نتایج جستجو برای عبارت :

ويسگون نااميديgo

برنامه ویسگون (Wisgoon) یک شبکه اجتماعی ایرانی است و این امکان را فراهم آورده تا کاربران بتوانند تصاویر مورد علاقه خود را با استفاده از این برنامه به اشتراک بگذارند. در این مقاله قصد داریم تا به معرفی برنامه ویسگون (Wisgoon) بپردازیم.
ادامه مطلب
شنیدین میگن آدمی به امید زنده اس؟ خدا امید هیچکس و ازش نگیره‌؟
این روزا با هرکسی که حرف میزنم ناامیده ،از ناامیدی واسه درس خوندن بگیر تا ناامیدی توی زندگی.نمیدونم چیشد که به اینجا رسیدیم ،چکار کردن که نه دلخوشی واسمون موند نه امیدی به آینده ی روشن تو دلامونه،گمونم اینجایی که الان هستیم سیاهیش خیلی مطلقه،که هیچ کور سوی امیدی واسمون نمونده:-) کی فکرشو میکرد یه روزی اینجایی وایسیم که الان هستیم؟ 
#دوست نداشتم از ناامیدی بگم ولی واقعا نتونستم
باید به خدا توکل کرد. باید به خدا ایمان داشت. میان روزهای سخت، میان روزهای ناامیدی، روزهایی که دیگر نگاهت به رو به رو نیست، روزهایی که دیگر نمی خواهی پیش بروی، روزهایی که خستگی وجودت را فرا گرفته، روزهایی که نمی دانی قدم برداشتن دیگر چه فایده ای دارد. لابه لای همین روزها، لابه لای همین ناامیدی ها، لابه لای اشک های پنهانی ات، لابه لای همین ها، زمانی که از سر ناامیدی خدا را صدا می کنی و انتظار نداری جوابی بشنوی، او به کمکت می آید. خدا با مهربان
مَرد مرغداری بود که هر بار سیلی می آمد، مرغداری اش را آب فرا می گرفت، مرغ هایش را به زمین های مرتفع تر می برد. بعضی سال ها صدها مرغ او می مردند؛ زیرا نمی توانست آنها را به موقع ببرد. یک سال سیلی شدید خسارت هنگفتی بر او وارد کرد، به خانه اش برگشت و با ناامیدی به زنش گفت: دیگه تمام شد. من نمی توانم زمین فعلی را بفروشم و زمین بهتری بخرم. زنش با خونسردی گفت: اُردک بخر.زمانیکه مشکلی برایتان پیش می آید، بجای ناامیدی، بر روی راه حل تمرکز کنید.
بدون شک، تعداد قابل توجهی از داوطلبان در رشته محل ایده آلشان پذیرفته نمیشوند و همچنین داوطلبانی که انتخاب محدودیداشته و فقط رشتههای ایده آلشان را انتخاب کرده اند، احتمال دارد که اصلاً در هیچ رشته محلی پذیرفته نشوند. این دسته ازدوستان باید مواظب باشند که دچار ناامیدی نشوند؛ زیرا قرار نیست که ما در زندگی فقط به خوشیها و آن چیزهایی که مطلوبماست، تکیه کنیم و انتظار داشته باشیم که همه چیز مطابق میلمان پیش برود. اگر امروز در رشتۀ مورد علاقۀ مان
 
وقتی سردرگمی، حرف هایت هم بی سر و ته می شود. هی به خودت می گویی یک چیزی کم است! یک چیزی کم است! اما نمی دانی چه! 
همه از ناامیدی می گویند ولی من نمی توانم اسمش را ناامیدی بگذارم. کلمه ی جدیدی برای این حال و وضع لازم است که اقناع کند که مناسب اوضاع است. کلمه ها لال اند ما هستیم که زبانشان می شویم و به حرف می آوریمشان. 
خلاصه که دست از کار کشیده ام، خسته ام و درمانده و در گمبودگی دست و پا می زنم. چراغی روشن نمی بینم، همه جا تیره و سرد است.
چشم هایم را
اگر گنهکاری، اگر سردرگمی، اگر بی انگیزه ای، در هرحالی که هستی، بدترین تصمیم، ناامیدی و توقف است؛ باید در همین آشفته حالی نیز گریان و نالان به سمت محبوب رفت و او را طلب کرده و از او استمداد نمود. همین توبه ناقص و حرکت لنگان لنگان، بهتر از توقف و ناامیدی است. یکبار از یکی از اساتید عرفان پرسیدم: اگر چهله بگیریم و احیانا در چهله مرتکب گناه شویم، آیا بهتر است چنین چهله ای نگیریم؟ایشان فرمودند: همین چهله با این وضعیت، بهتر از این است که انسان بدون
دعای بسیار مجرب برای نجات از مشکلات و گرفتاری ها و رفع ناامیدی و سرگردانی
در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعا یاسین دعای بسیار مجرب برای نجات از مشکلات و گرفتاری ها و رفع
ناامیدی و سرگردانی را برای شما عزیزان قرار دادیم . ذکر و دعای بسیار
مجرب و قوی و تضمینی برای نجات و رهایی و خارج شدن از مشکلات و گرفتاری ها و
از بین بردن ناامیدی و سرگردانی .
ادامه مطلب
حقیقتا در نهایت ناامیدی به سر می برم. نهایت ناامیدی کجاست؟ اونجایی که واسه انجام یه کاری یعالمه انگیزه داری و مطمئنی که به نتیجه می رسه و از پسش بر میای ولی در عین حال با تمام وجود مطمئنی که نه موفقیت در اون و نه در هیچ چیز دیگه ای به جایی نمیرسه. منظورم اینه که از موفقیت و پیروزیت مطمئن باشی ولی بدونی اون ور پیروزی هیچ چی نیست. همه اش سرابه. در نهایت همه چیز به مضحکی و بدقوارگی قبل خواهد بود. 
وقتی آدم به اینجا میرسه حس دلقک بودن و دیوانه بودن هم
اهنگ بغضمو قورت دادم اون نگیره دلش
اهنگ اروم رفتش سمت فرودگاه
دانلود اهنگ میخواستم بهش بگم بمون چاره ای نبود
اهنگ ولی وقتی داشت میرفت

میگفتی دیوونمی
دانلود اهنگ ویسگون ولی وقتی داشت میرفت
دانلود اهنگ میگفتی دیوونمی میگفتم عاشقم شد
متن اهنگ یه شب بیشتر بمون از علیرضا فتاح
با خواندن بعضی متن ها یا بعضی کتاب ها یا با دیدن موفقیت های هم سن و سال هایم ناامیدی چنان در وجودم رخنه می کند که احساس می کنم بدبخت ترین فرد روی زمینم. اما وقتی یک بار دیگر به اوضاع فکر می کنم و به خاطر می آورم که خیلی ها می گویند می توانم نویسنده شوم و حرف های معلم ادبیات در گوشم می پیچد که می گوید قلم خوبی دارم، ناامیدی از بین می رود و شادی مانند جوانه زدن شکوفه های درخت سیب توی حیاطمان وجودم را شکوفا می کند. احساس بدی است که هیچ ایده ای برای دا
همه‌جا گرد ناامیدی و انزجار پاشیدن. گره‌ی دار رو دوباره تنگ وتنگ‌تر کردن. کی میزنن زیر این چارپایه و راحتمون می‌کنن؟
این رو دو روز پیش نوشته بودم. وقتی ناامیدی سایه‌شو انداخته بود رو سرمون .اما این بار بر خلاف همیشه نترسیدم که قراره چی بشه؟ انگار مغزم سر شده . قلبم از ظلم به درد میاد اما آروم و بی‌تفاوتم. نه می‌خوام کاری کنم و نه می تونم کاری بکنم. بنزینو ریختن روی شعله‌های زیر خاکستر و آتیشش مثل همیشه فقط دامن بدبخت بیچاره‌ها رو گرفت. م
همه‌جا گرد ناامیدی و انزجار پاشیدن. گره‌ی دار رو دوباره تنگ وتنگ‌تر کردن. کی میزنن زیر این چارپایه و راحتمون می‌کنن؟
این رو دو روز پیش نوشته بودم. وقتی ناامیدی سایه‌شو انداخته بود رو سرمون .اما این بار بر خلاف همیشه نترسیدم که قراره چی بشه؟ انگار مغزم سر شده . قلبم از ظلم به درد میاد اما آروم و بی‌تفاوتم. نه می‌خوام کاری کنم و نه می تونم کاری بکنم. بنزینو ریختن روی شعله‌های زیر خاکستر و آتیشش مثل همیشه فقط دامن بدبخت بیچاره‌ها رو گرفت. م
این عکس اولین عکسی بود که هزارو هشتادو شیش روز پیش گذاشتم پروفایل وبلاگم 
داره سه سالش میشه 
این سه سال چقدر اتفاقا افتاد 
چقدر زمان چیز عجیبیه 
نمیدونم 
قبلنا حس جا موندن داشتم 
الان ناامیدی 
کاملا میدونم نباید اجازه بدم ناامیدی رخنه کنه تو وجودم 
و میدونم باید اسوده خاطر تر پیش برم 
اما انگار یه چیزی تو دلم سنگینی میکنه 
انگار منو به سمت انزوا و سکوت سوق میده 
انگار قرار نیست چیزی بهتر بشه 
کاش میتونستم یه قسمتایی از حافظمو شبا خالی کنم
1-خوددار :اگر شخصی دستهایش را پشت کمر خود قفل کرد این امر نشان میدهد که وی خود را بشدت کنترل کرده است .در این حالت او سعی دارد خشم یا احساس ناامیدی را از خود دور کنداین فرد نشان میدهد که که از اعتماد به نفس بسیار بالایی برخوردار است و میتواند در حالات مختلف بر خشم یا ناامیدی خود غلبه کند در این حالت بهتر است با این فرد به آرامی ارتباط برقرار کرد
2-تدافعی:اگر شخص انگشتان دستها به بازو گره خورده باشد این حالت نشان دهنده حالت تدافعی در برابر حمله غی
سلام
یه خوابی دیده بودم. یه هفته قبل.
خواب دیدم یک پرنده سیاه توی کمد اتاقم در حال مرگه همونطور که داره تو چشم من نگاه میکنه.
هر چی سعی کردم نتونستم خوابم را خودم تعبیر کنم. خیلی سرچ کردم و فهمیدم "جان دادن پرنده" به معنای مرگ امید و آرزو هست.
اول جدی نگرفتم. تا اینکه امروز یه اتفاقی افتاد که دیگه کلا ناامید شدم. البته از یک موضوع خاص. دیگه کلا ناامید شدم. دیگه صد در صد مطمین شدم که قرار نیست اتفاق خوبی بیفته در اون مورد بیفته. دیگه بریدم.
ناامیدی.
اخیراً احساس ناامیدی کردم. به نظر می رسد که مردم آن را دریافت نمی کنند. این روزها صحبت های زیادی در مورد نوشتن متن های سئو وجود دارد ، اما به سختی هرکدام از آنها در هدف قرار گرفته اند. بیشتر مکالمات ، پست ها و مقالاتی که دیده ام ، با موضوعاتی از جمله …The post کپی رایت سئو چیست و چه چیزی نیست appeared first on باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب.
via باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب https://ift.tt/2W4tvDR
مشاهده مطلب در کانال
سلام تو از من چی میخای از یه دلشکسته خسته که بلد نیست عاشق بشه چون میترسه طرف جدی جدی بخاد زنش بشه چه موقه هایی بود که دخترا مجنون میشدن میشد انتخابشون کرد تو ذهن ولی حالا ک کسی نیست محبت بده اگه بده قول میدم گناه نکنم لامصب میتونم جلوی شهوتم رو بگیرم دیگه قوی شدم و فیلمای زشتم روم تاثیری نداره چ برسه عشق و محبت یه دختر که دوسم داشته باشه غرورم نمیزاره خودم برم باهاشون دوست شم رل بزنم باید خودش بیاد سراغم میترسم از عشق میترسم دلشو ببرم بعدا قه
یک ‌اشتباه بزرگ: بدتر دانستن جنس مردم زمان خود از مردم زمان ‌گذشته 
خدا که این همه لجاجهای اقوام گذشته با پیغمبران خودشان را در قرآن بازگو کرده است، برای این است که همه و خود پیغمبر بدانند که ای پیغمبر! اگر مردم تو لجاج و عناد به خرج می‌دهند گذشتگان از اینها بدتر بودند، و مردم مسلمان هم اینقدر یأس و ناامیدی به خودشان راه ندهند.
یکی از فکرهای بسیار غلط همین است که ما مردم زمان خودمان را جنساً از مردم زمان پیشین بدتر بدانیم، چون وقتی که بدتر ب
هیچکس به طور دقیق از آینده خبر نداره ، همه ی آدم ها طبق تصوراتشان وارد مسیری میشن و تنها چیزی که میدونن اینکه باید تا ته مسیر رو برن . از حواس لامسه ، شنوایی و هر چیز دیگه ای که دارند و میشه باید استفاده کرد. ته این مسیر  بسته به کارهایی که انجام دادن ، تجربه هایی که کسب کردند متفاوته . اصلش اینه که این مسیر برای همه میتونه یکی باشه! در واقع ته این مسیر در ابتدا از عدم شکل گرفته اما هر چه بیشتر پیش بری در واقع این تو هستی که آخر این مسیر رو میسازی .
آیا تاکنون اصلاً مقاله هایی در وب سایتهای مزخرف خوانده اید؟ آیا تا به حال از مقاله هایی که بعد از مدت طولانی خواندن احساس ناامیدی کرده اید ، احساس ناامیدی کرده اید؟ شما باید در مقطعی با چنین مقاله ای روبرو شوید زیرا اینترنت پر از چنین مقاله هایی است. این مقالات بیشتر با کلمات کلیدی پر می شوند زیرا نویسنده معتقد است اگر یک مقاله SEO با صدها کلمه کلیدی خاص شلوغ شود ، الگوریتم موتور جستجو به آن توجه بیشتری خواهد کرد. برای این نویسندگان ، مفهوم سئ
نقد رمان خشت اول: ناامیدی و پوچی ره آورد این رمان است.
 
نقد رمان خشت اول نوشته ی فریده شجاعینوشتن داستان زندگی دیگران عبرت‌آموز است و بیدار کننده،البته به دو شرط؛نگاه گوینده،خاطره و داستانقلم و اندیشه ی نویسنده
خشت اول داستان دختری است که از زمان پدربزرگ و مادربزرگش شروع می‌کند و خانواده، خودش و سه ازدواجش را توضیح می دهد.این‌که مردان خانواده از اول تا اینجا غالباً بی‌خیال و اهل شراب و مواد و ولگردی بودند و نشان اهل سختی و تحمل!
درد و
شعر ناامیدی
در این مطلب از سایت جسارت 50 شعر زیبا در مورد ناامیدی را برای شما عزیزان تهیه کرده ایم . امیدواریم این مطلب مورد توجه شما سروران گرامی قرار گیرد.
شعر در مورد ناامیدی
به هنگام سختی مشو نا امید
که ابر سیه بارد آب سفید
شعر ناامیدی
دیگر سوسوی هیچ چراغی امیدوارم نمی کند
دیگر گرمای دستی دلم را به تپیدن وا نمی دارد
میروم تا در تاریکی راه خود را پیدا کنم
که به چراغهای نورانی و دستهای گرم دیگر اعتمادی نیست
شعر ناامیدی از زندگی
خُدایا…
مَن م
بسم الله .
این نوشتار در پی بررسی آسیب‌شناسی فرهنگ انتظار و مهدی‌باوری است. آنچه که در این تحقیق ابتدا ارائه می‌گردد، مفهوم آسیب‌شناسی در مهدویت، پیشینه و خاستگاه خرافات و راهیابی آن در مهدویت است. سپس آسیب طولانی شدن غیبت، یأس و ناامیدی از ظهور بررسی شده و عوامل آسیب ناامیدی که عبارت از: انحطاط بشر و سقوط ارزشها، غفلت از خدا و بیگانگی از تکالیف، بررسی و تحلیل گردیده و ارائه می‌گردد. 
ادامه مطلب
آیا تاکنون اصلاً مقاله هایی در وب سایتهای مزخرف خوانده اید؟ آیا تا به حال از مقاله هایی که بعد از مدت طولانی خواندن احساس ناامیدی کرده اید ، احساس ناامیدی کرده اید؟ شما باید در مقطعی با چنین مقاله ای روبرو شوید زیرا اینترنت پر از چنین مقاله هایی است. این مقالات بیشتر با …The post 4 مرحله ساده برای نوشتن مقالات سئو appeared first on باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب.
via باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب https://ift.tt/2xy6IYY
مشاهده مطلب در کانال
از مشکلات شایع نسل جدید که از دلایل اصلی آن بحران هویت و نداشتن هدف است٬ ناامیدی» است که در حال حاضر بسیاری از افراد کوچک و بزرگ٬ پیر و جوان٬ باسواد و بی سواد ومذهبی و غیر مذهبی که دانسته یا نادانسته درگیر آن هستند؛ عدم امید به آینده مقوله ی بسیار مهم و تاثیر گذاری درآینده خود افراد و جامعه است٬ البته این مسئله نیاز به ریشه یابی دقیقی دارد؛ می تواند از بی مسئولیت تربیت شدن بچه های امروز یا رسانه های رویاساز و بی محتوای حقیقی با گنده گویی های
آره خلاصه؛ عیدمون و تعطیلات‌مون و استراحت‌مون و سه هفته‌مون به سادگی هرچه تمام‌تر به فنا رفت. سال نود و هشت رو با این وضع که شروع شده سال خرکاری و مفت‌کاری» نامگذاری می‌کنم. که درس عبرتی بشم برای سایرین که اینطوری خودشون رو اسیر هیچ کاری نکنن.حبیب رضایی یه جمله‌ای توی خندوانه گفت که برام جالب بود؛ از این جهت که خیلی تلاش می‌کنم منم اینطوری باشم. ایشون در پاسخ به سوال رامبدجوان که پرسید شده ناامید بشی؟» گفت حتی الکی یه چیزی پیدا می
نیومدم و ننوشتم تا هی از ناامیدی ها و از ناخوشی هام ننوشته باشم. امروز اومدم تا بنویسم از عمق لبخندم همیشه که نباید نق نق ها و غرغرها رو با بقیه شریک شد.
دیروز ناامید و کاملا تسلیم داشتم میرفتم تا همه چیز رو کنسل کنم اما درست وقتی که اندازه یه ایستگاه مترو و چندمتر اضافه تر مونده بود تا برسم یهو ورق برگشت و همه چیز درست شد و همه ی اون ناامیدیه شد یه لبخند عمیق رو لبم از اونا که یادم نمیاد آخرین بار کی و برای چی زدم. اینکه چه چیز مهمی بوده که من برا
به نام خدا
من معمولا ادم بالای منبر برویی نیستم. درواقع خودم که اینجوری فکر می‌کنم. خیلی وقت‌ها که برای شرایط پیش اومده طومار طومار حرف برای گفتن دارم، چیزی نمی‌گم چون زمان و مکان وشخص مقابل رو مناسب نمی‌بینم. ولی دو حالت هست که من در برابر هوس بالای منبر رفتن خلع سلاح میشم. یک: برای حالتی که شخص مقابل برای من بسیار عزیزه. و حالا داره اظهار ناامیدی و ناراحتی می‌کنه. اینجاست که بسم‌الله میگم و میرم بالای منبر تا به عزیزم روحیه بدم. و گاهی بای
آمده‌ام اینجا خودم باشم.
از غم و شادیِ روزگاری بگویم که یحتمل  بعدها حسرتش را میخورم.
به تنگ که می‌آیم از شادی، از اشک، از دلگرمی و یا از ناامیدی مینویسم. و به باورِ من نوشته‌ها زرین ترین یادگار آدمیان است.
یکُم اسفندماهِ نودوهفت
همه چی رو دور تکراره. هر شب خودم رو جمع و جور می کنم، احساساتم رو یه گوشه جا میدم! 
فرداش با چند جمله، این من سست یه شبه ساخته شده رو از هم می پاشی!
شب بهت فکر می کنم، گریه می کنم و وقتی ناامید میشم دیگه گریه ای وجود نداره. صبح ها ناامیدی حریف حسی که بهم می دی نیست. من رو اسیر کردی رفیق و اشتباه همیشگی رو تکرار می کنم. 
{تمثیلات و مثال های مهدوی - شماره 38}
 
گوسفند، قصاب
 
امام باقر(ع) درباره ناامیدی در غیبت امام زمان میفرمایند: آن کسی که انتظار او را میکِشید، نخواهید دید تا زمانی که مانند بُزهای مُردنی باشید که از بس ترسیده و از زندگی اش نا امید شده، ترسی ندارد که قصّاب دست رویش بگذارد و چاقی و لاغری اش را بیآزماید. [بحارالانوار، ج۵۲ ص۳۱۰]
یعنی طولانی شدن غیبت موجب افزایش ناامیدی میشود مانند گوسفندی که امید حیات ندارد که امروز ذبح شود یا فردا. انسان نا امید، م
طراحی پایگاه داده خوب در حصول اطمینان از اطمینان از اطلاعات سازگار، حذف بیش از حد داده، اجرای کارآمد پرس و جو و برنامه کاربردی با کارایی بالا است. با توجه به زمان طراحی پایگاه داده، زمان و ناامیدی در طول توسعه، موجب صرفه جویی در زمان و ناامیدی می شود و یک پایگاه داده به خوبی طراحی شده، باعث می شود که دسترسی و بازیابی اطلاعات آسان شود.
طراحی پایگاه داده ساختاری است که پایگاه داده برای برنامه ریزی، ذخیره و مدیریت داده ها استفاده می کند. یکپارچ
نیمه شب در پاکت می نویسم:
زندگی جاریست و این روزها و شب ها در حال گذر است .
روزهایی پر از سختی و شب هایی پر از افکار خاکستری و یواشکی .
پر از سکوت هایی که در آن غریزه به وضوح شیون می کند، چنگ می زند
و خواهان یک آغوش همیشگی ست .
بارها و سینوس وار به تصمیماتی می رسم،
که هیچ تناسبی میان اصل و اساس شان نیست که نیست .
ساعت 13:13 برنامه ریزی و دویدن .
و ساعت 02:25 بامداد هم، . فقط ناامیدی و هیچ .
به قول بیدل (باکمی دستکاری): از فرط ناامیدی بسیار گریه کردیم،
ناامیدی از آدم ها همه چیز را شخصی می کند. هر روز همه چیز شخصی تر می شود. دلتنگی و ناراحتی و خوشحالی و هیجان روز به روز شخصی تر می شود. یادم می آید یکی از آموزه های اخلاقی قدیمی بین آدم ها همین بود که احساساتتان را نسبت بهم بیان کنید ولی حالا این مسئله خیلی مفهوم خاصی ندارد. ناامید هستم. از آدم های چهارراه ولیعصر که هربار سی تومن تا چهل هزار تومن تیغم می زنند ناامید هستم و از دوستانم ناامید هستم و حتی از نزدیک ترین آدم های زندگی ام ناامید هستم. همه
آدم ها کنار تو قیمتی میشن
من اگه حالم خوبه،چون هنوز دخترتم
چون خدا گفته بدترین گناهه ناامیدی
من وقتی میدونم تو هنوز دوستم داری، وقتی غلط میرم زودی بلد میشم.
اشتباه کردم ولی همین که پیشمی یعنی قوت قلب.
حضرت زهرای خدا.
سلام.
خوبین؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان
یه سوال داشتم.
زندگی رو چطور میگذرونید؟(حس و حالش رو بگین لطفا)
مثلا با ناامیدی یا باخوشی یا افسردگی البته خدانکنه مثال زدم.کامل شرح بدید ببینم زندگی شماها چجوریه.من خودم این روزا حس و حالم خیلی کلافه کننده هست.
بهامین لطفا آرووم باش، تومگه  شب قبل آزمون همه چی را نسپردی به خدا پس ناامیدی ممنوع.
فقط واسه آزمون بعدیت الان درس بخون .
ولی آخه؟!
 
از وقتی sms اعلام  منتشر شدن کلید سوالات واسم اومد ،نگرانی بدی هجوم آورده سمتم.
میترسم .حتی نمیخوام پاسخنامه را چک کنم.
+یادداشت شماره ۴۹
Welcome to the show - Adam Lambert ft. Laleh
 
امروز به این گوش میکردم که از پیش‌دانشگاهی تا حالا تو حافظه‌ی گوشی‌هام مونده. و همه اون روزهایی برام تداعی شد که از سرویس جا میموندم و دستام رو فرو میکردم تو جیبم و اینو با خودم میخوندم و پیاده میرفتم مدرسه. هنوز احساس ناامیدی و تنهایی و ترسِ اون روزهای کذایی رو یادمه. 
و چون شما خدایی،وعده ات حق است.حق است که گفتی به کسی بیش از توان و طاقتش درد نمیدهی.و ببخش.ببخش بابت کم طاقت شدن ها و زود رنج شدن ها و اشک های بیشتر شده ی این اواخر.و شکر.شکر بابت یسر در دل عسرت.شکر بابت امیدهای در دل ناامیدی ات.اصلا شکر،فقط بابت بودنت.اخر من فدایت شوم که طاقت اضطرار بنده ی حتی یاغی ات را هم نداری:)
یکوقتی بخشیدن آدمها برام آسون بود. دوستشون داشتم و می بخشیدمشون؛ الان از خودم می پرسم چقدر احتمال تکرار خطا داره و اینکه به چه دلیل ببخشم. کینه آدمها رو نگه نمی دارم. خودشون رو هم.مثلا یکی سه سال پیش واسه من مرده هنوز باهاش حرف میزنم.خستگی و ناامیدی از آدمها یک مرحله از رشد و بلوغ هست.
واقعا امید و انگیزه ای ندارم.
نمیدونم باید به چی و کی وصل شم که بتونم درست کنم همه چی رو. خودم آدم ضعیفیم که نمیتونم رو پای خودم وایسم و مستقل شم، یا نمیتونم محکم حرفمو بزنم به همه.
بگذره این زمونه ایشالا. رو سیاهیشم بمونه برا منِ گذشتم که خیلی ناامیدی حواله میداد بیرون و نمیذاشت به قول حبیب رضایی بشکفم.
1-
*آیا از افسردگی ناشی از در خانه ماندن رنج می برید ؟
*آیا بخاطر وضعیت فعلی دچار اضطراب شده اید ؟
*آیا تصور میکنید دنیا برایتان به آخر رسیده است؟
*آیا تصور میکنید تنها شما حقایق تلخ را می بینید ؟
*آیا بیکار شده اید؟
*آیا دچار ناامیدی مفرط هستید؟
نگران نباشید!!
کافیست تنها به یکی از شبکه های اجتماعی (یا همزمان چند تا) بروید و تمام ناامیدی خود را در غالب یک توییت، پست،توییت-پست(مسخره بازی جدید ملت که یه چیزی رو توییت میکنند بعد از شدت ذوق کردن اینک
سعی داشتم ساعت خوابم را به روال چند هفته‌ی پیش برگردانم، اما اتفاقات اخیر می‌تواند آدمی را دچار سال‌ها بی‌خوابی کند.
در من چیزی عوض شده‌است. در ما، همه‌مان، چیزی عوض شده‌است. چیزی در درون‌مان شکسته. شده‌ایم اسباب‌بازی‌های به ظاهر سالمی که صدای تلق‌تلق‌شان راز خرابی‌شان را آشکار می‌کند. اسباب‌بازی‌هایی که هیچ‌گاه درست نخواهند شد.
سرگردانم. هر روز بیش‌تر از پیش. چونان مرغی سرکنده دور خودم می‌چرخم و راهی برای نجات خودم پیدا نمی‌
در شرایط طوفانی که هیچ امیدی به نجات کشتی تو نیست
به جای ترس و نیتی و ناامیدی، از ناخدای کشتی بپرس من باید چه کنم
و ناخدا هر دستوری داد همون رو با اعتماد اجرا کن
هر بادبانی رو که گفت محکم بگیر
شرایط امروز کشور هم همینه
باید با تمام وجود به همون سهم کوچک خودمون بچسبیم
حضرت آیت‌الله ‌ای (حفظه‌الله):. مجموعه بزرگی از نخبگان که سررشته کار در دنیا در دست آنهاست، اسیر یأس و ناامیدی‌اند و این یأس و ناامیدی را به ملت‌های خود سرریز می‌کنند و آنها را از این‌که بتوان نقشه ظالمانه و شیطانی امروز دنیا را عوض کرد، مأیوس می‌کنند؛بدیهی است که انسان‌های مأیوس نمی‌توانند هیچ حرکتی در راه اصلاح انجام دهند. آن چیزی که انسان‌ها را وادار به کار و حرکت می‌کند، نور و نیروی امید است.
اعتقاد به مهدی موعود، دل‌ها را
حضرت آیت‌الله ‌ای (حفظه‌الله):. مجموعه بزرگی از نخبگان که سررشته کار در دنیا در دست آنهاست، اسیر یأس و ناامیدی‌اند و این یأس و ناامیدی را به ملت‌های خود سرریز می‌کنند و آنها را از این‌که بتوان نقشه ظالمانه و شیطانی امروز دنیا را عوض کرد، مأیوس می‌کنند؛بدیهی است که انسان‌های مأیوس نمی‌توانند هیچ حرکتی در راه اصلاح انجام دهند. آن چیزی که انسان‌ها را وادار به کار و حرکت می‌کند، نور و نیروی امید است.
اعتقاد به مهدی موعود، دل‌ها را
احساسِ خلا
حفره
نبودن
کم بودن
اضافی بودن
احساسِ نداشتن
گم شدن توی گرداب
توی مرداب؟
احساسِ بغض وسط گلو
گریه ی بی موقع وسط کلاس
احساسِ سکوت
پلی شدن آهنگ های بی ربط
احساس ترس
دلتنگی
ناامیدی.
.
.
آدما خیلی ضعیفن
من از همشون ضعیف تر
اینجور موقع ها یه سوال رو خیلی از خودم میپرسم
"چته؟"
کاش جواب داشت
حضرت آیت‌الله ‌ای صبح یکشنبه (۱۳۹۷/۱۲/۵) در ابتدای جلسه‌ی درس خارج فقه، به شرح حدیثی از حضرت امام صادق علیه‌السلام درباره‌ی عاقبت‌اندیشی در امور و وم نشاط در کارها» پرداختند. ایشان در جریان سخنان‌شان با استناد به این روایت به مسئولان توصیه کردند بی‌حوصلگی» و ناامیدی» را از خود دور کنند و بدانند انقلاب اسلامی به‌پیش خواهد رفت.
" در این روزگار، که ما بیش از هر چیز به امید و ایمان احتیاج داریم، مگذار ناامیدی، روزنی به اندازه ی سر سوزنی در قلبت پیدا کند و از آنجا هجوم بیاورد. امید را برای روزهای بد، ساخته‌اند؛ چراغ را برای تاریکی. انسان اگر با مشقّت و درد و مصیبت روبرو نمیشد، نه به چیزی ایمان می‌آورد، نه به آینده‌ای دل می‌بست، و نه از امید، سلاحی می‌ساخت به پایداری کوه "
به توکل نام اعظمت 
بسم الله الرحمن الرحیم
98 هرجوری که بود تموم شد
انشالله 99 همونی بشه که همه ما میخوایم 
کورسوی امید رو حفظ کنیم چون ناامیدی از از هر ویروسی بدتر و مسری تره
انسان به امید زندس
همه چی درست میشه توکل به خدا 
99/1/1
13:10
این چند روز احساس می کنم که دارم توی شهر مردگان زندگی می کنم. امروز وقتی داشتم مسیر بین خوابگاه و دانشگاه رو می رفتم، احساس میکردم که دارم توی خرابه ها قدم می زنم. نه فقط من که توی خوابگاه توی دانشگاه هر کی رو می بینم احساس می کنم روی همه مون گرد افسردگی و ناامیدی نشسته.
بعله؛ گربه ای که روی نقشه ی جغرافیا، آشناست رو سگ سیاه افسردگی بلعید.
انگار هر تکه مو جایی ,جا گذاشتم .باید جمع شون کنم و بذار مشون سرهم و خودمو دوباره بسازم .
نیاز دارم که حرف بزنم .بسیار حرف بزنم و از این حجم سنگین درونم کم بشه .ازین بی قراریها
فرصت کمی دارم اندازه یک قدم تا مقصد وبه همون اندازه تا ناامیدی
پ ن:عاشقانه ها همینش غم انگیزه .بعد از عشق رسیدن به فراغ .خدا صبرت بده
شما شاید ندونید ولی من رابطه به شدت حسنه ای با پیشنویس کردن نوشته هام دارم :) اوپس! واقعا حس رقت انگیز بودن دارم یک وقتایی!
جدا من عاشق یک به بعدم! یه تلفیقی از منطق و جنون و شادی و رنج و امیدواری و ناامیدی احساس میکنم که جالبه. 
و اینکه از درجه سنسیتیو بودنم کاسته شده و این خوبه! چون میتونم رو کارم متمرکز شم.
همین دیگه. نوشتنم نمیاد.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش ناامیدی

دید کلی : 
مبانی نظری و پیشینه پژوهش ناامیدی در 16 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc


توضیحات کامل : 
مبانی نظری و پیشینه پژوهش ناامیدی در 16 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
 
ویژگی های فایل
- 16 صفحه فارسی شامل مبانی نظری، پیشینه تحقیق و منابع (داخلی و خارجی)
- در قالب فایل ورد قابل ویرایش با استاندارد آکادمیک
- منبع نویسی شده به شیوه APA
- منابع بخش مبانی از 2015 به قبل و بخش پیشینه از 2016 به قبل
 
فهرست مطالب
ناامیدی
علل
به حضرت رقیه، ناله هیچ طفلی در نیاد. ▪️به حنجر تیر خورده علی اصغر، همه دردها درمان‌ شه.▪️به بدن پاره‌ پاره علی اکبر، هیچ پدر و مادری داغ فرزند نبینه.▪️به ناامیدی ابوالفضل، هیچ امیدی در این روزها ناامید نشه. ▪️به غنچه زیبا قاسم، هیچ جوانی ناکام نشه.▪️به لب عطشان حسین، همه حاجت به خیر روا بشن▪️به اسیری اهل بیت حسین، هیچکی سر دو راهی نمونن جز بین الحرمینآمین یارب العالمین.
.
بچه ها ممنون که حالمو می پرسین.
من حالم خوبه
فقط نمی خوام این حجم از ناامیدی و خستیگمو با شما در میون بذارم برای همینه که پست نمی ذارم.
میگن ذکر مصیبت اون رو زیاد میکنه، به خاطر همین میخوام از زیاد شدن نکات منفی تو ذهنم جلوگیری کنم.
اوضاع مالی، اوضاع کشور، خوب پیش نرفتن کارام،
همه و همه منو خسته و کلافه کرده.
ممنون که مثل همیشه بهم لطف دارین و بهم مهربونی می کنین.
امیدوارم به زودی شاد و سرحال بشم.
 
بسم الله الرحمن الرحیم
127 -از افرادی که کلام آنها فقط بوی ناامیدی و یاس می دهد باید دوری کرد چرا که خدا از افراد ناامید بیزار است و زمزمه های ناامیدی گرد  دل شکستگی پخش می کند خواسته یا ناخواسته سخنهای ناامیدکننده مستمع را تحت تأثیر قرار می‌دهد
ادامه مطلب
در این روزگار، که ما بیش از هر چیز به امید و ایمان احتیاج داریم، مگذار ناامیدی، روزنی به اندازه سر سوزی در قلبت پیدا کند و از آن جا هجوم بیاورد. امید را برای روزهای بد ساخته اند؛ چراغ را برای تاریکی. 
انسان اگر با مشقت و درد و مصیبت رو به رو می شد، نه چیزی ایمان می آورد، نه به آینده ای دل می بست، و نه از امید، سلاحی می ساخت به پایداریِ کوه. درست خواهد شد؛ همه چیز درست خواهد شد. :))
 
 
در این روزگار، که ما بیش از هر چیز به امید و ایمان احتیاج داریم، مگذار ناامیدی، روزنی به اندازه سر سوزی در قلبت پیدا کند و از آن جا هجوم بیاورد. امید را برای روزهای بد ساخته اند؛ چراغ را برای تاریکی. 
انسان اگر با مشقت و درد و مصیبت رو به رو می شد، نه چیزی ایمان می آورد، نه به آینده ای دل می بست، و نه از امید، سلاحی می ساخت به پایداریِ کوه. درست خواهد شد؛ همه چیز درست خواهد شد. :))
 
 
یکسال پیش همه زندگیم از هم فروپاشید. سخت کار میکردم. پدرم در همان ایام به طور ناگهانی فوت کرد و رابطه روحی عاطفی ام با همکاران و عزیزانم آشفته و پریشان شد. در آن موقع نمیتوانستم به خوبی درک کنم که والاترین نعمت زندگیم از لا به لای بزرگترین لحظات یاس و ناامیدی به سوی من خواهد آمد. تنها ذره از یک راز بزرگ به من هدیه شده بود، راز زندگی. این اندک بصریت را از کتابی به قدمت یک صد سال که دخترم هیلی به من داده بود دریافتم.
ادامه مطلب
1/ رهبر انقلاب، صبح دیروز در ابتدای جلسه درس خارج فقه: توصیه من به همه کسانی که مسئولیتی دارند، چه در قوه مجریه، چه در قوه قضائیه، چه در مدیریتهای گوناگون، این است که افسردگی و ملالت را و بی حوصلگی و ناامیدی را از خودشان دور کنند، و بدانند که کار دارد پیش میرود، انقلاب حرکت میکند/ دیدید به توفیق الهی در 22بهمن چه حادثه عظیمی در این کشور اتّفاق افتاد. انقلاب است دیگر؛ انقلاب دارد حرکت میکند.
.
یادت هست؟ وضو گرفتم، سجاده ام را پهن کردم، چادر نمازم را سرم کردم، رو به قبله روی سجاده نشستم و برایت خواندم
همه عالم نگران تا نظر بخت بلند
بر که افتد که تو یک دم نگرانش باشی .؟
همین شد .
 تمام مناجات شب نوزده پارسال من همین یک بیت شد . نه بیشتر گفتم نه بیشتر خواستم نه اصلا بیشتر روی سجاده ام نشستم . نه نمازی، نه دعایی، نه قرآنی، هیچی ! همین یک بیت را خواندم. آن هم در منتهی درجه ی ناامیدی . می‌دانی . خوب می‌دانی . نه از تو! که از خودم .
 بعدش
یک شب مردی در خواب دید که با خدا روی شنهای ساحل قدم میزند و از آنجا تمامی مراحل زندگیش را می بیند.
ناگهان متوجه شد که در مواقع شادی و خوشحالی خود، همواره دو رد پا روی ساحل است. جای پای خودش و جای پای خدا.
 اما در مواقع سختی و ناامیدی فقط یک رد پا بر روی شنها وجود دارد.
آن مرد با گلایه از خدا پرسید: چرا؟ در مواقع شادمانی من با من بودی اما در موقع ناامیدی و رنج مرا تنها گذاشتی؟ 
خداوند پاسخ داد : "من هیچگاه تو را تنها نگذاشتم."
در موقع رنج و ناامیدی تو،
غمگینم. شبیه کسی که تنها مانده میان نارفیقان.
قصد رفتن دارم اما.خستگی امانم را بریده.
خسته ام. شبیه کوله بری که بعد از دوهفته هنوز به مقصد نرسیده. 
اما نه. روحم خسته است.
خسته از نامردی ها. از دوست داشته نشدن ها.
خسته از حامی بودن های بی حامی.
خسته از این روزگار.
برخلاف طبیعت، سردم از این روزها.
دلسردم از همه.
ناامیدی هم انگار مسری شده این روزها.
بسم الله الرحمن الرحیم
هیچ نوشته ای نیست که با نام خدا شروع نکرده باشم بالای هر پست بسته به حالی که داشتم یکی از اسما خدا رو می آوردم 
اکثرا با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کردم.آخه هیچی مثل رحمن و رحیمیتش بهم نمیچسبه هیچی مثل رحمن و رحیمیتش منو در برنگرفته.
الانم همین رحمن و رحیمیتش من رو سرپا نگه داشته اگر حس نمیکردم یه خالق رحمن و رحیم حواسش به من هست با همه کاستی ها بازم بهم عشق میورزه واقعا نمیدونستم با چه امیدی زنده بمونم؟؟
از امید حرف
گیاهخوار: القای تنهایی و ناامیدی
گیاهخوار ، هان کانگداستان زندگی زنی است جوان، ساکت، بی امید و بی هدف که خوابهای عجیبی می بیند. در خوابهایش گوشت خام، خون، سگ و … چنان کریه و زشت جلوه می کند که او از خوردن هر چه گوشت است متنفر می شود. به گیاهخواری رو می آورد و همین زندگی شویی و فامیلی اش را تحت تاثیر قرار می دهد، خودکشی و تیمارستان و سر آخر هم هیچ.نویسنده
ای ژاپنی که جایزه ای جهانی برای کتابش دریافت می کند و عده ای از داخلی
های ما هم که اهل ه
رستگاری در شائوشنگ» فیلمی مردانه‌است که زن‌ها درش نقشی ندارن. این فیلم داستان دو گروه از آدم‌هاست: یک دسته اون‌هایی که تسلیمِ بلاشرط شرایط و موقعیت تحمیلی‌اند و عده‌ای (مثل گروهی که اندی رو اذیت می‌کنن) خودشون جزئی از سازوکارِ مخوف و مخربِ زندانِ شائوشنگِ‌اند؛ و دسته دوم (که البته کمترن) کسانی که از غلطیدن در ورطهٔ تسلیم و انفعال سرباز می‌زنن و معتقدن که باید کاری کرد تا عدالتِ واقعی برقرار شه. اندی نمایندهٔ اصلی این دسته از زندانی‌ه
پرسشنامه استاندارد هیجانات تحصیلی پکران
دانش پژوهان گرامی ،در این پست پرسشنامه استاندارد هیجانات تحصیلی پکران (AEQ) در قالب ورد به صورت کامل در 6 صفحه با کیفیت عالی برای دانلود قرار داده شده است.این محصول شامل پرسشنامه استاندارد ، امتیازبندی ، مولفه ، تفسیر و روایی – پایایی پرسشنامه می باشد.
پرسشنامه استاندارد هیجانات تحصیلی پکران
این ابزار به منظور اندازه‌گیری هیجان‌های تحصیلی دانش‌آموزان توسط پکران و همکاران (2005) طراحی و ساخته شده اس
دعا؟
واقعیت این است من دعاهای زیادی را را دوست دارم.
اما درست در لحظه ی استیصال و دل شکستگی و ناامیدی، یک دعا عجیب آرامش بهم تزریق می‌کند.
حدیث‌کساء.شاید خیلی هم معروف نباشد.اما توسل به مادر، توسل به کل‌ اهل بیت است.
بعد آن جا که خدا را به پنج تن آل عبا قسم میدهی و از ته دلت آه می‌کشی، انگاری خدا کنار گوشت اجابتش را گذاشته است، یا این که اگر هم به مصلحتت نیست دلت را آرام کند.
بعضی چیز ها گفتنی نیست چشیدنی‌ست.
مثل حرف زدن با حضرت مادر.
کشور رو ناامیدی و افسردگی گرفته.همه به فکر مهاجرت افتادن یا دارن با سرعت چند برابر کارای رفتنشونو انجام میدن
فضای خونه بده.تازه بعد 30 و خرده ای سال و کلی قهر و دعوا به این نتیجه رسیدن که نمیتونن با هم بسازن
میرم توییتر حرف از سیاهی و هیچی درست نمیشه و چقدر همه بدبختیمه
میام خونه باید این جو مسخره و سنگین و بچه بازیای دو تا ادم50-60 ساله رو تحمل کنم
حالا تو این وضعیت باید برای کنکوری که معلومم نیست رتبه بیارم بخونم
خدایا
 
برای تویی مینویسم که شاید فکر میکنی همه چی رو باختی. کسی نمیخوادت.حرفت فهمیده نمیشه.حتی نمیتونی احساست رو بیان کنی. کلاف مغزت در هم گوریده شده و سرِ نخ رو پیدا نمیکنی. برای تویی که فکر میکنی جا موندی. برای تویی که احساس میکنی توی همه ی جمع ها غریبه ای. برای تویی که در گیرِ چرخه ی باطلِ درس، کار ، ازدواج ، بچه و مُردن نشدی!
برای خودِ خودت؛ اینو بدون که راهت خیلی روشنه!


اینروزا همه ش داشتم تو دلم می گفتم : چقدر فاصله ی بین امید و ناامیدی کوتاهه . 
--
پیاز تا هفته ی پیش 13 تومن بود و این هفته شده 2 تومن. پیاز و گوجه ی این فصل مال جنوبه، و خب میتونید تصور کنید که وقتی اینجا ( چیزی نزدیک به شمال کشور) پیاز دو تومنه، سر مزرعه صفر تومنه! و فقط کشاورزا چون سردخونه و انبار ندارن و الانم که سیل اومده و ممکنه محصول تو زمین بگنده و حروم شه، فقط از مجبوری رد میکنن بره. همین اتفاق چند وقت پیش در مورد خیار افتاد که اگه یادتون باشه
بیست سال و اندی سن دارم و در تمام این بیست سال و اندی برف ندیده ام ، باورتان میشود؟! نمیشود؟ خب اجازه بدهید واضح تر بگویم ، در تمام این سالها بارش برف را ندیده ام . این جمله بهتر است . فاصله خانه ی من تا مرکز استان ۹۸ کیلومتر یا شایدم ۸۹ کیلومتر است . ولی هیچگاه برف تازه را ندیده ام . ان چند باری هم که برف دیدم ، ته مانده های چند روز قبل بوده و بگذارید بگویم اخرین باری هم که برف مانده دیدم سال ۹۵ یا ۹۶ بوده . حالا اما هنوز هم برفی نباریده ولی "ف" میگوی
یه حس درونی میگهتو نمی تونی، دیر به خودت اومدی و دیر شروع کردی، خیلیییی دیرِ برای جبران و رسیدن به موفقیت
اما یه حس دیگه میگه
اگه تو واقعا بخوای، اگه هدفت برات مهمه، توی این زمان کم هم میتونی همه چیزُ جبران کنی.تو میتونی عالیترین بشی.

#کی بشه این ناامیدی و این بی انگیزگی از زندگی من بره بیرون.:/
##من میتونم! میتونم بشم اون چیزی که میخوام و اون چیزی که ازم توقع دارن(از خودم توقع دارم)
پادشاهی قصد کشتن اسیری کرد. اسیر در آن حالت ناامیدی شاه را دشنام داد.
شاه به یکی از وزرای خود گفت: او چه می گوید؟ وزیر گفت: بهجان شما دعا می کند. شاه اسیر را بخشید.
وزیر دیگری که در محضر شاه بود و با آن وزیر اول مخالفت داشت گفت: ای پادشاه آن اسیر به شما دشنام داد.پادشاه گفت: تو راست می گویی اما دروغ آن وزیر که جان انسانی را نجات می دهد بهتر از راست توست که باعث مرگ انسانی می شود.گلستان سعدی»
 
جز راست نباید گفتهر راست نشاید گفت
 اوست خدایی که باران را پس از ناامیدی خلق می فرستد و و رحمت و نعمت خود را فراوان می گرداند و از جمله ایات قدرت او خلق زمین و اسمان هاست و هم انچه در ان ها از انواع جنبندگان پراکنده است و او بر جمع اوری انچه پراکنده است هر وقت بخواهد قادر است و انچه از رنج و مصاعب به شما می رسد همه از دست خود شماست در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می کند و شما در زمین هیچ قدرتی ندارید و از کوچکترین قوای جهان زبون و عاجزید و غیر خداوند در عالم هیچ یار و یاور
این مدت خیلی حس های مختلفی را تجربه کردم، ناامیدی، درد، غصه، تنفر، ترس، بیچارگی و استیصال و دچار یه حس رکود شدم. هفته ی گذشته عملا شاید به یک پنجم برنامه ریزی هام هم نرسیدم اصلا دلم نمیخواست خودم را از مود غم و غصه در بیارم. من کلا از اون دسته آدمیهایی نیستم که مثلا عکس های پروفایلشون را به مناسبتهای مختلف عوض میکنند یادم نمیآد عکس پروفایل را شاید شش هفت ماهی میشد که گذاشته بودم و تغییری نکرده بود اما هفته ی گذشته بقدری این بغض و درد در تک
دختری در انتظار پایان یافتن ناآرامی رود بود تا بتواند خود را در آن ببیند. اما غروب طلوع کرد و رود از طلاتم دست بر نداشت. دخترک با ناامیدی پیش به سوی دهکده گرفت تا امیدوار از فردای باشد که بزرگان دهکده وعده داده اند. مدتی هست که خورشید تخت آسمان را از ماه پس گرفت و دختر منتظر ما به سوی مکان دیدار پیش می رود اما دیگر آن آنجا نیست. تمام برف ها آب شد و دیگر قطره ای نماند تا در شاهراه رود به سوی زندگی ‌‌‌‌‌پیش برود. دختر قصه ما بر روی تکه سنگ نشست و ش
اولین خسران، اولین ناامیدی‌ات، اولین باری که مطمئن می‌شوی امیدت اشتباه بوده، که بیهوده دویده‌ای، که برای مسابقه‌ای تلاش کرده‌ای که نتیجه‌اش از قبل معلوم بوده. اولین باری که قدرت جبر را اینقدر ملموس از درون خودت احساس می‌کنی، آن لحظه‌ی عظیم فرو ریختن تمام باورها و شکستن تمام آرزوها و رویاها و در آغوش کشیدن حسرت. اولین کلماتی که پس از آن زمزمه می‌کنی "آخ که چقدر ساده بودم!" کی خواهد بود. آخ. کاش خبردار نشوم.
اصلا حس عجیبی است گوش کردن به موزیک.
گاهی حالت را خوب میکند گاهی بد.
همان آهنگ.
خاطراتی را زنده میکنند که یاداوری شان فقط زجرت میدهند با این حال نمیتوانی جلوی خودت را بگیری.
زجر میکشی اما دوست داری این موزیک را تا آخر بشنوی و همه خاطرات را به یاد بیاوری.
خاطراتی که امروز دیگر فقط میتوانی به آنها فکر کنی. و همین فکر آنقدر روح و جسمت را آزار میدهد که به مرز خودکشی و ناامیدی مطلق میرسی.
اما دست از شندین آن نمیکشی.
ما از آزار روحی خود لذت نمی
نوشتن یعنی تسلیم نشدن؛ تسلیم خستگی و بی‌ارادگی و بی‌انگیزگی و ناامیدی و نابلدی و سانسور و فشار و فقر و تنبلی و افسردگی نشدن.
حتی نوشتن بی‌مایه‌ترین متن‌ها هم اگر مدام و مداوم صورت بگیرد، قدرت فرسایندۀ قلم! را چندین برابر می‌کند.
نوشتن، بهترین ابزار اندازه‌گیری زندگی است.
ادامه مطلب
در هیچ شرایطی ناامید نشو به قول مولای متقیان امام علی علیه السلام 
بزرگترین بلا ناامیدی است. نا امیدی باعث بی انگیزگی و منفعل شدن می باشد.امیدواری به فرداهای روشن مایه شور و نشاط و حرکت به سمت موفقیت هست.
منبع123movafagh.loxblog.com
 
 
شکستن خانواده اغلب برای کودکان مشکل است. والدین می توانند با ارائه توضیحات صادقانه و حمایت احساسی از بچه ها کمک بگیرند.
کودکان در تمام سنین طیف وسیعی از احساسات خجالت زده را در زمانی که والدین خود را جداگانه میبینند خواهند داشت.
این ممکن است غم، خشم، ترس، حسادت و ناامیدی را شامل شود.
ظرفیت فرزند خود را برای درک آنچه که در اطراف آنها اتفاق می افتد، نادیده نگیرید.


ادامه مطلب
بسم رب النور
 
سکانسی از یکی از فیلم های هالیوودی که داستان زندگی حضرت نوح را نشان می دهد، عجیب به همم می ریزد.
فارغ از تحریفات داستان و هدف فیلم، آن سکانس به غایت به دل و جان می نشیند.
فرشتگان غول پیکر، با تنه ای از سنگ های عظیم الجثه، که ناامیدی از چهره ی سنگیشان مشهود است، در حال دفاع و حفاظت از کشتی نوح و مردمان درون آن در مقابل جنایتکاران و دشمنان هستند.
وقتی نبرد بالا می گیرد، ناامیدی و خستگی بر فرشتگان سنگی که دیگر جان مبارزه برایشان نمان
بند بندم از همه گسسته و فرونمی‌پاشد. انگار براده‌های آهن‌ربایی که جز با هم بودن چیزی ندارند. رگ‌های گسستنم درد می‌کند و هر بار قلبم فرو می‌ریزد.
امید رفته و ناامیدی تیر می‌کشد. از او می‌پرسم، وعده‌ی مرگ می‌دهد. امید را می‌نشاند در میانم. امید مرگ در من جوانه می‌زند.
رگ‌های گسستنم تیر می‌کشد به امید. رعد می‌زند به مرگ.
یاد بگیریم بین نیاز ها و خواسته هامون تفاوت قائل باشیمآدم به هرچیزی که دلش می خواد نیاز نداره••قدم بر میداریمنگاه می‌کنیمگوش میدیمحرف میزنیمکار میکنیمیه ذرهرضایت خدا توش نباشه باختیم!•••برنامه ای که خدا برای ما در نظر گرفتهنمی تونه توسط مردم متوقف بشهتو سرزمین ناامیدی زندگی نکنید!خدا تو سرزمین امید و آرزو منتظر ماست :)•••و در آخر اینکهچقدر بده که آدما می تونن یهو تغییر کنن!میشناسم کسی رو که تا سال پیش به حالش غبطه می‌خ
امشب سجاد یه ویدیوکلیپ از یکی از ترانه های ابراهیم منطفی واسم فرستاد، اینقد صداش غم داشت که یه لحظه دلم واسه غم تنگ شد. یاد بقیه ی آهنگای رامی هم افتادم، خنیاگرِ جنوب. ظرفیتِ گوش کردنِ آهنگاشو ندارم تو این ایام. کلاً کم پیش میاد آهنگ گوش کنم (وقتی خونه ام، وقتی تنها و یه جای دور نیستم)، اینجوری هیچوقت خسته کننده نمیشه. 
داشتم میگفت، دلم واسه غم تنگ شده. واسه عصبانیت و ناامیدی نه! واسه یه نوع ناراحتی. عصبانیت و ناامیدی خیلی مزخرف و نخواستنی ان،
آدم باید از خودش راضی باشه؟ / یعنی به خودش بگه ببین چه موقعیت خوبی داری، ببین چه شرایط مناسبی پیدا کردی، ببین سالمی، زنده‌ای، نفس می‌کشی، کار داری، پول درمیاری، سواد داری، خانواده داری / که نیمه‌ی پر لیوان رو ببینه و خدا رو شکر کنه و از ادامه‌ی زندگیش لذت ببره؟یا باید از خودش ناراضی باشه همش؟ / که پیشرفت کنه. که ایده‌آل‌گرایی رو در خودش تقویت کنه. که بگه من که هنوز چیزی نیستم، به جایی نرسیدم، کاری نکردم، باری برنداشتم، پولی ندارم، شرایط
سلام میخام بعد از مدت ها بنویسم هم اینجا تو وبلاگ 12eza منتشر کنم هم تو ویسگون تو آیدی khisgoon راستش یه اتفاقی افتاده میخام یه مدت هر چه قدر بتونم  روزه بگیرم روزه سکوت دیگه حرف نزنم با کسی حتی تو فیلمام صحبت نکنم من یه عمر وبلاگنویس بودم اشک داشتم آبرو داشتم پیش شهدا و فرشتگان همه دوستم داشتن حتی قوی بودم این مدت که ننوشتم و فیلم گرفتم و سخنرانی کردم روم کار شد و خدا خاست خیلی چیزا فهمیدم ولی از دست خودم راضی نیستم چه برسه خدا بخاد راضی باشه لذا پش
از یه طرف افکار بزرگاز یه طرف ناامیدی
از یه طرف افقهای روشن
از یه طرف راه تاریک و مبهم
از یه طرف آینده
از یه طرف گذشته
از یه طرف یه عمر تحصیل
از یه طرف علاقه ی شخصی
از یه طرف ثروت و اعتبار
از یه طرف امنیت شغلی
از یه طرف ریسک و بگیر نگیر
از یه طرف خیال راحت
انگار همین اول سالی، همه نقشه هام عوض شد
یعنی درسته؟
هرجا روزگار پیچوندت، باید باهاش بپیچی یا بگی من راه خودمو میخوام برم؟
امروز چه اتفاقاتی در انتظار شما می باشد… فال روزانه خود را اینجا بخوانید
فال روزانه متولدین فروردین ماه
شما از خوشحالی روی پای خود بند نیستید و می‌خواهید کارهای عجیب و غریب انجام دهید. اما این اصلا اهمیتی ندارد!! شما با کارهای ناتمام زیادی روبرو شده اید و قادر نیستید از آنها فرار کنید. کاری نکنید که ناامیدی بهتان غلبه کند. این را هم بدانید که از کوره در رفتن نه دیگران را خوشحال تر می‌سازد و نه خودتان را!
ادامه مطلب
هو
از نظر روحی نیاز دارم چند روزی موبایلم را خاموش کنم، و بی خبر بروم جایی که هیچکس فکرش را هم نکند. بروم با خودم سنگ وا کنم، بروم برای آدم های زندگی ام دلتنگ شوم، که قدرشان را بیشتر بدانم. بروم از هیاهوی درس و بحث و کار جدا شوم، بروم خلوت کنم، یک نفری با خودم، با کتاب هایم، با روز های دور مجردی ام. نیاز دارم از این چیزی که هستم فاصله بگیرم. می خواهم لپ تاپ را بزنم زیر بغلم، و هر روز بروم یک گوشه در کتابخانه ی خلوتی بنشینم و ساعت ها بنویسم. نیاز دا
 
اولین بار که شعری از اخوان ثالث خوندم توی مجله‌ی سروش نوجوان بود. شعر کتیبه. برای یک نوجوان چهارده پونزده ساله، شعر سنگینی بود. چند بار خوندمش و تنها تاثیری که روم گذاشت، درک عمیق حس بیهودگی یک تلاش جمعی که در اوج ناامیدی انجام میدن بود.از اون روز هر بار حرکت بیهوده ای رو برای فرار از ناامیدی انجام دادم و بهش امید فروان بستم که ناامید شدم، پیش خودم زمزمه کردم:
نوشته بودهمان،کسی راز مرا داند،که از این رو به آن رویم بگرداند.»
امروز فکر می
یه چیزی رو خدا خواست فهمیدم امشب که افسردگی و تزریق غم یک تکنیک هست که مارو ناامید و افسرده و نابود کنن یک تکنیک شیاطین هست یعنی دارن کار میکنن رو بچه های نماز خون و مومن و درسته که مومن باید شاد باشه و اونایی که به خدا ایمان ندارن همیشه افسردگی دارن ولی نکته همین بود که شیاطین جمع میشن تا فلجت کنن با افسردگی و تزریق میکنن نا امیدی از زندگی و خدارو یعنی اگه جمع هم بشن واقعا میتونن یه کارایی بکنندا و سیستم ظاهری و روانی انسان رو داغون میکنن با ک
نمیدونم امروز رو تبریک بگم یا تسلیت، تعریفی که از دانشجو تو کتابا و فیما هست با چیزی که الان خودمون هستیم خیلی فرق داره ، نمیدونم چرا اون ادم شاد و جویای علم رو نمی بینم که استادش بهش انگیزه میده ، یه مشت ادم دور هم جمع کردن که از ناامیدی و اینده پوچ می نالند،
بگذریم.،
روز دانشجو رو به همه عزیزان تبریک میگم❤️ به امید آینده ای بهتر
با ما همراه باشید.
 
امروز رو می تونم روزی پر
از ناامیدی و استرس بدونم. مسئله ای که دائم عقبش انداختم امروز بالاخره کم کم
داره نتایج خودش رو بهم نشون میده. پر از اضطراب شدم چون زحمت دو سالم بر باد
میره. پر از ترس شدم چون باید جوابگوی اطرافیان می شدم که واقعا چرا کم کاری کردی.
پر از خشم شدم نسبت به خودم که چرا چنین بلایی سر خودت آوردی. اهمال کاری هیچوقت نتایج خوبی نداره،
همینطور که من نتیجه ی اهمال کاری سال پیشم رو دارم الان می بینم. اهمال کاری
تاوان داره، باید هزین
دیروز فرصت شد و صوت یکی دو جلسه از سخنرانی آقای پناهیان در مورد نشاط رو گوش کردم و شرمنده ی خدای خودم شدم . بنده ای که اگر خدای خودش رو درک کنه ، چنان نیرویی پیدا می کنه که جابجایی کوه براش چیزی نیست ! متوجه شدم که اگر اشکالی از خیلی افراد سر می زنه دلیلش انسان های مذهبی ای هستن که فقط به ظواهر دین اهمیت می دن کسایی که شاید الگوی افرادی باشن که به مسائل دینی و مذهبی کمتر مقیّد هستن !
دینداری ما باید طوری باشه که ازش لذت ببریم و بحال کسایی که مثل م
دلم می خواهد روی پروفایل ام هزار تا جمله بزارم اما هنجارها من و مجبور می کنند سکوت کنم.راست میگن ما هرچی زخم میخوریم از اشنا است مگرنه غریبه چه میدونه زخم کجا است .
_داشتم مداد میکشیدم تو چشمام گفت تو فقط یه شیخ ناامیدی اشک دوید تو چشمام .راست میگفت من یه شیخ ناامید شدم .لاتقنطوا من رحمه الله هی میگم تو ذهن ام اما خدایا من از پا افتادم . احساس می کنم هیچ کس ندارم
#روایت از پا افتادن 
فکر کردم نکند دغدغه هایم تغییر کرده، اما نه! تغییر نیست بلکه فقط سخت تر شده ام و الکن تر از قبل. می تواند بخاطر محیط کارم و سر و کله زدن با آدم هایی باشد که همه ی زندگیشان پر از درد است و یا بخاطر اینکه به واسطه ی کارم بیش تر از قبل نحوه ی مدیریت این مملکت را لمس کرده ام و خب همین ها کورسوی امیدی را که در من بود خاموش کرده است. خلاصه که این سکوت شدگی ام و این که دغدغه هایم از حد فکر و گفتگوی درونی پا فراتر نگذاشته و کلمه نمی شوند می تواند شکلی از ناا
۲۷۶۵ - این نمونه‌ای از انعکاس شفاف اخبار توسط شبکه دولتی بی‌بی‌سی است! در عکس سمت راست، آمار مبتلایان به ویروس کرونا در انگلیس با پس زمینه پیرمردی با طوطی بر روی دست در باغی سبز نشان داده شده است (القا آرامش و شرایط مساعد) و در مقابل، عکس سمت چپ مربوط به ایران، تصویر ترسناکی از افرادی با ماسک‌های شیمیایی و لباس‌های ایمنی سفید را نمایش می‌دهد (القا ترس و ناامیدی)!
دانلود فایل اصلی
تا حالا برایت پیش آمده است که آدمی تو را ناامید کند؟ مثلا به تو قول داده است که برایت کاری انجام دهد، موقعی که شدیدا آن کار سرنوشتت را تعیین می‌‌کند، اما می‌ند زیر همه چیز و آن کار را انجام ندهد. حس ناامید شدن از آن آدم در آن لحظه را حس کرده‌ای؟
تا حالا شده است که آن آدم، خود تو باشی؟ خودت باشی که به خودت قول داده‌ای کاری برای خودت انجام دهی، اما آن قدر آن کار را نمی‌کنی که آخر به خودت می‌گویی، بی‌خیال، دیگر این آدم مهم نیست، دیگر چیزی از او
امروز رو می تونم روزی پر از ناامیدی و استرس بدونم. مسئله ای که دائم عقبش انداختم امروز بالاخره کم کم داره نتایج خودش رو بهم نشون میده. پر از اضطراب شدم چون زحمت دو سالم بر باد میره. پر از ترس شدم چون باید جوابگوی اطرافیان می شدم که واقعا چرا کم کاری کردی. پر از خشم شدم نسبت به خودم که چرا چنین بلایی سر خودت آوردی. اهمال کاری هیچوقت نتایج خوبی نداره، همینطور که من نتیجه ی اهمال کاری سال پیشم رو دارم الان می بینم. اهمال کاری تاوان داره، باید هزینه
ژانر فیلم : درام | عاشقانه | کمدی
امتیاز فیلم :
رده سنی :                                                                         
 
ژانر فیلم : درام | عاشقانه | کمدی
امتیاز فیلم :
رده سنی :
ژانر فیلم : درام | عاشقانه | کمدی
امتیاز فیلم :                                                            
ژانر فیلم : درام | عاشقانه | کمدی
امتیاز فیلم :
رده سنی :
کارگردان : Bhaskar
نویسنده : Bhaskar
بازیگران : Genelia D'Souza, Prakash Raj, Siddharth, Srinivasa Rao Kota
محصول کشور :
تاریخ اکران :
زمان فیلم : 
زبان فیلم
از این استاد‌های ناامید خیلی حالم بهم میخوره!
کم هم نیستن!
یه بار سر کلاس نظریه‌ها، به یک از اساتید ناامید تیکه انداختم که استاد! از این کتاب نظریه‌ها فقط سیاهی و ناامیدی می‌باره!
برگشت گفت : بله! این‌ها نخبگانی بودند که واقعیت جامعه‌ را درک کردند و دچار یاس ناامیدی شدند!

امّا من به شدّت امیدوارم!
به چند دلیل:
1. طبق آمارها و شواهد میدانی، جامعه‌ی ما رو به رشد است.
2.  سقوط‌هایی هم که داشتیم، غالبا از سنخ فرهنگی بودند.  و این سقوط‌ای فرهنگی،

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها