نتایج جستجو برای عبارت :

من به زلفان عشق میاندیشم من اینجا خنثی بی رمق .ایستاده .ام من تک درخت .امیدم به اصطلاح رجوع کرده به ستاره هایم حرمتی دارم پیش عشق گندم زارها را درک میکنم عهدشکنی نکرده ام من. دیگر نمی خواهم کم توان به نظر .بیایم گرایش به عقل منطق بدون طمع روزگار میگذرانم

*تو برای من هنوز پسربچه ای بيشتر نیستی، مثل صدهزار پسربچه ی ديگر. نه من به تو احتیاج دارم و نه تو به من احتیاج داری. من هم برای تو روباهی بيشتر نیستم، مثل صدهزار روباه ديگر. ولی اگر تو مرا اهلی کنی، هردو به هم احتیاج خواهیم داشت. تو برای من یگانه ی جهان خواهی شد و من برای تو یگانه ی جهان خواهم شد. 
زندگی من یکنواخت است. من مرغ ها را شکار می کنم و آدم ها مرا شکار می کنند. همه ی مرغ ها شبيه هم اند و همه ی آدم ها شبيه هم اند. این زندگی کسلم می کند. ولی اگ
بوی خاک عطر باران خورده در کوهسار.
خواب گندم زارها در چشمه مهتاب.
 
 
گوسفندان را سحرگاهان به سوی کوه راندن
در تله افتاده آهوبچگان را شیر دادن.
 
 
 
+انصافا لحظه ای چشمتان را ببندید و با خودتان فکر کنید در زندگی هرکدام از ما چندبار این پيشامدهای شگفت افتاده است. تا حالا شبي را در گندم زارها زیر نور مهتاب صبح کرده ایم؟ وقتی که صبح میشود، شبنم اردیبهشت تنمان را که میگیرد، گوسفندان را برای چرا به کوهسار ببریم. چندبار در زندگی بوی خاک باران خو
بي‌نگاهت بي‌نگاهت مرده بودم بارهاای که چشمانت گره وا می‌کند از کارهامهر تو جاری شده در سینه‌ی دریا و روددور دستاس تو می‌چرخند گندمزارهاباز هم چیزی به جز نان و نمک در خانه نیستبا تو شیرین است اما سفره‌ی افطارهاباغ غمگین است لبخندی بزن تا بشکفندیاس‌ها، آلاله‌ها، گلپونه‌ها، گلنارهابرگ‌های نازکت را مرهمی جز زخم نیستدورت ای گل سربرآوردند از بس خارهابعد تو دارد مدینه غربتی بي‌حد و مرزخانه‌های شهر، درها، کوچه‌ها، دیوارهانخل‌های بي
خوابيده ام زیر درخت انگور حیاط. از زیر شاخه های سبز و تازه روییده اش نور بي جان ماه و ستاره ها به پایین میریزد و نسیم خنکی خودش را به پشت پلک هايم میمالد. به این فکر ميکنم که از همه چیز دور شده ام، گم شده ام. انزوایی خودخواسته. عزیز دلم، به این فکر ميکنم که اگر این ستاره ها، اگر شاخه های جوان و ظریف درختان و اگر پلک های خسته من باخبر بشوند که تو را هم از دست خواهم داد خاموش خواهند شد، خواهند مرد.
اگر بيایی، ذره ذره خاک زیر پایت را سرمه چشمانم میکن
اخیرا داشتم رمان گندم مودب پور و میخوندم (نخندین من هنوز teenagerام)،با وجود این که تا الان از بين چند تا رمانی که ازش خوندم یاسمین هم چنان صدر نشینه ولی رمان گندم قشنگیه اهنگ بوی گندم و برام هزار برابر کردهزار برابر
بوی گندم مال من هرچی که دارم مال تو یه وجب خاک مال من هرچی می‌کارم مال تو♫♫♫♫♫♫اهل طاعونی این قبيله مشرقی‌ام تویی این مسافر شیشه‌ای شهر فرنگ♫♫♫پوستم از جنس شبه پوست تو از مخمل سرخ، رختم از تاوله تن‌پوش تو از پوست پلنگ♫♫♫بوی
  روزی پسر غمگین نزد درختی خوشحال رفت و گفت: من پول لازم دارم!درخت گفت: من پول ندارم ولی سیب دارم. اگر می خواهی می توانی تمام سیب های درخت را چیده و به بازار ببری و بفروشی تا پول بدست آوری.آن وقت پسر تمام سیب های درخت را چید و برای فروش برد.هنگامی که پسر بزرگ شد، تمام پولهایش را خرج کرد و به نزد درخت بازگشت و گفت می خواهم یک خانه بسازم ولی پول کافی ندارم که چوب تهیه کنم.درخت گفت: شاخه های درخت را قطع کن. آنها را ببر و خانه ای بساز.و آن پسر تمام شاخه ه
"بوی گندم مالِ من ، هرچی که دارم مالِ تو‌ .یه وجب خاک مالِ من ، هرچی میکارم مالِ تو "هنگام برداشت محصول است.دو دست خود را باز کرده و خیره می نگرد.آفتاب سیاه میکند و میسوزاند.درخت ها غمگین اند.گندم زار ها در خود میپیچند.مترسک ها به آرامی به سوی ديگر می‌ چرخند و نگاه می کنند تا پیدایش کنند.از  کلاغ ها هنوز خبری نیست.داسی میان علوفه افتاده است.ارّه ای هم بر تنه درختی نیمه جان رها شده.نهال ناکامی زوزه می کشد بر صندوقِ چوبي زیبای پر از میوه که قطره قط
+گم شده‌ام. در برهوتی سرگردانم. نمي‌دانم از کدام راه آمده‌ام و حالا کدام راه را پيش بگیرم. در این کویر، بي‌لیدرِ ماهر چگونه قدم بردارم؟ یک فرد محلی که منطقه را بشناسد که از جهت ستاره‌ها، با شناخت منطقه بتواند کمکم کند، نیست. پیدا نمي‌کنم. انگار همه‌ی این‌ها بيگانه‌اند.تشنه‌ام. پاهايم بين نمک‌ها فرو می‌روداز ترس اینکه بيش‌تر از این فرو نروم؛ این‌ پا و آن‌ پا می‌کنم.   با این پا و آن پا کردن‌هايم،  بيش‌تر فرو می‌روم و ساکن‌تر
روزی پسر غمگین نزد درختی خوشحال رفت و گفت: من پول لازم دارم! درخت گفت: من پول ندارم ولی سیب دارم. اگر می خواهی می توانی تمام سیب های درخت را چیده و به بازار ببری و بفروشی تا پول بدست آوری. آن وقت پسر تمام سیب های درخت را چید و برای فروش برد. هنگامی که پسر بزرگ شد، تمام پولهایش را خرج کرد و به نزد درخت بازگشت و گفت می خواهم یک خانه بسازم ولی پول کافی ندارم که چوب تهیه کنم. درخت گفت: شاخه های درخت را قطع کن. آنها را ببر و خانه ای بساز. و آن پسر تمام شاخه
داستان قشنگ مورچه و کک
روزی، روزگاری کک و مورچه ای با هم دوست بودند. یک روز کک به مورچه گفت دلم از گشنگی ضعف می رود.» مورچه گفت من هم مثل تو.» کک گفت بریم چیزی بگیریم و شکم مان را وصله پینه کنیم.» و نشستند به صحبت که چه بگیریم؟ چه نگیریم؟» گردو بگیریم پوست دارد.» کشمش بگیریم دم دارد.» سنجد بگیریم هسته دارد.» بهتر است گندم بگیریم ببریم آسیاب آرد کنیم؛ بياریم خانه نان بپزیم و بخوریم.» کک رفت گندم گرفت آورد داد به مورچه. مورچه گندم را ب
ای آنکه دوست دارمت اما ندارمتبر سینه می فشارمت اما ندارمت
ای آسمان من که سراسر ستاره ایتا صبح می شمارمت اما ندارمت
در عالم خیال خودم چون چراغ اشکبر دیده می گذارمت اما ندارمت
می خواهم ای درخت بهشتی، درخت جاندر باغ دل بکارمت اما ندارمت
می خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گلبر سر نگاه دارمت اما ندارمت
ادامه مطلب
باز می خواهم از تو بگویم و این تکرار کلمات نیست، عطش عشق هست که می تراود و از درونم می جوشد. نمي دانم، نشمرده ام، نخواهم شمرد. چند بار گفته ام؟ چند بار خواهم گفت؟ که دوستت دارم. بگذار حتی بچه گانه باشد اما بگویم: دوستت دارم. بگذار عادی باشد نه شاعرانه اما بگویم: دوستت دارم. جز خدا چه کسی می داند، بعد از مرگم نگویم؟ دوستت دارم.باران می باربد و من در انتظارم تا اذان بگویند. آنگاه جا نمازم را بر می دارم و به حیاط پشتی می روم و در زیر درخت نارنج با گنجش
روباه گفت: سلام!شازده کوچولو سربرگرداند و کسی را ندید ولی مودبانه جواب سلام داد.صدا گفت: من اينجا هستم ،زیر درخت سیب.
شازده کوچولو گفت: تو کی هستی ؟ عجب خوشگلی؟ بيا با من بازی کن. نميدانی چقدر دلم گرفتهروباه گفت : من نمي توانم با تو بازی کنم. مرا اهلی نکرده اند.شازده کوچولو آهی کشید و گفت : ببخش! اما پس از کمی تامل پرسید: اهلی کردن یعنی چی؟روباه گفت : تو اهل اينجا نیستی. پی چی می گردی؟شازده کوچولو گفت: من پی آدم ها می گردم. اهلی کردن یعنی چی؟روباه
تو قامتِ بلندِ تمنّایی ای درخت
همواره خفته است در آغوشت آسمان، 
بالایی ای درخت!
دستت پُر از ستاره و جانت پُر از بهار، 
زیبایی ای درخت
وقتی که بادها
در برگهای درهمِ تو لانه می‌کنند 
وقتی که بادها 
گیسوی سبزفامِ تو را شانه می‌کنند 
غوغایی ای درخت
وقتی که چنگ ِوحشیِ باران گشوده است
در بزمِ سرد ِاو 
خُنیاگرِ غمینِ خوشآوایی ای درخت!
در زیرِ پای تو 
اينجا شب است و شب زدگانی که چشمشان 
صبحی ندیده است
تو 
روز را کجا!؟ 
خورشید را کجا!؟ 
در دشتِ
بوی بهار می آید
کلاغ های شوم
اندوه در قارقارشان فریاد
می روند از روزگارم 
و من دگرباره
 آواز سر خواهم داد
نام ات را
ای بهار من
بهار من
بهار من
و من دگر باره 
خواهم رقصید
بر مزار اندوه ها و رنج ها
به شوق
و چشم هايم خواهند خندید
و چشم هايم زیبا خواهند شد
نام ات را فریاد خواهم زد
با هزاران دوستت دارم
هل هله کنان
بوی بهار می آید
بهار روزگار من .
روح وحشی
+بهار صدایم می کند .
ماه من
طرز تهیه گندم بو داده 
این بخش از مطالب آشپزی آرگا را به طرز تهیه گندم بو داده اختصاص داده ایم، امیدواریم آن را تهیه کنید و میل نمایید.
گندم یکی از غلات بسیار مقوی می باشد، که فواید درمانی بسیاری دارد و از گندم، بلغور گندم  و آرد گندم می توان در تهیه انواع غذاها نظیر فرنی با آرد گندم، آش گندم، سوپ
گندم، حلیم گندم و … استفاده کرد. همچنین گندم بو داده از جمله تنقلات سنتی می باشد، که از گذشته آن را در منزل تهیه می کردند و در دورهمی های خانوادگی بخ
 
 
تزئین درخت کریسمس از مهم ترین و هیجان انگیزترین کارهای جشن کریسمس می باشد که باید لوازم مورد نیاز جهت تزئین به درستی انتخاب شود. برف آویز درخت کریسمس 6 تایی ستاره از جمله ی این موارد می باشد. به دلیل وجود 6 تکه در یک بسته به راحتی می توان جهت تزئین کل درخت از آنها استفاده نمود.
برچسب‌ها: برف آویز درخت کریسمس, جشن کریسمس
دروغ نگو دوست من!
نگو صخره های شمالی را شبانه به دوش خواهم گرفت.
شبانه به دریا خواهم زد
نگو کوه را و جهان را به زودی جابه جا خواهم کرد،
نگو ظلمات بي راه را از پيشروی به سوی ستاره باز خواهم داشت،
نگو براندازیِ بادها در دستورِ کامل کلماتِ من است.
هیچ نگو!
فقط خم شو
بند کفشِ سمت راست ات را ببند،
عجله دارم،
اتوبوس خواهد رفت.
*سید علی صالحی
*اشک های یخی*
بلور های یخ زده از آسمان ، با ناز و کرشمه ، روی سقف خانه می افتند . گویی هیچکدامشان در لوله دودکش نميروند . چون در آن صورت ، شومینه ام نم برمیداشت . زمین نم کشیده ! اما ریشه ی درخت های باغ ، خیسی زمین را به شاخه هایش هدیه میدهد . هنوز سپیده به خیابان یخ بسته سلام نکرده . من زودتر از آدم برفی ها بيدار شدم . چراغ های قندیل بسته کم کم دارند آب میشوند . تلالو های خورشید آن ها را نوازش میکند . چراغ ها تا صبح بيدار بودند . خواب آلوده اند . تازه چ
 
به آینه نگاه ميکنم . هیچ چیز در آن نیست به جز سیاهی مطلق .
من گمشده ام . به هیچ پیوسته ام بدون فرصتی برای خداحافظی از آنان که دوست شان می دارم .
سرمای اشک هايم را بر گونه ام حس ميکنم . آیا مرده ام ؟ پس چگونه است که گریه ميکنم ؟ چگونه است که بر خود دل میسوزانم ؟
آیا دنیای مردگان شبيه دنیای زندگان است ؟ آیا در اينجا خانه ای ، دوستی و یا عشقی خواهم داشت ؟
اشک هايم هیچ طعمی ندارند و این چه معنایی دارد ؟
به فکر فرو می روم .
کسی فریاد می زند :
لااقل چراغ را
تغذیه با جوانه گندم و جوانه تخمه
روش تولید بدون گندیدگی من
صبح، گندم پوست دار رو تمیز ميکنم و میریزم تو یه آبکش. چند بار میشورم و میگذارم کنار سینک تو آشپزخانه. تا شب هر بار که رفتم آشپزخانه، یه دور گندم ها رو میشورم. فردا صبح، همه گندم ها جوانه های ریز زده اند، نسبتا خشک هم هستند. همه رو میگذارم تو ظرف درب بسته میگذارم تو یخچال. از امروز، 3 روز من جوانه دارم.
 جهت کانال. البته روش های دیگه هم هست منتهی با آبکش خیلی راحته
مادر بزرگم روزای آخر عمرش خونه ما بود
اوموقع من 10-12 سالم بود
یه روز نشتسم کنارش بهم گفت
سرم را سرسری متراش ای استاد سلمانی
که ما اندر دیار خود سری داریم و سامانی

این شعر میتونه کاملش باشه

سرم را سرسری متراش ، ای استاد سلمانی
که ما اندر دیار خود،سری داریم و سامانی
ز وقتت اندکی بگذر ، به روی موی ما سر کن
سر ما را مظفر کن، برادر گر مسلمانی
بزن طرحی نکو لیکن، مزن نقش شیاطین را
که در این سر که میبينی، نباشد فکر شیطانی
دوصد سِّر است در این سر، تو این
اوضاعمان را اگر میپرسی، تفاوتی نکرده است، همچنان دلتنگی های سابقم را دارم و تغییری نکرده ام، فارغ از اینکه پيش از این دغدغه های کمتری داشتم و بيشتر به یاد تو می افتادم، ولی الان بهانه هایی برای خودم جستجو کرده ام تا دور بودن از تو را فراموش کنم. هوا همان هواست، روزگار همان روزگار، آدمها همان آدمها و فقط چهره های دور و برم عوض میشوند.  متوقف بودن نشانه رشد نکردن و ایستا ایستادن نیست، بلکه نشانه رو به عقب رفتن است. زندگی برای ما این را خواسته اس
متن آهنگ چشمای ستاره دار
کی میگه عاشقی بده حال بارونو کی بلده جز من و تو
تند نرو خب من هستم تازه قلقت اومده دستم
وقتی میکنی اونجوری نگاه دلم ضعف میره
قول تا تهش بمونی برام دلم هست پيشت
من فقط با تو جفتم تو جایی نری لطفا
دلم خوشه با تو کسی نگیره جاتو
خوشحالی یعنی من تورو دارم و چشمای ستاره دارو
دلبری ميکنم واسه دلم حاضرم جونمو بدم پا تو
خوشحالی یعنی من تورو دارم و چشمای ستاره دارو
منبع : www.rosemusics.com
دلبری ميکنم واسه دلم حاضرم جونمو بدم پا تو
تویی د
بسیاری از مسائلی که ما و جوامع ما امروزه درگیر آن است به دلیل نبود منطق است و به همین دلیل است که پس از طی طریقی طولانی تازه به موضوعی برمی خوریم که از اساس نامفهوم و غیر منطقی است جواب ساده ای که برای این مطلب است این است که این ما و جوامع ماست که از دروغ های به اصطلاح خوب پر شده و در نهایت دست و پای ما را بسته و مانند تار به دور خودمان تنیده شده است بله منطق اساسی که برای هر فرد و جامعه ای پيشنهاد می شود صداقت و راستی است و غیر از این را اگر جستجو
دارم راه می‌روم. به خودم می‌آیم و می‌بينم دارم با خودم حرف میزنم. اطرافم را اندکی نگاه ميکنم که آیا کسی مرا دیده یا نه. موبایلم را از جیبم در می‌آورم. تظاهر ميکنم به اینکه دارم ویس می‌گیرم، و به حرف زدن با خودم ادامه می‌دهم.
دارم درس میخوانم. به خودم می‌آیم و میبينم که چندین دقیقه است که دارم یک مکالمه ی خیالی با استادم درمورد برنامه ام ميکنم. به اطرافم نگاه ميکنم که کسی به من توجه میکند یا نه. تظاهر ميکنم به اینکه دارم‌ کتاب جلویم را حف
طرز تهیه آش گندمبدون گوشت
مواد مورد نیاز برای پخت آش گندم
گندم پوست کنده وخیس کنده 2 لیوان
برنج شسته 1 لیوان
نخود 1 لیوان
لوبيا قرمز و لوبيا چیتی باهم 1 لیوان
عدس 1 لیوان
سبزی آش ( گشنیز – تره – اسفناج – جعفری – نیم کیلو
پیاز داغ 1 لیوان
نعناع داغ نصف لیوان
نمک – فلفل و زردچوبه به میزان لازم

ادامه مطلب
بي‌ برگ ایستاده‌ای در پاییز، آه، ‌ای درخت بي‌ فریاد ! ای درخت که میکاهی از خویش، به لرزش این، یا آن باد در رگ شاخه‌هات جاریست سرود زایش هاو مرگ ها ببخش مرا که چون تو توان ایستادن نیست در فصل تاراج برگ ها دست شسته‌ای از خویش تا ببينیم دوردست را از پیله خویش به در می‌‌آئیم با یک درنگ پاییزی، دیدن با چشم‌های خیس … هر چه نیست و هست را آه‌ای درخت بي‌ فریاد ! سپرده باد را شب به ابرهای سیاه که برنميتابد رقص عریانت را به زیر نور ماه ! آبان ۹۹
دانلود آهنگ علیرضا روزگار دلتنگتم
دانلود اهنگ علیرضا روزگار نميری از یاد من
دانلود اهنگ قلبم اروم نميشینه وقتی
دانلود آهنگ علیرضا روزگار دلتنگ تو شدم
دانلود آهنگ علیرضا روزگار گندم
دانلود آهنگ علیرضا روزگار خانوم من
دانلود آهنگ شاد علیرضا روزگار
اهنگ جدید علیرضا روزگار 97
به استناد سایت مشاوره حقوق خانواده دینا در طلاق رجعی ، مرد می تواند در طول مدت عده زن از طلاق رجوع نماید و مجددا با همسر خود زندگی کند . اما طلاق بائن اینگونه نیست و مرد پس از اینکه همسر خود را طلاق داد ، ديگر نمي تواند به همسرش رجوع کند . بر اساس ماده 1145 قانون مدنی انواع طلاق بدون رجوع عبارتند از طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود ؛ طلاق زن یائسه ؛ طلاق خلع و مبارات ؛ مادم که زن به عوض رجوع نکرده است و سومین طلاق که پس از سه وصلت متوالی به عمل آید . در
 
گندم یکی از غلات مهم در جهان است. از نوعی گیاه (Triticum) حاصل می شود که در انواع بيشماری در سراسر جهان رشد می کند. گندم نان یا گندم معمولی گونه اصلی هستند. چندین گونه نزدیک ديگر عبارتند از: گندم دوروم ، املایی ، امپر ، گندم سیاه و گندم خراسان. آرد سفید و گندم سبوس دار عناصر اصلی در محصولات پخته شده مانند نان است. سایر غذاهای مبتنی بر گندم شامل ماکارونی ، نودل ، سمولینا ، بلغور ، حلوا و . هستند. گندم بسیار بحث برانگیز است زیرا حاوی پروتئینی به نام گ
شاگردی از استادش پرسید ((عشق چیست؟))استاد در جواب گفت به گندم زار برو و پرخوشه ترین شاخه را بياور.اما در هنگام عبوراز گندم زار به یاد داشته باش که نمي توانی بهعقب برگردی تا خوشه ای بچینی.شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانیبرگشت . استاد پرسید ((چه اوردی؟))و شاگرد با حسرت جواب داد ((هیچ !هرچه جلومی رفتم خوشه های پر پشت تر می دیدم و بهامید پر پشت ترین ان ها تا انتهای گندم زاررفتم.))استاد گفت عشق یعنی همین!شاگرد پرسید پس(( ازدواج چیست؟))استاد به
ششمین همایش سالانه انجمن مطق ایران، با همکاری پژوهشگاه دانش‌های بنیادی طی روزهای ۱۰ و ۱۱ بهمن در دانشگاه شهید بهشتی برگزار می شود.

 
حوزه های پژوهشی این سمینار مرتبط عبارت اند از: 
 
۱. منطق ریاضی؛ ۲. منطق فلسفی؛ ۳. فلسفه ریاضیات؛ ۴. فلسفه
منطق؛ ۵. منطق قدیم؛ ۶.تاریخ منطق؛ ۷. منطق و علوم رایانه؛ ۸. منطق
کاربردی؛ ۹. منطق و روش شناسی و ۱۰. آموزش منطق.
نسرین بهم میگه اون سه تا ستاره رو بگیر مستقیم برو اون ستاره پر نوره منم 
بعد بهم میگه بيا برات ستاره انتخاب کنیم میگه تو اون کوچولوئه باش که نزدیک منه 
میگم اون که نور نداره میگه داره فقط دوره واس همین کم نور به نظر میاد 
همین حرفش تمام وجود منو زیرو رو میکنه 
نگاه ميکنم به دختر توی آیینه و بهش میگم مگه چند بار دیگه زندگی میکنی 
وسایلمو جمع ميکنم به بابا زنگ میزنم میگم من دارم میرم تنهایی و دیگه برام مهم نیست چی بشه و چی میشه فقط میخوام زندگی ک
​​زخم هايم را دوست دارم،
به همان اندازه که تو زیبایی ات را دوست داری.
ز زخم های درونم چیزهایی را آموختم
که زخمی نبودن هرگز آن ها را به من یاد نداد
درون زخم هايم خون نمي بينم،بلکه درون آنان کهکشانی میبينم
کهکشانی که هر ستاره ی آن یک تجربه است
من ​درون زخم هايم به دنبال ستاره ها میگردم!
​​​​زخم هايم مرا به آنچه که الان هستم تبدیل کرده اند.
من قوی بودن را ز آن ها آموختم
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خیلی یهویی،پس فکر می کنم بتونم اسمش رو بزارم چرت
مواد مورد نیاز برای پخت آش گندم
گندم پوست کنده وخیس کنده 2 لیوان
برنج شسته 1 لیوان
نخود 1 لیوان
لوبيا قرمز و لوبيا چیتی باهم 1 لیوان
عدس 1 لیوان
سبزی آش ( گشنیز – تره – اسفناج – جعفری – نیم کیلو
پیاز داغ 1 لیوان
نعناع داغ نصف لیوان
نمک – فلفل و زردچوبه به میزان لازم

ادامه مطلب
ستارگان آسمان را بشمارید و برسید به جایی که ديگر راهی جز رها کردن ندارید،رها کنید،بسپریدش به همان آسمان،چون شمردن آنهمه ستاره فایده ای برایتان ندارد،نه مانند قبل ها خوابتان می برد،نه کمکی به دور انداختن فکرهایتان می کند،صبر کن!با این ستاره چند صدمین خاطره ام را مرور کردم؟ رعد و برق زد،شنیدید؟سخت بود شنیدنش چون وجود نداشت،چشم های من هستند که برق می زنند و اشک هايم چون رعد درون من می غرند.باز رعد و برق زد،شاید مانند دیوانه ی "رسول بانگین" خ
تک تک سلول های بدنم درد می کنه :/ چقدر وحشتناکه. مدتها بود کار خونه نکرده بودم. صبح که بيدار شدم فقط رسیدم پست بذارم و تصمیم گرفتم برم خونه خواهری ستاره دارها رو بخونم، تا رسیدم شروع کردم به کار کردن. درست کردن کرم کارامل و پاک کردن شیشه ها و جارو کردن حیاط رو انجام دادم که مهمونا اومدن. من نميدونم این بازدید چه صیغه ایه؟ خوب شما که دیدین همدیگه رو، چرا سریع می خواین جبران کنین؟ 
به هر حال، زنداداشم و خواهرش اومدن خونه خواهری و دورهمی شروع شد. خ

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها