نتایج جستجو برای عبارت :

سکانس بوس سریال های چینی کره ای

بسم او .
سین تو کانالش نوشته بود ۹۷ رو بنویسید سکانس به سکانس .
منم تصمیم گرفتم که بنویسم.
سکانس۱) میشه آخرین غروب ۹۶ از اتوبوس پیاده شدیم تا یکم هوا بخوریم و بعدش یکم خرید سوغاتی و بعدش هم سفره هفت سینی که پاي مزار شهدا چیده شد. ۹۷ شد اولین سال زندگیم که لحظه سال تحویل پیش خانوادم نبودم و چه غمی داشت و چه غربتی .
ادامه مطلب
 
 
 
 
 
 
 
خبرگذاری هاي بسیاری در سال ۲۰۱۹ از بازگشت رسمی تعدادی از هنرمندان از خدمت سربازی به دنیاي هنر خبر دادند ؛ از جمله از آنها جی چانگ ووک با سريال " ذوبم کن" ، کانگ هانول با سريال " وقتی کاملیا شکوفا می شود " ، لی مین هو با " پادشاه ابدی" که در سال ۲۰۲۰ در حال حاظر در حال پخش است و کیم سوهیون می توان اشاره کرد . 
همانطور که می دانید و گفته شد هنرمندان شروع به کار کردند اما در اين بین کیم سوهیون بازیگر کهنه کار کی_ دراما در چه حالی است؟! او می خ
 
 ايرنا نوشت: پس از پخش سری ششم سريال پايتخت، بحث‌هاي زیادی درباره سانسور و چرايی پخش برخی سکانس‌ها مطرح شده، اما سنکاس‌هايی نیز در اين سريال بود که مصداقی از جنسیت‌زدگی است و بهتر بود آنها تغییراتی داشته باشند!
پس از پخش چند قسمت از فصل ششم پايتخت، عوامل و بازیگران اين سريال به سانسور بیش از حد، اعتراض کردند و احمد مهرانفر تکه‌اي از رقص ارسطو را که سانسور شده بود را در صفحه اينستاگرام خود منتشر کرد؛ اما تمام مشکل از سکانسهاي پخش شده و
سیروس_مقدم، کارگردان سريال پايتخت:در سکانس موتورسواری، رحمت و همسرش نه کار غیرقانونی کردند و نه کارغیر شرعی و نه کار غیرعرفی، مثلا دست‌ هم را لمس نکردند.زن و شوهری هستند که عقد کرده‌اند و موتورسواری می‌کنند، بین‌شان هم یک کیف قرار داده بودیم. خط_قرمز ما همین سه تا است دیگر.» 
 
اين یک شوخی بود که در فصل‌هاي قبلی "پايتخت" با فیلم‌هاي ايرانی و خارجی و موسیقی‌هاي مختلف شده و در همین فصل هم هنگام آزادی ارسطو از زندان با "قیصر" شوخی شد.هیچ اتف
 
آه جین، جین عزیز.می بینی چطور اخلاقیاتی را که بهشان پايبند بودی، نادیده گرفتند؟! :(
راستش شايد بطور مستقل فیلم بدی نباشه. نمی تونم انکار کنم که چند سکانس خوشايند هم داشت اما من واقعا حس نمی کردم دارم زندگی جین آستین رو تماشا می کنم. درسته برداشتی آزاد و با حدس و گمان بوده اما عمق نداشت! موسیقی متنش گاهی منو یاد غرور و تعصب ۲۰۰۵ مینداخت.
 دو تا سکانس جذاب هم رقصشون و نگاه هاي در هم گره خوردشون بود و شايد سکانس پايانی و اون نگاه!
[ سکانس اول ]سربازهارو ارشدشون توی آسايشگاه به صف کرده که بشین پاشو برن!
موقع بشین پاشو همه با صداي بلند میگن :
" میشینم , پا میشم , چی توز موتوری ام گاز میدم "
[ سکانس دوم ]سرباز تازه وارد آمده پیش طرف تو برجک نگهبانی گفته :
" سرگرد گفته شارژر مسلسل رو بدین "
[ سکانس سوم ]سرباز فرستادن پیش فرمانده ازش " کلید کمین " واسه امشب بگیره !
[ سکانس چهارم ]
نشستن تو گوشی فیلم ترسناک نگاه کردن!
حالا سرباز میگن برو سر پستت موقع نگهبانیه , میترسه نمیره :|
{ گوشه اي از خ
سکانس اول:
چنارِ پیرِ وسطِ میدان، تمام برگ‌هايش را پهنِ خیابان‌ها و آسفالت‌ها کرده. انگاری خدا پايیز را داده است دستش، و قرار است هر ساله پهنش کند در دلِ اين شهر.
سکانس دوم:
آفتاب رُخ گرفته و ابرهايِ تیره با بغضی در گلو مانده سايه‌اي سرد بر رویِ شهر انداخته‌اند و منتظر بهانه‌اي تا بغض بترکانند و دانه دانه اشک‌هايشان را بر رویِ مردمی که لحاف پايیز به رویِ خود کشیده‌اند، بریزند.
سکانس سوم:
عاقبت بارانِ پايیزی کوچه پس کوچه‌هايِ شهر را در آ
سکانس اول:
دیشب دوست مهدی شیرینی پايان خدمتش رو داد و مهدی گفت اپلاي کرده بره آمریکا و در ادامه کلی حسرت خورد از فرار نخبه ها و تعریف و تجمید از مزايا و شرايط اونور
سکانس دوم:
بحث کشیده شد به ناسا و اولین خانومی ک رکورد بیشترین حضور در فضا رو زده و مهدی از آرزوی همکاریش با ناسا گفت ضمن تاسف از اين که در اونصورت بايد دائم اونجا باشه
سکانس سوم:
نگرانی من از تمايل مهدی به مهاجرت دائمی و مطرح کردنش با اون به عنوان موضوع آتی و پیگیری بحث همون موقع توس
داخلی ▪ شب ▪ پارمان دکتر
 
صداي تبلیغات ماهواره‌اي، سپس موسیقی شلوغ هیپ‌ هاپ. ونوس، ​​فرو رفته در تلفن همراه. پاهايش را روی مبل جمع کرده است. من کنارش نشسته‌ام و با تلفن همراه درحال نوشتن اين سکانس و توصیف حالات او هستم. همزمان با بررسی وضعیت‌اش جهت توصیف، و بی‌آنکه نگاهی به او کنم:
صداي ونوس                  چی شده، مشکلی هست؟
پاسخی نمی‌دهم و از شدت گردن درد سر می‌چرخانم و گردن می‌شکنم.
صداي ونوس                 اين سريال تموم شد بریم دیگ
✓ سکانس اول: یک روز با همه ی شور و شوق معلمی که اساسأ با نوسانات خُلقی ات کم و زیاد می شود، می نشینی  براي تدریسهاي فردا ايده پیدا میکنی، طرح درس می نویسی، ابزارهاي هرچند ساده براي آموزش ریاضی و‌علوم و بقیه درسها می سازی و‌.
سکانس دوم: فردا در کلاس.هر آن چیزی که انتظارش را نداری بر سرت می آید.
ادامه مطلب
                       
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
اوايل جنگه؛ عراقیا حمله می کنند و یکی از شهرک هاي ايرانی مرزنشین رو اشغال می کنن. بسیاری می تونن از شهر خارج بشن و بسیاری هم کشته می شن. حالا علاوه بر تعداد اندکی که دارن دفاع می کنن یه دختر 8،9 ساله هم تو شهر باقی مونده و همینطور که در شهر سرگردونه، یه بچه شیرخواره رو پیدا می کنه و .
یک روايت متفاوت از شروع جنگ تحمیلی. بسیار بسیار فیلم جذابیه و روايت جذابی هم داره. نکته دیگه اينکه بازیگراي کوچولوش خی
میشود از هر چیزی تهی شد و البته تنها.اطرافم پر باشد از آدم و اتفاق ولی ببینم که یکسال شده از حس دراز کردن پاهايم رو ننو تهی شده ام.آن،حس نیست و گم شده است.باد و برف توی صورتم وسط کوه هاي اصفهان.با فراز زمستان ماسال.با حسام شب گردی.با امین شیر پسته رو به روی پلاسکو.با رفقا دو شب در کلبه ی جنگلی.هر لحظه میتوانم براي همه ی آن ها احساس تنهايی بکنم.
 
سکانس والیوم خوردن "مری" توی "مری اند مکس"جزو بهترین سکانس هاي چند ماه اخیرم بود.احساس رهايی و توهم فکری
 
برادرشهید جهان‌آرا: شخصیت برادرم در کیمیا» تحریف شد
 

 
ايسنا نوشت: برادر سردار شهید محمد جهان‌آرا گفت: تصویری که از برادرم در سکانسهايی از سريال کیمیا» بر روی آنتن سیما رفت با شخصیت و رفتار اين سردار شهید هم‌خوانی نداشت و اين مسأله ممکن است مردم را در رابطه با شهید جهان آرا دچار تناقض کند.
 
 
محمدحسین جهان‌آرا برادر سردار شهید محمد جهان‌آرا فرمانده سپاه خرمشهر در دوران مقاومت ۳۴ روزه اين شهر در سخنانی با اشاره به سکانسهايی از سر
بسم الله الرحمن الرحیم
از مزخرف ترین سکانس ها در سینماي ايران
آن جايی که 
رئیس آسايشگاه جانبازان جنگ
در زمانی که باجه تلفن هاي زرد رنگ سر کوچه بود و بعضی پیکان جوانان سوارمیشدند
شاملو میخواند .کتاب شعر احمد شاملو در دست دارد.
مگر میشد کسی که شاملو میخواند استخدام شود؟؟؟؟
بیايید از واقعیت ها سخن بگوییم
یافارس الحجاز ادرکنی ادرکنی ادرکنی الساعه
تو آخرین سکانس فیلم وکیل مدافع شیطان آل پاچینو که نقش مرد شیطانی رو بازی میکنه یه جمله خیلی قشنگ میشه که جزو دیالوگ هاي ماندگار تاریخ سینماست. از زبان شیطان میگه: " تکبر گناه مورد علاقه منه".
 
سکانس آخر فیلم وکیل مدافع شیطان
 
یکی از گناهان کبیره غرور و تکبره، چون شیطان از سر غرور و تکبر به آدم سجده نکرد.
 
اولین فیلم کیا رستمی آن هم قبل از اننقلاب سال 49 داستانش قشنگ نیست اما حلقه برگشتی اش قابل تقدیر است سکانس آخر به تمام اين سلسه معنا می دهد. کیا رستم در مصاحبه اي گفته بود سکانس دنبال کردن سگ 40 روز طول کشید و فیلم بردار قهر کرد رفت و ادامه داد الان که به آن زمان نگاه می کنم کار درست را آن مرد کرد.در هر صورت داستانش انقدر خوب حلقه می خورد و فکر را آن قدر درگیر می کند که ارزش دیدن داشته باشد و بگوییم سرش به تنش می ارزد.
نمره من به اين اثر 0.82 از 4 نمره
سريال خواب زده
 
 
سريال خواب زده نتیجه ها همیاری تازه سیروس مقدم و الهام غفوری تحت عنوان کارگردان و تهیه‌کننده است . خواب زده» براي شبکه نمايش خانگی ساخت شده‌است . بنابر جدیدترین خبرها سینماي کشور ايران , الهام غفوری به تازگی از شرايط پخش اين شرکت حرف نموده است . صحبت‌هاي غفوری از پخش سريال در یک نرم افزار پیش از پخش در شبکه نمايش خانگی خبر می دهند . الهام غفوری درباره‌ی شرايط پخش سريال خواب زده» به شرح تحت صحبت اع
امضاي سرخ» سکانس اول زندگی شهید در آن دنیا شد/ ماجراي امضاي شهید صالحی» بعد از شهادت زیر برگه امتحانی دخترشمصاحبهدختر شهید حجت السلام سید مجتبی صالحی خوانساری گفت: امضاي سرخ» که پدرم 9 روز بعد از شهادت روی برگه امتحانی من زد، سکانس آخر زندگی شهید در اين دنیا و یا سکانس اول زندگی شهید در آن دنیاست.کومله ها کامیون را محاصره کرده اند، نبايد فرصت را از دست بدهند. کامیون را به رگبار می بندند و بی وقفه تیراندازی می کنند. دیگر صدايی از داخل کامیو
داخلی ▪ شب ▪ پارمان دکتر
صداي تبلیغات ماهواره، سپس موسیقی شلوغ هیپ‌ هاپ.  ونوس، ​​فرو رفته در تلفن همراه. پاهايش را روی مبل جمع کرده است. من کنارش نشسته‌ام و با تلفن همراه درحال نوشتن اين سکانس و توصیف حالات او هستم. همزمان با بررسی وضعیت‌اش جهت توصیف، و بی‌آنکه نگاهی به او کنم:
صداي ونوس                  چی شده، مشکلی هست؟
پاسخی نمی‌دهم و از شدت گردن درد سر می‌چرخانم و گردن می‌شکنم.
صداي ونوس                 اين سريال تموم شد بریم دیگه بخ
سکانس اول 
ساعت هفت و سی دقیقه صبح روز جمعه چهارم بهمن ماهتهران، ارتفاعات توچال، ايستگاه پنجم
"سلام گرم من از تهران به شما" 
!!!سکانس دوم ساعت هفت و سی دقیقه صبح روز یکشنبه ششم بهمن ماهنیشابور، آخرین واگن قطار نهران- مشهد
 
سکانس سوم 
ساعت شش بعد از ظهر سه‌شنبه بیست و دوم بهمن ماه
ساحل ریشهر، بوشهر 
 
 
سکانس چهارم 
ساعت شش بعد از ظهر پنج شنبه بیست و چهارم بهمن ماه ساحل سیراف، بوشهر اون مشعل ها هم براي پالايشگاه کنگان هست اش :)  
مستند ارثیه پدری» روايتی متفاوت از زندگی محمدرضا شاه پهلوی در گذر زمان است. داستان فیلم از تاجگذاری او در سال 1346 آغاز شده و تا زمان مرگ او در مصر در سال 1359 ادامه دارد.
مستند در 15 سکانس روايت شده است که هر کدام از آن بیانگر اتفاقی مهم در زمان محمدرضا پهلوی است. هر سکانس از اين فیلم به نام یکی از فیلم‌هاي زمان شاه نامگذاری شده است و عنوان آن متناسب با موضوع آن سکانس است. اين موضوع به جذاب شدن اين مستند آرشیوی کمک شايانی کرده است.
پخش از شبکه مستن
سکانس اول 
ساعت هفت و سی دقیقه صبح روز جمعه چهارم بهمن ماهتهران، ارتفاعات توچال، ايستگاه پنجم
"سلام گرم من از تهران به شما" 
!!!سکانس دوم ساعت هفت و سی دقیقه صبح روز یکشنبه ششم بهمن ماهنیشابور، آخرین واگن قطار نهران- مشهد
 
سکانس سوم 
ساعت شش بعد از ظهر سه‌شنبه بیست و دوم بهمن ماه
ساحل ریشهر، بوشهر 
سکانس اول: روی بنر بزرگی نوشته شده کباب سیخی 4000 تومان!
سکانس دوم: مغازه پلمپ شده! یخچال ها که از پشت شیشه مغازه دیده می شن، خالی هستند و فقط برگه پلمپ روی در مغازه است. مردمی که از جلو مغازه رد میشن شروع می کنن فحش دادن که خدا لعنتت کنه گوشت خر میدادی به خورد ملت.
سکانس سوم: روز قبل از سکانس دوم، آشپز که پسر جوون 25 ساله ايه، بعد از اينکه حلیم اول صبح رو می فروشه، میره نونوايی و سفارش سنگک ناهار رو میده. برمی گرده مغازه و برنج رو خیس می کنه، کباب ها
 چند ساعت به عید مانده، راضیه دلش از آن ماهی تپلی هايی می خواهد که بیرون می فروشند و گوشش به حرفهاي مادر که اصرار می کند آن ماهی ها هم از همین ماهی هاي داخل حوض هست، بدهکار نیست!!!
فیلم قشنگی بود و بازی ها مثل همه اين فیلمايی که اين چند روزه دیدم عالی. فقط همینو بگم که اين فیلم کلی جايزه برده ؛ اين دختر کوچولو هم به خاطر اين فیلم، جايزه بهترین بازیگر کودک جشنواره فجرو برده و چقدر هم بازیش معرکه بود. اون بغضاش و اون چپ چپ نگاه کردناش دل ما را برد.
ی
دانلود آهنگ جدید محمد شاکردوست و سهیل اخلاصی به نام سکانس
Текст песни Scenes Mohammad Shakerdoost and Soheil Ekhlasi
من هر شب تو فکرتم عشقم برگردЯ думаю, что моя любоь будет озращаться каждую ночь
  دارم از دست میرم کم کم چی میشه برگردیЯ теряю это понемногу, что ы можете сделать?
دیگه دنیا مهم نیست رنگاش برام بی تو شدم یه انگشت نما

ادامه مطلب
 
یکی از پلان‌هاي فیلم سینمايی ايستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، بخش‌هايی از ماجراي دعواي حاج احمد متوسیان با شهید محسن وزوايی را روايت می‌کند؛ ماجرايی که پاي سردار شهید مدافع حرم، حسین همدانی را هم وسط می‌کشد.
در اين فیلم سینمايی تمامی صحنه‌ها بازسازی شده‌اند که در میان آن‌ها، بعضی از خاطرات تاریخی دفاع مقدس نیز روايت می‌شود.
در یکی از سکانسهاي ايستاده در غبار»، ماجراي جالب دعواي بین حاج احمد متوسلیان فرمانده تیپ
حسین تبریزی کارگردان سريال موچین درباره آخرین وضعیت اين مجموعه که براي شبکه نمايش خانگی تولید شده است، عنوان کرد: سريال موچین» به تهیه‌کنندگی میثم آهنگری بعد از شب هاي قدر و در ايام عید فطر وارد شبکه نمايش خانگی می‌شود.
اين سريال که در ۱۸ قسمت تولید شده است احتمالا دوشنبه یا سه شنبه هر هفته در شبکه نمايش خانگی منتشر می‌شود.
تصویربرداری سکانسهايی از اين مجموعه باقی مانده است که با مساعد شدن شرايط کار را ادامه خواهیم داد.
تدوین، صداگذاری
به گزارش همشهری آنلاين، اکران بن هور در نوامبر ۱۹۵۹ از نیویوک آغاز شد و به سرعت برق تمام آمریکا را در نوردید. سرعت فروش آن سپس از بر باد رفته (۱۹۳۹) بالاترین رتبه در کتاب سینما را دارد تا در نهايت رکورد خیره کننده ۹۰ میلیون دلار را ثبت یواش. ۶۰ سالگی بن-هور | گیشه را آتش زد، ۱۱ اسکار سرما و محو شد ۱۰۰ خیاط عزب براي درز گرفتن لباس بازیگران بوسیله خدمت پژمان شدند و بسیار از ۲۰۰ مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش ورزیده حکم پیدايش دکورها و ستون هاي غول آ
✓ سکانس اول: یک روز با همه ی شور و شوق معلمی که اساسأ با نوسانات خُلقی ات کم و زیاد می شود، می نشینی  براي تدریسهاي فردا ايده پیدا میکنی، طرح درس می نویسی، ابزارهاي هرچند ساده براي آموزش ریاضی و‌علوم و بقیه درسها می سازی و‌.
سکانس دوم: فردا در کلاس.هر آن چیزی که انتظارش را نداری بر سرت می آید.بدتر از همه اين هست که دانش آموزانت کوچکترین وَقْعی براي ايده ها و طرح درس و ابزارهاي من درآوردی و بدردبخور و گاهی غیر کاربردی ات نمی نهند و اينجا تا
ماجراي سانسور سريال گاندو» چیست؟

پنجشنبه
شب بازپخش قسمت دوازدهم سريال گاندو» با سانسور بعضی سکانس‌ها و قسمت‌ها،
شائبه وجود فشار و ‏سانسور به اين سريال به‌ویژه در قسمت سیزدهم را دامن
رد، موضوعی که جواد افشار، کارگردان اين سريال نه آن را تأیید و نه تکذیب
‏می‌کند.
سکانس یک :
مهران مدیری به پسره میگه شغل شما چیه؟ 
میگه خانه دار :)))))
(خنده ی حضار)
- نه واقعا! بیکارید؟
-آره :)))
- درس خوندید؟
-کارشناسی عمران میخوندم ولش کردم :)))))
-چرا؟
-نمیدونم :)))) (یعنی طرف نمیدونه چرا درس خوندن رو ول کرده :|) 
(باز خنده ی حضار)
- نمیدونی چرا؟؟ خب الان چیکار میکنی؟
- هیچی . با رفقا دور همیم :))))))) (در حالی که داره چهارپنج تا جوونِ علافِ الکی خوشِ خندان رو با دست نشون میده و احتمالا داره به بی عاری خودش میخنده)

سکانس دو:
مهران مدیری به علی
خب مخاطبین عزیز میدونم چندان علاقه اي به مقدمه هاي طولانی ندارید پس سرتون رو درد نمیارم و بی مقدمه شروع میکنم فقط اينکه اسپویل داره :
 
 
نگاهی به گیم اف ترونز ، از طلوع خیره کننده تا سقوطی نچندان محسوس !
 
فصل اول رو به یاد دارید ؟ دیالگو ها . روابط . عوامل و علل و پیوستگی اتفاقات و شخصیت پردازی فوق العاده دقیقی که باعث شد به کاراکتر ها نه به عنوان شخصیت هاي نمايشی بلکه ادم هاي واقعی نگاه کنیم ! و با اينکه سريال فصل اولش بود و بايد خودش را معرفی
چون بعد از سکانس اخر بايد می ايستادم و یک سر تشویق میکردم. نه براي بهرام توکلی و نه براي یک بار دیگر تماشاي مفهوم نکبت بار جنگ، بلکه براي تجلی واژه مقاومت. بايد می ايستادم و با چشم هاي اشکی ، دست میزدم براي همه آن هايی که در تنگه ترسیده بودند ولی ايستاده بودند و درست همان لحظه که بعد از سکانس اخر روی پرده مینویسد که " 5رروز بعد قطعنامه امضا شد و اخبار اين ايستادگی در میان اخبار پذیرش قطعنامه گم شد." همان لحظه بايد سرم را پايین می انداختم و اين درس
سلام دوستان گلم !!!
خب امروز گفتم یه یادی کنیم از اون سريال هاي قدیمی و یه سکانس هرچند تکراری  از اين سريال کنیم .
 
  متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فايل هاي صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهاي رايج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا اين حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش اين فايل را براي تان فراهم آورد.



 
اپلیکیشن اندروید Intro Maker for YouTube - music intro video editor بهتون اين امکان و میده که براي ویدئوهاي خودتون اينترو یا همون سکانس ورودی و طراحی کنید . اين اپلیکیشن رايگان اندروید با مجموعه‌اي از قالب هاي آماده و فونت ها و همچنین ايموجی ها قابلیت اين و داره که یه اينترو خاص و شخصی سازی شده طراحی کنید و یا حتی سکانس خروجی براي پايان ویدئو . اين کار ویدئو شما رو حرفه‌اي تر میکنه پس فراموشش نکنید .
ادامه مطلب
سلام دوستان گلم !!!خب امروز گفتم یه یادی کنیم از اون سريال هاي قدیمی و یه سکانس هرچند تکراری  از اين سريال کنیم .
امیدوارم هدیه ولنتاين من همه تون به پذیرید  












متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فايل هاي صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهاي رايج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با اين حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش اين فايل را براي تان فراه
سلام دوستان گلم !!!خب امروز گفتم یه یادی کنیم از اون سريال هاي قدیمی و یه سکانس هرچند تکراری  از اين سريال کنیم .
امیدوارم هدیه ولنتاين من همه تون به پذیرید  












متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فايل هاي صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهاي رايج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با اين حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش اين فايل را براي تان فراه
سريال
بچه‌هاي گروهان بلال» که به مناسب هفته دفاع مقدس از شبکه یک سیما پخش
شد، به موضوع 8 سال دفاع مقدس از زاویه‌اي دیگر پرداخته است و کمی از آن
احوالاتی را که در برخی از سريال‌ها نشان داده نشده است را به نمايش گذاشت.پرداختن به تلاش‌هاي سنگرسازان بی‌سنگر که براي رزمندگان جان پناه و خاکریز احداث می‌کردند.اين
سريال روايتگر یک گروه مهندسی- رزمی بود که همه نیروهاي آن نوجوان بودند و
همگی راننده لودر و بلدوزر که براي اردوی جهادی به پشت خط مق
سکانس اول: دخترک شايد نمیداند و بدحجابی میکند تو که میدانی نگاه نکن
سکانس دوم: پسرک شايد نمیداند و نگاه میکند تو که میدانی خودت را بپوشان
پ.ن:
دخترجان! گناه تو نگاه پسر را به دنبال دارد
پسرجان! نگاه تو ترویج میدهد اين بی حجابی را.
کل اولئک کان عنه مسئولا»
#روز_عفاف_و_حجاب
سکانس اول
حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقاي دکتر الف
انتصاب شايسته شما را به عنوان رییس سازمان تبلیغات شهرستان ايکس تبریک میگوییم
 
سکانس دوم
حجت الاسلام الف: یکی از ظرفیت هاي فرهنگی شهر ما، مساله آرامگاه مطهر حضرت است. بهتره براي تعظیم هرچه بیشتر ايشون و ايجاد بستری براي کارهاي فرهنگی، روز تولد و شهادت ايشان رو گرامی بداریم. علیرغم زحمات صورت گرفته، متاسفانه تا به به امروز تاریخ ولادت و شهادت ايشون معلوم نشده. حاج آقاي فلانی لطفا شما به
یک لحظه بغض داشت خفم میکرد، تلگرامو بستم و دویدم به طرف اتاق، اشک امانم نمیداد گذشته ها مثل یک فیلم تکراری سکانس به سکانس از جلوی چشمام رد میشد قلبم فشرده شده بود نفسم تنگ بود دست انداختم چادرمو برداشتم رفتم پشت بام، مدام قدم زدم و سعی کردم خودمو اروم کنم، با ولع هواي سرد رو میبلعیدم، کمی حالم بهتر شد چندبار با صداي بلند به هق هق افتادم تا دلم قرار گرفت برگشتم خونه، اقا پسر هنوز از حمام نیامده بود سعی کردم به خودم مسلط بشم، نمیدونم چرا دیدن پ
بالاخره بعد از کلی تبلیغ و هايپ سريال هیولا منتشر شد.
قسمت اولش رو امروز دیدم

دوبار هم دیدم و بازم بايد ببینم
داستان خوب و ریتم خوبی داشت نه زیاد حرف میزدند و نه زیاد لفت میدادن.همه چی سرجاي خودش بود و توقع داشتم اين سريال مدیری در فضاي رئالیست اتفاق بیفته که همینم شد.دفعه دوم که دیدم چیزهاي جدیدی فهمیدم ! بازم بايد ببینم چیزاي جدیدی ببینم سريالاي مدیری پر از نیش و کنايس و فقط با خوب دیدن و خوب شنیدن میشه پیام سکانس رو گرفت
سکانس اول:
از شرکت سابق تماس میگرفتن براي مشاوره و راهنمايی. من میگفتم تا از سمت مدیر اصلی با من تماس گرفته نشه، هیچ پاسخی نمیدم، حتی یه سوال ساده رو. چه برسه به تخصصی. بعد از اينکه اين زنگ ها چندین بار تکرار شد، تصمیم گرفتم خودم زنگ بزنم به آدم اصلی شرکت(که از قضا خودشو دوست منم میدونه و مسرانه پیگیر پیج اينستاگرا و چند وقت پیش عروسیشم بود و با اينکه اون شب عروسی فامیلمونم بود، خودمو رسوندم و رفتم) و قضیه رو بپرسم، که چرا اينقدر از شرکت با م
در یکی از وبلاگايی که میخونمش دیدن فیلم aftermath توصیه شده بود . از وقتی که روبیکا رو نصب کردم میتونم خیلی از فیلماي دنیا رو ببینم اونجا هم به اسم عواقب اين فیلم رو گذاشته بودن. اولش گفتم اگر سکانس اول جذبم نکرد نمیبینم . ولی سکانس اول عالی بود خوندن یک نامه توسط پسر بچه اونم تو خاک یک کشور دیگه و نفرتی که مادر داشت به پسرش یاد می داد. جالب بود میخواستم ببینم کارگردان چطور اين حس نفرت و نژادپرستی رو از دل ها پاک می کنه . فیلم قشنگ‌بود و جنگ و ا
سه هفته پیش مامانم شب بهم گفت سريال نداری ببینیم ؟
من هم بدون فکر کردن گفتم چرا دارم !!!1
با اين که ايده اي توی اون لحظه نداشتم با خودم گفتم
سريال ايرانی که کشک ؛ سريال امریکايی هم که مامانم دوست نداره می مونه سريال ترکیه اي
بی درنگ رفتم سراغ عشق قدیمی عمو گوگل یکی سريال رو انتخاب کردم قسمت اول اون رو دانلود کردم و توی TV گذاشتم .
همون سکانس اول که نماي باز از شهر استانبول رو که نشون داد من متحیر اين همه سر سبزی و زیباي طبیعی اين شهر شدم و چه رود خ
سه هفته پیش مامانم شب بهم گفت سريال نداری ببینیم ؟
من هم بدون فکر کردن گفتم چرا دارم !!!
با اين که ايده اي توی اون لحظه نداشتم با خودم گفتم
سريال ايرانی که کشک ؛ سريال امریکايی هم که مامانم دوست نداره می مونه سريال ترکیه اي
بی درنگ رفتم سراغ عشق قدیمی عمو گوگل یک سريال رو انتخاب کردم قسمت اول اون رو دانلود کردم و توی TV گذاشتم .
همون سکانس اول که نماي باز از شهر استانبول رو که نشون داد ، من متحیر اين همه سر سبزی و زیباي طبیعی اين شهر شدم و چه رود خ
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فايل هاي صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهاي رايج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا اين حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش اين فايل را براي تان فراهم آورد.



پ.ن : سری سريال هايی که بی صبرانه دوست دارم ببینم ^_^ 
پ.ن : چقدر اين سکانس به دلم نشست .
 
دوستان عزیز دوست دارید تو چه زمینه براتون مست بذاریم 
۱) معرفی سريال کره اي ( نام ببرید )
۲) گالری بازیگران خانم( نام ببرید )
۳) گاری بازیگران مرد ( نام ببرید ) 
۴) بیوگرافی بتزیگران ( اگر مد نظر دارید نام ببرید ) 
۵) میکس و سکانس هاي برتر 
۶) دیالوگ هاي مانگار 
۷) جشنواره هاي و نظر سنجی ها 
۸) پسترو عکس  هاي کی پاپ ها و اعضا
۹) سری تصاویر + توضیحات گوتاه ( نقد تصویری ) 
کارتون سگ هاي نگهبان

23:13
کارتون سگ هاي نگهبان سگ هاي نگهبان
کارتون
کارتون سگ هاي نگهبان سگ هاي نگهبان

23:15
کارتون سگ هاي نگهبان سگ هاي نگهبان
کارتون
کارتون سگ هاي نگهبان سگ هاي نگهبان

23:14
کارتون سگ هاي نگهبان سگ هاي نگهبان
کارتون
کارتون سگ هاي نگهبان سگ هاي نگهبان

23:20
کارتون سگ هاي نگهبان سگ هاي نگهبان
کارتون
کارتون سگ هاي نگهبان سگ هاي نگهبان

23:15
کارتون سگ هاي نگهبان سگ هاي نگهبان
کارتون
کارتون سگ هاي نگهبان سگ هاي نگهبان

23:17
کارتون
اين فیلم زخمتان میکند. به طوری
که تا سالها استخوان درد اش برايتان خواهد ماند. براي بار اولیست که انتخاب،
دسترسی و پیچیدگی را به عنوان نابود کننده ی بشر در برابرم میدیدم. سه عنصر شخصی
که انگار میرود جامعه اي را در تباهی بسوزاند. تنها یک راه درمان برايش موجود است.
عشق، موسیقی و رقص. در نگاه اول تمام فیلم را میتوان در اين سه کلمه خلاصه کرد. به
قول جناب فراستی دیگر چیزی از اين فیلم در نمی آید اما لطفا از تماشاي اين فیلم
مايوس نشوید. افتتاحیه ی اين فی
دانلود قسمت ۲۶ مانکن (آخر) با کیفیت ۱۰۸۰p و لینک مستقیم
دانلود سريال مانکن قسمت بیست و ششم (قسمت جدید مانکن اختصاصی از آپ مدیا)
قسمت ۲۶ سريال مانکن هفته آینده ( قسمت پايانی ) در سايت اضافه خواهد شد.
نام سريال : مانکن
ژانر : اجتماعی
زبان : فارسی
تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ماه ۹۸
مخاطب : بزرگسالان
پخش : آپرا – آپ مدیا
کارگردان : حسین سهیلی زاده
بازیگران : محمد رضا فروتن ، امیرحسین آرمان ، مریلا زارعی ، نازنین بیاتی ، فرزاد فرزین ، لیندا کیايی و شبنم قلی
سکانس اول : آخرین فیلمی که خیلی به دلم نشست little forest بود. شايد هم پیانیست!
وقتی فیلم هاي اسکار 2020 مشخص شدند رفتم سری ب سايت هاي مختلف زدم و اول فیلم جودی رو نگاه کردم. جودی روايت زندگی واقعی یک هنرمند خانم بود و درباره مشکلات و مسائلی که در طول دوران حرفه اي اش تجربه کرده بود ساخته شده بود.
فیلم خوبی بود اما نه آنقدر که بخواهم دوباره تماشايش کنم.
امتیاز جودی از نظر من : 6 بود :)
سکانس دوم: چند روز بعد از جودی نشستم و فورد در برابر فراری رو نگاه کردم :)
روزهاي اول در مقابلش مقاومت می کردم.خب دلیل اصلی ام هم اين بود که اصلا از فرزاد فرزین خوشم نمی آمد.تا اينکه گول خوردم یک روز نشستم پاي دیدنش،آن هم چه دیدنی ، در طی یک روز ده قسمتش را دیدم و فرزاد فرزین شد یکی از کاراکترهاي باحال برايم.هرچی قسمت هاي سريال جلوتر می رفتند کلیت و جزئیت موضوع قصه جذاب تر می شد.موضوعی که هیچ کس اين طوری بهش نگاه نکرده بود،بازیگرهايی که در نهايت اوج از پس نقش هايشان برآمده بودند،گره هاي قصه که به ترتیب و واضح باز میش
سريال رو نمی بینم ولی خانواده پیگیرش هستند، داشتم از جلوی تلویزیون رد می شدم که یه صحنه ی کوچیکش رو دیدم، شروع کردم به سوال پرسیدن:
- چرا باهاش اينطوری حرف زد؟
-چرا دختره اينکارو کرد؟
-مگه شوهرش فلانی نبود؟
- فلانی پس چی شد و.

من هیچی از کل سريال نمی دونستم، نمی دونستم قبلش چه اتفاقايی افتاده و چی شده؟ نمی دونستم بعدش قراره چی بشه؟ درباره ی هیچ کدوم از نقش ها و کاراشون هم اطلاع نداشتن، با همین یه سکانس انتظار داشتم کل سريال رو بفهمم، انتظار دا
سريال لبخند پر کشیده از نگاهت یه سريال فوق العاده زیبا و تاثیر گذاره و به کارگردانی یو جی وون و نویسندگی سونگ هه جین در با ژانر عاشقانه ، هیجان انگیز،ملودرام،پلیسی در 16 قسمت حدودا 70 دقیقه اي ساخته شده و ستارگانی مانند سو اين گوک و جونگ سومین و . در آن هنرنمايی کرده اند.
همونطوری که از اسم اين سريال مشخصه اين یه سريال بشدت غمگینه و حتی یک سکانس کمدی هم توش وجود نداره و به همین دلیل هم نبايد انتظار یه سريال شاد و هپی اند داشته باشید.با اين که اين
دیوید فینچر» قرار است با همکاری کمپانی نتفلیکس یک سريال بر اساس فیلم سینمايی معروف محله چيني ها» مقابل دوربین ببرد.
ايسنا: به نقل از اسکرین، فینچر» در اين سريال جدید به سراغ شخصیت جی.جی گیتس» کارآگاه خصوصی در فیلم سینمايی محله چيني ها» (۱۹۷۴) در دوران جوانی می رود که نقش آن را جک نیکلسون» ايفا می کرد و به یک باره با شبکه اي بسیار بزرگ از فساد رو به رو شد.رابرت تاون» فیلمنامه نویس فیلم محله چيني ها» در ساخت اين سريال با فینچر» همکاری م
صدا و سیما همواره براي مناسبت هاي مختلف ملی و مذهبی ویژه برنامه ها وسريال هاي جذابی را در نظر دارد، از اين روی یکی از آن مناسبت هايی که سعی می شود بهترین سريال ها و ویژه برنامه ها براي آن در نظر گرفته شود، عید نوروز می باشد. فلذا چند سالی است که با شروع عید نوروز، سريالی با عنوان پايتخت و با مضمون خانواده از شبکه یک در حال پخش می باشد.
امسال نیز با شروع سال ۱۳۹۹ سريال پايتخت ۶ در حالی مهمان خانه هاي ايرانیان بود که با بیماری منحوس کرونا دست و پنج
براي ۱۹‌ساله بودن خیلی کوچیکم. بیش از حد کوچیک. چقدر؟ یه چیزی دور و برِ ۶-۷ سال قبل. حس می‌کنم تو اون سن گیر کردم و طبق اين روال قرار نیست بزرگ شم انگار. ولی امید دارم. دلم می‌خواد خیال کنم همه چی خوبه. یه افکت بیوتی بکشم روی صحنه‌ی زندگی. کل سکانسهاي دل و روده‌دَرآر رو کات کنم. با یه نسبت تصویرِ ۱۶ به ۹. 
 
 
چی میشه اگه زندگی یه فیلم باشه کارگردانش یه کات بده بگه بد بود از اول میگیریم ؟ 
چقدر خوب میشد 
چقدر دلم اينو میخواد 
چقدر دوست دارم برم از اول .برم ببینم چی درست نبوده ،
قول میدم دیگه تکرار نکنم بلکه اين سکانس خوب از آب دربیاد .
 
سريال چيني The Bodyguards
نام ها: محافظان – بادیگاردها _دختر آتش _ دختر آتشینمحصول: 2016 چین از شبکه Hunan TVژانر: #اکشن | #عاشقانه | #رزمی | #کمدی | #درامتاریخ پخش: 20 مرداد 1395 – 10Aug2016قسمت ها: 37نمره: 7.5 در MDLمدت زمان: 45 دقیقهوضعیت: پايان یافته استبازیگران:Dilraba Dilmurat – Ma Ke
خلاصه داستان: داستان اين سريال در مورد دختری جنگجو است که محافظت از دیگران را به عهده میگیرد…
سکانس اول :
صبح که وارد کلاس شد دستش بود
حجم و قد و قواره اش خیلی آشنا میزد!
همینطور که زیر چشمی نگاهش می کردم گوشه ی جلدش بهم رخ نشون داد
خودش بود
_سلام بر ابراهیم
یه لحظه تمام تصوراتم به پر و پاي هم پیچیدن
آخه به قیافه اش .به قیافه اش که چی؟
مگه دوست و رفقاي خود ابراهیم هم همون لات و لوتاي سرکوچشون نبودن؟!
تمام ذهنیت بی خود و بی جهت مخ مبارک رو دیلیت کردم و یه لبخند از سر شوق که حتی متوجهش هم نشد بهش زدم
سکانس دوم:
تو سالن هر کدوم یه گوشه نشسته بو
دانلود آهنگ از اون روزی که رفتی غمت آتیش به جون زد علیرضا روزگار سريال باغ سرهنگ قسمت آخر
Download New Music Alireza Rozegar Az On Roozi
دانلود آهنگ علیرضا روزگار بنام از اون روزی که رفتی پخش شده در سکانس پايانی سريال باغ سرهنگ کامل کیفیت اصلی با لینک مستقیم 

ادامه مطلب
فیلم متوسط رو به پايین و حتی به دلیل فیلمبرداری بد می توان گفت بدیست. بارها و بارها مدیوم شات را اشتباه می بندد و کارگردان زورش به بازیگر نمی رسد که بار دیگر سکانس را برداشت کند و نتیجه اش می شود شات انباری که دیدید.
از سکانس اول که بطری را روی دست بازیگر اول مرد می بینیم تکان می خورد دائما از کادر بیرون و داخل می آید یا سکانس فرودگاه که کله بچه ها همگی زده شده اين اشتباهات در حد آماتور است و قطعا کار فیلم را براي جز برترینها بودن کلاسیک خراب می
بسم الله.
سکانس اول:
بهت که گفتم: امروز دومین روز از همان ماه دوست داشتنی ام بود. کلافه باشی، دلتنگ باشی، دلگیر باشی، شنبه باشد و خسته باشی،‌‌ معلم هم باشی، سخخخخخت است. حتی لحظه اي نگاه معصومشان از تو برداشته نمی شود.
ادامه مطلب
بسم الله.
سکانس اول:
بهت که گفتم: امروز دومین روز از همان ماه دوست داشتنی ام بود. کلافه باشی، دلتنگ باشی، دلگیر باشی، شنبه باشد و خسته باشی،‌‌ معلم هم باشی، سخخخخخت است. حتی لحظه اي نگاه معصومشان از تو برداشته نمی شود.
ادامه مطلب
سکانس اول:
به دور و برم که نگاه می کنم پره از آدم. ولی هیچکی رو نمی بینم بجز یه تعداد مشخصی که فاصله شون با من زیاده
و از همین فاصله می تونم مهربونی‌شونو حس کنم.
شنیدی میگن فالور فیک؟ یا ممبر آفلاين؟
اين اصطلاح تو دنیاي واقعی هم کاربرد داره. بعضی وقت ها دور و برمون پره آدم فیکه. هستن هاا اما مثه اينه که نیستن! هستن ولی سین نمی کنن لايک هم نمی کنن! فقط سیاهی لشکرن 
سکانس دوم:
تلپاتی هاي زیادی با هم داشتیم. خاطرات زیادی نداریم اما همون چندتا خاطره ا
امشب در تلویزیون شبکه اي مستندِ "رویاي ايرانی" را نشان میداد. طی نامه ی آیت الله اي به جوانان اروپايی و امریکايی، یک فعال رسانه راهی ايران میشود تا رویاي ايرانی‌اش‌ را به واقعیت برساند و آن دیدن رهبر‌ ما بود.
فقط میخوام از یک سکانس آن مستند حرف بزنم. آن جوان پس از نامه نوشتن به نهاد رهبری در دیداری عمومی حضود پیدا کرد. سالگرد وفات امام خینی بود. 
او گفت" اولین باری که در طول سفرم گریه کردم، اينجا بود. وقتی به اون مرد نگا میکردم انگار نه ب
شبکه نمايش خانگی روزهاي داغ خود را سپری میکند، حضور فیلم و سريال هاي پر بیننده مخاطبین زیادی را به خود دعوت کرده است. حضور شبکه نمايش خانگی تحولی بزرگ در صنعت سینما بود تا جايی که از قلب یخی شروع و سريال هاي پر بازدیدی همچون شهرزاد را در خود دید. امروز کارگردان هاي مطرح کشور بدون لب مرز بودن سکانس بندی و سانسور شدید میتوانند در شبکه نمايش خانگی سريال هاي پر محتوا تولید کنند. حسن فتحی ، منوچهر هادی ، حسین سهیلی زاده و حتی سیروس مقدم براي اولین
تصور کنید شما به یه سندرم عجیبی مبتلا شده ايد به طوری که هر وقت بخوابید و از خواب بیدار شوید چهر تون تغییر کند اون وقت زندگی شما چگونه خواهد بود ؟ یک روز مرد یک روز زن ، یه روز جوان و یک روز پیر .و
کیم وون جین درواقع شخصی ايست که در هجده سالگی به اين سندرم مبتلا شده و در اين فیلم زندگی اين شخص و مشکلات اون در زندگی را توصیف میکند .+بازم بنظرم نویسنده و کارگردان موضوع نسبتا جالب براي اين فیلم درنظر گرفته بودند اما راستش فیلم نامه چندان قوی در نظ
تماشاي رايگان فیلم احضار تا قسمت اخر
 
خیلی دلم میخواست قسمت آخر سريال احضار رو ببینم ، همون فیلمی که رو روال داشت پیش میرفت اما 2 قسمت اخرش سر لج و لجبازی هاي الکی مدتها طول کشید تا بیاد بیرون و زمانی که مجموعه پخش فیلم یه جوری منتشرش کرد صداي کارگردان دراومد که اي و واي ! بگذریم 
 
حالا سر همین که اصن یادم رفته بود که اصل ماجرا چی بود داشتم میگشتم دنبال یه سايتی که بشه 2 قسمت اخر رو رايگان پیدا کرد و همه سايت ها نوشته بودن دانلود رايگان اما همگ
اطراف خونه رو مه گرفته
مثل سکانس فیلم هاي ترسناک شده
و اطرافمون فقط باغه
نمی دونم چرا سکانس هاي ترسناک دوست دارم
مخصوصا اگه در واقعیت باشه
مثل دیشب که لبه اسکله ايستاده بودم
و دریا طوفانی بود
مثل صبح کنار رودخونه که غیر منتظره زمین خوردم
و با لباس تمام گلی برگشتم

می نویسم که فقط ثبت کرده باشم

بعد نوشت: رفتیم شیرینی فروشی یه سکانس خنده دار پیش اومد
یه کیکی دارن شکلاتی و خوشمزه به اسم براونی
خب براونی برگردون فارسیش میشه کیک قهوه اي
بعد چند ن
گاندو رو دیدیم
لذت بردیم
احساس غرور کردیم
به بچه هاي اطلاعات احسنت وفتیم و براشون دعا کردیم
ضربان قلبمون خیلی جاها رفت بالا 
اندازه یه سکانس استرس داشتیم
ماها فقط تماشاچی بودیم ولی جوون هاي اطلاعاتی و سرباز هاي گمنام شب و روزشون و گذاشتن براي پرونده هاي ضد جاسوسی
اونوقت دولت انقددددرررر راحت گند میزنه به همه چیز!!!
متنفرم از اين دولت
با سدریک سريال Peaky Blinders می بینم و بعد از هر سه قسمت میشینیم درباره اش گپ میزنیم. یک سکانسی توی قسمت دومِ فصل اول هست که خیلی برامون جالب بود. دوست داشتم مکالمه مون و توضبح سکانس رو اينجا بذارم. اسپویل نداره، سکانسی نیست که دونستنش به مسیر داستان ضربه بزنه. 

ادامه مطلب
 در اين نما:
حمید سقائی پشت میزش نشسته و کسی که با او بحث می کند روی صندلی مراجعان نشسته است.دوربین که وارد می شود تابلوی سردر حجره را می گیرد.
مسجد ابریشم-صندوق قرض الحسنه سابان
شما امسال توی انتخابات خیلی ساکتین. دوره قبلی شما (با تاکید روی شما) پشت تیمسار در اومدین که  براي اولین بار یه سابانی از اين منطقه وارد مجلس شد.
ادامه مطلب
 ‘Playing with Fire’ - کمدی معمولی که تمام خانواده می توانند از آن لذت ببرند. داستان اين گونه است که جان سینا در نقش یک آتش نشان جنگلی، مجبور است در یک کمدی موقعیت خانوادگی که لحظات شوخ طبعی دارد، از سه کودک و نوجوان مراقبت کند. کمدی هاي موقعیت اين چنینی همه یک دستور العمل مشترک دارند، و بازی با آتش نیز از اين دسته مستثنی نیست. چنین آثاری با یک حادثه تحریک کننده شروع می شوند، و سپس مجموعه اي از شخصیت ها، خواه به هم ربط داشته باشند یا نه به سمت اين موضو
اوکی سیزن سه 13ry رو هم نشستم بکوب دیدم . چرا یه حس  i need a closure ئی دارم نسبت بهش ؟ الان چیشد ؟ منتظر سیزن 4 باشم عايا ؟ انداختن تفنگا تو رودخونه روکی میستِیک نبود ؟ همیشه تو همه فیلما وقتی یه چیزی تو رودخونه قايم میکنن یه جوری بالاخره پیدا میشه .
 
اسپویل
موضوع اين سیزن . یکم براي من به شخصه tricky بود. تغیر کردن . چیزی نیست که یه شبه انجام بشه . تايم میخواد. آیا برايس اگ زنده میموند قادر میبود که کاملا خودشو تغیر بده ؟ شايد آره شايدم نه . آنی فقط فوکو
لادن مستوفی+ رضا کیانیان+ آزیتا حاجیان+آقاي بازیگر
-------
نقش حامد بهداد خیلی کمه، در حد هفت هشت سکانس هفت هشت ثانیه اي! خوب بازی کرده، مثل همه ی بازی هاش. اما چون گمون کنم جزو اولین بازی هاش هستش، مشخصه خیلی پخته نیست.
فیلم قدیمی عه، مال وقتی که هنوز پلاک ماشین ها تغییر نکرده بود و آزیتا حاجیان و لادن مستوفی جوون محسوب می شدن!
یه کلیشه که خیلی بد درست شده. داستان دختری که از بیماری روانی رنج می بره و می خواد خودکشی کنه. گویا فقط یه دکتر توی شهر هست
Hall 2013  ماجراي زوجیه که یکیشون بر اثر یک اتفاق می میره و اون یکی دچار افسردگی می شه. پس براي اينکه حالش رو خوب کنن رباتی با قیافه اونی که از دنیا رفته درست می کنن تا اونو به زندگی برگردونن. خسته کننده بود ولی پايان بی نهايت شوکه کننده اي داشت!
Tamako love story 2014 گویا اين انیمه ابتدا سريال بوده و بعد فیلمش رو ساختن! داستانِ دو تا دوسته که از بچگی با هم بزرگ شدن. پسر تصمیم می گیره عشقی که در طی اين دوران تو قلبش بوده رو به دختره بگه! پس  می گه اما دختره نم
به نام خدا
سکانس اول: امروز با حال خوبی نرفتم مدرسه، یه جورايی خودمو کشوندم تا خود مدرسه/ وقتی رسیدم، چندتا از بچه ها منتظرم بودن که بریم نماز/ خداروشکر کردم که امروز امام جماعت مدرسه نیومده بود و نماز رو تنهايی خوندیم و زودتر تموم شد. واقعا حس میکردم توانی در بدنم نیست.
ادامه مطلب
هیچ چیز ارزش ندارد. ابدا هیچ چیز ارزش ندارد. اين را یکی از شخصیت هاي فیلم werckmeister harmonies به یوناش می گوید. در سکانس سی و دوم. که قشنگ ترین سکانس سی و دومی ست که در دنیا وجود دارد. اما من میترسم. با اين که اين جمله حسابی به من می چسبد و می تواند راحتم کند، چون مشکل حاد ارزش گذاری دارم، اما نمی خواهم به هرچیز که راحتم می کند تن بدهم. میخواهم مطمئن باشم که فرار نمیکنم. براي همین وقتی علیرضا ازم پرسید اين روز ها به چی فکر میکنی گفتم هیچ چیز. گفتم با بقیه م
اگه به ژانر عاشقانه- کمدی و فانتزی علاقه دارید که برید لذتشو ببرید و کیف کنید و در کنارش یک داستان جنايی رو هم دنبال کنید :)
و اما داستانش: بونگ سون دختریه با یک قدرت ماورايی! مثلا یکی رو می زنه طرف پنجاه متر اون طرف تر میفته :دی  از اين ور مین یانگ که رئیس یک شرکت بزرگ تولید بازیه با دیدنش اونو به عنوان بادیگاردش استخدام می کنه! از طرف دیگه تازگی ها تو محله بونگ سون چند تا دختر ربوده شدن و پلیس با مجرمی باهوش طرفه.
خیلی دوستش داشتم و از دیدنش بسی
دختری دانشجوی رشته ی جامعه شناسی است و روسپی گری می کند، تنهاست و کسی براي تنهايی اش پشیزی ارزش قائل نیست، یک حوان کله شق به حساب عاشقش شده اما موجبات رنجشش را فراهم می آورد، و اما یک مشتری عجیب او که پیرمردی است نویسنده و مترجم که اتفاقا او هم تنهاست نه هوس باز.
تمام فیلم بیان کننده ی تنهايی اين دختر (فروشنده) و آن پیرمرد (خریدار) است و گاهاً گریزی هم به عشق زده می شود.
شروع فیلم مثل اکثر سکانس هاي فیلم هاي عالیجناب کیارستمی خاص است. دختر روسپی
فی‌الواقع می‌دانی دنبالِ چی هستم؟ می‌گویم بیا از زندگی‌مان فیلم بسازیم. یعنی تصور کن! مونتور - مثلا تدوین‌گر- بیايد، ما هم یک میلیون میلیون میلیون ده ساعت حلقه فیلم بهش بدهیم، بگوییم جناب! لطف بفرمايید از زندگیِ من یک فیلمی تهیه ببینید، می‌خواهیم نشان عالمش بدهیم. تویِ سینماها به تماشا. از سه چار ساعت بیش‌تر نشود.
یحتمل فیلم زندگیِ من می‌شود از اين آوانگارد و سینماي هنری و تجربی. نه که آدم اهل هنری باشم. نه. از بس واقعیت و خیال و رویا در
یه سکانس داشت سريال امام علی(ع)
[نقل به مضمون]
اشتباه نکنم طلحه و زبیر رفته بودن خونه حضرت
نشستن سر سفره
جناب قنبر(ع) براشون نون و نمک و شیر آوردن
گفتن علی(ع) از همین‌ها اطعام میکنه؟
جناب قنبر(ع) جواب دادن که علی(ع) امشب سنگ به شکم می‌بنده
 پرسیدیم و فهمیدیم ینی اينکه شکمش رو محکم می‌بنده، تا اسید معده‌ش ترشح نشه و نخواد غذا بخوره
براي درک گرسنگی مردم
ما که نمیخوايم ینی توان و تحمل و عرضه و شعورشو نداریم بخوايم گرسنه‌ها رو درک کنیم
ولی به نوع
اولین سريال کره اي که دیدم، سريال کره اي "پزشکان" بود که از یکی از شبکه هاي سیما(فکر کنم شبکه 4) پخش می شد(خیلی قبل تر از ظهور یانگوم و جومونگ! جالبه بعدها قهمیدم بازیگر اصلیش یانگوم بوده). اون زمان نوجوان بودم و اين سريال به شدت برام جذاب بود. دلم می خواست وقتی سريال شروع می شه من تو خونه تنها باشم و بتونم صحنه به صحنه سريال رو با دقت بالا و خیال راحت دنبال کنم. و البته هیچ وقت اين اتفاق نیفتاد و همیشه یا شونصد نفر خونه بودن یا همزمان با پخش سريال
هفته قبل که ما تو گروه هر هفته مکالمه انگلیسی داشتیم بعد از شنیدن خبر ترور حاج قاسم حالم جوری بود که اصن نتونستم صحبت کنم و براي انگلیسی چت میکردم ولی اين هفته خیلی خوشحالم . خیلی
 
خلاصه اينکه مشخص بود ايران به امریکا جواب میده اما نکته جالبش اينه که هم زمانبندی جواب موشکی همون ساعت ترور سردار بوده و هم اينکه اول موشک  زدن بعد با سردار خداحافظی کردن و به خاک سپردنش . یه نکته کلیدی هم اين وسط هست اونموقع که ايران سفارت امریکا رو گرفت و کارمندا
توی سريال بازی تاج و تخت یه شخصیتی وجود داره به اسم "هودور" (Hodor). هودور، یه معلول ذهنی چاقه که نمیتونه درست حرف بزنه و تنها چیزی که مدام تکرار می کنه اين عبارته: "هودور"، "هودور"، "هودور". و به همین خاطره که بهش می گن "هودور"!
کار هودور یه چیزه: حمل اربابش.
توی سريال یه عده اي قصد کشتن ارباب هودورو می کنن. تعقیب و گریز به وجود میاد و هودور در اوج تلاش، اربابشو می رسونه به یه در. هودور، ارباب رو رها می کنه که فرار کنه و خودش محکم پشتِ در میمونه تا دشمناي
سکانس اول:
زنگ ورزش است و با همکلاسی ها مشغول بازی هستیم. یکی از بچه ها توپ را براي من به گوشه زمین ارسال می کند. خودم را با تمام سرعت به توپ میرسانم و قبل اين که توپ از خط عبور کند توپ را به داخل محوطه جریمه سانتر می کنم. توپ به آسمان میرود و مهاجم تیم ما و دروازه بان تیم حریف در حالی که هر دو چشم به توپ دوخته اند، براي رسیدن به توپ به هوا میپرند. لحظه اي بعد هر دو در زمین غلط می زنند و توپ هم در گوشه اي آرام میگیرد. بینی هر دو شکسته است.
سکانس دوم(چند
فیلم lady boutique
بچه ها بوی لاو نیست ولی محدودیت سنی داشت منم گرفتمش :/
حتی کاورشم درست و حسابی پیدا نمیشد خودم از سکانس فیلم براتون یه شات گرفتم
اگه دیدینش و خوشتون اومد خلاصه اش رو هم براي بچه ها بذاریم من خودم ندیدمش هنوز تنکیو :)
دانلود فیلم کیفیت 480
ستايش
11:00
شبی با پویا | از تمسخر ماکان بند توسط یک نوب آپارات تا راز زیبايی ستايش !

طنز 32 بازدید
36 دقیقه پیش
شبی با پویا | از تمسخر ماکان بند توسط یک نوب آپارات تا راز زیبايی ستايش !

9:05
(بهترین سکانس هیولا (سکانس برتر

طنز 45 بازدید
6 ساعت پیش
(بهترین سکانس هیولا (سکانس برتر

10:02
تمسخر سريال ستايش 3 ، شهاب مظفری، شبکه ۳ و فروغی - برنامه ممیزی

طنز 5 بازدید
7 ساعت پیش
تمسخر سريال ستايش 3 ، شهاب مظفری، شبکه ۳ و فروغی - برنامه ممیزی

1:46
(گاچامِیشن)عنو
منبع:کانال رهنما
سريال بدی نبود












متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فايل هاي صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهاي رايج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با اين حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش اين فايل را براي تان فراهم آورد.
بعضی ها داغشو دوست دارن یا همون (Some Like It Hot) فیلم بدیست هم در صنعت هم در کارگردانی و هم در ژانر کمدی. آن دو بازیگر اصلی مرد بی تشابه به لورل و هاردی نیستند اما در سطح بسیار پايین تری مخاطب را می خندانند. حرف فیلم بزرگ است اين که به ن در اين دنیا سخت می گذرد اما اين حرف را نه بلد است به تصویر بکشد نه داستانی درستی دارد که با آن مخلوط کند وفقطمی خواهد با ايجاد پیچش و ربط دادن بی ربط ترین موضوعات به هم آن را کش دهد. تنها جیزی که در نهايت از کل فیلم با
تو یکی از قسمت هاي سريال مینو، وقتی که عراقی ها تقریبا کل شهرو گرفتن و اکثر مردم به خصوص زنها و بچه ها از شهر خارج شدن و فقط تعدادی دکتر و پرستار و زخمی و جوونايی که می تونن مبارزه کنن، موندن؛ زینب هنوز تو شهره و یه جورايی به اين رزمنده ها کمک می کنه. تو یه سکانسی به مهدی که همدیگه رو دوست دارن، برمیخوره و یه سکانس عاشقانه و بامزه رقم می خوره :)
 
- مهدی: شما موندید، وظیفتونو انجام دادید، خدا خیرتون بده. ولی از اين به بعد تکلیف به رفتنه.
+ زینب: کی گف
 
           
سريال سرنوشت (ايمان) رو دیدین؟! ماجراي اين سريال درست برعکس اونه ؛) دکتر هو که یک پزشک طب سوزنی در چوسانه بر اثر یک اتفاقی سر از سئول درمیاره! (دکتر هو یکی از شخصیت هاي تاریخی کره است).
از اون سريال هايی نبود که به وجدم بیاره و شگفت زده ام کنه؛ تقریبا خوب بود! عاشقانه اش چندان پر رنگ نبود، طنزش کم بود، بعضی سکانس ها خیلی کشدار بود، قسمت اولش خوب نبود اما نکات جالبی داشت مثلا همین که کنار یک بیمارستان پزشکی مدرن یه بیمارستان طب سنتی هم
 
           
سريال سرنوشت (ايمان) رو دیدین؟! ماجراي اين سريال درست برعکس اونه ؛) دکتر هو که یک پزشک طب سوزنی در چوسانه بر اثر یک اتفاقی سر از سئول درمیاره! (دکتر هو یکی از شخصیت هاي تاریخی کره است).
از اون سريال هايی نبود که به وجدم بیاره و شگفت زده ام کنه؛ تقریبا خوب بود! عاشقانه اش چندان پر رنگ نبود، طنزش کم بود، بعضی سکانس ها خیلی کشدار بود، قسمت اولش خوب نبود اما نکات جالبی داشت مثلا همین که کنار یک بیمارستان پزشکی مدرن یه بیمارستان طب سنتی هم
+ الان گریه هاش چندتا دلیل داره:
۱. گرسنه  اشه
۲. خوابش میاد که جدیدا خیلی خیلی سخت میخوابه :((
۳. به من توجه کنین، با من بازی کنین. فقط من.من. من. 
+ اگه مامان آدم، دوستش نمیداشت، چه دنیاي سیاه، تاریک و وحشتناکی میشد.  یه تنهايی بی حد.
+ کاش یه معده جدا داشتم براي خوردن هله هوله و آت آشغال(!) که تو شیر نره :|
+ Frozen 2 رو دیدم، خیلی خوب بود، پیشنهاد میشه. Jojo Rabbit با اين که فیلم خوبی بود ولی یه سکانس فوق العاده تلخ داشت، که شايد هیچ وقت یادم نره. اگه فی
چند وقت پیش با دوستانم درباره خدا و دین و مذهب داشتیم صحبت میکردیم که بحث به فیلم رسید که پیشنهاد کردن حتما اين فیلم p.k  رو ببینم ، سوالات جالبی درباره خدا می پرسه!
اين پست رو بعدا کاملش میکنم ": ) با عشق 
 
 
به نظرم اين فیلم 4 سکانس مهم درباره خدا داره ، درسته کمی تخیل به عنوان چاشنی بهش اضافه شده اما براي اينکه از بیرون به موضوع خدا نگاه کرد ، خیلی هم بد نیست و جالبه و البته اصل موضوع بايد حفظ بشه . فیلم درباره شخصی هست که یه وسیلش رو گم کرده و حال
 
بايد راهی یافت .براي زندگی را زندگی کردن ، نه فقط زندگی را گذراندن .بايد راهی یافت ، براي صبح ها با امید چشم گشودن .براي شب ها با آرامش خیال خوابیدن .اين طور که نمی شود .نمی شود که زندگی را فقط گذراند .نمی شود که تمام شدن فصلی و رسیدن فصلی جدید را فقط خنکاي ناگهانی هوا یادت بیاورد .نمی شود تا نوک دماغت یخ نکرده حواست به رسیدن پايیز نباشد .اينطور پیش بروی یک آن چشم باز می کنی خودت را میان خزان زرد زندگی ات میابی .و یادت هم نمی آید چطور گذر
 
بايد راهی یافت .براي زندگی را زندگی کردن ، نه فقط زندگی را گذراندن .بايد راهی یافت ، براي صبح ها با امید چشم گشودن .براي شب ها با آرامش خیال خوابیدن .اين طور که نمی شود .نمی شود که زندگی را فقط گذراند .نمی شود که تمام شدن فصلی و رسیدن فصلی جدید را فقط خنکاي ناگهانی هوا یادت بیاورد .نمی شود تا نوک دماغت یخ نکرده حواست به رسیدن پايیز نباشد.اينطور پیش بروی یک آن چشم باز می کنی خودت را میان خزان زرد زندگی ات میابی .و یادت هم نمی آید چطور گذر
اگر کارگردانی نفهمد بايد در هر سکانس چند نما وجود داشته باشد و هر نما چند ثانیه طول بکشد هر چند داستان فیلمنامه غنی باشد شخصیت پردازی و واقعی جلوه کردن فیلم دچار اختلال می‌شود.
فیلم‌هاي 6 undergrounds و Hellboy درگیر اين مشکل هستند. مخاطب اصلا نمی‌تواند با فیلم همراه شود چون وقايع بیش از حد تند اتفاق می‌افتد و کات‌ها به شدت زیاد و پخش و پلاست. مشکل بیشتر بر می‌گردد به فیلمنامه و تدوین‌گر.
داستان فیلم Hellboy گنجايش اين را دارد که در یک سريال یا چند قسم
همین حالا سمفونی مردگان» رو تموم کردم
آخر کتاب مثل سکانس آخر یک فیلم جلوی چشمام پخش شد
خیلی دوستش داشتم
کاش میشد بخورمش!
البته اولین بخشش یه کمی گنگ بود و مرا جذب نکرد
اما از موومان دوم حسابی جذبش شدم
بعضی کتابا اينجورین که دوس نداری بعدش سریع یه کتاب دیگه شروع کنی
دوس داری یه کم اينو مزه مزه کنی
مث همین کتاب
یا جاي خالی سلوچ
کتاب بعدی رو کمی دیرتر شروع خواهم کرد
فعلا همین:)
دیالوگی کلیدی که در تمام سکانسهاي مهم زندگی‌ام به یاد می‌اورم ‌"خسته شدم" است. بعد از اين دیالوگ من فیلم را رها میکنم و سراغ فیلم بعدی میروم. اصلا مهم نیست چه کاری یا چه کسی باشد من از اخرین ذره‌هاي انرژی‌ام براي گفتن ان جمله استفاده میکنم و صحنه را ترک میکنم. ممکن است کسی باشد و حرفم را بشنود یا اصلا کسی نباشد به هر حال جمله را به خودم میگویم و بعد مثل فارست گامپ وسط دویدن دست جمعی در یک بیابان همه را رها میکنم و میروم. همیشه سکانس محبوبم بو
سريال وايکینگ ها یکی از سريال هاي جالبی است که در حال دیدن آن هستم. دوستانی که علاقمند به دیدن سريال می باشند را به دیدن سريال هاي زیر توصیه می کنم:
- سريال وايکینگ ها
- سريال لیست سیاه
- سريال مرده هاي متحرک
 
واقعا اين سريال ها جذاب هستند
یک سکانس خیالی از اتفاقات روز قبل از مراسم رونمايی اولین کتاب یک نویسنده(خودم)در ده سال آینده.مثلا پايیز سال ۱۴۰۸
به نام اوی من و تو
 رویاي جشن امضا.
موبايلم را برداشتم و شماره اش را گرفتم. با دومین بوق گوشی را برداشت.از خودم که اگر آب بخورم به او خبر میدم در عجبم چطور  طاقت آوردم و تا امروز یعنی تا روز قبل از برگزاری مراسم جشن امضا اين خبر را ازش مخفی کردم؟ راستش چون او یک کمی ازخودم دیوانه تره و اينجور وقتها از استرس و هیجان روی پاهاش بند ن
قیمت سنگ چيني نیریز  به عوامل مختلفی از جمله موارد زیر بستگی دارد .قیمت سنگ چيني نیریز  بر اساس رنگ و طرح سنگقیمت سنگ چيني نیریز  بر اساس سايز اسلب فرآوری شدهقیمت سنگ چيني نیریز  بر اساس ضخامت سنگقیمت سنگ چيني نیریز  بر اساس بوکمچ یا فورمچ بودن سنگقیمت سنگ چيني نیریز  بر اساس کیفیت فرآوری سنگسنگ چيني نیریز  معمولا بصورت اسلب فرآوری میگردد و به سايز دلخواه مشتری برش داده میشود. هر چه قدر سايز سنگ کوچکتر باشد قیمت آن کمتر است. همه اين

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها