نتایج جستجو برای عبارت :

تکه هایی از کل منسحم

نگهداری باتری موبایل یا تبلت درمواقع مهم وضروری
برای مصرف كم تر باتری در موبایل و تبلت بهتر است ابتدا روشنایی صفحه نمایش آن را بانرم افزار های مربوط به كاهش روشنایی صفحه به حداقل ممكن كاهش میدهیم. مانند night mode
صداهای صفحه كلید را خاموش میكنیم.
ویبره،صدای هشدار دهنده ، پیام، تماس، را كم كرده درصورت امكان قطع صدا می كنیم.
نرم افزار ها را از قسمت اصلی متوقف میكنیم.با نرم افزار های مربوطه میتوان با یك كلیك تمام نرم افزار ها را متوقف كرد.مانند نر
عاشقانه هايي که هیچگاه به هم نمی رسند.
عاشقانه هايي هستند که هیچگاه تمام نمی شوند.
عاشقانه هايي که هیچگاه فراموش نمی شوند.
چشم هايي که همیشه به راه اند.
صورتک هايي همیشه شبیه.
فکر هايي همیشه به فکر.
گل هايي که هیچگاه چیده نمی شوند.
درد این است که نه فقط چیز هايي که دوست داشتی و چیز هايي که داشتی
بلکه چیز هايي که دوست نداشتی و انزجار بی پروایت وقتی از آن ها حرف می زدی
و حتا چیز هايي که هرگز خاطره ی مشترکی برایم تداعی نمی کنند
و حتا چیز هايي که هرگز نداشتی و هرگز ندیده هایت هم
 همه به شکل بی رحمانه ای مرا به یاد تو می اندازند!
همه چیز مطلقن همه چیز مرا به یاد تو می اندازد. هیچ چیزی خارج از تو و بدون تو برایم وجود ندارد. درد این است.
این نوت رو ۲۸ جون ۲۰۱۸ نوشته م
آدم ها یی که زیاد داد و قال می کنند آدم هايي که
خودشان را شجاع نشان می دهند آدم هايي که احساس می کنند همه چیز را می
دانند و حق به جانب حرف می زنند آدم هايي که زیاد تو چشم هستند یا دلشان
می خواهد چیزهايي که می دانند را فریاد بزنند و دیگران را بکوبند همان
هايي که مدام شکایت می کنند یا هر دقیقه از اتفاقات ناگوار زندگیشان می
گویند تا کسانی پند بگیرند
به خدا همان هايي اند که مغزشان خالی تر از همه است.
گاهی دوست داری همه چیز را رها کنی بروی جایی که خودت باشی و خدا و هیچکس
دور از همه آدم هايي که دوستشان داری.
دور از همه آدم هايي که دوستت دارند.
دور از همه آدم هايي که از هم  متنفرید.
دور از همه چیز
+ رود هايي که سرنوشتشان پریشانیست، آغوش دریا هم به آرامششان نمیرساند.
موج میشوند و هر روز سر بر صخره میکوبند.
تا چه پیش آید زین پس.
روزهايي آفتابی ست روزهايي ابری و روزهايي بارانی روز هايي گرم اند روز هايي سرد و روز هايي خشک اما همه ی این روز های متفاوت نزد من یکسان می شود وقتی تو نباشی . و من مخلوق کوچک خداوند به طرز حیرت آوری دلتنگ توام . #الهام_ملک_محمدی
آدم‌ هايي که ما را رنج می ‌دهند ، خیلی اوقات رنج ‌کشیده‌ هايي هستند که از زخم ‌های خودشان نتوانستند عبور کنند .
اروین یالوم
+رنج ها میتوانند از جانب بیرون باشند اما بزرگترین رنج ها را خودمان به خودمان می دهیم !
رنج هايي زاده ی رفتارمان
رنج هايي زاده ی ذهن بیمارمان
رنج هايي برای تنبیه خودمان
رنج هايي برای انتقام
و .
++مدتی است دچار عزیزی هستیم که سخت رنج مان می دهد . شاید دلیلش همین باشد . نتوانسته است از رنج هایش عبور کند .
سعی میکنیم درک اش کن
وقتی تنهايي و خستگی و شکست رو به روی من قرار گیرند، چاره‌ای جز نوشتن نیست. روزهايي که نمی‌نوشتم هیچ چیز خوب پیش نرفت و روزهايي که نوشتم، نیز تعریفی نداشت. هیچ چیز مربوط به نوشتن نیست، همه‌اش دروغ است.نوشته‌هایم، گفته‌هايي است پرداخته شده‌تر، دروغ‌هايي است که به حقیقت نزدیک‌ترند، باورپذیرترند. آن حرف‌هايي است که هیچ‌وقت به زبان نمی‌آورم، آن کارهايي است که هیچ‌وقت نمی‌کنم، آرزوهايي است که هیچ‌وقت به آن نمی‌رسم.نمود بزدلی من است -و
نوشتنم نمی آیدپس از مدتها اما دست به قلم برده ام تا این زنجیره ی منفور ننوشتن را پاره کنمچرا که نوشته ها بیشتر از هر قطعه عکسی، یاداور روزهای پرتب و تابمان را دارندتب هايي از جنس کروناتب هايي از جنس دوریتب هايي از جنس خانه نشینی
ادامه مطلب
آیا تمام کارهايي که ما در زندگی میکنیم ، از میل سیری ناپذیر به دیده شدن سرچشمه نمیگیره؟ اگه قرار باشه هیچوقت هیچکسی رو نداشته باشیم که باهاش از کتاب‌هايي که خوندیم یا فیلم‌هايي که دیدیم صحبت کنیم ، نقاشی‌هايي که کشیدیم یا عکس‌هايي که گرفتیم رو برای اون نمایش بدیم ، از فکرهايي که تو سرمونه بگیم و . ، آیا به هیچکدوم از این کارها ادامه میدیم؟
تمام اقدام‌های ما تو زندگی به دلیل به دست آوردن مخاطب نیست؟ 
.
گمان می‌کنم سهمگین ترین احساس بشر ترس است. آدم هايي که ترسیده اند خیلی خیلی قابل ترحم تر از آدم هايي هستند که غمگین اند. آدم هايي که چشم به راهند که نکند آن اتفاقی که نباید بیفتد، ناگهان بیفتد خیلی بیچاره تر از آدم هايي هستند که به خاطر اتفاقاتِ افتاده افسردگی حاد گرفته اند . آدم هايي که برای مدتی طولانی گیر کرده اند بین خوف و رجا، آدم های ضعیف شده تری هستند نسبت به آن ها که رسیده اند به ته ِ تهِ نا امیدی .آدم هايي که ترسیده اند خیلی چشم به را
ما جزو قوی‌ترین و منعطف‌ترین و البته مخرب‌ترین گونه‌های روی زمینیم. تنها یه گونه دیگه هست که از ما قوی‌تر و منعطف‌تر و مخرب‌تره (البته واسه ما مخربه، نه طبیعت) و اونم ویروسه. به همین خاطر در هر فرصتی که به دست میاره، سعی می‌کنه بیشترین انتقام ممکن رو ازمون بگیره. انتقام همه اون گونه‌هايي که سلاخی یا منقرض کردیم، همه اون گونه‌هايي که واسه تفریح شکار کردیم، همه اون گونه‌هايي که به خاطر پوست یا شاخشون کشتیم، همه اون گونه‌هايي که روشون آز
به گونه ای برنامه های خودشون رو می چینندو طوری زندگی می کنند
که در محیط هايي قرار بگیرند که انگیزه شون رو بیشتر کنه
محیط هايي که حرکت بده
از س دربیاره
دوباره احیا کنه
.
نه محیط هايي که خموده و تنبل و ناامید و داغون کنن و هیچ نگاهی به آینده باقی نگذارن
نگاهی به اینجا. که بدانی سر جایش است. می خوانی. کتاب هايي. بی اشتیاق یا با اشتیاق. کتاب هايي که جان می گیرند. کتاب هايي که می مانند و واژه هایت را وسوسه می کنند . کتاب هايي  انگار از خودت. سمتی باید بروی اما جایی نیست. همان خانه ها.همان آدم ها.پناه واژه ها خوب است. می توانی  هرچه بخواهی بسازی. اینجا خالی است.
در این بخش هم نمونه لینک های ساخته شده برای وب سایت سئو هاب را میتوانید مشاهده فرمایید:
کتاب هايي در حوزه سئو
کتاب هايي در حوزه سئو
کتاب هايي در حوزه سئو
کتاب هايي در حوزه سئو
کتاب هايي در حوزه سئو
کتاب هايي در حوزه سئو
کتاب هايي در حوزه سئو
کتاب هايي در حوزه سئو
کتاب هايي در حوزه سئو
[ به نام او ]
نمی‌دونم‌ این‌دفعه دیگه بار چندمه که عنوانِ پستِ اول رو برای مطلبم انتخاب می‌کنم .
چه پستِ اول‌هايي که حذف شدند .
چه پست‌ِ اول‌هايي که زخم شدند روی دلم .
چه پستِ اول‌هايي که حک شدند توی ذهنم .
این‌بار اما واقعا چه اتفاقی قراره بیفته؟
کدوم یک از این‌ها؟
شایدم‌ یک اتفاقِ جدید .
الله اعلم 
.
.
.
یا علی
  
متشکرم عزیزمن❤ برای همه وقت‌هايي که منو خندوندی برای همه وقت‌هايي که به حرف‌هام گوش دادی برای همه وقت‌هايي که به من جرات و شهامت دادی برای همه وقت‌هايي که منو آروم کردی برای همه وقت‌هايي که با من شریک شدی برای همه وقت‌هايي که با من به گردش اومدی برای همه وقت‌هايي که خواستی در کنارم باشی برای همه وقت‌هايي که به من اعتماد کردی برای همه وقت‌هايي که منو تحسین کردی برای همه وقت‌هايي که باعث راحتی و آسایش من بودی و هستی بر
در خلال 175 دقیقه جلسه رییس گفت: 
آدم دروغ هايي که به خودش میگه رو خیلی زودتر از دروغ هايي که به دیگران میگه باورش میشه.
وما دروغ نه؛ ولی جدی گرفتن یک خطای تحلیلی یا شناختی از چی ناشی میشه؟ میخوام وقت بذارم دروغ هايي که به خودم گفتم رو پیدا کنم.
بسم الله الرحمن الرحیم
معروف است که هر کسی ستاره‌ای دارد.
بعضی ستاره‌هايي که در تلویزیون و برنامه‌های شبانه هستند.
که یون غیرالهی از آن‌ها بهترین بهره‌برداری را می‌کنند.
یا ستاره‌هايي که روزی کنارمان روی زمین بوده‌اند ولی امروز در آسمان هستند.
ستاره‌هايي که با آن‌ها می‌توان راه را پیدا کرد.
ستاره‌های شما چه شکلی هستند؟
وقت هايي که کسل و بیحوصله بودیم و زمین و زمان برامون فشار محسوب میشد، میگفتیم ایتس آل ابوت د هورمونز و لعن و نفرینشون میکردیم هورمون‌هايي که انگار هیچوقت با ما سر سازگاری نداشت. نمیدونم فاطمه هنوز هم اینکار رو میکنه یا نه، نمیدونم اصلا چه وقت‌هايي و چه چیزهايي ناراحتش میکنه اما برای من هنوز هم همونجوره. هنوز هم میشینم پشت لپ‌تاپ دو خط می‌نویسم وبلاگ و در ته ذهن بیچاره‌ام به هورمون‌هايي که نمی‌شناسمشون فحش میدم. همیشه تقصیر هورمون‌هاست
فروردین دوست داشتنی ام، آخرین فروردین سده ی چهاردهم با درد تموم شد؛ درد پیدا کردن خودم. شب تولدم تصمیم گرفتم آرامشم رو وابسته هیچ چیز و هیچ کس نکنم تا همیشه داشته باشمش. خودم رو از همه بندهايي که نمیذاشتن خودم باشم رها کردم. آدم هايي که بودنشون آزار دهنده س، همچنان که نبودنشون، حرف ها و نوشته هايي که بوی صداقت ندارند، شماره هايي که یادآور تلخی دورویی ن. این تاریکی هايي که جلوی نورو گرفتن و نمیذاشتن خودم رو ببینم. 
من باید واقعا متولد می شدم. 
خیلی وقت ها خواسنه هايي داریم که از کودکی با ما هستند میخواهم برم به سال ها پیش زمانی که ارزو داشتم ان هم ارزوهای همچون تبدیل شدن به یک پرنده یا یک فیل با خرطومی بزرگ .روز هايي که از ته دل خوشحال بودم و روز هايي که پاک ترین روز هام بودن عاری از هر چیز الوده روز هايي که همه ما خودمان هستیم.

کمی که حالیم شد فهمیدم تبدیل شدن امکانش وجود نداره و صرفا در فیلم و کارتون ها هست.کم کم نوع ارزو هام داشتن مادی میشدند میخواستم یک پلیس
ادامه مطلب
امروز هفتمین روز است. به گمانم گاهی لازم است که آدمی حرف‌هايي پنهانی برای خودش داشته باشد. می‌دانی از آن جنس حرف‌هايي که فقط خدا می فهمد و خودت. از آن‌هايي که وقتی در خلوتت مرورشان می‌کنی به خودت می‌بالی و می‌گویی من از پسش برآمدم. شاید گوشه چشم هایت اندکی اشک بنشیند اما بدان این اقتضای تطهیر روح است.
حرف هايي که جان دادی برای روزهای ساخته شدنش. حرف هايي که از دل طوفان های زندگی تو برآمده‌اند. آری برخی واژه‌ها از رنج تو متولد شده اند و به ن
دنبال تو می‌گردم.
لابه‌لای آهنگ‌هايي که خوانده شده و نت‌هايي که هم‌چنان باهم ترکیبی گوش‌نواز را نساخته‌اند که تو به تنهايي گوش نواز‌ترین صدای دوست داشتنی.
میان شعرهايي که سروده شده‌اند و غزل‌هايي که هنوز به رشته‌ی تحریر درنیامده‌اند و زمزمه‌ای عاشقانه در سرِ شاعرانشان هستند.
مابین صفحات دیوان حافظ، میان غزل‌هايي که تعبیر خوب دارند که تو خوب‌ترین تعبیر دوست داشتن هستی.
تو را میجویم.
میان تمام نقاشی‌هايي که ون‌گوگ و داوینچی کشید
لحظه‌هايي هستند ، که هستیم .چه تنها چه در جمع اما ، با خودمان نیستیم.انگار روحمان میرود همانجا که میخواهدبی صدا ، بی هیاهوهمان لحظه‌هايي که شنیدیم و نفهمیدیمخواندیم و نفهمیدیمدیدیم و نفهمیدیمهوا روشن شد ، تاریک شدچای سرد شد .یک لحظه سکوت ، برای لحظه‌هايي که با خودمان نیستیم.
- پابلو نرودا
هر انسانی به حکم انسان بودن، فارغ از شغل و پیشه اگر بخواهد زندگی آرمانی داشته باشد،باید در سه حوزه چیزهايي بداند:
یکم، ادبیات جهانی: شعر، رمان، نمایشنامه و سناریو فیلم و. .من فقط در ادبیات جهانی یک انسان‌شناسی عمیق را می‌یابم، بیشترین تاکید من بر رمان و شعر است.
دوم ،فلسفه: بخش‌هايي از فلسفه را همه باید بدانند، ولو به شکل آماتوری؛ اما آماتور قوی، وگرنه کمیت زندگیشان دیر یا زود لنگ خواهد شد. این به معنای متخصص فلسفه شدن نیست.بخش‌هايي از مع
به رفتم قبرستان
جوان هايي زیر خاک بودند
جوان هايي روی خاک
پیرهايي زیر خاک 
پیرهايي عصا به دست و قد خمیده
طفلی بی پدر شده بود
پدری بی پسر شده
مادری داغدار بود
مادری شادمان و جوان و تازه نفس
دست هايي که پیر شده بود و داشت غبار از مزار جوانی  پاک می کرد
و قبر خالی ای که داخلش اشغال ریخته بودند بچه ها
قبر خالی آماده.
خداوندگار راهنما زدن و برگشتن از جاده‌ای هستم که یک آن وسط گاز دادن می‌فهمم اشتباهی رانده‌ام! من از جاده‌هايي که به شب منتهی می‌شوند، از جاده‌هايي که چراغی در آن نیست، جاده‌هايي که بین راه می‌فهمم آخرش بن‌بست و دره و دخمه است، می‌ترسم تی‌تی. انگشتم مدام روی دکمه راهنماست. آماده‌ی برگشتنم. از هرچه بترسم از برگشت نمی‌ترسم. ولی از همین نترس بودن، می‌ترسم.
حرف‌ها دارم با توکه نه از واژه‌اند و نه از آوانه گفتنی‌اند و نه شنیدنی
حرف‌هايي که می‌وزندمی‌بارندمه می‌گیرندو چون زورقیبه سوی هیچ غوطه‌ورند
حرف‌هايي که هیچ‌کس از آن‌هازنده برنگشته است
پس میعادگاه ماقایقی که در آبشارسقوط کرده است▪️
(م.تدینی)
صدای آهنگ ماشینی که راننده‌اش از توی آینه ما را نگاه می‌کرد و قول می‌داد که اگر نرسیدم خودش برسانندم تهران، صدای ضبطش که تو را خطاب می‌کرد: عزیز راه دورم و چیزهايي در ادامه‌اش که زیاد به ما ربطی نداشت، چشم‌هات وقتی خوابی، وقتی بیداری و می‌توانم ببینمشان، وقتی برق می‌رود و با چراغ قوه می‌بینمشان، وقتی خوابی و غر می‌زنم، وقتی بیداری و بازی می‌کنیم، وقتی اولویت نوع ماست‌ها را من انتخاب می‌کنم، وقتی می‌خندی، وقت‌هايي که قلقلکم می‌ده
به نظرم آدم هايي که با چیز های کوچیکی شاد می‌شن، آدم های خیلی خوش اقبالی هستن. آدم هايي که انگار چند سر و گردنی از بقیه بالا ترن. مثلا اونایی که بلدن با بازی با انگشت‌های یه نوزاد سر شوق بیان. با خوردن آبنبات ِ دسته دار ِ رنگارنگ ذوق کنن و با راه رفتن روی جوب آب، کودک درونشون رو زنده کنن. اون‌هايي که با گرفتن سلفی های بی نمکِ دوستانه از ته دل بخندن و با چند تا جوک بی مزه، خنده هاشون کش بیاد. اما در عوض آدم های بد اقبالی وجود دارن که حتی چیزهای بزر
مهرت به دل من می‌مونه. هرچند بی‌حاصل.
مثل لباس‌هايي که نمی‌پوشم ولی دور نمیندازم؛ مثل آهنگ‌هايي که رد می‌کنم ولی پاک نمی‌کنم؛ مثل عکس‌هايي که دیگه نگاه نمی‌کنم؛ مثل گلدون‌های چینی تزئینی یادگار دوست از دست رفته‌م که از جعبه بیرون نمیان. مهرت به دل من می‌مونه چون من آدم دست کشیدن و رها کردن نبوده‌ام هیچوقت. 
من از تو دست نمی‌کشم چون مادر موسی نیستم؛ چون به من وحی نشده لاتخافی و لاتحزنی انّا رادّوه الیک». دل من صندوقیه که روی موج
سلام، دوستان قالب هايي که تا این تاریخ خدمت همه شما عرضه شد قالب هايي بود که ترجمه شده بود، از این تاریخ به بعد با قالب هايي که خدمتتون هستیم که کل کدنویسی اون توسط این وبسایت انجام میشه و طرح هیچ شخص دیگری نیست.قالب های آینده فروشی و با پراخت الکترونیکی خواهد بود و با پشتیبانی کامل هست.
قالب وبسایت به زودی تغییر خواهد کرد(صرفا جهت سهولت دسترسی شما به قالب ها). منتظر خبر های خوب از طرف ما باشید:) !
ممنون که این پست رو خوندید:)
 پوستِ شیرِ ابی را گوش می‌دادیم. برای تمامِ شب‌هايي که بیدار بودیم و فکر می‌کردیم و فکر می‌کردیم. به تک‌تکِ آدم‌های آمده و نیامده‌ی زندگی‌هامان. به آدم‌هايي که مدعیِ دوست‌ داشتنمان بودند، به آدم‌هايي که دوستمان داشتند و نمی‌دانستیم، به آدم‌هايي که در گذرِ روزها گم شدند، به آدم‌هايي که پاییز رفتند و برگشتنشان را کسی ندید، به چشمانِ درشتی که برای همیشه بسته شد، بدونِ اینکه برای آخرین بار قطره‌های زلالِ اشک‌های همیشگی‌اش را از نگا
سوال هايي که همه خانم های باردار می پرسند
دوران بارداری چه برای خانم هايي که بارداری اول را تجربه می کنند و چه خانم هايي که چندمین دفعه بارداری آنهاست پر از سوال است. در ادامه 59 سوال و جواب که خانم های باردار می پرسند را می خوانید
ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
به‌اندازۀ همۀ کتاب‌هايي که نخوانده‌امبه‌اندازۀ همۀ کتاب‌هايي که نخوانده‌ام دنیا را کوچک‌تر از ابعاد واقعی‌اش دیده‌ام و به همان نسبت کمتر از آن لذت برده‌ام.
به‌اندازۀ همۀ کتاب‌هايي که نخوانده‌ام قصه کم شنیده‌ام، داستان کم داشته‌ام و قصه‌ها و داستان‌های زندگی‌ام را کوته‌بینانه تماشا کرده‌ام.
به‌اندازۀ همۀ کتاب‌هايي که نخوانده‌ام گریه نکرده‌ام، نخندیده‌ام، عاشق نشده‌ام و انسانیت را خوب تماشا نکرده‌ام.
به‌اندازۀ همۀ کتا
آدم ها ذرّه ذرّه محو میشوند .آرام .بی صدا .و تدریجی  !همان آدم هايي کههر از گاهی پیغام کوچکی برایت میفرستند بی هیچ انتظار جوابی ،فقط برایِ آنکه بگویند هنوز هستند.برای آنکه بگویند هنوز هستی و هنوز برای آنها مهم ترینی .همان آدم هايي کهروزِ تولد تو یادشان نمیرود.همان هايي که فراموش میکنند که تو هر روز خدا آنها را فراموش کرده ای.همان هايي که برایت بهترین آرزوها را دارند و میدانند در آرزوهای بزرگِ تو کوچکترین جایی ندارند .
همان آدم هايي که همی
دختر قشنگم نمیدانم خه شد و برای کدام گناه اکنون در این مختصات زمانی و مکانی ایستاده ام.
می خواهم بگویم در زندگی شب هايي پیش میاید که تنهايي خیلی تنها.
شب هايي که دل تنگی و ندانسته ها عمق جانت را سوراخ میکند.
شب هايي که نمی خوابی چرا که میدانی با خستگی از خواب بیدار خواهی شد.
راه حلی پیدا نکرده ام برایشان، تنها یک چیز و آن هم این که زندگی همین است.
همه اش را دارد! و از قضا بیشترش همین است .
در آن شب ها محکم خودت را بغل کن، بافتنی بباف، کتاب بخوان
به‌اندازۀ همۀ کتاب‌هايي که نخوانده‌امبه‌اندازۀ همۀ کتاب‌هايي که نخوانده‌ام دنیا را کوچک‌تر از ابعاد واقعی‌اش دیده‌ام و به همان نسبت کمتر از آن لذت برده‌ام.
به‌اندازۀ همۀ کتاب‌هايي که نخوانده‌ام قصه کم شنیده‌ام، داستان کم داشته‌ام و قصه‌ها و داستان‌های زندگی‌ام را کوته‌بینانه تماشا کرده‌ام.
به‌اندازۀ همۀ کتاب‌هايي که نخوانده‌ام گریه نکرده‌ام، نخندیده‌ام، عاشق نشده‌ام و انسانیت را خوب تماشا نکرده‌ام.
به‌اندازۀ همۀ کتا
منتظر بیدار شدن او هستم.
من می خواهم قلب هايي که از گل رز تشکیل شدن را ببینم.می خواهم مژه هايي که مثل شاخه های گل بلند و باریک هستن را ببینم.حتی ذهن هايي که از گل های فراموشم نکن پر شده اند را هم ببینم.
من منتظر بیدار شدن "بهار"،فصلی که گل ها دوباره متولد بشوند هستم.تو چطور؟تو هم‌ منتظرش هستی؟
#من_نوشته
در مسیری بودم و
 به جاده نگاه می کردم،
خیلی چیزها را دیدم
مثل 
خانه هايي که نقطه امن ادم هاست ،
ادم هايي که هرکدامشان پرهستند ازهزاران
کتاب قصه و رمان و داستان غم
انگیز و شاد، درکتابخانه های 
به تاراج رفته درونشان 
که
هرگزگشوده نخواهد شد و 
نخوانده درنقاط تاریک
تاریخ شناخت ادم ها دفن خواهد شد، 
تا ابد
و 
درخت هايي که قصه گوی
 داستان های شیرین جاده ها 
هستند ،
و 
حیوانات و بیابان ساکت ولی
پرغوغا 
که هم درآن گم می شوی و هم پیدا
یک آن تنهايي ادم
لطفا حساب هایتان را تا قبل عید تسویه کنیدبوسه هايي که بدهکارینببخشید هايي که از سر غرورتان نگفته ایدشاخه گل هايي را که میتوانستید هدیه دهید و نداده اید دلی را میتوانستید به دست بیاورید و نیاورده ایدماندن را بلد بودید و رفتن را ترجیح دادیدحتما نباید حسابمان مالی باشدهمین ها را گفتم میتواند یک عمر خوشبختی را به تو هدیه دهد اوضاع مالیمان خوب نیستحداقل حساب های عاطفی مان را تسویه کنیم
 
من خیلی بدهکارم.
بخاطر همه عرق های نریخته، کارهای نکرده، زحمت های نکشیده
بخاطر همه نقص هايي که باید برطرف میکردم و نکردم
بخاطر همه وقت ها و انرژی ها و فرصت هايي که تلف کردم
بخاطر همه عادت ها و خصلت هايي که باید ایجاد میکردم و نکردم
بخاطر همه وقتهايي که ناامید شدم
بخاطر همه وقت هايي که مقاومت نکردم و تسلیم شدم
بخاطر همه بارهای روی زمین مانده ای که برنداشتم
 
بخاطر اینکه باور نکردم مهم ترین جای زمین ایستادم.
 
 
و قطعا لیاقت این شاهراهی که ب
aybaknevesht
این منم در اینستاگرام. احتمالا 70 درصد کپشن ها با مطالب وبلاگ مشترک باشد، به علاوه ی عکس هايي که خودم گرفتم. فعلا شروع کردم دارم پست هايي قدیمی از وبلاگ را که هنوز دوستشان دارم با عکس هايي که تو گوشی ام پیدا می کنم به اشتراک می گذارم :))
استاد گفت تکلیف این هفته ،نشنیدن هست.فکر میکردم چقدر نشنیدن سخت هست اما همان دقایق اول دیدیم که چقدر راحت نشنیدن را انتخاب 
کردیم و  باهاش زندگی میکنیم.نشنیدن هايي که قطع ارتباط با دنیای پر از موسیقی که خدا خلق کرده.مثلا
گوشی هايي که همیشه روی حالت سایلنت هستند.
هندزفری هايي که همییشه در حال پخش موسیقی های تکراری و غصه دار هستند.
ادم هايي که موسیقی گوش نمیدهند بلکه با موسیقی به عالم هپروت فکر و خیال هایشان پرتاب می شوند.
پنجره هايي که دو جدار
اوج لذتی که تجربه میکنم اینه که وقتی همه دارن نهال تازه جون گرفته باغچه‌ام را تشویق میکنند؛ من سمعک هر دوگوشم را درمیارم، جهان در سکوت فرو می‌ره و من زیر لب میگم تازه خبر ندارین که چه دونه هايي توی اون گلدون کنار دیوار کاشته‌ام. قصه همیشه همین بوده، همه فقط اون چیزی که هست را میبینند، کسی اون چیزی که قراره باشه را نمیبینه، فقط خودتی و ‌خودت که می‌دونه چه دونه‌هايي کاشته و قراره چه جنگلی رغم بزنه!
سلام 
امروز سر جلسه کنکور ارشد 98 بودم که تصمیم گرفتم بیام یه وبلاگ درست کنم و کار های روزانه ی خودمو توش بنویسم 
این که چه اتفاقاتی افتاده ، چه تصمیم هايي گرفتم ، چه کار هايي کردم و.
برای همین چون این اولین پست منه نمیخوام زیاد بنویسم
و میخوام برم بخوابم که صبح یه سری تصمیم هايي باید درباره کانال های تلگرامی پارچه فروشیمون بگیرم 
چون الان شبه و ذهنم خسته هست میزارم صبح ساعت 7 یا 6 بیدار شم و تصمیم بگیرم
قربون شما محمدرضا
بسم الله الرحمن الرحیم
 
➖یه وقت‌هايي هست که آدم دلش می‌خواهد واژه‌های اسیرش را آزاد کند. ➖یه وقت‌هايي هست که زندانِ دلِ آدم تنگ می‌شود برای این همه واژه که یک‌ریز به در و دیوارِ دل می‌کوبند. این‌طور وقت‌ها یاد گرفته‌ام زندانِ دلم را برایشان بزرگ کنم تا گلوم، تا چشم‌هام. بعد قدری رهاشان کنم که بغض بشوند و کز کنند گوشه گلویم. که اشک بشوند و بچکند روی گونه‌هام. من چندی‌ست بیرحمانه، واژه‌هايي را به بند کشیده‌ام که مباد به بندم بکشند.
م
قاب عکس روی دیوار ،همیشه هم دست دلم را نمیگیرد .باید عکس کوچکی از تو داشته باشم،برای همه ی شب هايي که نمیدانم اشک هایم را کجا بریزم .همه ی شب هايي که هزارباره با تمام وجودم میفهمم که پناه ابدی برای تنهايي هایم،فقط تویی باید عکس کوچکی از تو داشته باشم تا بتوانم راحت در آغوش بگیرمت . برای شب هايي که خواب در چشم هایم جای خودش را به بغض و ترسی غریب می دهد

چه زود از کنارت برگشتم . و چه ساده لوحانه هیچی از با تو بودن نفهمیدم . ح س ی ن
 تا از چیز هايي که من دوستشون دارم . . . .
من توی این پست میخوام چند تا از چیز هايي رو که خیلی دوستشون دارم بذارم اون طرف قلبم که مامان و بابام جاشون کم نشه خخخخخخ
ولی خب من چند تا از چیز هايي رو که واقعا دوست دارم میخوام بهتون بگم . . .
ادامه مطلب
جای تو خالی‌ستدر تنهاييهايي که مراتا عمیق‌ترین دره‌های بی‌قراریمی‌کشانندجای تو خالی‌ستدر سردترین شب‌هايي کهکه لبخندهای مهربانی را به تبعید می‌برندجای‌تو خالی‌یتدر دریغ نامکرریکه به پایان رسیدن را فریاد می‌کنندجای تو خالی‌ستدر هر آن ناکجایی!که منم.حمید مصدق
این روزها، در حال ِِ خوب و دلگرمی ِِ بودن ِِ یار، مدام با خودم فکر می کنم، به خودم! به خودمون. به تب و تاب درونمون. به ذوق ساختن، به شجاعت و جسارتی که لازمه ی ساختن هست و دست ها، دست هايي که مینوازن و گرم می کنن. دست هايي که قول میدن به هم. دست هايي که قفل میشن به هم
+بمونه اینجا، حُسن ختام سال ِِ 97 :)
+سال نو همگی مبارک.
آداب عشق ورزی: آموزه هايي پیرامون رفتارهای جنسی و عاطفی همسران
آداب عشق ورزی: آموزه هايي پیرامون رفتارهای جنسی و عاطفی همسران
آداب عشق ورزی: علی اکبر مظاهری
معرفی:
کتاب مجموعه­ ایست از آموزه­ هايي پیرامون رفتارهای جنسی و عاطفی همسران با یک نگاه جامع به جنبه­ های مادی و فیزیولوژیکی و روان­شناختی زن و مرد (که شامل تفاوت­های آن­هاست) و جنبه­ هايي معنوی و الهی. البته نگاهی عاقلانه و دقیق در آسیب­ها و مشکلات جنسی مطرح در کتاب که به صورت داستان­ه
فرش کهنه نما از جمله فرش هايي است که طرفداران بسیار زیادی دارد و از آنجا که فرش کهنه نما به فرش هايي با قدمت بالا بسیار شباهت دارد بسیار قابل توجه است. بسیاری از مشتریان فرش به فرش کهنه نما شده و فرش هايي که در آن ها شدت رنگ کاهش یافته است و کهنگی وجود دارد ، علاقه نشان می دهند. به همین دلیل کسانی که در صنعت فرش فعالیت دارند ، فرش کهنه نما را از فرش نو و جدید تهیه می کنند و با استفاده از روش های خاصی که به آن اشاره می شود اقدام به کهنه نما کردن فرش
 
 
 
می ترسم از آدم ها.
آدم هايي که دست می گذارند روی تنهايي ات، مجوزِ ورود می گیرند و تنهاترت می کنند.
آدم هايي که سایه می اندازند روی سرت و بی تفاوت، سایه سنگین می کنند.
آدم هايي که ساده می گیری بودنشان را و سخت می کنند گذرِ لحظه هایت را.
آدم هايي که کوهِ معرفت می شوی برایشان و آنها مدام  تو را می لرزانند با آتشفشانِ بی معرفتی هاشان.
آدم هايي که به هزار و یک خاطره، دلبستۀ شان می شوی
و آنها به یک اشاره، پاک می کنند همه گذشته ها را.
آدم هايي ک
صندلی جلو رو خوابوندم ببرمش بیمارستان. گفت خوبم اما خوب نبود. گل رز سرخ خریدم ریختم تو بغلِ بی حالش. بیست شاخه.لبخند زد. بهش نگفتم اما حقیقت این هست که فاصله گل هايي که میتونیم به دست یک نفر بدیم با گل هايي که روی یک سنگ مزار براق برای همون آدم میگذاریم یک لحظه ست.
برای آرام شدن و کاهش استرس از روغن‌هايي که آرامش‌بخش‌اند یا تاثیر خواب‌آور دارند استفاده کنید. روغن‌هايي مانند:
    روغن اسطوخودوس    روغن رزماری    روغن بابونه    روغن کندر    روغن علف وتیور    روغن مریم‌گلی    روغن یلنگ یلنگ
ادامه مطلب
ساخت ریل های راهنمای مورد استفاده در صنعت قطعات آسانسور بر اساس استاندارد بین المللی ISO 7465 بوده و به تولید کنندگان مجوز تولید ریل های سرد با دو روش، ماشین کاری و همچنین کشش سرد را می دهد. براساس استاندارد ساخت ریل های آسانسور بدین شرح است که حداکثر و حداقل مقاومت فولادی در ریل هايي با مقطع T به ترتیب ۵۲۰ و ۳۷۰ نیوتن بر متر مربع می باشد. برای مشخص نمودن روش های ساخت ریل های راهنما ، از پسوند های ذیل استفاده مینمایند: ریل هايي که به روش ماشین کاری
اینقدر امروز روز خوبی بود، ک عکس هايي ک از شان و کامیلا در میامی پخش شده و در حال کیسینگ هستن هم نمیتونه حالمو بد کنه:)) الحمدُ لله!
و اینقدر عکس هايي ک توی مغازه فرش فروشی گرفتم رو دوست دارم. اینقدر دوسشون دارم ک حتی نمیتونم بگم چ قدر. عاشقشونم!
فرصت‌هايي که در دل کرونا است
شیوع کرونا در بخش وسیعی از دنیا از جمله ایران، علاوه بر آنکه نگرانی‌هايي را در بسیاری از مردم پدید آورده، درعین‌حال در اندک زمانی تغییرات گسترده‌ای در سبک زندگی فردی و اجتماعی ما رقم‌زده که نمی‌توان از کنار آن به‌سادگی گذشت. نمی‌توان منکر نگرانی‌ها و دغدغه‌های عمومی ناشی از شیوع بیماری شد، اما درعین‌حال در دل بروز این تهدید، فرصت‌هايي دیدنی نیز هست. مروری گذرا بر برخی از مهم‌ترین این تغییرات اجتماعی –
گاهی اوقات بر سر راه آدمیزاد
آدم هايي قرار میگرند
که فراتر از یک دوست معمولی هستند؛
که می شود با آن ها به هر چیزی بخندی
دوست هايي هستند در زندگی
که بی دغدغه می شود بدون نقاب بر صورت با آنها معاشرت کرد؛
می شود یادت برود که میزبانی یا مهمان!
جایی که هستی خانه اوست یا خانه خودت!
حتی می شود ناگفته های دلت،
آن هايي که جرأت گفتنش به خودت هم نداری، بهشان بگویی
و …
مطمئن باشی می شنوند و نشنیده می گیرند!
چقدر خوبند این آدمها
و چقدر همه ما نیاز داریم
به حد
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هايي که فقط پاهایم را از من گرفت در حالیکه گویی ایستاده بودم !
چه غصه هايي که فقط به سپیدی مویم حاصل شد در حالیکه قصه کودکانه اى بیش نبود !
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمی شود !
به همین سادگی .
نرم افزار FindPassWord یکی از بهترین نرم افزار هايي است که برای هک رمز سیستم
 
عکس نرم افزار هک رمز کامپیوتر نرم افزار FindPassWord یکی از بهترین نرم افزار هايي است که برای هک رمز سیستم های شخصی از ان استفاده می شود . این نرم افزار کاملا فارسی می باشد و شما به راحتـــی می توانید از ان استفاده کنید در ضمن سورس این نرم افزار هم قرار داده ایم تا شمــــا از چگونه ساخته شده ان با خبر شوید . .
حسی شبیه وقت‌هايي در من است که از سفر داری برمی‌گردی، وما به تو خوش هم نگذشته، اما دل هم نمی‌کنی. نمی‌خواهی تمام شود. شاید همراه است با ملامت کیف نکرده یا نگرانی کیف‌هايي که بعدا نخواهی کرد یا اینکه، نگرانی از چیزی که اصلا نمی‌شناسیش. چه جوری است؟ کی می‌آید؟ کی می‌رود؟ کجا می‌رود؟ یک جایی نرود که شستمان خبردار شود این همه مدت عبث بوده‌یم؟ و این دو تای آخری، سخت‌تر و مهم‌تر است.
کلمه‌ها توی سرم رژه می‌رن. بی‌نظم، بی‌هدف، بی‌فرمانده. چشمام رو که می‌بندم صداشون رو می‌شنوم، چشمام رو که باز می‌کنم صداشون رو می‌شنوم. هیچ آهنگی، شعری، دکلمه‌ای، حرفی، سکوتی نمی‌تونه آروم‌شون کنه؛ اما تا زمانی که این کلمه‌ها، جمله‌های سؤالی رو نسازن یه نیمچه آرامشی دارم. 
من توی خواب و بیداری، توی تمام لحظات خنده و گریه، توی تک‌تک ثانیه‌هايي که با درس و کار و یللی‌تللی سرم رو گرم می‌کنم، توی عکس‌هايي که می‌بینم، توی حرف‌هايي
گاه تمام دل‌خوشی ام می‌شود سجاده ی گوشه ی اتاقم. نه به سبب نماز هايي که رویش خوانده ام‌. که هر چه رویش خوانده ام، مایه ی شرمساری ست . بلکه به سبب نماز هايي که رفقایی امثال ِ ساناز، روی سجاده ام خوانده اند. گاه، خدا را قسم می‌دهم به پاکیِ آن ها که روی سجاده ام قنوت گرفته اند. که روی سجاده ام سجده رفته اند. گاه تمام دل‌خوشی ام می‌شود اینکه سجاده ام متبرک است به آدم های درست و حسابی ِ دم و دستگاه خدا.
برای همین دلم رضا نمی‌دهد به کنار گذاشتنش. به
شخصیت هايي برای مدیر هتل شدن
شاید فکر می کنید توانایی مدیریت را دارید و می خواهید وارد این کار شوید. ممکن است مدیریت هتل از آن دسته از شغل هايي باشد که به ذهنتان خطور کرده است اما آیا می دانید چه آدم هايي می توانند مدیر هتل شوند و این دسته از آدم ها چه ویژگی های دارند؟ اگر این نکته ها را بدانید می توانید با خصوصیات اخلاقی خودتان مقایسه کنید و ببینید که آیا مناسب این شغل هستید یا نه. در ادامه الی گشت را همراهی کنید تا با شخصیت مدیر هتل آشنا شوی
گاهی باید فریاد زد:"هیهات منا الذله"! و کمر بست به اصلاح و خوب کردن حال و روز. 
یک ترم دانشکده نرفتم. به خلوتی چند ماهه نیاز داشتم تا سرو سامانی به اوضاع و احوالم بدهم. چپیدم توی خوابگاه و عزمم را جزم کردم برای انجام کارها و برنامه هايي عقب افتاده که یک عمر آنها را فدای بلند پروازی هایم کرده بودم. کتاب‌هايي که ذهنم تشنه مطالبشان بود، سردرگمی هايي که در تلاطم حوادث زندگی مرا به زانو در می آوردند و باید هرچه زودتر ترخیصشان میکردم! و عقده هايي دیری
هو
بعد از قریب به سه سال این طولانی ترین مدتی ه که ازت بی خبرم.
دلم برای صدات، لبخند هات، حتی برای اخمت تنگ شده. 
می دونم که خسته از راه میای پیشم. با دست هايي که این ساعتها با اسلحه هم آغوش شدن، با دلی که ایمان داره به این راه. با چشم هايي که مست خوابن. منتظرت هستم.
بعد از دو ماه بقچه ی لباس خنکا رو باز کردم؛ چه لباس هايي که فراموش کرده بودم ! چه لباس هايي که زیادی دوسشون دارم!
بقچه ی لباس های زمستونی رو می بندم. به این فکر می کنم که تا پاییز کدوما رو یادم می ره. شیطون می ره تو جلدم که یه دو تومنی بذارم تو جیب یکی از کاپشنا ولی نمی ذارم.
بعد از دو ماه بقچه ی لباس خنکا رو باز کردم؛ چه لباس هايي که فراموش کرده بودم ! چه لباس هايي که زیادی دوسشون دارم!
بقچه ی لباس های زمستونی رو می بندم. به این فکر می کنم که تا پاییز کدوما رو یادم می ره. شیطون می ره تو جلدم که یه دو تومنی بذارم تو جیب یکی از کاپشنا ولی نمی ذارم.
 به کمپانی‌هايي گفته میشه که ارزششون بیشتر از ۱ میلیارد دلار هست. ظاهرا سال ۲۰۱۳ این عبارت توسط یک سرمایه‌گذار ریسک‌پذیر برای متمایز کردن این نوع شرکت‌ها مطرح شده. اسب تک شاخ! یک نماد ویژه و منحصربفرد.
علاوه براین، واژه‌های دیگه‌ای هم ارایه شده در این زمینه، مثلا decacorn که عبارتی هست که برای شرکت‌هايي به کار میره که ارزششون بیشتر از ۱۰ میلیارد دلار هست و hectacorn برای شرکت‌هايي بکار میره که ارزششون بیشتر از ۱۰۰ میلیارد دلار هست.
#آنیناگهان یک نگاه یک تلنگر یک نفس.تو را میبرد به تمام زجه هايي که زدیتمام زجر هايي که کشیدیو روحی که بشدت کتک خورد و سر بریده شدهیچگاه گذشته نمیگذررد .گذشته همیشه باقی خواهد ماند . :)و همین حال خرابی که گذشته ی فرداست. :)#دلساخته_های_آنی
نیاز دارم مدتی نباشم ؛سفر کنم به جایی که هیچ کسی را نشناسم ،به جایی که هیچ کسی مرا نشناسد .دور باشم و رهاسبُک باشم و آزاد .آدم هايي را ببینم ، که هیچ تصور بدی از آنها ندارم ،مسیرهايي را بروم ، که تا به حال نرفته ام ،عطرهايي را بزنم ، که تا به حال نزده ام ،و لباس هايي را بپوشم ، که تا به حال نپوشیده ام .در مکان هايي بنشینم ، که هیچ خاطره ای را برایم زنده نمی کنند ،موسیقی هايي گوش کنم ، که مرا یادِ کسی نمی اندازند ،و نوشیدنی هايي بنوشم ، که مرا بیخ
یکی از موضوع های جدیدی که توجهم رو جلب کرده اینه که چرا اینقدر سخت برخورد می کنم با اشتباه کردن. جدی چرا؟ :-؟
جالبتر اینه که این اتفاق همیشگی نیست. توی یه موضوع هايي اونقدر رها و راحت، توی یه موضوع هايي خیلی خیلی سخت.! جای بسی تفکر. :)
ملودی‌هايي هستند که آدم را به کشتن می‌دهند؛ نت‌هايي که روشنایی را مکیده و روح را حبس می‌کنند میان آلامِ ایام. در مقابل، موسیقی‌هايي هستند که جان می‌بخشند و می‌رویانند. گوش می‌سپاری و سبز می‌شوی، شکوفه می‌دهی، بهار می‌شوی. 
ندانسته قاتلی را آزاد کرده بودم که خنجرش را تا دسته می‌نشاند به قلبم. باید هوشیاری‌ام را فرامی‌خواندم، باید خودم را می‌رهانیدم از بندهای تاریک‌اش. 
به زنجیر کشیده و نهانش کردم. تا کی باشد که باز سربرآورد و چنگ ز
در استایل فرودگاه‌ِ اخیر نامجون و جین، آویزه‌هايي دیده‌شده که بنظر میرسد یادگاری هايي از کشور فنلاند باشند• این جا کلیدی‌ها که Moomin نام دارن، اشخاصِ کتاب و کامیکِ طنزی ساخته شده توسط تصویرگرِ سوئدی-فنلاندی زبان 'Tove Jansson' هستند که در‌ اصل در فنلاند منتشر شده‌اند~
 
 
 
 
بی صدا ببارم، تمام ایوان را آب بردارد و تمام غم هایم را بشوید و با خود ببرد. تمام دلواپسی ها، همه نشدن ها، همه دلتنگی ها، همه پستی هايي که غرقشان شدم و بلندی هايي که دستم بهشان نرسید.
تمام غم ها را.
یک دنیا حرف دارم.
از جنس بی صدا.
____________________________
نمیدونم به طلبه.
به رزق و روزیه
به قسمته
به هر چی هست، منم میخوام.
دلتنگ حرم قشنگتم آقای رئوف.
داشتم قدم می‌زدم، محو دیدن درخت‌های خشک شدم! صدای ماشین‌هايي که از کنارم رد می‌شدن، آسمون دلگیر، و نفس‌هايي که سعی می‌کردم طوری بکشم که انگار آخرین نفس‌های زندگیمه! نفس‌های بریده بریده‌ی عمیقی که وقتی بیرون داده می‌شد گرمای وجودمو کم می‌کرد! گرمایی که هیچ‌وقت دوسش ندارم! گرمای آتیشی که همیشه منتظر بارونه، تا قطره قطره به سمت خاموش شدن بره.
سیاهی پشت پلک یه جاییه که بهش میشه پناه برد. از رنگ، از نور، از چشم‌هايي که دارن نگات می‌کنن،
یعنی می شود تمام اشک هايي که از داغ حاج قاسم جاری می شوند و تمام دود هايي که از سوختن دل های بیقرار به هوا می روند، یکجا، در یک نفر وجود داشته باشند؟ یعنی می شود یک نفر باندازه ی تک تک عزاداران حاج قاسم در سراسر جهان، و حتی بیش از آن، ماتم زده و گریان باشد؟
وای از آن دل! شاید دل رهبرم. .
ساخت آجر‌هايي از خاک کره ماه برای تولید برق!
 
 

درک نحوه زندگی در فضا برای بسیاری افراد جالب است؛ در این بسته خبری قصد داریم جذابترین اتفاقات فضایی را ارائه دهیم.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، پژوهشگران و مهندسان سازمان فضایی اروپا  به این نتیجه رسیده‌اند که از خاک ماه می توانند آجر‌هايي بسازند که انرژی ذخیره را به برق تولید کنند.
ادامه مطلب
یچیزی که درمورد بلاگستان جالبه اینه که فکر کنم همه ی ما بر اساس نوشته هايي که از ادما میخونیم ازشون یه کاراکتر تو ذهنمون میسازیم و اونها رو اونطوری میشناسیم
کاراکتر من تو ذهن شما چه شکلیه؟ فکر میکنین من تو دنیای واقعی چه جور ادمیم؟ 
 
+همیشه دلم میخواسته بدونم پس لطفا اگه زحمتی نیست اکثرا جواب بدین :)
 "انس داریم با تو. نخواه که وحشت دنیای آن‌ها، جای زندگی در کنار تو را برای ما بگیرد." 
     از اینستاگرام حاج‌آقا مهدی‌زاده

خ. به یاد هم باشیم، به یاد آدم‌هايي که کسی رو ندارند یادشون کنه، به یاد اون‌هايي که احتیاج دارند کسی یادی ازشون بکنه و به یاد من. 
توصیه هايي برای سرمایه گذاری در بورس
 
توصیه هايي برای سرمایه گذاری در بورس
زندگی بشر و فعالیتهای او همواره با پیامدهای مختلفی همراه است و اتفاقات جزء لاینفک زندگی است. به همین دلیل، هر کس، بر اثر دانش و تجربه ی خود، راههای مقابله با اتفاقات و کم کردن زیانهای ناشی از آن را پیدا کرده و در زندگی به کار میگیرد. در مورد بورس که مورد نظر ماست، خبرگان بازار سرمایه توصیه هايي به مشتریان دارند و معتقدند اگر افراد این توصیه ها را به کار گیرند فعالیتها
از برق چشمان تو من شارژ می شوم، باخت های سنگین زندگی ام با برد تمام می شود. از بس که چشمان تو مثل رود پاک بوده اند ،این سال ها با آب پشت بغض های تو در فکر احیای رودخانه ها بوده اند.گفتم به روزگار نزدیک بین که چشمان تو توربین نیست، برق می خواهد از دولت بخت خویش طلب کند.از پارسال تا به امسال چه آب هايي که در خم شراب نریخته اند، چه کلاه هايي که از سرها، چه سرهايي که از تن ها بر نداشته اند،  چه عکس هايي که از رخ یار من به اخم تصویر نکرده اند، چه کمرهايي
هر انسانی در طول زندگی خود زخم های زیادی بر می دارد زخم هايي گاه سطحی و گاه عمیق …مثلا گاهی از بی احتیاطی زمین میخورد یا با چاقو دستش را میبرد،گاهی با تکه ای سنگ یا شیشه زخمی میشود و گاهی مثل سربازها با گلوله …ولی در نهایت تمام این زخم ها، یک روز، دو روز، یک ماه یا یک سال بعد خوب می شوند …اما زخم هايي هم هستند که هیچ اثری در جسم نمیگذارند. بدون هیچ عارضه ای!تمام روز درگیر زندگی کردن هستی، کار میکنی، حرف میزنی، میخندی و . اما درد میکشی.!جالب تر
یکی از دغدغه های مهم هر پدر و مادری هنگام مهاجرت به خارج از کشور ، تحصیل و آینده فرزندانشان در کشور مورد نظر می باشد. یکی از کشور هايي که همیشه در طول تاریخ تعداد زیادی از مهاجرین ایرانی را پذیرش می کند، ترکیه است.
ادامه مطلب
عادت هايي در قالب نیاز !
 
معتاد 
عادت
عادی
عود
واژه هايي که میتونن فریب خوردن ات را نشون بدن .
ذذهنی که شرطی شده . 
انجام دادن هر کاری بعد از مدتی تبدیل به نیاز میشه اگر آگاهانه عمل نکنیم . هر کاری که میکنیم یک چرا بهش بچسبونیم .
ماه اردیبهشته پس مثل گاو باشیم . عاشق چرا !
؛-)
سینمای ایران در زمینه‌ی ساختن فیلم‌هايي که به مناسبت‌های ملی ما مربوط باشد ضعیف عمل کرده است. به طور مشخص ما فیلم‌های مناسب شب یلدا یا فیلم‌های عید نوروز نداریم. آن یک فیلمی هم که اسم شب یلدا» را روی خودش دارد در حقیقت استعاره‌ای از شب‌های طولانی و سردی است که بر کاراکتر اصلی فیلم می‌گذرد. با این حال شب یلدا که اعضای خانواده‌ دور هم جمع می‌شوند فرصت مناسبی است که به جز تفال به حافظ کنار یکدیگر فیلم هم ببینید. برای شب یلدا فیلم‌هايي در
از بین آدم‌هايي که می‌تونم بهشون تبدیل بشم، چرا اون دختر با پشتکاری نباشم که صبح‌ها زود بیدار می‌شه و انقدر تلاش می‌کنه تا کم‌کاری‌های دوران کارشناسی رو جبران کنه، هر روز 3 تا زبان می‌خونه، انقدر با اعتماد به نفس و باسواد شده که لب‌مرزی نیست و راحت پست‌هايي که می‌خواد رو به دست میاره. اون وقت دیگه کسی نیست که بخواد شک داشته باشه من برای استخدام خوب هستم یا نه.
دیشب آنجا بودیم، در تشییع جنازه ی کودکی که تو بودی. 
چشمان بسته ی مادرت، صدای کریه خنده ات و سرمای ساکن گورستان؛ خاطراتی که گوشت حرام مغزم را خام، خام می خورند.
چشمانم آماس کرده اند، از شدت اشک هايي که جاری نمی شوند و فریاد ناتوانی بر پرده ی گوشهایم ناخن می کشد؛
کاش آرزو می کردم که طور دیگری می شد.
سیستم هايي که به نام مه پاش مشهور هستند، با استفاده از نازل هايي اقدام به پودر کردن آب می کنند که در اصطلاح به آن ها مه پاش نازلی نیز گفته می شود. بنا به دلایلی مانند بالا بودن قیمت انواع استاندارد این دستگاه ها و سایر دلیل ها مانند این ها دستگاه هايي غیر استاندارد و غیر اصولی وارد بازار شده اند که شما لازم است آن ها را بشناشید تا با یک انتخاب درست به اهداف خود برسید و از بروز برخی مشکلات جلوگیری کنید که سامان طیور آن ها را در ادامه برای شما بیا
آدم هايي توی این دنیا هستن که به همه چیز خیلی زود وابسته میشن و عادت می کنن، از پیش پا افتاده ترین تا مهم ترین مسائل زندگیشون درگیر این وابستگی ها و عادت ها میشه. آدم هايي که همیشه از یه سوپر مارکت خرید می کنن، همیشه به یه آرایشگاه میرن، موقع رفتن به سر کار هر روز از همون خیابون دیروزی میرن حتی اگر ترافیک خفشون کنه.شاید تا اینجای قضیه خیلی خطرناک نباشه، ولی این آدم ها همون هايي هستن که به آدم های دیگه هم وابسته میشن و عادت می کنن، یه آدم رو پید
مرا از انبوه کتاب‌هایم می‌شناسند، کتاب‌هايي که خوانده‌ام و عاشقشانم، کتاب‌هايي که از سر اجبار خریدم، کتاب‌هايي که به امانت گرفته‌ام و کتاب‌هايي  که نخوانده‌ام! کتاب‌های نخوانده تکلیفشان مشخص است؛ آنقدر در قفسه می‌مانند تا روزی مرا به خود فرا بخوانند، همان روزهايي که فکر می‌کنیم اتفاقی از قفسه برشان داشتیم و می‌خوانیمشان و تعجب می‌کنیم کلماتش زبان ما شده‌اند و پرده‌دری می‌کنند!!!
بعد از ساعت‌ها یاس فلسفی و نمی‌دانم کاری و غرق
دلمون کبابه واسه بابا هايي که این چند وقته کمرشون شکسته!
دلمون کبابه واسه بچه هايي که گشنه سر رو بالش میذارن !
دلمون کبابه واسه آرزو هايي رنگارنگشون که هنوز هم خیلی از ما ها خیلی راحت میتونیم ارزوشونو برآورده کنیم .
دلم کبابه از نگاه حسرت بارشون!
من میرم و هیچ کس نمیتونه مانعم بشه، میرم با تمام هر چه دارم و ندارم 
هرکسی هم مسخرم کنه برام مهم نیست
چون من عاشقم،احساس میکنم خدا چندین ساله این عشق رو تو وجودم گذاشته!
حتما آخرش قشنگ تموم میشه حتی اگ
خیلی وقت است چند مطلب نیمه‌نوشته در پوشه اقدام خاک می‌خورد. امروز بنا دارم تا یکی از آن‌ها را منتشر کنم. خانم خانه مطالبی می‌نوشت که به کار آید. این هم یکی از آن‌هاست که به کار خانم‌ها خیلی خواهد آمد.
سبزی غذاهای مختلف از چه چیزی درست شده است؟
سبزی خورشت چیست؟ سبزی‌هايي که در خورشت معمولا مصرف می‌شوند شامل تره، جعفری، گشنیز، برگ چغندر و شنبلیله هستند.
سبزی کلم‌پلو چیست؟ سبزی‌هايي که در کلم‌پلو معمولا مصرف می‌شوند شامل تره، ترخون، شوی
کوچک کردن لب روش هايي برای کوچک شدن لب شامل عمل کوچک کردن لب و همینطور روش هايي برای کوچک شدن لب در منزل می باشد که برای افرادی مناسب است که از بزرگی و برجستگی بیش از اندازه لب های خود شاکی هستند. این افراد تمایل دارند با عمل غنچه کردن لب و یا کوچک کردن لب ها بدون عمل به لب هايي متعادل تر و هماهنگ با دیگر اجزای صورت خود دست یابند. این مقاله به ارائه مطالبی در رابطه با عمل کوچک کردن دهان و لب در کنار راه های کوچک کردن لب بدون جراحی می پردازد.

ادا
همیشه یادمان باشد که قربانی هیچوقت مقصر نیست. همیشه یادمان باشد. در نگاه اول به نظر میرسد جمله‌ی بی‌اهمیتی است که مفهوم واضحی را بیان می‌کند. اما اینطور نیست. آدم همیشه یادش نمی‌ماند. به قربانیان ی که خودشان را مقصر میدانند، به قربانیان جنگ، به قربانیان خشونت‌های خانوادگی، به بچه‌هايي که مورد سوءاستفاده‌ احساسی و جسمی قرار گرفتند، به آدم‌هايي که مورد تبعیض قرار گرفتند، به آدم‌هايي که رنج می‌برند و کاری از دستشان ساخته نیست، هم
لنز دوربین توکینا : بکار گیری لنز های متنوع در دوربین های عکاسی این فرصت را به برند ها می دهد که بتوانند با یک دوربین نیازهای متفاوت عکاسان را برطرف نمایند . به همین خاطر برای دست یابی به کیفیت بالا تر در عکاسی معمولا عکاس ها به استفاده از دوربین هايي تمایل دارند که لنز آن ها به راحتی تعویض می شود.
دوربین هايي که قابلیت تعویض لنز دارند بر خلاف دوربین هايي که این امکان را ندارند برای این کار دیزاین شده اند تا عکاس بتواند با استفاده از آنها به به
زورم می آید بخواهم برای لایک هايي که در اینستاگرام میکنم یا اکانت هايي که فالو میکنم جواب پس بدهم. .
خیلی محترمانه میگویم دلم میخواهد !
خیلی خیلی محترمانه تر قهر کرده. 
ناز نمیکشم ,خواست برمیگردد.
برنگشت هم بقول بابا پنجعلیِ پایتخت :به جهندم ,والا:)))))
گاهی اوقات، خیال رو زندگی می کنیم و از واقعیت خیلی دور وهم هايي رو جای واقعیت گذاشتیم و با اعتقادی عمیق، واقعیت هايي مخصوص خودمون می سازیم و توی یه دنیای پوشالی با سنت های بی ریشه، وقت می گذرونیم!
پوسیدگی ریشه ها، و گاه بی ریشه و عدم بودن حتی باعث ترس و نگرانی نمیشه چون باورهامون خیییلی قوی تر از عدم یا وجود این سنت هاست
دوستانم از من می‌پرسند وقتی یوسف کوچک بود چه انیمیشن‌هايي می دید؟
و یا الان به کدام انیمیشن‌ها علاقه دارد؟
فرصت کردم و لیست کوچکی از بهترین انیمیشن‌هايي که با هم دیده‌ایم و هنوز هم تماشا می‌کنیم آماده کردم.
آن را در پیوست ملاحظه بفرمایید.
البته این لیستی از انیمیشن‌هايي است که ما دوست داشتیم و با ارزش‌های خانوادگی ما هم‌خوان بود.
شما می‌توانید لیست دوست‌ داشتنی‌های خودتان را بسازید و به دیگران هم پیشنهاد کنید.
دریافت
خوش به حال آن هايي که برای خودشان بت هايي درست کرده اند و آن ها را بی نقص ترین موجودات جهان می دانند. کار آن ها خوش خیالی محض است اما گاهی به آن ها غبطه می خورم. هر چه باشد بهتر از این واقع بینی شدیدی است که من دارم. بهتر از حال و روز منی است که امید واهی به خودم نمی دهم و به بی رحمی زندگی خیره می شوم؛ که می دانم هیچ نجات دهنده ای وجود ندارد! و همه آدم ها می توانند به بدترین شکل ممکن، بی رحم باشند.
در هیچ»٬ چیزی دیده بودم،و از لیوانی خالی آب نوشیده بودم،و در خیابانی که وجود نداشت راه رفته بودم،و زیر بارانی که هرگز نبارید خیس شده بودم،و برای موسیقی‌ای که وجود نداشت ترانه‌ای گفته بودم،و آن روزها قهرمان داستانی بودم که هرگز نوشته نشده بود،و بعد چشم‌هايي را دیدم که هرگز نگاهم نکرد،و عاشق چشم‌هايي شدم، بی‌آنکه بدانم حتی وجود نداشته اند،و در آغوشی گریستم که هرگز برایم باز نشد،و دل به قولی سپردم که هرگز ندادی‌اش،و در گوشم زمزمه‌ی حر
روزهای خوب و بد خیلی زیادی رو داشتم اینجا. خاطرات زیادی رو دارم که هیچ وقت فراموش نمیکنم و همیشه یک گوشه قلبم رو اختصاص دادم به آدم هايي که شب ها و روزهای زیادی رو در اینجا باهاشون سپری کردم. آدم هايي که توی غم و شادیم در کنارم بودن

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها