نتایج جستجو برای عبارت :

بابسفنجی استتاد

توی خونه ی جدید نشستم. بابام برام غذام رو آورد و رفت. بازش کردم شروع کردم به خوردن. تنهایی غذا خوردن رو دوست ندارم. گوشی قدیمیم همراهم بود. اولین آهنگ لیست رو پخش کردم. همینطوری خودش پخش میکرد تا رسید به آهنگ "خمش باش" شجریان. هجوم خاطرات شروع شد.زمانی که سوم دبیرستان بودم آلبوم مستور و مست تازه منتشر شده بود. بین آهنگ هاش خمش باش به دلم بیشتر نشست. اون روزها هم مثل الان روزهای خوبی نبود. المپیاد رو شرکت کرده بودم و درست سه روز بعدش اولین امتحان

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها