نتایج جستجو برای عبارت :

هست درسينه ماجلوه جانانه ما

جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه؟ جان را چه خوشی باش
چشم مخمور ترا ساقی میخانه کنم،
لب میگون ترا ساغر و پیمانه کنم.
هر کجایی، که روم، غیبت جانانه کنند،
من به میخانه روم، طاعت جانانه کنم.
گر از این دخمسة عشق رها گردم باز،
گرچه شرک است و گنه، توبه شکرانه کنم.
شهرم آباد، ولی این دل من ویرانه،
من از این شهر رهی جانب ویرانه کنم.
دل دیوانه مرا گفت، که هشیار نه ای!
من که هشیار نیم، گوش به دیوانه کنم.
نشنیده گپ حق، من چه کنم؟ ناچارم!
عاشق ساده دلم، گوش به افسانه کنم
 
۱۰۹- جانانه کیست ؟ یارب این شمع دل افروز زکاشانه کیست ؟   جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست ؟ حالیا خانه برانداز دل و دین من است     تاهم آغوش که می باشد و همخانه کیست باده لعل لبش کز لب من دور مباد         اح روح که و … جانانه کیست ؟ – یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست – غزل ۶۷ – ۱۰۹
منبع : فالگیر
بده ساقی دمی جامی از آن مخمور مستانهاز آن جامی که می سازد مرا از خویش بیگانهبده کامی مرا آخر از آن مجنون نما افیونکه می سوزد دلم از غم زهجر روی پروانهبیا جانم بگیر آخر که من شرمنده وعاصیشدم از هجر روی گل چو بلبل مست و دیوانهطریق دیگرم بنما که یابم گنج پنهانیروم راهی که امیدی بیابم اندر این خانهبنوشم جرعه ای زآن می ،همان جام سعادت پیکه امید شب و روزم شده محبوب بتخانهسعادت یافتی آخر چو این پیک سروش آمدتبسم کن براین (ناظم)شدی واصل به جانانه
متن ترانه ماهور به نام های زنید

های زنید هوی کشید یار بر این خانه شوداین من مغرورو ببین واله و دیوانه شودازقدمش نفس نفس هوای دل تازه شودمژده ز ناز قدمش عشق به اندازه شودهای زنید هوی کشید که رقص جانانه شودآنشه بی نام و نشان همدم پیمانه شودهای زنید هوی کشید که رقص جانانه شودعاشق بی نام و نشان همدم پیمانه شودکام تمام عاشقان عسل شود شکر شودگل بدهید شهر را که غصه بی ثمر شودحال خراب دل ما بر همگان عیان شوداین دل پیر ما دگر جوان شود جوان شودهای زنید
رهبرفرزانه ماجلوه گاه کوثر است/آیتی ازسوی ایزد وارث پیغمبر است/درجبین نازنینش بندگی حق نگر/زمزم علم وکلامش ذوالفقار حیدراست/عشق شیعه حضرت او از تبارفاطمی/رهروبرکربلاو لاله های پرپراست/حامی قرآن وعترت آشنای اهل بیت/حضرت سیدعلی هم مقتداو سروراست/جانشین بر خمینی اسوه دنیاشده/امت اسلام وشیعه را ولایت رهبراست/انقلاب ما رسیده قله های افتخار/نورچشم ملت ماآن ولی کشوراست/دشمنان از هیبت او در شکستی آشکار/آن ولی امرشیعه آسمان رااختراست/یاوربسیار
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت  /  آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت  /  جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع  /  دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است  /  چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد  /  خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست  /  همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازآ که مرا
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت  /  آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت  /  جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع  /  دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است  /  چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد  /  خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست  /  همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازآ که مرا
دانلود آهنگ سجاد قربانی عزیزم
دانلود آهنگ سجاد قربانی عزیزممحو تماشاتم تنها تنها
تو زیبایی زیبا زیبا زیبا
دستات تو دستامه
مثله رویاست
موج موهات
زیباتر از دریا
جانانه دلبری کن و
جانانه دلبر باش
من عاشقونه عاشقم
عاشقم باش
ببین کنار تو دل دیوونه آرومه
ببین عزیزم تو ببینم و کنارم باش
به موقع رسیدی عزیزم عزیزم
تو حرفامو شنیدی عزیزم عزیزم
بدون تو بدون تو
همه فصلا غم انگیزم
عزیزم آی عزیزم
عزیزم عزیزم
بذار دستاتو تو دستام
بریم تا آخر دنیا
بدون من
در وصف دماغ جانانه بسوز
 
چرا ز تیغ دماغت را میکنی وانگهی
تو که از ژن کج معوج خویش آگهیز نسل پس و پیشت چاره نیستبرو کم کم ژنت را عوض کن در رهی به خیالت گندت برون نمیزندچرا جانم می‌زند برون، چنان سرو سهی دماغت این سی و شش روز خوش استمابقی نسلت را هم بباید دم تیغ دهی فاطمه
کتاب دست های نیرومند : دفاع شیرین و جانانه امام علی(ع) در دوران کودکی از پیامبر اکرم
 
 
کتاب دست های نیرومند : غلامرضا آبروی، نشر حضور
 
معرفی:
گاهی انسان‌ دستش، پایش، چشمش، زبانش، قلمش، خلاصه تمام افعالش برای یاری دین خدا و یاری و دفاع از حجت خداست…داستان دست های نیرومند، داستان دفاع شیرین و جانانه امام علی علیه السلام در دوران کودکی از پیامبر اکرم است مقابل کودکانی که ایشان را می آزردند.داستانی ساده و روان که بر جان و دل کودک می نشیند
بری
باز هم خوانده به خود دلبرجانانه مرا
برده است نیمه شعبان در میخانه مرا
آن جفا کار فسون با لبک نسترنش
داده است جرعه شراب ازمی وپیمانه مرا
با خط دور لبش با صنم جان و تنش
داده است مستی جان از تب جانانه مرا
کرده است زلف رها بر سر و بر شانه خود
می کند مست و خمار دلبر افسانه مرا
سیدم گشته به دنبال دل سوخته اش
که لب چون شکرش کرده چو دیوانه مرا
سودای جام این دل دیوانه می کندراهش جدا زمسجد وبتخانه می کندبا واعظان شهر به مجلس نمی رودترک ریا و مسند و حنانه می کنددرکش قدح که موسم رسوایی آمدهکو آن  بتی که قسم پیمانه می کندهشدار وقت را که تباهی تمام شدشاهد زغیب رو سوی میخانه می کندالحق چه مسندی ست تبانی عقل ودلکان هر کدام کار حکیمانه می کندپرکن پیاله عقل ببین کارگر شدهپیش آر می که مصدر جانانه می کند(ناظم) به عیش کوش وزمستی حذر نکناین جام وباده لطف کریمانه می کند 
سودای جام این دل دیوانه می کندراهش جدا زمسجد وبتخانه می کندبا واعظان شهر به مجلس نمی رودترک ریا و مسند و حنانه می کنددرکش قدح که موسم رسوایی آمدهکو آنکه باده در می و پیمانه می کندکو آن  بتی که قسم پیمانه می کندهشدار وقت را که تباهی تمام شدشاهد زغیب رو سوی میخانه می کندالحق چه مسندی ست تبانی عقل ودلکان هر کدام کار حکیمانه می کندپرکن پیاله عقل ببین کارگر شدهپیش آر می که مصدر جانانه می کند(ناظم) به عیش کوش وزمستی حذر نکناین جام وباده لطف کریمانه
خاک من را ز کَرَم بر در میخانه ببر 
یا سبو گیر و بیا در ره جانانه ببر 
جان بی طاقت من را بده از بند رها 
بهر آن شمع شب افروز، چو پروانه ببر
ساقی از، باده نابی که جهان بر هم زد 
جرعه ای آر مرا، لیک چو دیوانه ببر
بر سرائی که مرا خاک درش سرمه ی چشم 
تا به قربانگه دل، سرخوش و مستانه ببر 
رهروا خون دلم را، ز وفایت تو بگیر 
بر در میکده ها، ساغر و پیمانه ببر
اشک خونین که من از، درد فراقش ریزم 
گر به کعبه نخریدند، به بتخانه ببر 
ساقیا فتنه مکن، بر دل خونین
از سری ماجراهای دخترخاله ی سه و نیم ساله ام:
* بعد از چند وقت اومده خونمون، قبل خواب یواشکی اومد آشپزخونه و گفت: آبجی ما خونتونو دیدیم دیگه، صبح خونه زندگیتو جمع کن بریم خونه ی ما، من اتاقمو میدم به تو که نزدیکم باشی
* تو ماشین مادربزرگم بهش چند بار گفته بیا بغل من بشین. اینم گفته: مامان این چقدر حرف میزنه،کاش نمی آوردیمش
* به همسرم میگه: عمو من فقط اومدم که برای تو برقصم، جا فلشیتون کو؟
#احتمالا این پست به روز میشود:)
+ تیتر از مولوی
بوی خاک می‌آید، باران می‌آید، گونه‌ام را نوازش می دهد چون مادرم که کیلومترها از او دورم و من جانانه دل‌تنگم برایش‌.
عامدانه زیر بخش‌های مسقف حرم ابوتراب (ع) نمی‌رویم، از این رو دوتایی خیسِ خیس می شویم.
با چشمانی خیس از بارانِ اشک ایستاده‌ایم رو به گنبدش
می‌گویم چرا ما دو تا این همه دل بسته‌ی بارانیم؟
شیرین می‌خندد و می‌گوید آب که به خاک برسد چه می‌شود؟ 
_خب، می‌شود گِل.
_گِل!! همان گِل بدبویِ متعفن، همانی که من و تو از آنیمباران که ب
در وصف دماغ جانانه بسوز
 
چرا ز تیغ دماغت را میکنی وانگهی
تو که از ژن کج معوج خویش آگهیز نسل پس و پیشت چاره نیستبرو کم کم ژنت را عوض کن در رهی به خیالت گندت برون نمیزندچرا جانم می‌زند برون، چنان سرو سهی دماغت این سی و شش روز خوش استمابقی نسلت را هم بباید دم تیغ دهی #فاطمه اشرفی
خدانگهدار تا وقتی نت دستم بیاد://
زمانش مشخص نیست بنابرین تا یه مدت از دستم خلاص میشید:////
فقط من تو کف این حرکت جانانه خانواده ام که بعد از اتمام امتحانا تازه نتو قطع میکنن!!!وات د فاز؟؟؟؟؟
خلاصه اینکه.یه مدت نیستم خوش بگذره:))))
همین:))))
جات اینجا خیلی خالیه .
کاش منم اینطور بشم که شما بهم بگی:
خواهر من! دختر من! جای تو هم اینجا وسط بهشت، کنار سید الشهدا خیلی خالیه
با همون لحن و همون صدا و همون لهجه
و  بیای دنبال من، خواهری که جانانه، براش جان دادی، جانم به فدای شرافتت
یادم میاد همیشه میگفتی رفیق شهیدی برای خودتون انتخاب کنید
چه میدانستم امروزی میاد و خودت میشی رفیق شهیدم
از:
ب.ک.ف.ا.ش.ع.ش.ف
به:
س.ش.ح.ق.س
 
اگر خدا بخواهدو من شوق و  امید و تمنا دارم که خدا بخواهد
 
 
 
بی دوست شبی نیست که دیوانه نباشیممستیم اگر ساکن میخانه نباشیمما را چه غم ار باده نباشد، که دمی نیستاز عمر که با نالۀ مستانه نباشیمسرگشتۀ محضیم و در این وادیِ حیرتعاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیمچون می نرسد دست به دامان حقیقتسهل است اگر در پی افسانه نباشیمهر شب به دعا می طلبیم اینکه نیایدآن روز که ما در غم جانانه نباشیم#مهدی_اخوان_ثالث
فیلمی خش ساخت در ژانر تاریخی. فیلم مقاومت جانانه ی یک فرمانده ی گوگوریو را نشان می دهد که با تمام توان و حتی فراتر از توان مهاجمی که همیشه پیروز بوده را متوقف می کند. اینکه آخرسر شکست می خورد یا پیروز می شود را باید خودتان ببینید.
درسی که این فیلم می تواند بدهد این است که اگر مردم یک ناحیه با عشق پشت سر رهبر و فرمانده شان باشند هرکاری ممکن است.
جلوه های ویژه ی خوب فیلم، همچنین روایت روان آن از نقاط قوت آن است. اینکه سینمای کره به این مرحله رسیده و
هایده تصنیفی فوق‌العاده در دستگاه نوا با. نت شماره WNP2043 نت شماره WNP1322 گلهای رنگارنگ ۵۴۰ #پرویزوکیلی Instagram posts (photos and videos) نت پیانو سوغاتی هایده گر نمیدانی بدان دانلود آهنگ بگو چه کنم از هایده هایده : پست های مرنبط دانلود آهنگ هایده به نام گر نمیدانی بدان آهنگ بگو چه کنم با صدا. مجموعه نت پیانو گر نمیدانی بدان هایده ی هایده دانلود آهنگ بگو چه کنم از هایده Hayedeh narges shiraz متن ترانه های هایده _بگو چه کنم #پرویزوکیلی Hashtag on Instagram Posts about Photos and . دانلود آ
بسم الله الامام المنتظر
کجا هستند برادران من! آنانکه در شاهراه دین بر مراکب حق بر نشستند و بر راه حق عبور نمودند؟! أین عمار؟!
أین ابن التیهان أین ذو الشهادتین؟! وکجا هستند امثال آنها از برادرانشان؟! آنانکه در نوشیدن شربت مرگ با یکدیگر هم پیمان شدند و سرهای ایشان با برید، بسوی فجرهٔ لئام فرستاده شد؟! الذین تعاقدوا علی المنیة.
ای منتظران بس است این انتظار خاموش. بپا خیزید و با جان ، امضا بر پیمان مولا و جانان زنید
مولا ، ندای أین عمار سر داد
خوابم نمیبره بااینکه ۲۰ساعته نخوابیدم و نکته بدتراینکه ازیکساعت پیش یهو بدنم یجوری شده وحس میکنم فردا که ازخواب پاشم کل بدنم عفونت کرده و ی سرماخوردگی جانانه منتظرمه.
این روزاهمه مریض هستن امامن رعایت میکردم ب شدت.
اه اه.کلا ی جوری شدم وخدابخیرکنه.فردااصلاوقت مناسبی برای سرماخوردگی نبود ب شدت کارودغدغه دارم.البته بقول خیابانی الان توی فرداییم.
حالت خفگی هم کم کم داره حسمیشه.
نمیدونم چراهروقت پرانرژی و توپ میشم بلافاصله ی ضدحالی شتابان ب
ببین پروانه را ساقی، دل دیوانه را ساقی
گُشا میخانه را امشب، بخوان افسانه را ساقی
زدم دل را به صد دریا، نهادم سر به هر صحرا
ز حال این دل شیدا، بگو جانانه را ساقی
روم با دل به میخانه، که دل گردد چو پروانه
به دور زلف جانانه، ببین پروانه را ساقی 
جهان در چشمِ مست او، قلم در نقشِ دست او 
دلم شد می پرستِ او، بده پیمانه را ساقی 
بزیر طاق ایوانش، صبا در زلفِ افشانش 
چو گردد دل پریشانش، مخوان بیگانه را ساقی 
می و میخانه بر هم زن، دلِ دیوانه را برکَن
بزن
ببین پروانه را ساقی، دل دیوانه را ساقی
گُشا میخانه را امشب، بخوان افسانه را ساقی
زدم دل را به صد دریا، نهادم سر به هر صحرا
ز حال این دل شیدا، بگو جانانه را ساقی
روم با دل به میخانه، که دل گردد چو پروانه
به دور زلف جانانه، ببین پروانه را ساقی 
جهان در چشمِ مست او، قلم در نقشِ دست او 
دلم شد می پرستِ او، بده پیمانه را ساقی 
بزیر طاق ایوانش، صبا در زلفِ افشانش 
چو گردد دل پریشانش، مخوان بیگانه را ساقی 
می و میخانه بر هم زن، دلِ دیوانه را برکَن
بزن
ریدم تو عشق.
مخصوصا وقتی طرف حساب جدی  باشه.

همسر دوم محمدعلی نجفی شهردار پیشین تهران، وزیر اسبق آموزش و پرورش در خونه‌اش به ضرب گلوله  کشته شد !
یاد دادگاه " شهلا جاهد: عاشق سینه چاک ناصر محمدخانی " افتادم که بعد از کلی دفاع جانانه از عشقش ، اعدام شد !
اینبار اما" پای زنی درمیان نیست " تا دفاع کنه از عشقش ! 
برگرفته از کانال چهل سالگی
‏پیچ فوتبالی معروف ایتالیایی نوشت: کسی رو پیدا کن که ازت جوری دفاع کنه که بازیکنای ایران از دروازه‌شون دفاع میکنن !
توی یه کانال این رو دیدم بهم چسبید
 عالی بودیم 
بعد عمری دلمون شاد شد امیدوارم پرتقال! رو ببریم!!
صحنه های بیاد ماندنی: همین دفاع جانانه، لایی به پیکه، شادی چند ثانیه ایی گل ایران 
تو شمعی، من همان پروانه ای هستم که بودم 
به کویت هم همان دیوانه ای هستم که بودم 
هوای کوی من داری، اگر از روی استغنا *
به راهت من همان جانانه هستم که بودم 
به سر داری اگر امشب سراپایم بسوزانی 
من امشب هم همان پروانه ای هستم که بودم 
غلط کردم اگر پیمانه را یک شب شکستم 
به میخانه، همان مستانه ای هستم که بودم 
شراب بیغشم* هر شب ز چشمه ی دلم جوشد 
همان خُم از همان خمخانه ای هستم که بودم 
نمیگیری به دست خود دلِ ساغر صفتم را 
ولی دانی، همان پیمانه ای ه
امروز اولین بارم بود که لوبیاپلو میپختم به همراه سالاد شیرازی و عاااااالی شده بود؛ آخییییش که خستگیم در رفت و خوشحالم که دستپختم دقیقا مثل مامانمه و بابا جانانه از ناهار امروز تعریف کرد.
از همین تریبون به همسر آینده اعلام میکنم که نازم بیشتر شد و یه دستپختی دارم که هیچکس توی طایفه تون نداره :) چقدر آشپزی قشنگه برای بار هزارم زندگی داره بهم میگه هرکاری که باعث شه حاصل تلاش و کار خودمو ببینم برام جذابه و حالمو خوب میکنه نمیدونم چرا انقدر زبون
اگر شما میشناسیدش از طرف بهش یک آفرین کشدار بگویید.یک بابا دمت گرم جانانه،یک خیلییییی خلاقی پر از هیجانبه کی؟
به همین انسان خلاقی که پیشنهاد داد امسال به جا سبزه هایی که حاصل گندم و جو و عدس و ماش و.هستند،گلفروشی ها
و بساط ماهی فروشی های کنج خیابان پر بشود از سبزه هایی که حاصل هسته های پرتقال و لیمو و نارنگی هست.
و این یعنی کمک به محیط زیست،یعنی صرفه جویی توی گندمی که غذای اصلی یک سرزمین هست
پس لطفا
امسال شما هم سر سفره هفت سین خودتان از این س
عباس اندرعلقمه بسیارغوغا کرده است/بازمزم دلدادگی خشنود یکتا کرده است/سردارناب کربلا عشق حسین بن علی/درروز عاشورافدا جان رابه مولاکرده است/وصف وفاداری اوروح تمام اهل دین/آن تشنه لب غوغامیان آب دریاکرده است/درروز تاسوعا نگر دشمن امانش میدهد/دلداده کوی ولا هرخصم افشاکرده است/گشته علمداروفامحبوب قلب شیعیان/زیبا همه ایثار راازبهردنیاکرده است/دستان پاک اوجدا ازپیکر جانانه اش/براوخدااندربهشت یک بال اعطا کرده است/گریه برایش میکند مولاحسین و
این مریضی که میخوای دلت بگیره،کل غم دنیا بریزه تو دلت،قار قار کلاغ برات با عظمت بشه،بشینی کنار جدول و به صدای ماشینا گوش بدی و سیگارا رو دود کنی بره،نامجو بزاری که هی بگهجان را چه خوشی باشد/بی صحبت جان جان جانانه بی‌صحبت جان جان جانانه» اسمش چیه؟!
دلمون پاییز میخواد با کلاس هشت صب دانشگاه.اون کلاسایی که نصفشو خوابی نصف دیگه‌شم تو فکری.
دلمون هوس وارونگی هوای تهران کوفتی رو کرده.از قصد لباس کم بپوشی که پوستت یخ بزنه.
دلمون سویشرت میخواد.کلا
ما بوی اویس را. بوی بهشت را بوی #یاران_یمانی را از شما استشمام میکنیمما را شرم کوتاهی دستانمان در فشردن دستان با مقاومت شما زجر میدهدگلوی مارا بغض مقدس مادران و کودکان یمنی در محاصره می فشارد ما چشمانمان به سوی شماست و گلوی ما فریاد شما خواهد شد تا به گوش خفته جهانیان برسانیم شکوه مقاومت جانانه شما را بر شما درود می فرستیم و بر چهره غبار گرفته مبارزانتان ای یاوران مهدی مباهات میکنیم
در هر نت آهنگ غرق شده و نیازمند کمک هستم. نیازمند یک تو گوشی جانانه که مرا از این حال و هوا بیرون بکشد. من برای تعریف کردن چیزی اینجا نیامده‌ام. برای داستان گفتن آدم‌های دیگری هستند که می‌توانید به آن‌ها گوش کنید. من اینجا هستم که جملات را، خوره‌های ذهنم، پشت سر هم قطار کنم و از روی ریل افسردگی‌ام به سمت شما بفرستم. قطاری با بار ویروس. ناقل درد و رنج و اشک و آه. خارج از این نوشته‌ها من خوبم، به بهترین نحو تظاهر به شادی می‌کنم و همه، به جز یک ن
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و تبریک عید به همه مخاطبان صحبت جانانه
دوست داشتم نظام مسائل حول محور زن و خانواده از دید مخاطبان اینجا داشته باشم، ان شاءالله بشه مسیر نوشته های آتی اینجا، مساله ی بنیادی زن و خانواده.
 از همه ی عزیزانی که دغدغه ی زن و خانواده رو دارند و جایی از دلشون دردی در این حوزه هست، چه بخش فرهنگی چه اجتماعی و چه حتی حقوقی و اقتصادی، ممنون میشم که بنویسند که اگر جایی نشسته بودن که از اونجا میخواستن وضع زن و خانواده رو به حد
اگرچه ماسه سینی درمان ممکن است مانند بازی کودک شبیه باشد، اما درمان بسیار متفاوتی است که می تواند موجب آزادی و تحقق عاطفی فرد درمانی شودبزرگسالانی که آسیب دیده اند و واکنش محدودی به دیگر روش های درمان نشان می دهند، ممکن است به سینی های ماسه ای پاسخ دهند. محیط زیست فضای آزاد را از تهدیدات فراهم می کند و درمانگر با شخص درمانی کار می کند تا موقعیت های مینیاتوری را به عنوان نمایه های مردم واقعی و رویدادها تغییر دهدبا شروع به تسهیل تغییر در سطح ف

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها