نتایج جستجو برای عبارت :

دییسن رسم قدیمدی

سر ظهر برای مامان مهمون اومد میدونستم بابا خونست و داره استراحت میکنه دعوتشون کردم طبقه بالا خونه ی خودم
بچه دومش تازه متولد شده بود، دختر همسایمونِ اومده بود خونه مادرش، گویا تشریف نداشتن اومد خونه ما تا مامانش بیاد. 
بچه اولش یه دختر پنج ساله بود و بچه دومش پسر یه ماهه:)
کلی درد و دل کرد و گفت مادرشوهرم خیلی بهم سرکوفت میزد که پسر ندارم و بچم دختره!!!!
دخترم و اصلا دویت ندارن!!!! دخترش هم داشت این حرف هارو میشنید!!!
دست کشیدم رو موهای دخترش و گف

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها