نتایج جستجو برای عبارت :

علت ایراد تند تند خوندن وویس ها در گوشی

 
اگر شما هم از اون دسته از افرادید که موقع درس خوندن عذاب میکشید و طعم لذت بردن از درس خوندن رو هنوز نچشیدید این پست از وبسایت انگیزان برای شماست در این پست توضیح میدیم که چطور با کیف و لذت درس بخونید و مطالعه کنید و خستگی و در موندگی برای شما بی معنی باشه پس با ما تا انتهای پست همراه باشید و یادتون نره نظرتون رو هم با ما به اشتراک بزارید
لذت بردن از درس خوندن
زمانی که چیزی برای خوندن همراهم نیست یا نمی‌تونم به خاطر سردرد، چشم درد به گوشي نگاه کنم، شروع می‌کنم به خوندن هر چیزی که می‌بینم. تابلوهای مغازه‌ها، تابلوهای راهنمایی رانندگی، پلاک ماشین‌ها، بنرهای تبلیغاتی، رومه یا مجله‌ی بی ربطی که دم دستم باشه. 
بسم الله مهربون :)
+ چند روزی که رفتم مسافرت حسابی از درس خوندن افتادم و کلی مطالب نخونده دارم الان. حتی اگه تا لحظه ی امتحان هم بی وقفه بخونم بازم تموم نمیشه و مجبورم یه مطالبی رو حذف کنم. حالا وسط این همه مطلب دچار وسواس خوندن شدم و هی برمیگردم عقب دوباره میخونم، سوال برام پیش میاد، میرم سرچ میکنم :-|
++ همه چی بخیر گذشت خداروشکر :)
الهی که بخواین و بشه.
خوندن همیشه بهم آرامش میداد، کتاب خوندن، مجله خوندن، وبلاگ خوندن، تقریباً از پونزده سالگی وبلاگ میخونم. اون زمان وبلاگ دکتر شیری رو خیلی دوست داشتم و وبلاگ گوریل فهیم
عالی بودن یه وبلاگ مثل وبلاگ دکتر شیری که پر بود از مطالب روانشناسی که کلی با بیان خوب اونها رو توضیح میداد و یه وبلاگ هم مثل گوریل فهیم که از اون سر دنیا مطالب رو خیلی وقتها در قالب طنز می گفت و روحمو تازه می کرد. یه عالمه وبلاگ دیگه که با خوندشون انگار با نویسنده هاشون همذات پ
چرا تو این دانشگاه کوفتی یه جایی نیست که وقتی اینجور وقتا وسط محوطه می ماسم برم بشینم یه دل سیر گریه کنم و تمام؟ 
پی نوشت:امتحان غدد رو حتی از  تنبل ترین بچه های کلاسم کمتر خوندم
فرداس و همچنان توانایی خوندن ندارم
دم امتحانا چه خاکی به سرم بریزم با دست و دلی که به خوندن نمیره؟ 
میگم یه وقت زشت نباشه تو این وضعیت که دستم به چیز دیگه ای نمیرسه بعد این همه مدت دوباره سر زدم به اینجا:))))))
فعلا چند ساعته سرم گرمه با خوندن چرتو پرتام تو این همه سال و برگی برام نمونده حقیقتش! :)))
برم به ادامه ی خوندن برسمو تجدید خاطره کنم احتمالا بعدش بیام با کلی حرف اصلا رفتم تو حالو هوای اون روزا کلی دلتنگ شدم.
دیگه دارم از درس خوندن می‌ترکم.
مدیریتم تو این دوره افتضااااح بود. فراتر از افتضاح.
اصلا نتونستم منابع اصلی رو بخونم و این برای من چیزی مثل فاجعه بود دیر فهمیدم دیر. هفته‌ی آخر!
کسی رو دیدین با یه هفته خوندن رشته‌ای غیر از رشته خودشو بتونه قبول بشه؟ فکر نکنم بعد از اینم ببینین! :/
خب وقتی ی درس انقدر بیخود هس چرا باید امتحان بدیم؟؟؟
خدایش ی امتحان راحت بود که اصلا ارزش خوندن نداشت حیف وقتی که گذاشتم واسه خوندن اون امتحان لعنتی اگه نمیخوندم هم از پس امتحان بر میومدم ولی خب دیگه نباید غصه گذشته رو خورد مگه نه؟؟؟ 
یه مدته کارهایی که دارم انجام میدم خیلی زیاد شدن. از درس خوندن و کار کردن گرفته تا کتاب خوندن و فیلم خوندن. همه‌ی اینا باعث شده هرکاری که میکنم احساس این گناه رو داشته باشم که چرا به بقیه کارهام نمیرسم و از انجام هیچ کاری لذتی که باید ببرم رو نمیبرم. 
من آدمی هستم که به شدت نامرتب و بی‌برنامه است. برای همین تصمیم گرفتم یک برنامه‌ای رو روی خودم اجرا کنم به اسم Get your shit together in 40 days. قراره توی این چهل روز برای خودم برنامه بنویسم و به برنامه‌ام عمل
مدت کوتاهیه که مجددا زبان خوندن رو شروع کردم و به شدت حالم خوبه و خوشحالم.هر وقت کار مفید و مثبتی انجام میدم احساس پرانرژی بودن و خوشحالی میکنم.یوگا میرم خوشحالم.هر جلسه که از یوگا برمیگردم برای جلسه بعد لحظه شماری میکنم.
همیشه روال کار من برای درس خوندن یا زبان خوندن این بوده که صبح وقتی بیدار میشدم اول میبایست خونه رو مرتب و همه جا رو تمیز میکردم،بعد درس میخوندم که خب البته انرژی چندانی برام نمیموند.امروز تصمیم گرفتم برعکس کار کنم.به این ص
این سربازی هم که شده قوز بالا قوز قدرت تصمیم‌گیری و تمرکز رو ازم گرفته مغشوش‌ه مغزم داغونم مثل یه انبار پر از جنس که منفجر شده. برم، نرم؟ بالاخره که باید برم، زودتر برم یا دیرتر با این وضع مردد چه فرقی میکنه اصلا اصلا قراره به کجا برسم؟ چیکار بکنم؟ چیکاره بشم؟ وای به من وای، این حرفها حرفهای یه پسر ۱۵ساله است نه من. هنوز سوالهای بچگی‌م هم حل نشده انگار؛ پس چرا فکر میکردم حل شده بعضیاش؟ چیکاره بشم، این آخه سوالیه که الان بخوای بپرسی؟ خب
بدون هیچ دلیل خاصی و فقط بخاطر یه دل آشوبه درس رو گذاشتم کنار برای امروز. بخوام صادق باشم باید بگم خیلی وقته هیچ میلی به خوندن ندارم و فقط برای رفع تکلیفه که درس میخونم. واقعا هیچ علاقه‌ای به پشت میز نشستن و درس خوندن و تست زدن ندارم و فقط منتظرم تایم پر شه و خلاص شم. 
و انصاف نیست. 
انصاف نیست که من امشب به جای خوندن سهمیه قرآنم، به جای خوندن دعا و به جای دعاهام، بشینم نماز قضاهای این چند وقت رو بخونم. 
انصاف نیست، ولی تقصیر خودمه، حقمه اصلا!
+ التماس دعای شدید :)
پ. ن. داره تموم می‌شه. یه هفته مونده. 
* قرار گذاشته بودم صبح تا ظهرُ اصلا سمت گوشي نیام و درس بخونم!
فقط دو روز سر قرارم موندم:( دیروزُ که کلا خوابیدم و بعد از اون اصلا حس خوندن نبود
امروزم با زور و بیچارگی خودمو بیدار نگه داشتم و بازم حس خوندن نبود! فقط چند تا نمونه سوال وارد جزوم کردم؛/
* الان که اندازه صبح خوابم نمیاد، یه نتیجه‌ گرفتم که امیدوارم در روزهای آینده یادم باشه اونم اینکه: نخوابی نمی‌میری! ؛/
* و حال‌ بگیر تر از همه اینه ! که وقتی هم میپرسی ینی چی میگه همینجوری!
خیلی سخ
سلام ! 
اگر به هر طریقی رمز این وبلاگ رو پیدا کردین و قصد خوندن مطالب رو دارین، باید عرض کنم که این وبلاگ به جز خاطرات شخصی و البته یکسری مطالب دیگه چیزی رو شامل نمیشه.
به هرحال من از خوندن حتی یک خط از این مطالب توسط هر فرد رضایت ندارم و ممنون میشم که همین حالا این وبلاگ رو ترک کنین.
با احترام.
اسلام رو دوست دارم، ارزش‌های اخلاقی‌اش رو تحسین می‌کنم و تلاش می‌کنم این مجموعه از ارزش‌ها رو در زندگی‌ام حفظ بکنم.
ولی در اغلب موارد نماز خوندن نه تنها حس خوبی به من نمی ده، بلکه باعث می‌شه احساس بدی داشته باشم. خاطرات بد من با نماز خیلی زیادن و غلبه کردن بر اونا واقعا سخته - و وقت نماز خوندن یک به یک به ذهنم میان.
  داشتم رمان ((جای خالی سلوچ )) رو می خوندم. و چند روز بعد هم یه رمان از مارکز. 
  اما من وقتی به خودم حق دادم که موقع خوندن رمان دولت آبادی بهش ايراد وارد کنم اما موقع خوندن مارکز فقط به به و چه چه حالم بهم خورد.
  من حالم از این غرب زدگی خودم به هم خورد!
 
شما متن های داخل گوشي (پست های وبلاگ ها و کانال ها ) و متن داخل کتاب و رومه و یا هر متن دیگری رو چطوری مطالعه می کنید ؟!
یعنی چشمی یا با زبان ؟!
 
من از همون بچگی تا الان متاسفانه زبانی مطالب رو میخونم ، اوایل  انرژی لازم رو داشتم اما الان
اولین جایی که به درد میاد دهانمه :( بعدم چونه ام بشدت درد میگیره :( بعدم زود زود دهانم خشک میشه و به آب نیازمند میشم و از همه بدتر نفس کم میارم:|
جدیدا شده معضل برام و واقعا سخت شده خوندن مطالب برام و حتی گاها ا
این روزها با این که زیاد حوصله کتاب خوندن ندارم
اما کتابی رو ، هر از گاهی ورق می زنم به اسم
اندیشه ی ترقی تاریخ و جامعه نوشته ی سیدنی پولارد
و ترجمه ی حسین اسدپور پیرانفر می باشد
کتاب خوبی هست و ارزش خوندن را دارد
انتشارات امیر کبیر در سال 1354 چاپ اول این کتاب
رو زده است
ادامه مطلب
عادت‌های غلط در مطالعه چیست؟برای کسب یک رتبه‌ی خوب، فقط زیاد بودن ساعت مطالعه کافی نیست بلکه باید خوب درس بخونید.✋قدم اول برای خوب درس خوندن، تمرکز داشتن موقع مطالعه است و بهترین راه برای افزایش تمرکز، پرهیز از کارهاییه که باعث از بین رفتن تمرکز می‌شن. مثل: ‌.درازکشیدن موقع درس خوندن:چون دراز کشیدن باعث کسل شدن و سنگین شدن چشم‌ها و در نهایت خوابیدن می‌شه.راه رفتن موقع درس خوندن:موقع راه رفتن همه کاری میشه کرد به جز تمرکز کردن برای درس خ
بیاید بگید میخواید چیکار کنید سال جدید رو.
برای من
۱-خوندن ۱۰ کتاب مرتبط به رشته ام تا اخر دی ماه
۲- پکیج زیبایی و تندرستی
۳- هر ۳ ماه، پیدا کردن یک رذیلت اخلاقی در خود و کار بر روی اون
۴- خوندن ۷ کتاب غیر درسی
۵- یادگیری یوگا به صورت حرفه ایی
همین.
حس می‌کنم هیچوقت اینقدر به درسام علاقه مند نبودم٬ حتی موقع حسابان خوندن شاید٬ آخه همه میدونن من چقدر عاشق حسابان و جبرمجموعه ها و اینا بودم.
داشتم میگفتم٬ علاقه خاصی به درسام پیدا کردم٬ مدام منتظرم یه فرصت خوب پیش بیاد و شروع کتم به خوندن و وقتی نمی‌خونم عصبی ام. البته خب میشه استرس درس های تلمبار شده رو هم گذاشت کنارش.
من هیچوقت بلد نبودم با لذت درس بخونم٬ شاید الان دومین ترمه که دارم تجربه‌ش می‌کنم ولی چیز خوبیه :)
گاهی هم زیاد کتاب های غی
ممکنه توی زندگیمون خیلی کتاب خونده باشیم ولی بعضی کتاب رو خوندیم،نه خوندیما نه!خوووندیم،
گاهی با خوندن کلمات یک کتاب سیل احساسات از قلبت سرازیر میشه،
گاهی با خوندن کلمات یک کتاب ت خوردن دلت و احساس میکنی،
گاهی با خوندن کلمات یک کتاب  سنگینی فهمیدن و تو مغزت درک میکنی،
گاهی با خوندن کلمات یک کتاب جهانت عوض میشه،
آخ که چه لذتی داره خوووندن این کتابا.
 
 
وقتی خوووندن یک نوشته میتونه اینقدر لذت بخش و تاثیر گذار باشه،نوشتنش چه حسی داره؟
نزدیک ظهر شنبه ستشب‌ خوب خوابیدمو امروز صبح تصمیم گرفتم از اول دوباره دیتاهامو دسته بندی کنم و بنشینم پای پایان ناممباید زودتر نروپوزالم رو برسونم دست  دکتر . آر خیلی ذوق دارم!!! حس می کنم راه زندگیمو درست انتخاب کردم.من اینطوری لذت می برم شایدم نهباید مثل بقیه دختر ها به فکر پارتی کردن و سر این قرار و اون قرار رفتن و مد لباس و رنگ مو و.باشم نمیدونمفعلن که با تنهاییم اوکی هستم و کتابها تنها همدم های من هستن خب چی بهتر از این.
تکیف ز
ستاره شناس» اثر دیدیه‌ون کولارت.
خوندن این نمایشنامه یه بار دیگه بهم ثابت کرد هرآنچه که اصغر نوری ترجمه کنه، حتما متفاوته و ارزش خوندن داره
نمایشنامه با حضور دو زن آغاز میشه. نی که برای مشاوره به مطب یه دکتر رفتن ولی روند مشاوره به این صورته که دکتر حضور پیدا نمیکنه و افرادی که کامپیوتر تشخیص میده مشکلات مشابهی دارن، با هم توی یه اتاق قرار داده میشن تا با هم صحبتی مشکلشون حل بشه
بسیار نمایشنامه ی جذابی بود و بنظرم واقعا ارزش خوندن داش
فکر کن نتت محدود باشه و همزمان بین دانلود سه تا سریال و یه فیلم سینمایی بمونی، اونم فیلمی که تام هاردی توش بازی کرده باشه!البته که نمیتونم مقاومت کنم و دانلودش میکنم. ولی دیگه باید یکم از اینستا و چیزهای دیگه بگذرم تا جبران شه.
از طرفی برای خوندن دوتا کتابی که دیروز رسید دستم اول باید مارک دو پلو رو تموم کنم، به یه اندازه مشتاق خوندن هر دوشونم احتمالا سر انتخاب کتاب هم به مشکل بر بخورم.
یه کانال درست کردم که وويس هام رو توش میذارم. وويس های انگلیسی.
آقای محترم رو عضوش کردم که به صدام گوش بده و اگه ايرادی حس می کنه بگیره.
کانالی که فقط دو تا عضو داره!
هر بار به تعداد ممبرهای کانال نگاه می کنم و وقتی عدد ۲ رو می بینم؛ لبخند می زنم. :)
اسمش میشه چی؟ #دلخوشی_های_فندقی
اکثرا اینجور مطالبی که میخوام بنویسم رو ویس میگرفتم و توگوشيم نگه میداشتم ولی الان ترجیح میدم اینجا نوشته بشه و بعدا که میام میخونمشون برام تجدید بشه !
وويس ها معلوم نیس که ممکنه یهو پاکشون کنم 
اینجاهم زیاد تکلیفش مشخص نیس ولی خب بهتر از اونه
حریم شخصی حفظ تره !:)
یک سری نکات باید یادت باشه!
کتاب خوندن، تفریح داشتن،وقت برای خودت گذاشتن،دعا خوندن و
یادت که چه عرض کنم بشه جزئی از وجودت؛ چندبار سعی کردی ونشد و رهاش کردی اینبار قرص و محکم پاش بمون سختیاش،تنبلیاش،فرار کردناش،دیر نتیجه دیدناش پاش که بمونی همه اینا میشه و وقتی میتونی بگی قوی هستی که جلو اینا بایستی نه اینکه حاضر و آماده در وجودت باشه(ع،م،خ پ،ح،ل،ص ش)
 
✅روز ششم
✅شب بیست و سوم
یک سری نکات باید یادت باشه!
کتاب خوندن، تفریح داشتن،وقت برای خودت گذاشتن،دعا خوندن و
یادت که چه عرض کنم بشه جزئی از وجودت؛ چندبار سعی کردی ونشد و رهاش کردی اینبار قرص و محکم پاش بمون سختیاش،تنبلیاش،فرار کردناش،دیر نتیجه دیدناش پاش که بمونی همه اینا میشه و وقتی میتونی بگی قوی هستی که جلو اینا بایستی نه اینکه حاضر و آماده در وجودت باشه(ع،م،خ پ،ح،ل،ص ش)
 
✅روز ششم
✅شب بیست و ششم
دلم برای قرآن تنگ شده. برای اینکه ترتیل بقیه رو گوش بدم. برای اینکه حفظ قرآن حداقل ۳۰ درصد برنامه روزانه م رو تشکیل بده. خودم میرم سر ترتیل نفس کم میارم. نمیدونم علتش این دوری چند ساله ست یا عوارض شرایط جسمیم. دلم تنگ شده برای قرآن خوندن؛ برای تفسیر قرآن خوندن؛ برای حفظ درست و حسابی قرآن. برای قرآن. 
سوال خیلیا خصوصا دانشجوهای پزشکی اینه که ما پارسال چجوری درس میخوندیم و خسته نمیشدیم؟ چطور میتونستیم به این راحتی گوشي رو کنار بذاریم و ۱۴ ساعت روزانه درس بخونیم بدون اینکه فرداش خسته باشیم؟ چرا الان نمیشه؟ واقعا موندیم
جوابش مشخصه
چون ما هدف داشتیم و بهش ایمان داشتیم
این باعث میشد که هیچوقت احساس خستگی نکنیم و به هرشکلی پا روی نفسمون میذاشتیم
ولی امسال؟ هدف چیه؟ میخوایم چکار کنیم؟ چه کار بزرگی قرار هست انجام بدیم؟ نتیجه درس خوندن ما چیه
در این مدت کوتاهی که وبلاگ نویسی رو از نو شروع کردم و امیدوارم بین راه رها نکنم و سالها اینجا بنویسم و از خوندن نوشته های دیگران لذت ببرم، دوستان وبلاگ نویس خوبی یافتم که با خوندنشون حس خوبی میگیرم، که این یقیناً از حال خوب اونها سرچشمه میگیره
به تازگی با دوستی هم آشنا شدم با سواد، با سواد به معنای واقعی، کسی که منو با کتاب خوندن آشتی داد و خیلی چیزها ازش یاد گرفتم و میگیرم و امیدوارم خواهم گرفت! قصه های هزار و یک شب رو همیشه دوست داشتم یه روز
در حال خوندنش هستم . چقدر روال زندگی اون زن برام قابل درکه . چند خط و بند که می خونم کتاب رو می بندم ! طاقباز کف اتاق دراز میکشم و به سقف خیره میشم . به خودم که میام می بینم دقایق طولانی به هیچ چیزی فکر نکردم . 
هنوز تمومش نکردم . برای خوندن کتاب باید سرم دنج باشه . فعلا انواع صداها توی سرم موج مکزیکی میزنه . تمرکز خوندن کتاب رو ندارم ولی دلم میخواد تمومش کنم . اطلاع از عاقبت سرنوشت اون زن برام جالبه . 
کتاب‌های درسی یکی از مهمترین منابع کنکور به حساب میان. خوندن این کتاب‌ها باعث میشه تا روی مباحث مختلف مسلط بشیم تا بتونیم کم کم برای کنکوری خوندن آماده بشیم و تست بزنیم. توی این مطلب دانلود کتاب‌ های درسی پایه دهم تجربی از سایت آموزشی پرش رو براتون گذاشتیم تا به صورت رایگان به فایل پی‌دی‌اف کتاب‌ها دسترسی داشته باشید و بتونید پیش مطالعه رو شروع کنید. پیش مطالعه کردن یکی از کارهای مهم و ضروری دانش‌آموزان نزدیک به کنکوره تا بتونن از رقبای
وقتی من پشت کنکوری بودم خبری از مشاوره و آزمون و کلاس رفتن نبود، ته ته اش چهارتا کتاب تست گرفته بودم اونها میزدم.اینا رو گفتم که به بچه های الان برسم.سال دیگه فاطی ما کنکور داره و دنبال انتخاب مشاور و این قرطی بازی هاست.من اگه مادر بودم هیچوقت به بچه هام نمی گفتم درس خوندن تنها راه زنگی کردن ، نمی گفتم اگه درس نخونی به هیچ جایی نمی رسی، نمی گفتم زندگی تو با درس خوندن جهت می گیره.شاید اگه من مادر یه بچه بودم اصلا دلم نمی خواست حتی کنکور شرکت کنه و
امروز نهم آذر ماه 
و من بی حال و درگیر با خودم 
دیروزم با فیلم دیدن گذشت بدون لذت بدون هیجان 
جمعه این هفته امتحان دارم 
یک هفته کامل برای درس خوندن از دست دادم 
چند روز وقت دارم برای خوندن نه البته نمره اوردن زمان کمی است 
# احساس افسردگی دارم از چند ماه پیش تا الان 
قصد رفتن پیش یک روانپزشک را کرده ام 
#از این حالت زارم بیرون بیایم 
#خودم را فراموش کرده ام 
#برای چه کسی همه ی زندگیت را به آشوب زدی؟
کجاست؟ حواسش هست؟
 
بر اثر برخورد مینی‌بوس حامل دانش‌آموزان با یک دستگاه تریلر در جاده
امیدیه-ماهشهر دو دانش‌آموز کشته و ۹ تن دیگر مصدوم شدند.
رضا دولتشاهی، رئیس پلیس راه خوزستان، به ایسنا گفت: ظهر امروز (چهارشنبه) در
مسیر امیدیه -ماهشهر یک دستگاه مینی‌بوس به یک تریلر که در کنار جاده متوقف بود،
برخورد کرد. در این مینی‌بوس، ۱۱ دانش‌آموز حضور داشتند که ۲ نفر از این
دانش‌آموزان کشته شدند.»
حال دو تن از دانش‌آموزان وخیم اعلام شده است.

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها