نتایج جستجو برای عبارت :

بیچاره حق داشت چی بهت گفتهgo

یک نفر نان داشت اما بینوا دندان نداشت 
آن یکی بيچاره دندان داشت اما نان نداشت!
آنکه باور داشت روزی میرسد بيچاره بود
آن که در اموال دنیا غرق بود ایمان نداشت!
 
ادامه در ویدئو با صدای خانم باران نیکراه و شعر پرواز همای
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را ب
دخترک نشسته بود و داشت سخرانی حاجاقا رو گوش می‌کرد.حاجاقا اخر هایش زد به جاده خاکی.به.به.دخترک داشت خفه می‌شدبغض کرده بودحاجاقا از منبر اومد پایینروضه خان رفت روی منبر.روضه خان شروع کرد به روضه ی مادر خواندن.دخترک حس کرد قلبش خیلی سنگین شده.خیلی.دخترک احساس کرد هر لحظه ممکن است خفه بشوددخترک نمی تواند هیچ موقع روضه ی مادر را باز گوش کند.فقط به صورت کنایه.فقط.
اما روضه باز بود.دخترک عین دیوانه ها چادرش را دورش پیچيد و پا را گ
خدایا عزیزِ جونمو سرد کن 
من تحمل ندارم
بهم گفت هی سرمو میکنی زیر آب تا دارم خفه میشم میاری بیرون. آره منِ عوضی همینم. 
باید میذاشتم بره دنبال زندگیش .
 
بدبخت شده بودم بيچاره شده بودم در به در شده بودم ؟
حداقل اون موقع میگفتم نمیخواد خودش خواسته شاید بی من راحتتره حالا چي 
دوباره دارم براش میمیرم برمیگردیم به عقبی که ازش فرار کردیم . که ترس داشت که بدبختی داشت .
برش گردوندی که چي . بچه داشت میکَند و میرفت . برش گردوندی که چي
بمیر عشقته . 
احسانِ
بعضی ها اصلا دنبال غم و غصه می گردند. انگار بدشان نمی آید بدبخت و بيچاره باشند. روانشناسان بعد از سال ها تجربه و مطالعه به این نتیجه رسیدند که بيچاره و مفلوک بودن هنر می خواهد، چون به زحمت می توان شرایط را برای همیشه بد نگه داشت. کسی که ادعا می کند ذاتا بداقبال است، خلاقیت زیادی به کار برده تا بداقبال شود. درست زمانی که اوضاع رو به بهبود است و نه زله و سیلی در کار است، نه جنگ و تهدیدی و حتی تحریم ها هم یکی یکی غیب می شوند، غم و غصه جور کردن هنری
من خوبم. تصمیم گرفتم مواجهه با موضوعاتی که دوست ندارم رو بذارم برای بعد و فعلا روی خودم و زندگیم تمرکز کنم. با اعلام عمومی تصادفی نبودن تصادفت چيزی عوض نمیشه فقط درد یه سری آدم بیشتر میشه. درد خانواده‌ی بيچاره‌ت و دوستای بيچاره‌ت و بچه‌های کوچک بيچاره‌ت. پس بذار این وسط فقط من درد بکشم. درد تمام این آدما رو من بکشم. و نتیجه‌ی همه‌ی این درد رو متمرکز کنم روی تنفر از تو. و از همه‌ی خاطرات قشنگی که به عنوان اولین نفر واسه من ساختی.
بسم الله الرحمن الرحیم
شبهای جمعه میگیرم هواتو
اشک غریبی میریزم برا تو
بيچاره اون که خرم رو ندیده
بيچاره تر اون که دید کربلاتو
.
تا قبل از اینکه حرم را ببینم، فکر می کردم این مداحی های در وصف دلتنگی و بی قراری بیشتر شعر و شورند تا واقعیت. درکی از دلتنگی برای حرم نداشتم. حرم برایم یک رویا بود که نسبتم با آن تمنا و طلب بود نه دلتنگی؛ نه حال کسی که به وصال رسیده و بعد مبتلای فراق شده است.
حالا اما شبهای جمعه از درد دلتنگی در خودم مچاله می شوم. ب
ناصرالدین شاه شیری داشت که هر هفته یک گوسفند جیره داشتبه شاه خبر دادند که چه نشسته‌ای که نگهبان شیر ، یک ران گوسفند را مید
شاه دستور داد نگهبانی مواظب اولی باشد. پس از مدتی آن دو با هم ساخت و پاخت کردند و علاوه بر اینکه هر دو ران را می‌یدند ، دل و جگرش را هم می‌خوردند . شاه خبردار شد و یکی از درباری‌ها را فرستاد که نگهبان آن دو باشد
این یکی چون درباری بود دو برابر آن دو برمی‌داشتپس از مدتی به شاه خبر دادند : جناب شاه، شیر از گرسنگی دارد
اون زمان که ما کنکور داشتیم.هم عصر جدید داشتهم نود داشت.هم دورهمی داشت.هم خندوانه داشتهم تلویزیون فیلمای قشنگ میذاشت.هم پرسپولیس برانکو رو داشت.هم کلی جام داشتهم بازی داشت.اصن همه چيزای جذاب لعنتی بودن تا ما با کنکور به ملکوت بپیوندیم!!!!
الان هیچي ندارن!قحطی اومده!
پ.ن:نصفه شبی یادم اومد اعصابم خرد شد.-_-
تو برگزیده نبودی، قبول کن که نبودی؛ به اینجا که میرسد چاووشی، الحق که صفا باصفا گفته، خطاب را به سمت خودم میگیرم چه کردی؟! ای مصطفای بيچاره من! چه کردی با خودت و حیثیتت آیا کسی هست که در نبودت دلتنگت شود؟! آیا کسی دلتنگ تو هست و خواهد شد؟ حاشا و کلا، هیهات. چه کردی چه کردی چه گفتی چه شنیدی، چه دیدی چه دیدی. به خدا قسم مرگ بر اینگونه زیستن سزاوار است، من اهل قسم نیستم ولی بگذار بگویم که ای بيچاره نگاه کن که چه به دست آوردی که مرگ یک سرمایه است
 
کتاب باران نقاب
شاعر: شمیسا سادات میراکبری
بيچاره کلاغ! بيچاره مترسک! عمریست فریب خورده اند .کلاغ اگر از دنیای آدمهای حقیقی خبر داشت.به جای فرار از مترسک به جزیره ای دور افتاده کوچ می کرد و امّا چه سرگذشت تلخی دارد مترسک قصه ! چه دردی بدتر از اینکه دهانت را بدوزند و به شکل آدمیزاد درت آورند حس می کنم قرن هاست حرفی گریبان گیر گلویش شده می خواهد فریاد بزند من آدمیزاد نیستم از من نترسید!
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد. پس برای اینکه حیوان بيچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود. مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد. روس
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه
مولایمان امام محمد باقرالعلوم به ابا ربیع فرمودند
ای ابا ربیع
ریاست را طلب مکن
دنباله رئیس هم مباش
به بهانه ما اهل بیت هم از مردم نخور که
خداوند بيچاره و فقیرت خواهد کرد
وسائل الشیعه
متن ترانه آهنگ مهدی احمدوند فرهاد
lyrics Mehdi ahmadvand Farhad
متن ترانه
// الان که وابستت شدم میذاری میری    !! ♪♪
// الان که میخوامت ازم بیزاری سیری    !! ♪♪
// الان که دنیای تو دنیامو عوض کرد    !! ♪♪
// الان که مجنونم کجا میذاری میری    !! ♪♪
// بيچاره فرهاد بيچاره شیرین    !! ♪♪
// بيچاره من با این حال غمگین    !! ♪♪
// بيچاره لیلی بيچاره مجنون    !! ♪♪
// بيچاره من که دادم به پات جون    !! ♪♪
// دیگه این رابطه در حال فروپاشیه    !! ♪♪
// دو سه روز بی خبری اسمش فرا
فرموده‌اند که:" اگه از چيزی می‌ترسی، شیرجه بزن توش!"*
منم خیلی بچه‌پررو طورانه به استاد گفتم دوشنبه تو نمی‌خواد درس بدی، خودم میام این مبحث رو میگم
+ نه، خداییش با خشوع و فروتنی و تواضع و اینا گفتم:))
+ وی مهارت عجیبی در بيچاره‌کردن خود داشت!
+ داشت ارائه من رو می‌پیچوند خب:))
* وقتی کلمات حدیث یادت نمیاد ولی مفهومش رو بلدی:))
تمام مردم ده کوچک ما خانم و آقای لطفی را می شناختند، آن هم به خاطر پارادوکس رفتاری و تضاد شدیدی که میان این زن و شوهر مسن وجود داشت. خانم لطفی مدام در حال دعوا با پیرمرد بود، اما آقای لطفی هیچ گاه یک کلمه هم جواب او را نمی داد. با این حال آن که همیشه دمغ و ناراحت دیده می شد، پیرزن، بود! مردم می گفتند: جالبه. شوهر بيچاره اش یک کلمه هم جوابش رو نمی ده، اما باز هم همیشه دمغ و دلخوره! این وضع ادامه داشت تا اینکه ناگهان خانم لطفی تبدیل شد به سرزنده ترین
صدای تو که طنین خدا در آن جا داشتمرا از اینهمه دوری به خویشتن واداشتصدای تو که همه لطف و مهربانی بودغریو خستۀ موج و نوای دریا داشتصدای تو که به گوش دلم جنون آموختشباهتی به صدای لطیف لیلا داشتصدای تو که ز نای خدا برآمده بودشکستگی و غم ناله های مولا داشتصدای تو که مرا از خودم جدا می کردتداعی نی و سوز غروب صحرا داشتصدای تو که وجود مرا ز هم پاشیدهزار ندبه و عهد و فرج در آن جا داشتمریم عربلو
تو فتنه ۸۸ بحث درباره تقلب انتخابات بود، خب طلبه ها میرفتن و روشنگری میکردن که آقا تقلبی نشده. اصلا امکان تقلب نیست. اما الان چيکار باید کرد? بنزین که ۳ هزار شده. با مردم چ حرفی بزنیم? هر حرفی هم بزنیم میرسه به اینکه مسئولین ناکارآمد هستن. حالا دعوا سر اینه که کدوم مسئول?
بيچاره اون طلبه ای که هنوز درسش تموم نشده و مسئولیتی رو نگرفته ولی باید جوابگو باشه.  
بيچاره اون طلبه ای که دیگه ماشین نداره اما باید قسط بده. 
بيچاره من که کلی کار رو زمین مون
گرچه شاعر چشمهایی روشن و بیدار داشت 
واژه های روسیاهش خط خطی بسیار داشت 
قصه ی حبل المتینِ دل دروغی بیش نیست 
عشق در دستان بی رحمش طناب دار داشت 
مثل یوسف خواستم از عشق بگریزم ولی 
هر دری را باز کردم پیش رو دیوار داشت
مرگ هم غیرت ندارد ! بی خیالم می شد و . 
زندگی در برزخی بیهوده استمرار داشت
بینِ این آشفته بازارِ جنون و کشمکش
خاطراتش باز هم اندیشه ی آزار داشت
یادم آمد وقت دل کندن بلاتکلیف بود 
هم مرا می راند ، هم بر ماندنم اصرار داشت 
مثل ماشی
دانلود اهنگ محسن لرستانی دل بيچاره بمیر نازت خریدار نداره (لیلای جان) کیفیت 320 لینک مستقیم
دانلود محسن لرستانی دل بيچاره بمیر نازت خریدار نداره
دانلود اهنگ دل بيچاره بمیر نازت خریدار نداره
دانلود آهنگ قدیمی محسن لرستانی لیلا جان مادرت ♫ آهنگ شنیدنی و جذاب لیلا جان مادرت با صدای محسن لرستانی . دلِ بيچاره، بمیر! نازت، خریدار نداره… دانلود آهنگ کردی با موضوع : محسن لرستانی با نام شاهزاده و گدا با دو کیفیت mp3 128 و mp3 320 برای . حاجتم روا بشه درد د
یا امیر المومنین.
آه این دل دوباره غم دارد 
شوق یک گریه در حرم دارد 
مانده ام آن دلی که تنها ماند
با تو باشد چه چيز کم دارد ؟

***
دوست دارم شکسته بالی را
دست های همیشه خالی را
عشق تو در نهان من باقی است
کاشتی در دلم نهالی را 

***

از نگاهم ستاره میریزد 
اشک هایم دوباره میریزد
دل بيچاره چاره میخواهد
در حریم تو چاره می ریزد
تا به حال، حال زندانی را دیده ای؟
یا حال زندانی را در وقت ملاقات دیده ای؟
یا وقتی که هیچ کس به زندانی محل ندهد، حالش را دیده ای؟
اینها همه خوب است!
پس چه؟
بيچاره زندانی ای که از زندانی بودنش خوشحال است! و از آزادی ترسان!
 
رسول اکرم:
الدنیا سجن المومن
دنیا زندان مومن است
 
پی نوشت: و بيچاره من که وقت ملاقات عین خیالم نیست!
خدایا! کوچکتر، حقیرتر، به دردنخورتر از من بنده‌ای داری؟! دورافتاده‌تر و پرت‌تر و . حیف‌نون کامل من در عجبم که تو کار بی‌حکمت که نمیکنی، خلق این موجود بی‌ارزش ز چه رو؟ بود و نبودش نه فرقی میکنید، یعنی ببین فاجعه را که نه اینکه یک طرف بچربد بر آن یکی، تساوی کامل و حتمی و قطعی است، وجوده کالعدم. بیحاصلتر از من، بيچاره‌تر از من حیف این نان و آب که در اسید معده او هضم میشود و لباسی که بر تن او مندرس میشود. حیف حیف. حیف. بيچاره آنان که گرفتا
بسم رب الحسن (ع)
 
چند سال پیش یه مطلب در یکی از وب ها خوندم با مضمونِ :
هرکس یک بار کربلا بره، دیگه نمیتونه سال های بعد نره.
 
رفتم و نظر گذاشتم با مضمونِ : خوش به حالتون که شما حداقل یبار کربلا رفتیدولی حال همه ی اونایی که تا حالا نرفتن کربلا بدتر از حال کسایی هست که کربلا رفتن.
 
صاحب وبلاگ جوابمو داد : ان شاء الله قسمتتون بشه.وقتی قسمتتون شد میفهمید که چي میگم
 
_______________
پ.ن 1 : به حرف ایشون رسیدم
2 هفته است از کربلا برگشتم ولی همچنان دلتنگی ا
دیر آمدم. دیر آمدم. در داشت می‌‌سوختهیأت، میان "وای مادر" داشت می‌‌سوختدیوار دم می‌‌داد؛ در بر سینه می‌‌زدمحراب می‌‌نالید؛ منبر داشت می‌‌سوختجانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بودجانکاه‌تر: آیات کوثر داشت می‌‌سوختآتش قیامت کرد؛ هیأت کربلا شدباغ خدا یک بار دیگر داشت می‌‌سوختیاد حسین افتادم آن شب آب می‌‌خواستناصر که آب آورد سنگر داشت می‌‌سوختآمد صدای سوت؛ آب از دستش افتادعباس زخمی بود اصغر داشت می‌‌سوختسربند یا زهرای محسن غرق خو
دانلود آهنگ مرتضی اشرفی دل عاشق
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * دل عاشق * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , مرتضی اشرفی باشید.
دانلود آهنگ مرتضی اشرفی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Morteza Ashrafi called Dele Ashegh With online playback , text and the best quality in mediac
متن آهنگ دل عاشق مرتضی اشرفی
دل عاشق چه میدونه، چي خوبه! چي بد!دل اگه عاشق بشه؛ میشه برات مصیبتدلی که عاشق بشه؛ کوره دیگهفقط یه بنده اس، که عشقشو میگه
به سیم و زر چه حاجت بود؟! از این‌ها فراتر داشتپر از خورشید بود آری نگاهی کیمیاگر داشتن از بی حجابی‌ها سر تسلیم افکندندولی کنزالحیا از چادر خود تاج بر سر داشتبزرگان عرب را یک به‌ یک دیروز پس میزد که این دوشیزه فکر خواستگاری از پیمبر داشتزمانی که همه خورشید را تکذیب می‌کردندخدیجه چشم‌های مصطفی را خوب باور داشتمیان قوم خود شأن و مقام او فراوان بودولی نزد پیمبر عزتی چندین برابر داشت نماز اولش را با علی پشت پیمبر خواندشکوه این سه تن باهم ه
هو الارحمعجیب همه چيز با سرعت رو به ویرانی گرفته! آینده ی سست و غیر قابل پیش بینیِ پیش روم ثانیه به ثانیه توهمات ترسناکی تو ذهنم می سازه.
ترس و ترس و ترس!
ترس از فقدان!
آخ
و ترک فریاد می زنه:
گاد نوز وات ایز هایدینگ این دوز ویکن درانکن هارتز

پیـ ـیـپل هلپس د پیـ ـیپل .
.
اند ایف آی هد ع برین ال بی کلد از استون اند

آخ خدا!
کاش بخواد که بماند!
خواستن رو از کی خواستم و ماندن رو برای کی؟!
آه قلب بيچاره و کریه من!
امیدوار باش تا قطره ای خون پاکیز
تمام مردم ده کوچک ما خانوم و آقای لطفی را می شناختند، آن هم به خاطر پارادوکس رفتاری و تضاد شدیدی که میان این زن و شوهر مسن وجود داشت. خانم لطفی مدام در حال دعوا با پیرمرد بود، اما آقای لطفی هیچ گاه یک کلمه هم جواب او را نمی داد. با این حال آن که همیشه دمغ و ناراحت دیده می شد. مردم می گفتند: جالبه. شوهر بيچاره اش یک کلمه هم جوابش رو نمیده، اما باز هم همیشه دمغ و دلخوره! این وضع ادامه داشت تا اینکه ناگهان خانم لطفی تبدیل شد به سرزنده ترین پیرزن ده! ن
در یکی از کشورهای همسایه پسر بچه 9ساله در حال بازی با دوستان خود در یک خرابه ای بود (این خرابه بعلت عدم ست آدمیان به محل زندگی جنها تبدیل شده بود)در حالیکه با بچه های دیگر بازی میکرد یک گربه سیاه میبنند وچون این بچه نترس بود گربه را گرفته و شروع اذیت وآذار گربه بيچاره کرد از آنطرف بچه های دیگه هم اونو تشویق میکردند.پسر بچه یک چاقوی کوچک همراه داشت که با اون چاقو چندین ضربه به گربه بخت برگشته میزد طوری که خون از کمر گربه جاری شد.پسر بچه نمیذاش
بسم رب الحسن (ع)
 
چند سال پیش یه مطلب در یکی از وب ها خوندم با مضمونِ :
هرکس یک بار کربلا بره، دیگه نمیتونه سال های بعد نره.
 
رفتم و نظر گذاشتم با مضمونِ : خوش به حالتون که شما حداقل یبار کربلا رفتیدولی حال همه ی اونایی که تا حالا نرفتن کربلا بدتر از حال کسایی هست که کربلا رفتن.
 
صاحب وبلاگ جوابمو داد : ان شاء الله قسمتتون بشه.وقتی قسمتتون شد میفهمید که چي میگم
 
_______________
پ.ن 1 : به حرف ایشون رسیدم
2 هفته است از کربلا برگشتم ولی همچنان دلتنگی ا
متن مداحی شب های جمعه می گیرم هواتو 
شب های جمعه می گیرم هواتو
اشک غریبی می ریزم براتو
بيچاره اون که حرم رو ندیده
بيچاره تر اون که دید کربلاتو
آه امون از غریبی، صبوری
آه چه جوری بسازم با دوری
شاه کرامت کجا تو کجا من؟
این کربلایت چه ها کرده با من
اشکای زهرا تو صحرا برا تو
شب های جمعه صبوری برا من
بيچاره اون که حرم رو ندیده
بيچاره تر اون که دید کربلاتو
آه حرم باز پر از بوی سیبه
آه خدایا حسینم غریبه
دانلود مداحی شبهای جمعه میگیرم هواتو حاج امیر عبا
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.پس برای اینکه حیوان بيچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.روستا
‍ رفتی، دلیل مختصری هم نداشتم
بيچاره من که دردسری هم، نداشتم
من را دوای عشق صدا میزدی ولی
وقتی دوا شدم، اثری هم نداشتم
آری ثمر نبود،به جز تجربه درعشق
حالا شکسته ام ، ثمری هم نداشتم
چون پادشاه بی کس و کاری که بعد مرگ
یک تخت مانده و پسری هم نداشتم
ای کاش بعد رفتن تو از کنار من
میشد که لااقل خبری هم نداشتم
حالا من و من و من و من مانده درخودم
بيچاره من که دردسری هم نداشتم
#حمید_رفایی
⛭@hamidrefaeipoem
بزرگِ خاندان، همانی که پای چپش را پانزده سال پیش تصادف ناکار کرد، همانی که ت داشت، ابهت داشت، تدبیر داشت و کلی ترسناک بود، همانی که بودنش با نبودنش فرق داشت، همانی که دلیل دور هم جمع شدن‌مان بود در اولین روز از سال جدید تنهایمان گذاشت و رفت. دلم با رفتنش رفت.
روزی خودم را دست باران می سپارمروزی که دیگر خنده هایم غم نداردروزی که قلبم با سکوتی سرد فهمیددیگر تو را هم در کنارش کم ندارد
 
من در جدال عقل و دل فهمیده ام کهیا رومی رومی شوم یا زنگ زنگیمن عقل و دل را دست باران میسپارممال شما عقل و دلم، رنگیِ رنگی
 
گفتی چرا با گریه میخندم همیشهدیوانه ها هرگز غمی در جان ندارندهر مذهبی در بین مردم رایج افتادغیر از جنون بر مذهبی ایمان ندارند
 
اما چه میدانی ز درد سینه ی منبيچاره مجنونی که با عقلش بجنگدبيچاره تر
این رسم اون قدر زیباست
گرامی داشت بزرگان
گرامی داشت سالخورده ها
گرامی داشت فامیل و اقوام
که حیفه کمرنگ بشه
.
بعد یک سال زندگی تند و سریع که هیچ کدوم از ما وقتی نداریم برای هم
دو هفته ای رو کنار هم جمع می شویم و این قطار تندروی زندگی از حرکت نگه داشته میشه
تشویق به تشکیل خانواده
پیامبر(ص) هماره به تشکیل خانواده تشویق میکرد و مردمان را از بیهمسری بیم میداد و میفرمود: بیشتر دوزخیان بیهمسرانند.
دو رکعت نماز کسی که همسر دارد، بهتر از هشتاد و دو رکعت نماز انسان بیهمسر است.
همواره دیگران را به ازدواج آگاهانه تشویق میکرد تا هرکدام از همسران به آرامش دست یابند؛ آرامشی که در پرتو ثروت و شهرت به دست نمیاید. میفرمود:
بيچاره است، بيچاره است، بيچاره، مردی که همسر ندارد.
گفتند: گرچه ثروتمند باشد؟
- گرچه ثروت
امام زین‌العابدین(علیه السلام): 
بيچاره فرزند آدم .هر روز سه مصیبت به او مى رسدو حتى از یکی از آنها پند نمى گیردکه اگر پند میگرفت، سختی هاو کار دنیابر او آسان مى شد.
مصیبت_اول:هر روز از عمر او کم میشوددر صورتى که اگر از مال او چيزى کم گردداندوهگین مى شود؛ درحالیکه مال جایگزیندارد، اما عمر از دست رفته جبران نمى شود. 
 مصیبت_دوم:روزیش را به طور کامل دریافت میکند،که اگر از راه حلال باشد باید حساب پس دهدو اگرحرام باشد کیفر میبیند. 
مصیبت_سوم:از ا

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها