کتاب صوتی ای کاش وقتي ۲۰ ساله بودم ميدانستم
دانلود کتاب
دانلود کتاب کاش وقتي بيست ساله بودم ميدانستم | تبادل نظر .www.ninisite.com › discussion › topic › دانلود-کتاب-ک.۲۰ دی ۱۳۹۸ - دانلود پی دی اف کتاب ای کاش وقتي بيست ساله بودم ميدانستم قیمت کتاب کاش وقتي 20 ساله بودم ميدانستم pdf کتاب ای کاش وقتي ۲۰ ساله بودم .
کتاب ای کاش وقتي ۲۰ ساله بودم ميدانستم - محسن ابراهیميmohsenebrahimy.ir › کتاب › ای-کاش-وقتي-۲۰-ساله-ب.۱۲ اسف
دانلود کتاب ای کاش وقتي 20 ساله بودم ميدانستم
ای کاش وقتي 20 ساله بودم؛ مي دانستم - تی نیوزtnews.ir › site۳۱ تیر ۱۳۹۷ - اگر هنوز بيست ساله نشده اید یا اگر بيست ساله هستید و حتی اگر از بيست سالگی گذشته اید، خواندن کتاب ای کاش وقتي 20 ساله بودم مي دانستم» .معرفی کتاب ای کاش وقتي 20 ساله بودم ميدانستم - مجله .https://suratiha.com › ای-کاش-وقتي-۲۰-ساله-بودم-ميدانستم۱۳ شهریور ۱۳۹۷ - صورتی‌ها: امروز قصد دارم کتابی را به شما معرفی کنم که توان
دانلود کتاب کاش وقتي بيست ساله بودم ميدانستم
کتاب کاش وقتي بيست ساله بودم مي دانستم اثر تینا سیلیگsobhankala.com › کتاب-کاش-وقتي-بيست-ساله-بودم-مي-دانستم-اثر-تی.کتاب کاش وقتي بيست ساله بودم مي دانستم اثر تینا سیلیگ با موضوع دوره ای . خرید کاش وقتي بيست ساله بودم مي دانستم از تینا سیلیگ، سبحان کالا، دانلود .ای کاش وقتي 20 ساله بودم مي دانستم - عصرایرانhttps://www.asriran.com › صفحه نخست › اجتماعی۴ مهر ۱۳۹۸ - کتاب "ای کاش وقتي 20 ساله
دانلود رایگان کتاب کاش وقتي بيست ساله بودم ميدانستم
بخوانید.کتاب "ای کاش وقتي بيست ساله بودم ميدانستم" - مرکز .karafarini.sharif.ir › کتابخانه › انتشارات › ترجمه۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ - کتاب ای کاش وقتي 20 ساله بودم، ميدانستم به همت مرکز کارآفرینی دانشگاه ترجمه و منتشر شد. نویسنده این کتاب خانم پروفسور سیلیگ، مدیر .کتابخوانی: ای‌کاش وقتي بيست ساله بودم ميدانستم - بيست .20ta30.com › .پنجاه و نهمين رویداد بيست‌تا‌سی» روز
کتاب "ای کاش وقتي بيست ساله بودم مي دانستم." در رابطه با نحوه نگاه به فرصت ها، بالا بردن روحیه ریسک پذیری، کاهش ترس از شکست، بالا بردن روحی خلاقیت و کارآفرینی، استفاده بهینه از منابع، خارج شدن از چارچوب های مرسوم و . بحث ها و تجاربی رو نقل مي کنه.
ادامه مطلب
کتاب "ای کاش وقتي بيست ساله بودم مي دانستم." در رابطه با نحوه نگاه به فرصت ها، بالا بردن روحیه ریسک پذیری، کاهش ترس از شکست، بالا بردن روحی خلاقیت و کارآفرینی، استفاده بهینه از منابع، خارج شدن از چارچوب های مرسوم و . بحث ها و تجاربی رو نقل مي کنه.
ادامه مطلب
کتاب "ای کاش وقتي بيست ساله بودم مي دانستم." در رابطه با نحوه نگاه به فرصت ها، بالا بردن روحیه ریسک پذیری، کاهش ترس از شکست، بالا بردن روحی خلاقیت و کارآفرینی، استفاده بهینه از منابع، خارج شدن از چارچوب های مرسوم و . بحث ها و تجاربی رو نقل مي کنه.
ادامه مطلب
۰
بحران و سردرگمي قبل از انتخاب رشته تحصیلی، بعد از فارغ‌التحصیل‌شدن، هنگام انتخاب مسیر شغلی و تحصیلی، هنگام تصميم گیری برای ازدواج و حتی بچه‌دار‌شدن ازجمله دوره‌های مهم و تأثیرگذار هر فرد است. دورانی که اگرچه خوشایند نیست، با داشتن مهارت‌های فردی لازم ميتوان به‌سلامت از آن عبور کرد.
دکتر تینا سیلیگ» مدرس خلاقیت دانشکدهٔ علوم مدیریتی دانشگاه استنفورد است. او در کتابش، ای کاش وقتي بيست ساله بودم مي دانستم»، راهکارهایی برای گ
دانلود کتاب کاش وقتي بيست ساله بودم ميدانستم با فرمت پی دی اف
دانلود فایل
50 کتاب های روانشناسی موفقیت و ثروت | بهترین کتاب های .kelideservat.com › مقالات۱۱ دی ۱۳۹۶ - معرفی بهترین کتاب های موفقیت و روانسناسی ثروت و رشد فردی همراه با لینک . فردی را معرفی و لینک دانلود نسخۀ pdf کتاب های موفقیت را نیز قرار داده ایم ؛ . ای کاش وقتي ٢٠ ساله بودم ميدانستم اثر تینا سیلیگ از کتاب های حوزه ی .
دانلود کتاب عجایب
من ميدانستم که عوض شده‌ام. ميدانستم که تغییراتی در من ایجاد شده که مرا تبدیل به انسانی جدید کرده‌است. و ميدانستم که این تغییرات پایانی‌ام نیست. هر روز با مواجهه با هر مسئله‌ی کوچک و بزرگی، کارایی مغزم را مي‌سنجیدم و خودم را در شرایط گوناگون امتحان ميکردم.من عوض شده بودم و از این بابت خوشحال بودم. کنترل زندگی‌ام را در دست داشتم و در حال ساخت دنیایی مطابق ميلم بودم. معرکه بود.
دانلود کتاب صوتی کاش وقتي بيست ساله بودم ميدانستم
دانلود کتاب
اگر امکان دارد آن را به فارسی ایميل کنیدنتایج وب
دانلود رایگان کتاب صوتی کاش وقتي بيست ساله بودم مي .ketabdeh.ir › ای-کاش-وقتي-۲۰-ساله-بودم-مي-دانستم رتبه: ۴٫۶ - ۱۸ رأی۷ مرداد ۱۳۹۸ - ای کاش وقتي بيست ساله بودم مي دانستم نوشته تینا سیلیگ | دانلود رایگان کتاب ای کاش وقتي بيست ساله بودم مي دانستم و سخنرانی تینا .شما این صفحه را 2 بار دیدید.
این که چرا باشگاه کتابخوانیم رو با این کتاب شروع کردم نمي دونم! شاید چون یکی از دوستانم که تازه فارغ التحصیل شده بود و بهم گفته بود کتاب خوبیه!
کتابی نه چندان خوب و با جملات کلیشه ای بود.
حرف خاصی برای گفتن نداشت حقیقتاً . اما تجربه های جالبی از افراد گوناگون مي گفت که بد نبود . بیشتر پیرامون کارآفرینی و یافتن شغل و پیدا کردن جای خود در زندگی است.
دانلود کتاب کاش وقتي 20 ساله بودم مي دانستم
دانلود کتاب
https://digiketab.ahlamontada.com/posthttp://digiketab.xobor.com/t917561f2-.html#msg2http://usofts45.mozello.com/blog/http://digiketab.website2.me/bookhttps://answers.microsoft.com/en-us/windows/forum/windows_10-win_family/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af/274f8335-4812-49de-915b-621f7d4856b7?tm=1587180097467https://support.google.com/chrome/thread/40765918?hl=en
https://support.google.com/chrome/thread/41029968?hl=enhttp://iran-tejarat.com/adsimage2.aspx?adsid=15368615
https://support.google.com/chrome/thread/41030312?hl=en
https://support.google.com/chrome/thread/41030628?hl=enhttps://support.google.com/chro
نوشته بودم هر وقت مرا گم کردی بالای یک بلندی دنبالم بگرد. طبقه‌ی آخر یک ساختمان بلند، روی پشت بام بیمارستان، بالای پل هوایی نزدیک خانه‌ام، بالای پله‌های پارک کوهستان. نوشته بودم هر وقت مرا گم کردی یک جای بلند. چه ميدانستم؟ چه ميدانستم گم شدن من، اصلا بودن یا نبودنم برایت هیچ اهميتی ندارد؟ از کجا ميدانستم که اگر نباشم فراموش مي‌شوم طوری که انگار نبوده‌ام هیچ وقت. که حتا وقتي بودم هم فراموش شده بودم؟
داشتم فکر ميکردم کاش بعضی حرف
آخرین ساعات آخرین کشیک طب اورژانس:۴:۴۰ : آقای هفتاد و چند ساله‌ای با سابقه‌ی تیموما (سرطان) و سابقه‌ی بيست ساله‌ی مشکلات قلبی را آوردند با اپیستاکسی (خونریزی بینی).۴:۴۵ : بیمار ویزیت شد. خونریزی متوقف شده. بیمار استیبل است.۴:۵۵ : بیمار شیرینگ شد. مایع دریافت کرد.۵:۱۰ : بیمار هنگام گذاشتن مش بینی زیر دستم ارست (ایست قلبی تنفسی) کرد. رزیدنت نبود (کجا بود؟ نميدانم.) اتند نبود (کجا بود؟ خواب بود.) چه کسی توی بخش بود؟ فقط من بودم و یک پرستار. شروع کردم
برای روزهای تابستان چندکتاب فقط با درنظر گرفتن عنوانش آن انتخاب کردم و ازشون اسکرین گرفتم حتی به این هم توجه نکردم که یکیشان را با ترجمه ی متفاوت دارم و عجیب آنکه دوستی وقتي لیست کتاب‌ها رو دید بدون اطلاع من آنهارا از جایی با تخفیف برایم سفارش داد و دو روز بعد رسیدند. هنوز هیچ کدام را شروع نکردم فقط مقدمه ای از هرکدام را خواندم موضوعشان تقریبا شبیه به هم است برای چیزی که اینروزا بیشتر از هرچیزی بهش احتیاج دارم اميد به آنکه روزهای خوب د
کاش به جای ملیکای بيست ساله‌ای که تا آخر تیر امتحان داره، پسر بيست ساله‌ای در توکیو بودم که صبح زود بخشی از مسیرش تا دانشگاه رو پیاده ميرفت، آهنگ‌های غیرژاپنی دوست داشت و فکر مي‌کرد باید قبل از مردن حداقل یک بار یکی از تصميم‌های عجیب و غریب زندگی‌اش رو عملی کنه. اما در نهایت من همون بيست ساله‌ی خسته‌ای هستم که ترجیح ميده جزوه ویروس‌شناسی رو از پنجره اتاق پرت کنه، هزاربار بنویسه و پاک کنه و در نهایت باز از هیچ چیز مطمئن نباشه.
بچه سال بودم. بيست ساله بيست و دو ساله شاید.
انقدری بچه بودم که فکر ميکردم عشق و دوست داشتن مهم ترین سرتیتر جهان هست.
و بزرگ شدم.
اميرحافظم تو هم بزرگ ميشی و متوجه ميشی خبری نیست.
پسرم عاشقی زیر برف شدید قدم زدن هست؛ چقدر ميخوای طاقت بیاری و یخ نزنی چون از درون پر از حرارتی. جان و دل مادر عقل تنها تکیه گاه تو هست وقتي عاشق بشی و اگر از عقل دور بشی در شهری که برف یکپارچه سفیدش کرده و سرماش استخوان سوزه، نادر احتمال داره بتونی سالم به خونه برگردی
در اینکه من فقط تا 18 سالگیم زندگی کردم شکی ندارم.19 و 20 و 21 و 22 و 23 رو پای زیست مزخرف سوزوندم و به شدت بابت این 5 سال از خودم شرمنده ام!
اصلا حساب کتاب عمرم از دستم در رفته، شناسنامه ميگه من 23 سالمه و ظاهرم هنوز یه دختر 18 ساله ست روحیه ام متغیره وقتي حرف زیست و رشته تجربی ميشه انقدر داغون و شکسته و بی رمقه که آدم فکر ميکنه همسن جنتی هستش ولی وقتي حرف ریاضی فیزیک ميشه همون دختر 17 ساله ست که جنگید برای اول شدن توی رشته اش و اول رشته اش که سهله اول مدر
در اینکه من فقط تا 18 سالگیم زندگی کردم شکی ندارم.19 و 20 و 21 و 22 و 23 رو پای زیست مزخرف سوزوندم و به شدت بابت این 5 سال از خودم شرمنده ام!
اصلا حساب کتاب عمرم از دستم در رفته، شناسنامه ميگه من 23 سالمه و ظاهرم هنوز یه دختر 18 ساله ست روحیه ام متغیره وقتي حرف زیست و رشته تجربی ميشه انقدر داغون و شکسته و بی رمقه که آدم فکر ميکنه همسن جنتی هستش ولی وقتي حرف ریاضی فیزیک ميشه همون دختر 17 ساله ست که جنگید برای اول شدن توی رشته اش و اول رشته اش که سهله اول مدر
ما قاسم سلیمانی را. نه؛ بگذارید از زبان خودم بنویسم، من قاسم سلیمانی را یک ابرمرد ميدانستم، یک ابرقهرمان، به قول آنور آبی ها یک سوپرمن.
آری؛ من قاسم سلیمانی را یک ابر مرد ميدانستم؛ شبیه پدر در بچگی‌هایم. آن موقع که انتظار داشتم هر اتفاقی مي‌افتد پدرم قرص و محکم روبه‌رویش بایستد و ناکارش کند و هیچ طوریش هم نشود.
من قاسم سلیمانی را یک ابرمرد ميدانستم؛ قرار هميشگی نانوشته‌مان این بود که من شعار مرگ بر آمریکا بدهم و او ضربه های اساسی
#برشی_از_یک_کتاب
#رمان_اجتماعی
مدتی کوتاه،پاک گیج شده بودم و نمي دانستم تنهایی چه کنم. بیش از نیم قرن از سلیمان مراقبت کرده بودم . زندگی روزانه ام با محوریت خواسته های او و در همينشینی اش شکل گرفته بود. حالا آزاد بودم که طبق خواسته ام عمل کنم، اما خودم هم مي دانستم این آزادی توهمي بیش نیست، چون آنچه بیش از همه آرزویش را داشتم از دسترسم دور بود. مردم هميشه مي گویند هدفی برای زندگی ات پیدا کن و همسو با آن زندگی کن. اما گاهی، وقتي عمر انسان به انتها
حدود هفت سال پیش بود. روزهایی که نوجوانی ساده و بی‌دغدغه بودم. کتاب‌های "چرا، چطور و چگونه؟" را دوست داشتم و کتابخانه‌ی کوچکی برای خودم راه انداخته بودم. مشترک مجله‌ی دانستنیها بودم و هر جلدش را برای دو هفته‌ی خودم تقسیم ميکردم و مي‌خواندم. خوره‌ی تکنولوژی هم بودم و هرکدام از دوستانم را که قصد خرید گوشی داشت با راهنمایی‌هایم کلافه ميکردم. دقیقا ميدانستم فلان گوشی از فلان شرکت چه پردازنده‌ای دارد و صفحه‌اش چند اینچ است. با همان ا
به خاطر تموم فشارای عصبی ای که این مدت تحمل کردم تصميم گرفتم به خودم هدیه بدم تا روحیم عوض بشه و حالم بهتر شه واسه همين این ۵ تا کتابو سفارش دادم .
۱.سمفونی مردگان
۲.نیمه تاریک وجود
۳.شرمنده نباش دختر
۴.کاش وقتي ۲۰ ساله بودم مي دانستم
۵.فصل بعدی زندگی ات را طراحی کن
بی صبرانه منتظرم برسن
البته فعلا دوباره کوری رو شروع کردم قبلا بیشترشو خوندم اما انقد به نظرم کتاب نچسبی و حوصله سربری بود که هیچ تمایلی نداشتم ادامش بدم . دلیل این همه ت
نميدانم چه اتفاقی درحال وقوع بود، ذهنم به ناگاه پر شده بود و چیزهایی که مي‌شنیدم همه جا همراهم بود،تمام لحظات در چشمم سیال بودند و آنچه در قلبم احساس ميکردم گنگ اما آشنا بود، به سبکی پر قدم ميزدم و به رهایی قاصدک هرجا که روزی رویایش را در سر داشتم، ميرفتم، ميخندیدم و تمام آینه انعکاس سرزندگی بود، آنچه تدریجا پیش آمده بود ناگهان سر برآورده بود و مرا ميخواند، جدال تمام ناشدنی وجدان و شوق گلویم را ميفشرد اما چشم هایم را بسته بودم و پیش ميرفت
قیمت کتاب انسان ۲۵۰ ساله بسیار مناسب بوده و ارزش ریالی این کتاب بالاتر از این حرف هاست.
این کتاب که زندگی ی مبارزاتی ائمه اطهار ميباشد، مجموعه سخنرانی های مقام معظم رهبری ميباشد.
انتشارات صهبا و انقلاب اسلامي ارائه دهنده این کتاب هستند.
معلم علوم اجتماعی چهار سال دبیرستانم را خیلی دوست داشتم. خانم جعفری محبوب نبود. خیلی از هم مدرسه ای هایم او را به سخت گیری مي شناختند اما من جور دیگری دوستش داشتم. او هم مرا دوست داشت. آن سال ها برخلاف الان برونگرا و اهل گپ و گفت و خنده و شوخی بودم. همين مي شد که احتمالا تا از چیزی ناراحت مي شدم همه مي فهميدند. روزهای سوم دبیرستان بود که در حیاط مدرسه به مریم گفتم که به پوچی رسیدم. مریم خندید. من هم الان به آن روز و آن حرف مي خندم. چه مي دانستم پوچی
خرید کتاب انسان ۲۵۰ ساله که شامل ۳ حلقه ویا ۳ جلد ميشود، از سمت کتابخوان ها مورد استقبال قرار گرفته است.
این کتاب بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی ی مبارزاتی ائمه معصومين است که مخصوصاً برای جوان ها راهگشاست.
این کتاب با زبانی آسان و قابل درک نوشته شده و عموم مردم مي‌توانند آن را بفهمند.
کتاب را ميتوان از انتشارات صهبا و انقلاب اسلامي دریافت کرد.
این داستان تکراری ـست، اما من هرچند وقت یکبار باید ازش یاد کنم! ترم اول کاردانی، کلاس بینش اسلامي. اسم استاد را خاطرم نیست، اولین جلسه بود و من آخر کلاس، نزدیک درب ورودی نشسته بودم. صحبت در رابطه با خود شناسی بود! بعد از کمي، استاد از من خواست که برایش یک لیوان آب بیاورم و من هم قبول زحمت کنان به حیاط رفتم، بوفه بسته بود. به کوچه رفتم؛ به خانه رفتم! و تا آخر ترم دیگر سر هیچ کدام از کلاس های بینش اسلامي حاضر نشدم! روز امتحان متوجه شدم که استاد من ر
تولد ۱۸ سالگیمو فراموش نمي کنم. نه بخاطر اینکه خانوادم سورپرایزم کردن و کلی کادو و کیک و فلان داشتم. چون اون روز توی کتابخونه ی سرد محل کار مامانم نشسته بودم، ۱۲ ساعت برنامه داشتم و چندین ساعتشو به کتاب تاریخ شناسی نگاه مي کردم و بیشتر متنفر مي شدم و نمي تونستم کلمه ای رو توی مغزم فرو کنم. چون دانشجویی کنارم نشسته بود که با تمام قوا داشت حال منو با صداهایی که از خودش در مياورد بهم مي زد. چون من از محیط سرد و سفید ساختمون محل کار مامانم بیزارم و ت
این داستان تکراری ـست، اما من هرچند وقت یکبار باید ازش یاد کنم! ترم اول کاردانی، کلاس بینش اسلامي. اسم استاد را خاطرم نیست، اولین جلسه بود و من آخر کلاس، نزدیک درب ورودی نشسته بودم. صحبت در رابطه با خود شناسی بود! بعد از کمي، استاد از من خواست که برایش یک لیوان آب بیاورم و من هم قبول زحمت کنان به حیاط رفتم، بوفه بسته بود. به کوچه رفتم؛ به خانه رفتم! و تا آخر ترم دیگر سر هیچ کدام از کلاس های بینش اسلامي حاضر نشدم! روز امتحان متوجه شدم که استاد من ر
نوشتهٔ م.ف.فرزانه ، نشر مرکز
خب این کتابو شروع کردم. البته با این که از صبح بیدارم تازه شد یخورده دو دل بودم اما یادم اومد استادم ميگفت از این کتاب بیشتر از کتاب آشنایی با صادق هدایت خوشش اومده بود. خب اون کتابو خونده بودم قبلا ببینم این چجوری.استادم ميگفت هدایت بزرگترین نویسنده توی هزار ساله هر هزار سال یکی اینجوری در مياد. من هنوز کتابای خود هدایتو نخوندم. شاید بعد این کتاب سراغشون برم.
دانلود کتاب صوتی بيست و یک درس برای قرن 21 اثر یووال نوح هراری MP3+PDF
دانلود فایل
اگر امکان دارد آن را به فارسی ایميل کنیدنتایج وب
دانلود کتاب صوتی 21 درس برای قرن 21 اثر یووال نوح هراری MP3www.aparat.com › aIOvB › دانلود_کتاب_صوتی_21_د.دانلود کتاب گویا 21 درس برای قرن 21 اثر یووال نوح حراری از لینک زیر: http://studentpro.4kia.ir/info/559784/a/وارد نشده: PDF | باید شامل این عبارت باشد: PDF
دانلود رایگان کتاب صوتی 21 درس برای قرن 21 اثر یووال نوح .ketab9.blog.ir › tag › دانلود رایگا
برای زنی تنها در سوگ فرزند مرده اش امشب که تورا در خاک سرد مي نَهم زیست یکساله ام با تو دفن ميشود و من در پارادوکسِ سوگِ دفن کردنِ زیستِ یکساله ی پر رنجم در خاک غلتیده ام.امشب مشت پر از خاکم را بر سری ميریزم که با شال عراقیِ پیرزن های جنوب پوشانده ام و دست بر دهان کِل ميکشم برای جوانی و ناکامي اش .امشب بيست سالگی عزیزم، نهال یک ساله ی دهه ی سوم را خاک ميکنم و برای مظلوميت و تباهی اش به سوگ مينشینم.اما صبر کنیدمن ميخواهم نوزاد بيست یک ساله ا
دوتا پسرم خواب بودند و من خیلی معمولی تصميم گرفتم سفینه فضایی خودم رو بسازم. واسه ساختنش لازم بود جایی پلن پروازم رو تشریح کنم .یه جورایی ثبت کنم از اولش که سفینه رو ساختم ترتیب پیچهایی که بستم چه جوری بود . اینکه این روزهای اول که فضا نوردی ميکردم خیلی معمولی بودم و واسه نهار ماهی تدارک دیده بودم، به پسر ۴ساله ام ریاضی یاد ميدادم و به پسر بيست و یک ماهه ام رنگها روتوی چشمهای پسر چهار ساله ام کهکشان رصد مي کردم و توی چشمهای پسر دو ساله ام س
دانلود کتاب صوتی21 درس برای قرن 21 نوشته یووال نوح هراری MP3
دانلود فایل
تاب صوتی 21 درس برای قرن 21 اثر یووال نوح هراری + pdf .booknak.ir › دانلود ها۱۷ دی ۱۳۹۸ - اگر پس از تکميل خرید لینک دانلود را نتوانستید دریافت کنید، با شماره تماس 09115569722 ارتباط برقرار کنید. (فقط پیامک) تا همان لحظه .
دانلود کتاب: ۲۱ درس برای قرن ۲۱ نوشته یووال نوح هراری - آگاهی2.darwinday.ir › 21-lessons-for-the-21st-centuryمشخصات: عنوان اصلی: ۲۱ Lessons for the 21st Century; عنوان فارسی: بيست و یک در
یه پسری از نزدیکامون با یه خانمي که یه بچه 5 ساله داشت و طلاق گرفته بود ازدواج کرد هر چی دور و بریا بهش گفتن نکن نکن گوش نکرد ميگفت دوسش دارم
الان از همون خانمه یه دختر 18 ساله داره ولی 7 ساله پیش زن دوم گرفت . وقتي زن اولش فهميد گفت من تو رو دوس دارم و به عشق تو شک ندارم ولی دوس داشتم با یه دختر ازدواج کنم . حسرتش به دلم مونده بود . الان از زن دومش یه دختر 6 ساله داره ولی دیگه نه پیش زن اولش مونده نه دوم . هیچ کدوم و طلاق نداده. انگار از همه جا رونده
سبک و انجمن کانگ فو توآ 21 هر ساله اقدام به برگزاری کنگره های علمي، فرهنگی و ورزشی متعددی در سطح کشور مي کند که تا به امروز 57 کنگره توسط همراهان این سبک برگزار شده است.
سی و سومين کنگره این سبک در مردادماه 1387 در شهرستان کرمان برگزار شد، که با کلیک بر روی لینک زیر مي توانید روایتی تصویری از این کنگره را شاهد باشید.
کلیپ تصویری کنگره 33 ام سبک و انجمن کانگ فو توآ 21
درباره این سایت