نتایج جستجو برای عبارت :

حذف بالانسر چه آسیبی میزند

تسمه تایم در خودرو کاپرا قطعه ای بسیار حساس می باشد که با انتخاب غلط ممکن هست زیان بسیاری به خودرو وارد شود به دلیل اینکه در کاپرا اگر خدای ناکرده تسمه پاره شود سوپاپ کج و به احتمال زیاد پیستون را سوراخ می کند .
به همین خاطر تسمه ای برای مشتریان در نظر گرفتیم که دارای گارانتی معتبر و همچنین از لحاظ کیفیتی در سطح بالایی قرار گرفته است .
تسمه تایم هاچینسون با 80 هزار گارانتی معتبر ( نحوه فعال کردن گارانتی روی کارتن توضیح داده شده) از بهترین برند ت
لوازم موتوری کاپرا در بهترین کیفیت و قیمت مناسب
اویل پمپ کاپرا برند YSKتایوان در کیفیت عالی
پیستون کاپرا TYE (تایومی ) تایوان بهترین کیفیت موجود در بازار شناخته شده و معتبر
رینگ NPRموتور کاپرا ژاپن برندی که بسیار معتبر هست و از سطح کیفیتی در سطح بالایی فرار دارد .
سوپاپ کاپرا برند نیتان ، نیتان برندی معتبر هست که در مزدا 323 و مزدا وانت نیز استفاده می شود .
واشر سرسیلندر کاپرا  درجه  1 و 2 و 3 
لاستیک سوپاپ کاپرا ساخت چین ، تایوان ، ژاپن (برند موساشی )
این دل برای عاشقی سوی رضاپل ميزند/بامعرفت ازبهراو دست توسل ميزند/تامرغ دل پرميزند سوی خراسان میرود/برآستان ایزدی شور توکل ميزند/درعیدمیلادرضا مشهد پراز احساس شد/عشق ولایت بارها درقلبهاگل ميزند/فصل کرامت آمده در آستان اهل بیت/برزائرین حضرتش روح تعامل ميزند/شیعه به شورومعرفت اندرحرم پامینهد/دربوستان بندگی درب تکامل ميزند/بوی بهشت ایزدی آیدمشام زائرش/برروی گلهای حرم آوای بلبل ميزند/مولاعلی موسی الرضا ضامن برای شیعیان/خشنودآنکس درحرم برخ
در من یکی شبیه خودم داد ميزند
من در سکوت غرقم و فریاد ميزند
خیلی وقت است که ذوق همان چنتا بیت شعری هم که گهگاه میگفتم کور شده است
تا به حال به این درجه از بی خیالی نرسیده بودم هرچی دارم فک میکنم میبینم مهم نیست من این ترم امتحان جامع ندم و آبان امتحان بدم نمیدونم از کی اینقدر بی خیااال شدم 
البته تنها دغدغم از اینکه آبان بیفته اینه که میترسم با پیاده روی اربعین تداخلی داشته باشه 
کودکی در من فریاد ميزند ، تمام سالهای از دست رفته اش را  فریاد ميزند ، کودکی نکرد و  در این زندان روز به روز افسرده  و گوشه گیر تر شد  ، کودکی در من فریاد ميزند و خواهان رهایی است ، باور دارد بالهایی دارد برای پریدن ، میخواهد رها کند این تَنِ خسته و فَرتوت را ، این جسمی که همچون پیرزنی 100 ساله، افتاده و بی رمق است . کودکِ درونم به دنبال عشق میگردد ، به دنبال لبخندی شیرین و خنده ای از ته دِل .محکم بر تمام وجودم ضربه ميزند تا خودش را رها کند ، تا ای
قالیچه می‌بافد
در ایوان خانه‌ای روبروی خیال
زنی گیس بافته!
گره‌ ميزند عطرآگین
گره ميزند جنس نور زلال
و آسوده آهی رها می‌کند
برای خنک‌کردن سینه‌ای
که از دوری شاخه‌ی اطلسی
به این روز افتاده‌ است!
پشت دورترین جسم هستی، خدا!
پندار پنهان کرده است
نه از روز رفته مینالد
نه به  ساعتی بعد دلداده‌ است
عاشقی وقت دگردیسی او را آورده
رج به رج پشت هم گره ميزند عطرآگین
کمی آنطرف‌تر.
در ایوان خانه‌ای روی شاخ یک ‌شاتوت
یک نفر در حال پروانه شدن است
غوط
سایلین من فرشته است.بعضی وقت ها فکر میکنم: از یک گوشه ی آسمان که همه جایش سفید و نیلی است و حیرت کننده برق ميزند،آمده باشد. سایلین من نه که بخواهم تشبیهش کنم. یک فرشته ی واقعی است. بعضی آدمها را که زیاد بشناسی از چشمت می افتند. لکه هایشان به چشم می آید و دلت را ميزند. شاید هم از تفاله هایش چندشت شود. اما بعضی ها هستند: هرچه بیشتر میشناسی،بیشتر غرقشان می شوی. اقیانوسند و زندگی در اعماقشان جاریست.سایلین من از همان هاست. از همان هایی که برای فهمیدنش
یکهو به سرمان ميزند برای اینکه بتوانیم یافته هایمان را در محافل بین الملل ارائه دهیم و خوب انگلیسی صحبت کنیم به سرمان ميزند یک تیمی بسازیم هفته ای یک جلسه دور هم بنشینیم و در مورد مسائل تخصصی انگلیسی حرف بزنیم. از تصمیم تا جمع شدن افراد یک روز نمی گذرد. 15 نفر جمع شده اند
تمام دلخوشی هایی که میشه از زندگی داشت و قدرشون رو باید دونست.  اول داشتنشون اگر نداریشون پس باید بخوای که داشته باشی.      من میخوام دلخوشی های خودمو داشته باشم حتی اگر در راه خواستن آسيبي بهم وارد بشه  
نظر شما چیه؟   آیا براتون دوست داشتنی هاتون اونقدر ارزش داره که در راه رسیدن بهشون آسيبي متحمل بشید؟ 
یکی از اجزای تقویت کشور همین است که ما جوانهایمان را مسلح کنیم به سلاح تفکر صحیح که در معارف اهل بیت (ع) موج ميزند، در معارف فاطمی موج ميزند/ نسل جوان ما بایستی پولادین، محکم، با عزم، با بصیرت بداند که چه کار میخواهد بکند، به کجا میخواهد برسد و چگونه باید این راه را طی کند؛ این احتیاج دارد به معارف اهل بیت که سلاح مصونیت بخش جامعه و نظام اسلامی و اسلام و مسلمین است.
کافر صادق است،منافق گول ميزند!
این مسئله را- که چرا این همه قرآن روی منافقین تکیه کرده است- مفسرین طرح کرده‏‌اند و معمولاً چنین پاسخ داده‌‏اند: با وجود اینکه منافق یکی از اقسام کافر است در عین حال چنان‏که از قرآن در بعضی موارد استفاده می‏شود منافق خطرش برای اسلام از کافر بیشتر است.
ادامه مطلب
بالن در کلش رویال سربازی قدرتمند و کند عاشق هدف گیری تاور ها همانند جاینت است اما برخلاف جان زیاد جاینت او کم جان است???
اما اگر جان زیادی همانند جاینت داشت نمی توانستیم جلوی اورا بگیریم پس کم بودن جان بالن هم به نفع ما است هم به ضرر ما است??
و اگر جانش زیاد بود من فکر میکنم باید اسمش را میزاشتیم ویرانگر???
خب حالا برویم سر نحوه استفاده درست از بالن این سرباز قدرتمند جان کمی دارد و با کوچک ترین آسیب از بین میرود
اما پس از سقوط بالن بمبی که در دستش
زندگی مانند چرخش زمین
لذت و غمی تکراری
اما تو تکراری نمیشوی
تو لذتی بی تکراری
.
و ما باید بخوابیم
تا دنیای تکراری بخوابد
و ما باید بخوابیم
تا دنیای دیگری بسازیم
.
اما صدای تو داد ميزند
که زیر باران باریده ای
که مرده ای
تا زخم را مرهم کنی
اما صدای تو داد ميزند
که امشب شب طلوع دنیا نیست
که امشب شب سوگ واری تکرار است
هرکسی در رابطه اش تا یکجایی پیش قدم میشودتو حرف نمیزنی ، او ميزندتو سراغی نمیگیری، او میگیردتو دلتنگش نمیشوی، او میشودتو هدیه ای نمیخری، او میخردتو دوستت دارم نمیگویی، او میگوید
امایکجا با همیشه فرق میکندتو نمیروی، او میرود!میدانی هر آدمی تا یکجایی در رابطه اش پاپیش میگذارد،تا رابطه را حفظ کنداما هرچیزی که یک طرفه باشد خسته کننده میشود و آن آدم جا ميزند!و از یکجایی به بعد میفهمد تلاش بیهوده است و رفتن بهترین راه.انجاست که دیگر .
 طراحی اپلیکیشن 
Horizontal Scalingوقتی که  پروسه ساخت اپلیکیشن به مرحله Production میرسد و نرم افزار روی سرور می‌رود، بحران‌ها و خطرات جدیدی برای صاحبان آن تولید می گردد. ما در عصری هستیم که به کارگیری از وب به سبک زندگیمان تبدیل گردیده. براین اساس بعد از معرفی نرم افزار یا این که وب سایت، یوزرها آن تخت گاز ارتقاء پیدا می کند. صد اما در اکثر مورد ها ارتقا یوزرها یک وب سایت، نوید بخش پرورش یک کسب و عمل و پیروزی آن میباشد؛ ولی وقتی فرا می رسد که سیستم دیگر
 
نام دلنوشته: وهم خیال تو
نویسنده: رضوانه فروزان مهر
 
 
پنجره را باز میکنمنگاهم قفل میشود در نگاهت . لبخند میزنم . لبخند میزنی . انگار هوای زمستانبا هر بخاری که از بین شکاف لبانت بیرون ميزند . گرم تر میشود . به سرعت از پله ها پایین میپرم. یک صدایی در دلم فریاد ميزند . دیگر تحمل ندارم . درب حیاط را باز میکنم . و جای خالی ات همراه با سوز سرد زمستان به رخم سیلی ميزند . باز هم من و وهم خیال تو .
 
باتشکر از رضوانه ی عزیز بابت نوشتن این دلن
شیعه باعشق ولایت درجهان پر ميزند/بادو بال علم وتقوا هر زمان پرميزند/گشته است قرآن وعترت رهگشای کاراو/باهمین شورولایی در امان پرميزند/زمزم عشق وتوسل شیعه رااحسان دهد/بابصیرت تا سپهرآسمان پرميزند/دشمنان خویش را هرجاشکستی داده است/همره خیل بسیج شیعیان پرميزند/شیعه درآماده باش ودلسپار رهبر است/درنبردحق وباطل جانفشان پر ميزند/گریه واشک ووصالش باامید کامل است/باهمه یاران مخلص هر مکان پرميزند/آرزوی شیعه باشد مهدی وروز ظهور/دررکاب نائبش با عا
دلهاخراسانی شده سوی رضاپر ميزند/اندرحریم مشهد آن آشنا پر ميزند/شدآخرماه صفراوج عزا و ماتمش/ایران اسلامی مابهرعزا پرميزند/دارالشفای زائران گشته امام هشتمین/سوی حرم با معرفت شاه وگداپرميزند/باشدمصیبت نامه اش ماتم سرای شیعیان/زائر دراین غمنامه اش سوی خداپرميزند/در مرقد مول رحمت فراوان میشود/دلهای عشاق خداتاکبریا پرميزند/اندرشهادتنامه اش هر دیده ای گریان شود/درمضجع نورانیش موج دعاپرميزند/ذکرشب وروز حرم باشد سراسری/دلهای شیعه از
یازدهم اردیبهشت 13:08
خاله ف ات فرصت طلب بازی اش گل میکند! به مادربزرگ زنگ ميزند و طلب مزگونا (مژدگانی) میکند مادربزرگ جیغ ميزند! من جیغ میزنم! عمو و پدربزرگ میخواهند مرد بودنشان حفظ شود به لبخندی دندان نما بسنده میکنند! ظاهرا کیسه ی آبت پاره شده است و قصد بیرون آمدن داری! لطفا مادرت را آنقدرها هم اذیت نکن پنبه :) بابا در راه است. انشالله برای دیدنت تا 6 ساعت آینده خودش را میرساند :) همگی به هول و ولا افتاده ایم عمویت سعی میکند خونسرد باشد! یکدفعه ته
"من یک تبعیدی ام".
به جایی که.
به دنیایی که.
سکوت فریاد ميزند آنقدر که حنجره اش خش برمیدارد
سرزمینی که صدا در آن جریان ندارد،هیچ چیزسکوت مطلق.
روحم در این بی رحمی عمیق زنجیر شده!!
صدایی که در گلو خفه میشود و گوشی که گدای کلمات میشود
بغضی که به خاک میسپرد شکستنش را.
دنیایی که نه چشم میبیند ونه نگاهی خوانده میشودمثل اینکه زل زده باشی به یک فصل نرسیده.وانتظاری که هیچ کس در آن سویش نیست،یک انتظار مطلقا یک طرفه‍‍.واشکی متبلور میشود اما به بل
آنچه در چند سکانس مربوط به بهبود فریبا دیدید تنها چند دقیقه از سی و چند سال زندگی یک جانباز اعصاب و روان است!دست خودش نیست وقتی صدای انفجار در گوشش میپیچد دیگر بیقرار میشودخودش را ميزند، هر کس دستش را بگیرد ميزند، گاهی چیزی میشکند .بعد که آرام شد یک گوشه مچاله میشود، به خرده های لیوان، به کبودی روی صورت همسرش، به چشمهای خیس و نگاه نگران بچه هایش، به رد خون دستش روی دیوار و پرده خیره میشود و آرام اشک میریزد و زیر لب دعا میکند:خدایا منو ببر!43 ه
خوش به حالش؛ حتما شب فراق دوست را ندیده است که می گوید یلدا» درازترین شب سال است! آن که از رحیل یار به سوگ ننشسته باشد، شام فراق» چه داند؟! حتما در حوالی کوچه ی تشویش در انتهای بن بست فراق، یک نیستان ناله از نایش نچکید و روبرویش راه دشوار تا محراب دوست را ندید که از بلندی یلدا حرف ميزند.حتما در خلوت شب های سرد و‌ طولانی فراق، بی قرار، دیوان خوان قصیده و غزل های آرمیده در نگاه آخر دوست نبود؛ که حرف خزان و شب آخر طولانی اش را ميزند! راستی ما حتی
✍️ این خیلی مهم هست که بدانیم در جنگ نرم و جنگ رسانه ای، دشمن کجاها و چه اشخاصی را ميزند و برای چه ميزند؟!!!
⏪ آیت الله #علم_الهدی 
⏪ آیت الله #مصباح_یزدی 
⏪ آیت الله #جنتی 
میگویند برای زدن #ولایت_فقیه ، اول حلقه اطرافش را بزنید .
⁉️ این همه امام جمعه داریم ، چرا آیت الله علم الهدی را نشان گرفته اند ؟!!! 
✔️ چون امام جمعه انقلابی و از حامیان سرسخت ولایت فقیه است. 
⁉️ این همه پیرمرد تو این مملکت هست ، چرا جوکهای عمر حضرت نوح و این خزعبلات را فقط
قلمم می رقصد. می رقصد و می رقصد. رقصی پرتب و تاب. رقصی چنان که لذت می افکند و به نفس نفس می اندازد. 
قلم من شب ها می رقصد. شب ها می شکفد. روز ها ذوقی چنان ندارد. شب ها صفحه صفحه می رقصد.برگ ها برگ ها می رقصد. آنقدر از جان مایه میگذارد که در نهایت، نیمه های شب با ذهنی که چون بدنش پیچ و تاب خورده، خود را پرت میکند در حریر کاغذ.
قلم من خاموش است. گاهی، شب های بسیار خیال حرف زدن ندارد.
حرف زدنش رقصیدنش است. وقتی حرف ميزند که دارد می رقصد.
و وقتی که می رقصد، د
باد ابر را هل داد، ابر پشتک چابکی زد و  دوباره سرجایش برگشت، خورشید برق نور را همه‌جا پخش میکرد، و آسمان، آسمان به ما نگاه میکرد. ما هم به آسمان. ما، جداجدا برای خودمان فکر میکردیم. فکرها و ناله‌ها و نوشته‌ها و زمزمه‌ها، قدم‌زدن‌ها و دنبال دویدن‌ها، شک‌کردن‌ها و لرزیدن‌های همه‌مان در هر گوشه‌ای، به آسمان می‌رفت تا رشته شود. طلایی و نقره‌ای. آنگاه یک روز صبح خنک یا یک شب طولانی؟! تو یک رشته‌ی نامرئی در دستت داشتی، که شاید آن سرش در دست
باد ابر را هل داد، ابر پشتک چابکی زد و  دوباره سرجایش برگشت، خورشید برق نور را همه‌جا پخش میکرد، و آسمان، آسمان به ما نگاه میکرد. ما هم به آسمان. ما، جداجدا برای خودمان فکر میکردیم. فکرها و ناله‌ها و نوشته‌ها و زمزمه‌ها، قدم‌زدن‌ها و دنبال دویدن‌ها، شک‌کردن‌ها و لرزیدن‌های همه‌مان در هر گوشه‌ای، به آسمان می‌رفت تا رشته شود. طلایی و نقره‌ای. آنگاه یک روز صبح خنک یا یک شب طولانی؟! تو یک رشته‌ی نامرئی در دستت داشتی، که شاید آن سرش در دست
وقت هایی هست که علی در سکوت، به قول خودش با آهنگ زندگی به سیگارش پک ميزند. وقت هایی هست که میم در سکوت پاهای درازش را درون خودش جمع میکند و مثل یک لک لک غمگین به دیوار زل ميزند و حسین آرام و قرار ندارد و با موهایش بازی میکند یا به صفحه لپ تاپش زل ميزند و من. من به این سه نفر نگاه میکنم و تلاش میکنم که این سکوت لعنتی رو بشکنم اما گاهی زور سکوت خیلی بیشتر از زور مزه ریزی های من است.انگار این سکوت، منی که کمترین گره رو بین بقیه توی زندگی ام دارم در ح
امروز 25 تیرماه سال 1398 است سه ماه از ارتباط دوباره من و حمید میگذرد ولی انگار این بار با تمامی دفعه های قبل متفاوت است . قبلها فقط در حد سلامی و حال و احوالی ولی حالا  بعد 17 سال حرفهای من و حمید بوی عشق میدهد. بوی نزدیکی بوی اغوش گرم با هم بودن . چقدر این حس و بودن در کنارش را میخواهم . منی که انتهای خط زندگی رسیده بودم حالا با بودن و نفس های حمید زندگی میکنم . حالا با این امید از خواب برمیخیزم که با او باشم برای او باشم مال او باشم . و امروز بلاخره بع
عَنْ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَا صَالِحُ اتَّبِعْ مَنْ یُبْکِیکَ وَ هُوَ لَکَ نَاصِحٌ وَ لَا تَتَّبِعْ مَنْ یُضْحِکُکَ وَ هُوَ لَکَ غَاشٌّ وَ سَتَرِدُونَ عَلَی اللَّهِ جَمِیعاً فَتَعْلَمُون»کافی، ج ۲، ص ۶۸۳ فی الکافی و التّهذیب، عن الباقر (علیه‌السّلام): [حضرت امام محمدباقر علیه‌السلام فرمودند:] اتّبع من یبکیک و هو لک ناصح»؛  [از] آن کسی که حرفهائی به تو ميزند که آنقدر تلخ است که تو را به گریه می‌آورد، اما خیرخواه توست؛ حرف او را قبول کن. ات
اخر هفته جاری را قرار بود برویم دالامپر که نمیرویم. 22مرداد را قرار بود برویم یا حوض سلطان یا رصدخانه الاشت که نمیرویم.24 مرداد را قرار است برویم سبلان که .مثل گرگ نشسته ام که این اخری هم کنسل شود تا حمله ببرم و هر 3گروه را چون هویج رنده شان کنم.پی نوشت: ظرف 12 روز خانه را کارتن پیچ کردیم، تمام وسایل را روی حیاط ریختیم، خانه را رنگ کردیم حتی سقف ها را، برق کشی یا سیستم برقی یا نمیدانم چیز برقی خانه را عوض کردیم، یک کمد به یکی از اتاق ها به طول اتاق
میترسم جوری که قلبم به یک باره تمام خون را به رگ هایم میپاشد و کمی می ایستد و دوباره_سنگین ميزند_
اضطراب جانم را به لب رسانده 
دستم به کار و چشمم به خواب نمیرود
کابوس میبینم در بیداری و خواب
اینکه "ما هیچیم. هیچیم و چیزی کم" جدید نیست اما به مرحله جدیدی از نیستی رسیده ام
قلبم . قلبم ضعیف و سنگین ميزند از ترس 
توی خودش مچاله میشود از ترس 
و چشم هایم هر بار که به خود می ایم پر شده اند از ترس
این نه ترس از تاریکی و ارتفاع است 
شبیه ترس نبود مامان است
اگر در پی یافتن جوابی برای این سوال هستید که چرا یخچال جنرال الکتریک سرد نمیکند.
یا جواب برای این سوال که چرا یخچال جنرال الکتریک خنک نمیکند
پاسخ شما این است که دلیل سرد نکردن یخچال شما مربوط به قسمت گاز و چرخش گاز در مدار میباشد.
اگر گاز به هردلیلی در مدار گردش نداشته باشد سرما تولید نخواهد شد که چند عامل دخیل است
مثلا ممکن است به خاطر نشتی گاز یخچال خالی یا کم شده باشد.
یا مسدودی مسیر باعث نچرخیدن گاز در مدار شود.
یا خرابی موتور باعث عدم تولی
تقریبا 12 سال مقاومت کردم که گرفتار مدیریت نشوم.
همکاران مجبورم کردند معاونت یک بخشی را بپذیرم.
نصف شب از نگرانی اینکه اسیر مدیریت شوم بیدار شدم و با خودم گفتم کاش می فهمیدم این مدیریت در خواب چگونه دیده می شود؟
 
به خواب رفتم. یک افعی بسیار بزرگ که فوق العاده رنگارنگ بود و رنگهای آن جذاب و درخشان بودند در اطراف می چرخید و من به شدت از آن می ترسیدم. 
در را بستم. اما از سوراخی وارد شد. دور دست من پیچید و مرا نیش زد. 
برادرم را صدا زدم که یک نخ محکم
پرسش《خب که چی؟》قابلیت نابود کردن همه چیز را دارد .احساس خاصی ندارم .نمیدانم این حجم از خستگی از کجا نشئت میگیرد .بیشتر از همه از آدم های شاد منزجرم.شاید چون من از زمره ی آن ها نیستم نمیتوانم درکشان کنم.در این همه یکنواختی تهوع اور زندگی ام حالا میدانم که Nبرگشته!همان Nمعروف که تمام جزئیات و کلیاتش شبیه من بود.عوض شده.عاشق شده.تنها مانده.ولی باز هم مانند من است.اگر من هم خودم را رها کنم تبدیل به Nمیشومشیطان درونم از زیرپوست، گوشت و
کانال ما در سروش
یک روز بر می گردی و خاطره های پشت سر گذاشته را نظاره میکنی، به دنبال نشانی از من .یک روز برمیگردی و در میان هیاهوی شهر صدایم میزنی به امید اینکه شاید پاسخی بشنوی . چشم هایت در انبوهی از جمعیت سوسو ميزند تا شاید کسی شبیه مرا بیابی .یک روز برمیگردی که من دیگر دچارت نیستم و آن روز برای همیشه معنای دیر کردن را میفهمی.صدایم میزنی . نگاهت میکنم .برایم از عشق میگویی از تک تک لحظاتمان.برایم آواز میخوانی ، مثل قدیم تر ها در کوچه ه
اگر کولر گازی شما باد گرم ميزند یا به خوبی خنک نمیکند احتمالا گاز آن یا کم شده است یا گاز آن تخلیه شده است  . در این صورت نیاز به شارژ مجدد یا تکمیل شارژ دارد. برای شارژ کولر گازی در مازندران کافی است با ما در تماس باشید
 
نقش مبردها و یا همان گاز کولر گازی در عملکرد کولر و اسپلیت بسیار مهم می باشد به نحوی که کمبود یا نبود آن در این کولر های گازی ها تمامی سیستم سرمایشی را مختل میکند و شما را با مشکل جدی مواجه می‌کند .
برای شارژ کولر گازی در مازندر
هروقت قلب میخونم احساس خنگ بودن میکنم.من بعد از هفت سال از اتمام دبیرستان همچنان نسبت به هرگونه قانون فیزیک نفرت دارم.
*آی آدمها که بر ساحل نشسته و روزشمار گیم آو ترونز گذاشته اید،یک نفر دارد دست و پا ميزند وسط فهمیدن قوانین سوفل های قلب.شما آیه دین ندارید?!
انجام
امور تعمیراتی و سرویس و نگهداری از تاسیسات ساختمان ها در مراکز اداری، تجاری و
مجتمع های مسی امری متداول و ضروری می باشد. اگر چه سرویس و نگهداری از تجهیزات
به کار رفته در ساختمان ها در فواصل زمانی معین انجام می شود اما در تمامی دوره ها
تعمیر نیاز به تعمیر تجهیزات نمی باشد. از سوی دیگر انجام امور تعمیراتی در
ساختمان ها نیازمند تجهیزات تخصصی می باشد. مسلما برای خریداری و نگهداری از
تجهیزات و ابزار های تخصصی مناسب و کاربردی برای امور تع

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها