نتایج جستجو برای عبارت :

انشادرمورد بوی گل های سرخ باغچه مادربزرگ هفتم راهنمایی

یکی بود یکی نبود.مادر بزرگ یه باغچه قشنگ داشت که پراز گلهاي رنگارنگ بود. ازهمه ی گل ها زیباتر گل رز بود.
البته اون به خاطر زیباییش مغرور شده بود و با بقیه گل ها بدرفتاری می کرد.
یک روز دوتا دختر کوچولو و شیطون که نوه هاي مادربزرگ بودند به سمت باغچه آمدند. یکی از آن ها دستش را به سمت گل رز برد تا آن رابچیند، اما خارهاي گل در دستش فرو رفت.
دستش را کشید وباعصبانیت گفت: اون گل به دردنمی خوره! آخه پرازخاره. مادربزرگ نوه ها را صدازد آن ها رفتند.
اما گل رز
متن در مورد خانه مادربزرگ توصیف مادر بزرگ انشا در مورد صندوقچه مادربزرگ انشا در مورد مادربزرگ مهربان متن در مورد خانه قدیمی مادربزرگ انشا در مورد خانه هاي قدیمی توصیف حیاط خانه مادربزرگ انشا در مورد خانه هاي قدیمی در پاییز
ادامه مطلب
معاوضه اپارتمان با باغچه 100 متری الی 500متری در شهرستان شهریار حومه غرب تهران با امکانات سند شش دانگ ، آب برق گاز دربهترین قسمت شهریار جهت اطلاعات بیشتر در مورد قیمت باغ و باغچه لطفا تماس بگیرید .
بزرگترین مرکز خرید و فروش باغ باغچه باغ ویلا در شهریار و حومه
اگر می خواهید بدانید چند مورد از بهترین ایده هاي طراحی باغچه باریک در طراحی چیست، حتما به این سایت مراجعه کنید.
بهترین ایده هاي طراحی باغچه باریک
طراحی یک باغچه باریک می ‌تواند چالش برانگیز باشد، اما هنر می ‌تواند ایده ‌هاي خلاقانه و کاربردی را به ارمغان بیاورد. در ادامه، به بهترین ایده هاي طراحی باغچه باریک می ‌پردازیم:
1- استفاده از گلدان ‌ها: یکی از بهترین راه ‌هاي طراحی باغچه باریک، استفاده از گلدان ‌ها است. با استفاده از گلدان ‌هاي
مردی در یک خانه‌ی کوچک، با باغچه‌ای بزرگ و بسیار زیبا زندگی می کرد. او چند سال پیش در اثر یک تصادف، بینایی خود را از دست داده بود و همه‌ی اوقات فراغتش را در آن باغچه به سر می برد. گیاهان را آب می داد، به چمن‌ها می رسید و رزها را هرس می کرد. باغچه در بهار، تابستان و پاییز، منظره‌ای دل‌انگیز داشت و سرشار از رنگ‌هاي شاد بود. ؟روزی، شخصی که ماجرای باغبان کور را شنیده بود، به دیدار او آمد. از باغبان پرسید: خواهش می کنم، به من بگویید چرا این کار را
نماز میخواندم ولی صدای مادربزرگ را میشنیدم که مامان را نصیحت میکرد میگفت انقدر به بچه ها سخت نگیر این چادر چیه که دست و پاشونو میگیره بگذار راحت بگردن و صدای مامان که در تلاش برای متقاعد کردن مادربزرگ بود. شنیدن این نصایح آن هم از زبان مادربزرگ برایم تازگی دارد چه میکند این پیشرفت تکنولوژی و ورود اینترنت به فامیل ما حتی توانسته! عقاید یک پیرزن هفتادو پنج ساله را بدون خون و خونریزی تغییر دهد. مادربزرگ حتی معیارهاي زیبایی شناسیش هم تغییر کر
من به تو خندیدم
چون که می دانستمتو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را یدیپدرم از پی تو تند دویدو نمی دانستی باغبان باغچه همسایهپدر پیر من استمن به تو خندیدمتا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهمبغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من وسیب دندان زده از دست من افتاد به خاکدل من گفت: بروچون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را .و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرامحیرت و بغض تو تکرار کنانمی دهد آزارمو من اندیشه کنان غرق در
بچه بودم که مادربزرگم مرد. اون موقع اصلا فکر نمی‌کردم روزی دلم براش تنگ بشه حالا اما شده. یا شایدم برای کل اون دوران. ولی دلم می‌خواد بازم آخر هفته ها بریم خونشون سلام کنم صورتمو ببرم جلو تا یه بوس بدم و بعد یه جوری که نبینه و ناراحت نشه بیام همه صورتمو که به تف و محبت آغشته شده پاک کنم. چه بهتر که برای ناهار رفته باشیم خونشون. تو چیدن سفره اون کاسه آبی ها رو بیارم و اگه ماست نداشتیم من برم بخرم. چون ماستش خیلی خوشمزس. تو خونه خودمون از این ماست
اسامی داوطلبان شورای دانش آموزی دبیرستان علامه دهخدا
سال تحصیلی99-98
**************************




ردیف
نام ونام خانوادگی
پایه

1
آناهیتا ان
هفتم

2
زهرا لله گانی
هفتم

3
حسنا فاضلیان
هشتم

4
سیده سمیه حجازی
هفتم

5
نازنین نیک اخلاق
هشتم

6
شمیلا موسایی
نهم

7
مبینا خباز
نهم

8
غزل مومنی
هفتم

9
یکتا محمدی
هشتم

10
محدثه قائدامینی
هفتم

11
نگین نورمحمدیان
هفتم

12
هانیه ترکی
هفتم

13
فاطمه کریمیان
هفتم

14
ساجده بیژنی نسب
هفتم

15
کیمیا سلیمی
هفتم

16
بهارحامدی
هفتم

17
[مادربزرگ با جدیت قربوت صدقه ی نوه اش میره که بستری NICU هست و من میرم برای معاینه ی نوزاد]من:اه اه اه این دختر زشتت دیگه قربون صدقه هم داره?:))
مادربزرگ:زشت خودتی،دخترم به این خوشگلی!!
من:نه نیگا دماغشو چقدر بزرگه.موهاشو.وای چقدر زشته!!
مادربزرگ:هرچی باشه دخترم از تو خوشگل تره حسود خانم!!
من:اصلنم.دختر زشتت به خودت رفته و زشت شده!
مادربزرگ:بذار دخملم مرخص بشه میگم بیاد حالتو بگیره!
و این مکالمه تا مدتها کش میاد و ما انقدر میخندیم که من یادم میره
مرگ مادربزرگم 
قضایای نورچشمی ترین پسرش و همسر و فرزندانش 
نام نیکی که از مادربزرگ موند و در مقابل باز هم پسرش و فرزندانش و اینکه آیا این قضایا به اون ربط داشت یا همزمان شد؟ 
و بعدش اون و عمه هر دو مریض شدن 
و عمه سال پیش و مادربزرگ امسال مردن
و هنوز قضایای زندگی عمو وجود داره 
 
و من با خودم میگم 
فقط خدا به درون انسان ها آگاهه
مرگ مادربزرگم 
قضایای نورچشمی ترین پسرش و همسر و فرزندانش 
نام نیکی که از مادربزرگ موند و در مقابل باز هم پسرش و فرزندانش و اینکه آیا این قضایا به اون ربط داشت یا همزمان شد؟ 
و بعدش اون و عمه هر دو مریض شدن 
و عمه سال پیش و مادربزرگ امسال مردن
و هنوز قضایای زندگی عمو وجود داره 
 
و من با خودم میگم 
فقط خدا به درون انسان ها آگاهه
وقتی که تو آمدی دوبارهاز هر طرفی سپیده سر زددر باغ، شکوفه شد شکوفاپروانه به سوی غنچه پر زد
در خانه و کوچه و خیابانگل هاي قشنگ خنده روییداز شادی دیدن تو آن روزهم غنچه و هم جوانه خندید
گیسوی قشنگ سبزه آن روزبا دست نسیم شانه می شدباغ دل ما ز دیدن توسر سبز و پر از ترانه می شد
********** شعر کودکانه دهه فجر **********
از آسمون دوبارهبارون گل می بارهتو این هوای برفیتولد بهاره
بادکنکای رنگینقل و گل و شیرینیشروع جشن فجرهلاله ها رو می بینی
********** شعر کودکانه دهه
 
۷ تزیین بینظیر و ارزان گلدان‌هاي سفالی برای باغچه.
گل و گیاه بخش اصلی یک باغچه را تشکیل می‌دهد، بسیاری از افراد باذوق برای زیباتر شدن باغچه منزل خود از وسایل تزیینی دیگر مثل آبنما، مجسمه و استفاده می‌کنند. کاربرد چنین وسایلی نقش بسزایی در زیبایی باغچه دارد،
ادامه مطلب
[مادربزرگ با جدیت قربوت صدقه ی نوه اش میره که بستری NICU هست و من میرم برای معاینه ی نوزاد]من:اه اه اه این دختر زشتت دیگه قربون صدقه هم داره?:))
مادربزرگ:زشت خودتی،دخترم به این خوشگلی!!
من:نه نیگا دماغشو چقدر بزرگه.موهاشو.وای چقدر زشته!!
مادربزرگ:هرچی باشه دخترم از تو خوشگل تره حسود خانم!!
من:اصلنم.دختر زشتت به خودت رفته و زشت شده!
مادربزرگ:بذار دخملم مرخص بشه میگم بیاد حالتو بگیره!
و این مکالمه تا مدتها کش میاد و ما انقدر میخندیم که من یادم میره
[مادربزرگ با جدیت قربوت صدقه ی نوه اش میره که بستری NICU هست و من میرم برای معاینه ی نوزاد]من:اه اه اه این دختر زشتت دیگه قربون صدقه هم داره?:))
مادربزرگ:زشت خودتی،دخترم به این خوشگلی!!
من:نه نیگا دماغشو چقدر بزرگه.موهاشو.وای چقدر زشته!!
مادربزرگ:هرچی باشه دخترم از تو خوشگل تره حسود خانم!!
من:اصلنم.دختر زشتت به خودت رفته و زشت شده!
مادربزرگ:بذار دخملم مرخص بشه میگم بیاد حالتو بگیره!
و این مکالمه تا مدتها کش میاد و ما انقدر میخندیم که من یادم میره
خانه مادربزرگ شعبه دیگری ندارد *_*
یه خونه با حیاط برزگ که دو ضلعش باغچه است و ضلع سوم یه باغیه برای خودش! پر از هلی گوجه و تره و جعفری و چغندر و لوبیا سبز و درخت گردو و گل با یه لونه مرغ که یه خروس بی خاصیت داره که علی رغم داشتن هیکل نتونست خروس دایی رو که نصفش بود شکست بده به نظرم بین مرغا مونده زن زلیل شده :/
اینم رونمایی گوجه ماهی:    
تازه از تخم اومده بیرون :دی
الان که این پستو ارسال می کنم دارن اسید می پاشن روش (تو معدمه)
خرید باغ و باغچه در شهریار امری کاملا تخصصی بوده و در این زمینه نمی توان به هر مشاورزی اعتماد کرد.
ملکبین با هدف خرید و فروش باغ و باغچه در شهریار  از سال 1380 فعالیت خود را آغاز کرد.
ملکبین با کادری مجرب و کاردان در حوزه معاملات املاک کشور توانسته است نیاز هاي گسترده ی مشتریان خود را به خوبی تامین کند و در راستای خرید و فروش باغ و باغچه در شهریار با قیمت هاي مناسب در مناطق مختلف شهریار آماده ی خدمت رسانی به هم میهنان عزیزمان است.
خرید باغ و با
با سلام
مهلت تحویل تمرین تا ساعت 11 روز شنبه تمدید شد. توجه داشته باشید که 80% نمره را می‌توانید کسب کنید. و 20% نمره به دلیل تاخیر کسر خواهد شد. در عوض یک سری راهنمايي براتون گذاشته شده! پس سریع دست به کار شوید.
به شکل‌هاي زیر توجه کنید  
ادامه مطلب
 علی کوچولو و شجاعت در گفتن اشتباهدر تعطیلات آخر هفته علی کوچولو همراه خواهرش سارا و پدر مادرشون به دیدن مادربزرگشون رفتن که توی یک مزرعه زندگی میکرد.
مادربزرگ علی یک تیرکمون بهش داد تا بره توی مزرعه و باهاش بازی کنه.
علی کوچولو خیلی خوشحال شد و دوید توی مزرعه تا حسابی بازی کنه، اما وسط بازی یکی از تیرهاش اشتباهی خورد به اردک خوشگلی که مادربزرگش خیلی دوسش داشت، اردک بیچاره مرد.
علی کوچولو که حسابی ترسیده بود اردک رو برداشت و برد یه جایی پشت
مارمولک یکی از جانوران مفید برای باغچه و دوست گیاهان است. بنابراین اگر میخواهید سلامت خاک و گیاهان خودرا حفظ یا تقویت کنید، روشهاي جذب مارمولک به باغچه را یاد بگیرید.
 در صورتی که نیازهاي مارمولکها را تامین کنید میتوانند در باغچه ها و فضاهاي سبز شهری و روستایی نیز زندگی کنند. باغچه هاي در هم ریخته برای مارمولکها شرایط زندگی را فراهم میکنند. مارمولک به مکانی برای پنهان شدن و کمین کردن برای شکار طعمه و تغذیه و استراحت نیاز دارد و همچنین به پن
ایده‌هاي خلاقانه طراحی و ساخت باغچههاي عمودی یا wall garden.
تصور هر کدوم از ما از کشاورزی و باغبانی، پرورش گل و گیاه به صورت سنتی و روی چندین هزارمتر زمینه. ولی خوشبختانه اتفاق‌هاي جالبی تو اطراف ما تو محیط‌هاي شهری در حال رخ دادنه.
کشاورزی روی دیوار، باغچه عمودی، wall garden و. نام‌هاي جدید از کشاورزی مدرن در شهرهاي شلوغ و پرسروصداست.
ادامه مطلب
فایل شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم در دسته بندی #کامپیوتر در سایت فایل مهم قرار گرفت .
--------------------شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم
دانلود فایل شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم
عنوان فایل : شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم
دسته بندی : کامپیوتر
برچسب ها:
شعر فارسی در قرن هفتم و هشتمنام فایل : شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم
فرمت : .doc
تعداد صفحه/اسلاید : 16
حجم : 41 کیلوبایت
وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم شعر فارسی در قرن هفتم و هشتمشعر فارسی در این دوره با شدتی ب
کودک بودیم، در خانه‌ی مادربزرگ، البته به نوجوانی هم کشیده شد. شب کف زمین تشک پهن می‌کردیم و همیشه قبل از خواب مادربزرگ وسایل تزئینی روی طاقچه را محض احتیاط» جمع می‌کرد. چه احتیاط و پیش‌بینیِ خطرِ شیرینی. و چقدر نمی‌دانستیم که یک روزی دنیا در بن‌بست‌ترین حالت ممکن خود قرار می‌گیرد.
حدیث ملاحسینی
 
 
وقتی ترانه بیدار شده بود ، صبح شده بود .
ترانه شش خرس را صدا زد و از آنها خواست تا لباس هاي مخصوصش را به او بدهند . ترانه دست و صورتش را شست و لباس هايش را پوشید . 
به شش خرس گفت : من می خواهم ملکه راببینم ، آیا بیدار هستند ؟! ملوچه گفت : بله بیدار هشتند .
ترانه به اتاق پادشاهی ملکه رفت ، عرض ادب کرد و گفت : من درخواستی از شما دارم . 
ملکه گفت : بگو ، می شنوم .
ترانه مکثی کرد و گفت : خب . من . یک باغچه می خواهم !
ملکه تعجب کرد و خندید . شش خرس از رفتار ملکه
یکی بود یکی نبود روزی روزگاری در این شهر به این بزرگی یه دختربچه نازی بود به اسم زهرا، زهرا کوچولوی قصه ما در یک خانواده فقیری زندگی میکرد. زهرا کوچولو با پدر، مادر، برادر و مادربزرگ پیرش زندگی میکرد.یه روز از مدرسه اومد با خوشحالی به مامانش گفت: مامان امشب شب یلدا هست و میتونیم کلی خوراکی هاي خوشمزه بخوریم.مامان زهرا چون میدونست پولی ندارند که برای شب یلدا بخواند خوراکی بخرند، ناراحت شد ولی به زهرا چیزی نگفت.زهرا وقتی دید مامانش ناراحت شده
آره مادر.امروز  هفتم حسین تو است. و هفتم که می‌شود و هفتم که می‌شود‌ و هفتم که می‌شود.
آره مادر.دخترت آن ‌قدر این چند روز بغض کرده که صدایش گرفته.و گلویش درد می‌کند.
آره مادر دخترت بی بهانه دنبال باریدن است .
آره مادر.مادر. مادر.
مادرم فدای مادر حسین.
 
طرح درس روزانه و سالانه - مطالعات اجتماعی
مطالعات اجتماعی | طرح درس روزانه و سالانه - آنهايی که به بیداری خداوند اعتماد دارند راحت تر می خوابند. . طرح درس سالانه پایه هشتم . برای دانلود اینجا کلیک نمایید. طرح .
طرح درس روزانه مطالعات اجتماعی هفتم و هشتم و نهم
طرح درس روزانه مطالعات اجتماعی هفتم و هشتم و نهم - مطالعات اجتماعی - مطالعات اجتماعی. . اجتماعی هفتم و هشتم و نهم. برای دانلود اینجا کلیک کنید. تاریخ : جمعه هشتم آبان .
طر
نگهداری و تکثیر فلفل در باغچه و گلدان
امروز قصد داریم روش کاشت و پرورش فلفل در منزل را به شما خوانندگان مجله سرگرمی و تفریحی جذاب ترین ها آموزش دهیم .
اگر خودتان دانه ی فلفل بکارید علاوه بر اینکه انواع مختلفی از آن را خواهید داشت، در هزینه هايتان صرفه جویی می کنید. پرورش فلفل در هوای سرد کار سختی است و اگر 
در فصل هاي سرد سال نیستید و احتمال یخ زدن فلفل ها وجود ندارد، می توانید آن ها را در باغچه تان بکارید.
دانه ی فلفل برای رشد کردن به اندازه ای
همیشه عاشق این شعر بودم :)
گرچه حتما 95 درصد بیانی ها خوندنش ولی دیدم حیفه دوباره یادی ازش نکنیم .

تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را یدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب‌آلود به من کرد نگاه
سیب دندان‌زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سال‌هاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرارکنان می‌دهد آزارم
و من اندیشه‌کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
- حمید مصدق
ادامه مط
مادربزرگ که حالا بعد از یکی از اقدام‌هاي انقلابی من، دست از آرزوی ازدواج و صحبت راجع به این موضوع برداشته، این چند وقت هر بار منو می‌دید راجع به این که قبلا زمانی تو مدرسه کار می‌کردم و چرا الان دیگه نمیرم می‌پرسید و بعد هم توصیه می‌کرد که حتما دوباره پیگیر بشم تا بعد از تموم شدن دانشگاهم بتونم تو مدرسه کار کنم و بعدتر هم تاکید می‌کرد که برای من چه کاری بهتر از معلمی؟
این بار منتظر بودم دوباره این بحث راه بیفته تا بگم برگشتم مدرسه و یه کار
وابستگی کودکان به پدربزرگ و مادربزرگ خوب است یا نه؟
 
 
گاهی وقت ها کودکان به علت شرایط کاری والدین شان ناچار هستند چندین ساعت از روز را در خانه پدر بزرگ و مادربزرگ خویش سپری کنند. زمانی که کودکان ساعتهاي زیادی از روز را در خانه پدر بزرگ و مادربزرگ هستند، زمینه وابستگی در آنها ایجاد می شود.
هرچند پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها میتوانند نقش حمایتی مفیدی برای کودک و والدین داشته باشند ولی گاه همین پشتیبانی، میتواند زیان آور و آسیب رسان باشد.
 
ادام
+ بیا بریم تو حیاط یکمم هوا میخوری
_باشه
تو حیاط لب باغچه
+من جعفری میکنم تو اونور شاهی بکن
_خب
بعد چند دیقه
_دونه هاي این نارنجی بود؟
+ اوم قهوه ای بود
_آها. انگار بعضی هاش بالا نیومده 
+ یه چیزی شبیه زیره بود 
_ آ یعنی قیافه اش شبیه زیره بود؟ 
درحالی که میومد سمتم دستشو گرفت جلو صورتم و گفت 
_ اینو میگم 
+  آ اینا. اینا تخم یه ه هستن 
اون :
من :،
تخمها :
 
این محصول جلوی هدر رفتن آب با انتقال آن به باغچه را می‌گیرد. برای اینکار باید گجت Water Warrior را به خروجی آب وصل کنید تا آب ایجاد شده توسط ماشین لباسشویی و ظرفشویی و حمام به باغچه هدایت شود.
از آنجایی که این آب دارای مواد شوینده است و به گلهاي باغچه آسیب وارد می‌کند در این محصول مواد شوینده را تجزیه می‌کند تا گلهاي زیبای باغچه آسیبی نبینند.
 
وقتی ترانه بیدار شده بود ، صبح شده بود .
ترانه شش خرس را صدا زد و از آنها خواست تا لباس هاي مخصوصش را به او بدهند . ترانه دست و صورتش را شست و لباس هايش را پوشید . 
به شش خرس گفت : من می خواهم ملکه راببینم ، آیا بیدار هستند ؟! ملوچه گفت : بله بیدار هشتند .
ترانه به اتاق پادشاهی ملکه رفت ، عرض ادب کرد و گفت : من درخواستی از شما دارم . 
ملکه گفت : بگو ، می شنوم .
ترانه مکثی کرد و گفت : خب . من . یک باغچه می خواهم !
ملکه تعجب کرد و خندید . شش خرس از رفتار ملکه
چند دقیقه بعد،رعنا توی اتاق خواب داشت وسایلش را جمع می کرد که برود خانه مادرش.بهمن دقیقا رو به رویش نشسته بود و هرچه رعنا را صدا می کرد،رعنا جوابی نمی داد. از جایش بلند شد و رفت در ورودی ساختمان را قفل کرد.می خواست با این کار مانع رفتن رعنا بشود،اما کارش احمقانه بود. هنوز مثل بچگی هايش فکر می کرد. یک بار هم که می خواست نگذارد مادربزرگ برود خانه شان،کفش هايش را قایم کرده بود توی انباری؛مادربزرگ با کفش دیگری رفت. اما این بار قصه کمی فرق می کرد؛ به
دل آشوب ها، اون حس گنگ و دلتنگی هاي نامفهموم، ناراحتی ها و حرف و حدیث هاي رفتارهاي مزخرف یکی از اعضای خانواده،غم غروب و دلتنگی روزهاي اول سال من ختم شد به امروز دهم فروردین و از دنیا رفتن مادربزرگ میم.
مادربزرگ مهربونی که تا همین امروز ظهر کنارش بودیم و چشماش بسته بود و دستاش بی حرکت و با دستگاه نفس میکشید.چهره اش بی رمق بود و جون نداشت دیگه و خبری از اون لبخند همیشگی روی لبهاش نبود. انگار که خسته بود از این دنیا وچند ساعت بعد خبر دادن که همه چ
تا قبل از افزایش نرخ دلار، هزینه‌هاي اقامت
چند روزه در کیش فرقی با استانبول نمی‌کرد؛ اما حالا که قیمت هتل و بلیط
هواپیما برای سفر به ترکیه بیشتر شده هزینه‌ سفر به کیش برایمان کمتر به
نظر می‌رسد. با یک حساب سرانگشتی می‌توانیم بفهمیم که برای یک سفر معمولی
در آخر هفته و بدون خرید هیچ سوغاتی، از تهران به کیش باید بیشتر از
۲میلیون تومان پول داشته باشیم.
میانگین قیمت بلیط هواپیما
خرید بلیط هواپیما
برای سفر  به کیش راه و چاه خاص خودش را دارد.

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها