نتایج جستجو برای عبارت :

شروع زندگی جدید

به نام خدای مهربون
1 بهمن 98
همیشه شروع حس قشنگی به همراه دارد
شروع هایت را به خاطر بیاور
شروع مدرسه و تحصیل.شروع سال جديد.شروع زندگي مشترک.شروع دوستی .شروع فعالیت جديد و.
 
شروع همراه است با انگیزه. امیدواری .هیجان.شورو شوق رسیدن
 
و امروز من همراه بود با تمام این حس های ناب
همراه بود با هدف گذاری های جديد که برای خود انجام دادم
همراه بود با تعهد هایی که به خود دادم
همراه بود با برنامه ریزی  
و در ادامه همراه با اقدام
تا در پایان این آغاز
امروز موهایی که تا پایین کمر میرسید رو با هزار ترس و لرز کوتاه کردم
انقدر کوتاه که تا روی کتف هام شد
خیلی روحیه گرفتم ولی امروز به این فکر کردم که چقدر با دختری که سالیان سال موهاش تا زانوهاش بود فاصله دارم 
الان انگار هرچه کوتاه تر بهتر . هر گاه کم میارم رو میارم به اون بیچاره های سیاه.
حالم خوبه خیلی خوب شاید این یک تنوعی بود برای شروع
شروع یک زندگي جديد
یک دخترک جديد .
شاید این شروع رو ّا شروع این وبلاگ بزارم 
سعی میکنم زندگيمو اونطور که می
از خوبهای کوچک شروع کنیم.
ماه مبارک فرصت خوبی برای این شروع‌های کوچک است:
شروع خواندن چند آیه با یک ترجمه روان و ساده 
شروع دست گرفتن یک کتاب خوب که به خواندن و دانستنش سخت محتاجیم
شروع تلاش برای کمتر عصبانی شدن 
شروع چند دقیقه کمتر با گوشی 
شروع نشستن سر سجاده بعد از هر نماز به قدر پنج صلوات 
شروع یک قاشق روغن کمتر، شکر و نمک کمتر 
شروع کمتر جمع کردن و بیشتر بخشیدن 
شروع ۱۵ دقیقه زودتر بیدار شدن
و . 
+ و توفیق همه شروع‌های خوب به دست اوست
سلاااام
من اومدم بعد از حدود 14 ماه غیبت. انگار آخرین مطلبم مال خرداد 1400 بود. دوره ای پر از سردرگمی برای من.
دقیقا دو ماه بعدش فاز جديد و قشنگ زندگيم شروع شد.
من ازدواج کردم.
خب مرداد اشنایی ما بصورتر کاملا رسمی و در اطلاع خانواده ها شروع شد و ابان ماه نامزد شدیم و در نهایت 25 آذر 1400 عقد کردیم.
عروسی ما 10 تیر 1401 برگزار شد. من الان حدود سه ماهه که زندگي مشترکم شروع شده و من خیلی راضی و ام 
روز به روز بیشتر بهش علاقمند میشم و عشقشو درک میکنم.
باید اعت
قبلا از مرگ می ترسیدم اما دیگه اینجوری نیست.به این نتیجه رسیدم که آدما به دنیا میان که بمیرن،پس چرا از این موضوع میترسن!این که میگن آدم یه بار زندگي میکنه درسته اما این هم درسته که با مرگ،انسان یه زندگي ابدی رو شروع میکنه.ما به جای ترس از مردن،باید از زندگي توی این دنیا لذت ببریم و خودمون رو برای زندگي توی اون دنیا آماده کنیم.مرگ اونقدرا هم بد نیست.تازه با مردن، آدم ، میتونه برای همیشه یه زندگي جديد رو شروع کنه که هیچ پایانی نداره.چی از این به
جان ماکسول  میگوید " 
به خاطر بسپار " . زندگي بدون چالش؛ مزرعه بدون حاصل است. 
تنها موجودی که با نشستن به موفقیت می رسد؛ مرغ است.
زندگي ما با " تولد" شروع نمی شود؛ با "تحول" آغاز میشود. 
لازم نیست "بزرگ " باشی تا "شروع کنی"، شروع کن تا بزرگ شوی .  باد با چراغ خاموش کاری ندارد
 اگر در سختی هستی بدان که روشنی.
او آدم عجیبی بود.
به نظر او عشق همیشه از چشم ها شروع می شود، از نگاه.
اما من فکر می کنم عشق از گوش ها
شروع می شود، از اصوات و شنیدنی ها.
مهشید عقیده داشت عشق از قلب
شروع می شود، از محبتِ کلامی و احساسات.
بعضی هم فکر می کنند
عشق از مغز شروع می شود، تصمیم های عقلانی و تفکرانگیز.برای من عشق فقط یک جهان متافیزیکی است
که باید صدای آن را با گوش هایت بشنوی.
معصومه باقری 
 
پایان 
هرشروعی در خود پایانی دارد 
هر پایانی نوید شروع تازه ای را همراه دارد. 
زندگي مجموعه ای از شروع ها و پایان ها است. 
بعضی از پایان ها غم انگیز است ،همچون مرگ عزیزان وبرخی شیرین است مانند پایان دوره بارداری مادر وتولد نوزادی سالم .
همه پدیده های هستی در  بازه ای از آغاز و پایان تحقق مییابند. 
هر شروع و پایانی معلول علت یا عواملی است. 
پایان همه پایان ها بر پایی قیامت است. 
جهان بر اصل بی پایان ،پایان استوار است. 
به روایت تاریخ حکومتها برا
یافتن جملاتی برای شروع سخنرانی یکی از بزرگترین مشکلات برای کسانی است که قصد دارند یک سخنرانی ارزشمند داشته باشند.
برای شروع سخنرانی معمولا سوالاتی مانند " اولین جملات ما چه باشد و جملاتی که برای شروع سخنرانی استفاده می‌شود چیست؟" در ذهن جاری می گردد
به صورت کلی اولین جملاتی که می‌توانیم در شروع سخنرانی بگویم به چند دسته زیر تقسیم می‌شود:
شعر، نام خدا، آیه و یا حدیث، جمله زیبا،  بدون مقدمه شیرچه در سخنرانی
این فایل شامل بیش از 300 شعر
سایت اجاره ویلا , اجاره ویلا در سراسر کشور با بهترین قیمت
اجاره ویلا در مازندراناجاره ویلا در رامسرشروع قیمت از
60,000 تومان
اطلاعات بیشتراجاره ویلا در چالوسشروع قیمت از
71,000 تومان
اطلاعات بیشتراجاره ویلا در محمود آبادشروع قیمت از
60,000 تومان
اطلاعات بیشتراجاره ویلا در نورشروع قیمت از
65,000 تومان
اطلاعات بیشتراجاره ویلا در نوشهرشروع قیمت از
70,000 تومان
اطلاعات بیشتراجاره ویلا در بابلسرشروع قیمت از
55,000 تومان
اطلاعات بیشتراجاره ویلا در متل قوشر
دست به قلم شدم که شروع کنم اما موندم که از کجا شروع کنم، موندم اول از چی بنویسم، از کجا بنویسم، که همه چیز برام شروع بود، هر لحظه شروع بود، هر مکان شروع بود و هر قدم شروعی بود.
شروع از اون جایی بود که فهمیدم چقدر کم طاقت و کم تحملم در برابر سختی هایی که شاید یک هزارم سختی های اهل بیت حسین(ع) نبود؛ شروع از اونجایی بود
ادامه مطلب

نکات ضروری برای شروع زندگي مشترک موفق ( بخش دوم)
 
  
زندگي مشترک در ابتدا، با تمام سختی‌هایی که برای انتخاب همسر دارد، بسیار آسان است اما اگر از یک زندگي مراقبت نشود، قطعا آسیب خواهد دید. این مراقبت باید به صورت دوطرفه باشد؛ هر دو طرف باید مراقب رفتار خودشان و احساس طرف مقابل باشند و بدانند هر دو مسئول حفاظت از زندگي مشترکشان هستند.
ادامه مطلب
گاهی ما آدما نمیخوایم قبول کنیم که همه چیز تموم شده .
همه ش با خودمون میگیم نه
اینجوری نیست .
اون همچین آدمی نیست .
همه میگن بابا این یارو آدم خوبی نیست . هزارتا هم مدرک میارن برات .
ولی بازم دله دیگه .
عشق آدمو کور میکنه .
با اینکه هزارتا مدرک خیانت ازش می بینی بازم میگی واقعیت نداره .
سال ها میمونی به امید روزای بهتر .
ولی خبری نمیشه .
فکر میکنم رفتن آخرین چیزیه که آدما از عشق باید یاد بگیرن .
واقعا هیچی نیست . وقتی تهش هیچی نیست باید زو
پایان 
هرشروعی در خود پایانی دارد 
هر پایانی نوید شروع تازه ای را همراه دارد. 
زندگي مجموعه ای از شروع ها و پایان ها است. 
بعضی از پایان ها غم انگیز است ،همچون مرگ عزیزان وبرخی شیرین است مانند پایان دوره بارداری مادر وتولد نوزادی سالم .
همه پدیده های هستی در  بازه ای از آغاز و پایان تحقق مییابند. 
هر شروع و پایانی معلول علت یا عواملی است. 
پایان همه پایان ها و پایان حیات وتمدن بشری بر روی کره زمین بر پایی  رستاخیز و روز قیامت است. 
جهان بر اصل
بعد این همه بدو بدو اومدم نقطه شروع.
تازه باید شروع کنم.یه شروع قوی.باید ثابت کنم که اگه منم مث شما ها بودم چه کارها که نمیکردم!
یکم دردش زیاده که تو این سن برسی به نقطه شروع بقیه، ولی خب اینم یه جوریشه.حتما برای من یه پلن دیگه داشته.
 
 
 
 
 
 
+خدایا شکرت.شکر
یاهو
زمانی بود که احساس کردم در آستانه شروع فصل جديدی در زندگيم هستم و تصمیم گرفتم که کوچ کنم به اینجا. احساس میکردم از دوره قبلی خودم بریده شدم و نیاز به شروع در فضایی جديد و حس میکردم.
علاوه بر اون، توی اون برهه دل مشغولی های من، مطالعاتم، افکارم، احساساتم در چنبره مرگ، با جنبه های متفاوتش، بود. اما به مرور فهمیدم باید جرئت زندگي کردن پیدا کنم. 
حالا، به قدر کافی با مرگ آشتی کردم. در زندگيم حضور داره و ازش فرار نمیکنم. اما میخوام از این به بعد
/
سال هر کسی از یه جا شروع میشه
یکی اولِ نوروزِیکی سال میلادی جديد.یکی ماه رمضونیکی روز تولدشیکی محرمیکی هم مثل من اربعین
میخوام جوونی کنم
میخوام امشب که شب اولین سال جديدمه با خودم قرار بزارم که قدر جوونی و عمرمو بدونم و شروع کنم
:)
قدر جوونی
وقت
و روزهایی که دارن میرن پشت هم و بدونم.
همین
واقعا همین
 
شروع هشت ماهگی شروعی برای شیطنت های جديد
صبح زودتر از ما بیدار میشه و شروع میکنه به بازیگوشی
به حدی که شیشه‌ی عینک پدرگرامیشون رو از جا دراورده بود :)))
فک کنم باید بندمش به خودم فسقلی رو 
همشم دنبالشم که وقتی با کمک پشتی و در و دیوار سرپا وایساده نخوره زمین
با این همه مراقبت کمِ کم روزی پنج بار رو زمین میخوره 
حس میکنم دارم سخت ترین مرحله بچه‌داری رو میگذرونم 
شایدم اینا یه مقدمه باشه :|
 برخی تاریخ‌های مهم نیمسال اول ۹۸-۹۹ طبق تقویم آموزشی دانشگاه پیام نور ( ترم پاییز - مهرماه ) + بنا به درخواست دانشجو
1⃣ درخواست تغییر رشته و گرایش:➕ ۹۸/۶/۳ تا ۹۸/۷/۱۳
2⃣ درخواست مهمان ( موقت و دائم ) :➕ ۹۸/۶/۳ تا ۹۸/۷/۶
3⃣ انتخاب واحد :➕ ۹۸/۶/۱۶ تا ۹۸/۶/۲۳
4⃣ درخواست وام :➕ از زمان شروع ثبت‌نام تا پایان ثبت‌نام
5⃣ درخواست معرفی به استاد :➕ ۹۸/۶/۱۶ تا ۹۸/۹/۱۲
6⃣ شروع کلاس‌ها :➕ ۹۸/۶/۲۳ تا ۹۸/۹/۲۷
7⃣ ثبت نام، انتخاب واحد و تشکیل پرونده ورودی‌های جديد :
تسلیم نخواهم شد!
زندگي میکنم.
برای رویاهایی که همه ی کهکشان ها منتظرند به دست من به واقعیت تبدیل شوند من فرصتی برای بودن دارم
پس ساکت نمی شینم
برمیخیزیزم
تاهمه بدانند که من باتمام توانایی❤️❤️❤️❤️ هاوکاستی هاشاهکار زندگي خودم هستمممم
کافیست لحظات ⏱⏱⏱گذشته را رهاکنم وبرای ثانیه هایی درلحظه ی اکنونم زندگي کنم
چراکه آینده ی من درگرو استفاده ازلحظه اکنونم هست و
رویاهایم درثانیه های آینده محقق خواهند شد
باید همیشه بخاطر بسپارم
به نام خدای مهربون :)
بعد از چندین وقت ، دیگه تصمیم گرفتم به طور جدی شروع به نوشتن کنم . یه وبلاگ داشتم و کلی ام توش نوشتم ولی حس میکنم باید یه بال و پری به این نوشته ها بدم و یه جای جديد شروع به نوشتن کنم :) 
خواستم سلام بدم . 
ســــلـامــــــ نوشتن . ســلـامــ به شما :)
 
 
 
 
بسم رب المحمد(صل الله علیه و آله و سلم)
درخت ها به احترام توست که ایستاده اند
بید از دیدن توست که مجنون شده
آسمان به شوق تو می بارد
و آفتاب به حرمت اسم تو می تابد
و ماه هم
و ستاره ها هم
برای خیلی چیزها پایانی وجود دارد
ولی برای هرچیز که بوی تو را می دهند
همه پایان ها شروع است
شروع امید
شروع هدایت
شروع طیف سبز
یعنی شروع زندگي!
محمد.
محمد.
و ما ادراک محمد!!!
 
پ.ن: خیلی خیلی خیلییی عیدتون مبارررک:))) یادتون نره عیدی بگیریناا
 
 
دیدن طلوع و غروب خورشید، و ۲۰,۰۰۰ فرصت برای ساختن زندگي ایده آل! مهم نیست چند تا از این صبح ها تا به حال گذشته، مهم این است که از الان به بعد همه چیز در دست توست. پس بلند شو، یک شروع جديد داشته باش، و زندگي رویایی خودت را بساز! این یعنی حداکثر زندگي کردن!
هر آدمی آرزوی انجام دادن کارهایی را در زندگي اش دارد که شاید کمی دور از دسترس به نظر برسند. اما رسیدن به هیچ آرزویی غیر ممکن نیست. برای خودت رویاسازی کن و برای امتحان کردن کارهایی که دوست داری، ان
از فردا، چهارم دی ماه، کارم تو پالایشگاه تبریز شروع میشه. محل پالایشگاه خارج از تبریزه اما سرویس‌های رفت و برگشت تو یک سری مسیرها برقراره. خداروشکر به یکی از مسیرها نزدیک هستم و می‌تونم استفاده کنم.
فعلا برنامه‌ اینه که فردا صبح ساعت 5ونیم از خواب بلند بشم و حدود ساعت 6ونیم خودم رو به محل توقف سرویس‌ها برسونم. ساعت شروع کاری 7ونیمه. و ساعت 3ونیم بعدازظهر هم سرویس‌های برگشت به راه هستن :))
فردا دوره‌ی آموزشی شروع میشه. بعد از دوره‌ی آموزشی ق
شاید در این دنیا اغلب کسانی که موفق هستند آدم های جسوری باشند که فرصت امتحان کردن و اشتباه کردن رو به خودشون دادن. در مقابل افرادی که از زندگي شون راضی نیستند و خودشون رو آدم موفقی نمی دونن ممکنه بارها فرصت امتحان کردن یک اتفاق جديد رو از دست داده باشند. 
راستش الن که خوب فکر میکنم می بینم برای اینکه یه کاری رو شروع کنی لارم نیست که ماملا متخصص باشیم و همه فوت و فن ها رو بلد باشیم، چون همچین چیزی غیر ممکنه
آدم باید شروع کنه و در پروسه ای داره کا
آرزوت چیه تو زندگي. تاحالا بهش فکر کردی؟ 
تاحالا ب این فکر کردی ک چی میخوای از زندگي 
اصلا هدفت از زندگي کردن چیه؟ 
بزار ی چیزو بهت بگم اگر تو زندگيت تلاش نکنی و ب خواسته هات نرسی مطمئن باش کسایی دیگ اینکارو می کنن و تو فقط باید بشینی نگاه کنی و حسرت بخوری، حسرت خور نباش پاشو و شروع کن زندگي جریان داره. ضربه می خوری؟ سقوط میکنی؟. خوب پاشو از نو شروع کن
مشکلات و نبین، مشکلات برای قوی تر شدن تو اومدن ن جا زدنت 
ادامه بده. هی برو جلو. نترس. اگ
فروردین همه‌ش م.ح.ز حضور داشت
آلبرت برگشت و حرف میزدیم و کمک و راهنمایی
فروردین بیشتر به خواب گذاشت
فروردین به فیلم دیدن گذشت
فروردین به حدودی کتاب خوندن گذشت.
فروردین شروع شد به شروع فوتوشاپ
فروردین شروع شد به دیجیتال مارکتینگ
فروردین گذشت به شروع سخر خیزی و چه شیرین بود.
فروردین گذشت به درس های آنلاین،
فایل های زیاد مجازی
فروردین بیشتر صحبت با محمدرضا و آلبرت بود و بد هم نبود
فروردین شروع شد به تولد موضوع پروژه طراحی ایجاد.
فروردینِ استر
میشه گفت تقریبا دیشب نخوابیدم. با این حال امروز هم شروع شد با فرانسوی هم شروع شد. میخوام مقالهٔ جان سارکوفسکی رو بخونم. ترجمهٔ اسماعیل عباسی که توی حرفه عکاس ۹ بوده. مقاله ای که نقد یک خوندیمش و خیلی هم جديد نیست. هنوز کتاب نمیدونم چی شروع کنم. باید ببینم چی بخونم. البته احتمالا بعد از چشم عکاس مقاله مرگ مولف و از اثر به متن رو بخونم از کتاب به سوی پسا مدرن ترجمه پیام یزدانجو نوشتهٔ رولان بارت. بعدش یه کتاب انتخاب کنم. بریم ببینیم امروز چجوری م
کارمندان زیادی را دیده ام که هر روز به فکر شروع یک کسب و کار برای خودشان هستند. حتما شما هم با این افراد سر و کار داشته اید و شاید خودمان هم از این افراد باشیم!
ولی چطور است که برخی افراد به راحتی ریسک را می پذیرند و یک کار جديد را به راحتی شروع می کنند ولی برخی افراد آنقدر حساب و کتاب می کنند که فقط در مرحله ایده باقی می مانند؟
پ
واقعا آیا راه اندازی یک کسب و کار بدون محاسبه و حساب و کتاب می شود؟ قطعا خیر
ولی چقدر محاسبه و چقدر فکر؟ چه زمانی باید ا
 ﺯﺒﺎ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺟﺬﺏ ﺍﻦ ﺍﺳﺖ ﻪ ﻣ ﺗﻮﺍﻧ ﺍﺯ ﻫﻤﻦ ﺟﺎ ﻪ ﻫﺴﺘ ﺷﺮﻭﻉ ﻨ،ﻣ ﺗﻮﺍﻧ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ‏ ﺩﺭﺳﺖ ﻓﺮﺮﺩﻥ ‏» ﻨ ﻭ ﻣ ﺗﻮﺍﻧ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﻣﻮﺳﻘ ﻫﻤﺎﻫﻨ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺧﻠﻖ ﻨ ﻭ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺟﺬﺏ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣ ﻨﺪ❗️ﻫﺮ ﺰ ﻪ ﺣﺎﻝ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ﻣ ﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺎﻋﺚ ﻣ ﺷﻮﺩ ﺰﻫﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺑﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺯﻧﺪ ﺍﺕ ﺟﺬﺏﺷﻮﻧﺪ.ﺍﻵﻥ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺍﻦ پست ﻫﺴﺘ.ﺍﻦ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ ﻪ ﺁﻥ ﺭﺍﺑﻪ ﺯﻧﺪ ﺍﺕ ﺟﺬﺏ ﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ
آدما موجودات عجیبی هستن.
در پی یافتن مفاهیم زندگي،وارد داستان زندگي آدمای مختلف میشم
قصه هر کس یه شروع مشترک داره،همه با خوشی شروع کردن 
با یه اتفاقِ انتخابی» مسیر زندگيشونو عوض کردن،
توی این راه یه عده رفتن سمت موفقیت و یه عده هم سمت.
با سوال و جوابای عجیب دلم میخواد بفهمم،زندگي واقعا چیه؟
هر آدمی یه داستانی داره،داستان زندگي من از روزی شروع شد که با یه نفر آشنا شدم
و اون یه نفر بزرگترین تجربه‌های زندگيمو بهم یاد داد.

بنویسید برام از
وقت کوچ کردنه!.دلم میخواد یه جای جديد بنویسم.یه جایی که این رنگی و این شکلی نباشه.
به نظر من تعطیلی های نوروز بهترین زمان برای دور انداختن گذشته و فکر کردن به آینده هست.از اول تعطیلی ها شروع میکنی به دید و بازدید و خوب دور و ورت و دنیا رو میبینی یا حتی میتونی مسافرت بری و سیزدهم هم که میری تو دل طبیعت.چهاردهم برای سال جديد برنامه ریزی میکنی و پونزدهم همه چیز رو شروع میکنی!
امسال که کرونا همه چیز رو به هم زد ولی به نظر من فرصت خیلی خوبی برای همه
به زندگي ام می اندیشم،ایستاده در سایه ی شهر ستارگانِ بالا سرم،به فراموش می اندیشم،من دیگر تو را فراموش کردم! نه بخاطر اشتباه تو،بخاطر اشتباه خودم.تو آدمِ اشتباهیِ زندگي من بودی و همچنان هستی
به زندگي ام می اندیشم،ستاره ها چشمک می زنند و این من هستم که می شنوم آوای city of stars را در سرم،به زندگي ام می اندیشم.به آنچه پایان یافته
این منم و ثانیه هایی می گذرند،این منم،شروع کننده ی زندگي جديد!
City of stars,are you shining just for me?:)
فاصله همه چیز رو خراب می‌کنه. شاید از چیزهای خیلی کوچیک شروع بشه، اما کم کم از ریشه خراب می کنه. شاید شروعش از حرف ھایی باشه که پشت تلفن می‌گیم و رو در رو نمی‌تونیم. شاید از اون روز که باید دستش رو می‌گرفتی و دیگه نگرفتی. شاید از امروز وقت ندارم ببینمت»، نشد جواب زنگت رو بدم» ، گوشیم خاموش شد» ، ساعت و تاریخ از دستم در رفت» شروع بشه. شاید حتی با وجود کنار ھم بودن، دنیا ھا فاصله بگیرن و ببینیم ھر کدوممون تو یه دنیای دیگه غوطه وریم.
فاصله از
یک زمینِ مسابقه‌ی اسب‌دوانی. ده‌ها اسب پشتِ درِ بسته منتظرِ شلیکِ شروع‌اند، همه آماده.
اما یکی شان هنوز نرسیده. این اسب کجاست؟ او چرا لحظه‌ی مسابقه سرِ جای‌اش نیست؟
این اسب مسابقه را از خیلی وقت پیش شروع کرده. اما نه از جایی که باید. از کیلومترها دورتر و عقب‌تر. چه کسی او را واداشته که این‌قدر خودش را از مسابقه دور کند؟ معلوم است که هیچکس. اما او خودش را دور کرد. و از جایی بسیار دور شروع به دویدن کرد. و حالا خسته‌‌ی خسته، بعد از سفری دراز،
هیچی مثل کتاب خوندن نمی تونه توی زندگي معجزه کنه
 
 
کلی کتاب می خونیم اما 
به قرائت و قلم و نوشتن بازم نمی رسیم 
فقط از سطرها با حرص و طمع خودمون عبور می کنیم  
 
 
اما قرآن یه جور دیگه اس خوندنش تمام تفسیرهایی که ساختی رو کنار می زنه 
یه چیز دیگه می بینی  
هر کسی هم از یه جایی شروع می کنه به دیدن 
شروع می کنه به راه افتادن
از اونجایی که میدونستم رستاک تاثیر زیادی تو فاز غم گرفتنم داره به خودم قول داده بودم تا یه مدت گوش ندم بهشدیشب سارا یه آهنگ از اشوان فرستاد  :|||| دهنش سرویس. قفل شدم روش دیگه
اول اینکه فرستادمش واسه اون عوضی
صبح چشمام باز نشده پلی کردم باز
اونم که هنو سین نزده
ته واکنشش یه "هوم"عه دیگه به هرحال
.
.
کاش میشد یه زندگي اجتماعی جديد برا خودم جور کنم
.
.
تو بلد نبودی این آدم مغرور و
نبودی جاش یهو بندازتت دور و  (انقد جذاب میگه بننندازتت دور :|  )
.
.
دیشب
یکشنبه، امتحان آناتومی عملی رو دادیم و ترم 3 هم تموم شد . 3 ترم رفت، 10 ترم مونده.
من توی هر سه تای این ترمها، یه آدم متفاوت بودم . موضعم به آدما ،مدل درس خوندنم، زندگيم ! ولی همیشه یه چیزای مشترکی بوده ان . 
جو ورودی ما ، رشته ما، دانشگاه ما و حتی شاید این شهر، سرده ! حسم فردی نیست ،هم کلاسیام هم همینو میگن . در ظاهر کسی با کسی جنگ نداره، ولی دلا گرم نیست . فرسنگها و دره ها بینشون فاصله اس !
من به خودم گفتم بیا از خودت شروع کن . بیا خودتو نگیر .بیا از ا

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها