نتایج جستجو برای عبارت :

پسری ک عاشق دختر ۱۰ ساله

دخترم عاشق خانواده شوهرش شده
مادری هستم 40 ساله، دو دختر دارم 18 و 8 ساله. از روزی که دختر بزرگم ازدواج کرده با بی‌احترامی‌های شدید به پدرش و من و حسادت به خواهر کوچکش، باعث ایجاد بی محبتی در خانواده و سبک کردن شوهرش شده است. جوری رفتار می‌کند که انگار خانواده شوهرش از همه بهتر هستند و ما از آن‌ها کمتریم. بدجور عاشق خانواده شوهرش شده است. این روزها دختر کوچکم هم رفتارهای او را الگو قرار داده است و از روزی‌ می ترسم که دختر کوچکم دیگر خانواده خو
چه حسی داری بعد از چند ماه چت کردن تو اینستا بفهمی طرف پسر بود نه دختر
اخه چرا دوره زمان برعکس شده ؟! دخترا عکس پسرا میزارن روی پرفایل پسرا عکس دختر ؟! 
حالا اینا کار ندارم قصد توهین به پسرا ندارم ولی آیا میشه پسر سریال کره ای ببین ؟ ( بله پدر من عاشق دونگ یی و جومونگ ) اینم به درک مگه میشه پسر عاشق دختر کره ای بشه ؟( جز جناب بی نام )  و از همه مهم تر  مگه میشه پسر  ادمین فن دختر به نام مین یانگ بشه؟! 
اخه چرا ؟!
قیافه فعلی من 
جدیدا به جایی که از طرف
سلام
من الان نزدیک یه ساله که این وبلاگ رو دنبال میکنم، یه سوالی برام پیش اومده، البته خودم هم نسبت به سوالم نظرم رو میگم، خوشحال میشم بقیه هم نظر بدن.
در این یه سال اکثر پست های که در مورد ازدواج و دوستی و عشق عاشقی و . که در این فازها بودش، رنج سنی سوال کنندگان 18-24 بود و مثلا گفته شد دختر نوزده ساله یا پسري بیست سال هستم و عاشق شدم چیکار کنم.
ولی نکته بد ماجرا اینکه احتمال اینکه این ها بهم برسن خیلی کمه، اون هم به دلایل متعدد اما من هرگز ندیدم ا
آقا الان من در سن و سال و دوره خیلی جالبیم. هر روز عاشق یه پسر جدید میشم و به قبلی تقریبا بی حس:) هر کی جذاب تر باشه میشه کراش جدید:)))
حالا جالب اینجاست که به عنوان یه دختر عاشق خوشگلی های تپلی پسرا میشم.
اون یکی عاشق لپش بودم. این یکی عاشق بازوش. یکی دیگه هم بود که اون اصن سوپر سکسی بود. هزاران دختر روش کراش داشتن لامصب:) یچیز تو مایه های گاسلینگ بود.
خدایا خودت اخر عاقبت مونو بخیر کن
یه پسري از نزدیکامون با یه خانمی که یه بچه 5 ساله داشت و طلاق گرفته بود ازدواج کرد هر چی دور و بریا بهش گفتن نکن نکن گوش نکرد میگفت دوسش دارم  
الان از همون خانمه یه دختر 18 ساله داره ولی 7 ساله پیش زن دوم گرفت . وقتی زن اولش فهمید گفت من تو رو دوس دارم و به عشق تو شک ندارم ولی دوس داشتم با یه دختر ازدواج کنم . حسرتش به دلم مونده بود . الان از زن دومش یه دختر 6 ساله داره ولی دیگه نه پیش زن اولش مونده نه دوم . هیچ کدوم و طلاق نداده. انگار از همه جا رونده
ای دختر خسته از آدمیان نمایش گر، ای دختر خسته از آمدن های زود رفتن. به من گوش کن. گوش کن به این پسر که در راهت می دود. می دانم هم جنس من بودند آنهای که از شانه های تا ابد گفتن اما باعث شدن که چشمایت به گریند بخاطر گوش های که فقط دروغ می شنیدند. ای دختر پر غرورِ مهربان، ای دختر تنهای عاشق. به من گوش کن. گوش کن به پسري که هم یار غم هایت گریه کرده. می دانم هم جنس من بودند آنهای که برایت می سرودند اما عشقشان به تو فقط در نوشته های مانده بود که حسی نداشتند.
دارم فکر میکنم بزرگترین هنر یک زن چی میتونه باشه و بنظرم جوابش :عاشق بودن!
یک زن باید بلد باشه اونقدر عاشق باشه که بتونه طرفش عاشق خودش کنه عاشق باشه و این عشق توی زندگی و وجودش بچه هاش پرورش بده.
این یک هنر بزرگه. هنری که من ندارم و هیچ بویی ازش نبردم!
به خودم که نگاه میکنم میبینم شبیه یک زن ۴۰ و خرده ای ساله ام که مفهوم زندگی براش شده پخت و پز ،نطافت خونه، رسیدگی به امور بچه ها و. و چیزی از عشق و محبت نمیددونه.هیجی از جذابیت نمیدونه.
شاید بش
سلام
در ابتدا از همه ی اون هایی که میخوان برام وقت بذارن ممنونم.
راستش دختری هستم ۲۳ ساله و دانشجو، ۳ سال پیش عاشق پسري شدم و تقریبا ۳ ساله با هم هستیم، این آقا پسر همونی بود که من میخواستم، از لحاظ شخصیت، پاکی، قیافه، خانواده خوب و . .
از لحاظ مالی هم حدودا هم سطحی هستیم، خوش حال بودم، عاشق کسی هستم و خدا کسی رو سر راهم قرار داده که مثل بقیه پسرها نبود، مثل بعضی از پسرها نیست که هر روز با یه دختر باشه یا دنبال هوس، منم به جز اون به کسی فکر نمیکن
امروز شاهد عقد دو کبوتر عاشق بودم
دخترخاله ی ما چند سالی بود دل در گرو آقایی داده بود و عاشق شده بود.این آقا هم عاشق دخترخاله ی ما
بعد از چند سال بالاخره به هم رسیدن و امروز اسمشون رفت تو شناسنامه ی هم
ان شالله همه ی دختر پسرهای سایت خانواده برتر ازدواج کنن و همه ی کبوترهای عاشق به هم برسن.الهی آمین.
با سلام و عرض ادب
من پسري هستم که هفده سال دارم، سال آخر هستم و بسیار هم مذهبی هستم. مدتیه دلم میخواد عاشق بشم. یعنی در واقع عاشق نیستم اما دوست دارم عاشق بشم. اما یه نکته ای که باید به خدمت تون برسونم اینه که من حتی حاضر نیستم نگاه عادی و بدون لذت هم به دختران و خانم های جوان بکنم. یعنی جلوشون همیشه سرم رو پایین میندازم و به جای دیگه نگاه میکنم.
حالا برادرای بزرگوارم، میشه راهنماییم کنید که اگه عاشق شدن گناه نیست، چطور میتونم عاشق بشم؟، اصلا عا
 
مشکلی که من الان چند ساله که پیدا کردم،
اینه که،
 
واقعا نمیفهمم ازدواج به چه دردی میخوره.
 
یعنی پوینت کاغذ امضا کردن چیه؟
 
چرا من باید کاغذ امضا کنم و خودم و بقیه رو توی دردسر احتمالی بندازم و شاید علاقه م به شریک زندگیم بعد ازون ازدواج کم هم بشه و حس کنم محدود شدم یا حالا وای چه خبره؟! که چی بشه؟! وقتی که میشه بدون کاغذ هم عاشق بود و با علاقه بیشتری زندگی کرد؟
 
الان این روزها کشورهای بسیاری دوست دختر پسري یا نامزدی رو به اندازه ازدواج قبول
عصر جمعه است. بنان می‌خواند "تنها تویی، تنها تویی در خلوت تنهایی‌ام."و من انگار مادری هستم سی و چند ساله، در آشپزخانه ای که لبه پنجره اش پر از گلدان‌های رنگی است. و من با وسواس، رومیزی گرد کوچک روی میزی که از سال‌های دور آمده است را بارها مرتب می‌کنم و برای عصرانه شیرینی کودکی‌هایم را درست می کنم. آرد و شیر و خاکشیر و تخم مرغ و محبتی که از آن روز‌ها برایم مانده.سال‌ها بعد که مادری سی و چند ساله‌ام، آرام‌تر شده ام و سازگاتر و از لجبازی‌های
دو دختر 29 ساله که می خواهند میکانیک شوند
اخبار جالب-مجله زیبا -  این عکس را آقای محمد بابایی عکاس ایرنا گرفته و در شرح شان نوشته است: کیانا یار، لیسانس حقوق و نیلوفر فرهمند، کارشناس گرافیک است. هر دو دختر ۲۹ ساله هستند و تصمیم گرفته‌اند مکانیک شوند. آن‌ها پنج ماه است آموزش مکانیکی را در یک تعمیرگاه ماشین‌های سواری شروع کرده‌اند.
منبع:پرشین وی
دیشب هم اتاقیم حرف هایی زد ک ب شدت منو متعجب کرد!
دختر 31 ساله داره بهم میگه ک با ی پسر 22 ساله اینترنتی آشنا شده و داره میره سر قراار و پسره عاشقش هست!! ینی داریم اصلا؟! پسره ی شهر دیگه س-سال سوم لیسانس. هم اتاقی من دکتری فلسفه داره و داره ارشد مجدد میخونه تو رشته روانشناسی!
انقدر راحت کلمه عاشقم شده رو ب کار می برد ک شاخ هام زده بود بیرون. هر شب ساعت 7 میره پارک لاله. میگفت شب ها اونجا بهتر درس میخونم. ولی دیشب کاشف ب عمل اومد ک اونجا با ی جمع پسرها دو
جسد دختر ۵ ساله بیدگلی در رودخانه علوی پیدا شد↙️ آخرین مفقودی سیل اردهال، ساعت ۳ بامداد در پشت سد کوچک خاکی رودخانه حدفاصل علوی تا علی‌آباد کشف شد.این دختر ۵ ساله که جنازه مادرش نیز چند ساعت زودتر در فاصله ۵۰۰ متر پایین‌تر پیدا شده بود، با تلاش نیروهای امدادی و مردم کشف شد.شایان ذکر است، سیل کم‌سابقه اردهال که به سیل دره قتلگاه مشهور است، حدود ساعات افطار روز هشتم رمضان جاری شد و علاوه بر خسارات مالی، جان یک زن جوان و یک دختر را گرفت.
سلام
من یک پسر 33 ساله هستم که شرایط ازدواج برام فراهم شده و خوشبختانه وضع مالی خوبی دارم (خونه و ماشین ) و من در زندگیم تنها یک بار عاشق شدم، اونم عاشق یک بازیگر زن مجرد، من تنها اون چهره  یا اون آدم به قلبم تپش میده و دختر های دیگه که مادرم پیشنهاد میکنه رو نمیتونم عاشق شون باشم و حس عشقی بهشون ندارم.
تا حالا  دختری هم ندیدم شباهتی به ایشون داشته باشه و معلوم نیست بعد ها بتونم ببینم یا نه، انگار رفته تو مغزم که حتما باید با این چهره ازدواج کنم و
#من_او
مَنِ او »
نویسنده: #رضا_امیرخانی
خلاصه:داستان مربوط به خانواده فتاح‌ها از خانواده‌های ثروتمند و مذهبی تهران قدیم است. حاج فتاح دو نوه‌اش -مریم و علی- را بسیار دوست دارد و همیشه سعی می‌کند لوطی‌گری را به آن‌ها یاد دهد. داستان بر محوریت علی فتاح می‌چرخد، پسري که عاشق دختر کلفت‌شان -به نام مهتاب- است. در پِیِ کشف حجاب، مریم به فرانسه می‌رود و بعد از مدتی مهتاب نیز به پیش او می‌رود و علی هم‌چنان عاشق است و مهتاب هم‌چنان عاشق است اما
 ربودن دختر سه ساله افغانستانی در میدان خراسانرئیس پلیس آگاهی تهران جزئیات نحوه نجات دختربچه سه ساله از دست زن آدم ربا را تشریح کرد.به گزارش رنا» به نقل از ایسنا، سردار علیرضا لطفی در حاشیه بازگرداندن باران سه ساله به خانواده‌اش در جمع خبرنگاران گفت: ششم بهمن ماه امسال در گزارشی از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اعلام شد
ادامه مطلب
سلام
سال نو مبارک 
ممنونم از این که اهمیت میدین و وقت میذارین برای دوستان هم وطن تون و در مورد دغدغه شون فکر میکنید و نظرتون رو میدین، من یه دختر 21 ساله هستم و  مثل همه عاشق ورزش و طبیعت و تفریح و گردش.، یه موضوعی ذهنم رو درگیر کرده، امیدوارم جوابم رو بگیرم. 
راستش همیشه شنیدم از پدر و مادرم که رابطه های دوستی با جنس مخالف همیشه به جاهای باریک کشیده میشه و دختر آسیب میبینه و .، و هدف پسر از ایجاد این رابطه فقط و فقط رابطه ی جنسی هست. 
اما این حر
سلام 
اگه به یکی از دختران فامیل نزدیک، خیلی علاقمند بشین، مثل دختر دایی، چطور بهش میگین که ناراحت نشن، اولین قدم هایی که باید برداشته بشه چیه ؟ وضع اقتصادیم بد نیست و خونه و ماشین رو دارم خدا رو شکر.
خواهشا کمکم کنین خیلی دوسش دارم.
مرتبط:
من عاشق دختر دایی هام شدم
این که به دختر دایی 15 ساله م علاقمندم و باهاش چت می کنم کار درستیه ؟
دوست دارم برادرم و دختر داییم با هم ازدواج کنن ولی .
فکر دختر داییم نمی ذاره که درست درس بخونم
نگرانم با احساسات
انگارکه رفتگر کوچه ی عباسی عاشق ایوانکا دختر ترامپ شده باشد.
انگار که ماهی حوض نقاشی عاشق گربه ی دنیای ادمها شده باشد.
انگار که پروانه ای با بال رنگین کمانی عاشق در سرد و اهنی خانه ی ماشده باشد 
انگار که سیاهی عاشق سپیدی شده باشد 
انگار که روز عاشق شب شده باشد وماه هرشب و هرشب خواب خورشید را دیده باشد 
انگار تمام مسیرهای بن بست جلوی راه یک نفر سد شده باشد
همانقدر دوری همانقدر سردی همانقدر نشدنی
لامصب
متن:پرهام جعفری
دست های تپل خجالتی اش را قایم می کرد. دست های کوچک، پاهای کوچک که هی صدای ریتمیک دست کوچولو، پا کوچولو، گریه نکن بابات میاد را در ذهنم می خواند با صدای کودکانه و زیبا و شیرین. 
می دانستم گریه می کند. گریه که حتما نباید اشک داشته باشد، بازتابی در چهره داشته باشد! گریه ی بدون علائم هشدار دهنده هم وجود دارد.
دختر بودن یک چیز اعجاب انگیز است. بی نظیر است. نمی گویم خوب است یا بد. نمی گویم باید باشد یا نباشد. فقط بدانید دختر بودن از عجایب کشف نشده ی موجو
دختر بچه ۶ ساله بود که عاشق رنگ های دخترونه بود   . 
قرمز  و صورتی و  
اما الان چی ؟!
اون رنگا دیگه براش هیچ درخشش ندارن 
چرا ؟!
چون داره سرد میشه داره می شکنه. 
یکی از رویاهای اون زندگی کردن تو خونه این که تمام دیوارش از رنگ سیاه پر شده باشه ؛)
 
[داستان سی‌ و سوم]نام #داستان: #شب_های_روشننویسنده: #فئودور_داستایفسکی.تنهایی، از یک مردْ متروکه ساخته. با جهان کنار نیامده است. در افکارش زندگی می کند. راه ها را همه بن‌بست می پندارد. و در همین زمان است، که در پیاده روی های شبانه اش با دختری آشنا می شود. مردْ زمانه اش را نمی شناسد؛ و خودش را نیز. دختر هم در انتظار کسی مانده است. چهار شب در زمانی مقرر باید در محلی به انتظار معشوقه ی دختر بایستند. و این، تنها از یک مرد مجنون و یک دختر عاشق بر می آید.
× حاضر نیستم دیگه تلاش کنم! برای دکتری. اینکه هر سال با یه رتبه ی خوب دعوت به مصاحبه نمیشم داغونم کرده. لعنتیا، لعنتیا، لعنتیا
×× کم نمیشه، غمم رو میگم، از چهارشنبه تا همین الان بغض دارم، بی اختیار گریه ام میگیره، هیچ فکری هم نمیتونه آرومم کنه. من یک دختر سی و یک ساله ی عاشق گیاهشناسی ام. چه کنم؟
سلام
به شخصه به روز دختر هیچگونه اعتقادی ندارم، محدودیت، ممنوعیت، اینکارو بکن، اونکار رو نکن، موتور سوار نشو، دوچرخه سوار نشو، حق استادیوم رفتن نداری، حق بدون اجازه ازدواج کردن نداری، حق انتخاب پوشش نداری و تازه  اینا برای جامعه است، جامعه ای که پسري رو تربیت میکنه تا به دخترش به خواهرش بگه حق نداری از خونه بری بیرون، حق نداری با دوستات رفت و آمد داشته باشی، حق نداری دیر بیای خونه . واقعا روز این دختر مبارکه؟ البته که روز دختر برای اونایی
✨جهت تبیین  آیه إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ » و مقایسه آن با  وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ»✨انسان نسبت به پروردگار خود بی میل است ولی نسبت به امور مادی  که بنا به تصورش خیر است، مشتاق است
ماجرای #درس_اخلاق دختر ۱۱ ساله به مسافران اتوبوس به نقل از حاج آقا #قرائتی:
 در ستاد نماز گفتیم، آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید، برای ما بنویسید. دختری یازده ساله نامه ای نوشت، همه ما بُهتمان زد. دختر یازده
جریان رها دختر ایلامی و ازدواج با مرد 50 ساله چیه
جریان رها دختر ایلامی
جریان رها دختر ایلامی
پیرو انتشار خبری مبنی بر ازدواج یک دختر یازده ساله با مردی حدودا پنجاه ساله در ایلام، دادستانی مرکز این استان به موضوع ورود کرد.
خسروی زاد دادستان مرکز استان ایلام در گفت‌وگو با خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، اظهار کرد: پس از وصول گزارش به دادسرا، مدیرکل بهزیستی با دستور دادستانی مکلف به حل این موضوع در اسرع وقت شد.
http://apnaz.ir/raha-girl-ilam/
ادا
پسري که عاشقم شده، ازم خواسته دو سال بهش وقت بدم بیاد خواستگاریم چیکار کنم؟
 
سلاممن یه دختر 20 ساله و دانشجو هستم مدت 4 ماه پیش با پسري آشنا شدم نمیدونم چی شد که شیطون گولم زد و باهاش دوست شدم. قبلش با هیچ مردی حتی حرف نزدم.پسره هم قسم میخوره که عشق اول اون هستم. خیلی روم حساسه خیلی غیرتیه روم. ولی تا دیپلم بیشتر نخونده از زمانی که 6 سالش بود کار کرده ولی هنوز چیزی نداره ازم خواسته دو سال بهش وقت بدم بیاد خواستگاری.ولی بخاطر دور بودن شهر هامون نسب
شاید پیش بیاد که عاشق بشید و میشید
دختر اینقد دل رباست و خداوند قرار داده که همه رو مجذوب خودش میکنه
عاشق شدن هم این روز ها سخته از حیص اینکه دختر خوب گیر نمیاد و حتی از کجا پیدا کنی.
امروزه مردم دنیا اینقد بیخیال اند
که کارهای بد و بی شرمانه میکنن از این رو که خدا نمیبیند.
همتون یه روزی عاشق میشید
حالا تو دانشگاه /مدرسه/خیابون و.
فقط تحمل و صبر میخاد که داشته باشی.
انشالله زود به خانوم آیندتون برسین

*عرفان ترانه
با سلام خدمت همه ی خانواده برتری های عزیز
من پسري ۲۲ ساله هستم که ترم ۶ مهندسی مواد و متالورژی هستم و دانشگاه سمنان درس میخونم. حدودا یکی دو هفته ای میشه که با دختری از طریق توییتر آشنا شدم و بعد از گذشت دو سه روز اکانت تلگرامش رو ازش گرفتم و توی تلگرام باهاش در ارتباطم.
این دختر ۱۸ سالشه و با وقار هستش و بسیار گرم و شوخ طبع هست. من یه جورایی فکر میکنم که به این دختر علاقه پیدا کردم و واقعا میخوام باهاش ازدواج کنم ولی هر چی فکرش رو میکنم میبینم کل
این حجم از پسر دوست بودن در من بیداد میکنه، علتش اینه مامانم از بس عاشق پسردایی و پسرعمه و پسرعمو و. همچیه منه ! 
 انگار ژنتیکیه ! عزیز جون هم عاشقِ پسر بود مامانم ِ منم.
چون طرف بابا اینا همه دختر دوستن، مادرشوهر مامانم عاشق دخترش بود:/
یک عدد فسقل 7 ماهرو کشتم من ،اونقدر لپ کشیدم ،اونقدر بوسش کردم ، اونقد بازی کردیم که جفتمون زودی خوابمون گرفت ،
بهش میگم : پسري قند عسلی جیگری قندی نباتی آبنباتی 
از ذوق موهامو میکشید
صورتمم چنگ انداخت فسقلی!
این حجم از پسر دوست بودن در من بیداد میکنه، علتش اینه مامانم از بس عاشق پسردایی و پسرعمه و پسرعمو و. همچیه منه ! 
 انگار ژنتیکیه ! عزیز جون هم عاشقِ پسر بود مامانم ِ منم.
چون طرف بابا اینا همه دختر دوستن، مادرشوهر مامانم عاشق دخترش بود:/
یک عدد فسقل 7 ماهرو کشتم من ،اونقدر لپ کشیدم ،اونقدر بوسش کردم ، اونقد بازی کردیم که جفتمون زودی خوابمون گرفت ،
بهش میگم : پسري قند عسلی جیگری قندی نباتی آبنباتی 
از ذوق موهامو میکشید
صورتمم چنگ انداخت فسقلی!
 
 
 
دیدار با دختر 37 ساله .
 
امشب با تعدادی از دوستان خیر، دیداری با دختر 37 ساله ای داشتیم که مشکل بسیار شدید جسمی دارد و همراه ش در خانه ای بسیار  ابتدایی زندگی می کندکلمات نمی توانند نشان دهنده حالت روحی دوستان عزیزم در دیدار با این همشهری معلول باشند.کاش می شد احساس دوستان عزیزم را که به شدت منقلب شده بودند را بیان کنم. والسلام
رمان ارباب زاده مغرور من
نویسنده الهه اتش ژانر:عاشقانه-اربابی   250 صفحه
خلاصه :دانلود رمان ارباب زاده مغرور من اربابی از تبار سیاهی، قدرت  و خشونت دختر ارباب دختری از جنس  سکوت،آرامش،پاک،ساده و عاشق خدمتکار ارباب پسري از جنس سنگ و انتقام اما مهربون حالا این دختر قصه عاشق پسر قصه مون میشه و زمانی که ارباب متوجه میشه حالا چی در انتظار این دو نفر است…: یسنا یسنا بیا ،دوباره رحیم افتاده به جون یکی تو رو خدا بیاحالا این دختر قصه عاشق پسر قصه مو
دختر عموی 4 ساله م دور ستونی که درست وسط خونه ی پدربزرگم هست میچرخه
میچرخه
میچرخه
میچرخه
 
مادربزرگم بهش میگه نچرخ حالت بد میشه ها
می ایسته
با حالت پرخاشگری به مادربزرگم میگه :
مگه نگفتم هر وقت دلم واسه مامانم تنگ بشه انقدر میچرخم دور این تا غش کنم ؟
خب مامانم رفته پیش خدا و فکر نمیکنم دیگه برگرده
 
 
 
من . هزار بار میمیرم و زنده میشم
هزار بار تو دلم میشکنم واسه دل تنهای این بچه
و هزار بار به خودم فحش میدم بابت کارهایی که کردم و مامانمو رنجوندم

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها