نتایج جستجو برای عبارت :

کارمیدم دلی توقع نداشتم بری

‍ رفتی، دليل مختصری هم نداشتم
بیچاره من که دردسری هم، نداشتم
من را دوای عشق صدا میزدی ولی
وقتی دوا شدم، اثری هم نداشتم
آری ثمر نبود،به جز تجربه درعشق
حالا شکسته ام ، ثمری هم نداشتم
چون پادشاه بی کس و کاری که بعد مرگ
یک تخت مانده و پسری هم نداشتم
ای کاش بعد رفتن تو از کنار من
میشد که لااقل خبري هم نداشتم
حالا من و من و من و من مانده درخودم
بیچاره من که دردسری هم نداشتم
#حمید_رفایی
⛭@hamidrefaeipoem
روانشناسی پرتوقع ها.
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که انتظار جواب پیامی را بکشید که فرستاده اید؟
اگر پیش آمده، پس شما جزو دسته ی آدمهای بسیاااااااااار پرتوقع هستید.
آدمهایی که توقع دارند؛ انسانهای دوروبرشان یا حرفی را نزنند و یا اگر زدند حداقل خلاف آن عمل نکنند.آدمهایی که توقع دارند؛ چون توی زندگی کسی سرک نمی کشند، بقیه هم سرشان توی زندگی خودشان باشد.آدمهایی که توقع دارند؛ جواب خوبیهایشان نه با خوبی، که حداقل با بدی داده نشود.آدمهایی که
این روز ها به درجه ای از درک رسیده ام که درک می کنم چقدر دعوا ها،تنفر ها،زشتی ها،پلیدی ها و هر چیز نا مثبتی که در محیط اطرافمان وجود دارد بی ارزش است،زندگی این روز ها برایم شیرین است،اما نه مانند عسل که از بچگی شیرینی اش دلم را زده.سبک بال تر شده ام،آزاد تر،رها تر و همه را مدیونم به آن سپید ریش بالای سرم که همه "خدا" صدایش می زنند:)
+شدیم پیشرفته و حرفه ای تو تئاترمون و بدجور سرمون شلوغ شده:) خدایا ممنون که دارم کم کم برا رسیدن به هدفم رو پای خودم
دقیقا نمیدونم چه حسی به کارش دارم
اما اصلا توقع نداشتم اصلا.
ک بلاکم کنه! منی که اصلا‌مزاحمشم نشدم 
واقعا چرا؟! دیشب قدر بود براش دعای خیز کردم
 
 
متاسفم برای خودم‌گه یکسال درگیز یه ادم‌نا شناس شدم و تاثیر بدی داشت‌چون درسمو نخوندم .
برای هیچکس مهم نیست من گوشی ندارم
یعنی اهمیتی نداره
واقعا برام تعجب برانگیزه که حتی خانوادمم از اینکه تو راه موندم چون گوشی نداشتم هیچ واکنشی نشون ندادن
فقط دعوام کردن چرا نگفتم دوستم منو میرسونه !!! من موندم دقیقا با چه وسیله ای بهشون اطلاع میدادم؟
حتی کسی که ادعا میکنه دوستم داره هم تلاشی نمیکنه 
براش مهم نیست
براش مهم نیست دارم با تلفن خونه بهش میزنگم
حتی نگفت بهم حتی شده پنجاه تومن کمک میکنه که گوشی بخرم
حتی نگفت گوشی قبلیتو بده تعمیر کن
 
تموم غصه‌ها از همون جایی شروع میشن کهترازو برمیداری و می‌ افتی به جون دوست داشتن تو.اندازه می‌گیریحساب و کتاب می کنیمقایسه میکنیو خدا نکنه حساب و کتابت برسه ب اون جا کهزیادتر دوسش داشتیزیادتر گذشتیزیادتر بخشیدیب قدر ی ذرهحتی ی ثانیهدرست از همون جاست که توقع شروع میشهو توقع شروع همه ی رنجاییِ که ما می‌ بريم
 
آقا من دیروز اومدم طبق عادت هر روزم آمار بازدیدم رو چک کردم یه لحظه برگام ریخت!
معمولا وقتی آپ میکنم نهایتا ۱۰۰ تا ۱۲۰ تا بازدید دارم بعد دیروز ۱۹۱
خب بالاخره خیلی وقت بود آپ نکرده بودم توقع نداشتم دیگه.:|
روزای معمولی در حد ۲۰ تا ۵۰ تا میره مثل امروز که تا الان ۴۸ تاست ولی خب دست اون ۳ نفر درد نکنه که دیروز ۱۹۱ نمایش برام ثبت کردن
خدا عوضت بده ننه ، خیر از جوونیت ببینی مادر!
لطفا برنگرد. خوشحالم این روزارو میبینم. خوشحالم این رویِ سکه تو دیدم. تو خیلی اون چیزی که من میخواستم نبودی. 
برنگرد. به راحتی و بی مزاحم به زندگیت ادامه بده. شک نکن که دیگه هیچوقت پی امی از من نمیگیری. چقد بدم اومده ازت که اینقد با احساساتم بازی کردی. میخواستی بري میرفتی چرا اینقد حرف بارم کردی. ازت رفتاری غیر از این توقع نداشتم
خوب دیگه بچه ها وقت رفتنه کاری ندارید با من .
خوبی بدی هرچی از من دیدید حلال کنید .
چمدونمو بستم که برم . کم کم باس آماده بشم واسه رویت :دی
بله دیگه من میرم اماده بشم که رویت بشم وعید بشه دیه :دییییی
چیه نکنید توقع داشتید که بگم میخوام وبمو ببندم هان ؟ واقعا که جای شما رو تنگ کرده بودم ؟ بروید توبه کنید به درگاه خدا :دی
از شما چنین توقعی نداشتم :دی
برم که دیر شد فعلا :دی
بسم الله الرحمن الرحیم
امشب گفتی خاله حنا زنگ بزن ماما» ولی موقعیتش رو نداشتم. خاله حنا رو دوست داری و او هم صادقانه عاشقته. برات بابت داشتن این خاله ی خوش ذات و مهربون خوشحالم. فقط حیف که اییینهمه ازش دوریم. حیف حیف. کاش کنار پدربزرگت یعنی بابام و مامانم و خاله هات بودیم تا می دیدی عشق خالصانه رو و با همه وجودت درک می کردی. عشق کسانی رو که می تونی با اکنیت خاطر به عشقشون اعتماد کنی.
چون نه تنها تو رو دوست دارند صمیمانه
بلکه عاشق تو هستند و حت
حاجت مهمی داشتم. می خواستم خودمو پیش خدا لوس کنم( کلا من لوسم)
هرچی فکر کردم، کاری نبود که فقط و فقط بخاطر خدا انجامش بدم.
یه چیزی به ذهنم رسید!
خدمت بدون توقع به همسر!
باید باهاش مهربونتر باشم، بیشتر محبت و اطاعت کنم و بیشتر از قبل مواظب حفظ حرمتش باشم.
واقعا از بین بردن توقع از همسر، خیلی سخته! نه؟
وقتی که زن و شوهر در پایان کار روزانه یا در وسط روز بهم می‌رسند، و همدیگر را می‌بینند، هر دو از هم توقع دارند که توانسته باشند محیط را شاد، سرزنده، قابل زیست و رفع کننده‌ی خستگی ساخته باشند. این توقع بجایی است. اگر چنانچه بتوانید این کار را بکنید، زندگی شیرین می‌شود. ۱۳۷۸/۱/۲۴
 
داشته‌ها و نداشته‌هایم را کنار هم گذاشتم، تصویر جالبی درست شد.
زمان داشتم، حوصله نداشتم ؛ اراده داشتم، باور نداشتم ؛ استعداد داشتم، انگیزه نداشتم ؛ عشق داشتم، معشوقه نداشتم ؛ دوست داشتم، رفیق نداشتم ؛ مادر داشتم، پدر نداشتم.
پ.ن| این روز ها تنها چیزی که از آن انرژی می‌گیرم، هایپ هست! و تنها امیدی که در حال حاضر سراغ دارم پسر دایی مادرم هست. اسمش امیده.
نمیدونم چرا چی شد که اون همه امیدم یهویی تبدیل به نا امیدی شد
هر وقت کسی بهم میگفت فقط بازیت داده هیچ عشق و دوس داشتنی در کار نیست من سریع با محکمی میگفتم من مطمعا هستم برمیگرده و اطمینان کامل به حرفم داشتم اینکه منو بازی ندادی
اما چی شد که الان هر چی فک میکنم میبینم همش خودمو گول میزدم شاید واقعا منو و احساسمو به بازی گرفتی (اخه هانیه تو  که همیشه به همه میگی از هیچ کسی هیچ وقت هیچ توقعی نداشته باشه) چرا ازت توقع دارم که برگردی؟! چرا توقع دارم ه
چند روز پیش ، موقع رانندگی ، یک پیرزن و پیرمرد از خیابان میخواستند رد بشوند ، بعد از اینکه من ایستادم ، که در آن موقعیت حق تقدم اصلا با آنها بود و من لطفی نکردم در حقیقت ، جفتشان ضمن رد شدن از خیابان با احترام خاصی از من تشکر کردند . 
این اتفاق باعث روشن شدن یک رشته افکار در من شد در همان لحظه ، به این شکل که : 
اگر رد می شدند و اینجور محترمانه تشکر نمی کردند آیا من ناراحت می شدم ؟
حالا که رد شدند و تشکر کردند حس خوبی در من ایجاد شده ؟ 
این رفتار محت
واقعا اگر یه مدت نبودیم یا به هر دليلی نشد پست های بقیه رو بخونیم و نظر بدیم، وقتی اومدیم باید بیایم از بقیه بابت اینکه این مدت نبودیم، معذرت خواهی کنیم؟
معذرت خواهی کردن» در این باب، ایجادِ توقعِ متقابل نیست؟
در عرف وبلاگنویسی، نباید ایجاد توقع» به عنوان احترام به مخاطب»، تلقی به قبول بشه!
چرا؟ چون توقع داشتن از دیگران در عرف اخلاقی، ریشه خیلی از رذایل اخلاقیه، مثلِ بدبینی، بدگمانی، حساسیتهای آزار دهنده.
"آی چرا وقتی رفتی چند روز ن
رتبه ها اومد
مبارکتون باشه .
نمی دونم باید به خودم تبريک بگم یانه ؟شایدم بایدصبرکنم تا شهریور ببینم چی پیش میاد؟شایدم توقع من زیاد.نمی دونم
رتبه م نمی گم خوب شده ولی ازچیزی که بعد جلسه فک میکردم بهترشده اول که رتبه ها اومد ققط زل زدم به رتبه م هیچ حس خاصی نداشتم یکم گیج بودم یکم که چه عرض کنم .ازم سوال میپرسیدن اصلا نمی تونستم جواب بدم
بعدش کم کم که ویندوزم بالا اومد یه حس خوشحالی اومد سراغم خواهروهمسر خواهر عزیز زنگ زدن پرسیدن چی کارکرد
اوضاع می توانست از این هم بدتر باشد. اگر هیچوقت با گربه ام آشنا نمی شدم، اگر هیچ وقت نمی نوشتم، اگر تحت تاثیر آدم های اطرافم تمام وقتم را به فیلم دیدن می گذراندم، (فیلم دیدن چیز بدی نیست اما علاقه ی من نیست حقیقتا.) اگر نرمالو نبودم، اگر لذت کتاب خواندن یواشکی را درک نمی کردم، اگر نایاب و دست نیافتنی ام را نداشتم، اگر به زور خواهرم باشگاه نمی رفتم، اگر عزمم را جزم نمی کردم برای وبلاگ زدن، اگر خیلی از آدم های اضافه را حذف نمی کردم، اگر خودم نبودم
.
توی اجتماعی که ویژگی‌های خوب واقعی آدم‌ها فهمیده نمیشه، چطور میشه توقع داشت که چیزهایی مثل مدرک، پول و زیبایی آدم‌ها رو بالا نبره؟ چطور میشه توقع داشت شعور و اخلاقیات معیار باشه وقتی حتی درک درستی ازشون نداریم؟ (به بهانه اینکه یک نفر خاص دکتر صدام زد و خوشحال شدم و بعد فکر کردم که وای‌ از اون لحظه‌ای که به خاطر یک مدرک و چند سال درس خوندن بخوام خودم رو بالاتر ببینم. )
یهویی اومدمااااا!!!!
خودم از خودم توقع نداشتم ک الان بیام!!
قرار بود بعد از کنکور بیام اینجا و کللللییییی کار انجام بدم و کلی حرف بزنیم و کلی بنویسیم و کلی.
کلا برامون چیز دیگه ای درنظر گرفته شده بوده انگار!!!
بخاطر یه سری مشکلات فنی ک قولشو دادن ب زودی حلش کنن برام، نتونستم بیام تالا. الآنم دیگه با یه دستگاه دیگه ک مال من نیست اومدم تا بازگشت شکوهمندانه ی خودم رو اعلام کنم و بگم دلم حسابی واسه اینجا و خصوصن فضای تیرماهیش تنگ شده. دلم واسه همه
یه حس درونی میگهتو نمی تونی، دیر به خودت اومدی و دیر شروع کردی، خیلیییی دیرِ برای جبران و رسیدن به موفقیت
اما یه حس دیگه میگه
اگه تو واقعا بخوای، اگه هدفت برات مهمه، توی این زمان کم هم میتونی همه چیزُ جبران کنی.تو میتونی عالیترین بشی.

#کی بشه این ناامیدی و این بی انگیزگی از زندگی من بره بیرون.:/
##من میتونم! میتونم بشم اون چیزی که میخوام و اون چیزی که ازم توقع دارن(از خودم توقع دارم)
اوضاع می توانست از این هم بدتر باشد. اگر هیچوقت با گربه ام آشنا نمی شدم، اگر هیچ وقت نمی نوشتم، اگر تحت تاثیر آدم های اطرافم تمام وقتم را به فیلم دیدن می گذراندم، (فیلم دیدن چیز بدی نیست اما علاقه ی من نیست حقیقتا.) اگر نرمالو نبودم، اگر لذت کتاب خواندن یواشکی را درک نمی کردم، اگر نایاب و دست نیافتنی ام را نداشتم، اگر به زور خواهرم باشگاه نمی رفتم، اگر عزمم را جزم نمی کردم برای وبلاگ زدن، اگر خیلی از آدم های اضافه را حذف نمی کردم، اگر خودم نبودم
 
عاقا علیکُم بـِـ اپلیکیشن طاقچه!
یه مسأله همیشه دارم که چرا نمیشه PDF کتابای جدید رو خرید؟
خیلی لطف کنن بعضی سایت ها فروش اینترنتی کتاب کاغذی دارن، اونم گاهی تو انبارشون موجود نیست و ازین بساط ها!
حالا اینا به کنار!
توقع نداشتم یکی از کتاب های تخصصی ای که لازم داشتم رو بتونم کلا پیدا کنم!
 
به عنوان تیری در تاریکی سرچ کردم طاقچه داشتش!
به صورت اتفاقی کتابهای اون انتشارات هم 50% تخفیف زده بود، دیگه عیشم تکمیل شد
 
خلاصه یه چرخی بزنید تو طاقچه! حت
ما اگر پیچیده ترین و غیر محتمل ترین موارد و اتفاقات و جریاناتِ تمام دوران، یعنی چه گذشته و چه آینده را داشته باشیم، توقع داریم که همه ما را درک کنند! هرکس هم درک‌ش نکشد ما شانه بالا می‌اندازیم و لبانمان را به پایین کش می‌دهیم که مگر چه چیز عجیب و غریبی بود که درک نکرد! اما نوبت به خودمان که می‌رسد، درک نمی‌کنیم! اصلن متوجه نمی‌شویم! غریب است، نمی‌فهمیم، درک‌مان، به دَرَک می‌رود.
4
امروز خوش اخلاقم میخوام سلام کنم! خب بريم ببینیم چه خبراس. امروز یه کلاس داغون داشتم که خوشخبتانه کنسل شد، واقعا عجیبه که اون لحظه دلم میخواست با همون مقدار عظیم خوشی از دنیا برم! بعدش با خوابیدن برای این مناسبت جشن گرفتم و الانم که در خدمتم دیگه. 
نزدیکای تولدم داره میشه و من به هیچ وجه فکر نمی کردم که انقدر برای بقیه مهم باشم و دوستم داشته باشن. نه اینکه خیلی باشه ولی خب توقع نداشتم دیگه. من کلا توی زندگیم تولد درست و حسابی نداشتم اونم به خاط
فیلم زندانی‌ها ده‌نمکی به فوق العادگی دیگر فیلم‌هایش نبود، امّا ارزش دیدن و وقت گذاشتن را داشت. می‌دانید وقتی ما ده‌نمکی را با سری اخراجی‌هایش که هنوز هم که هنوز است جذاب است می‌شناسیم، توقع بالاتری از او داریم.(هر چند که به اخراجی‌ها هم نقد‌هایی داریم).درون‌مایه و تم فیلم زندانی‌ها خوب است مخصوصا که با نگاه طنز با آن برخورد شده است ولی توقع از ده‌نمکی بیشتر بود که چیز بهتری از آب دربیاورد . البته این‌بار آقای ده‌نمکی به مفهومی روی
زمان همیشه به تغییر آدم ها کمک کرده! زمانی نمیگذره که میبینیم دیگه اون آدم قبلی نیستیم و یه جورایی فرق کردیم؛ گاهی بهتر و گاهی متاسفانه بدتر!
ولی تو همه ی این تغییرها همیشه حسابم با او فرق داشته و داره و ان شاءالله خواهد داشت!
من هیچ وقت حس و حالم با امام رئوفم عوض نشده 
هیچ وقت دوست نداشتم تو حرم عکس بندازم چون حس میکردم وقتم تلف میشه
هیچ وقت دوست نداشتم جز برای غذا و استراحت و استحمام تو هتل باشم
هیچ وقت دوست نداشتم فقط یه جا بشینم و بعدش پاشم
چند ساعت تا سال تحویل مونده.دعا زیاد یادمون دادن اما من میگم بعد سلامتی و آرزوی عمر طولانی واسه عزیز هامون باید بخوایم بتونیم انسان بمونیم به نظرم قشنگترین دعا همینهاگر کسی انسان بمونه میشه ازش توقع وفاداری و صداقت و وجدان و معرفت و داشت .وگرنه چرا ما از بقیه موجودات این توقع و نداریم؟؟؟؟
هرچند که خیلی از حیوون ها ایم ویژگی هارو دارن
نمیدونم دردم چیه!
نشستم can kenarim/murat boz گوش میدم و غم عالمی که نمیدونم‌منشاش چیه آوار شده سرم 
شایدم میدونم و خودمو زدم به اون راه.
نوتفیکیشن هارو میبینم و میخونم و بی جواب رد میکنم. ااثرات قرنطینه نیست و من تمام این روزها سر کار بودم تنها فرقش با قبل کم شدن دو ساعته زمانشه
یه چیزی درست نیست انگار!.خیلی وقت بود توقع ام‌از آدما پایین بود ولی چند دقیقه پیش حس کردم انگاری این موضوع و فراموش کرده بودم .
#یادت باشه هر کار میکنی طبق روحیات خودته!منتظر
یکی از بزرگترین دروغ های دنیا، عشق است. البته منظور این نیست که عشق زمینی وجود ندارد. اکثر کسانی که ادعای عشق دارند، بعد از رسیدن به هدف، فرد مقابل خود را اذیت می کنند، باعث رنجش خاطر او می شوند، آزارش می دهند و فقط به فکر خود خودخواه خویشتن اند. در حالیکه عشق سراسر احترام، ایثار و مهربانی است. عشق در ذات خود نوعی غنا دارد. در عشق توقع و انتظار وجود ندارد. روابط آدم ها در زمین وقتی می تواند اسم عشق به خود بگیرد که رنگ و بویی خدایی داشته باشد، زیر
2449 - آرش سبحانی» خواننده فراری و حامی تحریم ملت ایران که شهدای مدافع‌حرم بخصوص شهید محسن حججی» را تروریست نامیده بود، با اعتراف به ناتوانی گروه‌های اپوزیسیون در راه مبارزه با نظام جمهوری‌اسلامی گفت اگر اپوزیسیون خارج نمی‌تواند بر سر تحریم رسانه‌ برونمرزی نظام به توافق برسد، توقع میدان میلیونی» داشتن خنده‌دار است!منبع: www.yon.ir/mzdr103
دانلود فایل اصلی
توقع خوب بودن در تمام لحظه ها را از کسی نداشته باش توقع آرام بودن و خوش رفتار بودن حق اشتباه را به تمام آدم ها بده حق بد رفتاری، تندی ، و عصبانیت! حق اشتباهات کوچک ، بزرگ و حتی جبران ناپذیر! واقعیت اینگونه است که رفتار آدم ها به مرور اتفاقاتی که برایشان می افتد تغییر میکند به مرور درد ها و سختی ها و رنج های کوچک و بزرگی که زندگی به ان ها تحمیل میکندمثلا تو نمیدانی دیروز برای من چگونه بود؟ پریروز ، هفته پیش اصلا حس آدم ها ، روی پیشانیشان ح
آمده‌ام بنشینم به حساب و کتاب. آمده‌ام تا یکبار هم که شده، با خود روراست بوده باشم. 
من کِی از لقمه‌ی آماده‌ای گذشته‌ام که حالا توقع گوشهٔ چشمی دارم؟ من کِی از راستی خودداری نکرده‌ام که حالا توقع سربلندی می‌برم؟ من کِی با فرازی به غرور نرسیده‌ام که حالا توقع ناامیدنشدن از نشیب را دارم؟ من کِی فتح خیبر کرده‌ام که حالا منتظر دژهای استوار قلبم باشم؟ من کِی صبر داشته‌ام که توقع عفو دارم؟ من کِی استوار مانده‌ام که حالا انتظار سبکباری دارم
آمده‌ام بنشینم به حساب و کتاب. آمده‌ام تا یکبار هم که شده، با خود روراست بوده باشم. 
من کِی از لقمه‌ی آماده‌ای گذشته‌ام که حالا توقع گوشهٔ چشمی دارم؟ من کِی از راستی خودداری نکرده‌ام که حالا توقع سربلندی می‌برم؟ من کِی با فرازی به غرور نرسیده‌ام که حالا توقع ناامیدنشدن از نشیب را دارم؟ من کِی فتح خیبر کرده‌ام که حالا منتظر دژهای استوار قلبم باشم؟ من کِی صبر داشته‌ام که توقع عفو دارم؟ من کِی استوار مانده‌ام که حالا انتظار سبکباری دارم
نمیخواستم به چشمهایت نگاه کنم، نگاه کردن را دوست ندارم ادم چیزهایی که نمیفهمد را دوست ندارد مثلا نگاه تو که نمیدانم بی تفاوتیست علاقه است یا چیزهای ناخوشایند دیگر یا مثلا مسائل PHشیمی که فرقی نمیکند چند بار بخوانم ، نمیفهمم نه نگاه تورا نه شیش سری مسائل را. نمیخواستم دستم به لبه یقه ات بکشانم لمس کردن حالم را خوب نمیکند ته دلم را هم میزند مثل قیمه که وقتی لپه ای زیر دندانم قرارمیگیرد ته دلم هم میخورد. نمیخواستم بگویم حال خوبی ندارم گفتن حال خ
از ادم نباید چیزایی ک حتی به فکرش نمیرسه رو توقع داشتحالم از همه ی لیتمنا بهم میخورهحالم از اینکه مستقل نیستم بهم میخورهحالم از اینکه وابسته به مکانم و نمیتونم تو خونه درس بخونم بهم میخورهشاید اگه شخصیت بد میشدم مث تانوس میشدم:/ با اینکه از دکتر استرنج و تونی و ثور خیلی خوشم میادحالم از اینکه تصمیمای زود میگیرم بهش میخورهحالم از اینکه خانواده هنه اش مراعاتمو میکنن و واضح رو راست نمیگن خیلی چیزا رو بهم بهم میخورهحالم از اینکه دارم اینارو می
سلام
من رشته دبیرستانم تجربی بوده ولی دانشجو یکی از رشته های علوم انسانی هستم، الان دارم تلاش میکنم که پول هام رو جمع کنم تا پول مشاور و آزمون آزمایشی رو برای کنکور 400 جمع کنم و مطمئنم یه رتبه خیلی عالی میارم . 
اما مسئله ای که هست اینه که من اعلام کردم که هدف هام نمردن و دارم براشون میجنگم، بقیه با توجه به چیزهایی که در موردم میدونن مطمئنن که به هر چی بخوام میتونم برسم. من هیچ کس رو به جز خدا پشت خودم نداشتم، الان دیگه دوستام و اون هایی که یکم
دانلود گلچین بهترین ریمیکس آهنگهای شاد قدیمی دهه (50 و 60 و 70) برای عروسی و رقص 2019 – 97
بزرگ ترین سوپرایز وب سایت رز موزیک، دانلود بهترین ریمیکس آهنگهای شاد قدیمی دهه 50 و 60 و 70 و 80 و 90 برای ماشین و عروسی و رقص با کیفیت بالا بصورت یکجا بهمراه پخش آنلاین.
این مجموعه قطعا بهترین گلچین از ریمیکس آهنگهای شاد قدیمی است امیدواریم لذت ببريد و با دوستانتون به اشتراک بگذارین و نظر خودتونو با ما در میان بگذارید.
تمامی آهنگ ها مجار می باشد”
تمامی حقوق این

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها