نتایج جستجو برای عبارت :

همه برای مهدیس

به گزارش بدانیدها ویتامین‌ها نقش حیاتی براي سلامت انسان داشته و وجود آنها در بدن براي ادامه بقا لازم و ضروری است. ویتامین‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ برخی محلول در آب و برخی محلول در چربی هستند. از طرفی بهترین راه دریافت این تركیبات موثر رعایت تنوع و تعادل در برنامه غذایی و استفاده …
نوشته آشنایی با ویتامین ها اولین بار در بدانید ها. پدیدار شد.
به گزارش بدانیدها ویتامین‌ها نقش حیاتی براي سلامت انسان داشته و وجود آنها در بدن براي ادامه بقا لازم و ضروری است. ویتامین‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ برخی محلول در آب و برخی محلول در چربی هستند. از طرفی بهترین راه دریافت این تركیبات موثر رعایت تنوع و تعادل در برنامه غذایی و استفاده […]
نوشته آشنایی با ویتامین ها اولین بار در بدانید ها. پدیدار شد.
امروز بدون هیچ دلیل خاصی رفتم دانشکده .
کلاس نداشتم. نشستم تو حیاط و با مائده ت خوندم.
بعدشم رفتیم‌نمازخونه ،نماز خوندیم
میخوام از مهديس بگم. کلا مهديس رفیق روزای تلخ نیست، رفیق روزای خوب وخوش و خنده س ، رفیق حرفا و بحثای علمیه ، کلا غم هاش رو زیاد جار نمیزنه،  یه ذره همه چی رو به مسخره میگیره و شاید هیچ وقت براي درد رفیقش دوا نداشته باشه ، یا کلا بلد نباشه بگه که دواش چیه.
من خیلی دوست داشتم باهاش حرف بزنم. تو تلگرام بهش پیام دادم و حرفم رو
جانبازان1- حد نصاب درصد جانبازی براي امتیاز معافیت یك فرزند چند درصد است ؟ جواب : حداقل 25 درصد جانبازی . 2-جانبازان چند فرزند خود را می توانند از خدمت معاف كنند ؟ جواب : به ازای هر 25 درصد جانبازی یكی از فرزندان آنان از خدمت معاف می شوند . 3-آیا امتیاز جانبازی براي برادران آنان لحاظ می گردد ؟ جواب : درصورتی كه جانباز فاقد فرزند پسر باشد امتیاز به برادر جانباز تعلق می گیرد . 4-درصورتی كه جانباز فاقد فرزند پسر باشد چند نفر از برادران وی از خدمت معاف می
انشای بسیار زیبای یکی از دوستام، حتما بخونیدش!
مستی به وقت نیمه شب
درست در تکاپو براي یافتنی اوجی دردناک براي این سری که گرمای پرواز بر فراز نوشته را بال بزند و بعد در نقطه ای که انتظارش را ندارید با ترس سقوط آشنا کند.

ادامه مطلب
دستور موقت چیست؟دستور موقت یا همان دادرسی فوری دستوری است كه دادگاه مبنی بر توقیف مال یا انجام عمل یا منع از امری صادر می‌كند.  تشخیص صدور دستور موقت با قاضی است و هیچ تاثیری در اصل دعوا ندارد . فقط به اموری كه احتیاج به تعیین تكلیف فوری دارند اشاره دارد. هرگاه چند روز حتی چند ساعت تاخیر در رسیدگی سبب ورود خسارت به یکی از اصحاب دعوا شود می‌توان آن‌ را از موارد دادرسی فوری یا دستور موقت به‌شمار آورد. براي مثال شما زمین خود را براي كشاورزی ب
نگهداری باتری موبایل یا تبلت درمواقع مهم وضروری
براي مصرف كم تر باتری در موبایل و تبلت بهتر است ابتدا روشنایی صفحه نمایش آن را بانرم افزار های مربوط به كاهش روشنایی صفحه به حداقل ممكن كاهش میدهیم. مانند night mode
صداهای صفحه كلید را خاموش میكنیم.
ویبره،صدای هشدار دهنده ، پیام، تماس، را كم كرده درصورت امكان قطع صدا می كنیم.
نرم افزار ها را از قسمت اصلی متوقف میكنیم.با نرم افزار های مربوطه میتوان با یك كلیك تمام نرم افزار ها را متوقف كرد.مانند نر
میخواستم به کامک پیام بدهم . داشتم به این فکر میکردم که خب حالا که چه?اینقدر متوقع نباش.ولی یادم رفت.همیشه از خودم میپرسم چرا همیشه اشتباه میکنم.چرا همیشه از کسی خوشم می اید که من اولین انتخاب او نبوده ام.سه سال بود که به مهديس زنگ نزده بودم تا اینکه خودش زنگ زد و شرمنده ام کرد. گفت دلش تنگ شده.بارها دوست هایم را ندیدم.بارها به ادمهای اشتباهی بها دادم. کامک چیز متفاوتی نبود.برعکس.مطمئنم فاطمه ،مهديس ، کیمیا ، سحر ،مهسا.حتی یک نفر که اسمش یادم
ضوابط اختصاصی کفالت مادر1- شروط اصلی براي بهره‌مندی از معافیت كفالت مادر كدامند؟ جواب : الف) مادر به سبب طلاق یا فوت همسر فاقد شوهر باشد. ب) مشمول تنها فرزند ذكور بالای 18 سال براي مادر باشد. 2- مدت معافیت كفالت براي مادر چه مدتی است؟ جواب : الف ) درصورتی که 30 ماه از تاریخ ثبت طلاق گذشته باشد معافیت دائم تعلق خواهد گرفت . ب ) درصورتی که از تاریخ ثبت طلاق کمتر از 30 ماه گذشته باشد معافیت موقت به مشمول تعلق خواهد گرفت . 3- در چه صورت معافیت موقت 30 ماهه به
اولین باری بود که با سارا میرفتم انقلاب
هیچ تصوری نداشتم از اینکه بناست چقدر بخندیم و خوش بگذرونیم 
درست مثل اولین باری که اومدم دانشگاه و با بچه ها آشنا شدم
هیچ تر از هیچ تر از هیچ
خب بر خلاف تصورم خیلی بهم خوش گذشت
واینکه هر کتابی که میخواست رو پیدا میکردیم و من ذوق میکردم 
و به این نتیجه رسیدم که مثل مهديس کاملا نتیجه گرام ! اگر به نتیجه و هدفم نرسم روانی میشم و حس بیهودگی میکنم ولی امروز حس مفید بودن داشتم :)))
و اینکه زنگه رو دیدیم و خیلی عاد
پسوند شباهت؟
سا.
باریکلا. خوشم اومد. تازه می‌خواستم بگم دو حرفیه. 
مثل مهسا. یعنی شبیه به ماه.
ای شیطون! حالا چرا دقیقا این اسم توی ذهنت بود؟
همین‌طوری.
باشه. مام گوشامون مخملی.
[اسم‌های مشابه از ذهنش می‌گذرند: مهديس، مهوش، مهرو، مه‌لقا، مهشید، مهتاب، ماهرخ، ماهور، ماه‌چهره.] واقعا چرا این اسم؟
از من می‌پرسی؟
نه. از خودم پرسیدم.
قشنگ رد دادی تو.
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت براي دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.
‌ اسم رمان: فردا (معمای مرگ)
✏️نویسنده: مهديس
ژانر : #عاشقانه / #فانتزی / #رازآلود / #هیجانی / #معمایی
تعداد صفحات: 273
خلاصه:
مسیح پسری پر از گذشته دردناک. مهديس دختری از جنس اهریمن اما قلب پر از مهربانی. آینده‌ای که بودن این دو را کنار هم به تصویر کشیده. حال سرنوشت پسرک جادوگر و دخترک اهریمن چه می‌شود.
#کاربر_انجمن_قلم_سرخ
#انجمن مارو به دوستاتون #معرفی کنید
•• @qalamesorkh ••
•• qalamesorkh.blog.ir ••
•• instagram.com/qalamesorkh ••
براي دانلود فایل PDF کلیک کنید.
بر
امروز خودم به این حال دچار شدم
میگن چته 
میگم هیچی خوبم .
و فقط 
خودم میفهمم این که میگم خوبم در بدترین حالت ممکنم
واقعا دوست دارم دست از این انکار ها بردارم ولی نمیشه
یه وقتایی وقتی حرفاتو به کسی بزنی واسه خودت بزرگ میشه .
باید انقدر بهشون فکر کنی تا طی کلنجار درونیت حل بشن !
 
کتاب قصه عشقاریک سِگالمترجم مریم نفیسی راد

براي سه سال اول زندگی مشترک‌مان مجبور بودیم
براي این‌که چرخ زندگی‌مان بچرخد،
براي هر دلار عرق بریزیم.در تمام طول تعطیلات تابستان در کلوپ قایق‌رانی
بندر دنیس کار کردیم. کار پر مشقتی بود،
اما هیچ‌وقت آن‌قدر خسته نمی‌شدیم
که با یکدیگر مهربان نباشیم.
من می‌گویم مهربان چون هیچ‌کلمه مناسب‌تری براي توصیف
عشق و خوشبختی‌مان پیدا نکردم.
براي تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی
میخوام برخلاف نتیجه گیری که امروز با مهديس کردم کل امروز رو بنویسم !
و براي دقایقی تبدیل بشم به یک ادم برونگرا که همه چی رو داره بروز میده !
و تلاشمم بر اینه که اکثر اتفاقات امروز رو بنویسم ولی همشو قول نمیدم :)
.
صبح شش و نیم به زور بیدار شدم و به خودم فوش دادم که کلاس هشت صبح برداشتم و بابا هم شروع کرد به پند و نصیحت که به این فکر کن که پارسال این موقع باید میرفتی مدرسه و .
سریع حاضر شدم فقط به امید اینکه زود تر برسم به مترو و بگیرم بخوابم
خدا رو
به گزارش بدانید ها آب مروارید، كدر شدن عدسی چشم است كه منجر به مشكلات بینایی می‌شود. در مراحل اولیه، استفاده از نور قوی و عینك، مشكلات بینایی ناشی از آب مروارید را كمتر می‌كند. اما در مراحل بعدی بیماری، انجام جراحی براي بهبود بینایی ضروری است. امروزه عمل جراحی آب مروارید كم خطر و …
نوشته آشنایی با بیماری آب مروارید اولین بار در بدانید ها. پدیدار شد.
به گزارش بدانید ها آب مروارید، كدر شدن عدسی چشم است كه منجر به مشكلات بینایی می‌شود. در مراحل اولیه، استفاده از نور قوی و عینك، مشكلات بینایی ناشی از آب مروارید را كمتر می‌كند. اما در مراحل بعدی بیماری، انجام جراحی براي بهبود بینایی ضروری است. امروزه عمل جراحی آب مروارید كم خطر و […]
نوشته آشنایی با بیماری آب مروارید اولین بار در بدانید ها. پدیدار شد.
دانشجویان زیر هر چه سریعتر به واحد آموزش مراجعه نمایند.
رضا پروانه زاده اصفهانی
یونس یوسفی
سمیه سعیداوی
نادیا ناصری
مهديس بابادی
عباس بالدی
مهزیار جعفری پور
فاطمه قوی دست
کاظم نواصری
فرزاد چرخاب
بهمن نجفی
سیده زینب پورفرجی
ضوابط عمومی معافیتهای کفالت1- شروط اصلی براي بهره‌مندی از معافیت‌های كفالت كدامند؟جواب: الف) رسیدن به سن 18 سال تمام درهنگام طرح پرونده در هیئت رسیدگی ب) نداشتن غیبت ج)یگانه مراقب یا نگهدارنده (سرپرست) بودن .2ـ منظور از نداشتن غیبت چیست؟جواب : كلیه افراد ذكوری كه طی ماهی که به سن 18 سال تمام می‌رسند می‌بایست وضعیت خدمت وظیفه عمومی خود را روشن كنند. در صورت عدم معرفی یا عدم حضور در زمانهایی كه وظیفه عمومی تعیین می‌كند فرد وارد غیبت می
از خونه زود تر راه افتادم و قبل دانشگاه یه سر رفتم انقلاب پی مقوا ، مهديس هم میخواست چسب رنگی بخره
از رو به رو دانشگاه که داشتم رد میشدم یه پیر مرده رو دیدم داشت خطاطی میکرد
ایه الله نور السماوات رو دادم برام بنویسه میخواستم باهاش ماندالا بکشم
یک معطل شدم و طول کشید
بعد که تموم شد و راه افتادیم سمت دانشکده
یه اقاهه بهم گفت خب این همه از این چیزا نوشتید به کجا رسیدید
محل نذاشتیم و قدم هامونو یکم تندتر کردیم
همینطوری داشت پشت سرمون میومد و حرف م
تو اوج گرما
یه ساعت دو دو تا چارتا میکنم که با مترو برم یا اتوبوس
و مترو رو انتخاب میکنم به خاطر کولرش
به این فک میکنم که باید دور دنیا بچرخم تا برسم خونه
و تهش میگم به درک! بهتر از گرمای اتوبوس و معطلیشه.
بعد همینطور که با مهديس داریم سینه کش افتاب میریم سمت بیارتی و ایستگاه مترو 
یه دفعه اتوبوس بهشتی صادقیه ( تک اتوبوس زرد کولر دار این خط ) از جلوم رد میشه و میپرم بالا ! 
میرم ته اتوبوس میشینم و پرده رو میکشم و از نور افتاب و سرمای کولر لذت میبر
قیافه من وقتی میفهمم یه ترم دومی اپلای کرده :|
.
.
.
اینطوری نشون میدم که عشق مهاجرتم و از این حرفا ولی . من کجا مهاجرت کجا :)) مهاجرت کنمم دو روز دیگه دلم واسه مامان بابام و بستی شیر شکلاتی تنگ میشه و مجبور میشم برگردم :)
.
.
.
#روایتی معتبر از مهديس 
میگم از ایران برم دلم براتون تنگ میشه
میگه خودباخته فلان شده بیسال شده بهمان شده
واقعا این بار در حدم ندونستم که بخوام باهات بحث کنم و با چرا زر میزنی بحث رو شروع کنم و اینکه چرا فک میکنی که هرکی بخواد م
پولیش و واکس 3 اکستریم هایبریدنت سوناکس : 

پودر اکسید آلومینیومی بسیار ریز باعث رفع نور Verkratzungen ، لایه های خشک شده و صاف شدن رنگ می شود.
براق عمیق و براق ، ترمیم و ترمیم شدید رنگ کارایی دارد.
مناسب براي بدنه
براق کننده، محافظت کننده، پولیش کاری،تشکیل لایه‌ای با دوام بر روی رنگ خودرو

شناسه محصول : 202200
باید از دیروز بگم و هوچی گری های یه عده .
اما اول از همه بخشهای جذابشُ میگم  
از اینکه کلیپمون پخش شد و چقد حال کردیم.
از اینکه تا بحال انقدر با اعضای انجمن علمی صمیمی و نزدیک نشده بودم
از اینکه انتظامات بودم و جذبه به خرج دادم.
از اینکه ذوق داشتم که علیخانی میخواد بیاد. ♡♡
از اینکه مصاحبه گرفتیم 
از اینکه با مهديس رفتیم چسب خریدیم،  تو ابن خلدون نماز خوندم ، فن های علیخانی رو دیدم. تایم لپس گرفتیم ، گوجه سبز خوردیم ، صبحونه سالاد ماکا
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه براي خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
"مهديس"م "بنت المحمود"م
نگرانم کردی
گوشی فدای سرت حالت خودت خوب است؟
دنیایت هنوز بر وفق مراد است ؟
هنوز هم وقتی بستنی شیر شکلاتی میخوری به یاد من میفتی و خنده بر لبانت می اید ؟
خدا بگویم چه کارشان کند که تو را سه شب بیخواب کردند . هرچند با شناختی که از تو دارم بعید میدانم خود را باخته باشی
تو غم گم کردن خود را داری اینکه نبود یک شی کوچک مشکی که باهم برايش از انقلاب گلس خریده بودیم تو را بیخواب کند ازارت میدهد مگر نه ؟
وگرنه مال دنیا که ارزشی ند
خب دیروز مراسم هیئت داشتیم ، همه چیزو از صبح سه شنبه میگم.
سحری خورش کرفس داشتیم و من حالت تهوع میگیرم اصلا از اسمش ، چه برسه به طعمش!
بابا بیدارم کرد ولی من نرفتم بخورم و گرفتم خوابیدم ، بماند که شب قبلش تصمیم گرفته بودم سحر بیدار شم و وسایلم رو آماده کنم ! ولی خوابیدم .
ساعت ۶ با صدای جیغ جیغای مامان از خواب بیدار شدم ، فکر می کرده ساعت ۷ عه و محمد دیرش شده درصورتیکه ساعت رو اشتباه دیده بود ! ولی بازم خداروشکر کردم که توهم زده بود . 
طبق معمول شا
خب امروز اولین ضربه خورد بهم.
گفتمان قبول نشدم.براي مصاحبه.
به مامان گفتم و تسکین بود برام حرفاش ، با بغض از پیش مامان رفتم تو اتاق و گریه کردم‌. 
سمانه با حرفش خیلی ناراحتم کرد ، مزجی درک نکرد ، و فقط مهديس بود که من رو فهمید. و کمکم کرد ، گفت برو با کاشفی فرد صحبت کن.شاید بتونه کمکت کنه
انقده میترسم از اینکه بازم محبتم رو نثار کسایی بکنم که یه ذره هوامو ندارن‌.اصلا نمیتونم.
ولی این ضربه مهلک دقیقا از جای همیشگی خورد ،همونجایی که  امسال به خو
امشب از اون شب های گوهی بود.
اصلا از ظهر استرس داشتم ، دلم‌آشوب بود ،هی میخواستم حرف بزنم ،راه برم تا انرژیمو خالی کنم ، حالم‌خوب نبود وقتی مهديس و مائده حالشون خوب بود، 
به بچه ها میگفتم برا فرداست ، ولی همش فردا نبود ، یه بخشیش برام‌مبهم‌بود و یه بخشیش رو هم‌میدونستم دیگه: تو:)))
و شب ،ساعت ۱۰ اونورا بود که متوجه شدم شاه من و سارا و زهرا رو از تو گروه ریموو کرده:/
پشمام ریخت، حدس اولیه بخاطر دعوا باهاش بود ، ولی خب تو این دعوا باغشاهی کاره ای
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت براي دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.شایدبرايش دنیاجوردیگری معنی پیدامینمو
Levant:
اطلس اصفهان
صعود گستر آلپ اصفهان
عتیق برج عالی قاپو اصفهان
عرش پیمای اسپادانا اصفهان
فراز البرز صفاهان اصفهان
فراز پویا فعال اصفهان
فراز فرود پرنیا اصفهان
کاسپین آسا سپاهان اصفهان
کهکشان رو سپاهان اصفهان
کیان فراز اسپادانا اصفهان
گوهر نقش جهان اصفهان
محرک صنعت آپادانا اصفهان
مریخ پیمای سپاهان اصفهان
مهديس آسانبر سپاهان اصفهان
نگین نمای سپاهان اصفهان
یکتا آسانبر برج اصفهان
شرکت صنعتی آبان اصفهان
آسانسور و پله برقی ارگ  اصفهان
شرک
گه بگیرنتون که از هم متنفرید و بهم میگید عزیزم.یکی هم بود که صبحا هفت راه میفتاد تو خیابونا و تبلیغ ها رو میکَند و برمیگشت خونشون.اسنپ گرفتم سه تا خیابون اون ور تر پیاده ام کرده میگه از اینجا بزنی بری کوچه بعدی دوتا چارراه اون ور تر میشه مقصد :|.یه لحظه از تصمیمم پشیمون شدم و گفتم کاش گفتمان رو شرکت میکردم .اره من همونم که لاف میزنم از تصمیم هام هیچ وقتِ هیچ وقت پشیمون نمیشم !.۰۰0۰0چچچ000صصچتونه ؟ جواب تلگرام همو توییت میزنید و بهم تیکه میندازید
بسم الله
رفتیم سیطره بازی کردیم.خوش گذرونی در کافه پلاتو.من پوریا فاطمه پرنیان پگاه مهديس.دختر همیشه خندان جمع مهديس بود.پرنیان دوست پسر پیدا کرده و حالش بهتر شده.ولی هنوز هم دغدغه ی درس و این حرف هارا دارد.پوریا سر به زیر و در خودش به دنیا ادامه میدهد.پگاه در بین تضاد ها و خستگی هایش روزهایش را سر میکند.فاطمه ذهنش درگیر بود.درگیر اتفاق های عاطفی این چند وقت اخیر که برايش رخ داده اند.کمی برايم حرف زد ولی دلش به حرف زدن نبود.اصرارش نکردم.دلم نمی
وای که چقد حالم خوبه و حس خوبی دارم :))))
احساس میکنم دارم کلی حرف جدید یاد میگیرم
یه امر کاملا شهودیه و قابل بیان نی!
و یه جورایی به یقین میتونم بگم همه مون یه همچین لحظه هایی رو تو زندگیمون تجربه کردیم
یاد حرف دیروز مهديس افتادم که میگفت
هرچقدر علم واسم مهم باشه و بخوام بهترین باشم توی علمی که دنبالشم ، نمیخوام به هفتاد سالگیم که رسیدم به خودم بگم خب خدا کجای زندگیم بود ! میخوام انقدر توامان برم جلو که چند سال دیگه از جوونیم راضی باشم ! 
+ و مثال
من خسته ام. از شنیدن حرفای دیگران خسته ام. از خواندن حسرت هایشان خسته ام. از خواندن آرزوهایشان براي برگشتن به دوران دبیرستان خسته ام. از فکر کردن به آینده و ناراحتی برايش خسته ام. از مقاومت براي تغییر خسته ام. من از دوست شدن با آدم هایی که چندین و چندین سال از خودم بزرگ ترند خسته ام. من از وقت گذراندن بزرگ ترم خسته ام. من از دوری با آدم های هم سن و سالم خسته ام. من از ایمیل زدن به نیکولا خسته ام. من از درس خواندن خسته ام. من از این یکنواختی خ
سلام گوگولی های هویج بستنی! خوبین مخاطبای قشنگم؟ دماغ هاتون چاغه؟ خب خدارو شکر (با لحن خاله شادونه)
چالش مذکور: زندگی به سبک دخترم/پسرم.
همونطور که در خطوط ابتدایی این پست همایونی ما مشاهده میکنید، قراره در مورد کارهایی حرف بزنیم که فکر میکنیم میتونیم براي بچه اینده مون انجام بدیم. 
+ اینجانب در پایان پست تاکید کردم که چه قدر با زاد و ولد مخالفم و اصلا نمیخوام این مورد رو نشر بدم. منتها اگه تا الان نفهمیدین بذارین اینجوری بگم که ( صدایش را یوا
امروز واسه اسفندیامون ( دوتا مریم "سید و شیخ" ) تولد گرفتیم
اینکه صبح سمانه یهو گفت به نظرتون اگه کادو شیخ رو یهو بدم بد میشه !؟
و رسیدیم به اینجا که ساعت نهار من و مهديس رفتیم کیک خریدیم و اینبار من تسلیم انتخاب پنج ساله از تهران او بودم ! یک کیک اسب تک شاخ صورتی ! و این اولین سنت شکنی مان در خرید کیک بود ! ( هنوزم حسرت اون کیک شکلاتیه رو دلمه ولی خوب درومد !)
خلاصه از همون راسته بلوار کشاورز براشون کادو هم خریدیم اول خواستیم یه چیز شیک مثل لوازم تحر

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها