نتایج جستجو برای عبارت :

پسری خوشکل خوش فرم سفید نرم

پنج شنبه 18/5/1398امروز دو روزه که سه تایی اومدیم حرم امام رضا و این اولین زیارت توستجدیدا خیلی بابایی شدی و بغل من نمییای وقتی میری بغل بابا میگم گردن بابا رو سفت میگیری و امتناع میکنی از اومدن گاهی حسودیم میشه میگم شاید منو دوست نداری البته میدونم دوستم داری چون من عااااااااشقتم تک ستاره ی زندگیم.عصر با هم رفتیم پارک ملت و از اونجا برات یه لباس خوشکل ولی ساده گرفتیم برای آتلیه عکاسی برای عکس زیارتی و هم عکس ده ماهگیت،خیلی گشتیم اصلا لباس بچه
تصمیم گرفتم هر تستی از کنکور رو که کاملا خوندم و جمع کردم اینجا یه دونه قلب به خودم بدم.مثلا احتمال ۳ تا تست داره و با تموم شدنش و تسلط کامل روی مطالبش ۳ تا قلب میگیرم.و این یعنی ۳ تست کنکور مال منه.عین بازی های رایانه ای ک امتیاز میدن
(رویای من:داشتن ۱۴۰ تا قلب خوشکل سرخ)
من متوجه شدم که هر چقدر ادم رو خودش کار کنه و خودش خوب باشه و مغزش اروم و هر چی، نمیتونه بگه من ادم خوبیم، ادمهای مسموم کنارم نمیتونن روم تاثیر بگذارن.
مثل اینکه موهات رو کلی خوشکل کنی و بعد بری توی باد وایسی و بگی من موهام خوشکله، امکان نداره بهم بریزه.
این چیزی بود که دیشب باز هم بهم ثابت شد.
حتی ذره ایی از انسانهای مسموم، برای من خوب نیست.
پرنده ماه تولدت کدومه .؟؟؟*

فروردین : گنجشک (بلند پرواز)
 
اردیبهشت: کلاغ (تمدار )
خرداد :عقاب (مغرور)
تیر : سیمرغ (پرنده باهوش)
مرداد:طاووس (زیبا )
شهریور:قناری (دلنشین)
مهر : ققنوس (رویایی)
آبان : سهر (احساسی)
آذر : بلبل (ساده)
دی : فنج (مظلوم)
بهمن: طوطی (خوشکل)
اسفند:شاهین (متفکر)
خواهر زاده م ۹ سالشه و خدا حفظش کنه خیلییی خوشکل و سر و زبون داره 
طوری که حتی اونایی که خودشون دختر همسن و سالش رو دارن عاشقشن 
پریشب اومد خونه مون ، از چند تا پله افتاده بود پاش کبود شده بود 
اولش کلی ناراحت شدم بعدش یه دفعه قاطی کردم گفتم مگه دست پاچلفتی هستی نمی تونستی رو پله اول متوقف بشی و خودتو جم کنی تا آخرین پله باید می افتادی و این بلا سرت می اومد
الان که فکر می کنم حس می کنم مث قدیمی ها رفتار کردم خخخ
چرا همه رفت و بودناشونو میزارن واسه پاییز چرا پاییز هیشکی بر نمی گرده .
 
*** هنوز وباتونو سر نزدم ببخشید ، خیلی یوهو اپ کردم اصلا قرار نبود با این اپ کنم قرار بود از این روزا بنویسم ، ولی خب برا همون چند دیقه قدم زدن توی این بارون پاییزی بدون ترس از خیس شدن ، این دل گرفتگی های این چند وقتم و یهو شوک شدن از رفتن دخترک بی نام  اینجوری اپ شد 
پ ن : پاییز خوشکل ترین فصله ولی دلگیره قبول دارین ! ( وی پس از گوش دادن به ابی و معین هنندزفری به گوش به رادیو چ
1. تبعیض جنسیتی
همیشه میگفتن آقا پیج دخترا فلان قدر فالوور داره و عکس از ناخنشون میذارن صد تا لایک میخوره و پسره پست بذاره تصادف کردم دارم میمیرم هیشکی تحویل نمیگیره و اینا. اینا همشششش کذبه! :/  مثال بارزشم پیج خودم (choobacki) که این همه گفتم آقا فالو کنید! ده نفر لبیک گفتن فقط!!! :/ ولی مترسک بی سر و صدا اومد و پنج شیش هزارتا فالوور داره حالا!!! حسودم خودتونید! :/
+ خییییلیییی مرسی از لبیک دهنده ها. خیلی مهربونید :*
2. خانوادگی
دفعه اولی که موش خرماها بی
1. تبعیض جنسیتی
همیشه میگفتن آقا پیج دخترا فلان قدر فالوور داره و عکس از ناخنشون میذارن صد تا لایک میخوره و پسره پست بذاره تصادف کردم دارم میمیرم هیشکی تحویل نمیگیره و اینا. اینا همشششش کذبه! :/  مثال بارزشم پیج خودم (choobacki) که این همه گفتم آقا فالو کنید! ده نفر لبیک گفتن فقط!!! :/ ولی مترسک بی سر و صدا اومد و پنج شیش هزارتا فالوور داره حالا!!! حسودم خودتونید! :/
+ خییییلیییی مرسی از لبیک دهنده ها. خیلی مهربونید :*
2. خانوادگی
دفعه اولی که موش خرماها بی
​​​​​داشتم واسه مامان و بابا همین موضوع پست قبل رو میگفتم، که فلانی رو یادتونه؟ عکسشو نیگا کنین 
بعد مامان تشخیص میداد فلانی چه عملی کرده و فلان. منم داشتم چسناله میکردم که عی بابا پس منم برم یه خطی با چاقو بندازم رو صورتم عمل و اینا که نمیتونیم
بابا یه دفعه متوجه موضوع شد. گفت: " روی ناشسته چو ماهش نگرید! چشم بی سرمه سیاهش نگرید. دختر من از همون اولش خوشکل بود ناز بابا."
نمیدونم الان بابا داره میگه قربون دست و پای بلوری یا واقعا همین جوریه
جدیداً خیلی کریه المنظر ایکبیری نکبت شده ام. و ا این موضوع ناراحتم. و میتوانم تا سالها و حتی روزها درباره اش غر بزنم و بنالم. و برای این دارم در وبلاگ این کار را میکنم چون به اندازه ی کافی با این موضوع ملت را کرده ام و اینجا را تا قرنها بعد و حتی هفته ها بعد کسی انتظار نمیرود بخواند. و اگر شما دارید این را میخوانید خیلی بدشانس هستید و خیلی دلم میخواست شما را برنده ی خوششانس بدشانسترین فرد این برنامه اعلام کنم ولی آنقدر بدشانس هستید که حتی ا
دانلود آهنگ جدید به نام قسم به جون مادرم شد دیگه بار آخرم (سینا حجازی + کیفیت بالا Mp3)
Ahang ghasam be jon madaram shod dige bare akharam az Sina Hejazi
دانلود آهنگ قسم به جون مادرم شد دیگه بار آخرم (سینا حجازی + کیفیت بالا Mp3)
دیدی که چی شد آخرش عشقم پریده از سرش
چشمون سیاه دیگه رفت با یه دلدار دیگه
قسم به جون مادرم شد دیگه بار آخرم
دل ندمو دل نگیرم دیگه یار خوشگل نگیرم
به نام من بوده به کام دیگرون رفته مه خراب من
روزا همش گیجم آخه شبا میاد پیشم میاد به خواب من
قسم به جون مادرم
هر سال با خودم میگم سال دیگه سفره هفت سین خیلی خوشکل درست میکنم سال دیگه شب یلدا خونه رو این مدلی میکنم اتاقم خودم این رنگی میگنم و حتی دلم میخواد از اون مغازه برای کریسمس از اون درخت فسقلیا بخرم بشینم تزیینش کنم و هر بار میگم بذار کنکورم تموم شه :/
همچین با حسرت از در اون مغازه رد شدم انقد بادکنک و چیزای فینگیلی خوشکل آورده بود ولی ترسیدم برم جلو وسوسه شم بخرمشون
ثبت نام کنکور نزدیکه هر سال این موقع یه حالی دارم دلم میگیره
گاهی وبلاگ بقیه کنک
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
خیلی وقت بود حافظ نخونده بودم  دیشب از سر بیکاری از توی گوشی این فال حافظای اینترنتی رو آوردم  همینجوری الکی به نیت یه شعر خوشکل!!!! فال گرفتم:)) 
این بیت بس نکته غیر حسن خیلی چشمم رو گرفت به این فکر میکنم که این نکته های غیر از حسن مد نظر حافظ چه نکته هایی بوده ؟؟چرا شفاف سازی نکرده
 
 
یه روزهایی هست 
وقتی اسمون ابی رو نگاه میکنی همراه با ابرهای سفيد و پنبه ای 
دلت میخواد میون این اسمون پرواز کنی و نفس عمیق بکشی 
با یه لبخند بزرگ وجود سرشار از نشاط خودتو نشون بدی
خلاصه دلت میخواد جیغ بزنی، بپری و این شادی رو با عالم و ادم قسمت کنی:)
یه روزهایی هم هست آسمون همون آسمونه
با همون ابرهای پنبه ای کوچولو کوچولو
ولی نه پای پریدن داری
نه پر پرواز
دیگه حتی یدونه تاپ تاپ قلبتم برات میشه یه کار سخت
ولی رفیق 
قسم به همون آسمون
قسم به  قلب
مهرسا قراره چند وقتی سیدنی نباشه، بخاطر همین نصف گلدوناش رو آورده که من نگه شون دارم تو این مدت. ۱۳_۱۴ تا گلدون هست که چند تاش شمعدونیه و کلی اتاقم خوشکل شده و فضاش تغییر کرده.
 
از دیشب هم یه هاپو کوچولو اومده و باهامون زندگی میکنه، اسمش ا ِزمی هست. اگر خاطرتون باشه من فوبیای حیوانات و علی الخصوص سگ داشتم. روز اول تو فرودگاه بخاطر نزدیک شدن سگ جستجوگر یک جیغ بنفش زده بودم! ولی امروز از صبح من با این خانم کوچولو دارم وقت می گذرونم. تو همه مدتی ک
اولین کتاب خوان سال 1398 کتابخانه فدک برگزار شد.
کتابهایی که معرفی شدند: یک اتفاق تازه ( نویسنده : آنتونی براون) ، مسواک میثم ( نویسنده : غلامرضا حیدری) ، من یک مامان تازه می خواهم ( نویسنده : بریگیته راپ) و خوشکل نشدم ( نویسنده : جف کوهن).
قشنگ ترین دقایقم اظطراب و هیجان خرید هدیه هاش بود همیشه 
کم و خرد و ناچیز بود ولی اینکه ساعت ها روزها شایدم مدت ها بهشون فکر میکردم و برام اهمیت داشت با ارزششون میکرد حداقل برای من 
روز سختی بود
خیلی 
صبح انگار آایمر به اوج میرسه!تمام راه داشتم فک میکردم عیدیش چی باشه
عصر گل فروشیای شلوغ و کادوهای متحرک توو خیابونا 
واقعا طاقت نیاوردم که نیام 
گل گرفتم برات
نرگس خوشکل میدا کردم تازه ی تازه 
نه خو زیر قولم که نمیزنم 
نمیام 
از بالا پل نگات
بچه ها سلام . عیدتون مبارک باشه .
کیان و کیانا که خواهر و برادر دوقولوی قصه ما هستن در روز سوم عید سال 1398 خدای مهربون بهشون یه داداش کوچولو هدیه داد . حالا بعد از گذشت هفت روز بالاخره مامان و بابا اسم این نوزاد خوشکل رو گذاشتن کیهان . وای چه اسم خوب و خوشکلی . انشالله آقا کیهان کوچولوی ما در کنار داداشی و آبجی ( کیان و کیانا ) صحیح و سالم باشه و خدای مهربون این بچه ها رو حفظ کنه در کنار مامانی و بابایی .
عکسهای آقا کیهان در روز هفتم :
*
*
*
*
*
*
*
الان یه چند وقتیه دنباله هدف و اینا میگردم خیلی وضع بدیه که ادم هیچ هدفی نداشته باشه منظورم از هدف هم گرفتن فلان نمره و اینا نیستا یکم کلی تر بعد برام جالبه که چجوری ملت بدون دونستن چیزی به این مهمی میگذرونن  البته فک کنم هر کی یه مدت بهش فک میکنه بعد بیخیال میشن حالا منم تو اون زمانم کاش هرچی زود تر  بیخیال بشم ولی فعلا الان یه سری گزینه هست که ممش بده اولیش اینه من هستم که یه مدت لذت ببرم از زندگی بعد بمیرم که این فاجعس گزینهی دوم کمک به مردم
 فرقِ روشنفکری امروز [نه فقط ایران، جهان] با روشنفکری دهه‌های قبل این است که روشنفکری امروز عمیقاً نه است. و به همین دلیل به موضوعات بی‌خطر می‌پردازد. موضوعاتی که هیچ شک و اختلاف نظری در آنها نیست: حقوقِ انسان، حقوق زن، حقوق همجنس‌گراها، حقوق آب و علف و گیاه.  همه‌ی این چیزها، در بسته‌بندی‌های خوشکل موشکل و ظریف به ما عرضه می‌شوند و ما آنها را مدام نشخوار می‌کنیم و بالا می‌آوریم و دوباره و دوباره.

حُلقوم ما دیگر آن حلقوم دوره‌ها
دو هفته وقت و یه عالمه کار
خب اول بهتون بگم که بوشهر رفتن ما قطعی شد!! حالا ماییم و چندتا کمد نیمه کاره و یه کارگاه جمع کردن کامل و بستن وسیله های مورد نیاز و پیدا کردن مشتری برای همین سه چهار تیکه محصول و یه خونه تی خوشکل که بعدا هر کی پا گذاشت تو خونه مون نگه چه چرک و چیل بودن! خلاصه که یکی پاشه بیاد کمک من! :))
اونی که کارت ویزیت بهش سفارش دادم و بعد گفتم آدرسشو برام بردار و گفت کارتا چاپ شدن دیگه، هنوز زنگ نزده بگه بیاین کارتا رو ببرین! احتم
مانی نازنینم 
مامان هدیه های زیادی گرفته که هر کدام با خاطره زیبا همراه هست ولی شیرین ترین هدیه ای که گرفتم مربوط میشه به روز مادراسفند 97مثل هرروز از سرکار که بر گشتم زنگ خانه مامان جون را فشاردادم تا خوشکل نازنیم بیای دروباز کنی وبا چشمهای شاد ت .خنده های بلندوآغوش کوچولوت پذیرام باشی .ولی وقتی نگاهت کردم .دستپاچه بودی .متوجه نشدم چیو داری مخفی می کنی .وقتی بغلت کردم گفتی مامان عزیزم روزت مبارک .بعد بوسه های تمام نشدنی وخوشمزه ات.
یه کاغذ ن
وقتی میخواستم سر به سرش بگذارم بهش میگفتم مهندس جواب نمیداد یا زیر لب میگفت لا اله الا الله شیخ دوباره بازیش گرفت  بهش میگفتم مگه بده یک کت و شلوار خوشکل بپوشی و یک کیف سامسونت  و البته باید اون ریشت رو هم کوتاه کنی با یه ته ریش خوشگل یا حداقل ریش پرفسوری خیلی بهت میاد گفت مگه آقا مهدی باکری مهندس نبود؟ مگه فلانی و فلانی مهندس نبودند  مهندس حقیقی اونا هستند که اول دلشون رو مهندسی کردن شیخ تو خودت اینها رو می گفتی یادت رفت؟
راوے:حجت‌الاسلام ص
مانی نازنینم 
مامان هدیه های زیادی گرفته که هر کدام با خاطره ای زیبا همراه هست. ولی شیرین ترین هدیه ای که گرفتم مربوط میشه به روز مادراسفند 97مثل هرروز از سرکار که بر گشتم زنگ خانه مامان جون را فشاردادم تا خوشکل نازنیم بیای دروباز کنی وبا چشمهای شاد ت .خنده های بلندوآغوش کوچولوت پذیرام باشی .ولی وقتی نگاهت کردم .دستپاچه بودی .متوجه نشدم چیو داری مخفی می کنی .وقتی بغلت کردم گفتی مامان عزیزم روزت مبارک .بعد بوسه های تمام نشدنی وخوشمزه ات.
یه کاغ
روز دخترا
روز عزیز دل بابا ها
هووی مامانا
داداش کوچیکهِ داداشا
عامل خوشبختی پسرا
❤مباااااارک.❤
پسر خانومای عزیز که لنز میزارین،ابروتونو از ماهم خوشکل تر برمیدارین،مماختونو عمل میکنین
غصه نخوریدا .
روز شوماهم مبارک
امروز رفتم پست گفتم یه بسته برای من نرسیده . گفت رسیده  دیروز باهاتون تماس گرفتیم . منم گفتم بله دیروز حالم خوب نبود نتونستم بیام امدم خونه بسته رو گذاشته بودم تو کیفم بروی خودم نیوردم همش همش انتظار تسبیح داشتم 
رفتم توی اتاق بسته باز کردم اینقدر محکم بود دوساعت داشتم بازش میکردم دیدم یه جعبه است فک کردم تسبیح تو جعبه است . خخ درش رو باز کردم دیدم یه قاب خیلی خیلی خوشکله !!! پ تسبیح چی بود . دوباره رفتم ادرس پست نگاه کردم ببین اصلا مال من
دو هفته وقت و یه عالمه کار
خب اول بهتون بگم که بوشهر رفتن ما قطعی شد!! حالا ماییم و چندتا کمد نیمه کاره و یه کارگاه جمع کردن کامل و بستن وسیله های مورد نیاز و پیدا کردن مشتری برای همین سه چهار تیکه محصول و یه خونه تی خوشکل که بعدا هر کی پا گذاشت تو خونه مون نگه چه چرک و چیل بودن! خلاصه که یکی پاشه بیاد کمک من! :))
اونی که کارت ویزیت بهش سفارش دادم و بعد گفتم آدرسشو برام بردار و گفت کارتا چاپ شدن دیگه، هنوز زنگ نزده بگه بیاین کارتا رو ببرین! احتم
حالا تقریبا بیشتر اوقات روز رو توی یک فضای دو متر مربعی گوشه هال میگذرونم. نزدیک به مودم. با جزوه ها و کتاب و لپ تاپ و گوشیم کلنجار میرم. همزمان به فیلم و امتحان اعصاب و عفونی و پروپزالم نوک میزنم و امیدوارم همش رو به موقع برسونم. چندان امیدی نمیره اما خب تلاشم رو میکنم. البته نه همه تلاشم رو.کنج خونه م نشستم و سعی میکنم اخبار ناراحت کننده رو ایگنور کنم. با دیدین گلایی که امیر برام میاره لبخند بزنم. چایم رو توی تراس سرد مزمزه کنم، از سیگارم کام ع
دیروز با دوست جو و همسرش رفته بودیم بیرون. داشتم براش از خاطرات خنده‌دار دانشگاه و خوابگاه تعریف میکردم. خاطراتی که توی همه‌شون اسم ن تکرار میشد. یه لحظه غم افتاد تو دلم. حقش بود این سرنوشت؟!!! :(
سال آخر دانشگاه رو با این اس‌ام‌اس از نون شروع کردم که "من با رضا عقد کردم!". شوکه شدم! رضا هیچ نکته مثبتی نداشت! ترم قبل در جریان خواستگاری رضا و اتفاقات بعدش بودم. شاید اگه ن زودتر خبرم کرده بود که میخواد زن رضا بشه حتی نمیذاشتم!! ولی گویا خونواده
به اصرار مادرش توی باغ جهان نما قرار اول رو گذاشتیم. من نظرم این بود
که اول مادرم بره، اما مادرش تاکید کرد که از لحاظ ظاهری خیالتون راحت باشه
و این حرفا!
تقریبا اولین موردی بود که خوشم اومد و از لحاظ افکار و اعتقادات هم حس کردم به هم نزدیکیم.
فرداش اما که مادرم زنگ زد جوابشون منفی بود! و من هیچ ایده ای نداشتم که چی شد. شایدم اونها ظاهر رو نپسندیده بودند.
کم کم به این نتیجه رسیدم که جلسه اول کلا لاس بزنم با طرف و فقط کاری
کنم که اون خوشش بیاد. صحب
جمعه شب مورخ 11 بهمن ماه 1398 خونه باجناقم ( حسین آقا ) دعوت بودیم . باجناقم یک دعوتی همینجوری واسه دورهم بودن گرفته بود و خواهر و برادرهای خانمم به همراه مامان بابای خانمم دعوت بودن . همه باهم کوچیک و بزرگ 33 نفر بودیم . خانمم مثل دو شب دیگه یعنی 13 بهمن ماه تولد 26 سالگی اش بود . شب قبل از دعوتی به من گفت بریم کیک تولد سفارش بدیم که فردا شب همه دور هم هستیم تولد بگیرم و کیک بخوریم .اول که غُرغُر کردم و بعد کم کم راضی شدم و کیک سفارش دادیم . 
یک کیک خوشکل ب
حالا یه عالمه گلدون دارم. یه گلدون سفالی زرد با گلی که گلهای زرد میده، یه گلدون نارنجی با یه شمعدونی که گل نارنجی داره، دو تا گلدون سفيد، یکی گل سنگ و اون یکی گل یخ، یه گلدون آبی که حسن یوسف داره و سه تا گلدون که رنگین و خط های سبز و زرد و نارنجی دارن و کاکتوس دارن تو خودشون و یه پایه گلدون چوبِ طبیعی خوشکل. که گذاشتمشون کنار در تراس! هر از گاهی با لبخند نیگاشون میکنم. حس زندگی میخواستم راستش. نه که حس و حال زندگی نداشته باشما. دارم. پر انرژی هم هست
سلام 
به خدا این دفعه لجبازی نمیکنم !!!
نمیدونم چی بنویسم اخه . روزها تکراری شدن صب میرم مدرسه . بعدم میخوابم بعدم درس میخونم دوباره صب روز بعد .همین تکرار میشه!!
دیشب اینجا بارون امد . خیلی قشنگ خیلی تند خیلی با دونه های بزرگ . صبح زود ایقد هوا خوب بود که حد نداشت . همین جور بارون امد که رفتیم مدرسه . 
دیگه بارون قطع شد . وسط کلاس دیدیم داره برف میاد.‌ ایقد خوشکل بود که حد نداشت . دونه های برف خیلی خیلی بزرگ و ایقد باحال بود راستش تا حالا ه
۱. برعکس بقیه من نمیتونم دو تا کارو با هم انجام بدم :/
۲. شبکه تماشا که راه افتاد و قرار شد دوباره سریال پس از بارانو پخش کنه، من کلی ذوق کردم! گفتم آخ جون که من عاشق پس از بارانم!! ولی وقتی پخش شد دیدم چقد نظرم عوض شده!!
چند وقت پیش حرف از این فیلمای مبارزه‌ای و اینا شد، من گفتم وای فیلم کیک‌بوکسر خیلی قشنگه و بیا دانلود کنیم و ببینیم و اینا. تو همون دو دقیقه اول فهمیدم من خیلی عوض شدم! :)))
حالا هر بار یه فیلمی رو معرفی میکنم و میگم قشنگه، همسر
سلامی گرم به تمام بازدید کنندگان خوبم
 
امیدوارم روز خوب و عالی را شروع کرده باشید امروز امدم با مطلب شعر ای وای مادرم شهریار برای شما یاران از سایت وب شما وبی برای شما
 
منتظر کامنت های خوشکل شما اون پاییت هستم خوب دیگه صحبت بسه بریم که داشته باشیم شعر ای وای مادرم شهریار
ادامه مطلب
دانلود سریال پدر پسري قسمت اول لینک مستقیم
دانلود قسمت اول سریال پدر پسري با کیفیت عالی ,دانلود سریال ایرانی جدید , دانلود سریال ایرانی
داستان سریال و جزئیاتی در مورد آن : 
شبکه 5 برای ماه رمضان 99 سریال طنز پدر پسري را پخش می کند. سریال نوروزی شبکه پنج مورد پسند مخاطبان این شبکه قرار نگرفته بود و حالا باید دید که (پدر پسري) می تواند مخاطبان را راضی کند یا خیر. این سریال به کارگردانی محمدرضا حاجی‌غلامی و تهیه‌ کنندگی رضا جودی ساخته شده است.
 
 
 
pdf جزوه آسیب شناسی روانی 2
جزوه آسیب شناسی روانی ۲ استاد خانبانی درس آسیب شناسی روانی ۲ یکی از دروس مهم رشته روانشناسی می باشد به همین خاطر برای دانشجویان عزیز جزوه آسیب شناسی .
 
جزوه آسیب شناسی روانی 2 - دانلود رایگان نمونه سوال 
دانلود نمونه سوالات آسیب شناسی روانی 2 روانشناسی با پاسخ از دروس تخصصی در مقطع کارشناسی – جزوه و پروژه آسیب شناسی روانی 2 + آزمون آنلاین .
 
فلش کارت آسیب شناسی روانی 2 - جزوه بان
 دانلود فلش کارت آسیب شن
امروز پنبه برای همیشه از پیشم من از این دنیا رفت
از همون لحظه دلم تنگش شد
جاش خییییییلی خالیه خیلی
پسرک نازنینم نمیدونم دقیقشو ولی ۴سالی هست ک هر روز کنارم بوده و من شدیدا وابسته اش بودم
پنبه رو با اسم های مختلف صدا میکردم
موش موشک 
خوشکل من
ناناس من
کپلی
خپلوی من
حاج اقا
تنها کسی ک تو عمرم نازشو میکشیدم خودش بود بخدا
واگر ن من کجا و این الفاظ کجا
تصورشم بده حتی 
اینجا مینویسم ک تا همیشه بمونه .
دوست وقتای تنهاییم بود این سفيد کوچولو
پسره مام

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها