های عالم را خبر کنِ سپیده رئیس سادات رو پلی کرد
اولين کسی که با #دیکتاتوری عظیم فرعون دلیرانه به پا خواست.یک مرد نبود بلکه یک زن بود(بانو آسیه)
اولين کسی که مکه و کعبه را آباد کرد مرد نبود بلکه یک زن بود(بانو هاجر)
اولين کسی که از مبارکترین #آب روی زمین زمزم نوشید مرد نبود بلکه یک زن بود.(هاجر خاتون)
اولين کسی که خونش برای اسلام ریخته شد و شهید شد یک مرد نبود بلکه یک زن بود(بانو سمیه)


ادامه مطلب
آدمیزاد فقط می‌خواست یه روز بیشتر زندگی کنه.بعد از اون بود که اولين دروغ گفته شد. اولين کلاه برداشته شد. اولين حق خورده شد. اولين سکه تولید شد و اولين جنایت انجام شد.
 
+یکم گوش بدیم؟
[موسیقی بیکلام The night story teller اثر مهرزاد خواجه امیری]
اولين پولی که از کلاس ایلاستریتور درآوردم 70 تومن شد :) یه طرح کارت پستال برای دوستم کار کردم و اولين دستمزدم رو گرفتم. 
حساب بانکیم خیلی وقت بود اس ام اس واریز به خودش ندیده بود 
آخرشم اینهمه درس خوندن دو قرون کف دست ما نذاشت ولی هنر هنوز مدرک نگرفته پول باشگاه رو برام جور کرد. 
اینم اولين حرکت من ایشالا خدا بده برکت :)
امروز واسه اولين بار از مرگ ترسیدم.
واسه اولين بار نسبت به رفتار بچگانه‌م مردد شدم.
واسه اولين بار حس کردم باید یه کوچولو سنگین تر رفتار کنم و این حس برام خیلی سنگین بود.
واسه اولين بار وقتی توو آینه نگاه کردم، یهو بنظرم خیلی ناشناخته و دور اومدم!
حس کردم مدتهاست با آینه حرف نزدم. دلتنگشم واقعا. ولی از نگاه غریبی ک داشت، مشخص بود که قهره باهام.
واسه اولين بار حس کردم واقعا کم آوردم
واسه اولين بار حس کردم هرکاری هم ک بکنم و هر حرفی هم ک بقی
⭕️اولين جمله ای که ما در اول دبستان می آموزیم چیست؟ 
                "بابا آب داد" بابا نان داد.
♦️می دانید اولين جمله ای که انگلیسها در دبستان یاد می گیرند چیست؟ 
     "من میتوانم بخوانم و بنویسم " 
♦️و اولين جمله ای که ژاپنی ها یادمیگیرند : 
                    "من باید بدانم"
❇️و این است که ما همیشه چشممان به دست پدر است  و پدر را ضامن تامین همه مومات زندگی میدانیم و در بزرگسالی نیز حتی زندگی تجملی را انتظار داریم که ارث پدری باشد.
✳️آموزش
آخرِ خیابانِ آخرین خیابان
آخرین خانه
آخرین دو اتاق ساده
آخرین روشنایی که از شهر به چشم میخورد
آخرین روزهای خوب و
آخرین دوستی ساده که به جا مانده بود
اولين فرار از دنیای کودکانه
اولين حرف های عاشقانه
اولين باران دوتایی
اولين شب های رویایی
اولين غروب دلگیر
اولين روزهایی که شدیم پیر.
دکور خانه ای که بهم ریخته نشد تا همیشه یادآور خاطرات روزهایی باشد که آخرین نفس های زندگیمان را میکشیدیم
و امروز
دلتنگ همان هوای صاف شدم
هوای صاف دم غروب نارنج
#یدالله
 
آدمیزاد فقط می‌خواست یه روز بیشتر زندگی کنه.بعد از اون بود که اولين دروغ گفته شد. اولين کلاه برداشته شد. اولين حق خورده شد. اولين سکه تولید شد و اولين جنایت انجام شد.
 
+یکم گوش بدیم؟
[موسیقی بیکلام The night story teller اثر مهرزاد خواجه امیری]
یک :
دیدار ، لبخند ، چشم ها و اندکی آغوش 
۱۸ فروردین ۱۳۹۹
روز چهل و چندم قرنطینه
+نمیدانم این اتاقک مناسب ترین بستر برای اینکار هست یا نه اما به هر حال انتخاب من اینجا بود.
.
سه :
گرگ و میش و دعای عهد و باران ِ نشسته بر روی دست، به گاه ِ ریختن دانه ی پرنده ها پشت ِ پنجره:)
۱۹ فروردین ۱۳۹۹
.
چهار :
دو اولين !
اولين کیک و اولين خرید ِ خانه!
و نیز مرور ِ تمام و کمال ِ اربعین
۲۱ فروردین ۱۳۹۹
رویای اول برای تحول زندگی رتبه زیر ده هزار
✌️✌️✌️✌️✌️✌️
قطعا رسیدن به این رویا زندگیم‌رو دگرگون میکنه پس فعلا تمرکزم‌رو میزارم روی این رویا تا حتما محقق بشه.امکاناتم خیلی کمه اما بهش میرسم.وقتی شروع ب رویا پردازی و حرکت ب سمت رویاهات میکنی اولين رویات مهمترین رویاته چون وقتی ب اولين برسی کم کم راه میوفتی و میشی ماشین جذب رویاها.تقریبا ۲۰ روز زمان دارم پس خدا رو شکر زمان دارم.تلاشمو میکنم و گزارش هام رو اخر شب ها میزارم.تا به اولی
اولين ها همیشه ماندگار هستند.
اولين ها همیشه در ذهن ما حک می شوند و می شوند بخشی از حافظه ما.
سخت است و زمان بر تا این اولين ها تغییر یابند.
 
سعی خواهم کرد همیشه تصویری که برای اولين بار در ذهن مخاطبم باقی بماند با لبخند باشد.
 

ادامه مطلب
پیش نوشت: امروز که وبلاگم را باز کردم متوجه شدم که اولين مطلبم را اینجا 25 تیرماه 97 بارگذاری کردم. اما من همیشه فکر میکردم اولين مطلبم مربوط به مرداد ماه است. پس امروز ناگزیر یک ماه از اولين سالروزی چاردیواری من میگذرد.
سیزده ماه پیش درست در همین ساعات
ادامه مطلب
مثل روز اول مدرسه، پر از شور و شوق و هراس. مثل اولين روزهای پانزده سالگی پر از میل جذابیت. مثل اولين بار قدم گذاشتن در آب، پر نشانه های تازگی. مثل اولين روزهای مادری و لمس تکان هایش؛ پر از ترسی از جنس هیچ چیز؛ عشقی از جنس هیچ چیز و تمامیتی به وسعت دنیا. مثل بار اول حضور در چت روم و هیجان بالا و پایین رونده در دل. مثل بار اول لمس دست هایش دست هایت را. مثل اولين بار شنیدن صدایش. مثل یک شب دلتنگی و یاد آمدن بویش. مثل اولين بارِ نوشتنِ بی کمک، خواندنِ بی
اولين رابطه جنسی برای زوجین بسیار مهم است به دلیل این‌که همیشه اولين تجربه‌ از یک اتفاق تفکر و تصور افراد را نسبت به آن شکل می‌دهد. اولين رابطه‌ی شویی معمولا بر روابط بعدی زوجین تأثیر می‌گذارد؛ به طور کلی رابطه جنسی نقش مهمی در زندگی مشترک و روابط عاطفی زوجین دارد. مهم است در اولين رابطه شویی هر دو زن و مرد همزمان به ارگاسم برسند. رابطه جنسی لذت بخش نیاز به آموزش و افزایش آگاهی دارد. در این زمینه جلسات مشاوره جنسی زوجین را برای حل ت

اولين بعد از سقط چه مدت طول میکشد؟
 
  
زمان اولين بعد از سقط جنین
 
اولين پس از سقط حدود 15 تا 40 روز طول می کشد و این مدت بستگی به زمان تخمک گذاری شما بعد از سقط دارد. ولی گفته میشود 2 تا 6 هفته برای اولين بعد از سقط دوران لازم است.
سه ماه بعد از سقط جنین تاخیر یا نامنظم شدن عادت ماهانه امر طبیعی است. البته بیشتر از سه ماه باید دیگر پیگیری شود. همچنین توصیه میشود به مدت سه ماه بعد از سقط از بارداری جلوگیری شود.
ادامه مطلب
سلام بر همه شما عزیزان تمومش کردم کتابی عزیز را کتابی به نام صد سال تنهایی» گرچه این اولين و اخرین کتابی نبود که تمامش کردم اما اولين کتابی بود که در جایی به غیر از شهر خودمان خریده بودم(شیراز خریدم :)) و اولين کتابی بود که در وسط هایش میخواستم به کل ولش کنم و اولين کتابی بود که در کسافرت خواندم اولين کتابی بود که در نظر خود کمی کسل کننده بود ولی در عین حال یکی از بهترین کتاب های تاریخ است اولين کتابی بود که هیچ توضیحی در باره ان به خوانواده ندا
تجربه اولين ی یکی ازمهم ترین اتفاقات زندگی در دوران نوجوانیاست و از آن جهت که نشانه عبور از کودکی و حرکت به سمت بزرگسالی می‌باشد نقطه عطف زندگی آنان محسوب می‌شود. دختران لازم است که قبل از وقوع قاعدگی آگاهی کامل و جامع در مورد این پدیده طبیعی داشته باشند. همچنین والدین نیز با دادن اطلاعات مناسب می‌توانند ازمشکلات احتمالی پیشگیری کنند. در ادامه به نکاتی می‌پردازیم که برای والدین و فرزندان از اهمیت بسزایی برخوردار است.
 
برای دریافت
 
اولين ها همیشه ماندگارند!قانون خاطرات می گوید: هر چیزی را که برای اولين بار در زندگی تجربه می کنیم، در ذهنمان تبدیل به یک حفره ی عمیق می شود. حفره ای که هرگز جایش با هیچ خاطره ی دیگری پر نخواهد شد.اولين ها هر چقدر هم کهنه و قدیمی باشند در ذهنمان حک شده اند. آنقدر پررنگ هستند که تمام تکرار های بعد از آن هم نمی توانند خاطراتش را کمرنگ کنند. درست مثل اسم معلم کلاس اول که در ذهنمان پررنگ تر از معلم های دیگر است!اولين ها علایق و نفرت های ما را می سازن
اولين  رایانه همراه دنیا چه شکلی بود؟
رایانه
های قابل حمل امروزه یکی از پرکاربرد ترین وسایل در زندگی روزمره است.اما
اولين لپ تاپ های تولیدی شکل و کاربردی بسیار متفاوت با لپ تاپ های امروزی
داشته است.در ادامه تصاویر اولين رایانه های قابل حمل را مشاهده خواهید
کرد.


ادامه مطلب
یک :
دیدار ، لبخند ، چشم ها و اندکی آغوش 
۱۸ فروردین ۱۳۹۹
روز چهل و چندم قرنطینه
+نمیدانم این اتاقک مناسب ترین بستر برای اینکار هست یا نه اما به هر حال انتخاب من اینجا بود.
 
سه :
گرگ و میش و دعای عهد و باران ِ نشسته بر روی دست، به گاه ِ ریختن دانه ی پرنده ها پشت ِ پنجره:)
۱۹ فروردین ۱۳۹۹
 
چهار :
دو اولين !
اولين کیک و اولين خرید ِ خانه!
و نیز مرور ِ تمام و کمال ِ اربعین
۲۱ فروردین ۱۳۹۹
 
پنج:
اتصال ِ بی واسطه
بیش از این در کلمات نمی‌گنجد
۱۱ اردی
نام گزاری اولين مدرسه در جنوب کرمان و اولين روستا در کشور به نام سردار دلها
به گزارش رودبارجنوب صبح  امروز توسط گروه آرزوهای قشنگ جهادگران بدون مرز، در جنوب کرمان شهرستان رودبارجنوب بخش جازموریان روستای پیرخوشاب ساخت یک مدرسه (مجموعه فرهنگی) با همراه جناب سرهنگ اسفندیاری فرمانده سپاه رودبارجنوب
ادامه مطلب
سلام 
شاید باورتون نشه  ولی امروز من یه کلاسی رفتم که اصلا خسته نشدم هیچ وقتی کلای داشت تموم میشد می گفتم کاش تموم نمی شد و همین طور ادامه داشت 
اینقدر ذوق زده ام که نمی تونم بهتون بگم کاش شما هم بودید و حسما درک می کردید
امروز کاری کردم کارستون برای اولين بار توجمع حرف زدم 
خیلی برام سخت حتی تپقم زدم  ولی برای اولين بار فوق العاده بود
راستشا بگم اولش ناراحت شدم که ارائه بدتر از همه بود رفتم پیش استاد گفتم بهشون گفت برو فیمتا ببین و سعی کن
اولين جایی که تو سال جدید رفتم محل کارم بود، نه شیفتم و نه آنکال، ولی نیاز بود که برم. همیشه اولویت اولم تو همه چی حال خوب خودم بوده و رضایت مندیم، حتی اگه هیچ کس اهمیت نده، حتی اگه فقط خاطره شه. بعضی وقتها حس میکنم خدا منو آفریده برا تجربه کردن اولين ها، هیچ وقت دوست ندارم خیلی چیزها رو توضیح بدم، چون خیلیا تصوری ازش ندارن و منم تصور ساختن تو ذهن بقیه رو دوست ندارم. حس خوبی به سال 98 دارم.
اولين جلسه کارورزی خیلی خوب بود. از چیزی که انتظار داشتم صبر و تحملم بیشتر بود و بچه هام اونقدر لوس و شیطون نبودند فقط قسمت سختش یادگرفتن اسم های ناآشنای بچه ها بود ولی خب مزیتش این بود که از بین اسماشون برای پسرم اسم پیداکردم:دی
 
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ
ایا خدا برای بنده اش کافی نیست؟(زمر/۳۶)
وقتی اولين ستاره در اسمان روشن می شود،من به تو فکر می کنم.
وقتی اولين برگ روی شاخه ی درخت سبز می شود،من به تو فکر می کنم.
وقتی اولين قطره ی باران روی خاک می افتد،من به تو فکر می کنم.
وقتی اولين صفحه دفترم را باز می کنم،به تو فکر می کنم.
اولين ستاره،اولين برگ،اولين قطره باران،اولين صفحه دفترم.مرا به یاد تو می اندازد.
روی صفحه اول همه ی دفترهایم نوشته ام:(( به نام خداوند بخ
دیروز برای اولين بار رفتم استخر. البته یک بار هم تجربه داشتم ولی نه به این صورت. 
یه سری نکته ابتدایی یاد گرفتم. یه چند باری هم غرق شدم
برای اولين بار با چشم باز زیر آب رفتم و دید تاری داشتم. 
صدایی نمیشنیدم اون زیر و فقط قل قل بینیم بود. صدای غرق شدن
حس خیلی جالبی بود. اولين تجربه!
چشمام هنوزم میسوزه!
 
#عه! بیان ایموجی گذاشته!
یکی از خاطراتی که امروز اتفاقی یادم افتاد خاطره ی کااموزی بود
که هر وقت یادم میاد بهش میخندم و اونقدر ساده و با مزه ست که یه جوری تو یادم مونده
که من اونجایی که کاراموزی می گذروندم یه نفری بود به اسم اقا مجید که کار های سخت افزاری و فنی اچار و انبردست و اینطور چیز ها باز و بسته کردن دستگاه ها وظیفه ی اون بود که واقعا خیلی ادم با حالی بود همیشه خندان و یه تیکه اماده داشت که به ادم بندازه و تیکه کلام هایی با نمکی هم داشت
مثل مثلا من خوبم یا تو :)) هم

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها