نتایج جستجو برای عبارت :

فن فیکشن کوکویgo

سلام.‌ :) 
اومدم بگم شخصیت های فنفیک بعدی رو باید خودتون انتخاب کنید!
این یه نظر سنجیه . فن فيکشن بعدی با کدوم اعضا باشه؟؟!
RM
SUGA
JHOPE
JIN
TAEHYUNG
JIMIN
JUNGKOOK
و اما ژانر فیک
SMUT
School life
Romance
Fantasy
Horror
Harem
Drama
Comedy
پ ن : تا نگین فيکشن بعدیو آپ نمیکنم
فن فيکشن یا فن فیک چیست ؟
ممکنه این کلمه رو تاحالا خیلی شنیده باشین ،و یا شاید هم نه این اولین بار باشه که باهاش مواجه میشید .
بهرحال این وبلاگ با توجه به اسمش، با هدف نشر انواع فن فيکشن ها ساخته شده و بهتره ابتدا درموردش مقداری بحث بشه.
توی این مطلب سعی کردم توضیح مفیدی برای بیان معنی و مفهوم این کلمه رو قرار بدم و امیدوارم مطلب براتون مفید باشه
برای خواندن این مطلب ،به ادامه ی مطلب مراجعه کنید.
ادامه مطلب
های گایز :] ~
یه فن فيکشن قرار‌ه آپ کنیم ب اسم : 
**پرواز بدونِ بال**
شخصیت ها خلبان هستن و دخترپسری‌عه !
خلاصه ی داستان :
((شیانا مادورو)) یه خلبان ۲۷ ساله ی دورگه ی اسپانیایی-ارمنی عه ک برای شرکت هواپیمایی "دلتا ایرلاین" کار میکنه ، یه روز به علت نقص فنی تو هواپیما ، مجبور میشه توی فرودگاه بین المللی سئول فرود اضطراری بیاد و اونجا .
 
خب ، جالب بود ؟ کنجکاو شدید بخونیدش نه ؟ ؛)
سعی میکنم خیلی طولانی نباشه و حداقل هفته ای یه بار هم آپ کنم ، مرسیع :)♡~
گایز نلم مستعارم جدیدم : jung mihi
میهی یعنی شادی بزرگ
سو منو دیگه با این اسم صدا کنید اگرم نمیخواد همون رومین خوبه
تو واتپد اکانت ساختم فعلا کار باهاش بلد نیستم 
آیدی واتپدم:https://www.wattpad.com/user/2jungmihi2
و اینکه میخوام فيکشن نوشتنو شروع کنم 
فيکشنامو اینجا میزارم هم تو واتپد هم تو وب سیتی مون
M-s-etayesh
 
سلاممم به همه ی ریدرای (عاشقتم و دارک و متضاد و ولف)
ستایشم یک نویسنده غرغررو :/
خب اومدم ازتون یک دنیاااااااااا تشکر کنممممممم
مرسی عشقای مننننن
مرسییی بهترینااااا
نمیدونین با خوندن هر کدوم از کامنت های دلگرم کنندتون چقدر ذوق زدمممممم
مرسیی همراهم هستیننن.
هر چقدرم تشکر کنم بازم کمه.بسکه دوستون دارم کیوتی های من *-*
خب اومدم بگم که هر ۴ تا فيکشن دوباره مثل قبل اپ میشه.
سعی میکنم تعداد صفحات و بالا ببرم و زود به زود اپ کنم ت
با سلام و عرض ادب خدمت شما دوست عزیز. 
هم اکنون پارک چلسو و یا مین یونهی خدمت شما عرضه میگردد! 
​​​​انگل جامعه هستم خوشبختم از آشناییتون ولی شما بد بختید از آشناییم؟؟ :0. 
متخصص و دارای مدرک پرفسورا در فشار خوردن (به معنای واقعی کلمه آفریده شده برای فشار خوردن!
F=Park chelsoo) 
و همچنین دارای مجوز تدریس و تاسیس دانشگاه در رشته ی فيکشن خوانی.
در این مورد آخر عرضم به حضور به عرشه ی عراق، حوض حوزه ی پرقیساقِتِتون برسونم *اهم اهم توجه نکنید
بنده در ما
امشب به یک نویسنده "کمی" غبطه خوردم. مخصوصا وقتی گفت معمولا هفت- هشت تا کتاب را با هم پیش می‌برد. طول می‌کشد تا تمام شوند ولی، سالی یک کتاب دارد. کتاب که می گویم فيکشن و نان-فيکشن هایی هستند که بشود به‌خاطرشان جلسات نقد گذاشت یا شرکت کرد. قدرت تخیل و خلاقیتش تحسین برانگیز است. سوال کلیشه ای به ذهنم رسید که چه شد اصلا نویسنده شده؟ خیلی جدی گفت: هیچی بار خورد! چون کار دیگه ای بلد نبودم.» شاید علت موفقیتش هم همین است. حالا چون خلاف دیدگاه‌های امثا
امشب به یک نویسنده "کمی" غبطه خوردم. مخصوصا وقتی گفت معمولا هفت- هشت تا کتاب را با هم پیش می‌برد. طول می‌کشد تا تمام شوند ولی، سالی یک کتاب دارد. کتاب که می گویم فيکشن و نان-فيکشن هایی هستند که بشود به‌خاطرشان جلسات نقد گذاشت یا شرکت کرد. قدرت تخیل و خلاقیتش تحسین برانگیز است. سوال کلیشه ای به ذهنم رسید که چه شد اصلا نویسنده شده؟ خیلی جدی گفت: هیچی بار خورد! چون کار دیگه ای بلد نبودم.» شاید علت موفقیتش هم همین است. حالا چون خلاف دیدگاه‌های امثا
خلاصه :
در این داستان مالفوی و هری با هم همکاری میکنند تا برای سازمانی به نام شکارچیان ماموریتی انجام دهند.از طرف دیگر فرزندان دوقلوی عموی هرمیان برای سال چهارم خود به مدرسه آمده اند
تعداد پارت: نا معلوم
پارت های منتشر شده : 1  (2 پارت فردا آپ میشه)
 
آقا من چند وقتیه معتاد فن فيکشن شدم
نمی دونم چرا واقعا. اولاش تفریحی می زدم، از این فن فيکشن ها ذهنی هم می ساختم قبل خواب یا تو سرویس، سر کلاس دینی و. اما وضعیتش کمکم داره وخیم میشه. اولاش با این فکر که:خب من که کلاس زبان نمی رم. حداقل یه ذره فن فیک انگلیسی بخونم یادم نره.» میخوندم.
معمولا هم گرایش داشتم به ف ف های کیمیاگر تمام فی، آکادمی قهرمانی من و ناروتو(بیشترین فف های انیمه ای دنیا مال ناروتو ان) بنابراین، به عنوان یه نویسنده تصمیم به کش
های مای گر 
خوبید ؟ منم منم ادمینتون ،  پارت شیشمو آوردم براتون
بخونید کیف کنید ، ازین ب بعد عکسای پارتو توی خود پی‌دی‌اف میزارم تا فضا رو خوب تصور کنید :]
نظرات شما مایه ی انگیزه گرفتن این ادمین میباشد ¡¡
دریافت قسمت شیشم
لاو یو آل ^^♥️
 
 
اول از همه سلام به همگی
راستش ما شاید توی این وب فيکشن آپ کنیم
برناممون هنوز مشخص نیست
ولی خوشحالیم به شماها پیوستیم
شاید بهضیاتون منو بشناسین، من فریمام دوست روشنا
با یکی از دوستام این وبو زدیم
خوشحال میشیم به وبمون سر بزنین
سلام بچه ها
باید یچیزی رو بهتون بگم، نویسنده فيکشن him ازمون خواست تا فيکشنش رو از تو سایت برداریم!
مثل اینک ی عده بدون اجازه این فیک رو توی روبیکا آپلود کرده بودن، روبیکا هم ک زیر نظر فتا و ایناس! خلاصه اینک دارن دنبال نویسنده اینجور فیک ها میگردن، برای همین بهمون گفت ک برش داریم
همین دیگ گفتم ی اطلاعی بهتون بدم ✌✋
بازم ساری
نکته آخر:
بچه ها خواهشن، هیچ فیکی رو داخل روبیکا قرار ندین! برای نویسنده ممکنه بد شه، روبیکا زیر نظر سپاهه
اگر هم فیکی
فن فيکشن شکارچیان
به زودی از این مکان
خلاصه:
سازمان مخفی به نام شکارچیان وضیفه دارد تا به صورت مخفیانه با جادوی سیاه مبارزه کنددشمن آنها انجمن مرگ میباشد که ه تازگی پیترپتی گرو  به آن ملحق شده.حال یکی از اعضای جوان سازمان یعنی دراکو مالفوی   ماموریت دارد او را بگیرد.اما این ماموریت به این راحتی نیست زیرا در هاگوراتز مخالفانی برای این سازمان میباشد که اسنیپ یکی از آنهاست.
خب دیگه خلاصش طولانی شد :||| 
نکته: در این داستان اسنیپ،فرد ویزلی،
های لاوای من ^^
با پارتِ پنجم فیکِ پرواز بدون بال خدمتتون رسیدم :] ❤
میدونم خیلی دیر میزارم شما به بزرگی خودتون این ادمینِ تنبلو ببخشید ✨♥️
نظر هم ک امیدوارم بزارید حتما :))))))
دریافت
لطفا توی نظرات بگید که دوس دارید پارت بعد چجوری باشه ؟ فیکو پلیسی کنم یا همینجوری ادامه بدم ؟
 
درود!
حالتون چطوره؟ امیدوارم هرجا هستید سلامت باشید خب امروز میخوام یک پست بزارم در رابطه با دنیای کمیک ها و دنیای علمی تخیلی خب همونطور که میدونید مجلات علمی تخیلی و کتابچه های مصور کمیک هر دو در یک بازه زمانی از قرن بیستم(و همینطور در بیست و یکم)وجود داشتند و خب میدونید که مجلات علمی تخیلی سر شهرت و نویسنده های خوب خیلی با هم رقابت داشتند مخصوصا استاوندینگ ساینس فيکشن(علمی تخیلی مبهوت کننده) و گلکسی ساینس فيکشن(علمی تخیلی کهکشان یا کهکشان
درود!
وب سایت علمی تخیلی *گلکسی ساینس فيکشن* به عنوان یک وب سایت تخصصی از هیچ منبعی به غیر از منابعی مانند ویکی پدیا نسخه انگلیسی و یا وب سایت های معروف علمی تخیلی کپی برداری نمیکند و در صورت انجام دادن این کار منبع ذکر میشود تمامی مقاله ها دست نوشته هستند و یا ترجمه کامل. استفاده از مطالب سایت و تکثیر آنها در صورت دیده شدن پیگرد قانونی خواهد داشت(مگر با ذکر منبع).
البته کسانی که زیر پرچم علمی تخیلی هستند از این کار ها هم بدورند مگر اینکه ط
من فيکشن Cider و همینطور Shameless رو به خواست نویسنده از سایت برداشتم
متاسفم بابت اینکه خیلیاتون دنبالشون میکردین ک دوسشون داشتین اما مجبور بودم
مثل اینکه چندوقته چنلای روبیکا فیکای چنلای تلگرامو بر میدارن و به اسم خودشون تو کانالشون میزارن و هیچ اجازه ای از نویسنده نمیگیرن (به وضوح دیدم که میگم)
این فقط برای فيکشنا نیست بلکه همه ی کانالا این اتفاق براشون افتاده و همشون چنلارو خصوصی کردن
گایز یع نکته
لطفا ازتون خواهش میکنم فيکشنارو و هرچی رو ت
۱- میرم فن ساین بی تی اس و بایسمو بغل می کنم.
۲- میرم تک تک رفیقای بیانم رو پیدا می کنم.عشق جانم که جای خود داره:) ایشون رو پیدا کنم انقدر بوسش می کنم که ذوب شه. ^^ دختر خوشگلمking army رو پیدا می کنم و باهاش کلییی حرف می زنم ❤
۳- میرم پیش تمااام کسایی که اذیتم کردن و ازشون بدم میاد و همه ی احساسمو نسبت بهشون میگم.خسته شدم انقدر تظاهر کردم هیچ حسی بهشون ندارم. ازشون متنفررررممممم
۴- میرم پیش مامان بزرگم اعتراف می کنم کلید کمدی که توش شکلات قایم می ک
آنیو به همگی من بارانا هستم 
اینجا بیشتر ویدئو و عکس های طنز میزارم اگه خبری هم گیرم بیاد میزارم اما کم 
 هم از بوی بند ها میزارم هم از گرل بند ها .
شاید فن فيکشن هم گذاشتم .
وخب همین دیگه نظر هم بدید که چه چیز دیگه ای هم بزارم
سارانگهه
سیزن جدید بلک میرر اولین سریال تعاملی بود که از نتفلیکس پخش میشد. ینی اصلا نمیشد که آنلاین نبینیش. و واسه دیدنش باید اکانت نتفلیکس میداشتی و ما توی ایران نمیتونیم این اکانت رو داشته باشیم. اومدن تو نماشا گذاشتنش به شکل همون تعاملی. که به شدت پیشنهادش میکنم. 
ینی وقتی فهمیدم میتونم همونجوری تعاملی ببینمش در پوست خودم نمیگنجیدم.
اینطوریه که تو انتخاب میکنی نقش اول داستان چه کاری انجام بده. از بین دوتا گزینه انتخاب میکنی که چیکار کنه. تصور کن ه
- بنا به گزارش گودریدز در سال ۲۰۱۹، تعداد ۴۲ کتاب و ۳۵۴۷ صفحه خوانده‌ام.(تا یاد نرفته بگویم، در این جمله واژه‌ تعداد اضافی است و به لحن محاوره و وبلاگی‌ام نمی‌خواند اما چاره‌ای نبود بایستی هر طور شده بین ۲۰۱۹ و ۴۲ فاصله می‌انداختم، وقتی الفبایی که با آن تایپ می‌کنیم راست به چپ است و اعدادش چپ به راست، این مشکلات اجتناب ناپذیر است.) به حسب ظاهر نسبت به یکی دو سال گذشته، بیش‌تر خوانده‌ام اما به لحاظ سنگینی محتوا شاید بدترین سال کتاب‌خوانی
دقیقه های طولانی به خط صاف و چشمک زن روی صفحه سفید خیره شدم. واقعا نمی دانم چه باید بنویسم. نمی دانم. نمی دانم. نمی دانم. خودم را نمی دانم. دنیا را نمی دانم. هرچیز که به آن باور دارم را نمی دانم. حتی نمی دانم که دارم ژست میگیرم یا این واقعیست. نمی دانم شما الان درباره من چه می گویید. نمی خواهم بدانم
از اول بهمن من همین بوده. چرا. این هفته شلوغ بود. اما من.نمی دانم.
مغزم دارد مرا به جاهای عجیبی می برد. بگذارید ارام آرام شروع کنم به گفتن.
ببینید. شاید ای
کیبوردمو عوض کردم. اون کیبورد داغونه رو گذاشتم که مال گوگله. چون این امکان رو داره که بک گراند بذاری براش و من یکی از بک گراند های فضاییمو گذاشتم و سوتی های تایپی آینده و حال و سرعت کند تایپ رو فدای یک تار موی منظره شگفت انگیز و جنون آور فضا می کنم و امشب که فردا شد آرزو می کنم که وقتی مردیم اختیار کنیم که بهشت و جهنممون کجا باشه. من جهنمم رو ونوس انتخاب کردم. ترجیح میدم توی یه جهنم با شکوه و دلفریب بسوزم.
از فرجه امتحانات بیزارم بیزار. 
دلم میخوا
بلخرههههههه
آخییییییییییییییش!!
راحت شدم!!
هی یچیزی میشد نمیشد بخونمش!!
یه فیکی خوندمشدیدا زیباااااااا ، جادااااار ، مطمئن ، .
+ قاظی کردی داداچ؟؟
- خف بابا دارم میحرفم چولمن!!
+ خودت چلمنی ، احمق!!
- احمق باباته!! لال میشی یا این کفشو بکنم تو حلقت بنداش از گوشات بزنه بیرون!!؟؟؟
+اوکیخفه شدم!!
- آفرین!!
 
خوب کجا بودم . آها!!
یه فیک جیگر و نرم و ملس و ناز و سافت خوندم تمومیدم!!
کلی حرفای قشنگ قشنگ داشت که همه ارو یاد گرفتم . نمونه اش جوابی بود که به و
بلخرههههههه
آخییییییییییییییش!!
راحت شدم!!
هی یچیزی میشد نمیشد بخونمش!!
یه فیکی خوندمشدیدا زیباااااااا ، جادااااار ، مطمئن ، .
+ قاظی کردی داداچ؟؟
- خف بابا دارم میحرفم چولمن!!
+ خودت چلمنی ، احمق!!
- احمق باباته!! لال میشی یا این کفشو بکنم تو حلقت بنداش از گوشات بزنه بیرون!!؟؟؟
+اوکیخفه شدم!!
- آفرین!!
 
خوب کجا بودم . آها!!
یه فیک جیگر و نرم و ملس و ناز و سافت خوندم تمومیدم!!
کلی حرفای قشنگ قشنگ داشت که همه ارو یاد گرفتم . نمونه اش جوابی بود که به و
دیشب داشتم یه فن فيکشن می خوندم. شخصیت اصلی یه پسر افسرده ای بود که از بیماری خاصی رنج می برد. اون فکر می کرد که خیلی موجود کثیفیه. به همین خاطر به خودش آسیب میزد. روی دستاش و روی پاهاش پر از زخم بود. راستش این فن فيکشنه منو یاد گذشته انداخت. اون وقتا منم یه جورایی از خودم متنفر بودم. حالم از خودم به هم می خورد. به شدت احساس گناه می کردم. احساس می کردم که موجود کثیفیم. دوست نداشتم به تصویرم تو آینه نگاه کنم. 
 
خیزی به سوی مرگ، به یاری نجاست نم کشید
عشق شیطون من!!!!!
 
 
قسمت یازدهم:
 
دستمو روی زنگ گذاشتمو همینطور فشار دادم .تهیونگ درو باز کردو گفت : چته مگه سر آوردی ؟  - اختیار خونه خودمم ندارم ؟ - بیا تو ببینم .خودمو روی اولین مبل انداختم و بلند بلند گفتم : ای خدا از رو زمین برت داره دوشیزه کارل . الهی بترشی بمونی رو دسته ننه ات . آخه عوضی این ورزشا فیلو از پا در میاره . اصلا همش تقصیر شریه دیوونه اس . همین شری بود که منو وسوسه کرد برم رقص سالسا - چرا اینقدر مثل پیر غر میزنی ؟ - آخه تو که نمد
درود!
در این مقاله قصد معرفی و توضیح دادن درباره عصر طلایی ژانر علمی تخیلی رو دارم
ببینید توی هر نوع ادبیاتی در یک بازه زمانی خاص اون نوع ادبیات بسیار پیشرفت میکنه و نویسنده ها و مطبوعاتی رو به خودش میبینه که باعث میشن اون نوع ادبیات یا همان ژانر خودمان بسیار بین مردم دیده بشه و کلا یک برتری پیدا میکنه نسبت به بقیه ژانر ها این بازه زمانی رو به اصطلاح میگن *عصر طلایی* (حالا چه نوشته چه نانوشته) قبل از اینکه شروع کنم و بحث رو تخصصی کنم بگم که
دو ماجرای جالب از دو راننده جالب:
۱) راننده تاکسی، از وضعیت ایران و فرهنگش می گفت، تکراری است می دانم، ولی خودش جالب بود. زخم وحشتناکی رو گونه اش بود، ولی چشمانی آرام و متفکر داشت. بحث به انور آب کشید به مادرم گفت:
خانوم به نظرم همه باید این سه تا جایی که من رفتم را سری بزنند
یکی اونور اب، که ببیند چقدر وضع ما خرابه. من شیش ماه آلمان زندگی کردم.
یکی زندان، که من چند هفته ای خاطر تصادف آنجا بودم. آنجا انگار یک دنیای دیگر است خانوم.
آخریم اون دنیا. 
ت
نسخه دوبله فارسی
دوبله فیلم پالپ فيکشن/داستان عامه پسند مدیر دوبلاژ : امیر هوشنگ زند جان تراولتا / وینست وگا / منوچهر والی زاده ساموئل ال جکسون / جو/ حسین عرفانی بروس ویلیس / بوچ کولیچ / چنگیز جلیلوند اوما تورمن / میا والاس / نگین کیانفر وینگ رامس / مارسلوس والاس / بهمن هاشمی کوانتین تارانتینو /جیمی / امیر زند کریستوفر واکن / افسر نیروی هوایی / سعید مظفری تیم راث / پامپکین / کسری کیانی آماندا پلامر/هانی بانی/ سهیلا گلستانی ماریا دومدایروس / فابیان
از آخرین باری که نوشتم تقریبا 2 ماه میگذره نمیدونم چرا شور نوشتن در من از بین رفته شایدم خیلی درگیر زندگی واقعی شدم که از نوشتن خاطراتم غافل شدم نمیدونم از کجا شروع کنم و از چی بنویسم
حتی از سفر چین داره کم کم یکسال میگذره و من هنوز سفرنامه اش رو ننوشتم پارسال همین موقع ها بود که یهو تصمیم گرفتیم چین بریم امسال ببین تو چه وضعیتی هستیم 
اوه الان رفتم پست اخرم رو خوندم که ببینم جریانات زندگیمو تا کجا نوشتم دیدم چقد عقبه خیلی چیزای دیگه ب
این چند روز تعطیلی کلی اتفاق تو خودش داشت. دقیقا مثل زمان امتحانا که کلی کار تونستم انجام بدم و هرروز به جای اینکه برم درس بخونم نشستم پای نوشتن تو بیان و انیمه و کتاب. الان هم کلی حرف دارم که به سمع و نظرتون می رسونم.
1)امروز و دیروز و پریروز دو فصل ناروتو نگاه کردم. از اون انیمه هاییه که وقتی دیدمش، پاشدم دویست تا طناب زدم، 40 تا بشین پاشو رفتم بعد سر سیزدهمین شنا سوئدی از نفس افتادم. طوری که دیگه حال نداشتم برم طرف لپتاپ بزنم قسمت بعد!
 
2)دیانا
درود!
امروز برای اولین بار اومدم که کتاب بهتون معرفی کنم! *جنگاوران اخترناو* شاید به سبب معروف بودنش خیلی هاتون اسمش رو شنیده باشید شاید هم خونده باشیدش ولی شاید بعضی هامون هم اصلا ندیده باشیمش! پس بیاید یه مرور کلی روش داشته باشم
1-معرفی کتاب.
کتاب جنگاوران اخترناو نوشته رابرت هاینلاین یکی از سه غول برتر ادبیات علمی تخیلی است این کتاب برای اولین بار در شماره های اکتبر و نوامبر مجله *د مگزین اف فنتسی اند ساینس فيکشن* (مجله فانتزی و علمی تخ
درود!
پست امروزم در رابطه با ربات معروف *د مگزین اف.* یا به اختصار *F&SF* هستش. اگر تا حالا برای ایده گرفتن از مجله ها برای داستانتون یا اصلا برای خوندن داستان های علمی تخیلی به مجله ها سر زده باشید و اون هارو مطالعه کرده باشید متوجه میشید که علاوه بر سردبیر ادبی. مجله یه سردبیر هنری هم داره که زیادی تو چشم نیست و بیشتر بین *علمی تخیلی کشان*(منظور از علمی تخیلی کشان کسانی است که نقاشی های علمی تخیلی میکشند) معروف است! و نقاشی نقاش ها را برای داس
منتخب رژلب های قرمز خالص
رژلب قرمز All Day Liquid in Rubino از Stila
رنگ قرمز غلیظ و واقعی ولی در عین حال به شدت سبک که اصلا حس نمی کنین رژلب زده باشین! ماندگاری خیلی زیادی داره و باعث خشکی و پوسته پوسته شدن لب هم نمیشه.
 
 
رژلب قرمز Mrs. Mia Wallace از Urban Decay
این رژلب قرمز الهام گرفته از فیلم پالپ فيکشن (Pulp Fiction) هستش و رنگ قرمز خارق العاده ای داره، یکی از بهترین و واقعی ترین رنگ رژلب های قرمز!
 
 
رژ لب قرمز Matte in Ruby از Anastasia Beverly Hills
اکثرا برند آناستازیا بورلی هی رو
برای لاغری روی مغزتان کار کنید _ همه افرادی که در طول زندگی خود برای کاهش وزن شان تلاش کرده اند، می دانند که داشتن برنامه رژیمی که بایدها و نبایدها را تعیین می کند، چقدر دشوار است. اما براساس جدیدترین توصیه های تحقیقاتی، پیشنهاد شده که به جای توجه بیش از حد به رژیم غذایی ، روی مغزمان تمرکز کرده و با روش توصیه شده وزن کم کرده و سالم زندگی کنیم. ادامه مطلب در سایت منبع.

منبع مدیریت استراتژیک بدن برای لاغری کاهش وزن چاقی

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها